رسانه ۷ دوران زندگی ما از بچگی تا بزرگسالی با آرزوها و رویاهای مختلف سپری میشه. این آرزوها بعضی وقتها جاشون رو عوض می کنن، و بعضی وقتها هم نه، همون جایگاه همیشگیشون رو توی قلب و ذهن ما نگه میدارن. حالا بزرگ شدیم و درگیر زندگی و کار و بار. راستی آرزوهامون حالشون چطوره؟
بخشی از مرحله بزرگ شدن، قبول کردن این حقیقت مهمه که کسی قرار نیست آرزوهای شما رو براتون برآورده کنه. از اینجا به بعد شما هستید و یه عالمه راه مختلف که میشه برای ادامه انتخاب کرد. چقدر حاضرید برای برآورده کردن آرزوهای دیرینه تون تلاش کنید؟
اگه از بچگی آرزوی گشتن دور دنیا رو داشتید، اگه دوست دارید خونه زندگیتون رو به یه جای دنج مثلا یه جزیره خوش آب و هوا وسط آبهای اقیانوسی انتقال بدین، یا هر آرزوی دیگه ای…. مثلا دوست دارید یه سلفی در کنار معروفترین مجسمه های دنیا داشته باشید، باید خودتون برای این کار برنامه ریزی کنید. هر چقدر هم که آرزوهاتون بزرگ و غیر منطقی به نظر برسن، مهم نیست، چون هر چیزی امکان پذیره. برنامه این آرزوی بزرگ رو به تکه های کوچک تقسیم کنید و مرحله به مرحله پیش برید. مثلا برای رسیدن به آرزوی گشتن دور دنیا، میتونید با پیدا کردن شغلی که به سفرهای زیاد احتیاج داره شروع کنید. از گشت و گذار دور کشور خودتون شروع کنید، یا اینکه اول از همه مهمون کشورهای همسایه باشید. یعنی انقدر غیر ممکنه؟
بزرگ ترین درسی که هر آدمی از زندگی میتونه بگیره، اینه که هر کسی داستان زندگیش رو خودش مینویسه. حالا تصور کن تو یه نویسنده قلم به دست هستی و قراره محیط زندگی، شرایط و اتفاقات شخصیت اول داستانت رو مشخص کنی. چه چیزهایی توی کتاب داستان زندگیت می نویسی؟
منبع:گردالی
