از آن روز تا بهحال اگرچه تشویق یکی از بازوهای کمککننده برای تربیت بچهها بوده است اما پیچیدگی تشویقهای امروزه، مهارتی میخواهد که یادگرفتنش را واجب میکند
تربیت به سبک تشویق
پدر و مادری کردن هم مانند هر هنر دیگری ابزار میخواهد. ابزارهای هنر والدینی بسیار متنوع و با زمان در حال تغییر است. سالها پیش ضربالمثلی بین مردم رایج بود که میگفت: «بچه باید به چشم خار و به دل عزیز باشه». به توصیه این ضربالمثل پدربزرگ و مادربزرگها، همین که بچهها را از دل دوست داشته باشید کافی بود و در حضور آنها فقط جدیت و سختگیری و تنبیه میتوانست بچههای خوبی باربیاورد. نتیجه این تفکر استفاده رایج از ابزار تنبیه، حتی تنبیه بدنی در خانه و مدرسهها بود اما کمکم این ضربالمثل به فراموشی سپرده شد. بچههای نسل امروز و حتی یک نسل قبل حاصل تربیتی هستند که پدر و مادرها و مدرسههایشان اغلب از ابزار تشویق برای هنر تربیت استفاده میکنند اما قضیه به همین راحتی نیست.
چه تشویقی به نتیجه میرسد؟ آیا تشویقهای خطرناک هم داریم ؟ ترفندهای یک تشویق خوب چیست ؟ و… سؤالاتی هستند که جوابشان میتواند شما را به یک تشویقکننده حرفهای و بدون خطا تبدیل کند. برای آنکه بدانید از چه تشویقی برای چه کودک یا نوجوانی باید استفاده کنید، قانونهای راحتی وجود دارد که انتخاب در آن لحظه کمی حواس جمع و خلاقیت لازم دارد.
گاهی پدر و مادرها برای یاددادن رفتاری به فرزند خود به تشویق متوسل میشوند اما درنهایت از روش خود مایوس میشوند و شاید نسبت به فرزندشان دلخور و عصبانی شوند؛ به این علت که فراموش کردهاند قدم اول، آموزش است و بعد تشویق. کودکی که روش درست غذا خوردن، نحوه تمیزکردن اتاق خود یا استفاده مناسب از دفتر مشق یا تلویزیون را یاد نگرفته است و فقط توصیههای پراکنده دریافت کرده، با تشویقهای مستمر هم نمیتواند عملکرد خوبی داشته باشد. بهتر است در فرصتی مناسب مانند زمان صرف عصرانه، یا در زمان مانند تماشای تلویزیون و… تمام آنچه لازم است فرزندتان یاد بگیرد را بهصورت ساده و خلاصه با او مطرح کنید. نوشتن یا درست کردن یک کاردستی و پوستر که حاوی حرفهای شما باشد به یادآوری آموزشتان کمک میکند. نقش یادآوری را در انجام تکلیف درست نادیده نگیرید.
پدر یا مادری که سابقه خوشقولی داشته باشد، بیشتر میتواند به نتیجه تشویق امیدوار باشد. قبل از هر تشویقی لازم است که پدر و مادر یا مربی توان جسمی، زمانی و مالی خود را بسنجند و در موقعیتهای دیگر خوشقولی خود را ثابت کنند و بعد به برنامهریزی تربیتی بپردازند. اگر بین انجام عمل بچهها و بهدست آوردن تشویق فاصله بیفتد، اثر تشویق کم خواهد شد. از سوی دیگر اگر رفتار موردنظر شما مثل رعایت نظم اتاق کودک یا نحوه درست استفاده از بازیهای کامپیوتری و… موضوعی است که زمان لازم دارد تا کودک ادعای رعایت کردن قوانین شما را ثابت کند، راهحل دیگری نیز برای تشویق کردن وجود دارد؛ در تنظیم قانون بین خود و کودکتان میتوانید زمان هم برای آن مشخص کنید؛ بهعنوان نمونه یک هفته زمان برای ارزیابی شما لازم است. بازبینیهای کوتاهمدت خود را در یک دفتر یا حتی نموداری که در اتاق کودک و جلوی چشم او به دیوار زدهاید، مشخص کنید تا پایان هفته فرابرسد. فراموش نکنید کودکان کوچکتر تحمل کمتری دارند و بهتر است برای آنها برنامههای روزانه داشته باشید.
تناسب موضوع موردنظر پدر و مادرها، سن کودک و کیفیت، تنوع و تازگی تشویق مهم است اما در کنار توجه به این نکات، قبل از آنکه دست به تشویق کردن بزنید، به موضوعی که برای شما مهم شده است دقت کنید. گاهی برای آموزش یک موضوع به کودکان فقط تشویق کافی نیست و نیاز است تا بهعلت ایجاد آن مشکل توجه کرد. اگر علت بینظمی یک کودک، آشپزخانه بینظم مادر یا وسایل کار یا اتومبیل بینظم پدر باشد و کودک بهخاطر تقلید از پدر و مادری که احتمال میدهد آنها چون بزرگاند، حتما کارهای درست انجام میدهند بینظم شده باشد، در اینجا نمیتوان از تشویق توقع داشت که مشکل را حل کند. مثال دیگر آنکه گاهی موانعی بزرگتر از تشویق شما بر انجام ندادن یک رفتار مؤثر است. پدر و مادری را درنظر بگیرید که برای ساعت خواب کودکشان زمان و قانون و تشویق مشخص کردهاند اما کودک حاضر به اطاعت نیست. علت مهمتر از تشویق پدر و مادر در بیدار ماندن این کودک میتواند تلویزیون روشنی باشد که فیلم هیجانانگیزی پخش میکند یا کنجکاوی برای شنیدن حرف آهسته پدرو مادر یا حتی ترس از اتاق تاریک کودک!
آیا این تشویق به مقصد میرسد؟
تشویق هم میتواند به اندازه تنبیه مضر باشد اگر جایگزین توجه یا میل و انگیزه درونی بچهها شود. اگر همه رفتارهای بچهها با تشویق همراه شود تا آنجا که مسئولیتپذیری را از آنها بگیرد یا تشویقهایی که در پول خلاصه میشوند؛ اینگونه تشویق کردن میتواند داستانهای ادامهداری را بین والدین و بچهها بهوجود بیاورد.
- همه پدر و مادرها به فرزندان خود محبت دارند اما تفاوت تربیت والدین به ۲ معیار دیگر هم مربوط میشود؛ علم و مهارت. تشویقی هم که با علم و مهارت همراه نشود نتیجه عکس دارد. بهخاطر اینکه والدین هیچ خلاقیتی در تشویق کردن بچهها ندارند به پول متوسل میشوند. بهخاطر همین بچههای امروز بیشتر پول دوست دارند. بهخاطر داشته باشید که تشویقهای مالی، حتی اگر یک فایده داشته باشد، آسیبهای فراوانی هم بهدنبال دارد؛ بچهها کمکم یادمیگیرند که معیار خوب و بد مثلا آدم خوب یا بد، همسر خوب یا بد و… پولدار بودن یا نبودن است. تشویقهای پولی به کودکان میآموزد که پدر و مادرشان را باید با پول محک بزنند و سطح انتظارات آنها به مرور تا جایی بالا خواهد رفت که برای خانواده دردسرساز میشود. این بچهها احتمالا همان زنان و مردان بزرگسالی میشوند که جهیزیه تجملی و چند دهمیلیونی یا خرید خانه و ماشین برای فرزندان را وظیفه پدر و مادر و شرط ازدواجشان بدانند. نمیخواهیم بگویم استفاده گاه به گاه و با میزان کم از پول راهی برای تشویق نیست اما والدین امروز در دام تشویقهای مادی گیر افتادهاند.
- گروه دیگری از خطاهای تشویقی آنجا رخ میدهد که تشویق در خانواده تبدیل به زمینه رقابت همیشگی بین خواهر و برادرها میشود که در آن بهرهمند شدن یکی، دیگری را محروم، ناراحت و ریشه اختلاف را سبز میکند. در خطای دیگر اسم هدیه که نشان محبت است تغییر نام میدهد به تشویق که اغلب همراه با شرط و کنترل است. گاهی بچهها را بهحساب و کتاب وا میدارد که مگر این تشویق مامان چقدر میارزد که بهخاطرش خانه را جارو کنم؟ درحالیکه تا دیروز ممکن است برسر جارو کردن بچهها در خانه دعوا و رقابت بوده باشد.
هنر تشویقگری
علاوه بر تشویق مادی یا پولی راههای دیگری هم برای تشویق وجود دارد؛ راههایی که با طبیعت بچهها سازگارتر است.
۱- اگر نیاز به تشویق کوچک دارید یا فرزندتان در سن پایین است، بهترین تشویق بیان بازخوردهای مثبت و توجه به آنهاست. تجسم کنید فرزندتان توانسته لباسهای شسته خود را جمع کند و در کمد بگذارد. میتوانید با بازخورد مثبت به او بگویید: «آفرین! کشوی لباسهات خیلی باسلیقه و زیبا شد».
نگاه محبتآمیز، بغلکردن فرزند و توجه به او هم مشوق بزرگ و تأثیرگذاری است که برای سنین بالاتر لازم و در کنار تشویقهای دیگر مکمل خوبی است.
۲- وقتی به او آموزش دادید که جورابهایش را خودش بشوید، آموزش را متوقف کنید تا یکبار که او را در حال انجام این کار ببینید، دقیقا در زمانی که مشغول شستن جوراب است با او حرف بزنید و او را تشویق کنید و بگویید که چقدر از انجام این کارش خوشحال هستید.
۳- بچهها را با قانون و نتیجه طبیعی بعضی رفتارها آشنا کنید. شاید برای ایجاد عادت زود خوابیدن در کودکان انرژی زیادی لازم باشد اما اگر آنها را با قانونهایی که نتیجه طبیعی به همراه دارد، آشنا کنید کار آسان میشود؛ بهعنوان مثال به او بگویید: «اگر زود بخوابی که من خسته نباشم، میتوانم برایت قصه مورد علاقهات را بخوانم» یا «اگر زود بخوابی که فردا صبح خوابت نیاید، میتوانی با من به خرید بیایی».
۴- بعضی از تشویقها با وجود اینکه توانایی ایجاد انگیزه دارند، هزینهآور نیستند و تغییر زیادی در خانواده بهوجود نمیآورند: انتخاب محل تفریح جمعه این هفته، انتخاب غذای امشب، مسئولیت پختن غذای امشب خانه را میتوانی بهعهده بگیری (مورد علاقه دخترها)، مسئولیت آتش درست کردن برای پختن غذا در پارک با تو (مورد علاقه پسرها و…).
اگر از قبل تنبیهی برای کودکان درنظر گرفتهاید، حذف آن هم میتواند تشویق خوبی برای بچهها باشد.
چی فکر میکردیم چی شد
این فکری است که شاید بعد از تشویقی اشتباه به فکر پدر و مادر یا مربی برسد. برای ایجاد انگیزه و میل به انجام یک کار، انگیزه درونی که از درون به کودک و نوجوان میل انجام دادن یا انجام ندادن یک کار را میدهد بسیار مهم است. مادری که میخواهد فرزند کوچکش را به غذاخوردن متمایل کند و بشقاب بهدست دنبال او میدود و میگوید: اگر این لقمه را بخوری بهت شکلات میدهم یا پدری که در برابر لجبازی و جیغزدن کودکش در پارک به تشویق رشوهای رو آورده و وعده خرید یک اسباببازی را میدهد تا کودک ساکت شود و حتی معلمی که برای تشویق دانشآموزش به درس خواندن، به او هدیه میدهد؛ کار را خرابتر میکند. احتمالا این کودکان در کوتاهمدت بهتر میشوند اما راه جدیدی برای خود نشان دادن، خوراکی گرفتن یا خرید رفتن یاد میگیرند درحالیکه غذا خوردن، با آرامش بازی کردن، درس خواندن و… میل درونی هر فرد است اما شما با تشویقهای اشتباهی این میل را از بین میبرید. درواقع شما نیاز و میل به غذا خوردن را به اهرم فشاری برای رسیدن به خواستههای کودکانه تبدیل میکنید. اگر وقتی که عملکرد خوب و رفتار درستی از بچهها سر میزند، درست به کودکان و نوجوانان توجه نکنید و با آنها وقت صرف نکنید، خواسته یا ناخواسته کودک خوبتان را به بدرفتاری سوق دادهاید؛ چراکه با این کار شما بچهها فهمیدهاند برای جلب توجه، بدرفتاری راه بهتری است. تحقیقات ثابت کرده است که استفاده نامناسب از تشویق، متوسلشدن به تنبیه را هم در پی دارد؛ چراکه تنبیه و تشویق ۲ روی یک سکهاند.
منبع : hamshahrionline.ir