رسانه ۷/اردشیر لارودی؛ ۱- دربی یا شهرآوردش نمیتوان خواند، ولی کوچکتر و کماثرتر از شهرآوردهای نام و نشاندار هم، نبایدش خواند!
اگر تقابل پرسپولیس- استقلال، هیاهوی بسیار بر سر هیچ بود و اگر در آن نمایش هیچ، پرسپولیس با زیرکی و با شایستگی «غیرکیفی» سه امتیاز عالی را مال خود کرد، نگاهها به بازی پرسپولیس- سپاهان، هیچ کمخواهانه و اصلاً فاقد ارزشهای کیفیتی، نخواهد بود!
تکلیف پرسپولیس که روشن است: … باید ببرد و برای برنده شدن، باید به میدان برود! میدان رفتنی مردانه! در راستای هدفگذاریهای خاص سپاهان و «امیر»، این یک فرصت خیلی طلایی است! یک تیر و چندین هدف نمایان! دستور این است:
ببر و دوباره بالانشین شو! ببر و حواس هواداران استقلال را جذب و جلب خود کن! ببر و دوباره توی دهان آبیپسندان بیفت! ببر و باز هم، مرد اول و اول مرد آبیها شو!
استقلال، به اندازه سپاهان، به این برد- شکست دادن پرسپولیس- نیاز دارد و چشم دارد! پرسپولیس هم که دیگر نگو، سرشار است از انرژی و خواست و میل به پیروزی!
یک راه تحبیب قلوب، همین است که سپاهان در آزادی، پرسپولیس را مغلوب کند! یک راه کوتاه برای جا گرفتن در دل استقلالیها، و برای مطرح شدن دوباره و بر سر زبانها افتادن، برنده شدن، در جنگ امروز است! ولی پرسپولیس، بهترین خط دفاع را دارد با زیرکی و خوشپایی در ۱۸ قدم حریف!
آیا امیر، این فرصت را، از دست میدهد؟ آیا ما شاهد نبردی نیابتی در همه ابعاد اینجور پیکارها- نیابتی- نخواهیم بود؟
آری سپاهان، برای خودش پیکار میکند! و باز هم آری، قلعهنویی، دهها دلیل محکم دارد تا سر سوزنی کوتاه نگذارد! ولی چشم همه استقلالیها، به سپاهان است و به مرد آبیدلی که چشم از استقلال، به هیچ روی برنمیدارد! حتی به روزگاران!
قلعهنویی و منصوریان
۲- اگر رویارویی سپاهان- پرسپولیس را، «سانس» دوم پیکار دنبالهدار استقلال- پرسپولیس بدانیم، درباره نبردهای استقلال، با هر تیمی که مربیاش یک استقلالی دوآتشه بهنام علیرضا منصوریان است، چه باید گفت و چگونه باید گفت؟
باز هم چالش همخونها! باز هم رزمیدن برادران دیرین! باز هم درگیر شدن در امتداد منافع درازمدت و کوتاهمدت رقیب ویژه و سایر رقبای دندانگرد همیشگی!
منصوریان، این فرصت را مغتنم میشمارد! منصوریان که استقلال را دو جور، بلکه چندین و چند جور، دوست میدارد، استقلال را نه، استراماچونی را هدف بسیار نزدیک تیرهای ترکش خود میداند! همه میدانند که در این حس ویژه، استراماچونی، تنها نیست و «ژنرال» هم در نبردی دورادور، حضوری عاطفی و حضوری انگیزاننده دارد!
امیر یا منصوریان؟ منصوریان یا استراماچونی؟ و امیر یا پرسپولیس؟ سپاهان یا پرسپولیس؟ همه مردان استقلال، روبهروی هم و پردهپوشی چرا؟ رودرروی هم! استقلال، در گذشته، هیچگاه این همه در دسترس بچههای خودش نبوده است! شبهشهرآوردهای امروز، جایزه چه کسی میشود و بر سینه کدام آرزومند، مینشیند؟
فرصتی برای ربودن دل آبیدلان
۳- سپاهان دارد اهمیت خود را از دست میدهد! سپاهان در ویژهترین بازیاش و در مخصوصترین روزش، دارد جای خود را به حریف دیگری میسپارد! آن هم در حالی که، سپاهان خود یک حریف است! سپاهان، خود یک صاحب ادعای قهرمانی است که آرام نمیپذیرد، الا به قهرمانی! پرسپولیس، عصر امروز، با یک گروه چندپارچه دیگر، جدال ندارد! حریف به راستی که حریف است! با این شعار:
ما سپاهانیم و حالاحالا، قهرمانیم! و این از بازیهای شیرین و ترش روزگار است که یک هفته و کمتر از یک هفته، پس از شکست خوردن استقلال، پرسپولیس باید یکبار دیگر با سپاهان و امیر قلعهنویی، سنگهایشان را وا بکنند! یقهگیری از نوع خیلی جدی آن! یقهگیری، برای استفاده از بازاری که آشفته مینماید!
کالدرون، نشان داده است که با چراغی در دست به میدان میآید و گزیدهتر میبرد و پیشتر میرود! قلعهنویی هم اهل کوتاه آمدن و فرصتها را سوختن نیست! امیر را میشناسیم به این صفت که: … از یک سوراخ، دو بار گزیده نمیشود! حتی اگر برای او کیروش استنلی هم در فرم نباشد و بد بازی کند!
امیر و کالدرون! منصوریان و استراماچونی! حتی خرده حسابی هم باید صاف و سوا شود، بین امیر و منصوریان! ربودن دل مردم استقلالی که بریدهاند از مدیریت و بیاعتماد شدهاند نسبت به سرمربی ایتالیایی، گوشههای دیگر این چندوجهی خوش آب و رنگ است!
میرویم تا ببینیم، از این آب گلآلود، چه کسی ماهی درشتی خواهد گرفت! پرسپولیسیها، سپاهانیها یا استقلال و استقلالیها؟
بازیهای امروز دربی نیستند و شهرآورد هم، اما، نه کمترند از شهرآورد و نه سردترند از دربی!