دسته‌ها
اخبار سینما، تئاتر و تلویزیون

عکس خانوادگی جدید شیلا خداداد

 

شیلا خداداد بازیگر ۳۹ ساله کشورمان عکس جدیدی از اعضای خانواده اش را منتشر کرد

شیلا خداداد در کنار همسر و فرزندانش

شیلا خداداد عکس جدیدی از خودش را منتشر کرد.

این بازیگر ۳۹ ساله عکسی از خودش به همراه همسر و فرزندان شان را منتشر کرد.

شیلا خداداد نوشت:

*****

خانواده یعنی گذشت و ایثار بی منت،، ❤️❤️❤️


شیلا خداداد در کنار همسر و فرزندانش

 شیلا خداداد در کنار همسر و فرزندانش

 

دسته‌ها
اخبار سینما، تئاتر و تلویزیون

چهره برنزه و متفاوت یکتا ناصر به عنوان مدل آرایشی! عکس

 

عکس های جدیدی از چهره متفاوت یکتا ناصر به عنوان مدل آرایشی را در ادامه مشاهده می کنید

عکس های جدید یکتا ناصر

عکس های جدیدی از یکتا ناصر بازیگر کشورمان منتشر شده است.

این بازیگر ۴۱ ساله به عنوان مدل آرایشی به فعالیت پرداخته است.

در ادامه چهره متفاوت یکتا ناصر به عنوان مدل آرایشی را مشاهده می کنید.

عکس یکتا ناصر به عنوان مدل آرایشی

عکس یکتا ناصر به عنوان مدل آرایشی

عکس جدید یکتا ناصر

عکس جدید یکتا ناصر

 

دسته‌ها
اخبار سینما، تئاتر و تلویزیون

گریم زنانه نادر سلیمانی

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:

گریم زنانه نادر سلیمانی خبرساز شد

 

نادر سلیمانی از دیگر هنرمندانی است که با گریم زنانه ایفای نقش می‌کند، او با انتشار تصویر این نقش واکنش کاربران را در فضای مجازی برانگیخت.

 

مدت‌هاست که تعدادی از بازیگران مرد سینما و تلویزیون ایران در نقش زن به دلایل برخی محدودیت‌ها حضور می‌یابند و نقش آفرینی می‌کنند که غالبا این موضوع خبرساز می‌شود و حواشی‌هایی را نیز به دنبال دارد.

بازیگرانی همچون اکبر عبدی، علیرضا خمسه، مهران رجبی، امین حیایی، مهران غفوریان، جواد رضویان، ارژنگ امیرفضلی، محسن تابنده، امیرحسین رستمی و تعدادی دیگر از بازیگران مرد در سینمای ایران در نقش زن در مقابل دوربین حاضر شدند.

به تازگی نیز نادر سلیمانی فرد یکی از بازیگران مجموعه‌های طنز سینما و تلویزیون ایران با انتشار عکسی در صفحه اینستاگرام خود، از گریم زنانه‌اش و ایفای نقش در قالب یک زن خبر داد. با انتشار این تصویر واکنش‌های زیادی در فضای مجازی نسبت به گریم زنانه بازیگران مرد سینمای ایران به راه افتاد.

کاربران بسیاری با گریم زنانه و زن پوشی بازیگران مرد مخالف هستند، آن‌ها عقیده دارند پس از بازی اکبر عبدی در نقش زن، قرار گرفتن بازیگران مرد در نقش زن چندان جالب نیست؛ اما برخی از کاربران این اتفاق را در دنیای سینما معمول می‌دانند و نمونه‌هایی را از گریم زنانه بازیگران مرد همچون لویی اندرسون بازیگر و کمدین آمریکایی نام می‌برند که شباهت زیادی نیز به اکبر عبدی دارد.

جمعی از کاربران بازی بازیگران مرد در نقش جنس مخالف را به دلایلی همچون وجود برخی خط قرمز‌ها و محدودیت‌ها در سینمای ایران زشت نمی‌دانند و عقیده دارند زمانی که عموم جامعه ایران حضور زنان را در تئاتر و بازیگری نمی‌پذیرفت، مرد‌ها به ناچار در نقش زنان حاضر می‌شدند، به همین دلیل این موضوع نباید غیرعادی به نظر آید.

کاربرانی نیز با نگاه طنزآمیز و بیان جملاتی با محتوی طنز نسبت به ایفای نقش نادر سلیمانی فرد اظهار نظر می‌کنند و او را یکی از رقبای جدی بازیگرانی همچون اکبر عبدی، علیرضا خمسه و ارژنگ امیرفضلی برای گرفتن جایزه بهترین بازیگر نقش زن می‌دانند.

 

منبع: اسپوتنیک

آخرین اخبار سینما و تلویزیون را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار سینما، تئاتر و تلویزیون

ماراتن ۲۴ میلیونی عصر جدید

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:

ماراتن ۲۴ میلیونی عصر جدید

 

نتیجه فینال اولین دوره مسابقات عصر جدید پنج‌شنبه شب از شبکه سه سیما با بیش از ۲۴ میلیون رای اعلام شد و واکنش‌های فراوانی را در شبکه‌های مجازی به‌وجود آورد. فاطمه عبادی هنرمندی که با شن روی شیشه نقاشی می‌کشید با ۶۵۴۴٩۶۴ رای به مقام اول دست یافت.

 

محمد زارع با حرکات فوق‌العاده‌اش ۵٩١۶٣۶٢ رای کسب کرد و دوم شد و پارسا خائف خواننده کم سن و سال اردبیلی با ۵٧١٧٠۶۴ رای سوم شد. البته خیلی‌ها در شبکه‌های مجازی معتقد بودند او نفر اول این مسابقات خواهد بود؛ ولی این اتفاق نیفتاد. عنوان چهارم و پنجم مسابقات هم به سعید فتحى روشن با ٣١۴٨۴٣١ رای و دختران نینجا با٣٠٧٨٧٨٧ رای اختصاص یافت.

در پایان این مسابقات نفر نخست این رقابت ۵۰۰ میلیون تومان اعتبار تخصصی دریافت کرد و به نفر دوم ۲۰۰ میلیون تومان، نفر سوم ۱۰۰ میلیون تومان اعتبار تخصصی، نفر چهارم ۷۵ میلیون تومان اعتبار تخصصی و نفر پنجم ۵۰ میلیون تومان اعتبار اهدا شد.

 

شاید، اما از مهم‌ترین واکنش‌ها می‌توان به توییت وزیر ارشاد اشاره کرد که از این برنامه تمجید و به نوعی از پخش چنین برنامه‌هایی در سیما حمایت کرد. وزیر ارشاد نوشت عصرجدید فرصت دورهمی ملی و خانوادگی است. مرجعیت رسانه‌ای و انسجام اجتماعی به این برنامه‌ها نیازمند است.

 

فاطمه عبادی، برگزیده اولین دوره برنامه درباره حضورش در این مسابقات و بازخورد آثارش در میان مخاطبان گفت: هر بار که در این برنامه روی صحنه رفتم و کاری را نمایش دادم با واکنش‌های قابل‌توجهی روبه‌رو شدم و این نکته برای من جذاب بود. من کارم را با اثر خوزستان هوا ندارد شروع کردم که شاید در ظاهر یک جمله تکراری است؛ اما برای ما خوزستانی‌ها حرف به حرفش درد است، چون هر از گاهی میزبان گرد و غبار هستیم و این داستان مدام تکرار می‌شود.

 

من برنامه‌ام را با این قصه شروع کردم تا محرومیت خوزستان را به تصویر بکشم. به همین خاطر از خاک و جغرافیایم گفتم تا تدبیری اتخاذ شود و نمی‌دانم این اتفاق افتاد یا اینکه مثل شن‌های اثرم که با فوت از بین می‌رود، از یاد رفت.

وی افزود: بار دوم با نمایش کار کودک مبتلا به سرطان روی صحنه آمدم و می‌خواستم بین بیماران مبتلا به سرطان روایتگر امید باشم و به بیماران بگویم می‌توانند با امید غول بیماری را شکست بدهند. وی گفت: اثر سوم من قصه کودک کار بود و می‌خواستم توجه را به کودکانی جلب کنم که هر روز بی‌اعتنا از کنارشان می‌گذریم.

 

وی تصریح کرد: آخرین بار که روی صحنه آمدم انقلابی را بین مردم دیدم و خیلی‌ها در شبکه‌های مجازی واکنش نشان دادند و گفتند با قصه من تلنگر خوردند تا کارت اهدای عضو دریافت کنند. من با این کار‌ها تلاش کردم پیام انسانیت را به مردم برسانم.

آخرین اخبار سینما و تلویزیون را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار سینما، تئاتر و تلویزیون

ادامه سریال بازی تاج و تخت با خاندان تارگرین‌ها

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:

به دنبال فصل پایانی و ویرانگر سریال «بازی تاج و تخت» (Game of Thrones) که برای بسیاری از طرفداران این سریال به هیچ عنوان راضی‌کننده نبود، اکنون شبکه سازنده این سریال تصمیم گرفته که پیش‌درآمدی در مورد خاندان افسانه‌ای تارگرین بسازد که رایان کوندال و جورج آر آر مارتین درحال نوشتن سناریوی اپیزود آزمایشی (پایلوت) آن هستند.

درصورتی که این سریال از مرحله آزمایشی‌بودن فراتر رفته و یک سریال کامل از آن سفارش ساخت دریافت کند، پروژه تارگرین محور جدید، دومین پیش‌درآمد سریال «بازی تاج و تخت» خواهد بود که در سال‌های پیشرو منتشر خواهد شد.

هنگامی که سریال بازی تاج و تخت در سال ۲۰۱۱ منتشر شد، مخاطبان تنها با دوعضو از این خاندان باستانی و سلطنتی افسانه‌ای آشنا شدند: دنریس (امیلیا کلارک) و ویسریس (هری لوید) که هر دو در تلاش برای بازگشت به سرزمین اصلی وستروس و به دست‌گرفتن دوباره آیرن ثرون و حکومت بر هفت قلمرو تلاش می‌کردند.

ویسریس نتوانست از ماجرا‌های فصل اول «بازی تاج و تخت» جان سالم به در ببرد و مرگی هولناک را به دست کال دروگو تجربه کرد، اما دنریس سرانجام توانست به تاج و تختی که همیشه دنبال آن بود، دست یابد؛ هرچند در انتها توسط معشوق و برادرزاده‌اش، جان اسنو کشته شد.

جدای از سفر دور و دراز و البته پرماجرای دنریس برای رسیدن به قدرت در وستروس، هنوز چیز‌های زیادی در مورد خاندان تارگرین وجود دارد که می‌تواند به آن پرداخته شود، از داستان عشق پنهان برادرش ریگار به خواهر شاه شمال (که نتیجه آن جان اسنو بود) تا سقوط پدرش آریس در دیوانگی که بعد‌ها مسیری مشابه توسط خود دنریس طی شد.

همچنین براساس گزارش‌های منتشرشده، در این سریال به جنگ داخلی که بین تارگرین‌ها رخ داده و از آن با عنوان «رقص اژدهایان» یاد می‌شود، نیز پرداخته خواهد شد. این ماجرا ۲۰۰ سال پیش از اتفاقات سریال «بازی تاج و تخت» رخ داده است.

اگر چه ساخت دومین پیش‌درآمد این سریال هنوز به طور قطعی تأیید نشده، اما طرفداران سریال «بازی تاج و تخت» نباید نگران این موضوع باشند، زیرا دست کم یک سریال پیش‌درآمد در حال ساخت است.

آخرین اخبار اقتصاد را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار سینما، تئاتر و تلویزیون

“بازی تاج و تخت” رکورد جایزه امی را شکست

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:

نیلوفر ساسانی| هفتاد و یکمین دوره جوایز امی بهترین‌های تولیدات تلویزیونی سال ۲۰۱۹ را معرفی کرد و جوایز اصلی بخش درام به دو سریال «بازی تاج و تخت» و «چرنوبیل» رسید. در بخش سریال‌های کمدی هم سریال «فلی‌بگ» با دریافت ۴ جایزه صدرنشین کسب جوایز این بخش شد.

این مراسم یکشنبه شب به وقت امریکا در حالی در سالن «مایکروسافت تیه‌تر» شهر لس‌آنجلس برگزار شد که حدود یک هفته پیش در مراسمی با عنوان «اِمی خلاقیت» برندگان بخش‌های فنی معرفی شده بودند.«بازی تاج و تخت»

این سریال که فصل هشتم و پایانی آن در ماه مه منتشر شده اگر چه به اعتقاد کارشناسان گیرایی و جذابیت قسمت‌های قبلی را نداشت، اما توانست برای چهارمین بار جایزه بهترین سریال درام را کسب کند. خالقان این سریال در هنگام دریافت جوایز از ذهن خلاق جورج آر. آر. مارتین خالق مجموعه کتاب‌های «ترانه یخ و آتش» که این سریال بر اساس آن ساخته شده تشکر کردند.

جایزه بهترین بازیگر مرد نقش مکمل هم به پیتر دینکلیج برای بازی تحسین‌شده‌اش در نقش تیریون لنیستر رسید. لازم به یادآوری است که این سریال حدود دو ماه قبل با نامزد شدن برای ۳۲ جایزه، رکورد نامزد‌های تاریخ اهدای جوایز امی را هم شکست؛ رکوردی که پیش از این در اختیار فصل پایانی سریال پلیسی «NYPD Blue» با ۲۶ نامزدی در سال ۱۹۹۴ بود.

اما در بخش بهترین‌های سریال‌های درام جیسون بیتمن بود که موفق شد جایزه بهترین کارگردانی را برای سریال «اوزارک» از آن خود کند.

در بخش بهترین بازیگر مرد سال در حالی که رقابت فشرده‌ای بین باب اودن کرک به‌خاطر بازی عالی‌اش در سریال «بهتر است سال را صدا کنید» و استرلینگ کی‌براون برای بازی در سریال «این ما هستیم»، جیسن بیتمن برای حضور در «اوزارک» و کیت هرینگتون برای «بازی تاج و تخت» و میلو ونتی میگلیا برای نمایش موفقیت آمیزش در «این ما هستیم» وجود داشت، بیلی پورتر این جایزه را برای بازی در «ژست» تصاحب کند.

در بخش بهترین بازیگر زن درام هم، جودی کامر توانست با سریال «کشتن ایو»، دیگر رقبایش یعنی امیلیا کلارک، رابین رایت، وایولا دیویس، جودی کومر، ساندرا اوه، لارا لینی و مندی مور را کنار بگذارد و جایزه بهترین بازیگر نقش اصلی زن در سریال درام را از آن خود کند.

مینی سریال «چرنوبیل» دیگر محصول کمپانی «اچ‌بی‌او» که در زمان پخش توانست مخاطبان زیادی را جذب کند هم سه جایزه بهترین مینی سریال، کارگردانی (جوآن رنک) و نویسندگی (کریگ مازین) را دریافت کرد تا با احتساب ۷ جایزه بخش هنر‌های خلاقانه در مجموع ۱۰ جایزه امی ۲۰۱۹ را از آن خود کند.

در این بخش جایزه بهترین بازیگر مرد به ژارل ژروم برای «وقتی ما را می‌بینند» رسید و میشل ویلیامز برای «فاسی وردون» بهترین بازیگر زن شد. جوایز بهترین بازیگر مرد مکمل و بهترین بازیگر زن مکمل هم به ترتیب به بن ویشاو برای «یک رسوایی خیلی انگلیسی» و پاتریشیا آرکت برای «اکت» اهدا شد.

در بخش تولیدات تلویزیونی طنز هم طبق پیش‌بینی‌ها سریال «فلی‌بگ» محصول کمپانی آمازون پردرخشش بود. فیبی والر بریج که علاوه بر بازیگری، نویسندگی فصل اول این سریال را بر عهده داشت هم برای بازی در «فلی‌بگ» جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن در یک سریال کمدی را از آن خود کرد و هم جایزه بهترین نویسندگی سریال‌های کمدی را به خانه برد.

او در فهرست اولیه نامزد‌ها به‌عنوان تهیه‌کننده اجرایی سریال‌های «کشتن ایو» و «فلی‌بگ» مجموعاً صاحب ۲۰ نامزدی شده بود که ۱۱ تای آن متعلق به «فلی‌بگ» بود و ۹ تای دیگر برای «کشتن ایو». علاوه بر فیبی والر بریج، هری بردبیر برای «فلی‌بگ» جایزه بهترین کارگردان سریال کمدی را هم گرفت. یکی دیگر از جوایز این سریال، جایزه بهترین سریال کمدی بود.

در بخش آثار کمدی، همچنین سریال «خانم میزل شگفت‌انگیز» هم الکس بورستین و تونی شالهوب دو جایزه بهترین بازیگران زن و مرد نقش مکمل را دریافت کردند تا «خانم میزل شگفت‌انگیز» خیلی دست خالی این مراسم را ترک نکند. در این بخش جایزه بهترین بازیگر مرد سریال کمدی هم به بیل هدر برای «بری» اهدا شد.

در نهایت محصولات کمپانی «اچ‌بی‌او» با کسب ۳۴ جایزه بهترین عملکرد را در جوایز امی امسال داشتند و پیشتاز این دوره از جوایز شدند. رتبه‌های بعدی به کمپانی‌های نتفلیکس و آمازون اختصاص یافت که به ترتیب ۲۷ و ۱۵ جایزه دریافت کردند.

منبع: روزنامه ایران

آخرین اخبار اقتصاد را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار سینما، تئاتر و تلویزیون

ازدواج نا موفق آقای بازیگر + عکس

ازدواج نا موفق آقای بازیگر + عکس

دسته‌ها
اخبار سینما، تئاتر و تلویزیون

سحر قریشی: کتک‌های بسیاری خورده‌ام/ شاید از بازیگری خداحافظی کنم

یک دهه از حضور «سحر قریشی» در سینمای ایران گذشت. بازیگری که در سال‌های اخیر نامش با حواشی بسیاری گره خورده، اما طی یکی، دو سال گذشته، کمتر در این کانون پربحث قرار گرفته است. خودش این اتفاق را نتیجه رویکرد جدیدی دانسته که در زندگی اتخاذ کرده، برخی را هم به بی‌معرفتی‌های همکارانش ربط می‌دهد که اگر این‌ها نبود، امروز جایگاه ویژه‌تری داشت.

اخبار چهره ها _ با این حال، اما قریشی به‌عنوان یکی از پرطرفدارترین بازیگران سینمای ایران در سالیان اخیر شناخته می‌شود. برخی شاهد این مدعا را فالوور‌های اینستاگرامش می‌دانند و البته استقبال عجیبی که از وی در اکران‌های مردمی فیلم‌هایش می‌شود.

بازیگر ۳۱ ساله سینما، پس از دو سال غیبت بر پرده سینما، این روز‌ها با کمدی «ایکس لارج» به میان مخاطبانش بازگشته است. به بهانه حضور او در این فیلم سینمایی، سراغ او رفتیم تا به‌قول خودش پس از سه سال، نخستین گفت‌وگوی مطبوعاتی خود را انجام دهد؛ گفت‌وگویی که در آن از همه چیز این سه سال گفت؛ از «ایکس لارج» و همکاری مداومش با «محمدحسین فرحبخش» تا بی‌معرفتی‌های برخی سینماگران علیه او.

گفت‌وگوی پرتیتر ما را با این بازیگر جوان بخوانید.

خانم قریشی شما در سه سال اخیر، تنها در سه فیلم بازی کردید و طی دو سال اخیر هم فیلمی روی پرده نداشتید. این قضیه تصمیم خودتان بوده یا موانعی نگذاشتند که کار کنید؟

سلیقه‌ام به مقدار زیادی تغییر کرده است. درواقع شروع کار من با ملودرام بود و سلیقه من هم همین‌گونه است، به‌خاطر همین تا این لحظه فیلمنامه‌هایی که برای من فرستادند جز کسانی که خودشان برای من عزیز هستند و من هیچ‌وقت به آن‌ها نه نگفتم (که یکی از آن‌ها آقای فرح‌بخش هستند که هروقت من را در جایی خواستند، من آن نقش را بازی کردم و نه نگفتم) در بقیه فیلمنامه‌هایی که خواندم، توانستم نه بگویم و سر کار هم نرفتم.

در‌حال‌حاضر هم با جنس کار‌هایی نظیر «ایکس لارج» و کار‌های قبلی‌ام در سال‌های اخیر، اینقدر بین مردم جواب مثبت گرفتم که از حضورم در این کار‌ها راضی هستم. تعداد زیادی از خانواده‌ها می‌آیند و از من تشکر می‌کنند و می‌گویند با این همه گرفتاری‌های زندگی، ما دو ساعت سینما می‌رویم و می‌خندیم؛ مرسی که از این دست فیلم‌ها بازی می‌کنید. منتها طی این سال‌ها نگاه ویژه‌ای شده به سینمایی که اصلا قصد جسارت و توهین به آن را ندارم، گاهی سلیقه من هم هست و در این مدت ساخته شده و جایزه هم گرفته، اما هیچ‌جایی این سینما بین مردم به مانند آنچه اسمش را گذاشته‌اند سینمای بدنه و تجاری، ندارد. تجاری‌بودن یک فیلم پوئن مثبت آن است، باید از خدایشان باشد که فیلم‌هایشان تجاری باشد و بفروشد و مردم بپسندند، اما آمدند دوگانگی‌ای به‌وجود آوردند که من یک مقدار فاصله گرفتم.

من با مادرانی برخورد داشتم که به‌خاطر بچه‌هایشان به سینما می‌آمدند و الان خودشان یکی از طرفداران ما شده‌اند. منظورم از ما، بچه‌هایی است که می‌آیند فیلم‌های شاد بازی کرده و مردم را سرگرم می‌کنند. خانواده‌ها می‌آیند و تشکر می‌کنند. من نگاه می‌کنم و می‌بینم چقدر خوب است که بازیگری بخواهد همه نقش‌ها را تجربه کند؛ نه اسمی رویش بگذاریم و نه تفاوتی قائل شویم و نه اینکه بخواهیم درجه‌بندی کنیم. به‌نظر من درجه‌بندی فیلم‌ها به‌دلیل کارگردان، بازیگران و عوامل درجه‌یک آن است که اصل مطلب هستند.

خودم شخصا به‌عنوان بازیگر وقتی می‌خواهم در فیلمی حضور پیدا کنم، از صفر تا صد، مطیع کارگردان هستم تا جایی که حرفه‌ای بودنم را زیر سوال نبرد. چه کارگردان‌هایی که هیچ ارتباطی به کار اول، دوم و تازه‌کار بودن‌شان نیست و حتی کارگردانان قدیمی هم داریم که توانایی‌اش را ندارند یا تغییراتی در ذهن‌شان به‌وجود آمده که مقداری فراتر از آن چیزی که الان جامعه می‌پسندد، رفتار می‌کنند. در‌حال حاضر در فیلمنامه‌ها هیچ قصه‌ای وجود ندارد؛ من سه، چهار سال است فیلمنامه‌هایی را می‌بینم که بی‌محتوا و قلم‌هایشان ناتوان هستند و با خودم می‌گویم این فیلمنامه‌ها را چه‌کسی می‌نویسد؛ حتی فیلمنامه‌های بعضی از بچه‌هایی که اسم و رسمی دارند را می‌خوانم، می‌بینم این‌ها هم دارند آلوده می‌شوند. نمی‌خواهم بگویم من همیشه فیلم‌های عالی بازی کردم. من ۱۰ سال است در این حرفه هستم و تنهایی هم در این حرفه حضور دارم؛ نه اهل تیمی هستم و نه اهل رفاقت غیراخلاقی با تیم‌های دیگر. سال‌ها در شرایط سلامت سینما کار کرده‌ام. به هنرمندی جسارت نمی‌کنم، ولی من سلامت کار کردم و آمدم جلو و می‌بینم شرایط، شرایطی است که اصلا جایی برای من در فیلم‌های خوب نیست. حتی در فیلمنامه‌ها هم سم‌پاشی می‌کنند. می‌آیند برای فلان بازیگر نقش می‌نویسند و… بنابراین ترجیح دادم کار نکنم.

این موضوع سم‌پاشی علیه خودتان را کمی برای ما باز می‌کنید؟

موارد بسیار زیادی است. هیچ‌وقت ماه زیر ابر نمی‌ماند. بالاخره زمان چیز‌هایی را به آدم ثابت می‌کند. یک‌سری بی‌معرفتی‌هایی وجود دارد که متاسفانه من زیاد در مسیر آن قرار گرفته‌ام. در فیلم‌های خیلی‌خوب با کارگردان‌های خیلی‌خوب انتخاب شدم، اما وقتی رفتم پای تست گریم، به‌خاطر فلان خانم بازیگر و دوستانش که شب نقشه می‌کشند و می‌آیند و می‌گویند اگر قریشی باشد ما بازی نمی‌کنیم که می‌شوند سه نفر و دو تا از بچه‌های پشت‌صحنه هم با آن‌ها همکاری می‌کنند و یک تیم می‌شوند.

من هیچ‌وقت در زندگی نان‌بری نکرده‌ام. اتفاقا وقتی در این شرایط قرار می‌گیرم، می‌گویم خدایا شکرت که من مسموم این جماعت نشدم. این فاصله‌ای که گرفته‌ام فقط و فقط به‌دلیل این است که دغدغه اصلی‌ام دیگر بازیگری نیست. دغدغه‌ام در طول این سال‌ها تغییر کرده است؛ مقداری دارم روی خودم کار می‌کنم. دارم مسیر دیگری را برای کار‌کردن شروع می‌کنم؛ می‌خواهم کارگردانی کنم. سال‌ها برای رسیدن به این مهم تلاش کرده‌ام. در حال حاضر می‌خواهم فیلم بسازم. الان به مقدار زیادی آرامش ذهنی دارم و دور از هر تنشی هستم.

سه سال پیش عنوان کردید که از این به بعد می‌خواهید تنها در آثاری که دوست دارید بازی کنید.

بله، در طول این چند سال، کارگردانان بنام و قدیمی با من تماس گرفتند. کارگردان‌هایی که حتی کارهایشان در جشنواره جایزه گرفته است. خیلی جالب است که برای من دارد چنین اتفاق‌هایی می‌افتد. خودشان با من تماس می‌گیرند و عذرخواهی می‌کنند و می‌گویند می‌خواهیم این فیلم را بسازیم، ولی فلان خانم بازیگر رفته با سرمایه‌گذار صحبت کرده که تو نباشی، ما دوست داریم که تو باشی، اما واقعیت را به تو گفته‌ایم و بدان که دشمن داری. من اخلاقی که دارم این است که به‌خاطر آدم‌ها، برای خودم گناه نمی‌خرم. آدم‌ها را رها می‌کنم تا در طبیعت جواب بگیرند. این فاصله هم به‌خاطر همین بوده است. می‌خواهم کمک بگیرم از بزرگان سینما به‌خاطر اینکه بستری را فراهم کنم تا فیلم‌هایی که طی این ۱۰ سال دوست داشتم بازی کنم و یک‌سری بی‌معرفتی‌ها مانع به سرانجام رسیدن‌شان شد را خودم بسازم.

البته که من چند کار از این جنس را هم بازی کرده‌ام مثل «آبنبات چوبی» یا «پنج ستاره». در‌حال‌حاضر این برایم مهم است فیلم‌هایی را که نگذاشتند کار کنم، حالا خودم بسازم و بتوانم در این شرایط موفق باشم.

سال‌ها پیش اعلام کرده بوده‌اید شاید در ۳۵ سالگی از دنیای بازیگری خداحافظی کنم. اعلام این تصمیم که می‌خواهید فیلم بسازید، با خداحافظی احتمالی‌تان از بازیگری مرتبط است؟

بله، شاید خداحافظی کنم. الان در جایگاهی هستم که آن را سخت به‌دست آورده‌ام، ولی دیگر هم به این سن برنمی‌گردم. دغدغه‌های بیشتر و بزرگ‌تری دارم. دلم می‌خواهد برای فصل‌های دیگر زندگی‌ام، جور دیگری برنامه‌ریزی کنم. این چیزی است که می‌خواهم؛ شاید هم نشود. در‌حال‌حاضر دلم می‌خواهد از عزیزانی که برای من در سینما قابل احترام هستند، کمک بگیرم تا بتوانم کار بسازم و حمایت کنم از کسانی که مثل من حمایت نشده‌اند.

بعضی از منتقدان و حتی هنرمندان، این جنس سینمایی که کار می‌کنید را با الفاظی نظیر سینمای آبگوشتی یا شانه‌تخم‌مرغی خطاب می‌کنند و قطعا آن را حرفه‌ای و خوب نمی‌دانند. نظر خود شما درمورد این نگاه‌ها چیست؟

من این ادبیات را قبول نمی‌کنم. این شانه‌تخم‌مرغ در خانه همه و آن آبگوشت هم سر سفره همه هست. اصلا نمی‌توانم این ادبیات را بپذیرم. مطمئن باشید کسانی که این چیز‌ها را می‌گویند اگر از دفتر آقای فرح‌بخش به آن‌ها تلفن شود، قبل از اینکه تلفن را جواب دهند، سریعا به سمت دفتر ایشان می‌دوند تا قرارداد ببندند. این‌ها حسادتی بیش نیست. یک نفر به من گفت چرا با فلانی کار می‌کنی که دو سال بعد، خودش با همان آدم کار کرده و مصاحبه کرد: «من آرزویم بود با این دفتر سینمایی کار کنم.» خب من اگر آدم حسودی بودم، تلفن می‌کردم یا مصاحبه‌ای انجام می‌دادم که فلانی، تو که به من می‌گفتی در این فیلم‌ها کار نکن، چطور شد با اولین تلفن، دویدی. این‌ها تمامش حسادت است. اگر سینمای من آبگوشتی است، شما چرا می‌بینی و اگر دیدی و سلیقه‌ات نیست، چرا اظهارنظر می‌کنی. اگر بد است چرا بلیت آن یا نسخه شبکه نمایش خانگی‌اش را خریدی و دیدی. هرکسی این جمله را بگوید جز حسادت چیز دیگری برایش ندارد.

من فیلمی بازی کرده‌ام به نام «آس و پاس». هیچ بچه‌ای نیست که در خیابان من را ببیند و به من نگوید خاله آن چوبت را بده به من. همه دیده‌اند. حتی مادر‌ها به من می‌گویند خانم قریشی، از بس بچه‌مان این فیلم را چندصد‌بار از صبح تا شب دیده ما تمام دیالوگ‌های آن را حفظیم. این یعنی عشق، این یعنی برنده شدن. جایزه من از مردم همین است. حالا بعضی‌ها می‌خواهند روی این فیلم‌ها اسم بگذارند، چون در آن بازی نکرده‌اند؛ دردشان می‌گیرد. خانم و آقایی که می‌گویی «سحر قریشی» فیلم‌های درپیت بازی می‌کند تو که فیلم درپیت بازی نمی‌کنی، چرا وقتی من را در فیلم‌های به‌قول شما عالی انتخاب می‌کنند، چطور جرات نمی‌کنی جلوی من بازی کنی؟ چرا تیم درست می‌کنی که علیه من سم‌پاشی کنید؟ اسم‌هایتان را می‌دانم و صداهایتان را شنیده‌ا م؛ شماره من را گرفتند و موبایل را پنهانی در آن جلسه گذاشتند حتی به من گفتند ما نمی‌خواهیم بعدا به تو بگوییم و شما فقط گوش کن و من صدا‌ها را می‌شنیدم که فلان بازیگر گفته قریشی باشد، من نیستم. این‌ها یعنی چه؟ از ماست که بر ماست.

من، چون در تربیتم نان‌بری نبوده، در قبال این کار‌ها سکوت می‌کنم و آن‌ها را به خدا و طبیعت می‌سپارم که جواب بگیرند و همین هم هست. من دو سال است فیلمی روی پرده ندارم؛ شما ببینید چه استقبالی از من در اکران‌های مردمی می‌شود. این یعنی جواب من. حالا بگذار درمورد سینمای من بگویند آبگوشتی. این حرف‌هایی که می‌زنند یعنی چه؟ می‌توانی بازی کن، نمی‌توانی دهنت را ببند. دردت نگیرد اگر ما فیلمی بازی می‌کنیم که می‌فروشد. حالا ما نمی‌خواهیم مثل شما خیلی کار‌ها کنیم یا دروغ‌هایی بگوییم که مثلا فیلم ما ۱۰۰ میلیارد فروخته، نه، واقعیت را می‌گوییم، چون واقعیت‌ها به گوش مردم نرسد، به گوش ما که بچه‌های حرفه‌ای هستیم، می‌رسد.

خانم قریشی، شما بازیگری هستید که تقریبا در تمام تولیداتی که آقای فرح‌بخش چه در مقام کارگردان و چه در مقام تهیه‌کننده طی ۱۰ سال اخیر جلوی دوربین برده، حضور داشته‌اید. این همکاری تنگاتنگ به چه دلیلی بوده است؟

دلیلش آرامشی است که سر صحنه دارم. امنیتی است که سر صحنه از وجود آن برخوردارم. امنیت یعنی خاله‌زنکی سرصحنه وجود ندارد. امنیت یعنی اینکه وقتی می‌خواهیم یک لقمه غذا بخوریم، تیم سر یک سفره می‌نشیند، پنج نفر غذا نمی‌گیرند در ماشینی یا در گوشه‌ای بنشینند و پشت هم حرف بزنند. جو شاد است و خوشحال هستیم و همه هوای هم را داریم. این بهترین حسی است که فیلم‌های آقای فرح‌بخش به من می‌دهد. البته من این احساس را سر پروژه‌های دیگر هم داشته‌ام، اما سوای این امنیت، ما می‌دانیم فردا قرار است چه اتفاقی بیفتد.

الان هم من افتخار حضور در فیلم «ایکس لارج» ایشان را دارم. یک فیلم شاد دیگری است که بیشتر در فضای همشهری‌های آذری‌زبان است. همکاری با آقای عبدی خیلی برای من جذاب بود. با آقا شریفی‌نیا که بار‌ها کار کرده بودم، اما این دو عزیز در کنار هم، یک اتفاق ویژه را برای من به‌وجود آورد. همچنین تجربه کار با یوسف تیموری، میرطاهر مظلومی و بهاره رهنما خیلی لذت‌بخش بود، چون ما همه با هم دوست هستیم و اینکه چند دوست در یک کار کنار هم قرار می‌گیرند، بسیار دلچسب می‌شود. کار‌های آقای فرح‌بخش لذتی دارد که حتی اگر همه درگیر باشند و نخواهند بیایند، وقتی می‌بینند گروه اینقدر خانوادگی است و لذت می‌برند، با اشتیاق حضور می‌یابند.

خیلی از فیلم‌هایی که بازی کرده‌اید، فروش‌های قابل توجهی داشته‌اند. اما به کارنامه‌تان که نگاه می‌کنیم، چند فیلم مثل «من و شارمین» یا «عشقولانس»، پرفروش نبوده‌اند. فکر می‌کنید این به‌نوع حضور شما در این فیلم‌ها هم مرتبط باشد؟

ممنونم، اما همین «عشقولانس» که شما مطرح کرده‌اید را درنظر بگیرید. کارگردان‌مان کار اولش بود و اینکه در زمان خودش، خیلی حرفه‌ای نبودند. من به ایشان احترام می‌گذارم، اما فیلم، به اثری با زمان طولانی و اضافه‌بر سازمان، مدیوم سینمایی درآمد و مجبور شدند بخش‌هایی از آن را در بیاورند. من به‌جرات می‌گویم در این فیلم، از ۸۰ درصد نقش من زده شد. هیچ‌جایی هم اعتراض نکرده‌ام و الان اولین‌بار است که دارم این موضوع را مطرح می‌کنم. عیبی ندارد. این فیلم نزدیک سی‌و‌خرده‌ای بازیگر چهره داشت. فیلم، قصه زیبایی داشت. برای من اهمیتی ندارد که جزو بازیگران بفروش هستم یا نه، مهم این است که مردم به‌اندازه ۱۰ سال حضور من در سینما، از من راضی هستند.

خانم قریشی شما یک‌دهه در سینمای ایران فعالیت داشته‌اید. بزرگ‌ترین چیزی که در این ۱۰ سال آموخته‌اید، چه بوده است؟

در این یک‌دهه یاد گرفتم کمی با سیاست باشم. اصلا در زندگی شخصی خودم سیاست ندارم. یاد گرفتم که به هیچ‌کس اعتماد نکنم. من به‌خاطر اعتماد‌هایی که کرده‌ام و فکر می‌کردم همه مثل خودم هستند و برای همه خوب می‌خواهند، ضربه خورده‌ام. این قضیه، مقداری من را قوی کرد. من اصولا دختری قوی هستم، ولی این برخورد‌های غیرواقعی که روبه‌روی من می‌شود و بلافاصله تغییر می‌کند، باعث شده مقداری از این فضا بیایم کنار و از دور نگاه کنم. من الان نه با کسی دوست صمیمی هستم و نه با کسی رفت‌وآمد دارم. اصلا یکی از دلایلی که حواشی زیادی برایم ایجاد می‌شود این است که با کسی صمیمی نیستم. با علاقه به تمام دوستانی که دارم و احترام زیادی که برایشان قائل هستم، اما دیگر نه در حریم کسی وارد می‌شوم و نه اجازه می‌دهم کسی در حریمم وارد شود. این حواشی هم به‌خاطر من نیست، بلکه به‌خاطر همان دشمنانی است که چشم دیدن حضور من را ندارند.

چند وقت پیش یکی از همکارانم که در خارج از کشور روانشناس است را دیدم. او گفت خانم قریشی من خیلی به تو دقت کردم. من چیزی را در تو و در سینمای ایران دیدم که از تو به بقیه رسیده است. گفتم من کوچک سینمای ایران هستم. من ۱۰ سال است آمده‌ام و در این بی‌رحمی‌ها اینقدر کتک خورده‌ام که الان اینجا هستم که اگر کتک نمی‌خوردم الان جایگاه خیلی بهتری داشتم.

گفت ببین طرفدارهایت را بغل کردی، بقیه هم یاد گرفتند و طرفدارهایشان را بغل کردند. با طرفدارهایت صمیمی شدی، بقیه هم یاد گرفتند با طرفدارهایشان صمیمی شوند. برای عکس گرفتن با کودکان کنار آن‌ها زانو زدی، بقیه هم یاد گرفتند و این کار را کردند. آنجا من دقت کردم و دیدم فلان بازیگری که ۳۰ سال در سینماست تا حالا این کار را نکرده بود و بعد از من یاد گرفته است و الان که فیلم‌ها را نگاه می‌کنم، می‌بینم که حرف آن روانشناس درست است. من جزئی از مردمم. من سحرم؛ این قریشی و پسوندی که برجسته شده، به‌خاطر حضور و لطف همین مردم است. در لحظه همین مردمی که تو را لایک می‌کنند، دیس‌لایکت هم می‌کنند؛ نه از آن لایک خوشحال می‌شوم و نه از آن دیس‌لایک ناراحت. مهم، آن انرژی قلبی‌ای است که از مردم می‌گیرم.

می‌خواهم سوالی از شما بپرسم، اما قبلش از شما درخواست می‌کنم که راجع‌به این سوال، پاسخ کلی ندهید. شما بازیگری هستید که اگرچه نخستین فعالیت هنری‌تان در سینما شکل گرفت، اما با یک سریال تلویزیونی معروف شده‌اید. الان در حدود یک دهه از آن زمان می‌گذرد. سوال خیلی‌هاست که چرا شما در طول این یک دهه، هیچ‌گاه به خانه اول‌تان برنگشته‌اید؟

اتفاقا همین چند وقت پیش، بازی در سریال «برادرجان» را به من پیشنهاد دادند. فیلمنامه را هم خواندم و آن را زیاد دوست داشتم. رفتم، جلسه گذاشتند و صحبت کردیم. یک مقدار مشکلاتی بود که ما نتوانستیم با هم به توافق برسیم. طبیعتا دنیای رویایی ما کار سینمایی بود و اتفاق عجیبی نیست. این اتفاق برای خیلی از بچه‌ها هم رخ داده است. الان هم اگر قصه خوبی به من پیشنهاد شود حتما می‌روم.

به‌عنوان سوال پایانی، آیا آشفتگی‌های «رقص روی شیشه» دامن شما را هم گرفت؟

به‌شدت. من قراردادی با پروژه «رقص روی شیشه» بستم که طبق آن قرار بود از قسمت هشت تا قسمت ۲۴، قصه من تعریف شود و طبق آن، من در تمام این قسمت‌ها حضور داشتم، اما متاسفانه نمی‌دانم این اتفاق‌ها بابت چه مساله‌ای رخ داد. من ۶ ماه با این پروژه قرارداد بستم و در این ۶ ماه تنها دو روز من را آفیش کردند. چک‌های این ۶ ماه دستمزد من را هم دادند، اما هیچ‌کدام آن‌ها پاس نشد و برگشت خورد. با بازیگران دیگر هم صحبت کردم، جز یکی از آن‌ها همه این مشکل را داشتند. گفتم چک‌ها به کنار، چرا من را اصلا آفیش نکردید؟ قرار نبود من در سریال شما دو روز بیایم و یک صبح تا ظهر کار کنم. روز آخر هم قرار بود که در قصه بمیرم، اما لباس‌های من را تن فرد دیگری کردند و بدلکار گذاشتند و حتی آن روز هم من را آفیش نکردند. نقش بسیار قشنگ و جذابی داشتم. خیلی با نگین و «طلا معتضدی» جلسه گذاشتیم و راجع‌به قصه حرف زدیم. من خودم یک‌سری ایده‌ها دادم که پذیرفتند و نوشتند و خیلی عالی شد.

در قرارداد من ذکر شده بود که با هیچ پروژه دیگری همکاری نکنم، چون ۶ ماه درگیر این کار بودم و این ۶ ماه نمی‌دانید که من چقدر کار از دست دادم؛ پول‌هایم را خوردند و چک‌های مشکل‌دار به من دادند. بعد فهمیدم در این پروژه ۲۸ میلیارد گم شده است و اینکه آن را خواباندند. الان هم با نریشن سریال را تمام کردند. مردم در خیابان از من می‌پرسند که چرا در این سریال نقش کمی داشتی؟ مردم که قصه را نخواندند، من می‌دانم که قرار بود چه اتفاق‌هایی بیفتد. من به نیت فیلم «نازنین» که تجربه من با آقای «مهدی گلستانه» بود، قرارداد بستم. فکر نمی‌کردم که در این چند سالی که آدم‌ها پخته می‌شوند، ایشان این تغییر شخصیتی را داشته باشند، ولی در‌حال‌حاضر قرارداد ۶ ماهه من تمام‌شده و ما همچنان دنبال پولمان هستیم.

دسته‌ها
اخبار سینما، تئاتر و تلویزیون

جنجال جدید در هفت؛ فراستی درباره خاندان ریگی چه گفت؟



رسانه ۷ :

… و یک‌بار دیگر هفت؛ یک‌بار دیگر جنجال؛ یک‌بار دیگر توهین… و یک‌بار دیگر فراستی. این تنها چیزی ا‌ست که این روزها درباره هفت می‌توان گفت. برنامه‌ای که جنجالش بعد از گذشت دو روز از پخش برنامه در فضای مجازی رخ می‌دهد تا نشان دهد هفت لطیفی نه تماشاگر چندانی دارد و نه توانی آن‌چنانی برای موج‌سازی و جریان‌سازی…

هفت در سری جدیدش، یعنی در تمام روزهایی که میز اجرا را به محمدحسین لطیفی سپرده، برنامه‌ای خنثی، کُند، خسته‌کننده، ترسو و کم‌تماشاگر بوده. برنامه‌ای پر از میهمانانی ناشناس، حتی در بخش نقد که جز خود مسعود فراستی و البته این اواخر جواد طوسی، دیگر میهمانانش در بهترین شرایط ممکن اشخاص درجه دو و سه این وادی هستند، کسانی مانند فهیم و نقیبی و شجری و نظایر اینها که نه سینما را می‌شناسند، نه رسانه را و نه توان بیان دل‌خواسته‌هاشان را دارند. چنین می‌شود که هفت لطیفی، تنها و تنها به‌واسطه خود مسعود فراستی دیده می‌شود. به‌ دلیل گفته‌ها و مواضعش، زبان و لحنش، یا به ‌گویشی بهتر: فراستی بودنش. اتفاقی‌که این هفته هم رخ داد و مسعود فراستی یک‌بار دیگر خبرساز شد و این‌بار به اتهام توهین قومیتی که می‌دانیم در تلویزیون ما چه مرزهای شکننده و مخدوشی دارد.

این‌بار فراستی که داشت درباره «بی‌همه‌چیز» نامیدن یک فیلم و «ام‌الفساد» نامیده‌شدنش از سوی کارگردان آن فیلم حرف می‌زد و درواقع توجیه می‌کرد که «به هیچ فیلمسازی توهین نمی‌کنم و اگر به فیلمی می‌گویم بی‌همه‌چیز منظورم آن فحش مرسوم‌ نیست»؛ ناگهان دوباره ترمز برید و زد به جاده خاکی و فیلم «شبی که ماه کامل شد» را «ضد امنیتی، خائنانه، ضد ملی و ضد انسانی که از یک تروریست ضدملی دفاع می‌کند» نامید و البته یکی از اقوام سیستان را نیز «قوم لعنتی»؛ تا جنجالی بزرگ را کلید بزند.

فراستی با گفته‌هایش خیلی زود واکنش‌های سیاست‌پیشگان و سیاستمدارها را موجب شد. تهیه‌کننده فیلم در این بین نخستین کسی بود که عذرخواهی کرد: «در برنامه هفت، به بزرگترین طایفه قوم بلوچ و خاندان ریگی توهین شده است که من از جانب خودم عذرخواهی می‌کنم. قوم بلوچ همیشه از مرزهای ما دفاع کرده‌اند و قومی شهیدپرور هستند. امیدوارم توهینی که در برنامه هفت مطرح شده، سهوی بوده باشد.»

بعد از محمدحسین قاسمی، اما نوبت علیم یارمحمدی، نماینده زاهدان بود که به استفاده از لفظ «خاندان لعنتی» انتقاد کند: «مردم ما بیش از همه از صداوسیما گله‌مند هستند و آگاهی مردم از ناآگاهی فراستی دلیلی برای واکنش نشان ندادن از سمت آنهاست. مسعود فراستی هر نقدی به فیلم دارد، بگوید، اما چرا دویست‌هزار نفر را به حساب یک نفر می‌رنجاند؟ چرا صداوسیما در این دوران حساس مملکت، تریبون را به دست افرادی بی‌ملاحظه می‌دهد که بارها بی‌توجه به مخاطب، صحبت‌های نادرستی کرده و مردم و هنرمندان را رنجانده است؟»

جنجال فراستی باعث شد یک‌بار دیگر بحث برنامه هفت در رسانه‌ها مطرح شود؛ برنامه‌ای که به‌ عقیده عزیزالله حاجی‌مشهدی، منتقد باسابقه «آشفته‌ترین برنامه سینمایی تلویزیون» است.

این منتقد با اشاره به این‌که «درخشان‌ترین دوره نقد سینما در برنامه‌های اکبر عالمی و علی معلم بود» نقدهای برنامه هفت را «بی‌ارتباط با نقد فیلم» می‌نامد؛ یا «یک کلی‌گویی عامیانه که من فیلم را دوست دارم یا دوست ندارم».

حاجی‌مشهدی دوره‌های مختلف برنامه هفت را مقایسه هم می‌کند: «من به هفت جیرانی از ۲۰ نمره ۱۴ می‌دهم. به گبرلو ۱۱ و به هفت فعلی زیر ۱۰»!

حاشیه‌های مسعودخان!

این نخستین‌باری نیست که مسعود فراستی با گفته‌های تندوتیزش علیه یک شخص یا یک فیلم جنجال‌ساز می‌شود. این منتقد شصت‌وهشت‌ساله که پیشتر به‌عنوان منتقدی روزنامه‌ای کارنامه‌ای مالامال از توهین و درگیری با فیلمسازان مختلف داشت، به‌خصوص از زمانی‌که برنامه هفت راه افتاد و فراستی هم در ادوار مختلفش به‌عنوان منتقد ثابت برنامه جلوی دوربین نشست، حواشی سینمایی مختلفی را به‌وجود آورده و نامش در پرونده‌های جنجالی زیادی به‌چشم می‌خورد.

از موارد حاد کارنامه فراستی در سال‌های اخیر می‌توان به درگیری‌هایش با مسعود کیمیایی (در نقد یکی از آثار این سینماگر تاریخ‌ساز از اصطلاحی مستهجن استفاده کرد که هیچ نشریه‌ای جرأت بازنشر آن را نداشت، ولی فراستی آن را در یک برنامه زنده بر زبان آورده بود)، کمال تبریزی ( در نقد فیلم دونده زمین این فیلم را به‌مثابه دیاثت! عنوان کرد و کمال تبریزی هم به او توصیه کرد پیش روانپزشک رفته و با مصرف چند قرص کوچک تمام مشکلاتش را حل کند!)، محسن چاوشی (فراستی اجرای او از آثار مولانا را با چنان الفاظی تعریف کرد که در باور نمی‌گنجد)، سعید روستایی (که خواستار برخورد با فیلم ابد و یک روز شده بود)، اکبر عبدی، اصغر نعیمی و البته درگیری اخیرش با کمال تبریزی (ماجرای فیلم بی‌همه‌چیز و ام‌الفساد سینما) اشاره کرد. این منتقد البته درگیر حاشیه بزرگ آرش ظلی‌پور هم بوده که به‌ عقیده بسیاری از کاربران فضای مجازی «نشان داد به‌رغم دست باز مسعودخان برای نقد هر کس و با هر لحنی، ایشان ظرفیت لازم برای نقد شدن را ندارد و خیلی زود از کوره در رفته و برنامه را ترک می‌کند».

تمام میهمانان هفت

برنامه هفت در دوره اخیرش به‌عنوان برنامه‌ای خنثی کمترین تاثیرگذاری را داشته و به‌جز موارد مرتبط با مسعود فراستی کمترین موج و جریانی در فضای سینمای ایران به‌وجود نمی‌آورد. خیلی‌ها این حضور کم‌رنگ و کم‌تاثیر را مرتبط می‌دانند با محافظه‌کاری خود حسین لطیفی که ترجیح می‌دهد آسه برود و آسه بیاید تا گربه شاخش نزند و البته میهمانانی که تا قبل از آغاز برنامه کسی نامی از آنها نشنیده و در برنامه هم حرفی بر زبان نمی‌آورند که باعث شود نام‌شان در یادها بماند و در سری‌های بعدی دعوت، جذابیتی برای مخاطب داشته باشند.

بیایید شماری از میهمانان برنامه هفت را در یکی دو ماه اخیر با هم مرور کنیم: دکتر سعید الهی، دکتر مجید اسلامی (با آن منتقد سابقه‌دار فرق دارد)، دکتر زهرا محمودی، محمدرضا مقدسیان، خسرو نقیبی، محمدتقی فهیم، امیررضا مافی و جواد طوسی. اینها افرادی هستند (غیر از دست‌اندرکاران فیلم‌ها) که در یکی دو ماه اخیر در برنامه هفت حضور داشته‌اند.

در این بین غیر از جواد طوسی و سعید قطبی‌زاده آیا نام جذابی می‌بینید؟ نامی که مخاطب را ترغیب کند به تماشای برنامه؟ نامی که در حیطه رسانه و سینما دارای اعتبار باشد که بتوان به آن دلیل پای حرف‌هایش نشست؟ خیلی‌ها راز بی‌اثری هفت را در این می‌دانند. برنامه‌ای که انگار میهمانانش را بدون بررسی انتخاب می‌کند و جلوی دوربین می‌نشاند.