روز بزرگداشت ابوریحان بیرونی، ریاضیدان، ستارهشناس، تقویمشناس، انسانشناس و دانشمند بزرگ ایران گرامی باد.
سیزدهم شهریورماه، روز بزرگداشت ابوریحان بیرونی است. ابوریحان محمد بن احمد بیرونی از دانشمندان بزرگ ایران در علوم حکمت و اخترشناسی و ریاضیات و تاریخ و جغرافیا – در سال ۳۶۲ هجری قمری در اطراف خوارزم متولد شد و به این خاطر به بیرونی یعنی خارج از خوارزم معروف شده است. ابوریحان بیرونی در سال ۴۴۰ هجری قمری در سن ۷۸ سالگی در شهر غزنین از دنیا رفت. روحش شاد و یادش گرامی باد.
ابوریحان بیرونی را بزرگترین دانشمند مسلمان و یکی از بزرگترین دانشمندان ایرانی در همه اعصار میدانند. همینطور او را پدر علم انسانشناسی و هندشناسی نیز میدانند.
کوکا : روز هفدهم هر ماه در ستایش «سروش» ایزد پیامآور خداوند و نگاهبان بیداری بوده است. خروس و به ویژه خروس سپید از گرامیترین جانوران در نزد ایرانیان به شمار میرفته و به سبب بانگ بامدادی، نماد سروش دانسته شده است.
نام دیگر جشن سروشگان چیست؟
سروش و جشن سروشگان در اوستا به صورت sraoša یا seraoša آمده است. این واژه از ریشهی sru مشتق شده و در اوستا، هم به معنی «فرمانبرداری» و هم نام یکی از ایزدان است. سروش، ایزدی است که نیایش را به مردم آموخت. او از ایزدان بزرگی است که قبل از طلوع آفتاب بانگ زده و مردم را برای نیایش پروردگار فرا میخواند و بر نظم جهان مراقبت دارد.
روز سروش در ماه فروردین از اهمیت ویژهای برخوردار بوده و ایرانیان در این روز به عبادت و نیایش پروردگار پرداخته و به معابد میرفتند.
ایزد سروش بر فراز کوه البرز کاخی دارد، با یکهزار ستون که به خودی خود روشن و ستارهنشان است. گردونهی او را در آسمان، چهار اسب نر درخشان و تیزرو با سمهای زرین میرانند. هیچ موجودی از ایشان پیشی نمیگیرد و بدین گونه است که او دشمنان خود را هر کجا که باشند، دستگیر میکند. سروش همیشه بیدار است و هرگز به خواب نمیرود و مخلوقات مزدا را پاسبانی میکند و برای محافظت نوع بشر هر روز و هر شب، سه بار به دور زمین میگردد. نماد مادی سروش خروس نام نهاده شده که با بانگ بامدادی خود مردم را به ستایش خداوند بخواند.
صفات سروش در اوستا
سروش در میان ایزدان نخستین کسی است که زبان به ستایش خداوند و نیایش امشاسپندان گشود. نخستین کسی که مراسم مذهبی به جای آورد و پنج گاتهای زرتشت را بسرود. ایزد سروش بر آن است تا نیروهای اهریمنی چون «خشم»، «کنده یا مستی» ، «بوشاسپ یا خواب و تنبلی» و از همه مهمتر «دروغ» را از میان ببرد.
سروش نابودکنندهی دیو آز و خشم است و به همراه مهر و رشن (دو ایزد باستانی ایرانیان) اعمال انسانها را سنجیده و به نیکوکاران پاداش و به بدکاران کیفر میدهد. او فرمانروا و دهبد جهان است. بر تمامی ارزه (کشور غربی) و سوه (کشور شرقی) فرمانروایی دارد. او نگهبان تن در جهان است و برای نگهبانی آفریدگان، همواره بیدار و هوشیار بر گرد جهان میگردد.
قوی بازو، چست و چالاک، چابکترین در میان جوانان، شهریار جهان، دارندهی سلاح سخت، دارای سلاح آخته، دارای ابزار مینوی یعنی «اهونور»، «یسنوکرتی» و «فشوشومانتره»، «تنومانتره» یعنی دارای پیکری با کلام مقدس، پاکترین سرور پاکی، دارای اندیشهای والا، خوشسخن، نگهبان آفریدگان، پاسبان اسرار گیتی و پناهدهندهی بینوایان.
روز سروش از زبان ابوریحان بیرونی
سروش اولین کسی است که مردم را برای ستایش پروردگار به زمزمه کردن امر کرده است. در این روز دعا و عبادت و به معبد رفتن بسیار نیک است.
ز گیتی برآمد سراسر خروش
به آذر بد این جشن روز سروش
روز سروش از زبان فردوسی
روز سروش است که گوید سروش
باده خور و نغمه مطرب نیوش
سروش در شاهنامه اولین موجود ماورالطبیعى است که در بخش اساطیرى شاهنامه، یعنى داستان کیومرث به صورت پرى پلنگینهپوش بر کیومرث آشکار میشود و او را از توطئه اهریمن و خزروان دیو آگاه میسازد و به نبرد با اهریمن برمیانگیزد و پس از کشته شدن سیامک باز هم بر کیومرث ظهور میکند و او را به ترک سوگ یکساله فرا میخواند و به نبرد با اهریمنان و دیوان، یعنى تداوم مبارزه، دعوت میکند.
هنگامى که «خسرو پرویز» از «بهرام چوبین» گریخت و به کوه پناه برد و از خداوند جهان یارى خواست، سروش به پیکر انسانى سوار بر اسب درحالی که جامهاى سبز بر تن داشت، نزد خسرو پرویز آمد و او را از میان دشمنان عبور داد و به وى مژده سلطنت بخشید.
برخی از ویژگیهای گردهماییها و مراسم ایران باستان
بررسی جشنهای ایرانی و زمان برگزاری آنها نشاندهنده ویژگیهایی مشترک در میان همه آنهاست.
۱٫ تقریبا همگی در پیوند با پدیدههای طبیعی و کیهانی و اقلیمی هستند و به همین دلیل کوشش شده است تا زمان برگزاری آنها هر چه بیشتر با تقویم طبیعی منطبق باشد.
۲٫ تقریباً هیچکدام برگرفته از دستورهای دینی نیستند. با اینکه همواره پیروان ادیان گوناگون تلاش کردهاند که برخی از آنها را مراسم دینی خود معرفی کنند، اما نمیتوان آنها را متعلق به هیچ دینی دانست.
۳٫ با سرور و شادی همراه هستند و غم و اشک و گریه در آنها جایی ندارد. حتی مراسم عید «بمو» در میان مانویان که اتفاقاً همزمان با روز جانباختن مانی بوده، همراه با سرود و شادی برگزار میشده است.
۴٫ احترام و پاسداشت همه مظاهر طبیعت است. در هیچکدام از آیینهای ایرانی اثری از خشونت و بدرفتاری نسبت به گیاهان و حیوانات دیده نمیشود. بلکه حتی با آیینهایی همراه است که به انگیزه پاکیزگی و پاسداری از محیط زیست برگزار میشود.
۵٫ جشنهای ایرانی پیوند ناگسستنی با آتش دارند. حتی اگر آن جشن پیوند چندانی با آتش نداشته باشد، اما عموماً آتشی کوچک به آن رسمیت و تقدسی بیشتر میبخشد.
۶٫ ویژگی عمومی جشنها و مراسم ایرانی چنین است که با زادروز یا سالمرگ کسی در پیوند نیست و آنگونه که از متون کهن همچون شاهنامه برمیآید، برای ایرانیان زادروز کسی اهمیتی فراوان نداشته و به ندرت آنرا ثبت میکردهاند. آنچه برای ایرانیان باارزش بوده و آنرا ثبت کرده و گاه جشن میگرفتهاند، «انجام کاری بزرگ» بوده است که نمونههای آن را در شاهنامه فردوسی میبینیم. میدانیم که فردوسی نیز تنها به ثبت زمان پایان کار بزرگ خود که همانا «سرایش شاهنامه» باشد، بسنده کرده و از یادآوری صریح زادروز خود خودداری کرده است.
۷٫ یکی دیگر از ویژگیهای عمومی این جشنها در گستردگی مراسم است. ایرانیان جشنها و آیینهای میهنی خود را به گونهای یکپارچه و با همبستگی و همزیستی شگفتانگیزی برگزار کرده و تفاوتهای قومی و دینی و زبانی را عامل بازدارنده این یگانگی نمیدانستهاند. آیینهای ایرانی متعلق به همه ایرانیان است و همه برای نگاهبانی از آن کوشیدهاند.
هفدهمین روز از هر ماه در گاهشماری ایرانی « سروش » نام دارد و هفدهم فروردین نخستین روز سروش سال، هنگام جشن « سروشگان » یا جشن « هفدهروز » است. این روز در ستایش « سْـرَئوشَـه/ سروش »،ایزد پیامآور خداوند و نگاهبان بیداری بوده است. خروس و به ویژه خروس سپید از گرامیترین جانوران در نزد ایرانیان بشمار میرفته و به سبب بانگ بامدادی،نماد سروش دانسته شده است.
سروش و جشن سروشگان – در اوستا به صورت sraoša- یا seraoša و در فارسی میانه مانوی به صورت به معنی “شنیدن”Ösrõšahrãy یا srõšãw آمده است. این واژه از ریشه ی sru اشتقاق یافته است و در اوستا هم به معنی “فرمانبرداری” به کار رفته است و هم نام یکی از ایزدان است. سروش ایزدی است که زمزمه کردن (نیایش) را به مردم آموخت. او ایزدی است که قبل از طلوع آفتاب بانگ زده و مردم را برای نیایش پروردگار فرا میخواند. او از ایزدان بزرگی است که بر نظم جهان مراقبت دارد.
روز سروش در ماه فروردین از اهمیت ویژهای برخوردار بوده و جشن سروشگان گرفته می شده است. ایرانیان در این روز به عبادت و نیایش پروردگار پرداخته و به معابد میرفتند.
ایزد سروش بر فراز کوه البرز کاخی دارد، با یکهزار ستون که به خودی خود روشن است و ستارهنشان (یسنه ۵۷، بند ۱۰).گردونهٔ او را در آسمان،چهار اسب نر درخشان و تیز رو با سمهای زرین میرانند.هیچ موجودی از ایشان پیشی نمیگیرد و بدینگونه است که او دشمنان خود را در هر کجا که باشند، دستگیر میکند. سروش همیشه بیدار است و هرگز به خواب نمی رود و مخلوقات مزدا را پاسبانی می کند و برای محافظت نوع بشر هر روز و هر شب،سه بار به دور زمین می گردد. نماد مادی سروش خروس نام نهاده شده که با بانگ بامدادی خود مردم را از پی ستایش خداوند بخواند. در مجموعه ی یشت ها، یشت یازدهم برای سروش است.
برخی از صفات سروش در اوستا به قرار زیر است:
قوی بازو ،چست و چالاک ، چابک ترین در میان جوانان ، شهریار جهان، دارنده ی سلاح سخت، دارای سلاح آخته، دارای ابزار مینوی یعنی “اهونور” ، “یسنوکرتی” و “فشوشومانتره” ،”تنومانتره” یعنی دارای پیکری با کلام مقدس ، پاک ترین و رد (:سرور) پاکی ، دارای اندیشه ای والا ، خوش سخن ، نگهبان آفریدگان، پاسبان سرار گیتی و پناه دهنده ی بینوایان .
سروش در میان ایزدان نخستین کسی است که زبان به ستایش خداوند و نیایش امشاسپندان گشود. نخستین کسی که مراسم مذهبی به جای آورد و پنج گاتهای زرتشت را بسرود. ایزد سروش بر آن است تا نیروهای اهریمنی چون “خشم”، “کنده یا مستی” ، “بوشاسپ یا خواب و تنبلی” (و مهمتر از همه ” دروغ” را از میان ببرد.
سروش نابود کننده ی دیو آز و خشم است و به همراه مهر و رشن (دو ایزد باستانی ایرانیان) اعمال انسان ها را سنجیده و به نیکو کاران پاداش و به بدکاران کیفر می دهد. او فرمانروا و دهبد جهان است. بر تمامی ارزه (کشور غربی) و سوه (کشور شرقی) فرمانروایی دارد. او نگهبان تن در جهان است و برای نگهبانی آفریدگان،همواره بیدار و هوشیار بر گرد جهان می گردد. هفدهمین روز هر ماه به نام ایزد سروش به عنوان پیام آور غیب و پیک ایزدی شناخته می شود.
ابوریحان بیرونی می نویسد:
سروش اولین کسی است که مردم را برای ستایش پروردگار به زمزمه کردن امر کرده است. در این روز دعا و عبادت کردن و به معبد رفتن بسیار نیک است.