دسته‌ها
روانشناسی زناشویی

چطور به جای خستگی از روابط، آن را دوباره زنده کنیم؟

تغییر همسر,تکراری شدن زندگی,روابط زناشویی
،در این شرایط آیا شما جزو گروهی هستید که از این وضعیت به همسرتان شکایت می‌کنید؟ مطمئنا به همان میزان که همسرتان نسبت به روزهای اول ازدواج تغییر کرده است شما نیز تغییر کرده‌اید اما به جای شکایت و ناامیدی بهتر است به‌دنبال اصلاح رابطه‌تان باشید.

اولین مشخصه تغییر

یکی از دلایلی که باعث تکراری شدن رابطه شما با همسرتان می‌شود تغییر ظاهر شماست. در طول سال‌هایی که با هم بوده‌اید، آنچه مسلما تغییر کرده است ظاهر و قیافه شماست. بنابراین برای جلوگیری از خستگی از وضع ظاهر باید به فکر تغییر آن باشید. آن‌چه را که روزی باعث شد به همسرتان علاقه‌مند و مجذوب او شوید را به‌خاطر آورید و به تحسین آن مشخصه‌ها در افکار خود بپردازید. از کلماتی که همسرتان را به وجد می‌آورد و شما را به یاد روزهای اول زندگی مشترک‌تان می‌اندازد، استفاده کنید. روزهای شیرین دوران نامزدی خود را به یاد آورید که برای دیدن یکدیگر لحظه شماری می‌کردید.

خستگی زوجین از یکدیگر مشکلی است که درمان آن دوباره زنده کردن رابطه است. مشکلاتی که همسران در طول زندگی مشترک‌شان مواجه هستند را می‌توان به چند دسته تقسیم کرد؛ خیانت، انجام‌ندادن تعهدات تا کشمکش، حسادت و خودخواهی. اما خستگی زوجین از یکدیگر مسئله‌ای متفاوت است و به‌طور واضح ارتباطی با جنگ و دعوا و خودخواهی بین زوجین ندارد.

چگونه بفهمید شوهرتان از شما خسته شده است؟

اگر متوجه شدید شوهرتان کمتر حرف می‌زند و به جای گذراندن وقت آزاد خود با شما، وقت خود را با دوستانش در بیرون از خانه می‌گذراند اکنون زمان آن رسیده که دست به کار شوید. اگر اوضاع را به حال خود رها کنید شاید روزی را ببینید که همسرتان وقت خود را با شخص دیگری می‌گذراند تا لحظه‌ها برایش لذت بخش‌تر باشد.  از خودتان شروع کنید. اگر دیدید شوهرتان علاقه‌ای به گذراندن وقت خود با شما را ندارد از خود سوال کنید چه چیزی باعث چنین عملی شده است، شاید به این علت است که شما غرق در مسئولیت‌های خانه شده‌اید. روز‌های اول آشنایی‌تان را به خاطر آورید زمانی که تازه ازدواج کرده بودید به چه اندازه از هم شناخت داشتید؟ قابل فهم است که تغییر در وضعیت خانواده نیاز به تغییر در اولویت‌ها دارد؛ زمانی را در بیرون از خانه با همسرتان سپری کنید و لحظات لذت‌بخشی را با یکدیگر داشته باشید تا تاثیرش را ببینید.

به ظاهر خود اهمیت دهید

بسیار دیده می‌شود خانم‌ها چند سال پس از ازدواج دیگر به ظاهر خود اهمیت نمی‌دهند و خود را رها می‌کنند. درحالی‌که پس از ازدواج هم باید همیشه آراسته باشید و به ظاهر خود اهمیت دهید. برای رفتن به آرایشگاه برنامه هفتگی داشته باشید. سعی کنید از مدل موها و آرایش جدید استفاده کنید. اگر توان مالی ندارید می‌توانید خودتان به آرایش موهای خود بپردازید و لباسی زیبا به تن کنید. مطمئن باشید که همسرتان متوجه تغییر شما خواهد شد و شرایط از آن پس کمی بهتر می‌شود. ورزش کنید با ورزش نه تنها می‌توانید به وزن ایده‌آل خود برسید بلکه قلب و پوستی سالم خواهید داشت. وقتی شما احساس خوبی نسبت به‌خود داشته باشید مطمئنا شوهرتان همین احساس را نسبت به شما پیدا می‌کند.

به‌دنبال علائق مشترک باشید

تلاش کنید تمامی فعالیت‌هایی که از انجام آن با همدیگر در گذشته لذت می‌بردید را به خاطر آورید و آن‌ها را تکرار کنید. اگر امکان پیاده‌روی در روزهای آخر هفته در کوه را ندارید به پیاده‌روی در پارک اطراف خانه خود بسنده کنید. بهتر است کاری که هردوی‌تان از آن لذت می‌برید، انجام دهید.

صمیمیت‌ها را از نو زنده کنید

اگر همسرتان از این‌که از شما خسته شده است شکایت می‌کند، شاید منظور او از این شکایت این است که شوهرتان به صمیمیت بیشتری نیاز دارد. وقتی مسئولیت‌های کاری و خانواده تمامی وقت شما را پر می‌کند نخستین چیزی را که تحت‌الشعاع قرار می‌گیرد روابط زناشویی شماست. روابط زناشویی در زندگی مشترک بسیار مهم است و یکی از چند راهی است که می‌توانید با آن صمیمیت را به زندگی خود بازگردانید.

دلایل همسرتان را جویا شوید

برخلاف تلاش‌های شما برای بهبود رابطه، اگر همسرتان مانند گذشته از شما فاصله می‌گیرد و از بودن با شما خسته است، بهتر است با او مستقیما به گفت‌وگو بپردازید و از او صریحا سوال کنید چه چیزی موجب چنین تغییری در رفتار او شده است. اگر می‌توانید هردوی‌تان با تلاش یکدیگر به تغییر شرایط بپردازید و جرقه‌ای در رابطه‌تان ایجاد کنید. اگر همسرتان از جواب دادن به سوال شما خودداری کرد احتمالا مشکل جدی‌تر از آن است که فکر می‌کنید، در این صورت بهتر است با یک مشاور متخصص مشکل خود را در میان بگذارید. نگران نباشید شاید روزهای سختی در کار خود گذرانیده است. اگر بر خلاف تلاش‌های‌تان نتوانستید علت را جویا شوید اجازه ندهید این شرایط بر شما تاثیر بگذارد و ناامید شوید. فعالیت اجتماعی خود را ادامه دهید. افراد اجتماعی و با اعتماد به نفس همیشه مورد تایید و تحسین همسران‌شان هستند، البته تلاش کنید تعادل را میان کار و زندگی مشترک خود رعایت کنید.

آیا شما از رابطه‌تان خسته شده‌اید؟

خستگی از روابط در هر جایی ممکن است اتفاق بیفتد نه تنها در زندگی زوجین بلکه حتی در محیط کار. اگر شما هر روز کار یکسان و ثابتی را انجام دهید نه تنها تا حدی از آن کار خسته می‌شوید بلکه کارتان کیفیت مطلوب نخواهد داشت. وقتی کار جدیدی را آغاز می‌کنید یا پیشرفتی در کارتان ایجاد می‌شود ناگهان نیروی تازه می‌گیرید. اگر رابطه با همسرتان برای شما خسته‌کننده شده است به جای این‌که به فکر شخصی دیگر بیفتید و بخواهید دیگری را جایگزین کنید، بهتر است تغییری هر چند کوچک در زندگی‌تان ایجاد کنید. گاهی تنها با بیان احساسات و آرزوهای‌تان می‌توانید تازگی به روابط ببخشید. روابط بسیاری وجود دارند که هر ۲ در دل جمله -‌ ای کاش… – را تکرار می‌کنند ولی هیچگاه این موضوع را برای همسرشان بازگو نمی‌‌کنند درحالی‌که با گفتن آرزوها می‌بینید تا چه اندازه نقاط مشترکی بین شما وجود دارد. این‌که شما بدانید از روابط خود خسته شده‌اید اصلا خجالت‌آور نیست، آنچه باعث ناراحتی می‌شود و باید برای آن شرمنده شد، نپذیرفتن و آگاهی نداشتن از این خستگی است.

چطور به جای خستگی از روابط، آن را دوباره زنده کنیم؟

در ۶ ماه تا یک سال اول زندگی مشترک همه چیز رمانتیک و عالی است اما با گذر زمان زندگی رنگ یکنواختی می‌گیرد اما این موضوع به این معنا نیست که شما دیگر عاشق هم نیستید و همانند روز‌های دوران نامزدی از دیدن یکدیگر قلب‌تان به تپش نمی‌افتد و صدای قلب‌تان را نمی‌شنوید. برای این‌که روابط خود را زنده و عاشقانه نگه دارید

۲ راهکار به شما پیشنهاد می‌شود:

۱-حرف یکدیگر را بشنوید

درست است که شما دوست دارید زمانی را تنها باشید اما باید زمانی را برای شنیدن حرف همسرتان در نظر بگیرید. این زمان می‌تواند موقع صرف شام یا هنگام شستن ظرف‌ها یا قبل از خوابیدن باشد. یکی از راه‌هایی که نشان می‌دهد همسرتان نزد شما دارای ارزش است گوش دادن به حرف‌های اوست.

۲-همسرتان را غافلگیر کنید

آخر هفته بدون برنامه‌ریزی و اطلاع قبلی همسر خود را بیرون ببرید یا هدیه‌ای هر چند کوچک به او دهید. این هدیه می‌تواند حتی یک شاخه گل باشد. خود را به جای همسرتان قرار دهید و از خود بپرسید اگر جای او بودم چه چیزی من را غافلگیر می‌کرد؟ این هدیه می‌تواند خاطرات زیبای گذشته را به یاد شما آورد.

آیا شما بر علائق خود سرمایه‌گذاری می‌کنید؟

هر کدام از شما این حق را در زندگی دارید که به فعالیت‌های شخصی خود بپردازید. زمانی را صرف پیشرفت شخصی خود، علائق شخصی، سرگرمی‌ها و دوستان خود کنید. به همان اندازه که نیاز به گذراندن وقت بیکاری خود با یکدیگر دارید باید وقتی را برای خود اختصاص دهید. با گذراندن وقت کافی با یکدیگر در پایان روز حرفی مشترک برای گفتن دارید که این خود روابط را بهبود می‌بخشد.

دفترچه یادداشتی برای ثبت وقایع تهیه کنید

رابطه بین زن و شوهر همانند یک گیاه است. اگر آب و غذا به آن نرسد از بین می‌رود. اگر هردوی شما بسیار مشغله دارید که این در‌گیری می‌تواند کاری، علائق شخصی یا کارهای فرزندان‌تان باشد در این بین سعی کنید زمانی را به نوشتن خاطرات مشترک‌تان در یک دفترچه با یکدیگر صرف کنید. حتی می‌توانید هر ۲ هفته یک‌بار در یک عصر زیبا که هردوی‌تان باهم هستید این کار را انجام دهید. برای این‌که رابطه‌تان را تازه نگه دارید هرازگاهی به انجام کارهایی بپردازید که غیرمعمول است.

منبع : salamatiran.com

دسته‌ها
روانشناسی زناشویی

عوامل روانی مؤثر بر ارگاسم در زنان

ارگاسم زنان ارگاسم مردان لذت جنسی,علت به ارگاسم نرسیدن زنان ارگاسم میل جنسی,کاهش میل جنسی زنان,علت کم بودن مل جنسی زنان,مسائل جنسی,دانستنیهای جنسی

رسانه ۷میزان اطلاع ما از رفتار جنسی مان چقدر است؟ شاید در پاسخ به این سوال عده ای به این نکته اشاره کنند که داشتن اطلاعات علمی در یک امر غریزی به چه کار می آید؟ و چرا اصولا دانستن درباره اندام جنسی و رفتار جنسی در شرایطی که بدون این اطلاعات نیز می توان نیازهای روزمره انسان در این باره را براورده کرد، لازم است؟

گزارشهایی که نشان می دهد نداشتن اطلاعات کافی در مورد رفتارهای درست جنسی چه آسیبهایی را متوجه افراد می کند و چه بسا ریشه بسیاری از مشکلات خانوادگی را باید در رفتارهای نادرست جنسی دنبال کرد. یکی از بزرگترین مشکلات جنسی حال حاضر نرسیدن به ارگاسم در بسیاری از زنان است.

اکثر زنان اشکال در رسیدن به اوج لذت جنسی دارند یا هرگز تجربه به ارگاسم رسیدن را ندارند.

تعدادی از عوامل فیزیولوژیکی است که می تواند میل جنسی زن و توانایی رسیدن به اوج لذت جنسی را در زن مهار کند :

عدم توازن در هورمون تستوسترون ، داروهایی مانند ضد افسردگی ، آناتومی او ( فاصله بین چوچوله و مهبل ) ، و البته، مسائل مربوط به شریک زندگی . مورد آخر می تواند شامل در دسترس نبودن همسر، مشکلات آناتومی مرد، زود انزالی و نداشتن اطلاعات کافی از بدن و احساس زن باشد. همچنین تمایل به فشار زیاد در حین ارتباط جنسی نیز می تواند مانع تحریک لازم زن شود.

وظایف کاری زیاد، بی محبتی، بی توجهی، مورد ستایش قرار نگرفتن نیز موجب سردی در زنان می شود. دوری از همسر و بی اعتمادی به همسر نیز در زنان مورد توجه قرار میگیرد و موجب عدم تحریک می شود. الگوهای نا امن دلبستگی ( اضطراب و اجتنابی ) که در دوران کودکی توسعه یافته در بزرگسالی باقی می ماند و به شدت جنبه های متعدد ارتباط جنسی را تحت تاثیر قرار می دهند.

در این مقاله ما عامل روانی که تاثیر منفی بر میل جنسی زن ، تحریک و ظرفیت ارگاسم دارد را بررسی می کنیم. البته این لیست به این معنا نیست که ما همه عوامل را بررسی کرده ایم ممکن است موارد دیگری هم باشد که در افراد مختلف متفاوت بروز می کند.

عوامل روانی موثر در کاهش میل جنسی زنان

۱- داشتن افکار انتقادی نسبت به بدن : بسیاری از زنان افکار مزاحم و یا صدای درونی مهم در مورد بدن خود دارند ، که هیجان جنسی را قطع می کند و مانع تجربه اوج لذت می شود. آنها می توانند افکار خود آگاه در مورد سایز اندام تناسلی داشته باشند.همچنین افکاری در مورد اینکه آلوده هستند و تمیز نیستند مانع برقرای ارتباط جنسی دهانی می شود.

بسیاری از زنان نگرش منفی پدر و مادر خود نسبت به عملکردهای بدن در طول آموزش توالت را درونی کرده اند، در نتیجه در شناخت تصورات بدنی افکار کثیف بودن برای آن ها تداعی می شود. به طور خاص ، ناحیه تناسلی بامفهوم مقعد آغشته است و با عملکرد دفعی اشتباه گرفته می شود.

احساس شرم آور زنان در مورد این منطقه به هر چیزی در زیر کمر ، (از جمله عادت ماهانه ) گسترش یافته و آنها در نهایت احساس کثیف یا آلوده بودن کرده و این شیوه ای است که می تواند در رسیدن به تحریک و اوج لذت جنسی تداخل ایجاد کند. هنگامی که زنان افکار منفی در مورد قسمت های مختلف بدن خود دارند، پیدا کردن نقطه حساس آن منطقه زمانی که لمس می شود کار دشواری است. اگر آن ها احساس بدی در مورد بدن خود داشته باشند به راحتی از رابطه جنسی لذت نمی برند.

۲- درک رابطه جنسی به عنوان عملی غیر اخلاقی یا بد : بسیاری از زنان افکار تحریف شده در مورد رابطه جنسی در اوایل زندگی در طول فرآیند اجتماعی شدن به دست آورده اند. به طور کلی، نگرش منفی پدر و مادر نسبت به برهنگی، استمناء و س ک س یک نفوذ قوی بر احساسات هر دو نوع کودکان پسر و دختر در مورد روابط جنسی و عمل جنسی دارد.در نتیجه ، مردم به طور معمول اطلاعات کمی در مورد ارتباط جنسی قابل قبول و خوب دارند.

علاوه بر این، برخی از ادیان ، نظام های باوری خیلی سفت و سخت، در مورد ارتباط جنسی دارند و آن را گناه و کثیف می دانند. زنانی که در این نگرش ها پرورش می یابند ، رابطه جنسی را ممنوع ، شرم آور و بد می دانند. آنها در برابر معاشقه و ارتباط جنسی احساس بدی دارند و منتظر عواقب بد و مجازات هستند.

۳- ترس از غم و اندوه : برای بسیاری از زنان ، احساس غم و اندوه مربوط به درد عاطفی در دورانی از زندگی که یک تجربه جنسی داشته اند ، به ویژه هنگامی که روابط جنسی با صمیمیت عاطفی ترکیب شده است، به صورت سرکوب شده وجود دارد. برای زنانی که مورد سوء رفتار قرار گرفته اند این احساس عمیق تر نیز می باشد.. هنگامی که زنان سعی می کنند به احساس غم فکر نکنند، اوج لذت جنسی را از دست می دهند.

۴- نگرانی مربوط به لذت بردن شریک جنسی : بسیاری از زنان در ارتباط جنسی به جای تمرکز به خود و لذت بردن خودشان در طول رابطه تمام تفکرشان بر این است که آیا همسرم لذت می برد؟ آیا از روی اجبار با من در ارتباط است؟ آیا فکر فرد بهتری در سر دارد؟ همین موضوع باعث می شود از رابطه جنسی عقب مانده و تجربه ارگاسم را از دست بدهند.

۵- ترس از دست دادن کنترل : زنانی که به شدت بر حفظ کنترل به عنوان یک مکانیسم دفاعی محافظت از خود تکیه می کنند، به صورت ناخود آگاه رابطه جنسی را عامل مخل کنترل و امنیت درونی خود تلقی می کنند. این نگرانی ها می تواند حوزه های مختلفی داشته باشد مثلا نگرانی از ایجاد سر و صدایی که خارج از کنترل آن هاست، نگرانی از خروج بی اختیار ادرار و یا مدفوع . این اضطراب به صورت ناخود آگاه تجربه ارگاسم را غیر ممکن می کند.

۶- داشتن ذهن بسیار مشغول: اکثر زنان در طول رابطه جنسی ذهن فعالی دارند و نمی توانند آن را بر این فعالیت متمرکز کنند. فکرهایی که تمام مغز را اشغال می کنند و به جای تحریک و تشویق جنسی منجر به واپس زدگی میل جنسی می شود. خیلی از زنان نمی توانند افکارشان در مورد فرزندان، وظایف خانه دار، مشکلات شغلی و … را در طول ارتباط جنسی مهار کنند و همین ضعف باعث عدم تمرکز کامل و نرسیدن به ارگاسم می شود.

۷- نگرانی از متهم شدن : دختران در همه جای جهان همیشه به با حیا بودن تشویق شده اند. زمانی که همان دختر وارد رابطه می شود و حالا به عنوان یک زن و شریک جنسی هم باید وظایفی را انجام بدهد، شکستن حریمی که در آن در ساعاتی از شبانه روز فرد باید حجب و حیا را کنار گذاشته و از رابطه جنسی با همسرش لذت ببرد خیلی دشوار است.

این طرز فکر که نهادینه شده، نمی تواند مانند یک کلید روشن و خاموش بشود. بنابراین فرد نمی تواند مهارهای ذهنی اش را بشکند و گاهی حتی اگر لذت هم ببرد نمی تواند و یا نمی خواهد آن را بروز دهد، از ترس اینکه مورد قضاوت قرار بگیرد و متهم شود که زن سبک و هرزه ای است.

بنابراین به مرور این حالت رابطه جنسی را برای فرد از یک حالت خوش آیند به حالت وظیفه و بعضا توام با ترس تبدیل می کند. ترس از اینکه مبادا عکس العملی نشان بدهد که همسرش تصور کند او هرزه است. بنابراین تجربه ارگاسم با چنین افکاری تقریبا غیر ممکن است.دانستن این مطلب که چرا او نمی تواند ارگاسم را تجربه کند، قدری دشوار است اما اگر شما افکاری مانند نمونه های بالا را دارید از تلاش دست نکشید. برای تجربه ارگاسم می توانید از یک روانشناس مسائل جنسی ( سکس تراپ) کمک بگیرید.

منبع: سایت روان

دسته‌ها
روانشناسی زناشویی

همه چیزهایی که درباره خیانت در زندگی زناشویی باید بدانید

رسانه ۷ –این امر زمانی روی می دهد که هیچ گونه پیوند عاطفی میان فرد و طرف مقابلش وجود نداشته و او تنها به دلیل برقراری روابط جنسی و هیجانی که دراز کشیدن پهلوی او می تواند به او بدهد، جذبش شده است.

خیانت به همسر،خیانت در زندگی زناشویی،انواع خیانت عاطفی به همسر

یکی از انواع آن، خیانت جنسی می باشد.

این امر زمانی روی می دهد که هیچ گونه پیوند عاطفی میان فرد و طرف مقابلش وجود نداشته و او تنها به دلیل برقراری روابط جنسی و هیجانی که دراز کشیدن پهلوی او می تواند به او بدهد، جذبش شده است.

دومین نوع خیانت، احساسی می باشد

و زمانی روی می دهد که فرد احساس میکند از نظر عاطفی به شخص دیگری غیر از همسر خود علاقه پیدا کرده. وی از همراهی، صحبت کردن، و در میان گذاشتن افکار و علایق خود با شخص دوم لذت می برد. کم کم به این نتیجه می رسد که ترجیح می دهد اوقات فراغت خود را به جای اینکه با همسر و یا نامزدش بگذارند با او سپری کند.

بر اساس تحقیقاتی تقریبا چیزی بیشتر از ۷۵% از خانمها اظهار می دارند که خیانت عاطفی برایشان خیلی سخت تر از خیانت جنسی است. البته بسیاری از خانم ها نیز اعتقاد داشتند که هر دو نوع خیانت برایشان سخت است چراکه در هر دو مرحله، ضربه سختی بر روی احساساتی که نسبت به شریک زندگی خود داشتند، وارد می شود.

حال به طور مجزا دیدگاه خانم ها را در مورد هر یک از دو مورد بالا مورد بررسی قرار میدهیم.

خیانت احساسی

خیانت احساسی یکی از مواردی بود که بیشتر خانم ها آنرا مخرب تر و ویرانگر تر تصور می کردند. خانم ها به خوبی می دانند که دختر های زیبای بسیاری وجود دارند و آقایون بالفطره از نظر بصری تحریک پذیر می باشند. البته این امر توجیه کننده خیانت جنسی نیست، اما همه به خوبی می دانند که برخی از مردها در کنترل خواست های جنسی خود ناتوان و یا کم توان هستند.

وضعیت زمانی غیر قابل تحمل می شود که خانم متوجه شود همسرش با کسی آشنا شده که از نظر شخصیتی او را بیشتر دوست می دارد. این امر علامت آن است که خانم دیگر توانایی جذب همسرش را ندارد و نمی تواند پاسخگوی نیاز های احساسی و عاطفی او باشد.

خیانت جنسی به نوبه خود درست نیست، اما اگر مردی مرتکب چنین کاری شده باشد خیلی راحت تر می توان این مطلب را برای همسرش بازگو کرد.

اما اجازه دهید که ببینیم خیانت احساسی در نظر خانم ها به چه اموری گفته می شود :

چند نمونه از خیانت های عاطفی

یک مثال خیلی ساده این است که آقا یکی از همکاران مونث خود را همیشه برای شام و یا نهار به بیرون ببرد. در بیشتر موارد بهتر است شک کنید که آنها قصد دارند در مورد چیزهایی خارج از حیطه کاری صحبت کنند. این همکار ممکن است به همدم آقا تبدیل شود و به او اجازه دهد تا عقاید و افکارش را در میان بگذارد.

مردهایی که از نظر احساسی در بدو خیانت کردن قرار دارند، معمولا شروع می کنند به سوال کردن از خودشان که آیا این خانم را باید اینقدر زیاد ببینم؟ آنها در اعماق وجود خود احساس می کنند که این خانم خیلی بیشتر از یک همکار برایشان ارزش دارد و به همین دلیل در زمان ملاقات کردن او احساس گناه به آنها دست می دهد.

یکی دیگر از انواع خیانت های عاطفی که این روزها خیلی رایج شده است online میباشد. فرد سعی می کند بیشتر و بیشتر به شبکه اینترنت متصل شود تا با یک فرد خاص صحبت کند و همسرش نیز ناراحت است که او ساعت های طولانی را در اینترنت می گذارند.

نیاز صحبت کردن فرد با شخص سوم که شاید خیلی زیاد هم نتواند او را ببیند خیلی بیشتر از نیاز او برای بودن با همسر و یا نامزدش است. (یک علامت قدیمی در مورد سرمایه گذاری احساسی)

این مثال نشان دهنده خیانت تمام و کمال عاطفی بود؛ اگر آقا خانمی را که از طریق اینترنت با او ارتباط دارد، قبلا ندیده باشد این امکان خیلی کمتر وجود دارد که تحت تاثیر برقراری روابط جنسی با او قرار گرفته باشد.

چرا خانم ها از خیانت عاطفی می رنجند؟

زمانی که خانم ها در پی یافتن همسر هستند آنها معمولا به دنبال احساسات و توانایی های ذهنی آقایون می گردند از جمله این که آیا آقا می تواند پدر خوبی برای بچه ها باشد، یک زندگی محکم درست کند و با او ارتباط معقولی برقرار کند. از سوی دیگر آقایون بیشتر بر روی خصوصیات فیزیکی خانم ها توجه دارند و اینکه خانم قادر است بچه دارد شود و نیازهای جنسی او را برآورده سازد.

به همین دلیل گفته می شود که چون خانم ها بر روی احساسات و عواطف موجود در رابطه سرمایه گذاری می کنند، خیانت در مورد این مطلب برایشان غیر قابل هضم بوده و احساس می کند که مورد آزار و اذیت قرار گرفته است.

خیانت جنسی

دومین نوع خیانت، جنسی می باشد. هر چند به اندازه خیانت عاطفی برای خانم ها سخت و دشوار نمی باشد، اما به راحتی می تواند رابطه شما را خراب کند. زمانی که مردی با یک دختر خانم دیگر رابطه جنسی برقرار می کند، همسر این مرد توانایی های خودش را در هنگام خواب زیر سوال می برد. او از خود می پرسد که خانم دیگر چه چیزهایی را به همسرش پیشنهاد می کند که خودش نمی کرده. این امر باعث می شود که خانم در زمینه سکس محتاط تر عمل کند و در نتیجه پس از مدتی به طور کامل از این کار کناره گیری می کند؛ این کار خود شرایط را بدتر خواهد کرد.

درست مثل یک چرخه مخرب و ویرانگر: مرد خیانت می کند، در نتیجه همسرش هرگز نمی خواهد با رابطه جنسی داشته باشد، این امر باعث می شود که آقا بیشتر خیانت کند. به طور خلاصه یکی از راههای مناسب برای بر هم زدن ارتباط انجام چنین کاری می باشد.

آیا فراموشی خیانت جنسی برای زوجین آسانتر است؟

این نوع خیانت تنها برای بدست آوردن رضایت فیزیکی است و یک شب بیشتر ادامه ندارد. آقا هیچ گونه نیاز عاطفی نسبت به خانم دوم ندارد و قصد بیرون رفتن و یا وقت صرف کردن با او را ندارد و تنها به دنبال ارضا کردن نیازهای جنسی خود است. او همان احساس عاطفی که نسبت به همسرش داشته است را حفظ می کند. این مرد تنها به این خاطر که از زندگی جنسی فعلی خود کسل شده و می خواسته موقعیت های جدید را نیز تجربه کند مرتکب این اشتباه شده.

معمولا زمانیکه طرف مقابل متوجه چنین مطلبی می شود اصلا به شوهر خود اجازه نمی دهد که دلیل کار خود را توضیح دهد و همه چیز را زیر پا می گذارد و فقط به او میگوید که من چگونه می توانم دوباره به تو اعتماد پیدا کنم. در یک ارتباط محکم دو طرف نباید مرتکب اینگونه اشتباهات شوند و در صورت بروز مشکل، کنار آمدن با آن چندان دشوار نخواهد بود.

آیا می توانید واکنش خانم را پیش بینی کنید؟چگونه شخصیت یک خانم در طرز برخورد او نسبت به خیانت تاثیر می گذارد؟

خانم هایی هستند که بیش از هر چیز (حتی احساسات و عواطف) به سکس اهمیت می دهند. این خانم ها معمولا در سایر جنبه های زندگی نیز خود را مشغول کرده اند مانند عرصه شغلی. آنها همچنین اهمیت بسیار زیادی برای وضع ظاهری خود قائل هستند. (همانطور که می دانید ظاهر نقطه مقابل شخصیت است)

برای این دسته از خانم ها خیانت جنسی غیر قابل بخشش می باشد. چرا که آنها تصور می کردند آقا تنها به دلیل زیبایی های ظاهری شان جذبشان شده و این خیانت برای آنها به منزله شکست بزرگی محسوب می شود. آنها تصور می کنند که آقا دیگر هیچ میلی نسبت به آنها ندارد و با این کار خود خواسته به او بفهماند که بهتر است این رابطه تمام شود.

خانم هایی که از خیانت جنسی بیشتر آسیب می بینند به مردها به عنوان دست آویزی برای بر آورده کردن نیازهای جنسی شان نگاه می کنند. به همین دلیل در زمان بروز خیانت جنسی احساس می کنند که شریک زندگی شان توجه خود را به کس دیگری معطوف کرده حالا چه صرفا از نظر جنسی باشد و چه از نظر احساسی و جنسی. آنها در این حالت تصمصم گیرند که رابطه را ترک گفته و به سوی یکی دیگر از خواستگارهای خود بروند.

شما به راحتی می توانید چنین خانم هایی را شناسایی کنید. آنها به دنبال توانایی های ذهنی در آقایون نمی گردند. آنها با مردها ارتباط عاطفی چندانی برقرار نمی کنند و احساسات و افکار خودشان را در میان نمی گذارند. اگر در یک چنین رابطه ای قرار بگیرید خودتان متوجه می شوید که توجه بیشتر بر روی مسائل فیزیکی است.

اگر نامزد و یا همسر شما جزء این دسته از خانم ها باشد آنوقت خیانت جنسی برای او به منزله یکی از وحشتناکترین و غیر قابل بخشش ترین خیانت ها محسوب می شود.

اگر خیانت کردید، چه کار کنید؟

اگر شما در مقابل نامزد و یا همسر خود مرتکب خیانت شدید دو گزینه برایتان وجود دارد:

می توانید در این رابطه با او صحبت نکنید و امیدوار باشید که این امر هیچ گاه برایش فاش نشود و یا اینکه به خطای خود اعتراف کنید و تمام عواقب آنرا را نیز قبول کنید.

دسته‌ها
روانشناسی زناشویی

دو شاهراه به قلب همسرتان

رسانه ۷ – ازدواج هدف اصلی زندگی نیست؛ بلکه وسیله ی کارآمد و موثری است که به کمک آن می توان به اهداف رسید.

بشر به حکم طبیعت و نیازهایش پیوسته با انسان های دیگر در ارتباط است و کیفیت روابط او به حدی مهم است که کیفیت زندگی اش را مشخص می سازد. مشابه رگ ها که وسیله تغذیه و رشد بدن هستند، رابطه انسان نیز ابزار رشد شخصی، شغلی، و اجتماعی او محسوب می شود. اگر همه رابطه هائی که یک فرد از کودکی تا بزرگسالی با دیگران برقرار می کند، در نظر مجسم کنیم، اثر آن ها را بر ترقی و تکامل او روشن تر می بینیم و تردید نمی کنیم که این داد و ستدهای انسانی در ایجاد شادی و پیروزی یا غم و بازماندگی فرد و اجتماع، نقشی بزرگ و اساسی به عهده دارند.

اثر و اهمیت رابطه و آگاهی از این که کیفیت رابطه های هر کس، کیفیت زندگی او را تعیین می کند، ما را مشتاق می سازد که بدانیم رابطه سالم، و سازنده، چه ویژگی هائی دارد. علاقه مندی ما به خانواده همسر و اقوام و نزدیکان و مخصوصاً ترس از جدائی های ناخواسته، این دانش را ضروری تر می سازد. داشتن این آگاهی ضروری است چون می دانیم که با به کارگیری آن بهتر می توانیم با مردم و افرادی که دوستشان داریم، ارتباط مطلوب و ثمربخش برقرار سازیم.

۱- آگاهی از هدف ها
افرادی که با یکدیگر رابطه سالم و سازنده دارند، از هدف های رابطه خود با دیگران، کاملاً مطلع هستند. این افراد به بلوغ فکری لازم رسیده و دریافته اند که هیچ کس با دیگری رابطه ای برقرار نمی کند، مگر این که بخواهد به سودی برسد، این سود می تواند مادی، معنوی یا مجموعه ای از هر دو باشد. افراد قبل از ازدواج فکر می کنند هر که هستند و هر چه که باشند، زندگی شان به تنهائی کامل نیست، بنابراین فردی را برگزیده و با او ازدواج می کنند تا با ایجاد زندگی مشترک به تکاملی بهتر دست یابند. هدف کلی و انتظار ضمنی همسران، این است که زندگی مشترکشان به مراتب رضایت بخش تر از زندگی مجردی آن ها باشد. بنابراین به صورت مداوم، کیفیت دو دوره را با هم می سنجند تا هم خود شاهد رضایت بیشتر بوده و هم همسر خویش را به رضایت آرزو شده برسانند. آن ها بنا به هدف کلی که دارند، پیوسته می کوشند تا در هر شرایطی برای سلامت، خشنودی، شادی و سربلندی همسر برگزیده، یا فرد برتر زندگی خود، تلاش کنند و با او به استقبال آینده بروند.

نکته مهم
خیلی از جوانان که به تازگی ازدواج کرده اند باید بدانند که ازدواج هدف اصلی زندگی نیست؛ بلکه وسیله ی کارآمد و موثری است که به کمک آن می توان به اهداف رسید. کسانی که تصور می کنند هدف آنها ازدواج کردن است، مخصوصا دختر خانم های کم سن و سال، همین که چند هفته از ازدواج آنها گذشت و شور و شوقشان خوابید و همسرشان مجبور شد تا دیر وقت برای اداره زندگی کار و فعالیت داشته باشد، به یکباره افسرده شده و کاخ آمال و آرزو هایشان را ویران می بینند و برخی دیگر توقع زیادی از همسر پیدا می کنند، البته نه توقع مالی، توقع رفتاری، مثلا این که هر شب برای آنها گل بخرد، همیشه نقش یک عاشق را بازی کند و …

شما باید در زندگی اهداف بهتری داشته باشید، کسب مدارج عالی در تحصیل، کار کردن در یک گرایش خاص، سود رسانی به خلق خدا و …

زن و شوهر موفق هر یک هدف خود را آگاهانه و با بصیرت انتخاب می کنند و تمامی راه های رسیدن به آن اهداف را بررسی می کنند و با مشارکت و تحلیل راه حل ها، بهترین و مناسب ترین و کوتاه ترین راه را بر می گزینند. آنان در صورت مواجه با موانع احتمالی که از رسیدن به هدف ها دورشان می سازد، نهراسیده و با بررسی مشکل، مانع یا موانع موجود را مرتفع می سازند. آنها می دانند که رسیدن به اهداف زندگی، همواره فراز و نشیب هایی دارد که بایستی با تفکر و بهره مندی از مجموعه توانایی های موجود خانواده ها، به درستی از تنگناها، به سلامت عبور کنند. همسرتان را از اهدافتان آگاه کنید و از اهداف او هم بپرسید و در رسیدن به اهدافتان، پشت یکدیگر باشید.

۲- اعتماد
هر نوع رابطه ای برای ادامه یافتن باید از درجه ای از اعتماد برخوردار باشد و طرفین رابطه باید قابل اعتماد بودن خودشان را در عمل نشان دهند. هیچ چیز مثل اعتماد، ادامه رابطه را تضمین نمی کند، هر چه رابطه سالم تر باشد، میزان اعتماد افراد در آن رابطه نسبت به یکدیگر، بیشتر است و هر چه افراد در رابطه ای ریشه بدوانند، احتمال سلامت آن رابطه را افزایش می دهند. معمولاً همسران به دلیل اعتماد فراوان به یکدیگر، از همه اسرار، اطلاعات و خوبی و بدهای یکدیگر باخبرند. باید به یاد داشت اگر چه اعتماد بهترین راه اثبات عشق و دوستی است، سوءاستفاده از آن موجب سستی ارتباط و فقدان آن سبب گسستن آن می شود. در داشتن اعتماد نیز باید تعادل داشت زیرا که اعتماد مطلق می تواند به فریب خوردن و کم اعتمادی می تواند به زجر کشیدن، منجر شود. در این رابطه، اصل اساسی، اعتماد عملی است و صحبت از اعتماد که جنبه شعاری داشته باشد، به بهبود روابط و سلامت آن کمک نمی کند. نکته مهم این که هیچوقت حتی نزدیک کاری نشوید که اعتماد همسرتان نسبت به شما کم شود، اعتماد چیزی نیست که به راحتی به دست آید.

دسته‌ها
روانشناسی زناشویی

تست روانشناسی دوستی با همسر

تست روانشناسی,دوستی با همسر
رسانه ۷ –  قدرتمند ترین روابط عاشقانه ریشه در دوستی دارند، زن و شوهر خوشبخت، بهترین دوستان یکدیگرند که از باهم بودن لذت می برند.

تست روانشناسی و میزان اضطراب
تست روانشناسی؛ صبحی هستید یا عصری؟
تست روانشناسی ” خشن هستید یا آرام “
تست روانشناسی جالب برای ازدواج

همیشه، حتی از دوران کودکی ، وقتی می دیدم که خیلی ها ادعا می کنند که بهترین دوستشان پدر و مادرشان و یا همسرشان است، به آنها غبطه می خوردم ، آرزو می کردم که ای کاش من هم بتوانم در آینده با همسری ازدواج کنم که بهترین دوستم باشد. یکی از بزرگ ترین لذت ها در زندگی، داشتن دوست خوب است و چه خوشبخت است انسانی که همسرش، دوست خوبش باشد، همسری که بتوان به او اعتماد کرد و افکار خنده دار، مکنونات قلبی، احساسات هر چند کودکانه و سطحی و خلاصه همه چیزها را بدون ترس از قضاوت، سوء تفاهم و … با او در میان گذاشت.

آزمون زیر ارزیابی دوستی با همسر نام دارد، این تمرین به شما کمک خواهد کرد که راجع به دوستی با همسرتان بیندیشید، و سپس به هر یک از سوالات درست/ غلط زیر پاسخ دهید: ( لازم به ذکر است که هیچ کدام از تست های روانشناسی ، وحی منزل و ۱۰۰درصد نمی باشد.)

۱- همسرم می داند چگونه رازداری کند؟ درست  غلط

۲- ما ممکن است بر سر مسائل مختلف با یکدیگر اختلاف نظر داشته باشیم ولی بدون ادامه دلخوری آن را حل می کنیم. درست  غلط

۳- من و او تقریباً همیشه برای همدیگر وقت داریم. درست  غلط

۴- وقتی که او برای من چاره جویی می کند به دیدگاه او احترام می گذارم، زیرا او از مهم ترین مکنونات قلبی من با اطلاع است و احساسات من را از درست و غلط می داند. درست  غلط

۵- در کنار او می توانم خودم باشم و احتیاجی به نقش بازی کردن ندارم. درست  غلط

۶- او شنونده خوبی است. درست  غلط

۷- همسرم به هنگام سختی به کمک من می آید و مشتاق است برای من فداکاری کند. درست  غلط

۸- او از عیوب من آگاه است و با این همه مراقب من است و به من اهمیت می دهد. درست غلط

۹- رابطه ما در دادن و گرفتن (داد و ستد) دارای تعادل است و به طور مساوی نسبت به یکدیگر باز و مراقب هستیم. درست  غلط

۱۰- در صورت لزوم می توانم میان خودم و او مرزهایی بگذارم و او نیز به این مرزها احترام می گذارد. درست  غلط

۱۱- هیچ موضوعی در مکالمات ما مشمول محدودیت نیست. درست غلط

۱۲- همیشه می توانم روی همسرم حساب کنم. درست  غلط
یکی از بزرگ ترین لذت ها در زندگی، داشتن دوست خوب است و چه خوشبخت است انسانی که همسرش، دوست خوبش باشد، همسری که بتوان به او اعتماد کرد و افکار خنده دار، مکنونات قلبی، احساسات هر چند کودکانه و سطحی و خلاصه همه چیزها را بدون ترس از قضاوت، سوء تفاهم و … با او در میان گذاشت

نمره گذاری

پاسخ های درست ارزیابی را جمع بزنید. جمع کل گزینه ها ۱۲ است. برای تفسیر نمرات از راهنمای زیر استفاده کنید.

– نمرات بین ۱۰- ۱۲ به شما تبریک می گویم، در رابطه با دوستیتان با همسر، هیچ مشکلی وجود ندارد، همسر شما دوست خوبی است که ارزش همه نوع تلاش، اهمیت ، سرمایه گذاری و حتی فداکاری را دارد.قدرش را بدانید و خوش به حالتان که همسرتان بهترین دوستتان است.

– نمرات بین ۹- ۶ گرچه همسرتان نمی تواند نسبت به نیازهای شما حساس تر شود و پتانسیل بیشتری را نشان دهد، اما همین قدر هم خوب است ، درست است که شاید همسر شما بهترین دوستتان نیست، اما بازهم از دوستان خوبتان است، مراقب باشید، بیندیشید و چنانچه همسرتان همه انتظارات شما را بر آورده نکرده، ناامید نشوید. با او در این زمینه صحبت کنید، اصلا این برگه تست را بدهید او هم نسبت به شما انجام دهد، شاید اشکال از خودتان است!

– نمرات ۵- ۰ مطمئنید که درست حساب کرده اید؟ یکبار دیگر تست را با دقت بیشتری انجام دهید، تمام دورانی که با همسرتان نامزد ، عقدکرده و ازدواج کرده اید را به یاد آورید، اگر عصبانی و کلافه هستید، انجام آزمون را به زمان دیگری موکول کنید، آیا واقعا او برای شما وقت نمی گذارد؟ شما چی؟ شما برای او وقت می گذارید؟ این تست را به همسرتان بدهید تا او هم نظرش را در مورد شما بگوید، اگر بازهم این نمره را کسب کردید، مراجعه به مشاور و یا راهنمایی از بزرگان خانواده را فراموش نکنید، مطمئن باشید با کمی وقت گذاری بیشتر، مطالعه و تلاش شاید دفعه دیگر بتوانید نمره حداکثر را کسب کنید.

به نظر می رسد، قدرتمند ترین روابط عاشقانه ریشه در دوستی دارند، زن و شوهر خوشبخت، بهترین دوستان یکدیگرند که از باهم بودن لذت می برند.

منبع : tebyan.net

دسته‌ها
روانشناسی زناشویی

۱۰ ویژگی مشترک مردان خیانت کار

برسانه ۷ –عضی از نشانه های خیانت کاملاً واضح و آشکار هستند: بوی ادکلن، جلسات کاری در روزهای تعطیل و … ولی آقایان خیانتکار نشانه های دیگری نیز دارند که چندان واضح نیستند. البته اگر همسرتان فقط یکی دو نشانه از نشانه های زیر را دارد لزوماً خائن نیست، ولی اگر می بینید اکثر موارد زیر در همسرتان دیده می شود، باید کم کم نگران شوید.

پنهانکار است.

مردان خیانت کار,نشانه های خیانت,همسران خیانتکار

به خصوص در مورد تلفن همراهش بسیار حساس است و همیشه روی آن قفل می گذارد. بعضی از تماس ها را جواب نمی دهد و سعی می کند تلفنش را از چشم شما دور نگه دارد. بیشتر خانم هایی که همسرشان به آنها خیانت می کند، اعتراف می کنند که این مورد را دیده اند و وقتی در مورد آن از شوهرشان سوال کرده اند، شوهر جوابی نداشته یا به نحوی کارش را توجیه کرده است.

با مادرش رابطه خوبی ندارد.

مردان خیانت کار,نشانه های خیانت,همسران خیانتکار

دکتر کارول لیبرمن هشدار می دهد: «مواظب مردی که از دست مادرش عصبانی است باشید.» اگر او به مادرش دروغ می گوید یا با او بد حرف می زند، احتمالاً رابطه این دو خراب شده است. آقایانی که به مادر خود احترام نمی گذارند، به همسرشان نیز بی احترامی می کنند. حواستان باشد که این آقایان به راحتی به شما هم دروغ می گویند.

از خودش مطمئن نیست.

مردان خیانت کار,نشانه های خیانت,همسران خیانتکار

نداشتن اعتماد به نفس چه بخاطر ظاهر فرد باشد (مانند ریختن موها) چه بخاطر شغل فرد، احساس تهدید کردن می تواند دلیلی برای شروع یک رابطه و بالا بردن اعتماد به نفس از این طریق باشد. خیانت می تواند دلیلی برای شوهر باشد تا دوباره احساس مرد بودن کند. اگر همسر شما نیز از خودش مطمئن نیست و اعتماد به نفس پائینی دارد، سعی نکنید زیبائی و جذابیت خودتان را به رخ او بکشید و جلوی او به موفقیت های کاری تان بنازید. در عوض سعی کنید او را تشویق کنید تا به اهدافش برسد.

فراموشکار است.

مردان خیانت کار,نشانه های خیانت,همسران خیانتکار

آیا شوهرتان قبلاً بی حواس و فراموشکار نبوده است؟ دکتر کوپر می گوید: «آقایان خیانتکار معمولاً تظاهر می کنند که فراموشکارند در حالی که کاملاً همه چیز را به یاد دارند.» بجای اینکه او خودش را درگیر جزئیات و توضیح دادن آنها برای شما کند، برایش راحت تر است که وانمود کند خیلی چیزها را یادش نمی آید و حتی روز تولد شما را فراموش کند.

خودشیفته است.

مردان خیانت کار,نشانه های خیانت,همسران خیانتکار

به گفته دکتر رامانی دورواسولا، روانشناس بالینی و استاد روانشناسی دانشگاه کالیفرنیا، آقایانی که فقط به خودشان فکر می کنند و به بلوغ فکری نرسیده اند، درست مانند بچه های لوس هستند و بطور سریالی خیانت می کنند. این افراد خودشیفته حس دلسوزی و همدردی ندارند و به زنان به عنوان شیء و بازیچه نگاه می کنند. به علاوه آنها معتقدند که حق دارند هر کاری دلشان خواست انجام دهند. دکتر دورواسولا می گوید: «شما نمی توانید این افراد را عوض کنید و خودشان هم نمی خواهند که تغییر کنند. پس باید آنها را از زندگی تان خارج کنید.»

محبتش کم شده است.

همسران خیانتکار با آنکه هنوز با شما رابطه جنسی دارند، ولی دیگر دستتان را نمی گیرند، گونه شما را نمی بوسند و دیگر به شما محبت نمی کنند. مقاربت فقط یک عمل فیزیکی است، در حالیکه صمیمیت و محبت واقعی را نمی توان وانمود کرد. البته اگر همسرتان از آن مدل آقایانی نیست که با لمس کردن محبتشان را نشان می دهند، شاید این مسئله نگران کننده نباشد. ولی اگر او همیشه با لمس کردن و بوسیدن و نوازش محبتش را به شما نشان می داد و حالا محبتش کم شده یا اضطراب دارد، وقت آن است که از او بپرسید قضیه چیست و چرا او دیگر مثل قبل نیست.

به کارهای خلاف رو آورده است.

مردان خیانت کار,نشانه های خیانت,همسران خیانتکار

اگر همسرتان مست می کند، مواد مخدر مصرف می کند یا قمار می کند، به گفته دکتر تینا تسینا، “انضباط شخصی را درک نمی کند و فکر می کند هر کار خلافی انجام دهد می تواند از زیر آن شانه خالی کند. بنابراین دست به هر کاری می زند و به راحتی به شما خیانت می کند. بنابراین باید از خودتان مراقبت عاطفی زیادی کنید و این باور که او هنوز شاهزاده شما با یک اسب سفید است را کنار بگذارید.

زیادی جذاب و زبان باز است.

اگر هر کس او را می بیند فکر می کند که “این مرد خیلی زبان باز است” شاید واقعاً همینطور باشد و او دقیقاً در حال انجام همین کار باشد. همه ما وقتی بچه بودیم شیطنت می کردیم و راهی پیدا می کردیم تا با شیرین زبانی مادران عصبانی مان را آرام کنیم. ولی خیلی آقایان این ویژگی را تا بزرگسالی حفظ می کنند. دکتر تسینا می گوید، این آقایان کارهای عجیب و غریبی می کنند که ممکن است شغلشان را به خطر بیندازد، ولی با شیرین زبانی خودشان را از این وضعیت نجات می دهند.

قدرتمند است.

مردان خیانت کار,نشانه های خیانت,همسران خیانتکار

به افرادی همچون الیوت اسپیتز، بیل کلینتون، تایگر وودز و آرنولد شوارتزنگر فکر کنید. تحقیقات نشان می دهند که آقایانی که خود را قدرتمند می دانند بیشتر مستعد خیانت به همسرانشان هستند. به گفته دکتر اندی هریس، “به نظر می رسد که قدرت به آقایان نیروی شهوت افزایی می دهد و باعث می شود که فکر کنند شکست ناپذیرند.”

ایرادگیر است.

مردان خیانت کار,نشانه های خیانت,همسران خیانتکار

دکتر فران والفیش می گوید: «خصلت خیانتکاران این است که کاری می کنند شما به باورهای خود شک کنید و در مورد حقوق خود تردید داشته باشید.» کاری از این بهتر برای پرت کردن حواس شما در مورد رفتارهای مشکوک او وجود ندارد و او دائم از شما ایراد می گیرد و باعث می شود که شما بجای او به خودتان شک کنید. همچنین اگر او قبلاً هرگز به وزن و هیکل شما، عادات خانه داری تان یا شغلتان ایراد نمی گرفت، ولی حالا در مورد همه این چیزها گله دارد، نشانه آن است که او به شما خیانت می کند. دکتر والفیش می گوید: «به او واضح بگویید که این ایرادگیری و انتقادهای او از شما بدین نحو چقدر شما را ناراحت می کند و دلتان را می شکند.»

منبع:برترین ها

دسته‌ها
روانشناسی زناشویی

وفادار کردن شوهر به صورت تضمینی

رسانه ۷ – اینکه مرد زندگی شما تا چه اندازه به پیمان ازدواجش وفادار می‌ماند، تنها تا اندازه ای به ویژگی‌های شخصیتی‌اش ارتباط دارد و البته گاهی رفتاری که زنان با همسرشان می‌کنند، بیش از هر عامل دیگری می‌تواند بر آینده این رابطه تاثیر بگذارد.

همه مردها مثل هم نیستند؛ بعضی‌های‌شان انگار هیچ‌وقت سر به راه نمی‌شوند. گروهی از مردها هم تعهدی به روابط‌شان ندارند و حتی اگر مدام از شریک زندگی‌شان عذرخواهی کنند و به او وعده‌هایی بدهند، باز هم مرد زندگی نمی‌شوند. اما باز هم باید بگوییم که همه مردها از این جنس نیستند. اغلب همین مردهایی که شبیه آدم آهنی به نظر می‌رسند، به شدت به‌همسران‌شان عاشق و حتی وابسته می‌شوند و گاهی هم مثل هر آدم دیگری، دلگیر می‌شوند و احساس تنهایی می‌کنند. اینکه مرد زندگی شما تا چه اندازه به پیمان ازدواجش وفادار می‌ماند، تنها تا اندازه ای به ویژگی‌های شخصیتی‌اش ارتباط دارد و البته گاهی رفتاری که زنان با همسرشان می‌کنند، بیش از هر عامل دیگری می‌تواند بر آینده این رابطه تاثیر بگذارد.

همیشه باید تازه و پرطراوت باشید
و تنها در یک نگاه عاشق شما می‌شود. شاید در نگاه اول شما بتوانید توجه یک مرد را جلب کنید و جرقه ای که به آن «خوش آمدن» می‌گویند را بزنید، اما واقعیت این است که اوضاع همیشه اینطور نمی‌ماند. ازدواج یک موضوع کلی عجیب و غریب نیست، بلکه بیشتر به یک بسته پر از دلایل مختلف شباهت دارد. از خانواده بگیرید تا ظاهر و تحصیلات و … همگی می‌توانند جزئی از دلایلی باشند که همسرتان به‌خاطرشان شما را انتخاب کرده است. پس سعی کنید از دلایل عشق او با خبر شوید و هرگز آنها را از دست ندهید. همیشه تازگی و طراوت‌تان را حفظ کنید. به یاد بیاورید که همسرتان با چه کسی ازدواج کرده و سعی کنید همیشه همان فرد بمانید.
مرد زندگی, وفادار به پیمان ازدواج

دراین خودآزمایی شرکت کنید
اگر پاسخ شما به بیش از ۵ سؤال این تست مثبت است، کارتان تمام است. وقت آن است که با جدیت سراغ کلاس‌های زوج درمانی و خانواده درمانی بروید و آسیب‌هایی که به ارتباط‌تان زده‌اید را ترمیم کنید. اما اگر تنها به ۲ یا ۳ سؤال جواب مثبت داده‌اید، باید بگوییم که اشتباهات شما قابل توجه، اما جبران پذیر است و باید برای بیمه کردن زندگی مشترک‌تان روی مهارت‌های ارتباطی‌تان کار کنید.

هیچ‌وقت تحقیرش نکنید
هرقدر هم که با هم صمیمی باشید، باز هم نباید از این دیوار شیشه‌ای که میان‌تان هست بگذرید. در افراد بالغ، صمیمیت در دل خود احترام متقابل را هم دنبال دارد و در یک زندگی عاشقانه، این احترام صد‌چندان می‌شود. پس قبل از توهین به همسرتان یا ناراحت کردنش، از خود بپرسید او و این رابطه تا چه اندازه برای شما ارزش دارد. یادتان نرود تنها یک کلمه می‌تواند سرنوشت رابطه میان شما را دگرگون کند، مسئولیت‌شناس باشید و تک تک حرف‌ها و کارهای‌تان را، زیر ذره‌بین بگذارید. این واقعیت را نادیده نگیرید که بسیاری از همسران خائن، همان کسانی هستند که مدام مقابل جمع تحقیر می‌شوند و احساس می‌کنند که همسرشان برای غرور و هویت آنها ارزشی قائل نیست.

نجنگید
زندگی میدان جنگ نیست؛ این جمله را از همان روز شروع یک ارتباط و بعد از آن به خاطر داشته باشید. حتی در سخت‌ترین لحظات زندگی هدف اصلی‌تان را فراموش نکنید. ازدواج راهی برای ساختن زندگی بهتر، کامل‌تر و همراه با آرامش است. پس به جای نقشه کشیدن‌های هر روزه و گرفتن باج مادی یا عاطفی از او، راه حل عاقلانه‌ای را برای حل اختلافات و مشکلات جست و جو کنید. کم نیستند مردهایی که به خاطر بی‌توجهی همسرشان یا درک نشدن توسط او، در جای دیگری به دنبال محبت می‌گردند.

مشکوک نباشید
درست است که بی خیالی شما ممکن است باعث نادیده گرفتن واقعیت شود و کار را از کار بگذراند، اما شکاک بودن هم آسیب های بیشتری را به همراه می‌آورد. ترس همسرتان از قضاوتی که در موردش دارید و از طرف دیگر، حس اینکه شخصیتش را لگدمال می‌کنید و به شعورش احترام نمی‌گذارید، می‌تواند او را به مردی خائن و بی تفاوت تبدیل کند. پس حرمت‌ها را از بین نبرید و تا از چیزی با خبر نشده‌اید، روی همسرتان برچسب نچسبانید. یادتان نرود مردهایی که چنین همسری دارند، گاهی تنها برای تلافی چنین تصمیمی می‌گیرند.

دائما نگویید می‌روید
هر مردی احتیاج دارد که بداند تنها و تنها به‌خاطر خودش دوست داشته می‌شود و از پس راضی کردن همسرش بر می‌آید. این تصور به آنها احساس غرور و قدرت می‌دهد، پس این حس را از همسرتان نگیرید. زنانی که مدام همسرشان را از نبودشان می‌ترسانند، همان کسانی هستند که شریک زندگی شان را به نبود خود عادت می‌دهند. مردی که سال‌ها در ذهن خود تصویر رفتن همسرش را تجسم کرده، سرانجام روزی به این تصویر عادت می‌کند و برای آرام کردن ترس‌هایش و گرفتن آرامشی که از او سلب شده، به دنبال پایگاه دیگری می‌گردد.

از هم دور نشوید
قرار نیست به همسرتان بچسبید و تمام استقلال‌تان را از دست بدهید اما نباید فراموش کنید در یک خانه مشترک زندگی می‌کنید؛خانه ای که نه تنها در آن تصمیم‌های مشترک گرفته می‌شود، بلکه اعضایش در کنار هم شادی، غم، ترس و اشتیاق را تجربه می‌کنند. اگر می‌خواهید همسری ایده‌آل باشید، باید به شریک زندگی‌تان این احساس را القا کنید که در هر لحظه در کنارش هستید و شریک موفقیت‌ها و شکست‌هایش هستید. مردی که این حس را در همسرش نمی‌بیند، با دیدن حمایت‌های دیگری سفره دلش را باز می‌کند و گاهی با حل شدن در یک رابطه تازه به زندگی‌اش آسیب می‌زند.

به دوستانش دقت کنید
از یاد نبرید که انرژی اطرافیان و حتی تصویری که از آنها در ذهن‌تان شکل می‌گیرد، در آینده زندگی شما تاثیر گذار است. بررسی‌ها ثابت کرده افسردگی، خشم و حتی عادت‌های کلامی ما تحت تاثیر اطرافیان‌مان قرار دارد و می‌توانیم قاطعانه بگوییم که بودن در کنار زوج‌هایی که مدام با هم جنگ دارند یا آداب زندگی آرام و سالم را نمی‌دانند، می‌تواند به رابطه شما آسیب بزند. از طرف دیگر، رابطه افراطی همسرتان با افراد مجردی که در دنیای دیگری سیر می‌کنند یا مردهایی که دلبستگی به همسرشان ندارند، می‌تواند گاهی روی رفتار او تاثیر بگذارد و به زندگی تان آسیب بزند. البته دلیلی ندارد که او را از همه دوستانش جدا کنید، اما می‌توانید در مورد حدود این رابطه‌ها با آرامش گفت‌وگو کنید و تصمیم مشترک بگیرید.
سیب سبز