کودکان به دلایل مختلف در سنین متفاوت دروغ می گویند. بسیاری از آنها که کم سن و سال تر هستند، فرق بین دروغ و حقیقت را نمی فهمند و بسیاری دیگر دروغ می گویند چون به راستی واقعیت امر را فراموش می کنند. مثلا مادری کودک خود را به خاطر اینکه لوله دستمال کاغذی را در توالت منزل انداخته بود سرزنش کرد، اما کودک به دروغ گفت که این کار را نکرده است، در حالی که شاید حقیقتا فراموش کرده که دستمال کاغذی را در توالت منزل انداخته است، بخصوص اگر چند ساعت از آن گذشته باشد.

رسانه ۷ –کودکان به دلایل مختلف در سنین متفاوت دروغ می گویند. بسیاری از آنها که کم سن و سال تر هستند، فرق بین دروغ و حقیقت را نمی فهمند و بسیاری دیگر دروغ می گویند چون به راستی واقعیت امر را فراموش می کنند. مثلا مادری کودک خود را به خاطر اینکه لوله دستمال کاغذی را در توالت منزل انداخته بود سرزنش کرد، اما کودک به دروغ گفت که این کار را نکرده است، در حالی که شاید حقیقتا فراموش کرده که دستمال کاغذی را در توالت منزل انداخته است، بخصوص اگر چند ساعت از آن گذشته باشد.

کودکان دروغگو،برخورد والدین با دروغ کودک،دلایل دروغگویی کودک

کودکان زمانی که به سن ۵ یا ۶ سالگی می رسند، تازه معنی دروغ و حقیقت را درمی یابند و تفاوت میان آنها را تشخیص می دهند. در این سن آنها یاد می گیرند که چه رفتارهایی پدر یا مادرشان را ناراحت و عصبانی می کند.

آنها در این سن به خاطر کارهای بدی که انجام می دهند احساس گناه می کنند در حالی که در سنین پایین تر حتی معنی احساس گناه کردن را نمی فهمند. به همین علت از ترس اینکه شما آنها را تنبیه کنید، دروغ می گویند. حتی ممکن است هنگام دروغ گفتن برای جلب توجه تان مبالغه هم بکنند. وقتی بچه ها به سن ۷ یا ۸ سالگی می رسند شما والدین می توانید به آنها در گفتن حقیقت اعتماد کنید، اما اگر باز هم دروغ گفتند باید بدانید که از ترس تنبیه شدن حقیقت را پنهان می کنند، این تنها دلیل دروغ گفتن کودکان ۷ یا ۸ ساله است.

آنها در این سن حتی معنی دروغ مصلحتی را می فهمند. مثلا اگر مادر بزرگ کودکی برای روز تولدش هدیه ای به او بدهد که از آن متنفر باشد باز به روی خود نمی آورد و از آن تعریف می کند گرچه می داند که این کار بسیار بی مورد است.

بچه ها دروغ می گویند تا احساسات دیگران را جریحه دار نکنند. دروغ های آنها در این سن در واقع فریادی است که برای درخواست کمک از دیگران می زنند. بچه هایی که بسیار می ترسند مادران یا پدران خود را ناامید کنند، دروغ می گویند. دروغ؛ در حقیقت راه نجاتی است که آنها را از این فشار روحی خلاص می کند. زمانی که بچه ها بزرگ می شوند اغلب کمتر دروغ می گویند چون از عواقب آن مطلع هستند، البته باید به خاطر داشته باشید که همه دروغ هایی که نوجوانان می گویند، نشان دهنده آن نیست که قصد انجام کار خطرناکی را داشته اند.

دلایل دروغگویی نوجوانان کاملا با کودکان متفاوت است. آنها دروغ می گویند تا خلوت و آرامش خود را حفظ کنند یا با پنهان کردن حقیقت می کوشند به آرمان هایی دست یابند که فکر می کنند با گفتن حقیقت هیچ گاه به آن نمی رسند. حال شما به عنوان والدین نوجوانان یا کودکانی که دروغ می گویند باید تلاش کنید به آنها درس صداقت را یاد دهید.

بعضی از والدین خودشان به فرزندانشان آموزش دروغگویی می دهند، مثلا وقتی به او می گویید گوشی تلفن را جواب بده و بگو من خانه نیستم، در حقیقت درس دروغگویی به او می دهید و بعد به او یاد می دهید که این دروغ مصلحتی است و بعضی وقت ها گفتنش اشکالی ندارد. او هم یاد می گیرد که به شما دروغ بگوید و اگر دلیلش را بپرسید می گوید شما خودتان هم دروغ مصلحتی می گویید. بنابراین، باید فضای خانه را طوری مهیا کنید که فرزندتان احساس کند می تواند به راحتی حقیقت را به شما بگوید.

یکی دیگر از کارهایی که باید انجام دهید آن است که همیشه به وعده ها و قول های خود عمل کنید و اگر زمانی مجبور به شکستن آن شدید از آنها عذرخواهی کنید. اگر در حضور فرزندتان دروغ گفتید به آن اعتراف کنید یا حداقل دلایل منطقی برای کار خود بیاورید. هیچ گاه انتظار نداشته باشید فرزندتان فرق بین دروغ مصلحتی و دروغ های جدی تر را بشناسد.

هرگز قوانین سختی را برای مبارزه با دروغگویی در خانه وضع نکنید چون بچه ها از ترس مواجه شدن با این قوانین بیشتر دروغ می گویند. حتی بچه هایی که پدر و مادر با صداقتی دارند هنوز در بعضی از موارد دروغ می گویند اگر این اتفاق افتاد، آرامش خود را حفظ کنید، عصبانی نشوید. این را بدانید که مسئله ای که فرزند شما را وادار به گفتن دروغ کرده است بسیار جدی تر از خود دروغی است که او به شما گفته است. پس تلاش کنید که این مشکل را حل کنید. به فرزند خود بگویید که او را در هر شرایطی دوست دارید حتی اگر دروغ بگوید.

به او گوشزد کنید که بچه بدی نیست فقط بعضی وقت ها رفتارش غیرقابل پذیرش می شود. فضای خانه را مثل یک دادگاه محاکمه نکنید، بگذارید به راحتی حقیقت را بگوید و به او فرصت دهید تا به اشتباهات خود اعتراف کنند. هرگاه فرزندتان به شما دروغ های شاخ دار گفت؛ به او نگویید تو یک دروغگو هستی، ولی طوری هم رفتار نکنید که او فکر کند شما نمی فهمید.

بعضی وقت ها بچه ها جلوی پدر و مادر خود به دیگران دروغ می گویند. در این موارد در حضور جمع آنها را دعوا نکنید. سعی کنید در خلوت با او صحبت کنید. فرزندتان را متهم نکنید. مثلا، اگر روی فرش شیر ریخت، مستقیما به او نگویید تو شیر را روی فرش ریختی. بهتر آن است که بگویید نمی دانم چه کسی این شیر را روی فرش ریخته است، ای کاش یک نفر پیدا می شد تا آن را تمیز کند.

شما نباید خودتان را به خاطر دروغ های جزئی که فرزندانتان می گویند ناراحت کنید، تنها هنگامی که دروغ گفتن برای فرزندتان به شکل یک عادت در می آید، نگران کننده است. وقتی آنها با مشکلی مواجه می شوند و نخستین راه حل برای حل آن را دروغ گفتن می دانند باید نگران آنها شد. بعضی از بچه ها دروغ می گویند و پس از آن احساس ندامت و پشیمانی هم نمی کنند.

این موارد بسیار نگران کننده ای است که شما والدین حتما باید به آنها توجه کنید. به یاد داشته باشید که بچه ها بعضی وقت ها برای پنهان کردن مسائل بسیار خطرناک و جدی، حقیقت را پنهان می کنند.

ترجمه؛ آزاده هاشمی