دسته‌ها
فرهنگی

خاطره «میرجعفری» از نخستین دیدار با «سوسن طاقدیس»

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، سیداکبر میرجعفری شاعر و نویسنده در صفحه شخصی خود متنی «برای سوسن گلزار کودک خانم طاقدیس» نوشت که در ادامه می‌خوانید:

یک: «همین که بچه به دنیا میاد، شما مردها همه کاره‌اش می‌شید. نام خانوادگی بچه به اسم باباست؛ ولی‌دم بچه، باباست، نه مادر؛ باباست که حق حضانت بچه رو داره؛ در حالی که تموم کاری که پدر برای بچه می‌کنه همون یکی دو دقیقه است که… تازه اونم زن بیچاره باید دردش رو تحمل کنه!»

حرف‌های خانم طاقدیس به اینجا که رسید، سرخ شدم؛ اما او چشمانش پر از شوخی و خنده بود و ادامه داد: «به جای اینکه الکی از خجالت سرخ بشی، سعی کن فردا که زن گرفتی، از این مردهای خودخواه و زورگو نباشی…»

این اولین دیدار من با خانم سوسن طاقدیس بود. به قدری آن روز و این خاطره برایم زنده است که انگار همین الان سوسن طاقدیس در نمازخانه سازمان پژوهش روبه‌رویم نشسته و با آن چهره مهربانش دارد این حرف‌ها را تکرار می‌کند.

دو. ادبیات برای من ادبیات است؛ کودک و بزرگ‌سال ندارد. تا به حال هرچه شعر و داستان کودک خوانده‌ام، به عنوان مخاطب خوانده‌ام. به این فکر نکرده‌ام که این شعر یا این داستان برای سن من نوشته نشده است. حتی وقتی مجبور بوده‌ام شعر یا داستانی از این دست را برای کتاب یا جنگی کودکانه انتخاب کنم؛ خودم را مخاطب آن دانسته‌ام.

 

سه. اولین داستانی که از خانم طاقدیس خواندم «قدم یازدهم» بود. اعتراف می‌کنم، به قدری این داستان برایم جذاب بود که همیشه ته ذهنم گفته‌ام: «نکند این داستان از یک نویسنده نامدار خارجی بوده باشد و خانم طاقدیس…»؛ این داستان را بار‌ها خوانده‌ام؛ در حالی که مخاطب آن بوده‌ام. بعدها داستان‌های زیادی از ایشان خواندم و لذت بردم.

چهار: روزی یکی از همکاران از من پرسید: «به نظرت اگر بخواهیم «قدم یازدهم» را در کتاب درسی بیاوریم، برای چه سن و سالی مناسب است؟ »

پاسخ دادم: «فرقی نمی‌کند؛ از دوم ابتدایی تا سال دوازدهم؛ این داستان در هر سالی تدریس شود، خوب است؛ فقط باید تصویر ‌مناسب برای آن طراحی کرد». این هم یک ویژگی است. فقط بعضی از آثاری که برای کودکان خلق شده‌اند، این ویژگی را دارند؛ یعنی درست است که آن اثر برای گروه سنی خاصی نوشته شده است؛ اما گروه‌های دیگر سنی نیز می‌توانند به خوبی با آن ارتباط برقرار کنند و از آن لذت ببرند.

پنج: خانم طاقدیس! خوشا به حالت که قدم یازدهم را آگاهانه برداشته‌ای و میله‌های قفس را پشت سر گذاشته‌ای! حالا باید برای ما از آن سوی قفس بگویی.

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *