پسر: عزیزم ماشینم رو فروختم! دختر: از اولشم مى دونستم دوسم نداری،باى! پسر: اخه خواستم بگم یه بهترش رو گرفتم! دختر: نفــــــــــــــــــــــــــــــــــــــس من کیه؟! اس ام اس های وایبری ازدواج: یعنی یه غلطی میکنیم که بعدش هر غلطی میکنیم نمیتونیم هیچ غلطی بکنیم. جمله سنگینی بود یه صلوات عنایت بفرمائید پلیز اس ام اس خنده […]
پسر: عزیزم ماشینم رو فروختم!
دختر: از اولشم مى دونستم دوسم نداری،باى!
پسر: اخه خواستم بگم یه بهترش رو گرفتم!
دختر: نفــــــــــــــــــــــــــــــــــــــس من کیه؟!
اس ام اس های وایبری
ازدواج:
یعنی یه غلطی میکنیم که بعدش هر غلطی میکنیم
نمیتونیم هیچ غلطی بکنیم.
جمله سنگینی بود
یه صلوات عنایت بفرمائید پلیز
اس ام اس خنده دار و جدید دی ماه ۹۳
همسر کیست ؟
همسر کسی است که در همه مشکلات زندگی کنار تو خواهد بود…
مشکلاتی که اگر او نبود هرگز پیش نمی آمد…!
جوک وایبری
کودکی گل فروش با صدای عاجزانه التماسم کرد گل بخر
گفتم: برای کی؟
گفت: برای هدیه دادن به عشقت!
گفتم: اگر عشقم به عشقش هدیه داد چی؟!
لحظه ای سکوت کرد
و گفت: پول نداری گ*وه فلسفی نخور
گلچین اس ام اس های لاین و وایبر
مورد داشتیم
پسره تو صف نونوایی از دختره پرسیده چند نفر جلوی شما هستند؟
دختره گفته:
دو تا خواهر بزرگتر از خودم هستند
ولی من برای ازدواج مشکلی ندارم، ما اصلا از این رسمها نداریم!
اس ام اس خنده دار و جدید دی ماه ۹۳
ﺍﺻﻔﻬﺎﻧﯿﻪ ﻣﻬﻤﻮﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﻪ ﻣﻬﻤﻮﻧﺶ ﻣﯿﮕﻪ ﮔﺰ ﺑﺨﻮﺭ
ﻣﻬﻤﻮﻥ ﻣﯿﮕﻪ ﻣﻤﻨﻮﻥ ﯾﮑﯽ ﺧﻮﺭﺩﻡ
ﺍﺻﻔﻬﺎﻧﯿﻪ ﻣﯿﮕﻪ دو ﺗﺎ ﺧﻮﺭﺩﯼ
ﻭﻟﯽ ﺍﺷﮑﺎﻝ ﻧﺪﺍﺭﻩ
ﺑﺎﺯﻡ ﺑﺨﻮﺭ
اس ام اس خنده دار و جدید دی ماه ۹۳
از بعضیا میپرسی اسم بچه تونو چی گذاشتید؟؟
یه چیزی میگن که مجبوری بی سرو صدا بچه رو بغل کنی
بری یه جایی شلوارشو بکشی پایین ببینی دختره یا پسر… 😐
به خدا دغدغه فکری درست میکنن واسه مردم….
اس ام اس خنده دار و جدید دی ماه ۹۳
ﯾﮑﯽ ﻫﺴﺖ ، ﺗﻮﻗﻠﺒــــــــــــــﻢ
.
.
ﯾﮑﯽ ﺍﻡ ﻫﺴﺖ ﺗﻮﻓﮑﺮﻡ …
یکی ﺩﯾﮕﻪ ﺍﻡ ﻫﺴﺖ ﺗﻮ ﻣﺤﻠﻤﻮﻧﻪ !
ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮﻡ ﺗﻮﻓﺎﻣﯿﻠﻦ …
ﺍﺻﻦ ﻳﻪ ﻭﺿﻌﻲ ﺷﺪﻩ …
دانشگاه که دیگه , اووووف !!! 😐
راد اس ام اس
سخت ترین کار تو دوران دانش آموزی
خوردن نارنگی زیر میز بود!
لامصب بوش تا دفتر میرفت 😐
اس ام اس خنده دار و جدید دی ماه ۹۳
حموم رفتن زمان ما :
میرفتیم تو حموم
یه شیرو باز میکردیم، دندونامون میریخت کف حموم از سرما!
اون یکیو باز میکردیم، مث آب سماور در حال جوش بود!
یه عر میزدیم از سوزش،
مامانمون مى زد پس کله مون که اذیت نکن، آروم بگیر.
بعد با اون صابون زرد گنده ها که مثه چرکِ خشکیده بود، میفتاد به جونمون
تا حدى که چشمامون از کاسه دربیاد!
یعنى ما از نظر مامانمون کثافتى بودیم که میخوایم در مقابل نظافت مقاومت کنیم!
بعد یه جورى چنگ میزد موهامونو که انگار داعش به شپشا حمله کرده
بعدش با شامپوى پاوه کل هیکلمونو غربال گرى میکردن!
بعد از همه اینا جان گُدازترینش کیسه کشیدن بود!
دو لایه از پوستمونو بر میداشتن،
فک میکردن چرکه! باز ادامه میدادن.
بعدِ حموم صدتا لباس تنمون میکردن،
یه روسرى به کله مون، یه یقه اسکى هم روى همش.
بعد از شدت کوفتگى و خستگى بیهوش میشدیم، میگفتن: ببین چه راحت خوابیده!!
منبع:http://www.radsms.com