دلایل زیادی در مورد اینکه چرا زنان کمتری دارای مقام‌های ارشد هستند، گفته شده اما دلیل اصلی این امر چیست؟ آیا زنان می توانند مدیران بهتری از مردان باشند؟

زنان مدیر, توقعات از زنان مدیر
رسانه ۷ –دلایل زیادی در مورد اینکه چرا زنان کمتری دارای مقام‌های ارشد هستند، گفته شده اما دلیل اصلی این امر چیست؟ آیا زنان می توانند مدیران بهتری از مردان باشند؟
در سال ۲۰۱۲ زنان فقط ۸/۳ درصد از منصب‌های مدیریتی را در فورچون و ۹۰ کرسی از ۵۳۵ کرسی را در کنگره ایالت متحده در دست داشتند. چیزهای زیادی در مورد دلیل اینکه چرا زنان برای مقام‌های رهبری ارشد نماینده زیادی ندارند نوشته شده است (از کاهش میزان مراقبت از فرزندان گرفته تا تعصب‌های سازمانی و سیاسی). مسئله‌ای که محققان درمورد آن به توافق نرسیده‌اند این است که آیا رهبران زن کمتری وجود دارد به این دلیل که آنها برای آن مشاغل ناکارآمدترند یا چون جامعه از آنها این طور انتظار دارد؟

یک فرضیه این است که جامعه رهبری موفق را اکثرا با ویژگی‌هایی که به طور کلیشه‌ای به مردان نسبت داده می‌شوند مثل جسارت و قدرت تسلط، تداعی می‌کند و در نتیجه مدیران زن که از این هنجارهای جنسیتی تبعیت نمی‌کنند را رد صلاحیت می‌کنند. بر این اساس زنان برای رسیدن به رده‌های بالاتر با مشکلات بزرگتری مواجه می شوند.

ویرجینیا شاین در دهه ۱۹۷۰ عبارت “فکر کردن به مدیر- فکر کردن به مرد” را عنوان کرد و تداعی خود به خودی رابطه بین رهبری و مذکربودن را توضیح داد (این رابطه همچنان هم در موارد خاصی وجود دارد). اما به تازگی با پدیدار شدن رهبری تحول گرا و تاکید آن بر ویژگی‌هایی که به طور سنتی به زنان نسبت داده می‌شود، مانند همدردی، همکاری و هوش هیجانی، آیا ممکن است که توقعات از زنان مدیر در حال تغییر باشد؟

البته، ولی هیچ قانون جهانی وجود ندارد: افراد مختلف به طور متفاوتی با شرایط متفاوت برخورد می‌کنند و مثل همیشه شرایط همه چیز را مشخص می کند. در راستای این موضوع، تحقیقی که به تازگی در ژورنال روانشناسی کاربردی به چاپ رسیده قصد دارد که نگرشی نو و ظریف به بحث “مدیران مرد در مقابله با زنان” ارائه دهد. با تجزیه و تحلیل نتایج ۹۹ تحقیق متفاوت که میزان کارآمدی مدیران را بین سال های ۱۹۶۲ تا ۲۰۱۱ اندازه گیری می‌کرد، محققان توانستند شرایطی را که رهبران مرد و زن در آن‌ها بهتر عمل کرده‌اند را تمیز دهند.

طبق همان چیزی که انتظار می‌رفت، نتایج نشان داد که فرهنگ آن سازمان خاص نقش مهمی دارد: در سازمان‌هایی که از قدیم تحت سلطه مردان بوده‌اند مانند دولت یا ارتش، رهبران مرد تاثیرگذارترند، در حالی که زنان در محیط‌های زنانه‌تر عملکرد بهتری دارند، مانند خدمات اجتماعی و آموزش! جالب اینجاست که در زیرگروه کلمه مبهم “تجارت”، مدیران زن از رتبه بالاتری برخوردارند.

هم‌چنین، مطالعات تاکید کردند که اهمیت دارد که شما از چه کسی سوال می‌کنید. وقتی از مردان راجع به کارآمدی‌شان می پرسید، عادت دارند که نسبت به زنان به خود امتیاز بیشتری بدهند. اما اگر از افراد دیگری (همکاران، رئیس‌ها، زیردستان، یا مشاهده کننده شخص سوم) بخواهید که امتیاز دهند، زنان به طور قابل ملاحظه‌ای کارآمدتر از مردان هستند، به خصوص در مطالعات انجام شده از سال ۱۹۸۲ به بعد. این قضیه به ویژه با در نظر گرفتن سطوح مختلف رهبری صحت داشت: در سطوح پایین‌تر و سرپرستی، مردان به خود امتیاز بیشتری نسبت به زنان دادند، در حالی که زنان از نگاه دیگران در سطوح میانی و بالاتر کارآمدی بیشتری داشتند.

زنان مدیر, توقعات از زنان مدیر

*** فقط چند توضیح وجود دارد که می تواند این مدل نتایج را توجیه کند:

الف) گرایش اخیر به سمت رهبری تحول‌گرا و تاکید آن بر توانمندسازی و همکاری (ویژگی‌هایی که از قدیم به زنان نسبت داده می‌شد) به این معنی است که رهبری دارد به طور فزاینده‌ای به محدوده‌ای که بیشتر مناسب زنان است تبدیل می‌شود!

ب) به دلیل دشواری‌های فراوانی که زنان در حرکتشان به سمت بالا با آن مواجه می‌شوند و این فرضیه که مدیریت بیشتر مناسب مردان است، مردم این تصور را دارند که زنانی که توانسته‌اند به سمت‌های مدیریتی میانی یا بالایی برسند حتما بسیار خاص هستند و در نتیجه آنها را دارای مهارت و توانایی بالایی می‌دانند (“حتما خیلی خوب است که توانسته به آنجا برسد.”)

پ) مردان تصوری بیشینه نسبت به توانایی خودشان دارند و زنان واقعا رهبران بهتری هستند.شاید مهمترین نتیجه این فرا آنالیز این باشد که با در نظر داشتن امتیازبندی‌های دیگران و خود فرد در همه انواع سازمان‌ها و تمام سطوح رهبری، تفاوت معناداری بین رهبران زن و مرد وجود ندارد. شاید سال ۲۰۱۴ زمان آن باشد که همه ما فرای جنسیت نگاه کنیم و در عوض روی مهارت‌هایی که بهترین رهبران را می‌سازد (چه مرد و چه زن) تمرکز کنیم.

زنان مدیر, توقعات از زنان مدیر

منبع : مجله فوربز