دسته‌ها
روانشناسی

شخصیت شناسی: مرا در سفر بشناس!

 

شناخت شخصیت از طریق نوع مسافرت‌

اگر می‌خواهید فردی را خوب بشناسید با او به مسافرت بروید

 

می‌گویند اگر می‌خواهید فردی را خوب بشناسید با او به مسافرت بروید. درواقع نوع و سبک زندگی افراد تا حد زیادی به ویژگی‌های شخصیتی، گرایش‌ها و علایق آنها بستگی دارد و علاقه و گرایش به سفر، گردش و تفریح هم از این قاعده مستثنا نیست. تریوه، متخصص روانشناسی و مشاور خانواده به شما می‌گوید تیپ‌های شخصیتی مختلف اهل چه نوع مسافرت‌هایی هستند و چطور می‌توانید با توجه به نوع مسافرت‌های یک فرد شخصیت او را بشناسید.

معاشرتی‌ها بسیار خوشگذران هستند
معاشرت و تعامل با دیگران برای این تیپ شخصیتی در اولویت قرار دارد به همین دلیل این افراد قصدشان از مسافرت گذران وقت با دوستان، اقوام و فامیل یا آشنا شدن با افراد جدید است. معمولا سفرهایی که این دسته افراد می‌روند شبیه ‌مهمانی رفتن است.

افراد سرزنده و فعال، طبیعت‌گردی دوست دارند
افراد سرزنده و فعال بیشتر تمایل دارند در طبیعت باشند و به قصد نیرو گرفتن از جنگل، کوه و دریا برای سفر برنامه‌ریزی می‌کنند. این افراد در سفر بسیار پرجنب‌وجوش، فعال و سرزنده هستند و بیشتر زمان و انرژی‌شان را صرف طبیعت‌گردی می‌کنند.

جسورها اهل ماجراجویی هستند
افراد جسور و شجاع معمولا برای اینکه حس اعتمادبه‌نفس را در خودشان تقویت کنند به سفر می‌روند. این افراد سفرهایی را انتخاب می‌کنند که در آن ماجراجویی زیادی باشد. بازدید از مکان‌های کشف‌نشده و کم‌بازدید مثل غارها، جنگل‌ها و بیابان‌های ناشناخته برای آنها جذابیت زیادی دارد.

آسوده خاطرها به جاهای آشنا سفر می‌کنند
یکنواختی و پرهیز از خطر (عدم ریسک‌پذیری) بارزترین ویژگی افراد آسوده‌خاطر است. از این رو این افراد بیشتر به جاهایی سفر می‌کنند که برای‌شان آشنا باشد؛ مثلا مکان‌هایی را انتخاب می‌کنند که قبلا به آنجا رفته باشند. معمولا این افراد جای خاصی را به عنوان پاتوق دارند و سفر به آنجا برای‌شان در اولویت است.

سلطه‌جوها تابع جمع‌ هستند
افراد سلطه‌جو در مواقع مختلف نظر خاصی ندارند و بیشتر پیرو نظر و عقیده دیگران هستند. از این رو خودشان معمولا برای سفر داوطلب نمی‌شوند و جای خاصی را هم پیشنهاد نمی‌دهند بلکه مایلند دیگران سفری را ترتیب دهند و از آنها دعوت کنند همراهی‌شان کند.

مضطرب‌ها زیاد دور نمی‌شوند
افراد مضطرب به علت نگرانی‌هایی که دارند زیاد نمی‌توانند از شهر، دیار، خانه و کاشانه‌شان دور بمانند. سفر کردن به جاهایی که با محل زندگی آنها فاصله زیادی دارد، آنها را مضطرب و نگران می‌کند. از این رو مکان‌های نزدیک‌تر را برای سفر رفتن ترجیح می‌دهند. این افراد به علت حساسیت‌هایی که دارند از رفتن به جاهایی مثل کویر، جنگل، کوه و دشت که امکانات رفاهی و بهداشتی کمتری دارد، خوش‌شان نمی‌آید. بیشتر دوست دارند به شهرها سفر کنند چون هم خطر کمتری آنها را تهدید می‌کند و هم اینکه هر لحظه نگران و مضطرب نمی‌شوند و  برای برگشتن به خانه امکانات بیشتری در اختیار دارند.

افسرده‌ها به زور سفر می‌کنند
این دسته افراد روحیه و خلق و خوی گرفته و دلمرده‌ای داشته و بیشتر به تنهایی و عزلت‌گزینی گرایش دارند. معمولا علاقه چندانی به سفر رفتن ندارند و به توصیه و اجبار اطرافیان برای عوض شدن حال و هوای‌شان گاهی تنهایی سفر می‌کنند. رفتن به مکان‌هایی مثل نقاط سردسیر یا مناطقی که در نزدیکی دریا قرار دارد و بارندگی در آنها زیاد است را ترجیح می‌دهند. فصل پاییز فصل مورد علاقه این افراد است و در روزهای پاییز گرایش و تمایل بیشتری به سفر کردن دارند.

غیرمنطقی‌ها غیرقابل پیش‌بینی‌ هستند
«هر چه پیش آید خوش آید» شعار این دسته افراد در زندگی است و معمولا بدون هیچ برنامه‌ریزی عازم سفر به ناکجاآباد می‌شوند؛ یعنی به‌طور ناگهانی بدون اینکه مقصد مشخصی داشته باشند، تصمیم می‌گیرند به مسافرت بروند و به جزئیات ماجرا اهمیت چندانی نمی‌دهند. فقط به قصد اینکه سفری رفته باشند، راهی می‌شوند.

خجالتی‌ها از آدمیزاد به دور هستند
افراد خجالتی از آنجا که از تعامل و ارتباط با دیگران لذت نمی‌برند و در حضور جمع احساس خوشایندی ندارند، معمولا تمایل دارند به جاهایی سفر کنند که دور از مردم باشد؛ مکان‌هایی که خالی از سکنه است باب طبع این افراد برای مسافرت است؛ مثل یک جنگل دورافتاده که کلبه‌ای هم برای اقامت در آن وجود دارد.

شناخت شخصیت از طریق نوع مسافرت‌

افراددمدمی مزاج همسفران خوبی برای مسافرت نیستند

 

دمدمی‌مزاج‌ها همسفر خوبی نیستند
افراد دمدمی‌مزاج احساسات دوگانه زیادی دارند؛ یعنی دقیقا نمی‌دانند چه کاری را باید انجام دهند و چه کاری را نباید انجام دهند. به همین دلیل مدام تردید دارند و تصمیمات‌شان‌راتغییر می‌دهند. این افراد اصلا همسفرهای خوبی نیستند چون لحظه‌ای حال‌شان خوب است و لحظه‌ای دیگر حال‌شان خوب نیست. در موقعیتی که همه شاد و خوشحالند این افراد ناگهان وارد فاز غم می‌شوند و بالعکس یا میانه راه تصمیــــم‌می‌گیرند بازگردند. حالات و احساسات دوگانه این افراد در سفرهای دسته‌جمعی و گروهی دیگر افراد را هم سردرگم می‌کند.

پرخاشگرها استاد آسیب‌رساندن هستند
در درون‌ پرخاشگر‌ها احساسات کنترل‌نشده‌ای وجود دارد و از کودکی یاد گرفته‌اند به شکل نامناسب و ضداجتماعی آنها را ابراز کنند. از این رو این دسته از افراد دوست دارند به جاهایی سفر کنند که امکان پرداختن به تفریحات خشن و ناسالمی مثل شکار، رانندگی با سرعت غیرمجاز، آسیب رساندن به طبیعت، روشن کردن آتش و… وجود داشته باشد.

سردمزاج‌ها بسیار خونسرد و بی‌خیالند
از آنجا که سردمزاج‌ها آدم‌های سرد و بی‌احساسی هستند، تفریحات خشک و بی‌روح که خالی از هرگونه هیجانی است را ترجیح می‌دهند. آنها دوست دارند به جاهایی سفر کند که بتوانند در کمال آرامش و خونسردی بدون هیچ چالش و هیجانی اوقات‌شان را سپری کنند. این افراد در طول سفر به جای اینکه از روند مسافرت لذت ببرند دوست دارند زودتر به مقصد برسند. سفر رفتن با این دسته افراد کسل‌کننده است.

خودمحور‌ها سفر‌های سخت را انتخاب می‌کنند
خودمحورها افرادی جدی و دیکتاتور هستند و سفرهایی با سختی‌های زیادی را در پیش می‌گیرند؛ مثل سفر به کوهستان‌ یا بیابان‌های بی‌آب و علف باب طبع این دسته افراد است. این افراد به علت خودرای بودن معمولا به همسفران‌شان اجازه نمی‌دهند، نظرات‌شان را ابراز و تصمیماتی را اعمال کنند و همواره در تلاشند حرف خودشان را به کرسی بنشانند.

تکانشی‌ها زود جوگیر می‌شوند
تکانشی‌ها معمولا مکان‌هایی را انتخاب می‌کنند که برای سفر به آنجا تبلیغاتی انجام شده باشد؛ مثلا اگر تلویزیون آگهی بازدید از مکان‌های دیدنی شهر همدان را پخش کند این افراد بدون در نظر گرفتن شرایط موجود، جوگیر شده و کوله‌بار سفر می‌بندند. آتش اشتیاق این افراد همان‌طور که زود شعله‌ور می‌شود زود هم خاموش می‌شود. گاهی ممکن است در میانه راه از ادامه سفر پشیمان شوند و تصمیم به بازگشتن بگیرند.

خلاق‌ها از همه امکانات استفاده می‌کنند
چون این افراد در انجام همه امور خلاقیت به خرج می‌دهند به جاهایی سفر می‌کنند که به بهترین نحو بتوانند از همه امکانات و شرایط موجود به نفع موقعیت خودشان استفاده کنند؛ مثلا اگر شغل‌شان تجارت است مکانی را برای سفر انتخاب می‌کنند که بتوانند در طول سفر بازاریابی هم کنند یا اگر دانشجو هستند به جاهایی سفر می‌کنند که بتوانند برای یکی از واحدهای درسی‌شان اطلاعات علمی جمع‌آوری کنند.

مصمم‌ها مدام خودشان را اثبات می‌کنند
این افراد شخصیت‌های سختکوش و مستقلی دارند و معمولا موقعیت‌ها و مکان‌هایی را برای سفر ترجیح می‌دهند که بتوانند در آن توانایی‌های خودشان را بسنجند؛ مثلا به منظور عکاسی، تیراندازی، شنا، کوهنوردی، رانندگی و. . . برنامه سفر چند روزه‌ای را ترتیب می‌دهند. مسافرت در صورتی برای این افراد لذتبخش خواهد بود که تجربه سفر آنها را به این نتیجه برساند که چقدر مصمم، توانمند، سختکوش و بااراده هستند.

حسابگر‌ها به فکر جیب‌شان هستند
از آنجا که این افراد حساب و کتاب همه چیز را دارند و حواس‌شان به جیب‌شان است، معمولا جاهایی را برای مسافرت انتخاب می‌کنند که هزینه کمتری برای‌شان داشته باشد. حسابگرها چند روز قبل از سفر هزینه‌های سفر مثل هزینه رفت و برگشت، محل اقامت، خورد و خوراک و. . . را برآورده و سعی می‌کنند حتی‌الامکان آنها را کاهش دهند.

ایده‌آل‌گراها خاص و ویژه سفر می‌کنند
هر سفری شخصیت‌های کمال‌گرا را قانع نمی‌کند و ترجیح می‌دهند کم به مسافرت بروند اما هر بار یک سفر درجه یک، همه‌چیز تمام و تجملی را تجربه کنند. از مدت‌ها قبل درباره جایی که می‌خواهند بروند تحقیق کرده و بهترین گزینه را انتخاب می‌کنند، حتی اگر هزینه آن بیشتر از توان مالی‌شان باشد. بلیت و هتلی که مدنظرشان است را از چند وقت قبل رزرو می‌کنند.

افراد ماجراجو به فکر تجربیات تازه‌ای هستند
افراد ماجراجو و تجربه‌گرا افرادی هستند که اصطلاحا گفته می‌شود از نیروی جاذبه سرپیچی می‌کنند و سبک‌ زندگی‌شان خیلی همرنگ و موافق با عوام مردم نیست. این افراد شخصیت برون‌گرایی دارند و درجه مخاطره‌جویی و جست‌وجوی تازگی در آنها بسیار بالاست به همین دلیل دوست‌دارند در سفر فعالیت‌های جدید و تازه‌ای را مثل غواصی، سقوط از ارتفاع و چتربازی تجربه کنند.

ولخرج‌ها بعد از سفر جیب‌های‌شان خالی است
این افراد به قصد و منظور پول خرج کردن و خرید کردن سفر می‌روند و جاهایی را برای سفر انتخاب می‌کنند که جاذبه‌های خرید مثل مراکز خرید و فروشگاه‌های بزرگ و زنجیره‌ای زیاد و متنوعی داشته باشد. در طول سفر بی‌محابا پول خرج می‌کنند. معمولا همه پولی که همراه دارند را خرج می‌کنند و برای گذران و سپری کردن باقی سفر  مجبور می‌شوند از دیگران پول  قرض بگیرند.
منبع:مجله زندگی ایده آل

دسته‌ها
تست روانشناسی

روانشناسی افراد خوش بین و بدبین

خوش بینی, بدبینی, تفکر, فکر, مثبت اندیشی, خوشبختی

رسانه ۷  بعضی افراد زندگی را با نیمه پر لیوان به خوشی می گذرانند و عده دیگر کل عمر خود را برای نیمه خالی لیوان حسرت می خورند. اما حقیقت این است که لیوانی با مقدار مشخص آب وجود دارد، و از اینجا به بعد به شما بستگی دارد!

روانشناسان معتقدند خوشبینی و بدبینی، عاداتی هستند که ما از زمان کودکی می‌آموزیم و والدین ما الگو و سرمشق های ما هستند. به یاد بیاورید هنگامی که در اثر ترکیدن لوله آب، خانه جدید شما غرق آب شد، پدر شما آه و ناله کرد که «چرا من چنین خانه بدی را انتخاب کردم؟» یا گفت : «در قرار داد ما تضمین شده که همه چیز بی عیب و نقص باشد، بنابراین من از معمار ساختمان می‌خواهم لوله کشی ساختمان را تعمیر کرده و خسارت بوجود آمده را جبران کند؟»
خوشبختی

انسان بدبین معتقد است اتفاقات بد، از شرایطی دائمی و ثابت نشأت می‌گیرد: «من در امتحان ریاضی مردود شدم، چون استعداد یادگیری اعداد و ارقام را ندارم» و اتفاقات خوب، از شرایطی موقتی ناشی می‌شود: «همسرم امروز به من یک شاخه گل هدیه کرد، چون روز کاری خوبی داشته». اما انسان خوشبین، شکست را به عوامل موقتی نسبت می‌دهد «من در امتحان رد شدم چون دقت نکردم» و موقعیت های مطلوب را به عوامل پایدار؛ «او برای من گل هدیه آورد، چون مرا دوست دارد».

بدبین اجازه می‌دهد ناامیدی در بخشی از زندگی اش وارد شود و به سایر بخشها نفوذ و سرایت کند. به عنوان مثال وقتی به شخصی گفته می‌شود بطور موقتی از کار بر کنار شده است، انسان بدبین نه تنها بخاطر از دست دادن شغل خود احساس بدی دارد بلکه نگرانی اش را به سایر ابعاد زندگی خود منتقل کرده، ابراز می‌کند که زندگی زناشویی اش در معرض خطر است و فرزندانش غیر قابل کنترل هستند، اما انسان خوشبین اجازه نمی‌دهد یک شکست، تمام زندگی او را محدود کند، او با خود فکر می‌کند «پس من در این شرایط، شغلی ندارم، ولی من و همسرم هنوز رابطه خیلی خوب و نزدیکی باهم داریم و فرزندانمان مایه افتخار ما هستند».

وقتی مشکلی پیش می‌آید و کارها خراب می‌شود، بدبین ها خود را سرزنش می‌کنند: برای مثال اگر راننده دیگری به ماشین پارک شده آنها خسارت وارد کند، آنها خود را سرزنش می‌کنند که چرا ماشین را در جای نامناسبی پارک کرده‌اند. اما انسان خوشبین چنین مشکلی را به اتفاق نسبت می‌دهد یا سعی می‌کند راه جدیدی پیدا کند: «دفعه بعد ماشین را در جایی که ماشین های کمتری وجود دارد، پارک می‌کنم».
به موفقیت های خود در گذشته اعتراف کنید. اتفاقات خوبی را که برای شما بوجود آمده، به عنوان نتیجه تلاش های خودتان تجزیه و تحلیل کنید

از طرفی، خوش بینی محض در افراد بصورت نادر یافت شده و چنین اشخاصی اغلب مورد پسند دیـگران نیستند. ما کسانی که دائما در حال خوشحالی و شادمانی هستند را مـورد تمسخر قرار داده و خود آشکارا بـخاطر بـدی هوا یا کمبـود چای در دفترکار دچار تردید می شویم. در حیرتیم که آنها چگونه می توانند دنیا را آنگونه که هست نبینند؟ — دنیایی که مملو از ناملایمات و بی عدالتی است.

خوب، حقیقت این است که آنها عقیده دارند که دنیا به همراه مردمانش دارای عیوب و کاستی می باشند، اما به سادگی تمرکز روی چیزهای خوب را برمی گزینند. و چنین دیدگاهی فواید بزرگی را بدنبال خواهد داشت؛ سلامتی بهتر، انرژی بیشتر، خلاقیت، توانایی های حل مسئله و یک حس کلی سرور و شادمانی.

بنابراین، آیا می توانیم یک سوئیچ خوشبینی کوچک را در ذهنمان روشن کرده و بلافاصله شاهد اثرات و نتایج مطلوب آن باشیم؟ متاسفانه آنقدرها هم ساده نیست — امـا روش هایی وجود دارند که بتوان با آنها مثبت بودن را تمرین کرده تا بصورت واکنشی طبیعی در بیاید و منفی نگری را تقلیل دهد:

برنده بودن را تمرین کنید

در امتحانات، افرادی که تصور می‌کنند نتیجه خوبی خواهند گرفت و موفق خواهند بود، بسیار بهتر از آنانی که از خود انتظار مردود شدن دارند، عمل می‌کنند. اگر برای امتحانی که در پیش دارید، احساس نگرانی می‌کنید، پیش از روز امتحان، خود را مجسم کنید در حالی که سرجلسه امتحان نشسته‌اید و برگه امتحان در مقابلتان قرار دارد و شما با یاد خداوند و کمک خواستن از او شروع به خواندن سۆالات کرده و به خوبی به آنها پاسخ می‌دهید. در هنگام مواجهه با صحنه واقعی، این تمرین فکری به شما اطمینان و نیروی اراده خواهد داد.

شرایط دوپهلو را درک کنید

هیچگاه با موقعیت های دوپهلو جوری برخورد نکنید کـه گویی دوپهلو نیستند. همیشه با مسائل آن گـونه که هستند رفتار نمایید. برای مثال وقتی روی جنسی سرمایه گذاری می کنید، به خود بقبولانید کـه ممکن است آن جنس ارزان شده و شما مقداری از پول خود را از دست بدهید.

با این حال فرد خوش بین این نکته را می داند و ریسک می کند و به از دست دادن مقداری پول اهمیت نمی دهد. به علاوه هنگام روبرو شدن با این موقعیت های دوپهلو، تفسیرهای منفی ممکن است منتهی به افسردگی و کسالت گردند.
خوشبختی

به خودتان اعتبار و ارزش بدهید

به موفقیت های خود در گذشته اعتراف کنید. اتفاقات خوبی را که برای شما بوجود آمده، به عنوان نتیجه تلاش های خودتان تجزیه و تحلیل کنید. عکس هایی که در تعطیلات گرفتید، عالی بودند نه به این خاطر که دوربین به خوبی ساخته و طراحی شده بود، بلکه بخاطر مهارت شما در زمینه نور و ترکیب اجزای صحنه. «مهمانی شما در فضای باز موفقیت آمیز بود، نه به این دلیل که هوا خوب و مساعد بود، بلکه این موفقیت به خاطر تدارک خوب و مهارت های اجتماعی شما بوده است».

از موفقیت های خود تجلیل کنید (موفقیت های خود را جشن بگیرید): «من قفل در را تعمیر کردم بدون این که مجبور باشم از نجار کمک بخواهم، حالا من به شیوه جدیدی با خود رفتار خواهم کرد». احساس افتخار و مباهات، نسبت به کمالات و فضایل خود، برای شما یک احساس خود ارزشی می‌سازد.

همه چیز را قطعی ندانید

اشخاص خوش بین بندرت مسائل را قطعی و بدون اشکال می دانند؛ آنها همیشه انتقادپذیر بوده و نظرات خوب دیگران را مد نظر قرار داده و بدنبال اصلاح خود هستند.

افکار خود را تغییر دهید

در مورد رویدادهای ناگوار مداوم فکر نکنید. اگر رئیستان شما را از کار برکنار کرد و یا در یک امتحان مهم قبول نشدید، توصیه ما این است که با انجام کاری لذت بخش افکار خود را از مشکلاتتان دور کنید چون تفکر به مسائل در چهارچوب منفی ذهن منتهی به یافتن راه حل های کمتر خواهد شد.

با کمک کردن به احوال خود و کسب اعتماد به نفس، افرادی کـه دارای تمایلات بدبینانه هستند می توانند خود را آزاد ساخته و خلاقانه تر فکر کنند. برای اغلب مردم بدست آوردن چنین روحیه ای فقط چند هفته طول می کشد، اما بمحض یادگیری تکنیک خوش بینی، دیگر برگشت به بدبینی بعید خواهد بود.

منبع : tebyan.net