برچسب: فدراسیون فوتبال

به گزارش رسانه ۷، ایران‌ورزشی نوشت: وقتی تیم‌های عربی را تحت فشار بگذاریم موفق به شکست آن‌ها می‌شویم. تورنمنت آسیا بهترین موقعیت برای درک این موضوع بود. بازی‌های متمرکز دست تیم‌های عربی را برای ما رو کرد و توهمی که آن‌ها از قدرت خود برای ما به وجود آورده بودند را از بین برد. حالا بهتر متوجه می‌شویم که آن‌ها نه تنها از ما بهتر نیستند که از فوتبال ایران خیلی هم عقب‌تر هستند. در فوتبال اسم‌ها بازی نمی‌کنند، بدن بازی می‌کند. عضله که پیر شد، حتی اگر اسم بازیکن را یک تریلی هم بکشد، باز هم فایده‌ای ندارد. عضله که پیر می‌شود، سرعت بازیکن پایین می‌آید و تصمیم‌گیری به تأخیر می‌افتد. تیم‌های عربی، اسم‌های پیر شده را استخدام می‌کنند و آن‌چه اهمیت دارد این است که ما فوتبال عرب‌ها را گم نکنیم.

لزوم تشکیل دپارتمان بررسی فوتبال منطقه در فدراسیون فوتبال

ما باید به صورت تخصصی و دقیق فوتبال عربی را در مطبوعات‌مان یا از طریق فدراسیون فوتبال‌مان تعقیب کنیم. همان‌طور که آن‌ها فوتبال ما را با دقت دنبال می‌کنند. آن‌ها چنان وضعیت بازیکنان ما را دنبال می‌کنند که رشد بازیکنان فوتبال ما را زودتر از خودمان متوجه می‌شوند. آن‌ها ما را تعقیب می‌کنند چون می‌دانند که باید از ما عبور کنند تا به رده‌های بالاتر برسند. ما چرا تعقیب‌شان نکنیم؟ چرا نباید به طور تخصصی بررسی کنیم که حضور یک مربی در یک تیم چطور بر روند فوتبال تیم‌های عربی تأثیرگذار بوده است؟

علاوه بر مطبوعات، لازم است که فدراسیون فوتبال دپارتمانی تحت عنوان دپارتمان بررسی فوتبال منطقه داشته باشد. همچنین کمیته آموزش باید در فواصل زمانی مختلف نشریه‌هایی را با محوریت بررسی و تحلیل فوتبال منطقه منتشر کند تا آگاهی لازم در این رابطه را به اهالی فوتبال داخلی، بازیکنان و مربیان بدهد. ما چون چنین تمهیداتی را نیندیشیده‌ایم، همیشه مقابل این تیم‌ها چشم‌بسته جلو می‌رویم.

اطلاعات سوخته برخی کارشناسان و توهم‌زایی فوتبال عرب

متأسفانه کارشناسان داخلی هم هر بار می‌خواهند فوتبال منطقه را تحلیل کنند، فقط اسم‌ها را حفظ می‌کنند و به عنوان مثال می‌گویند فلان بازیکن ۸۱ گل زده، ۵۰۰ پاس گل داده و از این دست آمارها. این‌ها چه اطلاعات سوخته‌ای است که درباره فوتبال عربی ارائه می‌دهید؟ تا آن‌جا که چشم ما می‌بیند، فوتبال بسیاری از این بازیکنان تمام است. فوتبال عرب اما با آوردن این بازیکنان توانسته توهم‌زایی کند. همه ما دیدیم که وقتی قطر ژاوی را به فوتبال خود وارد کرد، پاس‌های آخرش را می‌داد و دو سال بعد هم در همان قطر مربی شد. این یعنی فوتبالش همان زمان هم تمام شده بود. از توهم بیرون بیایید و ببینید که پیش روی‌تان هیچی نیست. نه این‌که فوتبال عرب صفر صفر باشد اما صرفاً یک غول پوشالی است.

تیم‌های عربی البته در شاخه غیرفوتبالی و از نظر قدرت مالی و قدرت مدیریتی که در AFC دارند، موفق می‌شوند در عرصه‌های مختلف حرف خود را پیش ببرند. همه می‌دانیم که AFC یک محیط سالم ورزشی نیست. چنان‌چه فیفا هم با ماجراهایی که درباره پلاتینی به وجود آمد، مشخص شد که درگیر مراودات غیرقانونی است. حتی درباره اهدای جام جهانی به قطر هم حرف و حدیث‌های زیادی مطرح می‌شد. آن‌جا که فیفا بود، درگیر این مسائل شد، این‌جا که دیگر کنفدراسیون فوتبال آسیاست و در بسیاری از مواقع نشان داده‌اند که حرکات‌شان مطابق یک مؤسسه حرفه‌ای نیست. حتی بنده معتقدم که AFC با نفوذ سران فوتبال منطقه، برای جلوگیری از رشد فوتبال ما در آموزش هم به صورت هدفمند برای کلاس‌ها مدرس می‌فرستد.

خارج کردن مهره‌های فوتبال ایران در اوج دوران فوتبال

از طرف دیگر همین تیم‌های عربی، چنان فوتبال ما را رصد می‌کنند که هر بار بازیکنی در فوتبال ایران به دوران اوج خود می‌رسد، تیم‌های عربی به سرعت با پیشنهادهای مالی بالا او را وسوسه می‌کنند و در همان دوران اوجش او را از فوتبال ما بیرون می‌کشند. علی دایی، علی کریمی، فرهاد مجیدی، مجتبی جباری و خیلی از بازیکنان دیگر ما درست در روزهای اوج فوتبال خود با پیشنهاد تیم‌های عربی مواجه شدند. این یک سناریوی تعریف شده از سوی آن‌هاست تا تیم‌های باشگاهی ما را با خروج بازیکنان توانمند تضعیف کنند و در مسابقات آسیایی از ما پیش بیفتند. وقتی این بازیکنان در دوران اوج خود از فوتبال ما خارج شدند، دیگر حتی وقتی برگشتند بازیکنان سابق نبودند چون بدون شک آن‌ها برای پیشرفت بازیکنان ما این کار را نکرده‌اند و طبیعی است که شرایط آب‌‌وهوایی و نوع تمرینات این تیم‌ها بازیکنان ما را برای همیشه از این دوران اوج دور می‌کرد.

سه روش عمده تیم‌های عرب برای عبور از تیم‌های ایرانی

بنابراین تیم‌های عربی، پیش از هر چیز با توهم‌زایی به تیم‌های کشورهای دیگر از جمله ایران، قدرت پوشالی خود را القا می‌کنند. در وهله دوم از طریق اعمال نفوذ در داوری‌ها و AFC و در مرحله سوم با خارج کردن بهترین مهره‌های ما از چرخه فوتبال کشور، سعی دارند به هر قیمت شده، از فوتبال ایران عبور کنند.

ما اما باید این هشیاری را داشته باشیم که به همین ترتیب فوتبال آن‌ها را دنبال کنیم، اتفاقات را تفسیر کنیم و هر چه بیشتر بشناسیم‌شان، خواهیم دانست که عبور از آن‌ها برای ما دشوار نیست.

به گزارش رسانه ۷، شالکه بعد از باخت سنگین مقابل بایرن مونیخ دیوید واگنر را اخراج کرد و بنا به تأیید رسانه‌های آلمانی، مذاکره با مارک ویلموتس را شروع کرده بود.

بازگشت به شالکه، به عنوان تنها نقطه روشن کارنامه مربی‌گری ویلموتس، قطعاً برای سرمربی سابق تیم ملی فوتبال ایران تجربه دل‌نشینی است و احتمال پذیرفتن این پیشنهاد از سوی او بسیار زیاد است.

ویلموتس، ستاره شالکه بوده و هواداران این تیم آلمانی هم دوستش دارند. همه این‌ موارد در کنار هم شرایطی را به وجود می‌آورند که باعث می‌شود پذیرفتن این پیشنهاد از سوی ویلموتس با احتمال بیشتری همراه باشد.

هرچند در شرایط فعلی شاید حتی کار او با شالکه هم سخت باشد. چرا که شالکه در اولین بازی خود در شروع فصل جدید بوندس‌لیگا به مصاف بایرن مونیخ مدافع عنوان قهرمانی رفت و در این بازی با شکست تحقیرآمیز ۸-صفر به کار خود پایان داد. این شکست در مقابل حریف سنتی مدیریت و هواداران شالکه را عصبانی کرده بود. این تیم اما در هفته دوم به مصاف وردربرمن رفت و ۳ بر ۱ شکست خورد. این شکستی بود که کاسه صبر مدیران شالکه را لبریز کرد اما علت اخراج واگنر تنها به این دو شکست محدود نمی‌شد. شالکه در هجده بازی اخیر خود در بوندس‌لیگا موفق به ثبت حتی یک برد نشده است.

با همه این‌ها اما ویلموتس می‌تواند سختی این کار را به خاطره خوبی که از تیم شالکه دارد در اولویت قرار دهد. همین موضوع باعث شده بود که تعدادی از اهالی فوتبال و حتی مدیران فدراسیون با این ذهنیت مواجه شوند که پذیرش پیشنهاد شالکه، باعث کاهش مبلغ غرامت در نظر گرفته شده برای او شود.

این امید مدیران فدراسیون فوتبال اما منطقی نیست و بدون شک ویلموتس پیش از پذیرش پیشنهاد شالکه به این موضوع فکر کرده و بهترین تصمیم را خواهد گرفت. براساس قوانین فوتبالی، قرارداد جدید یک سرمربی یا بازیکن، تنها در صورتی باعث کسر مبلغ غرامت می‌شود که تا پیش از صدور رأی اولیه صورت بگیرد.

در صورتی که ویلموتس پیش از صدور رأی FIFA، با شالکه قرارداد می‎بست، مبلغ قراردادش از غرامتی که در نظر گرفته شده بود، کم می‌‎شد و او احتمالاً به همین دلیل تا پیش از صدور رأی FIFA درباره پرونده‌ شکایتش از فدراسیون فوتبال با هیچ باشگاهی وارد مذاکره نشد.

حالا اما بعد از صدور رأی، او با خیال راحت هم غرامتش را می‌گیرد و هم به هر مبلغی که بخواهد با باشگاه جدید خود قرارداد می‌بندد.

این در حالی است که هنوز برخی افراد معتقدند که عقد قرارداد او پیش از صدور رأی نهایی CAS هم می‌تواند شامل این مورد باشد و از مبلغ غرامت کم کند اما این‌طور نیست.

ضمن این‌که ویلموتس چه در عقد قرارداد با فدراسیون فوتبال ایران، چه نوع ارائه شکایتش به FIFA و چه انتخاب وکیل برای دفاع از پرونده‌اش نشان داده است که مسیری را نمی‌رود که در نهایت به ضرر او تمام شود.

به گزارش رسانه ۷، پیش از این‌که جام حذفی به پایان برسد، درست بعد از جنجالی که انتخاب داور دربی در مرحله نیمه نهایی جام حذفی به راه انداخت، فدراسیون فوتبال حکم ریاست فریدون اصفهانیان را بر کمیته داوران امضا کرد.

تغییر داور دربی در آخرین لحظات و بدون مشورت با رئیس کمیته داوران باعث شد که اسماعیل صفیری به صورت شفاهی و در اعتراض به این حرکت اعلام کند که از سمت خود استعفا می‌دهد. شاید به همین خاطر و برای پیاده کردن تصمیم‌های هیأت رئیسه در کمیته داوران، تصمیم بر این شد که اصفهانیان به این کمیته برگردد. کسی که پیش از این به خاطر بازنشستگی از این سمت استعفا داده بود. حالا بدون این‌که تغییری در قانون بازنشستگی ایجاد شده باشد، او حکم ریاست کمیته داوران را گرفت.

از طرف دیگر اصفهانیان برای انتخاباتی که قرار بود ۲۵ اسفندماه برگزار شود، کاندیدای عضویت هیأت رئیسه بود و به احتمال زیاد با تعیین تاریخ جدید انتخابات، باز هم برای این عنوان کاندیدا خواهد شد. علاوه بر این هدایت ممبینی، رئیس قبلی کمیته داوران به همین دلیل از ریاست کمیته کنار رفت. از آن‌جا که اعضای هیأت رئیسه احتمالاً خبر دارند که تا ماه‌های آینده یا حتی شاید تا پایان سال هم امکان برگزاری انتخابات فراهم نشود، اصفهانیان ریاست کمیته را مانعی بر سر راه خود ندید و این عنوان را برای ماه‌های پیش‌رو پذیرفت.

قرار بر این بود که ریاست فریدون اصفهانیان در کمیته داوران، بعد از فینال جام حذفی به صورت رسمی اعلام شود اما همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد، قانون منع حضور بازنشستگان این اجازه را به اصفهانیان نمی‌داد که به عنوان رئیس کمیته داوران فعالیتش را از سر بگیرد.

فدراسیون فوتبال با این‌که از این موضوع خبر داشت اما امیدوار بود که اصلاح اساسنامه و تغییر ماهیت فدراسیون فوتبال به نهادی مستقل و غیرانتفاعی، لزوم پیروی از قانون را از بین ببرد. علی‌رغم همه این امیدها اما نمایندگان مجلس شورای اسلامی در همین مدت بارها تأکید کرده‌اند که همچنان به اجرای قانون منع حضور بازنشستگان اصرار دارند و با متخلفان برخورد می‌کنند.

علاوه بر این، ارسال پرونده قرارداد ویلموتس به دستگاه‌های قضایی کشور و اتهام واردشده به اعضای هیأت رئیسه، به خودی خود آن‌ها را در معرض ممنوع‌الفعالیت شدن قرار داده است و تخطی همزمان عضو هیأت رئیسه از قانون منع حضور بازنشستگان می‌تواند به برخوردهای جدی‌تری منجر شود.

همه این موارد باعث شده فدراسیون فوتبال فعلاً برای معرفی اصفهانیان دست نگه دارد. به خصوص که در حال حاضر لیگ جدید هم شروع نشده و اعلام چنین انتخاب پر حاشیه‌ای، ایجاد جنجال بیهوده است. آن هم در زمانی که مدیرانش به اندازه کافی با حواشی مختلف دست به گریبان هستند و همین حالا هم از پس مدیریت همه این حواشی برنمی‌آیند.

این‌که فدراسیون فوتبال به طور کامل از معرفی اصفهانیان به عنوان رئیس کمیته داوران پشیمان شده یا این کار را به زمان دیگری موکول کرده، هنوز مشخص نیست اما آن‌چه مشخص است این‌که حکم ریاست در جیب اصفهانیان است و بعد از گذشت بیش از یک ماه، هنوز معرفی نشده است.

به گزارش رسانه ۷، ایران‌ورزشی نوشت: فوتبال بلاتکلیف ایران را باید مجموعه‌ای از کارهای عقب‌افتاده، بی‌سرانجام و نیمه تمام دانست؛ مجموعه‌ای از وعده‌های محقق نشده و ابهام‌های بی‌پاسخ. چه در رده باشگاهی و چه در رده مدیریت عالی فوتبال، موارد و مشکلات بی‌شماری هستند که بلاتکلیف مانده‌اند و معلوم نیست که مدیران فوتبالی چه تصمیمی برای به ثمر رساندن آن‌ها دارند! از قدیمی‌ترین بلاتکلیفی و ابهام مدیریتی فوتبال که منع حضور بازنشستگان است بگیرید تا برسید به موضوع اصلاح اساسنامه و پرونده ویلموتس! چندین بدهی برجا مانده، بلاتکلیفی باشگاه‌ها در مخمصه پنجره‌های بسته نقل و انتقالاتی و انتخابات فدراسیونی که روی هواست و معلوم نیست با این شرایط می‌تواند طبق وعده‌های داده شده در آبان ماه برگزار شود یا نه!

پاسخ‌گو نبودن مدیران فوتبال و فرار آن‌ها از شفافیت و بیان واقعیت‌ها به ادامه این بلاتکلیفی‌ها دامن زده است و کلاف سردرگم امروز فوتبال را پیچیده‌تر از همیشه کرده است. در این گزارش سعی داریم به اصلی‌ترین کارهای بی‌سرانجام و وعده‌های عملی نشده مدیریت فوتبال بپردازیم. یک نمای کلی از آشفته‌بازاری که نامش را فوتبال گذاشته‌ایم

حل مشکل پرونده ویلموتس

هفتمین جلسه درباره حل مشکل پرونده ویلموتس در فدراسیون فوتبال همین چند روز پیش برگزار شد. از اول شهریور که حکم فیفا درباره این پرونده اعلام شده است، تا امروز مسئولان فوتبالی و غیرفوتبالی، ده‌ها جلسه برگزار کرده‌اند که چطور در این پرونده از فدراسیون فوتبال دفاع کنند و چطور می‌توانند با شکایت به مجامع بین‌المللی، غرامت سنگین ۶میلیون و ۱۳۷هزار یورویی که هرروز ۸۴۰ یورو به آن اضافه می‌شود را کاهش دهند!

همین مدیران پیش از صدور رأی هم بارها با وکلای پرونده جلسه گذاشته بودند که با ارسال چه لوایحی موفق خواهند شد فیفا را متقاعد کنند که ویلموتس نه تنها نباید از ایران غرامت بگیرد که باید مابقی ۲میلیون یورویی که به او پرداخت شده را هم برگرداند! با غرامتی که پرونده ویلموتس روی دست فدراسیون فوتبال گذاشته، رسیدگی به این پرونده و درخواست تجدیدنظر به دادگاه حکمیت ورزش مهم‌ترین کار ناتمام و وعده‌ای است که مدیران به اهالی فوتبال داده‌اند. هنوز فدراسیون فوتبال درخواست تجدیدنظر خود را به طور رسمی برای CAS ارسال نکرده. بیش از ۲۰ روز از صدور حکم گذشته است. با نزدیک شدن به پایان مهلت ۳۰ روزه فیفا برای پرداخت غرامت سنگین به ویلموتس، برای تصمیم‌گیری درباره درخواست از CAS، فدراسیون فوتبال زمان زیادی ندارد.

وعده بازگشت استراماچونی

از همان زمان که آندره‌آ استراماچونی در میان نارضایتی هواداران از استقلال جدا شد، سایه او بر سر این تیم بود و وعده بازگرداندنش، بزرگ‌ترین وعده‌ای بود که مدیران به هواداران می‌دادند. سعادتمند راهی ایتالیا شد تا از استرا تخفیف بگیرد. می‌خواست توافق کند تا مربی ایتالیایی غرامتش را ببخشد و بعد هم با استقلال قرارداد ببندد.

وعده سعادتمند اما عملی نشد. استرا تخفیف نداد و سازمان لیگ هم با لغو قانون ممنوعیت جذب مربی و بازیکن خارجی موافقت نکرد. باشگاه استقلال اما بعد از اعلام توافق با استراماچونی، هنوز در این رابطه موضع‌گیری رسمی نکرده است. استراماچونی طی ایمیلی شرایط خود را برای باشگاه استقلال تشریح کرده که در شرایط ارسالی او نه تنها هیچ نشانی از تخفیف نیست که پذیرش شرط قرارداد یک‌ساله برای او به مبلغی بالای یک میلیون یورو، می‌تواند شروع یک دردسر تازه برای استقلال باشد.

هنوز هواداران استقلال چشم به وعده سعادتمند برای بازگرداندن استراماچونی دوخته‌اند اما باشگاه استقلال هیچ ایمیل رسمی یا پیش‌نویس قراردادی برای او ارسال نکرده است.

بازگشت استراماچونی شاید در گرو لغو قانون ممنوعیت جذب بازیکن و مربی خارجی باشد اما آن‌چه این روزها بیش از پیش مشخص شد این‌که وعده بازگشت استراماچونی، نمایشی بود که احمد سعادتمند در داستان اختلافش با فرهاد مجیدی به آن متوسل شد. هواداران اما هم‌چنان چشم به راه تحقق این وعده هستند و در مقابل این انتظار چیزی جز سکوت سعادتمند در هجوم مشکلات باشگاه، انتظارشان را نمی‌کشد.

پرداخت حقوق برانکو

طبق آخرین اعلام‌ها قرار بود دیروز (دوشنبه) حکم بسته شدن پنجره نقل‌وانتقالات باشگاه پرسپولیس برسد. باشگاه پرسپولیس گرچه طلب دستیارهای برانکو را داد و پرونده مطالبات آن‌ها را بست اما هنوز نه موفق شده که طلب برانکو را به طور کامل بپردازد و نه رضایت او را بگیرد.

تصمیم باشگاه پرسپولیس این بود که در پرونده شکایت برانکو ایوانکوویچ به جای درخواست تجدیدنظر از دادگاه حکمیت ورزش، تلاش کند تا از خود او رضایت بگیرد. ۳۰ درصد از طلب یک میلیون و ۵۰هزار یورویی برانکو را پرداخت کرد و برای مهلت گرفتن بابت پرداخت ۷۰ درصد بقیه طلب، تلاش کرد. آخرین مهلت باشگاه پرسپولیس برای پرداخت مبلغ باقی‌مانده مطالبات برانکو شنبه ۲۲ شهریور بود که باشگاه موفق به پرداخت ۷۸۴هزار یوروی باقی‌مانده نشد. تلاش وکیل باشگاه هم برای گرفتن مهلت بیشتر از برانکو بی‌نتیجه ماند.

در این راستا حتی باشگاه پرسپولیس به ای‌اف‌سی هم نامه‌ای فرستاد و مدعی شد که موفق شده از برانکو مهلت بیشتری بگیرد اما مخالفت این سرمربی، هیچ راه فراری برای پرسپولیس باقی نگذاشت. با توجه به قراردادهایی که باشگاه پرسپولیس تا کنون ثبت کرده، به نظر می‌رسد صدور حکم فیفا و بسته شدن پنجره نقل و انتقالاتی، فعلاً خللی در برنامه‌های پرسپولیس برای جذب بازیکنان مورد نیاز به وجود نیاورد. با توجه به این‌که طبق قوانین جدید فیفا، هر زمان بدهی‌ها تسویه شود، پنجره نقل‌وانتقالاتی باز می‌شود، شاید باشگاه پرسپولیس، پرداخت طلب برانکو را تا نقل و انتقالات زمستانی عقب بیندازد.

پرداخت مطالبات شفر

میان انبوه مشکلات باشگاه استقلال، آن‌چه در حال حاضر برای باز شدن پنجره نقل و انتقالات این باشگاه در اولویت قرار دارد، پرداخت طلب شفر است. باشگاه استقلال ۱۱۰هزار دلار بدهی ساشا شفر را پرداخت کرده است. حتی ۷۰ درصد از بدهی وینفرد شفر را هم پرداخت کرده بود اما شکایت او بابت ۳۰ درصد باقی مانده، باعث بسته شدن پنجره نقل و انتقالات باشگاه استقلال شد. یک ماه از صدور حکم فیفا مبنی بر بسته شدن پنجره نقل و انتقالات باشگاه استقلال می‌گذرد و هنوز ۶۰۰هزار دلار بدهی وینفرد شفر پرداخت نشده تا این پنجره نقل و انتقالاتی باز شود و استقلال بتواند قرارداد بازیکنان جدید را ثبت کند. خبرهایی از باشگاه استقلال می‌رسد که گویای رسیدن شکایات تازه‎ای است که در این صورت کار باشگاه برای باز کردن پنجره نقل و انتقالات سخت خواهد شد.

شکایت پادوانی از باشگاه استقلال و درخواست دریافت غرامت نقص عضو علاوه بر طلب یک میلیون و ۲۰۰هزار یورویی استراماچونی، بدهی ۲ تا ۳میلیون یورویی را به باشگاه استقلال تحمیل می‌کند که با قیمت روز ارز چیزی حدود ۶۰، ۷۰میلیارد تومان خواهد شد.

استقلال اما برای تسویه حساب این مبلغ تا پایان نقل و انتقالات کار سختی در پیش دارد و مدیران باشگاه هر بار وعده پرداخت این مطالبات را برای هواداران تکرار می‌کنند.

تأیید اساسنامه فدراسیون فوتبال

بلاتکلیفی اساسنامه فدراسیون فوتبال و نرسیدن جواب نهایی فیفا درباره آن، فوتبال ایران را دچار بلاتکلیفی بزرگی کرده است. از اواخر سال گذشته فیفا طی نامه‌ای اعلام کرد تا پیش از اصلاح اساسنامه، انتخابات فدراسیون فوتبال نمی‌تواند برگزار شود. از همان زمان که فیفا الزام اصلاح اساسنامه را مطرح کرده است، فدراسیون فوتبال چندین تغییر مدنظر فیفا را در اساسنامه لحاظ کرده اما هر بار فیفا به موارد تازه‌تری تأکید داشته است. در ابتدا فیفا عضویت وزیر ورزش و معاون او در مجمع فدراسیون فوتبال را متناقض با قوانین فیفا دانسته بود و از استقلال ارکان قضایی و کمیته انتخابات فدراسیون فوتبال ایراد گرفته بود. ایرادهای دیگری هم بود که امید می‌رفت خیلی زود و بعد از یک کارشناسی دقیق برطرف شود. ارسال این پیش‌نویس اما نتوانست تأییدیه فیفا را به همراه داشته باشد و علی‌رغم همه وعده‌های مسئولان فدراسیون، هنوز بعد از بیش از شش ماه، اساسنامه نتوانسته مورد تأیید فیفا قرار بگیرد. فیفا در گام بعدی از عنوان حقوقی فدراسیون فوتبال ایراد گرفته است که این ایراد، اصلاح اساسنامه را وارد فاز پیچیده‌تری کرده است چرا که مجلس شورای اسلامی با تغییر عنوان فدراسیون مخالفت می‌کند و آن را خلاف قانون می‌داند و فدراسیون فوتبال هم مدعی است که باید به نهاد مستقل تبدیل شود. ابهام‌ها در این رابطه هر روز بیشتر و بیشتر می‌شود و وعده‌های مسئولان فدراسیون فوتبال محقق نمی‌شود.

برگزاری انتخابات فدراسیون فوتبال

انتخابات فدراسیون فوتبال که قرار بود در اردیبهشت ماه سال ۹۹ برگزار شود، به دلیل طولانی شدن روند اصلاح اساسنامه، هنوز بلاتکلیف مانده است. حتی پیش از استعفای مهدی تاج و پیش آمدن موضوع اصلاح اساسنامه، گمانه‌زنی‌هایی درباره تلاش هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال برای به تعویق انداختن تاریخ انتخابات و طولانی شدن مدت حضورشان شنیده می‌شد.

نامه فیفا کمک کرد تا این گمانه‌زنی‌ها محقق شود. انتخابات برگزار نشد اما از طرف دیگر با اصلاح کمیته انتخابات و نقش مجمع در برگزاری انتخابات فدراسیون فوتبال در اساسنامه، روند برگزاری انتخابات با تغییراتی اساسی همراه شد. طوری که شاید روند انتخابات آن‌طور که هیأت رئیسه انتظارش را داشت، پیش نرود یا حتی دست برخی افراد برای لابی با اعضای هیأت‌های فوتبال و محدود کردن دایره نامزدهای انتخاباتی بسته شود.

این تغییرات گرچه می‌تواند انتخابات سالم‌تری را به جامعه فوتبال نوید دهد اما نکته این‌جاست که برخی سنگ‌اندازی‌های عجیب، روند تأیید اساسنامه را تاکنون به تعویق انداخته است. آخرین تاریخ اعلام شده برای برگزاری انتخابات فدراسیون فوتبال آبان ماه بوده است اما سؤال اساسی این‌جاست که وقتی هنوز تأییدیه فیفا برای اساسنامه نرسیده است، آیا در دو ماه باقی مانده، فدراسیون موفق می‌شود تأییدیه مجلس و هیأت دولت و مجمع را بگیرد، ثبت‌نام نامزدها را انجام دهد و انتخابات را برگزار کند؟ این تنها چیزی است که می‌تواند فوتبال را از بلاتکلیفی نجات دهد.

حل مشکل اسکوچیچ و صنعت نفت

زمانی که فدراسیون فوتبال برای انتخاب سرمربی تیم ملی فوتبال ایران با دراگان اسکوچیچ وارد مذاکره شد، این سرمربی کروات قراردادش را با باشگاه صنعت نفت آبادان فسخ کرده بود. فسخ اما با این شرط همراه بود که اسکوچیچ بعد از فسخ با صنعت نفت با هیچ تیم ایرانی دیگری وارد مذاکره نشود، وگرنه ملزم به پرداخت غرامت ۱۲۰هزار دلاری به باشگاه آبادانی خواهد بود. بعد از ثبت قرارداد این سرمربی با فدراسیون فوتبال، باشگاه صنعت نفت آبادان از او به فیفا شکایت کرد و برنده پرونده شد. بر اساس حکم فیفا اسکوچیچ محکوم شد که غرامت ۱۲۰هزار دلاری را به باشگاه صنعت نفت بپردازد. خبرهایی اما شنیده می‌شد که او پیش از عقد قرارداد با فدراسیون فوتبال، به توافق رسیده که غرامت صنعت نفت برعهده فدراسیون فوتبال باشد.

فدراسیون فوتبال این خبر را مثل هر خبر دیگر تأیید نکرد اما بارها به این نکته تأکید داشت که ما از سرمربی تیم ملی‌مان حمایت می‌کنیم و اجازه نمی‌دهیم که این موضوع تمرکز او را به هم بزند. فدراسیون اصرار داشت که تلاش می‌کند تا از صنعت نفت برای پرداخت این غرامت مهلت بگیرد. حتی زمزمه‌هایی هم مبنی بر دخالت برخی مدیران عالی‌رتبه برای پادرمیانی و گرفتن رضایت از این باشگاه مطرح شده بود اما باشگاه صنعت نفت آب پاکی را روی دست فدراسیون فوتبال ریخت که از حق خود کوتاه نخواهد آمد. حالا هم که بازی‌های مقدماتی جام جهانی به تعویق افتاده، دیگر دلیلی برای رعایت تمرکز اسکوچیچ وجود ندارد اما هنوز نه فدراسیون فوتبال اقدام به پرداخت غرامت این باشگاه کرده و نه اسکوچیچ.

استعفای بازنشستگان فدراسیون فوتبال

استعفای بازنشستگان فدراسیون فوتبال از قدیمی‌ترین موضوعات فوتبال است که همچنان بلاتکلیف مانده است. از زمانی که علی کفاشیان ریاست فدراسیون فوتبال را برعهده داشت و بارها ریاست او را به خاطر بازنشستگی‌اش مورد نقد قرار می‌دادند تا وقتی که مجلس به طور جدی پی‌گیر اجرای قانون منع به‌کارگیری بازنشستگان شد و تلاش مهدی تاج و اعضای هیأت رئیسه برای دور زدن این قانون ماجرای تازه‌ای در فوتبال درست کرد. تاج به انواع بهانه‌ها برای دور زدن قانون دست زد و اعضای هیأت رئیسه در نهایت موفق شدند با تکیه بر تبصره‌ای که عضویت هیأت رئیسه را شغل نمی‌داند، به فعالیت خود ادامه دهند. فدراسیون فوتبال با کنار گذاشتن چند مدیر مدعی شد که از این قانون پیروی می‌کند. به عنوان مثال محمدرضا ساکت از دبیرکلی کنار رفت و علی کفاشیان استعفای شفاهی داد. فریدون اصفهانیان به خاطر بازنشستگی از ریاست کمیته داوران کنار رفت و چند تغییر این چنینی در فوتبال به وجود آمد. بعد از مدتی که حساسیت حضور بازنشستگان کم شد اما بار دیگر شاهد بازگشت بازنشستگان هستیم. محمدرضا ساکت مدیرعامل باشگاه سپاهان شد، حکم ریاست فریدون اصفهانیان بر کمیته داوران صادر شد و کفاشیان هم برگشت. همچنان قانون منع به‌کارگیری بازنشستگان در فوتبال به طور کامل اجرا نمی‌شود و ابهام‌ها درباره اجرای این قانون ادامه دارد.

به گزارش رسانه ۷، هر چند هنوز از برگزاری ادامه مسابقات انتخابی جام جهانی با ابهام صحبت می‌شود اما بازی‌های سخت پیش روی تیم ملی و شرایط امتیازی ملی‌پوشان کشورمان، اوضاع را چندان مساعد نشان نمی‌دهد. رسول کربکندی پیشکسوت فوتبال ایران حرف‌های زیادی درباره شرایط فعلی، از جمله تیم ملی و باشگاه‌های ذوب‌آهن و سپاهان دارد. او معتقد است کار فدراسیون فوتبال در برخی از تصمیمات مثل جذب بازیکن خارجی اصلاً حرفه‌ای نیست.

از شرایط باشگاه سپاهان و ذوب‌آهن شروع کنیم. تیم‌های اصفهانی فصل گذشته را موفق سپری نکردند، درست است؟
بله همین‌طور است. هر دو تیم علی‌رغم برنامه‌ریزی که کرده بودند، نتوانستند با نتایج خوبی فصل گذشته را به اتمام برسانند. سپاهان با وجود این‌که یک باشگاه کاملاً حرفه‌ای است و امکانات خوبی دارد، مشکلات مالی ندارد. با توجه به این‌که پول بازیکنان به موقع پرداخت می‌شود، ورزشگاه اختصاصی دارد و در بهترین شرایط به مصاف حریفان می‌رود، به هیچ وجه نتوانست انتظارات را برآورده کند و با توجه به سرمایه‌گذاری که شده بود، انتظار قهرمانی وجود داشت که محقق نشد و حتی سهمیه آسیا را هم کسب نکردند. از طرف دیگر ذوب‌آهن هم باشگاه با قدمتی در لیگ برتر است اما این فصل مثل چند سال اخیر شرایط خوبی نداشت و در انتهای جدول با خوش شانسی از سقوط فرار کرد.

الان شرایط دو باشگاه را چطور می‌بینید؟
سپاهان تصمیم گرفته که با نویدکیا به کارش ادامه بدهد. او جوان است و من امیدوارم که موفق شود و مثل خیلی‌ها از بین نرود. همه‌چیز برای موفقیت نویدکیا مهیا است، سپاهان بازیکنان اصلی‌اش را حفظ کرده و ابزار کافی در اختیار سرمربی سپاهان هست اما ذوب‌آهن شرایط متفاوتی دارد. با وجود این‌که این باشگاه هم از سرمربی جوانی استفاده می‌کند اما اوضاع کاملاً متفاوت است. رحمان رضایی رزومه‌ای در لیگ برتر ندارد و ابزار لازم را هم نخواهد داشت.

قیمت‌هایی که برای بازیکنان مطرح می‌شود سرسام‌آور است و اصلاً با شرایط لیگ ایران همخوانی ندارد. در این باره چه نظری دارید؟
کار فدراسیون کاملاً غیرحرفه‌ای بود، چون ممنوعیت جذب بازیکن خارجی همین شرایط را ایجاد می‌کند. ارقامی که مطرح می‌شود به هیچ وجه با کیفیت آن‌ها همخوانی ندارد. آن‌هم در حالی که تمام کسب و کارها تعطیل است، باشگاه‌ها درآمدی ندارند و نمی‌دانم این پول‌ها از کجا پرداخت خواهد شد. خرج کردن از کیسه دیگران که کاری ندارد اما باید دید کجای این فوتبال ایراد دارد که به چنین روزی افتاده است.

در این شرایط به نظر می‌رسد تیم ملی هم کار سختی خواهد داشت؟
صددرصد، کار برای ملی‌پوشان سخت است. هر چند که ما در این دوره بازیکنان جوان و بسیار خوبی داریم. در کنار این جوان‌ها بازیکنان باتجربه‌ای هم داریم که می‌توانند به تیم ملی در این مسیر سخت کمک کنند اما این‌که فدراسیون فوتبال و سرمربی تیم ملی چه برنامه‌ای برای تیم ملی داشته باشند، بسیار مهم است و اگر درست برنامه‌ریزی نشود، کار تیم ملی سخت‌تر هم خواهد شد. متأسفانه تیم ملی تعطیل است و خبری از اردو هم نیست. در حقیقت بعد از بازی با عراق با شاهکار فدراسیون فوتبال، تیم ملی ما تعطیل شده است.

حتماً شما هم معتقدید که بازی‌های آینده تیم ملی هم سخت است.
بازی‌ها فشرده خواهد بود، از یک طرف لیگ قهرمانان آسیا را داریم و از طرف دیگر رقابت‌های تیم ملی. به نظر می‌رسد اگر در گزینش بازیکنان و همچنین مهیا کردن امکانات برای تیم ملی بتوانیم موفق عمل کنیم، می‌توان امیدوار بود که بازی‌های باقی مانده را با موفقیت پشت سر بگذاریم. در غیر این صورت واقعاً فوتبالی که تقریباً دل‌خوشی بسیاری از جوانان این کشور است، به شرایط بسیار بدی گرفتار خواهد شد.

اسکوچیچ در این راه سخت چه کمکی می‌تواند به فوتبال ایران بکند؟
اسکوچیچ فوتبال ایران را به خوبی می‌شناسد و با شناختی که از بازیکنان دارد، می‌تواند در چنین شرایطی بهترین کمک را به فوتبال ما بکند. هرچند من معتقد هستم که انتخاب بازیکنان و کنار هم قرار دادن آن‌ها به درستی، کار سختی است و اگر اسکوچیچ بتواند از پس این موضوع بربیاید، تیم ملی هم می‌تواند به موفقیت برسد.

به گزارش رسانه ۷، ایران‌ورزشی نوشت: طولانی شدن مدت زمان دوری علی دایی از زمین چمن و دنیای مربی‌گری فوتبال، در کنار خبرهایی که از منتفی شدن قرارداد دایی با تراکتور به گوش می‌رسد، یک بار دیگر شائبه محرومیت علی دایی از فعالیت‌های فوتبالی را بر سر زبان‌ها انداخته است.

آخرین خبرها درباره مذاکرات باشگاه تراکتور با او خبر از این داشت که روند مذاکرات به خوبی پیش رفت اما در آستانه عقد قرارداد، ناگهان همه‌چیز منتفی شد. خبر مذاکره با دایی و منتفی شدن آن نه از سوی محمدرضا زنوزی به طور رسمی اعلام شد و نه علی دایی حرفی در این رابطه زد اما گزارش‌ها و خبرهایی که خبرگزاری مهر و سایت ورزش سه در این رابطه منتشر کرده بودند، نشان از این داشت که دایی یکی از گزینه‌های جدی مربی‌گری تراکتور برای لیگ بیستم است. همان‌طور که فصل گذشته هم بعد از جدایی دنیزلی، او انتخاب اول زنوزی برای هدایت این تیم تبریزی بود.

البته که سال‌هاست همه می‌دانند پیشنهاد تیم‌های خارج از تهران، همیشه از سوی دایی رد می‌شوند و او به دلیل مشغله‌های کاری و تجارتش نمی‌تواند برای سرمربی‌گری از تهران خارج شود، با این حال اما منتفی شدن مذاکراتی که گفته می‌شود تا مرحله‌ای به خوبی پیش رفته است، بار دیگر ذهن اهالی فوتبال را به سمت ماجرای حذف عجیب نام علی دایی از بین گزینه‌های هدایت تیم ملی می‌برد.

علی دایی بعد از آن ماجرا اعلام کرد که برای هدایت تیم ملی فوتبال گزینه فدراسیون بوده اما وزارت ورزش با این موضوع مخالفت کرده است. او حتی در پاسخ به تکذیب علی‌نژاد، معاون وزارت ورزش از آقازاده‌ای نام برد که در انتخاب مربیان تیم ملی نقش دارد.

بعد از همان صحبت‌ها و منتفی شدن پیوستن علی دایی به تیم‌هایی که با او مذاکره می‌کردند، مخالفت وزارت ورزش با او جدی‌تر از همیشه مطرح شد و حالا این یک مسأله جدی است که آیا از فعالیت علی دایی در فوتبال و عقد قرارداد مربی‌گری با او ممانعت می‌شود؟ آیا این صحت دارد که باشگاه تراکتور درباره عقد قرارداد با علی دایی از فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش استعلام گرفته و با این استعلام مخالفت شده است؟ دوری دایی از فوتبال هم به پاسخ همین استعلام‌ها مربوط می‌شود؟

پرس‌وجوهای خبرنگار ایران ورزشی از محمدرضا زنوزی، مالک باشگاه تراکتور بی‌نتیجه ماند و زنوزی درباره مذاکراتی که با علی دایی داشت و موانعی که باعث به نتیجه نرسیدن این قرارداد بود، پاسخ‌گو نبود.

ادعاهای مطرح‌شده مبنی بر مخالفت با مربی‌گری علی دایی در لیگ برتر را اما از حراست فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش پی‌گیری کردیم.

رضا نقی‌پور، رئیس حراست فدراسیون فوتبال درباره این‌که آیا تیم‌ها یا باشگاه‌ها برای عقد قرارداد با مربیان خود از او استعلامی می‌گیرند یا نه، می‌گوید: «اصلاً در این رابطه استعلامی از فدراسیون فوتبال گرفته نمی‌شود. من نمی‌دانم این صحبت‌ها از کجا نشأت گرفته است اما این‌که حراست فدراسیون فوتبال با مربی‌گری علی دایی مخالف باشد را تکذیب می‌کنم. می‌دانم که این موضوع از سوی حراست وزارت ورزش هم رد نشده است.»

با این حال اما طی تماسی با حراست وزارت ورزش درباره وضعیت علی دایی برای فعالیت در فوتبال جویا شدیم. آیا ممنوعیتی برای فعالیت دایی وجود دارد؟ یا دستوری مبنی بر دور ماندن او از فوتبال مطرح شده است یا نه؟ جعفر سمیعی، مدیر کل حراست وزارت ورزش و جوانان اما در گفت‌وگو با ایران ورزشی، هر استعلامی درباره مربی‌گری علی دایی از حراست وزارت ورزش را تکذیب کرد: «تا کنون از بنده به عنوان مدیرکل حراست وزارت ورزش درباره آقای علی دایی هیچ استعلامی گرفته نشده است. اگر صحبتی در این رابطه مطرح شده، کذب محض است. آن‌چه که چند ماه پیش هم خود آقای دایی درباره مخالفت وزارت ورزش با انتخاب ایشان به عنوان سرمربی تیم ملی فوتبال اعلام شده بود، کذب محض بود.»

علی دایی گرچه در حال حاضر تصمیمی برای مصاحبه ندارد اما آخرین بار در پاسخ به تکذیب وزارت ورزش درباره مخالفتش با مربی‌گری او در تیم ملی فوتبال گفته بود: «به علی‌نژاد باید بگویم آن آقازاده‌ای را که در انتخابات مربیان تیم ملی دخیل است، هم من به خوبی می‌شناسم، هم شما بهتر او را می‌شناسید و کسانی که راجع به صلاحیت من صحبت می‌کنند را هم من می‌شناسم و هم شما. بگذارید احترام‌ها باقی بماند و اسراری که در دل ما هست، برای همیشه در دل خودمان بماند. من و شما می‌دانیم که قرارداد اسکوچیچ در دفتر چه کسی و با حضور چه کسانی امضا شد.»

او همین‌طور گفته بود: « وقتی صلاحیت فردی مثل من را حراست رد می‌کند و نمی‌خواهند من در تیم ملی باشم، دیگر نمی‌دانم چه بگویم. البته دلایل این رد صلاحیت را خودم می‌دانم. حرف من این نیست که چرا سرمربی نشدم. حرفم این است که سه عضو هیئت‌رئیسه فدراسیون با من حرف زدند و من هم آمادگی کامل برای کمک به تیم ملی را داشتم. شاید اگر با فدراسیون فوتبال صحبت‌های نهایی را هم انجام می‌دادم، به توافق نمی‌رسیدیم، اما این‌که می‌گویند صلاحیتت تأیید نشد، فشار به آدم می‌آورد. نهاد‌هایی که باید صلاحیت من را تأیید کنند، نهاد‌های اطلاعاتی رسمی کشور هستند که از فدراسیون فوتبال می‌خواهم از این نهاد‌ها صلاحیت من را بگیرند.»

اظهارنظری که انتخاب اسکوچیچ را به حاشیه برد و تا امروز همچنان تصور مخالفت با مربی‌گری او را مطرح می‌کند. شاید اسراری که دایی از آن حرف می‌زند بتواند پاسخ این سؤال باشد که چرا علی‌رغم علاقه زیادی که به مربی‌گری دارد، تا این اندازه از فوتبال دور مانده است! آیا باید باور کنیم که موفقیت‌های تجاری دایی و آرامش زندگی بدون فوتبال، او را متقاعد کرده که قید یکی از بزرگ‌ترین علایقش را بزند؟

به گزارش رسانه ۷، بیژن ذوالفقارنسب، رئیس کانون مربیان از جمله افرادی بوده و هست که همواره با انتخاب مربیان خارجی و به‌خصوص انتخاب بدون حساب و کتاب این مربیان مخالف بوده است. او از روزی که ویلموتس پایش به فدراسیون فوتبال کشورمان باز شد یکی از مخالفان این سرمربی خارجی بوده و بارها نسبت به انتخاب این سرمربی انتقاد کرده است. این پیشکسوت فوتبال کشورمان حالا هم که تقریباً انتخاب ویلموتس به یک رسوایی بزرگ تبدیل شده، باز هم با انتقاد از فدراسیون فوتبال درباره این فاجعه حرف‌هایی دارد.

همیشه به انتخاب مربیان خارجی و به‌خصوص ویلموتس انتقاد داشتید، حالا موضع کانون مربیان و شما در این باره چیست؟
کاملاً مشخص است، وقتی فدراسیون فوتبال به حرف هیچ‌کدام از دل‌سوزان فوتبال گوش نمی‌کند و نظرات پیشکسوتان هیچ ارزشی برای فدراسیون ندارد، باید هم منتظر این وقایع باشیم.

بالاخره به نظر شما چه کسانی در این ماجرا مقصر هستند؟
مشخص است چه کسانی اشتباه و چه کسانی کوتاهی کردند و چه کسانی تخصص این کار را نداشتند. همه چیز مشخص است و این مسأله را هم وزارت ورزش، هم سازمان بازرسی و هم مطبوعات می‌دانند. کسی که وارد مذاکره می‌شود ابتدا سابقه آن شخص را در نظر می‌گیرد؛ این شخص در کدام باشگاه‌ها و تیم‌های ملی کار کرده است. اگر این موضوع مثبت بود، باید بعد از آن بروند و ببینند حق و حقوقش چقدر بوده است.

با ویلموتس قراردادی بسته شد که هیچ‌گاه فراموش نخواهد شد و کلاه گشادی سر فدراسیون رفت. من اسم این قرارداد را غیرحرفه‌ای می‌گذارم.

حرف‌ها و گفته‌های فراوانی درباره مبلغ قرارداد ویلموتس همچنان بیان می‌شود.
ویلموتس با ۵۰۰هزار دلار کارش را شروع کرده و در قراردادهای بعدی بالاتر از ۶۰۰تا نگرفته است. از همه مهم‌تر این‌که این سرمربی قبل از اینکه روی نیمکت تیم ملی بنشیند یک سال بیکار بوده است. دست‌هایی پشت پرده است که با این مربی دوتا دو و نیم میلیون یورو قرارداد می‌بندند. مربی که خودش خواهان استعفا بوده، چه اتفاقی رخ می‌دهد که فوتبال ما محکوم می‌شود؟ در ترکیه چه اتفاقاتی رخ داده است؟

حالا باید مبلغی خیلی بالاتر از این‌ها را هم پرداخت بکنیم!
همین‌طور است. وقتی محکوم می‌شویم ۶میلیون و ۱۳۷هزار یورو پرداخت کنیم، مشخص می‌شود که اوضاع در فدراسیون چطور است و چه فسادی در فوتبال وجود دارد.

یعنی همه چیز به فدراسیون برمی‌گردد؟
فقط فدراسیون نیست، متأسفانه کسانی در فوتبال حضور دارند که از فساد در فوتبال منفعت می‌برند و تلاش می‌کنند هر روز فوتبال ما آلوده‌تر شود. خیلی‌ها هستند که تلاش می‌کنند فوتبال را آن‌طور که خودشان دوست دارند پیش ببرند و از این آب گل‌آلود ماهی خودشان را صید کنند. فوتبال به خودی خود فاسد نیست، متأسفانه فساد را به فوتبال تزریق کرده‌اند و می‌کنند.

به‌طور حتم فوتبال‌زدگی یکی از اولین نتایج این قبیل اخبار و فساد در فوتبال خواهد بود، این‌طور نیست؟
همین‌طور است، شما فوتبال دنیا را با ایران مقایسه کنید. در همه جای جهان مردم از فوتبال لذت می‌برند و با آن زندگی ‌کنند اما در ایران اخباری شنیده می‌شود که دردآور است. این اخبار فضای جامعه را به سمتی هدایت کرده که وقتی با مردم در کوچه و خیابان می‌خواهید درباره فوتبال حرف بزنید فساد را وسط می‌کشند. آن‌ها می‌گویند این فساد فوتبال را به ورطه نابودی کشانده است. من مجبورم برای چندمین‌بار بگویم به خدا مشکل فوتبال نیست؛ مشکل آدم‌های داخل آن هستند.

تمام افرادی که در این قرارداد ننگین دست داشتند و باعث چنین اتفاق ننگینی‌ شدند باید محاکمه شوند و ریال به ریال این قرارداد از آن‌ها گرفته شود.

قرارداد ویلموتس را می‌توان در همین فساد ارزیابی کرد؟
شاید این‌طور نباشد، اما باز هم می‌گویم با این مربی بلژیکی قراردادی بسته شد که هیچ‌گاه فراموش نخواهد شد و کلاه گشادی سر فدراسیون رفت. من اسم این قرارداد را غیرحرفه‌ای می‌گذارم؛ قراردادی که منابع مالی ایران را به هدر داد. به‌طور حتم در زمانی که این قرارداد بسته شد، نمایندگان دو طرف پشت میز مذاکره نشسته بودند. گروهی از طرف فدراسیون فوتبال ایران مأموریت داشتند منافع ما را لحاظ کنند و گروه دیگر وظیفه‌شان تأمین منافع طرف بلژیکی بود. امضای این قرارداد تفاوت‌ها را نشان می‌دهد، نمایندگان ویلموتس با آگاهی کامل از قوانین حقوقی و ورزشی قرارداد فوق‌حرفه‌ای به امضا رساندند و از سوی مقابل عده‌ای کر و لال نشسته بودند که اگر در این نشست هم حضور نداشتند، بود و نبودشان فرقی نداشت. تمام افرادی که در این قرارداد ننگین دست داشتند و باعث چنین اتفاق ننگینی‌ شدند باید محاکمه شوند و ریال به ریال این قرارداد از آن‌ها گرفته شود. این اتفاق یک مطالبه عمومی است و نباید کوچک‌ترین کوتاهی در آن صورت گیرد.

شما و کانون مربیان با انتخاب کی‌روش هم مخالف بودید، شاید همین مخالفت‌ها فدراسیون را به بی‌اعتنایی کشانده است.
همان موقع هم حرف ما کاملاً مشخص بود. کی‌روش در یک مقطع زمانی خوب بود اما همه چیز در فوتبال پول نیست. بی‌احترامی‌هایی که کی‌روش به ایرانی‌ها می‌کرد و عدم اعتمادی که به مربیان ایرانی داشت بسیار بدتر از ضرری بود که امروز به فوتبال ایران وارد شده است. به‌صورت کلی من و امثال من مخالف به هدر رفتن آبرو و مال این کشور هستیم. اتفاقاً فدراسیونی که به برخی مفاد قرارداد کی‌روش انتقاد داشت، در قرارداد با ویلموتس به بدترین شکل عمل کرد که نتیجه آن خیلی سریع‌تر از نتایج بد کی‌روش برای فوتبال کشورمان مشخص شد.

در هر حال فکر می‌کنید پایان این ماجرا چه خواهد شد؟
مشخص نیست و به نظرم بدترین کار این است که از کنار این ماجرا هم مثل بقیه قضایا با بی‌تفاوتی بگذریم و به‌خاطر پست و مقام چندروزه حرفی نزنیم و یا مسئولان در شناسایی و مجازات افرادی که در این کار دخیل بودند، کوتاهی کنند. به هر حال برای یک‌بار هم شده باید کاری کنند افرادی که تخصص لازم را ندارند در آن مسئولیت قرار نگیرند و اگر این کار را کردند تاوان آن را پس بدهند.

بالاخره نگفتید کانون مربیان چه واکنشی به این موضوع دارد؟
مشخص است ما دل‌سوزان و پیشکسوتان فوتبال هستیم و به‌طور حتم بیشتر از خیلی از افراد مدعی، ناراحت این موضوع هستیم و انتظار داریم تمام ابعاد این قضیه به‌طور کامل مشخص و برای مردم شفاف بیان شود.

به گزارش رسانه ۷، تقارن خبر دستگیری یکی از کارمندان سازمان لیگ با اعلام حکم پرونده شکایت مارک ویلموتس، از چند جنبه قابل بحث و بررسی است. خبری که برای نخستین بار از سوی ایران‌ورزشی در فضای مجازی منتشر شد و حالا سازمان لیگ طی اطلاعیه‌ای درباره این دستگیری نوشته است: «درخصوص خبر دستگیری یک نفر از کارکنان سازمان لیگ موضوع مربوط به آذر ماه سال ۱۳۹۸است که کشف این موضوع توسط سازمان لیگ انجام شده و در تاریخ ۱۳۹۸/۱۰/۲ گزارش سازمان لیگ درخصوص موضوع تخلف به حراست فدراسیون فوتبال جهت پیگیری‌های حقوقی و قضایی اعلام گردیده و موضوع تخلف و دستگیری فرد مذکور هیچ‌گونه ارتباطی به موضوعات فوتبالی ندارد و سازمان لیگ فوتبال ایران به عنوان شاکی پی‌گیر پرونده نزد مقام محترم قضایی می‌باشد.»

ماجرا از این قرار است که آقای «ش»، کارمند بخش مالی فدراسیون فوتبال که بسیاری از پرداختی‌های سازمان لیگ به داوران و واریز جرایم کمیته انضباطی از کانال او انجام می‌شده، طی بازه زمانی طولانی‌‌مدتی، به اندازه چندین میلیارد تومان از حساب‌های فدراسیون فوتبال به جیب زده است. برداشت او از مبالغی که زیر دستش بوده و دستکاری سندهای مالی به گونه‌ای بوده که در طول این مدت، هیچ‌یک از مسئولان فدراسیون فوتبال متوجه اتفاقی که در بخش مالی سازمان لیگ رخ می‌داده نشده‌اند تا او هم با خیال راحت توشه‌اش را از مال داوران و سایر اعضای فوتبالی پر کند که درآمد ناچیزی از این فوتبال دارند.

بعد از مدتی براساس گزارش‌هایی که به دست حیدر بهاروند درباره این کارمند فدراسیون فوتبال می‌رسد، رئیس سازمان لیگ این تخلف را گزارش می‌دهد و این کارمند بعد از تشکیل پرونده در مراجع قضایی و رسیدگی‌هایی که در این زمینه انجام شده است، بعد از گذشت ماه‌ها از بررسی‌های صورت گرفته روی پرونده، بالاخره دستگیر می‌شود.

گرچه تشکیل پرونده برای این کارمند متخلف به ماه‌های آخر سال ۹۸ برمی‌گردد اما دستگیری او تنها چند هفته بعد از دستگیری مدیران میانی پرسپولیس و سیل مبارزه با فساد در فوتبال، نشان از این دارد که رسیدگی به تخلفات و فساد مدیران در هر رده‌ای از ورزش و فوتبال همچنان ادامه دارد. سؤال مهم‌تر اما این است که آیا رسیدگی نهادهای نظارتی به این تخلفات درباره موارد مهم‌تر و بزرگتری مثل پرونده قرارداد مارک ویلموتس هم ورود خواهند کرد و درباره غرامتی که به واسطه ضعف این قرارداد شامل حال فوتبال ایران شده است، از مسببان سؤال می‌کنند؟

تقارن خبر دستگیری این کارمند سازمان لیگ با اعلام حکم مارک ویلموتس، اتفاقاً این توقع را به وجود می‌آورد که نهادهای نظارتی و مسئولان بالادستی، درباره مقصران عقد قراردادی که چنین غرامتی برای فوتبال ایران به بار می‌آورد، حساس‌تر باشند و خیلی زودتر برای رسیدگی به آن اقدام کنند.

بدون شک منظور از این مقایسه کوچک دانستن جرم این کارمند نیست که جرم‌هایی از این دست در هر ابعادی باید مورد بررسی و رسیدگی قرار بگیرد اما از آن‌جا که تفاوت بین زیانی که این دو به فوتبال وارد کرده‌اند، بیش از ۱۰۰میلیارد تومان است و از این حیث می‌توان انتظار داشت که وقتی نهادهای نظارتی این کارمند را بعد از بررسی‌های قضایی دستگیر می‌کنند، درباره کسانی که زیانی بالای ۸میلیون یورو به فوتبال تحمیل می‌کنند، تصمیم‌های جدی‌تری بگیرند.