دسته‌ها
ورزشی

برو آنجا که تو را منتظرند

رسانه ۷/ مهدی همدانی؛ در روزگاری که تازه به‌دوران رسیده‌ها شیشه ماشین خود را پایین می‌آوردند و صدای ضبط خود را بالا می‌بردند تا مردم کوچه و خیابان مجبور به شنیدن «دوپس دوپس» آن‌ها شوند، صدای شجریان مثل آبی بر آتش خشم دوستداران موسیقی بود. 

باید هم‌نسل ما می‌شدی تا درک می‌کردی وجه اشتراک داشتن بر سر موسیقی با پدر و مادر یعنی چه.

باید روز‌های جنگ را تجربه می‌کردی تا نوای «ایران‌ای سرای امید» برایت معنای دیگری پیدا می‌کرد.

باید خودت دل‌شده دل‌شدگان می‌شدی تا بدانی نوای «گلچهره مپرس» چه آتشی بر دل می‌زد.

باید صدای شجریان را شنیده بودی تا وقتی شبکه سه در ۲۹ اسفند سال ۷۲ او را مهمان اولین ویژه‌برنامه تحویل سال تاریخ خود کرد، با دیدن سیمایش مست شوی.

با همه یا حتی بدون همه اینها، استاد محمدرضا شجریان همچون نگینی ارزشمند بر انگشتر موسیقی ایران می‌درخشید، اما پنج‌شنبه خبر آمد که‌ای وای، رستم از شاهنامه رفت و جم بی‌جام شد. استاد شجریان چشمانش را بر روی زمین بست تا آن‌ها را به سوی آسمان بگشاید. انگار عزرائیل هم توصیف صدای ملکوتی او را از بقیه مسافران ابدیت شنیده و حالا دلش برای شنیدن این آوا لک زده بود. استاد رفت و صدا یتیم شد، اما رفتنی که همه‌اش عزت بود و احترام. شور بود و شعف. اشک بود و شرف.

قرار شد کنار فردوسی به خاک سپرده شوید و گویی حکیم توس سال‌ها قبل این شعر را در وصف شما سروده بود که: شکاریم همه یکسر پیش مرگ.

جسمت رفت، اما خاطره و آوایت تا ابد ماندگار است. شجریان نمرد بلکه همچون یک مدال بر سینه نشست. خداحافظ استاد، شاید برای رسیدن به رفقایت در ابدیت خیلی عجله داشتی که ما را اینقدر زود تنها گذاشتی پس سفرت سلامت. برو آنجا که تو را منتظرند.

منبع خبر: خبر ورزشی

آخرین اخبار ورزشی را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *