روز تولد بابام با کلی ذوق و شوق یه ساعت مچی بهش کادو دادم ، برگشته میگه ممنونم پسر گلم ولی احتیاجی به این کارا نبود !
همین که سعی کنی تو زندگیت آدم باشی برای من با ارزش ترین هدیه س . . .
دختر عمه م برگشته به مامانش میگه مامان چرا بلوتوثت روشنه ؟
عمه م با اعتماد به نفس کامل میگه خب اگه روشن نباشه که اس ام اس نمیاد . . .
کل فک و فامیل تا نیم ساعت داشتن مثل ذرات معلق بال بال میزدن !
یه فامیل داریم ۴۰ سالشه ، بعدش این کامپیوتر که خریده بود میخواس سی دی رایت کردن یاد بگیره ! به بابام گفته بود برام مراحلشو رو یه کاغذ بنویس یادم نره !
بابام نوشته بود :
۱ – ابتدا به سمت ِ کامپیوتر میرویم ! 
پسرداییم ۱۸سالشه ! تک پسره ! خیلییم لوسه !
نامزدکرده نامزدش ۱۶ سالشه ! رفته بودیم تالار واسه عقدش ، بعد خواننده گفت : آقا داماد آهنگ درخواستی چی بذارم تقدیم کنم به شماوعروس خانوم ؟
داداشم دادزده گفته آهویی دارم خوشگله رو براش بخون !
الان داییم ۴ ماهه باهاش حرف نمیزنه 
دختر داییم شیش سالشه
یه حلزون پیدا کرده آورده خونه
هرجا حلزون میره این پشت سرش میره صورتشو میماله به کف زمین !
میگم چرا اینکارو میکنی عسیسسسسسمممم ؟
میگه تو از علم چی میدونی ؟ فقط هیکل گنده کردی !
اینکارو میکنم چون ترشحاتی که باقی میزاره اگه بمالونی رو صورتت چال و چوله هاش صاف میشه !
اونوقت من ۶ سالم بود صورتمو میگرفتم جلوی پنکه می گفتم آآآآآآآآآآاااااااااا
مثل خر کیف میکردم . . .
به مامانم میگم موهام میریزه ، میگه کمتر برو اینترنت !
خواستم بگم اگه دردی ، مرضی ، سرطانی چیزی دارین بگین از مامانم بپرسم دلیلش چیه . . .
از امتحان برمیگردیم ، بابا مامانمون میپرسن چطور بود ؟ میگیم عالی بود قبول میشم ! میگن لاف نزن راستشو بگو !
بعدش میگیم افتضاح بود خراب کردم ؛ میگن مسخره بازی درنیار راستشو بگو !
ما باید به کدوم سازشون برقصیم ؟
داداشم کلاس سوم دبستانه ساعت ۷ صبح بیدارش کردم ، با جدیت تمام سر همه خونواده داد میزنه :
ای بابا ولم کنید ، ۳ ساله درس میخونم به کجا رسیدم !
امروﺯ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﻣﯿﮕﻪ پسرم ﺑﯿﺎ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺑﺖ ﺩﺭﺱ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺪﻡ !
ﺭﻓﺘﻢ ﭘﯿﺸﺶ ، ﻣﯿﮕـــﻪ ” ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﻧﺰﺍﺭ ﮐﻮﻟﺮ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ۳ ﺳﺎﻋﺖ ﺭﻭﺷﻦ ﺑﺎﺷﻪ ”
به پسرعمم میگم واسه کنکور درس خوندی ؟
میگه کنکور مگه ساعت ۸ نیست ؟
میگم چرا !
میگه خب ساعت ۵ پا میشم میخونم دیگه . . .
ویندوز کامپیوترم پریده بود خودمم خیلی کار داشتم ، به بابام گفتم فردا ببرش واسم ویندوز بریزن . . .
برگشتم خونه دیدم بابام کل سیستمو از مانیتور گرفته تا موس رو برده شرکت تا براش ویندوز عوض کنن ، حتی کیبوردم برده بود !
بعد بهش میگم چرا همه اینارو بردی ؟ میگه من تو همه کارام منظمم
دیروز داداشم زنگ زده ۱۱۸ میگه : سلام . خوب هستین !
فک و فامیله داریم ؟
ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﺎ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺷﻄﺮﻧﺞ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ !
ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﻣﯿﮕﻪ ﯾﺎ ﻣﺎﺕ ﻣﯿﺸﯽ ﯾﺎ ﭘﻮﻝ ﺗﻮ ﺟﯿﺒﯽ ﻧﺪﺍﺭﯼ !
ﺩﻭ ﺭﺍﻫﯽ ﺫﻟﺖ ﻭ ﺧﻔﺖ ﻫﻤﯿﻨﻪ ﻭﺍﻻ !
دیشب به مامانم میگم این ترم همه درسامو پاس کردم !
میگه به زرث قاتع میگم فقط بلدی قومپز در کنی و لوقوز بخونی حاضرم دو تا کلیه هامو بفروشم ثابت کنم که فقط زر میزنی حالا بگو خب
من
داشتیم اس فامیل بازی میکردیم ، با حرف پ بود !
شهر با پ !
عموم میگه پایین شهر !
من
بابام
پایین شهر
بابام تازه اس ام اس زدن یاد گرفته ، خیلی لفظ قلم اسمس می نویسه . مثلن اس ام اس میده: « آیا هواپیمایت فرود آمد ؟ » من جواب میدم : «آری ، هم اکنون بر زمین نشستیم »
مامانم سوزنو گذاشته رو دسته مبل افتاده گم شده و همه جمع شدیم داریم دنبالش می گردیم !
اومده صحنه رو بازسازی میکنه یه سوزن دیگه میزاره میندازه ببینه کجا میفته !
هیچی دیگه الان همه داریم دنبال دوتا سوزن می گردیم . . .
منبع:sms.irfamily.com
