۱۰:۳۴ – ۰۱ تير ۱۴۰۴
رسانه 7– ما آدمها جز یکدیگر کسی را نداریم و این واقعیت خود را در زمان مشکلات و بحرانها دو چندان نشان میدهد. کشور وارد شرایط جنگی شده و در این میان تنها کسانی که میتوانند در عین تفاوت و اختلاف، همچون کاشیهای خوشرنگ در کنار هم قرار بگیرند و یک نقش زیبا را رقم بزنند خود مردم هستند.
مردمی که بدون هیچ چشمداشتی در تنگناها به گونهای به کمک هم میآیند که ممکن است اسباب شگفتی شما را فراهم کند. در این موقعیت، افرادی از مشاغل و طبقات مختلف اجتماعی تلاش کردهاند که سهم خود را ادا کنند و به کمک هموطنان خود بشتابند. اکنون با چند نفر از کسانی که بیوقفه در حال خدمترسانی به مردم هستند، به گفتوگو نشستیم.
داستان کمکهای بیوقفه یک مدل بینالمللی به هموطنانش
با قدی بلند، اندامی متناسب و پوستی گندمگون، حدود بیست و اندی سال است که در مقابل دوربینهای بیشماری ژست گرفته و لباسها و محصولات پر زرق و برقی را در اقصی نقاط کشورها به نمایش گذاشته است. «مجید انصاری» کسی است که در عرصه مدلینگ حرفی برای گفتن دارد و در عین حال در مواقع بحران و سختی پشت هموطنانش را خالی نکرده است.
او که از زمان همهگیری ویروس منحوس کرونا فعالیتهای خیرخواهانهاش را شروع کرده، معتقد است که در بحرانها آسیبپذیرترین قشر جامعه، سالمندان هستند که نمیتوانند مایحتاجشان را تهیه کنند، حالا چه دارو باشد یا هر چیز دیگری. این مدل درباره فعالیتهایی که در این مدت انجام داده میگوید:«در وهله اول یک کمپین «نه به گرانفروشی» راهاندازی کردم و گفتم که باید خودمان به خودمان رحم کنیم.
چون حالا که دشمن دارد به ما ضربه میزند، ما دیگر به خودمان ضربه نزنیم. دغدغه دومم تهیه دارو بود. من از دوستانی که در زمینه تهیه دارو دستشان باز بود و میتوانستند دارو تامین کنند کمک میگرفتم. در واقع این دوستان را به مردم معرفی میکردم و هر کس که به دارو نیاز داشت به آنها پیغام میداد و دارو را برایشان تامین میکردیم. علاوه بر این، اگر کالایی کمیاب میشد از طریق آشنایانی که در شرکتهای تولید کننده داشتم کسب اطلاع میکردم که در کجا آن کالای مورد نظر عرضه میشود.»
انصاری میگوید آن عددی که بالای صفحه رسمی شما در شبکههای اجتماعی است فقط یک عدد نیست. بلکه فهرستی از آدم هستند که به شما اعتماد کردهاند و شما موظف هستید که یک آوردهای برایشان داشته باشید. بنابراین، شما نمیتوانید در صفحهتان صرفا یک زندگی لاکچری را به مردم نمایش بدهید. به همین جهت، او در این لحظات دشوار و نفسگیر که گریبان همه ایرانیان را گرفته، تلاش کرده که به گفته خودش یک سیستم رابینهودی را در صفحه اینستاگرامش راهاندازی کند. سیستمی که در آن کسانی که دارا هستند به کمک ندارها میآیند.
و اما اقداماتی که مجید انصاری در این مدت انجام داد به همینجا ختم نمیشود. او هوای ایرانیان در غربت و به دور از وطن را هم دارد: «برخی از هموطنان ایران نبودند و میخواستند با خانوادههایشان تماس بگیرند اما نمیتوانستند چون اعضای خانوادهشان در داخل ایران اینترنت نداشتند.
برخی افراد در بخشهایی از کشور اینترنت داشتند و ما به واسطه آنها توانستیم که با خانوادههایشان صحبت کنیم و خبر سلامتیشان را به آنها بدهیم. جالب است که در همین مدت کوتاه یک زنجیره یکپارچه بین ایرانیان داخل و خارج از کشور شکل گرفته است.»
شگفتی شجاعت در مردم ایران
این مدل بینالمللی یک نتیجه جالب توجه از فعالیتهایش گرفت و آن این است که یک شجاعتی به همه آن کسانی که او را در فضای مجازی دنبال میکردند تزریق شد: «آنها به این نتیجه رسیدند که زیر بمباران هم میتوانند به دیگران کمک کنند و اینطور نیست که آنها فقط خودشان و خانوادهشان را نجات دهند.
شاید باورتان نشود، خانوادهای بود که از تهران میخواستند خارج شوند اما نمیتوانستند. مادر خانواده دچار معلولیت بود و یک بچه معلول دیگر داشتند. در این بین آدمی پیدا شده که راننده وانت بوده و با من تماس گرفت و گفت بدون هیچ چشمداشتی آنها را همراهش میبرد. این اتفاقات وقتی رخ میدهد آرام آرام شجاعت تزریق میشود. من شجاعت را به شما، شما به دیگری و به همین شکل تسری پیدا میکند در جامعه. تمام هدف من هم همین بود.»
انصاری یک تمثیلی را به کار میبرد که از آن به عنوان نماد این روزهای ایران یاد میکند. او مردم ایران را همچون حلقههای المپیک میداند که فارغ از هر زبان، قومیت و بینش سیاسی و مذهبی که دارند، در این برهه زمانی بهم متصل میشوند تا بتوانند یک کاری را بکنند که نتیجه داشته باشد، هرچند کوچک:«من همیشه میگویم کارهای کوچک مثل دومینو میماند. از یک مهره کوچک شروع میشود و به یک مهره بزرگ میرسد. درنهایت فکر میکنم اگر تمام این کمپین به تامین داروی یک نفر هم منجر شود ما رسالتمان را انجام دادهایم.»
ویزیتهای رایگان، راه همدلی یک پزشک
رزیدنت داخلی است و شب پیش حدود ۳۶ ساعت در بیمارستان کشیک بوده. در میانه همه مشغولیتها و مرارتهایی که حرفه پزشکی برای او ایجاد کرده، از دردها و مشکلات هموطنانش در شرایط تجاوز دشمن غافل نشده و در حد توانش در پی آن است که باری را از دوش مردم بردارد. او درباره اقداماتی که در این چند روز انجام داده میگوید: «از زمانی که جنگ شروع شد، با توجه به اینکه خیلی از بیمارستانها و درمانگاهها وارد شرایط جنگی شدند، این سوال برایم پیش آمد که برای عموم و مردم عادی چه کاری را میتوانم انجام دهم.
چیزی که به نظرم آمد این بود که خیلیها نسخهها و داروهایشان در حال اتمام است و بندگان خدا یا دسترسی به پزشک ندارند یا از تهران خارج شدهاند یا در خانه هستند و بیرون آمدن برایشان سخت است.
برای همین دیدم که بهترین کار این است که شماره تماس و راههای ارتباطیام را در شبکههای مجازی انتشار دهم و به همه اعلام کنم که با من ارتباط بگیرند تا از این طریق بتوانم مشاوره پزشکی به آنها بدهم یا نسخههایشان را تجدید کنم. هزینه این کار هم ۱۴ صلوات برای سلامتی حضرت حجت (عج) است و هیچ هزینه مالی ندارد و کاملا دلی است».
این پزشک که هماکنون از همه جای ایران با او تماس میگیرند، بر این باور است که آن اتحاد و همدلی لازم را از این طریق همین کارها میتوان ایجاد کرد و ای بسا در تلاش است آن محبتی که ممکن است در بین مردم کم شود را در این شرایط بیشتر و بیشتر کند.
تلاش برای تهیه دارو در روزهای سخت
«مهدیه بهارمست» خبرنگاری است که در کنار انجام رسالت خطیر خود در این روزها، کمر همت بسته و به سهم خود تلاش میکند تا بحران کمبود دارو را در این روزهای تلخِ جنگی به حداقل برساند. او با وزارت بهداشت در هماهنگی کامل است و به عنوان یک واسط معتمدی ظاهر شده که حلقه اتصال مردم به وزارت بهداشت است. این خبرنگار درباره روند کارش توضیح میدهد:
«از روز سوم جنگ بود که انگار واقعا باورمان شد که جنگ شروع شده. مردم دچار دلهره و اضطراب زیادی شده بودند و حالشان خیلی بد بود… خیلیها با سرعت خانه و شهرشان را رها کرده بودند و بسیاری از مایحتاج اولیه، از جمله داروهایشان را با خودشان نبرده بودند. من هم همان روز شماره موبایلم را در اینستاگرام گذاشتم و گفتم میتوانم در زمینه تهیه دارو کمکتان کنم.
از وزرات بهداشت هم پرسیدم و دیدم که همه پای کار هستند. مردم هم به هر نحوی که توانستند یا به من در اینستاگرام پیام دادند، یا به من اساماس میدهند یا زنگ میزنند و من هم شماره پزشکان و داروسازان را میدهم تا در هر کجای ایران که هستند سریعتر به داروی مورد نیازشان دسترسی پیدا کنند.»
او در عین آنکه نگران بحران کمبود دارو است، میگوید که با چالش چندانی در کارش مواجه نبوده؛ چرا که خوشبختانه مردم در این شرایط پشت هم هستند و کسانی در میدان حضور دارند که ۲۴ ساعته در حال خدمترسانیاند.
بهارمست میگوید در این شرایط بحرانی، میزان درخواست داروهای اعصاب و روان زیاد بوده که این مسئله مشکلات و چالشهای خود را دارد. چرا که این دست از داروها نیاز به تجویز پزشک دارد و اینطور نیست که به راحتی در دسترس همگان قرار بگیرد. او در عوض تلاش میکند که به مردم خود به شکل دیگری در این راستا کمک کند: «ما در این شرایط فقط میتوانستیم به آنها دلگرمی بدهیم و به آنها پزشکان و روانشناس معتبر معرفی میکردیم تا از این طریق مشاورههای لازم را دریافت کنند.»
و اما فعالیتهای این خبرنگار صرفا در کمک به تهیه دارو خلاصه نمیشود. او هم مثل بسیاری از کسانی که عزمشان را برای یاری رساندن به دیگران جزم کردهاند، بین ایرانیان داخل و خارج از کشور در زمان قطعی اینترنت یک پل ارتباطی شده و حامل پیغامهای آنان به یکدیگر است. در آخر، او همچون همه ایرانیان امید دارد که این روزهای سخت زودتر سپری شوند.
منبع: روزنامه هفت صبح