زمانی‌که در عرف گفته می‌شود فلانی شخص “بانفوذی” است، بدین معنی است که این شخص با موقعیت اجتماعی خود، قادر به انجام کارهایی است که از همه کس برنمی‌آید اما در روان‌شناسی اجتماعی، “قدرت نفوذ”، توان هم‌رنگ کردن فرد با گروه و کنترل فرد از سوی گروه است.

رسانه ۷ –  “خدیجه عزتی رستگار” افزود: زمانی‌که در عرف گفته می‌شود فلانی شخص “بانفوذی” است، بدین معنی است که این شخص با موقعیت اجتماعی خود، قادر به انجام کارهایی است که از همه کس برنمی‌آید اما در روان‌شناسی اجتماعی، “قدرت نفوذ”، توان هم‌رنگ کردن فرد با گروه و کنترل فرد از سوی گروه است.

وی اظهار کرد: پیامدهای رفتاری نفوذ اجتماعی شامل پذیرش(compliance)، اطاعت(obedience)، هم‌رنگی(conformity) است.

عزتی رستگار ادامه داد: پذیرش یعنی اجابت یک درخواست صریح و مستقیم در حضور دیگران؛ مردم هنگام پذیرش یک درخواست مستقیم ممکن است قبلاً با آن درخواست موافق باشند یا مخالف؛ یا ممکن است نظری در مورد آن نداشته باشند.

وی اضافه کرد: در مواقعی که درخواست‌های دیگران را قبول نمی‌کنیم، دیگران ممکن است به دومین پیامد رفتاری نفوذ اجتماعی یعنی “اطاعت” متوسل شوند؛ اطاعت عبارت است از انجام یک دستور صریح که معمولاً صادرکننده‌ آن شخصی قدرتمند یا دارای پایگاه بالای اجتماعی است چراکه اکثر ما از کودکی یاد گرفته‌ایم به افراد صاحب قدرت احترام بگذاریم و از آن‌ها مانند معلمان، پدر و مادر و پلیس اطاعت کنیم. اطاعت از مظاهر قدرت، یک امر متداول و نشانه‌ پختگی است.

عزتی رستگار بیان کرد: همرنگی یا همنوایی در نتیجه فشار غیرمستقیم گروه انجام می‌شود و این امر، ناشی از این واقعیت است که در بسیاری از موقعیت‌های اجتماعی، قواعدی برای رفتار(هنجار اجتماعی: social norms) وجود دارد که معین می‌کند افراد جامعه در موقعیت‌های مختلف چه رفتاری باید داشته باشند.

وی افزود: غالباً افراد به ‌این هنجارها پا‌یبند هستند و خود را به آن‌ها ملتزم احساس می‌کنند؛ گرچه ممکن است در وهله اول تصور کنیم که این هنجارها آزادی فرد را محدود می‌کند اما باید توجه داشت که بدون وجود آن‌ها جامعه دچار هرج و مرج خواهد شد.

کارشناس ارشد آموزش و ارتقای سلامت مرکز بهداشت رزن در ادامه به بیان سه مؤلفه قدرت، اعتبار و جذابیت که در نفوذ اجتماعی نقش مهمی دارد، پرداخت و گفت: کارآمدی متخصصان، معلمان و مصلحان به شش نوع قدرت اجتماعی شامل قدرت مشروع، تخصصی، پاداش­ دهی، قهرآمیز، ارجاعی و اطلاعاتی بستگی دارد.

وی ادامه داد: قدرت مشروع ریشه در مقام افراد دارد، به طور کلی در جوامع غربی مردم طوری جامعه‌پذیر می‏ شوند که برای اقتدار و در نتیجه مقتدران احترام زیادی قائل باشند. به عنوان مثال کودکان آموزش می‏‌بینند تا اقتدار والدین و معلمان خود را تصدیق کنند، همچنین لباس مأموران انتظامی باعث می‏‌شود مردم درخواست‏‌هایشان را بیشتر اجابت کنند، حتی اگر مأموران از حوزه مأمورت خود خارج باشند.

عزتی رستگار افزود: قدرت مشروع به افراد اعطا می‏‌شود در حالی‌که قدرت تخصصی را باید کسب و تحصیل کرد. چنین قدرتی در کلمات، اعمال و رفتار افراد نهفته است به عبارت دیگر ما چون معتقدیم آنها صلاح ما را بهتر می‏‌دانند، تحت امر آنها قرار می‏گیریم.

وی اضافه کرد: قدرت پاداش‏ دهی منوط به ارائه پاداش‌هایی است که ترغیب‏ شونده مایل به دریافت آن است و آن نوع پاداش را دوست دارد. مدیران اداره‌ها معمولاً از طریق تحسین کارکنان خود سعی می‏‌کنند آنها را تشویق کنند تا از الگوهای جدید کار پیروی کنند. البته پاداش‏ دهی فرآیندی پیچیده است. پس نفوذکنندگان باید از آنچه طرف مقابل را از تغییر خشنود می‏‌کند و این که چه وقت و چطور برای حفظ تغییرات از پاداش استفاده کنند، مطلع باشند. برای برخی افراد، شنیدن جملاتی مانند «آفرین» کافی است تا بر تلاش خود بیفزایند اما در مورد برخی افراد بهتر است از ساعات کار آنها بکاهیم یا تعطیلات آنها را افزایش دهیم.

عزتی رستگار بیان کرد: قدرت قهرآمیز برخلاف قدرت پاداش‏ دهنده است و افرادی از آن برخوردارند که موظفند هر نوع تخلفی را تنبیه کنند به عنوان مثال والدین، فرزندان خود را به زور مجبور می‏‌کنند رفتارهای مورد نظر آنها را انجام دهند گرچه گاهی استفاده از زور، مناسب و به‌جاست اما اکثراً چیزی جز اطاعت زودگذر و موقتی را به ارمغان نمی‏‌آورد.

وی ادامه داد: این گونه افراد به مجرد این که احساس کنند کسی رفتار آنها را نمی‌‏بیند، کارهایی را انجام می‏‌دهند که دوست دارند. پس زور کمتر از پاداش احتمال دارد تغییرات رفتاری طولانی ایجاد کند چرا که طرف مقابل رفتارهای جدید را با میل خودش نپذیرفته است بنابراین نسبت به انجام آنها تعهدی حس نمی‏‌کند.

عزتی عنوان کرد: مردم معمولاً با اشخاصی تعامل می‏‌کنند که از نظر آنها جذاب و قابل تحسین‏ هستند و به همین علت دارای قدرتی هستند که ما به آن قدرت ارجاعی می‏‌گوییم. این پدیده را اصل گواه اجتماعی یا اعتبار اجتماعی هم می‏‌نامند. منظور این است که مردم در برخی موقعیت‏‌ها از اعمال یا اعتقادات اشخاص مهم پیروی می‏‌کنند. تأثیرات شدید الگو‏برداری از دیگران در زمینه‏‌های دیگری همانند کاهش ترس، سوانح و خودکشی‏‌ها به اثبات رسیده است.

وی ادامه داد: به عنوان مثال، فروشندگان البسه با ذکر این جمله که «افراد خوش لباس در این فصل این لباس را می‏‌پوشند» مشتری را وادار می‏‌کنند «آخرین» مدل لباس را بخرد، بنابراین والدین و معلمان معمولاً در برابر آگهی ‏دهندگانی که برای فروش کالاهای گران قیمت و مصرفی خود به نوجوانان از افراد مشهور استفاده می‏کنند، راه به جایی نخواهند بُرد.

کارشناس ارشد آموزش و ارتقای سلامت مرکز بهداشت رزن خاطرنشان کرد: یکی دیگر از منابع قدرت، دسترسی داشتن به اطلاعات، به خصوص اطلاعاتی است که دیگران از آن بی‏‌خبرند، یا از آن محروم شده‏‌اند. اگر افسر پلیس بگوید ۸۰ درصد قربانیان موتورسیکلت‏‌ها را افراد زیر ۲۵ سال تشکیل می‏‌دهند، راحت‏ تر می‏‌تواند جوانان را متقاعد کند که کلاه ایمنی نقش مهمی در جلوگیری از این گونه مرگ و میرها دارد. اگر مصلح دینی به تأثیر دین و معنویت بر جنبه‏‌های گوناگون سلامت جسمی و روانی بپردازد و تحقیقاتی که رابطه مثبت و قوی بین دین و سلامت روان را نشان می‏‌دهد، ارائه کند مسلماً می‌تواند موجبات تقویت باورها و انجام تکالیف دینی دیگران را فراهم آورد.

منبع : مشرق نیوز