برچسب: فساد در فوتبال

به گزارش رسانه ۷، یک شخص معلوم الحال که سمتی در باشگاه مطرح و پرهوادار لیگ برتری نداشت اما در نقل و انتقالات این باشگاه فعالیت مجازی گسترده و مخرب با اهداف حاص داشت، دستگیر شد.

این شخص که در کنار مدیرعامل باشگاه حضوری پررنگ و حتی در جلسات عقد و تمدید قرارداد بازیکنان هم دیده می شد، با فعالیت های غیر قانونی خود باعث اخلال در امور باشگاه شده و به همین دلیل شب گذشته توسط یک نهاد نظارتی بازداشت شد. البته، نوع ارتباط این شخص و مدیرعامل باشگاه شائبه هایی را نیز در پی داشته است.

گفته می شود در خصوص این باشگاه لیگ برتری و افراد مرتبط با آن تحقیقات دیگری صورت گرفته که امکان دارد به بازداشت یا برخوردهای دیگری منتهی شود.

به گزارش رسانه ۷، ممنوعیت ورود بازیکن و مربی خارجی در کنار افزایش شدید قیمت ارز سبب شده تا شاهد افزایشی بی رویه در قیمت بازیکنان فوتبال باشیم. این موضوعی است که سعید آذری به شدت به آن انتقاد دارد و این افزایش قیمت را درست نمی‌داند.

در ادامه حرف‌های سعید آذری که به تندی در مورد رفتار مدیران برنامه‌ها، مدیران باشگاه‌ها و سایر ارکان یک انتقال نوشته شده را می‌خوانید.

«با اینکه همیشه اعتقاد دارم و خواهم داشت که فوتبالیست باید حق و حقوقش را بگیرد و در توانمندی فنی و سرمایه گذاری در بازار اقتصادی بر روی فروشش تمرکز داشت، ولی امروز سوالی ذهنم را شدیدا در گیر کرده است، سوالی از همکارانم به ویژه آن‌هایی که سال گذشته برای اولین بار وارد لیگ برتر شده اند.

سوالم از مدیران باشگاه‌ها و همکارانم این است.

آیا بازیکنی که سال گذشته در لیگ کرونایی لعنتی در حدود یک میلیارد دستمزد دریافت کرده چه پیشرفت شگرف فنی و تکنیکی پیدا کرده که باید امسال مطالبه ۳ میلیاردی و رقم‌های سر سام آور دیگری داشته باشد، آیا همین بازیکن را میتوان ۵۰۰۰۰ هزار دلار در مارکت بین االمللی فروخت؟ آنهم در فوتبال در حال تعلیق مریض گونه ما.

اگر مطالعه ندارید، اگر روش‌های ارزش گذاری استاندارد را نمی‌دانید، اگر از روش‌های قیمت گذاری علمی اطلاعاتی ندارید، حداقل مشورت کنید، یا شاید پای خودتان زیر کرسی است؟

کار جایی بدتر و وخیم‌تر میشود که برخی مدیران بدون تخصص، رانتی که با هزاران ترفند به مدیریت یک باشگاه رسیده اند در خواب خرگوشی هستند و گرگ‌های نقل و انتقالات و واسطه‌های فرصت طلب بازیکنان تحت قرار دادشان را یک به یک به یغما میبرند و از قبل این تاراج درصد‌های میلیاردی به جیب مبارک میزنند و آنان در کمال وقاحت فقط مسایل غیر تخصصی و سراسر نقض تحویل میدهند. آیا وقت آن نرسیده که کسانی که شما را گمارده اند به جای از بین بردن خدمات گذشتگان و ارائه گزارش‌های شرم آور و سراسر کذب و پرونده سازی برای خدمت گزاران فوتبال به این حقیقت پی ببرند که شما این کاره و متخصص نیستید و صرفا بله قربان گو‌های میز پرست هستید.

هواداران عزیز‌تر از جانم در تمام باشگاه‌ها به هوش باشید، بازار مکاره‌ای که به راه افتاده صرفا پر کننده جیب واسطه‌های فرصت طلب بازیکن دزد است و باز هم شما می‌مانید و یک دنیا احساس پاک که نهایتا جریحه دار میشود به علت سود جویی آن‌ها در پایان.

همکار عزیزی که هنوز الفبای مدیریت یک باشگاه را نمی‌دانی به دنبال چه هستی در این آشفته بازار ملتهب حاصل دست واسطه؟

میخواهی به کجا برسی، در شهر تو ببین فقر چه می‌کند، سری بزن به کوچه فقرا، پس کوچه‌های شهرت پر از افرادی که در پی نان شب هستند برای خانواده، یا کلیه فروشی می‌کنند برای ارتزاق آنان.

وای بر همه ما، وای بر ما که آب در آسیاب واسطه، دلال و هزار فریبگر دیگر می‌ریزیم تا از نمد نقل و انتقال کلاهی برای خود بدوزیم؛ و تو ‌ای همکار ساده لوح تازه از راه رسیده جلوی تاراج سرمایه را بگیر، گرگ‌های بی انصاف سخت در کمین هستند برای قلع و قمع.»

رسانه ۷/ مجیدابونوری؛ فاجعه ویلموتس وجود دارد! هنوز هم وجود دارد! در حافظه‌ همه ما وجود دارد. من آن را از یاد نخواهم برد. شما هم آن را از یاد نخواهید برد! ای کاش می‌توانستیم باور کنیم که فاجعه ویلموتس «دروغ» است! اماچطور‌ می‌توانیم اطمینان پیدا کنیم که داغ ویلموتس یک شایعه بزرگ است؟ عجز و درماندگی مان نشان می‌دهد این «شعبده بازی» فراموش ناشدنی است. این آشفتگی روانی که ذهنمان را اشغال کرده، یکی از ترکش‌های اصلی این فاجعه قلمداد‌ می‌شود.

چه پاسخی برای نجات دردمان کفایت می‌کند؟ خوشبختانه این مشکل درمان شدنی است، اما شما هیچگاه به فکر درمان خودتان نبوده اید. چون خودتان نخواستید!
و این طور که معلوم است شما هنوز آمادگی تغییر را ندارید! خوب‌ می‌دانم که همین الان هم به فکر معالجه و درمان خودتان نیستید!

چه بخواهیم، چه نخواهیم، حکم‌هایی که تا به امروز شما -منظور همه‌ کسانی است، که ورزش و فوتبالمان را به سراشیبی سقوط کشاندند- پاراف کرده اید، به منزله، امضای ورقه‌ ناامیدی ورزش و فوتبالمان بوده است!
شما حتی بابت افتضاح مدیریتی تان «تعجب» هم نمی‌کنید! شما جرم تان «فکری» است و این بیماری خطرناکی است!  فاجعه ویلموتس از آن درد‌هایی نیست که به همان سرعتی که آمده فروکش کند و ساکت شود. یادتان نرود؛ فاجعه ویلموتس با تصمیم «شما» رقم خورد!

به گزارش رسانه ۷، مارک ویلموتس که پس از رفتن از ایران به‌خاطر قرارداد عجیبی که با فدراسیون فوتبال بسته بود، توانست غرامت سنگینی برای ورزش ما بتراشد. حالا کاربران شبکه‌های اجتماعی با طراحی عکسی، گران‌ترین درخت ایران را آگهی کردند!

این درخت در واقع همان رسم فدراسیون فوتبال بود که هر مربی جدید می‌بایست اقدام به کاشت یک نهال در کمپ فدراسیون فوتبال ایران می‌کرد. اما حالا بهار رفت و در آستانه خزان قرار گرفته‌ایم، خزان مدیریت در ورزش کشورمان.

سید ناصر موسوی لارگانی نماینده فلاورجان و عضو هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی، درباره خسارتی که قرارداد مارک ویلموتس برای فوتبال ایران داشته است، اظهار داشت: فرد یا افرادی که در قرارداد ویلموتس دخالت و نقش داشته‌اند باید کل پول را از جیب خودشان پرداخت کنند.

وی افزود: ۶ میلیون و دویست هزار یورو خسارت، بعلاوه ۲ میلیون یورو اصل قرارداد است و ما نمی‌توانیم این موضوع را نادیده بگیریم. مجلس در این داستان نظاره‌گر نخواهد بود و اجازه نمی‌دهد صد‌ها میلیارد تومان خسارت از بیت المال پرداخت شود.

به گزارش رسانه ۷، غلامحسین پیروانی، پیشکسوت فوتبال ایران اظهار داشت: ورود نهادهای نظارتی و قضایی به اتفاقات ورزش و مبارزه‌ای که گفته می‌شود با فساد آغاز شده است را به فال نیک می‌گیرم اما معتقدم ای کاش وزارت ورزش و فدراسیون‌ها – به خصوص فدراسیون فوتبال – خودشان مانع از رسیدن روزی می شدند که نهادهای دیگر مجبور به ورود به این عرصه شوند؛ یعنی باید خود آنها با فساد مبارزه می‌کردند و اجازه نمی‌دادند آب از سر ورزش بگذرد. با این حال به قول شاعر: «خدا بر تو مدارا کند، چونکه از حد بگذرد رسوا کند.» در این سال‌ها انواع و اقسام کج روی‌ها را در ورزش دیده‌ایم.

وی ادامه داد: این همه مربی در لیگ برتر فوتبال جابجا می شوند. این همه مدیر در باشگاهها جابجا می شوند. خب اینها همه پشت پرده‌هایی دارد که فساد در آنها موج می‌زند. با ورود نهادهای قضایی موافقم و معتقدم باید تا آخر خط این مسیر را بروند. من هم شنیده‌ام برخی افراد بازداشت شده‌اند؛ خواسته همه مردم است و امیدوارم نیمه کاره ‌رها نشود.

به گزارش رسانه ۷، روزنامه ایران نوشت: آن‌چه قطعاً در خبرها درباره بازداشت دو مدیر پرسپولیسی خوانده‌اید، این است که رضا یلوه به عنوان معاون اقتصادی و مهدی خواجه‌وند، معاون حقوقی باشگاه پرسپولیس صبح روز سه‌شنبه بازداشت شده‌اند. علت این بازداشت هم مربوط می‌شود به ورود نهادهای نظارتی به قراردادی که باشگاه پرسپولیس با کارگزار خود امضا کرده است.

البته که دیروز (چهارشنبه) خبرهایی درباره آزاد شدن خواجه‌وند به قید وثیقه هم منتشر شد و باشگاه پرسپولیس به هر طریقی سعی در تکذیب بازداشت این دو نفر داشت اما بعد از گذشت دو روز بازداشت این دو مدیر پرسپولیسی و ارتباط آن با قراردادی که بین باشگاه پرسپولیس و شرکت آتیه داده‌پرداز به عنوان کارگزار باشگاه منعقد شده بود، غیرقابل انکار است.

آن‌چه توضیح شفافی درباره‌اش داده نشده این است که چه اتفاقی در جریان همکاری باشگاه پرسپولیس و کارگزارش رخ داده که حالا نهادهای نظارتی با دستگیری این دو مدیر، جامعه فوتبال را شوکه کرده‌اند.

برای آن‌ها که ماجراهای شرکت آتیه داده‌پرداز را دنبال می‌کنند، رضا یلوه و ابهاماتی که درباره‌اش مطرح می‌شد، موضوع غریبی نیست. نحوه نزدیک شدن او به باشگاه و انتخابش به عنوان معاون اقتصادی باشگاه از سوی محمدحسن‌ انصاری‌فرد، آن هم با وجود اطلاع از ارتباط یلوه با حسین هدایتی، ابهام بزرگی بود که مدیران باشگاه به آن تن داده بودند. ماجرا به قدری واضح بود که حتی شائبه‌هایی درباره نظارت هدایتی بر اتفاقات باشگاه پرسپولیس از طریق رضا یلوه هم مطرح بود. پست حساس و کلیدی معاونت اقتصادی باشگاهی چون پرسپولیس به راحتی در دست کسی بود که همه از ارتباطش با شخصی اطلاع داشتند که هم‌اکنون به دلیل اتهام «اخلال در نظام اقتصادی کشور» در زندان به سر می‌برد!

حالا حساب کنید قرارداد یک‌طرفه و پر حرف و حدیث باشگاه پرسپولیس با کارگزارش که بارها و بارها از زیان‌ده بودن آن برای باشگاه پرسپولیس گفته شده بود، زیر نظر همین معاون اقتصادی و معاون حقوقی باشگاه منعقد شد. با این توضیحات باید گفت تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.

دستگیری معاونان باشگاه پرسپولیس، گرچه اقدامی عملی در جهت مبارزه با فساد است و شروع داستانی است که از مدت‌ها پیش انتظارش را داشتیم اما سؤال اساسی این‌جاست که آیا پرونده گسترده‌ای که به فساد اقتصادی در قرارداد باشگاه پرسپولیس و کارگزارش منجر شده، قرار است با دستگیری همین دو مدیر بسته شود؟ چه کسی است که نداند پیش از اتهام و تقصیری که به این دو نفر به‌حق وارد می‌شود، باید از مدیران بالارتبه‌تر پرسید که چرا و چگونه زمینه حضور آن‌ها در مناصب مهم باشگاهی چون پرسپولیس را فراهم کرده‌اند!

در این ماجرا کسی از محمدحسین انصاری‌فرد هم سؤال می‌کند که بر چه اساسی رضا یلوه را به عنوان معاون اقتصادی باشگاه انتخاب کرده است؟ یا کسی از رسول‌پناه می‌پرسد چرا علی‌رغم همه شکست‌های باشگاه پرسپولیس در پرونده‌های حقوقی باز هم اصرار به حفظ خواجه‌وند داشته است؟ بگذریم از این‌که بعد از سؤال از این مدیران، باز هم باید به سراغ مدیران بالارتبه‌تر هم رفت و سؤال‌های جدی‌تری از آن‌ها پرسید!

شاید مهم‌تر از دستگیری این دو مدیر، اتفاقی است که قرار است در آینده در راستای مبارزه با این قبیل فسادها رخ دهد و این سؤال اساسی که آیا دستگیری مدیران میانی، همان راهکاری است که علاج درد فساد نهفته در فوتبال و ورزش خواهد بود؟ بعد از یلوه و خواجه‌وند، کدام مدیران باید منتظر پاسخ‌گویی به نهادهای نظارتی باشند؟