دسته‌ها
اس ام اس مناسبتي تقویم تاریخ

خلاصه ای از زندگی پر برکت حضرت امام محمد باقر

 

شهادت امام محمد باقر,سالروز شهادت امام محمد باقر،امام باقر علیه السلام٬ تولد حضرت باقر٬ حضرت امام محمد باقر٬ خلاصه ای از زندگی پر برکت حضرت امام محمد باقر٬ دوران امامت امام محمد باقر٬ دوران امامت امام محمد باقر (ع)٬ زندگینامه امام محمد باقر(ع)٬ سالروز شهادت امام محمد باقر٬ سایت اسکیمو٬ شهادت امام محمد باقر٬ مجله سرگرمی اسکیمو٬ هفتم ماه ذی الحجه

سالروز شهادت امام محمد باقر ( علیه السلام )
هفتم ماه ذی الحجه مصادف است با سالروز شهادت پنجمین اختر تابناک آسمان ولایت حضرت امام محمد باقر (( علیه السلام )) ، شهادت این بزرگوار را به تمامی ارادتمندان خاندان اهل بیت عصمت و طهارت تسلیت می گوییم .
امام باقر علیه السلام :
«إِنَّما یُداقُّ اللّهُ الْعِبادَ فِى الْحِسابِ یَوْمَ الْقِیمَهِ عَلى قَدْرِ ما آتاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ فِى الدُّنْیا.»:
خداوند در روز قیامت در حساب بندگانش، به اندازه عقلى که در دنیا به آنها داده است، دقّت و باریک بینى مى کند.
 خلاصه ای از زندگی  پر برکت حضرت امام محمد باقر ( ع )
نام مبارک امام پنجم محمد بود . لقب آن حضرت باقر یا باقرالعلوم است ،بدین جهت که : دریای دانش را شکافت و اسرار علوم را آشکارا ساخت . القاب دیگری مانند شاکر و صابر و هادی نیز برای آن حضرت ذکر کرده اند که هریک باز گوینده صفتی از صفات آن امام بزرگوار بوده است .
کنیه امام ” ابوجعفر ” بود . مادرش فاطمه دختر امام حسن مجتبی ( ع ) است . بنابراین نسبت آن حضرت از طرف مادر به سبط اکبر حضرت امام حسن ( ع ) و از سوی پدر به امام حسین ( ع ) می رسید . پدرش حضرت سیدالساجدین ، امام زین العابدین ، علی بن الحسین ( ع ) است .
تولد حضرت باقر ( ع ) در روز جمعه سوم ماه صفر سال ۵۷هجری در مدینه اتفاق افتاد . در واقعه جانگداز کربلا همراه پدر و در کنار جدش حضرت سید الشهداء کودکی بود که به چهارمین بهار زندگیش نزدیک می شد .
دوران امامت امام محمد باقر ( ع ) از سال ۹۵هجری که سال درگذشت امام زین العابدین ( ع ) است آغاز شد و تا سال ۱۱۴ه . یعنی مدت ۱۹سال و چند ماه ادامه داشته است .

در دوره امامت امام محمد باقر ( ع ) و فرزندش امام جعفر صادق ( ع ) مسائلی مانند انقراض امویان و بر سر کار آمدن عباسیان و پیدا شدن مشاجرات سیاسی و ظهور سرداران و مدعیانی مانند ابوسلمه خلال و ابومسلم خراسانی و دیگران مطرح است ، ترجمه کتابهای فلسفی و مجادلات کلامی در این دوره پیش می آید ، و عده ای از مشایخ صوفیه و زاهدان و قلندران وابسته به دستگاه خلافت پیدا می شوند . قاضیها و متکلمانی به دلخواه مقامات رسمی و صاحب قدرتان پدید می آیند و فقه و قضاء و عقاید و کلام و اخلاق را – بر طبق مصالح مراکز قدرت خلافت شرح و تفسیر می نماید ، و تعلیمات قرآنی – به ویژه مسأله امامت و ولایت را ، که پس از واقعه عاشورا و حماسه کربلا ، افکار بسیاری از حق طلبان را به حقانیت آل علی ( ع ) متوجه کرده بود ، و پرده از چهره زشت ستمکاران اموی و دین به دنیا فروشان برگرفته بود ، به انحراف می کشاندند و احادیث نبوی را در بوته فراموشی قرار می دادند . برخی نیز احادیثی به نفع دستگاه حاکم جعل کرده و یا مشغول جعل بودند و یا آنها را به سود ستمکاران غاصب خلافت دگرگون می نمودند .
اینها عواملی بود بسیار خطرناک که باید حافظان و نگهبانان دین در برابر آنها بایستند . بدین جهت امام محمد باقر ( ع ) و پس از وی امام جعفر صادق ( ع ) از موقعیت مساعد روزگار سیاسی ، برای نشر تعلیمات اصیل اسلامی و معارف حقه بهره جستند ، و دانشگاه تشیع و علوم اسلامی را پایه ریزی نمودند.

زیرا این امامان بزرگوار و بعد شاگردانشان وارثان و نگهبانان حقیقی تعلیمات پیامبر ( ص ) و ناموس و قانون عدالت بودند ، و می بایست به تربیت شاگردانی عالم و عامل و یارانی شایسته و فداکار دست یازند ، و فقه آل محمد ( ص ) را جمع و تدوین و تدریس کنند . به همین جهت محضر امام باقر ( ع ) مرکز علماء و دانشمندان و راویان حدیث و خطیبان و شاعران بنام بود . در مکتب تربیتی امام باقر ( ع ) علم و فضیلت به مردم آموخته می شد .
امام باقر ( ع ) دارای خصال ستوده و مؤدب به آداب اسلامی بود . سیرت و صورتش ستوده بود . پیوسته لباس تمیز و نو می پوشید . در کمال وقار و شکوه حرکت می فرمود .
از آن حضرت می پرسیدند : جدت لباس کهنه و کم ارزش می پوشید ، تو چرا لباس فاخر بر تن می کنی ؟ پاسخ می داد : مقتضای تقوای جدم و فرمانداری آن روز ، که محرومان و فقرا و تهیدستان زیاد بودند ، چنان بود . من اگر آن لباس بپوشم در این انقلاب افکار ، نمی توانم تعظیم شعائر دین کنم .
امام پنجم ( ع ) بسیار گشاده رو و با مؤمنان و دوستان خوش برخورد بود .
با همه اصحاب مصافحه می کرد و دیگران را نیز بدین کار تشویق می فرمود . در ضمن سخنانش می فرمود : مصافحه کردن کدورتهای درونی را از بین می برد و گناهان دو طرف – همچون برگ درختان در فصل خزان – می ریزد . امام باقر ( ع ) در صدقات و بخشش و آداب اسلامی مانند دستگیری از نیازمندان و تشییع جنازه مؤمنین و عیادت از بیماران و رعایت ادب و آداب و سنن دینی ، کمال مواظبت را داشت .
می خواست سنتهای جدش رسول الله ( ص ) را عملا در بین مردم زنده کند و مکارم اخلاقی را به مردم تعلیم نماید . در روزهای گرم برای رسیدگی به مزارع و نخلستانها بیرون می رفت ، و با کارگران و کشاورزان بیل می زد و زمین را برای کشت آماده می ساخت . آنچه از محصول کشاورزی – که با عرق جبین و کد یمین – به دست می آورد در راه خدا انفاق می فرمود .
بامداد که برای ادای نماز به مسجد جدش رسول الله ( ص ) می رفت ، پس از گزاردن فریضه ، مردم گرداگردش جمع می شدند و از انوار دانش و فضیلت او بهره مند می گشتند .
مدت بیست سال معاویه در شام و کارگزارانش در مرزهای دیگر اسلامی در واژگون جلوه دادن حقایق اسلامی – با زور و زر و تزویر و اجیر کردن عالمان خود فروخته – کوشش بسیار کردند .

 

ناچار حضرت سجاد ( ع ) و فرزند ارجمندش امام محمد باقر ( ع ) پس از واقعه جانگداز کربلا و ستمهای بی سابقه آل ابوسفیان ، که مردم به حقانیت اهل بیت عصمت ( ع ) توجه کردند ، در اصلاح عقاید مردم به ویژه در مسأله امامت و رهبری ، که تنها شایسته امام معصوم است ، سعی بلیغ کردند و معارف حقه اسلامی را – در جهات مختلف – به مردم تعلیم دادند تا کار نشر فقه و احکام اسلام به جایی رسید که فرزند گرامی آن امام ، حضرت امام جعفر صادق ( ع ) دانشگاهی با چهار هزار شاگرد پایه گذاری نمود ، و احادیث و تعلیمات اسلامی را در اکناف و اطراف جهان آن روز اسلام انتشار داد . امام سجاد ( ع ) با زبان دعا و مناجات و یادآوری از مظالم اموی و امر به معروف و نهی از منکر و امام باقر ( ع ) با تشکیل حلقه های درس ، زمینه این امر مهم را فراهم نمود و مسائل لازم دینی را برای مردم روشن فرمود . رسول اکرم اسلام ( ص ) در پرتو چشم واقع بین و با روشن بینی وحی الهی وظایفی را که فرزندان و اهل بیت گرامی اش در آینده انجام خواهند داد و نقشی را که در شناخت و شناساندن معارف حقه به عهده خواهند داشت ، ضمن احادیثی که از آن حضرت روایت شده ، تعیین فرموده است .

 

چنان که در این حدیث آمده است :
روزی جابر بن عبدالله انصاری که در آخر عمر دو چشم جهان بینش تاریک شده بود به محضر حضرت سجاد ( ع ) شرفیاب شد . صدای کودکی را شنید ، پرسید کیستی ؟ گفت من محمد بن علی بن الحسینم ، جابر گفت : نزدیک بیا ، سپس دست او را گرفت و بوسید و عرض کرد : روزی خدمت جدت رسول خدا ( ص ) بودم . فرمود : شاید زنده بمانی و محمد بن علی بن الحسین که یکی از اولاد من است ملاقات کنی . سلام من را به او برسان و بگو : خدا به تو نور حکمت دهد . علم و دین را نشر بده . امام پنجم هم به امر جدش قیام کرد و در تمام مدت عمر به نشر علم و معارف دینی و تعلیم حقایق قرآنی و احادیث نبوی ( ص ) پرداخت .
نام نامی آن حضرت با دهها و صدها حدیث و روایت و کلمات قصار و اندرزهایی همراه است ، که به ویژه در ۱۹سال امامت برای ارشاد مستعدان و دانش اندوزان و شاگردان شایسته خود بیان فرموده است . بنا به روایاتی که نقل شده است ، در هیچ مکتب و محضری دانشمندان خاضعتر و خاشعتر از محضر محمد بن علی ( ع ) نبوده اند .
در زمان امیرالمؤمنین علی ( ع ) گوئیا ، مقام علم و ارزش دانش هنوز – چنان که باید – بر مردم روشن نبود ، گویا مسلمانان هنوز قدم از تنگنای حیات مادی بیرون ننهاده و از زلال دانش علوی جامی ننوشیده بودند ، و در کنار دریای بیکران وجود علی ( ع ) تشنه لب بودند و جز عده ای معدود قدر چونان گوهری را نمی دانستند . بی جهت نبود که مولای متقیان بارها می فرمود : سلونی قبل از تفقدونی “پیش از آنکه من را از دست بدهید از من بپرسید . ” و بارها می گفت : من به راههای آسمان از راههای زمین آشناترم .

 

ولی کو آن گوهرشناسی که قدر گوهر وجود علی را بداند ؟ اما به تدریج ، به ویژه در زمان امام محمد باقر ( ع ) مردم کم کم لذت علوم اهل بیت و معارف اسلامی را درک می کردند ، و مانند تشنه لبی که سالها از لذات آب گوارا محروم مانده و یا قدر آن را ندانسته باشد ، زلال گوارای دانش امام باقر ( ع ) را دریافتند و تسلیم مقام علمی امام ( ع ) شدند ، و به قول یکی از مورخان : ” مسلمانان در این هنگام از میدان جنگ و لشکر کشی متوجه فتح دروازه های علم و فرهنگ شدند ” . امام باقر ( ع ) نیز چون زمینه قیام بالسیف ( قیام مسلحانه ) در آن زمان – به علت خفقان فراوان و کمبود حماسه آفرینان – فراهم نبود ، از این رو ، نشر معارف اسلام و فعالیت علمی را و هم مبارزه عقیدتی و معنوی با سازمان حکومت اموی را ، از این طریق مناسب تر می دید ، و چون حقوق اسلام هنوز یک دوره کامل و مفصل تدریس نشده بود ، به فعالیتهای ثمر بخش علمی در این زمینه پرداخت . اما بدین خاطر که نفس شخصیت امام و سیر تعلیمات او – در ابعاد و مرزهای مختلف – بر ضرر حکومت بود ، مورد اذیت و ایذاء دستگاه قرار می گرفت .
دستگاه خلافت آنجا که پای مصالح حکومتی پیش می آمد و احساس می کردند امام ( ع ) نقاب از چهره ظالمانه دستگاه برمی گیرد و خط صحیح را در شناخت ” امام معصوم ( ع ) ” و امامت که دنباله خط ” رسالت ” و بالاخره ” حکومت الله ” است تعلیم می دهد ، تکان می خوردند و دست به ایذاء و آزار و شکنجه امام ( ع ) می زدند و گاه به زجر و حبس و تبعید …
برای شناخت این امر ، به بیان این واقعه که در تاریخ یاد شده است می پردازیم :
” در یکی از سالها که هشام بن عبدالملک ، خلیفه اموی ، به حج می آید ، جعفر بن محمد ، امام صادق ، در خدمت پدر خود ، امام محمد باقر ، نیز به حج می رفتند .

 

روزی در مکه ، حضرت صادق ، در مجمع عمومی سخنرانی می کند و در آن سخنرانی تأکید بر سر مسأله پیشوایی و امامت و اینکه پیشوایان بر حق و خلیفه های خدا در زمین ایشانند نه دیگران ، و اینکه سعادت اجتماعی و رستگاری در پیروی از ایشان است و بیعت با ایشان و … نه دیگران . این سخنان که در بحبوحه قدرت هشام گفته می شود ، آن هم در مکه در موسم حج ، طنینی بزرگ می یابد و به گوش هشام می رسد. هشام در مکه جرأت نمی کند و به مصلحت خود نمی بیند که متعرض آنان شود . اما چون به دمشق می رسد ، مأمور به مدینه می فرستد و از فرماندار مدینه می خواهد که امام باقر ( ع ) و فرزندش را به دمشق روانه کند، و چنین می شود .
در محفلی که هشام برای توهین به امام ترتیب داده بود بر سر مقام رهبری و خلافت اسلامی با امام باقر ( ع ) سخن می گوید . امام باقر درباره رهبری رهبران بر حق و چگونگی اداره اجتماع اسلامی و اینکه رهبر یک اجتماع اسلامی باید چگونه باشد ، سخن می گوید.

 

اینها همه هشام را – که فاقد آن صفات بوده است و غاصب آن مقام – بیش از پیش ناراحت می کند . بعضی نوشته اند که : امام باقر را در دمشق به زندان افکند . و چون به او خبر می دهند که زندانیان دمشق مرید و معتقد به امام ( ع ) شده اند ، امام را رها می کند و به شتاب روانه مدینه می نماید . و پیکی سریع ، پیش از حرکت امام از دمشق ، می فرستد تا در آبادیها و شهرهای سر راه همه جا علیه آنان ( امام باقر و امام صادق – ع – ) تبلیغ کنند تا بدین گونه ، مردم با آنان تماس نگیرند و تحت تأثیر گفتار و رفتارشان واقع نشوند . با این وصف امام ( ع ) در این سفر ، از تماس با مردم – حتی مسیحیان – و روشن کردن آنان غفلت نمی ورزد.
حضرت امام محمد باقر ( ع ) ۱۹سال و ده ماه پس از شهادت پدر بزرگوارش حضرت امام زین العابدین ( ع ) زندگی کرد و در تمام این مدت به انجام دادن وظایف خطیر امامت ، نشر و تبلیغ فرهنگ اسلامی ، تعلیم شاگردان ، رهبری اصحاب و مردم ، اجرا کردن سنتهای جد بزرگوارش در میان خلق ، متوجه کردن دستگاه غاصب حکومت به خط صحیح رهبری و راه نمودن به مردم در جهت شناخت رهبر واقعی و امام معصوم ، که تنها خلیفه راستین خدا و رسول ( ص ) در زمین است ، پرداخت و لحظه ای از این وظیفه غفلت نفرمود .
سرانجام در هفتم ذیحجه سال ۱۱۴  هجری در سن ۵۷ سالگی در مدینه با توطئه هشام مسموم شد و چشم از جهان فروبست . پیکر مقدسش را در قبرستان بقیع – کنار پدر بزرگوارش – به خاک سپردند.

منبع:guilan.ac.ir

دسته‌ها
تقویم تاریخ

۲ شهریور شهادت محمد علی رجایی، و محمد جواد باهنر وآغاز هفته دولت

هفته دولت, آغاز هفته دولت, شهید رجایی, شهید محمد علی رجایی, محمد جواد باهنر, دو شهریور آغاز هفته دولت

به مناسبت انفجار دفتر نخست وزیری در هشتم شهریور سال ۱۳۶۰ و شهادت دو یار دیرین امام (ره) و انقلاب و دو اسوه علم و تقوا، شهید محمد علی رجایی، رئیس جمهور و محمد جواد باهنر، نخست وزیر که نمونه ای از دولتمردان مردمی بودند و نیز به منظور آشنایی مردم با فعالیت ها و بیان اهداف و برنامه های آینده دولت، هفته ای به نام هفته دولت نامگذاری شده است که از دوم تا هشتم شهریور می باشد.

علت نامگذاری چنین هفته ای این است که دولت شهید رجایی، نخستین دولت مکتبی بود که در آن دوره بحرانی حداکثر تلاش و کوشش خود را برای خدمت به اهداف مقدس انقلاب، صادقانه اعمال کرد تا آن جا که جان خویش را بر سر آن نهادند. روحشان شاد.

هفته دولت، هفته اقتدار و پیروزى دولتى است که حمایت و پشتیبانى میلیونها تن از ملت خود را همراه دارد. هفته دولت، هفته سپاس و قدردانى از دولتى است که هدفش اجراى حدود الهى و احکام آسمانى اسلام و ایجاد جامعه اى سرشار از عدالت، نظم و امنیت است. این هفته مبارک بر همه دولت مردانى که وجود خویش را وقف خدمت به اسلام و جامعه کرده اند، خجسته و فرخنده باد.

همراهى ملت با دولت و پشتیبانى آحاد مردم از آن، از عوامل ثبات دولت و اقتدار آن است و این رابطه، تا هنگامى که دولت یک دولت ارزشى و خدمت گزار باشد، پایدار خواهد بود.

امام خمینى (ره)؛ رهبر کبیر انقلاب، دورى مسؤولان ایران اسلامى را از رفاه و تجملات و ثروت ها، لطف الهى دانسته و مى فرماید:

« اگر یک حکومتى، ارزشهایش ارزشهاى انسانى، اخلاقى و اسلامى باشد (و) بخواهد خدمت به نوع خودش بکند و خودش را خدمت گزار بداند، قهراً ملت با اوست و قهراً یک قدرت خارجى نمی تواند او را تحت تاثیر قرار بدهد».

مولى الموحدین، امام على (ع) در قالب نامه اى به مالک اشتر، خطاب به همه دولت مردان اسلامى درباره تکبر و غرور ریاست چنین هشدار مى دهد:

«اگر با مقام و قدرتى که دارى، دچار تکبر و یا خود بزرگ بینى شدى، به بزرگى حکومت پروردگار که برتر از توست بنگر که تو را از آن سرکشى نجات مى دهد و تندروى تو را فرو مى نشاند و عقل و اندیشه ات را به جایگاه اصلى باز مى گرداند».

دوم شهریور هر سال آغاز هفته دولت است که روز پایانى آن سالروز شهادت محمد على رجایى؛ رئِس جمهور و محمد جواد باهنر؛ نخست وزیر وقت ایران در سال ۱۳۶۰ است.

شهیدان رجایى و باهنر تشکیل دهندگان نخستین دولت ایران پس از یکدست شدن جمهورى اسلامى ایران که پس از خروج دولتمردان عصر حکومت موقت و دولت ابوالحسن بنى صدر استقرار یافت. از این جهت دولت رجایى و باهنر آغاز عصر تازه جمهورى اسلامى بشمار میرود و شهادت آنها ضایعه اى است که دولت و مردم ایران هر سال به یاد آن در سوگ مى نشینند.

هفته دولت، فرصتى است تا لختى تامل کنیم و به آن چه در گذر شتابزده زمان پنهان مانده، نظر افکنیم. باید رنج و تلاش مسوولان متعهد کشور را ارج نهیم، خدمت هاى نادیدنى دولت مردان خدمتگزار و صاحب منصبان درد آشنا را سپاس گوییم و به همه تلاش گران و زحمت کشان نظام جمهورى اسلامى خسته نباشید بگوییم.

پیشرفت به همراه عدالت، رمز موفقیت مجاهدت کارگزاران نظام ، نقطه لطف الهی و دلیل همراهی مردم بوده است.

ابتناء سامانه سیاسی حاکم در این کشور دین و مذهب و حضرت امام (ره) بر اساس فقه سیاسی اسلام، نظام ولایت فقیه را پایه گذاری نموده است.

شالوده دینی حکومت ، برکت تلاش خدمتگزاران این مرز و بوم را دو چندان کرده و آموزه هایی چون توکل ، ایمان ، خداترسی و خدمت به خلق بعنوان عبادت ، ریسمان ایشان را با حضرت حق استحکام بخشیده است.

با این نگاه موشکافانه ، معارضین نظام جمهوری اسلامی از اولین روزهای شکل گیری آن روی نقطه مهمی دست گذاشته و آن توانائی انقلابیون در نظام سازی ، قانون مندی و اجرائی کردن آرمانها بر اساس واقعیتهای عینی و خارجی است. تعارض بین آرمانها و واقعیتها چالش همه نهضتها و انقلابیون بوده است.

جمهوری اسلامی « نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد» مدل حکومتی اندیشه فقهی –سیاسی امام خمینی (ره) و خروجی منظومه فکری ایشان مردم سالاری دینی بود یعنی حکومت اسلامی مشروعیتش را نه ، اما مقبولیتش را از مردم گرفته و احکام آن نسبت به مردم نافذ و جاری است چون اسلام منبع مشروعیت آن به شمار می رود. ممکن است حکومتی مشروع باشد اما بی پشتوانه مردم پا نمی گیرد. پس این هر دو ، لازم و ملزوم یکدیگرند و مزاحم و معارض هم نیستند. امیدواریم روز به روز شاهد تکمیل این الگوی حکومتی می باشیم.

آسمونی

دسته‌ها
تقویم تاریخ

اول شهریورماه، بزرگداشت ابوعلی سینا و روز پزشک

زندگینامه ابوعلی سینا ابوعلی سینازندگینامه ابن سینا,روز پزشک,تاریخ روز پزشک,روز بزرگداشت ابوعلی سینا

روز اول شهریورماه، به پاس بزرگداشت ابوعلی سینا ستاره پرفروغ عرصه طب در ایران، روز پزشک نامگذاری شده است. ابوعلی سینا حکیم، فیلسوف، طبیب و دانشمند بزرگ ایرانی که در جهان غرب به نام(Avicenna) و با لقب “امیر پزشکان” شناخته شده است، در ماه صفر از سال ۳۷۰ هجری قمری در شهر بخارا به دنیا آمد.

در دنیای امروز کمتر ملتی است که به مفاخر گذشته خود توجه نکند زیرا یکی از علایم حیات و زنده بودن ملت ها ملتفت بودن و توجه داشتن به مفاخر گذشته فلسفی، علمی، فرهنگی، ادبی، سیاسی، اجتماعی و ملی آن هاست که این گذشتگان با وجود گذشت روزگار و سیر زمان و وقوع حوادث نا گوار با هزاران خون دل برای اینده گان خود به میراث گذاشته‏اند که باید آن را گرامی و عزیز داشت و بارور ساخت.

شیخ الرئیس نواسه علی سینا، ‌معروف به ابن سینا، به قولی در ماه صفر سال ۳۷۰ هجری قمری(مطابق با ۹۸۰ میلادی) از پدر بلخی ای بنام عبدالله (از سبب وزیر مالیه بودن در زمان سلطنت نوح بن منصور به بخارا مرکز ماورالنهر و خراسان انزمان انتقال نموده بود) و مادر بخارایی بنام ستاره در قریه خورمیثن(قریه ای میان بلخ و بخارا)طفلی چشم به جهان گشود که نامش را حسین گذاشتند.

این حکیم بزرگ که بعدها موثرترین چهره در علم و فلسفه جهان اسلامی شد و القابی مانند شیخ الرئیس، حجه الحق و شرف الملک به او دادند، از آغاز کودکی استعداد و شایستگی عجیبی در فرا گرفتن علوم مختلف داشت و از آنجا که پدرش عبدالله سخت در تعلیم و تربیت او می کوشید و خانه او محل ملاقات دانشمندان دور و نزدیک بود، ابن سینا تا ده سالگی تمام قرآن و صرف و نحو را آموخت و آن‌گاه به فرا گرفتن منطق و ریاضیات پرداخت.

شرکت در جلسات بحث از دوران کودکی، به واسطه پدر که از پیروان آنها بود، بوعلی را خیلی زود با مباحث و دانش های مختلف زمان خود آشنا ساخت. استعداد وی در فراگیری علوم، پدر را بر آن داشت تا به توصیه استاد وی ابو عبدالله ابراهیم بن حسین ناتلی، ‌ابن سینا را به جز تعلیم و دانش اندوزی به کار دیگری مشغول نکند. و چنین شد که وی به دلیل حافظه قوی و نبوغ خود در ابتدای جوانی در علوم مختلف زمان خود از جمله طب مهارت یافت.

تا آنجا که پادشاه بخارا، نوح بن منصور (۳۶۶ تا ۳۸۷ هجری قمری) به علت بیماری خود وی را به نزد خود خواست تا او را مداوا نماید ابوعلی ابن سینا بعد از تداوی از نوح تقاضا کرد تا به کتابخانه عظیم دربار سامانی دست یابد و از آن استفاده نماید این تقاضا مورد قبول نوح قرار گرفت. به این ترتیب وی توانست با استفاده از این کتابخانه در علوم مختلف از جمله حکمت،‌ منطق و‌ ریاضیات تسلط یابد (خاندان سامانیان از مردم بلخ بودند و دین زردشتی داشتند سامان خدا از روشناسان و حاکم بلخ بود والی عربی خراسان در نصف قرن هشتم میلادی با سامان دوست شد و سامان دین اسلام اختیار کرد از جمله نواسه هایش اسمعیل پسر احمد در سالی ۸۹۲ میلادی بعد از مرگ برادرش نصر و گرفتن سمرقند سلسله سامانیان را بنیان گذاشت.

وی با وجود پرداختن به کار سیاست در دربار منصور، پادشاه سامانی و دستیابی مقام وزارت ابوطاهر شمس الدوله دیلمی و نیز درگیر شدن با مشکلات ناشی از کشمکش امرا که سفرهای متعدد و حبس چند ماهه وی توسط تاج الملک، حاکم همدان، را به دنبال داشت. بیش از صدها جلد کتاب و تعداد بسیاری رساله نگاشته که هر یک با توجه به زمان و احوال او به رشته تحریر در آمده است. وقتی در دربار امیر بود و آسایش کافی داشت و دسترسی اش به کتب میسر بود،‌ به نوشتن کتاب قانون در طب و کتاب الشفا یا دائره المعارف بزرگ فلسفی خود مشغول می شد که اوج کمال تفکر قرون وسطی است که بدان دست یافت و در تاریخ تفکر انسانی از تحقیقات معتبر جهان بشمار میرود. اما در هنگام سفر فقط یادداشت ها و رساله های کوچک می نوشت از میان تالیفات ابن سینا،‌ شفا در فلسفه و قانون در طب شهرتی جهانی یافته است. کتاب شفا در هجده جلد در بخش های علوم و فلسفه، یعنی منطق، ریاضی، طبیعیات و الاهیات نوشته شده است.

منطق شفا امروز نیز همچنان به عنوان یکی از معتبرترین کتب منطق مطرح است و طبیعیات و الاهیات آن هنوز مورد توجه علاقمندان است. کتاب قانون در طب در هفت جلد نیز که تا قرن ها از مهمترین کتب طبی به شمار می رفت. شامل مطالبی درباره قوانین کلی طب، دواهای ترکیبی و غیر ترکیبی و امراض مختلف می باشد. این کتاب در قرن دوازدهم میلادی همراه با آغاز نهضت ترجمه به زبانهای لاتین و تا امروز به زبان های انگلیسی، فرانسوی و آلمانی و ایرانی نیز ترجمه شده است و به عنوان متن درسی طبی در پوهنتون های اروپایی تا سال ۱۶۵۰ میلادی به عوض آثارجالینوس و موندینو در دانشگاه هایLavain و Monpellier تدریس میشد.

زندگینامه ابوعلی سینا ابوعلی سینازندگینامه ابن سینا,روز پزشک,تاریخ روز پزشک,روز بزرگداشت ابوعلی سینا

ابن سینا در زمینه های مختلف علمی نیز اقداماتی ارزنده به عمل آورده است. او اقلیدس را ترجمه کرد. رصدهای نجومی را به عمل درآورد و در زمینه حرکت، نیرو، فضای بی هوا (خلا)، نور، حرارت تحقیقات ابتکاری داشت. رساله وی درباره معادن و مواد معدنی تا قرن سیزدهم در اروپا مهمترین مرجع علم زمین شناسی بود. درباره این رساله فیگینه در کتاب دانشمندان قرون وسطی چنین آورده است : ابن سینا رساله ای دارد که اسم لاتین آن چنین است : De Conglutineation Lagibum. در این رساله فصلی است به نام اصل کوه ها که بسیار جالب توجه است. در آنجا ابن سینا می گوید : ممکن است کوه ها به دو علت به وجود آمده باشند. یکی برآمدن قشر زمین. چنان که در زمین لرزه های سخت واقع می شود و دیگر جریان آب که برای یافتن مجرا، سبب حفر دره ها و در عین حال سبب برجستگی زمین می شود. زیرا بعضی از زمین ها نرم هستند و بعضی سخت. آب و باد قسمتی را می برند و قسمتی را باقی می گذارند. این است علت برخی از برجستگی های زمین.

ابن سینا خرد مبتنی بر منطق داشت و به تقدم عالم معتقد بود و می گفت (وجود خداوند بر جهان تقدم ذاتی دارد نه زمانی) او به موجودیت جن و زنده شدن بعد از مرگ معتقد نبود. سینا می گفت افعال و حوادث مستقیما از خدا بوجود نمی آید بلکه در نتیجه عمل غایی داخلی تکامل میابد. سینا کوشش زیاد کرد تا نظریات فلسفی خود را با عقاید عامه مسلمانان توافق دهد سینا همه قضایا را تنها به روش عقلی و کاملا مستقل از قران مورد بحث قرار میداد از این سبب بود که تا قرن ها از طرف خلافت ها و هیت های حاکم ارتجاعی او را مظهر کفر و الحاد میدانستند و سوزاندن کتابهایش از سیاستهای متداول طی چند قرن در کشور های اسلامی منطقه بود زمانیکه او را کافر و ملحد خواندند او گفت:

کفری چو منی گزاف و آسان نبود

محکم تر از ایمان من ایمان نبود

در دهر چو من یکی و آن هم کافر

پس در همه دهر یک مسلمان نبود

او به واسطه عقل منطقی و نظام یافته خود حتی در طب نیز تلاش داشت تداوی را تا سرحد امکان تابع قواعد ریاضی سازد. تسلط بر فلسفه را کمال برای یک دانشمند می دانست. وی برای آگاهی از اندیشه های ارسطو و درک دقیق آن،‌ آن گونه که خود در شرح احوالش نوشته است، ۴۰ بار کتاب علم الهی و یا مابعدالطبیعه(متا فیزیک) ارسطو را خواند و به حکم تصادف با استفاده از کتاب که ابونصر فارابی که درباره اغراض ما بعد الطبیعه نوشته بود، به معانی آن راه یافت.

ابن سینا در دوران عمر خود از لحاظ عقاید فلسفی دو دوره مهم را طی کرد. اول دوره ای که مصروف مطالعه ای فلسفه عقاید و علوم مشاهی (ارسطو یی)بود و دوم دوره ای که از آن عقاید عدول کرد و به قول خودش طرفدار حکمت مشرقین و پیرو فلسفه اشراق شد با مرگ سینا تقریبا دوران فلسفه در مشرق به سر رسید روجر بیکن او را بزرگترین استاد فلسفه بعد از ارسطو لقب داده اند (فلسفه ابن سینا فلسفه مشاهی و متاثر از فلسفه نوع افلاطونی و دین اسلام است وی کوشیده است که فلسفه را با دین اسلام توفیق دهد معذالک جمع او را کافر و ملحد خوانده اند اگر چه او و ابن رشد هر دو از پیروان ارسطو بودند اما شیخ الریس کمتر از ابن رشد تابع اصیل یونان بودند.

با وجود اینکه زندگی ابن سینا پر از فراز و نشیب بود و در عین حال عمری طولانی نیز نداشت، اما زندگی عقلانی و حکیمانه بسیار پرباری داشت. گواه بر این مطلب، تعداد و نوع آثاری است که او تالیف کرده است و نیز خصوصیات شاگردانی که در نزد او درس خوانده اند؛ مانند بهمنیار و جوزانی.

نیروی تمرکز فکری او عالی بود؛ تا جایی که گاهی در آن حین که سوار بر اسب در رکاب پادشاه عازم جنگ بود، بعضی از آثار خود را املا می کرد تا نویسنده ای که در خدمت داشت، آن ها را بنویسد. او با مهارت عجیبی که در تمامی شاخه های دانش آن زمان داشت، توانست در زمینه فلسفه، اساس مکتب مشاء در سنت فکری اسلامی و نیز اساس فلسفه قرون وسطی را بریزد.

در بستر طب و پزشکی نیز میراث بقراطی و جالینوسی را ترکیب کرد و در علم و ادب اسلامی توانست چنان تاثیر نماید که هیج کس پیش یا پس از وی نتوانسته باشد آنگونه تاثیر کند. تاثیر وی در این زمینه ها تا به امروز، در شرق و غرب جهان باقی است و بسیاری از پیشرفت ها در شاخه های عمده دانش، بر پایه نظرات و آراء وی صورت گرفته است. ابوعلی سینا در سال ۴۲۸ هجری قمری، زمانی که تنها ۵۸ سال داشت در همدان از دنیا رفت و در همانجا به خاک سپرده شد.

زندگینامه ابوعلی سینا ابوعلی سینازندگینامه ابن سینا,روز پزشک,تاریخ روز پزشک,روز بزرگداشت ابوعلی سیناpersian-star

دسته‌ها
تقویم تاریخ

۳۰ مرداد؛ روز بزرگداشت علامه محمدباقر مجلسی

 

،علامه محمدباقر مجلسی ،علامه مجلسی, روز بزرگداشت علامه مجلسی, 30 مرداد روز بزرگداشت علامه مجلسی،علامه مجلسی, روز بزرگداشت علامه مجلسی, 30 مرداد روز بزرگداشت علامه مجلسی, تالیفات علامه محمد باقر مجلسی, آثار علامه مجلسی, زندگینامه علامه مجلسی, آرامگاه علامه مجلسی, مناسبتهای ملی, مناسبتهای مذهبی

۳۰ مرداد روز بزرگداشت علامه محمدباقر مجلسی

 

روز بزرگداشت علامه مجلسی

۳۰ مرداد ماه به نام روز بزرگداشت علامه مجلسی نام گذاری شده است.

علامه مجلسی در یک نگاه
ملا محمدباقر مجلسی فرزند ملا محمدتقی مجلسی، در سال ۱۰۳۷ ق در اصفهان‏ زاده شد و در سال ۱۱۱۰ ق، در همان شهر چشم از جهان فرو بست. او به «مجلسی دوم» و پدر بزرگوارش به «مجلسی اول» مشهور است و هر دو در شمار دانشمندان بزرگ شیعه می‏ باشند.

علامه محمد باقر مجلسی از بزرگ‏ترین عالمان شیعه است که خدمات گوناگون و فراوانی به جهان اسلام و مذهب تشیع کرده است. از جمله خدمات فرهنگی و دینی او تألیف کتاب‏های بسیاری در موضوعات مختلف دینی به دو زبان فارسی و عربی است. امّا در میان آثار گران سنگ علامه مجلسی، مجموعه عظیم بحارالانوار که به حق دایره المعارف بزرگ شیعه است ـ بیش از دیگر آثار وی موجب شهرت او شده است.

دعاى خیر پدر
از ملا محمد تقى مجلسى پدر علامه مجلسى نقل کرده اند که فرمـود : در یکـى از شبها بعد از نماز شب یک حالت خـوشـى به مـن دست داد که فهمیدم هر حاجتى از خدا بخـواهـم بر آورده مى شود و فکر کردم، در امـور دنیا و آخرت چه چیز از خـدا مسئلت بنمایـم ناگاه صداى گـریه محمـد بـاقـر از گهواره بلنـد شد. عرض کردم الهى به حق محمد و آل محمـد (صل الله علیه وآله) این طفل را مروج دیـن خـودت و نشر کننده احکام سید رسولانت قرار بده و او را موفق کـن به تـوفیقـاتـى که انتهایـى بـراى آن نبـاشـد، شکـى نیست که دعاى والـد در حق ایـن فرزنـد شایسته مستجاب و به درجات عالیه دست یافت.

اساتید علامه مجلسی
علامه در دوران جـوانـى خـود از محضـر دانشمنـدان و عالمـانى عالیقدر همچـون: ملا عبدالله شوشترى، شیخ عبدالله بـن جابر آملى، شیخ على جبل عاملـى و سایر بزرگان دیـن به ویژه فقیه و حکیـم و محدث نامى ملا محسـن فیض کاشانى (که در سفرى به اصفهان آمده و در آن دیار ماندگار شده بـود) بهره هاى کافـى برد.

روز بزرگداشت علامه مجلسی,علامه مجلسی, 30 مرداد روز بزرگداشت علامه مجلسی

بحارالانـوار مشهورترین و مهمتریـن اثر علامه مجلسـى است

روح علمی علامه محمدباقر مجلسی
پژوهش در آثار علمی علامه مجلسی و به ویژه بحارالانوار، پرده از این حقیقت بر می‏دارد که علامه پیش از آن‏که در پایه و مایه علمی خویش، مدیون استاد دین و شرکت در حلقات درسی بزرگان باشد، وامدار روح جست‏وجوگر و پژوهنده خود بود. هرچند او استادان فاضلِ بسیاری ـ از جمله مرحوم پدرش ـ داشته، ولی اهتمام به مطالعه و پژوهش و گفت و گوی علمی و آگاهی از آخرین تحقیقات معاصران و مذاکره با علمای زمان در حل مشکلات حدیثی و یاری دادن و یاری جستن از همگنان در سلوک علمی، از او شخصیت علمی همه جانبه‏ ای ساخته بود و انصافا اگر این گستردگی دانسته ‏ها و روح تتبّع و کاوش و پژوهش و اهتمام خستگی‏ ناپذیر او در فراگیری دانش نبود، از عهده تدوین و تالیف بزرگ‏ترین دایره المعارف حدیثی شیعه یعنی بحارالانوار بر نمی ‏آمد.

دانش مرد خستگی‏ ناپذیر
علامه مجلسی از جمله دانشمندانی است که با تدوین و تحقیق و تألیف انس همیشگی داشت و هرگز شعله همت او در دانش اندوزی به خاموش نمی‏گرایید. آن بزرگوار تمام مدت عمر مبارک خود را صرف فعالیت‏های علمی نظیر تربیت شاگردان و آموختن علوم اهل بیت به آنان، و تألیف و تحقیق گذراند و حتی در خلال سفر حج یا سفرهایش به مشهدالرضا و عتبات مقدس عراق، برنامه‏ های علمی خود را ترک نمی‏ کرد و در دو دهه پایانی عمرِ شریفش که متولی برخی از مناصب رسمیِ دینی و حکومتی بود، فعالیت‏های پژوهش و علمی خود را ادامه می‏ داد.

جایگاه مجلسی در نزد عالمان دین
بسیاری از اهل تدین از مجلسی با عنوان بزرگ‏ترین احیاگر حدیث شیعه و از مروّجان موفق و کم مانند امامیه یاد می ‏کنند. تعبیراتی چون یگانه روزگار، کاونده دریاهای حقایق الهی، روشن کننده مسائل پیچیده شریعت، جامع نیکی‏ ها و فضیلت‏ ها، عالم ربانی، خدمت‏گزار اخبار امامان، خاتم المحدثین، جامع معقول و منقول، کشّاف حقایق ظاهری و باطنی قرآن، و سرآمد گذشتگان و آیندگان، که در نوشته‏ های دانشمندانی چون اردبیلی، شیخ حر عاملی، یوسف بحرانی و سید بحرالعلوم آمده، نشان از پایگاه بلند او در نزد دانشمندان علوم دینی دارد.

شاگردان :
از جمله شاگـردان مشهور علامه مـى تـوان : میـرزا عبـدالله اصفهانى، سید هاشم بحرانى، سیـد نعمت الله جزایـرى و ملا صالح مازنـدرانـى را نام برد.

علامه مجلسی و فعالیت‏های اجتماعی
علامه مجلسی عالمی دینی بود که عرصه نشر تعالیم شیعی، ترویج آداب و سنت‏های دینی، باز گفتن دیدگاه‏های خود درباره نحله‏ ها و فرقه‏ های منحرف از دین، سامان دادن یکی از بزرگ‏ترین جوامع حدیثی شیعه و امر به معروف و نهی از منکر را میدان فعالیت خود قرار داد. علامه مجلسی افزون بر همه اینها برخی مناصب رسمی دین را که بنا بر آموزه‏ های دینی بر دوش فقیه نهاده شده، در بخش پایانی عمر خود تصدی کرد. اقامه نماز جمعه و شعایر دینی، نهی از منکراتی چون شراب‏ خواری، مبارزه با جریانات افراطی تصوف، و امر کردن پادشاهان به اجرای عدالت در دوران شیخ الاسلامی و…، از جمله فعالیت‏های اجتماعی او به شمار می‏رود.

آثار علامه مجلسی, روز بزرگداشت علامه مجلسی, 30 مرداد روز بزرگداشت علامه مجلسی،علامه مجلسی, روز بزرگداشت علامه مجلسی, 30 مرداد روز بزرگداشت علامه مجلسی, تالیفات علامه محمد باقر مجلسی, آثار علامه مجلسی, زندگینامه علامه مجلسی, آرامگاه علامه مجلسی, مناسبتهای ملی, مناسبتهای مذهبی

ضریح مطهر علامه مجلسی (ره) در اصفهان

تألیفات علامه محمدباقر مجلسی:
علامه مجلسـى محقق پر کارى بـود که در عمر شریف خـویـش لحظه اى از تألیف و تحقیق نیاسـود و تـوانست کتابخانه بزرگى را که یادگار نیاکانـش بـود غنـى تر و پـر بارتر ساخته و جهت استفاده علاقه منـدان در اختیار دانـش پژوهان قرار دهد، او براى به دست آوردن کتب نادر و کمیاب به کشورهاى دیگر از جمله یمـن مسافرت نمود. به دست تواناى علامه مجلسـى کتب زیادى نگارش یافت که به دو بخـش ، تألیفات فارسـى و عربى قابل تقسیم است.
– تألیفات فارسى عبارت است از :
۱ ـ حیاه القـلوب: مشتمل بر سه جلد است.
۲ ـ حلیه المتقیـن: در آداب معاشرت و زندگى فردى و اجتماعى.
۳ ـ عیـن الحیـات: شـرح وصیت پیـامبـر اسلام به امت خودش.
۴ ـ مشکـاه الانـوار: در فضیلت و آداب قـرائت قـرآن و ثواب آن.
۵ ـ جلاء العیـون: کتابـى در بـاب تـاریخ زنـدگـانـى چهارده معصوم .
۶ ـ ربیع الاسابیع : در اعمـال روزها و هفته ها به خصـوص شب و روز جمعه.
۷ ـ تحفه الزایر .
۸ ـ اختیارات الایام صغیر.
۹ ـ اختیارات الایام کبیر.
۱۰ ـ رساله بلا.
۱۱ ـ شـرح کتـاب روضه کـافـى و بسیـارى از آثـار دیگـر از جمله تـراجم و رسـالات و منـاجـات نـامه ها و …
تألیفات عربى به شرح ذیل مى باشد :
۱ ـ بحار الانـوار: این اثر مشهور ترین و مهمتریـن اثر علامه مجلسـى و اثر پـر بـار و بلنـد آوازه تـاریخ تشیع است که در ۱۱۰ جلد تدوین شده است.
۲ ـ کتاب مرات العقول .
۳ ـ آداب الحج .
۴ ـ آداب التجهیز الموات.
۵ ـ الاجازات .
۶ ـ ملاذ الاخبـار فـى شـرح کتـاب تهذیب الاخبـار شیخ طـوسى .
۷ ـ شـرح الاربعیـن حـدیث … و دهها کتـاب دیگر .

وفات علامه مجلسی
چراغ عمر علامه مجلسی پس از۷۳ سال نور افشانی در شب ۲۷ رمضان سال ۱۱۱۰ هجری در شهر اصفهان خاموش گشت و جهان از فیض وجود این عالم گرانمایه محروم شد. پیکر پاک علامه مجلسی در کنار مسجد جامع اصفهان و جنب مدفن پدر فرزانه‌اش مولی محمدتقی مجلسی به خاک سپرده شد و زیارتگاه شیعیان جهان شد.

علامه مجلسی هنگام مرگ کارهای نیمه تمامی داشت که موفق به اتمام آنها نشد از قبیل تکمیل بحار الانوار، نوشتن مستدرک البحار و… گرچه پس از ایشان شاگردان و ادامه دهندگان این راه پر فروغ خدمات ارزشمندی ارائه نمودند، اما جای خالی یک عالم فرزانه را هیچکس و هیچ چیز پر نمی‌کند.

منابع :
ماهنامه گلبرگ – ۱۳۸۱ – شماره ۳۲
keryaas.ir
daneshnameh.roshd.ir

 

دسته‌ها
تقویم تاریخ

۲۸ مرداد؛ سالروز فاجعه آتش زدن سینما رکس آبادان

سینما رکس آبادان,آتش زدن سینما رکس آبادان, 28 مرداد سالروز آتش زدن سینما رکس آبادان،آتش زدن سینما رکس آبادان, 28 مرداد سالروز آتش زدن سینما رکس آبادان, آتش سوزی در سینما رکس آبادان, علت آتش سوزی در سینما رکس آبادان, تعداد کشته شدگان آتش سوزی سینما رکس آبادان, مناسبتهای ملی, مناسبتهای مذهبی

آتش سوزی سینما رکس آبادان در ۲۸ مرداد سال ۱۳۵۷

۲۸ مرداد؛ سالروز فاجعه آتش زدن سینما رکس آبادان

 

چگونگی آتش سوزی در سینما رکس آبادان

ساعت از ۲۱:۳۰ روز ۲۸ مرداد ۱۳۵۷، می گذشت که تماشاگران فیلم سینمایی گوزن ها ساخته مسعود کیمیایی، در سینما رکس آبادان، متوجه آتش سوزی می شوند؛ همه به سوی درهای خروجی سالن هجوم می برند اما تمام درهای سالن قفل است. کم کم آتش فراگیر می شود. تمام ۶۰۰ نفر حاضر در سینما منتظر رسیدن کمک از بیرون درهای سالن هستند اما ظاهرا خبری نیست.
به گفته یکی از کاگران سینما کپسول های آتش نشانی سینما خراب بوده و امکان استفاده از آنها نبوده است. مردم سعی می کنند که به هر وسیله ای به کمک محبوسان در سالن بشتابند ولی با کمال تعجب مامورین با ضرب و شتم و باتوم مانع از این کار می شوند. حتی یکی از شاهدان حاضر می شود داوطلبانه با ماشین به درهای سینما هجوم برد و با شکستن درها  مردم داخل سینما را نجات دهد اما از این کار هم جلوگیری می شود.

آتش زدن سینما رکس آبادان,سینما رکس آبادان,28 مرداد سالروز آتش زدن سینما رکس آبادان،آتش زدن سینما رکس آبادان, 28 مرداد سالروز آتش زدن سینما رکس آبادان, آتش سوزی در سینما رکس آبادان, علت آتش سوزی در سینما رکس آبادان, تعداد کشته شدگان آتش سوزی سینما رکس آبادان, مناسبتهای ملی, مناسبتهای مذهبی

نمای درون سینما رکس آبادان پس از آتش سوزی

به‌محض‌ اطلاع‌ شهربانی‌ از حریق‌ مراتب‌ تلفنی‌ به‌ آتش‌نشانی‌ پالایشگاه‌ آبادان‌ در ساعت‌۲۲/۲۲ اعلام‌ و وسایل‌ اولیه‌ آتش‌نشانی‌ در محل‌ حاضر می‌شوند و برای‌ اطفای‌ حریق‌سعی‌ می‌نمایند. شیر واقع‌ در فاصله‌ی‌ ۶۰ متری‌ سینما به‌ علّت‌ شکستگی‌ قابل‌ استفاده‌نبوده‌، مجدداً به‌ شیر آب‌ خیابان‌ زند که‌ به‌ فاصله‌ی‌ ۱۶۰ متری‌ سینما می‌باشد مراجعه‌،ولی‌ به‌ علت‌ آن‌ که‌ با موزاییک‌ مفروش‌ بوده‌ قابل‌ استفاده‌ نگردیده‌. بالاجبار به‌ شیر آب‌خیابان‌ امیری‌ که‌ ۱۶۰ متری‌ است‌ و در نبش‌ بازار و در جهت‌ مخالف‌ لوله‌کشی‌ می‌باشد، ولی‌ این شیر هم ‌ به‌ علّت‌ نبودن‌ آب‌ و فشار کافی‌ قابل‌ استفاده‌ نیست.

لذا از تانک‌ ۴هزار لیتری‌ ماشین‌ آتش‌نشانی‌ شرکت‌ نفت‌ آب‌ گرفته‌ و شروع‌ به‌ اطفا می‌نمایند. بنابراین عملیات نجات ‌در حدود پانزده‌ دقیقه‌ به تاخیر می افتد و همین سبب می شود که اکثر حضار سینما،پشت درهای بسته زنده زنده در آتش بسوزند.

فردای آن روز تیتر اول تمام روزنامه های ایران و حتی جهان خبر فاجعه بزرگ سینما رکس آبادان بود. آمار های متفاوتی از تعداد کشته شدگان ارائه شد: ۳۷۷ نفر، ۴۳۰ و  ۶۰۰ نفر. آنچه مسلم است این که در آن شب ۶۵۰ نفر بلیط تماشای فیلم را خریداری کرده بودند و منابع رسمی دولتی تا ۳۷۷ کشته را تایید کرد. تنها ۱۰ نفر توانستند با شکستن یکی از درهای خروجی از راه پشت بام خود را نجات دهند.

سینما رکس آبادان,آتش زدن سینما رکس آبادان, 28 مرداد سالروز آتش زدن سینما رکس آبادان

نمای درون سینما رکس آبادان پس از آتش سوزی

از همان صبح بعد از حادثه، زمزمه ها درباره دلایل آتش سوزی آغاز شد. بی تردید این فاجعه یک حادثه و تصادف نبوده است. دولت بلافاصله پای خرابکاران مذهبیِ مخالف رژیم را پیش می کشد. شخصی را دستگیر کرده و خبر از محاکمه مسئولین سینما داده شد. ماجرا به حدی ساختگی بود که حتی بازپرس‌ پرونده‌ آقای‌صرافی‌ و دادستان‌، علی رغم تمام فشارها، حاضر نمی شوند که متهم دستگیر شده را گناهگار معرفی کنند.
علما و بزرگان بلافاصله با صدور پیام های تسلیت، انگشت اتهام به سوی دولتمران دراز می کنند. در شهرهای مختلف نیز مردم  مراسم باشکوهی در بزرگداشت کشته شدگان سینما رکس و محکومیت این فاجعه برگزار می کنند.

به هر حال شواهد موجود در همان زمان و رو شدن اسناد پس از انقلاب، شکی بافی نگذارد که فاجعه سینما رکس، کاری سازمان یافته از سوی عمال رژیم پهلوی بوده است. اما نکته مهم این است که چرا رژیم دست به چنین کاری زد.

چند ماهی قبل از مرداد ۵۷، اعتراضات و تظاهرات مردم در مخالفت با شاه در این شهر و آن شهر شروع شده بود. تهران، تبریز، قم، مشهد و… دستخوش نا آرامی بود. رژیم پهلوی که از اوجگیری این اعتراضات و تظاهرات می‌ترسید و می‌خواست به هر قیمت قدرت خود را حفظ کند، هر جا لازم می‌آمد سرکوب می‌کرد و دست به خشونت می زد. اعتراضات اوج می‌گرفت، و کم کم شعار «مرگ بر شاه» همه جا طنین می‌انداخت، اما در آبادان مبارزه به شکلی دیگر جریان داشت.

رژیم شاه نسبت به خوزستان و به ویژه شهرهای نفت خیز مثل اهواز، گچساران، امیدیه، آبادان و خارک، حساسیت ویژه‌ای داشت. وجود پالایشگاه نفت و صنایع پتروشیمی در آبادان، موقعیت و اهمیت اقتصادی ویژه‌ای برای این شهر ایجاد کرده بود.

سابقه سالها مبارزات کارگری علیه شرکتهای استعماری، تأثیر این حرکات بر جنبشهای کارگری دیگر شهرهای ایران، آشنایی نسبی مردم آبادان با مظاهر فرهنگی و شیوهء زندگی مردم سایر نقاط جهان ـ( آبادان سالها مرکز بارگیری نفتکشها و تخلیهء کالای کشتیهای باری بود که از همه جای دنیا می‌آمدند.)، امکانات و شرایط متفاوتی که کارگران نفت آبادان از آن برخوردار بودند؛ امکانات تفریحی، آموزشی و رفاهی…، همه عواملی بود که در میان شهرهای ایران، موقعیتی خاص برای آبادان ایجاد کرده بود.

بدین سان در آبادان، همواره مبارزه در سطوح مختلف‌ ـ کارگران، دانشجویان و دانش آموزان، معلمان و کارمندان ـ به اشکال گوناگون و از جمله نامه‌نگاری و طومارنویسی برای مطالبات صنفی و رفاهی جریان داشت.  این فضا با وجود نا آرامی های اخیر کشور برای آبادان خیلی مطلوب نبود.

آتش زدن سینما رکس آبادان,سینما رکس آبادان,28 مرداد سالروز آتش زدن سینما رکس آبادان

پیکر بی جان کشته شدگان در آتش سوزی سینما رکس آبادان

سرکوب و ایجاد رعب و وحشت در بین مردم  شهری با این ویژگی و اهمیت، به زعم عمال رژیم، می توانست سبب جلوگیری از بروز نا آرامی و به تعبیر دیکر مانع کشیده شدن اعتراضات مردمی به این منطقه شود. از سوی دیگر با متهم کردن گروه های مذهبی و انقلابی به طراحی و اجرا این فاجعه که از نظر تمام اقشار مذهبی و غیر مذهبی، یک فاجعه ضد انسانی به حساب می آمد، موجبات بد بینی مردم به جنبشی فراهم می شد که رهبری آن در دست گروه های مذهبی بود.

اما هوشیاری مردم، تدبیر مراجع و علما و ناشی گری رژیم در سازماندهی این حادثه، سبب شد که کشتار سینما رکس نه تنها رژیم را در دست یافتن به اهدافش ناکام گذارد بلکه برعکس سبب شعله ور تر شدن آتش خشم مردم نسبت به نظام ستم شاهی شد. مردم در شهر های مختلف برای بزرگداشت کشته شدگان آبادان مراسم بزرگداشت برگزار کرده و آنها را قربانیان ظلم رژیم دانستند. بعدها در جریان حرکات انقلابی مردم، همین کارمندان پالایشگاه ها نقش بسیار بزرگی در فلج کردن چرخ های دولت پهلوی و پیروزی نهضت اسلامی ایرانیان  بر عهده داشتند.
منبع : tebyan.net

 

دسته‌ها
تقویم تاریخ

٢١ آگوست برابر با ٣٠ مرداد روز جهانی مسجد

International Day of Mosque

۳۰ مرداد مصادف است با روز جهانی مسجد

٢١ آگوست برابر با ٣٠ مرداد بنا به در خواست جمهوری اسلامی ایران، از سوی سازمان کنفرانس ‌اسلامی به عنوان روز جهانی مسجد نامگذاری شد
و متعاقب آن در سال، یک هفته برنامه‌هایی برای تکریم، تجلیل، اعزاز و اکرام مساجد به اجرا در‌می‌آید. ٢١ آگوست مصادف است با به آتش کشیدن مسجدالاقصی توسط صهیونیست‌ها. هفته تکریم و تجلیل مساجد از ۳۰ مرداد ماه تا ۵ شهریورماه در ایران به طور گسترده برگزار می‌شود.

مسجد پایگاه انسجام و یکپارچگی مسلمانان است و نماز جماعت و تشکیل صفوف به هم فشرده نمازگزاران به خوبی بیانگر هماهنگی و انسجامی است که حضور در مسجد فراهم می‌آورد. در اینجاست که افراد نمازگزار همچون قطره‌های آب به یکدیگر می‌پیوندند تا دریایی از اتحاد را به نمایش درآورند. همه در کنار یکدیگر در برابر پروردگار یکتا رو به سوی یک قبله می‌کنند و لب به حمد و ثنای آن یگانه نازنین می‌گشایند و هماهنگ با یکدیگر سرود توحید را زمزمه می‌کنند.
پیامبر گرامی اسلام (ص) پایه‌گذار اولین مسجد است. او مکانی را پایه‌گذاری کرد که علاوه بر عهده‌دار بودن نقش روحانی و معنوی، کانون فعالیت‌های اجتماعی مسلمانان نیز به شمار می‌رفت. به همین دلیل مسجد در طول تاریخ اسلام از ویژگی برجسته‌ای برخوردار بود. در گذشته همه امور مسلمین در ابعاد مختلف، از جمله عقاید و فعالیت‌های فرهنگی، عبادی، سیاسی و اقتصادی در مساجد انجام می‌شد.

مرداد سال ۱۳۴۸ مسجدالاقصی به دست صهیونیست‌ها به آتش کشیده شد، سال‌ها بعد و به همین مناسبت به پیشنهاد جمهوری اسلامی ایران و تصویب اعضای سازمان کنفرانس اسلامی در سی‌امین نشست این سازمان، این روز به نام روز جهانی مسجد نامگذاری شد.

مکانی که از زمان تولد اسلام مهمترین جایگاه برای تمامی عرصه‌های مذهبی، اعتقادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی جهادی بوده و نقش مهمی نیز در شکل‌گیری انقلاب اسلامی ایران داشته است.

این نامگذاری بهانه‌ای شد برای یک نامگذاری دیگر، نامگذاری اولین رده بسیج.

بسیج مساجد و محلات قدیمی‌ترین رده بسیج به شمار می‌رود، هر چند که سال ۱۳۸۸ به عنوان یک رده جداگانه بسیج معرفی شد.

این نشان‌دهنده اهمیت نقش کلیدی مسجد است، جایی که حتی قبل از بهمن ۵۷ زمینه‌های شکل‌گیری فکری و اعتقادی و انسجام و ساماندهی نیروهای مردمی را برای به نتیجه نشستن بزرگترین انقلاب قرن بیستم مهیا می‌کرد و در آموزش و اعزام فدائیان اسلام به جبهه دفاع مقدس هشت ساله نقش‌آفرینی داشت.

کسانی که برای اشغال سرزمین موعود پا به پاره تن اسلام نهادند، خوب می‌دانستند که برای شکستن غرور یک امت باید مقدساتشان را هدف بگیرند و به همین دلیل به سراغ اولین قبله آخرین دین الهی رفته و مسجدالاقصی را به آتش کشیدند تا به خیال خود یکی از مقدس‌ترین نمادهای دین اسلام و معراجگاه پیامبر آن را تحقیر کرده باشند.

اما آنها صاحب این خانه و اهلش را نمی‌شناختند و شاید فکرش را هم نمی‌کردند که روزی شعله‌های این آتش به جانشان بیافتد و همچون مس گداخته از درون نابودشان کند.

خانه‌ها و شهرک‌ها ساختند تا جایشان را در این زمین غصبی محکم کنند، اما نمی‌دانستند که مثال این خانه‌ها مثال خانه عنکبوت است، یعنی سست‌ترین خانه‌ها.

از روز جهانی قدس که بگذریم، سی‌ام مرداد نیز روزی برای یادآوری یکی از داشته‌های بزرگترین دین الهی است.

.asemooni

farsnews

l
دسته‌ها
تقویم تاریخ

ماجرای کودتای ۲۸ مرداد و مراحل اجرای طرح کودتا

به گزارش خبرنگار سیاسی باشگاه خبرنگاران، تابستان سال ۱۳۲۰ در میانه جنگ جهانی دوم، نیروهای بریتانیا و شوروی وارد ایران شدند. رضاشاه پهلوی عملاً از کشور تبعید شد و محمدرضا به جای پدر بر تخت سلطنت نشست. بی اقتداری نسبی شاه جدید، به ویژه در سالهای ابتدایی، به تنش میان نیروهای سیاسی و تزلزل نهادهای قدرت دامن می‌زد.

در فاصله سال‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۰، یعنی دهه اول سلطنت محمدرضا، نخست وزیر حدود پانزده بار عوض شد؛ افرادی چون احمد قوام السلطنه، علی سهیلی، محمد ساعد، ابراهیم حکیم الممالک و عبدالحسین هژیر در این دوران به مقام نخست وزیری رسیدند.ماجرای کودتای ۲۸ مرداد

از سوی دیگر، با پایان گرفتن جنگ جهانی دوم طرز فکر و پیروی ازجنبشهای استقلال طلب و ضدامپریالیستی در دنیا رو به گسترش بود و در ایران نیز نگاه ملی گرایانه جایگاه ویژه‌ای در سیاست پیدا می‌کرد.

در سال ۱۳۲۷، جبهه ملی ایران با ائتلاف طیف گسترده‌ای از نیروهای سیاسی که شاید تنها در نگاه ملی گرایانه خویش مشترک بودند، تأسیس شد، یکی از پایه‌های اصلی این جبهه دکتر محمد مصدق بود.

رویارویی دکتر مصدق با بریتانیا در آغاز دهه ۳۰ خورشیدی موضوع تازه‌ای نبود. سال ۱۳۰۲، در دوره تصدی وزارت امورخارجه در کابینه مشیرالدوله نیز، مصدق با آنچه بریتانیا «منافع» خود در ایران می‌دانست، به مخالفت پرداخته بود. بلافاصله پس از مشیرالدوله، رضاخان سردار سپه (بعداً: رضاشاه) به نخست وزیری رسید و مصدق از قدرت فاصله گرفت.

ظهور مجدد و مؤثر مصدق در عرصه سیاست ایران تنها پس از اشغال کشور و برکناری رضا شاه از سلطنت ممکن شد. در اولین انتخابات پس از رضا شاه (دوره چهاردهم مجلس شورای ملی)، مصدق بیشترین رأی را در تهران کسب کرد و با تلاش او طرحی در مجلس تصویب شد که به دولت اجازه نمی‌داد در حین اشغال در مورد نفت با خارجیها مذاکره کند.

**عوامل داخلی

فضای سیاسی و اختلافات گسترده میان رهبران نهضت باعث شد که سرلشگر فضل‌الله زاهدی- که سابقه طولانی در خونریزی و بی‌رحمی نسبت به مردم و شورش‌های داخلی داشت. و در دولت دکتر مصدق نیز مدتی عهده‌دار سمت وزارت کشور بود، پس از برکناری، به یک نظامی مدعی نخست وزیری و محور مخالفان دکتر مصدق تبدیل شود. در ششم اسفند سال ۱۳۳۱ به دستور وی بازداشت گردید پس از مدتی به دلیل اهمال مسئولان دولت آزاد شد. از طرف دیگر آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها با هماهنگی اعضای خانواده سلطنت از جمله اشرف پهلوی به جلب همکاری عوامل خود پرداختند.

اشرف پهلوی، در این مورد می‌نویسد: «تابستان ۱۳۳۲ یک نفر ایرانی به من تلفن کرد که آمریکا و انگلیس در باره وضع کنونی ایران بسیار نگرانند لذا می‌خواهم با دو مرد یکی آمریکائی و دیگری انگلیسی ملاقاتی داشته باشید. مرد آمریکائی به من گفت که نماینده جان فاستر دالس و آن مرد انگلیس هم نماینده وینستون چرچیل است که حزب محافظه کارش اخیراً به قدرت رسیده است. مرد انگلیسی گفت زمان عمل فرا رسیده است ولی ما باید از شما تقاضای کمک کنیم. و چون از شما تقاضا می‌کنیم که عملاً زندگی خود را به خطر بیندازید چک سفیدی را در اختیارتان قرار می‌دهیم تا هر مبلغی که مایل باشید روی آن بنویسید. وقتی که به تهران رسیدم هنوز نیم ساعت نگذشته بود که فرماندار نظامی تهران دستور مصدق برای خروج را ابلاغ کرد ولی من نپذیرفتم و مصدق ۲۴ ساعت فرصت داد. و من در این مدت پاکت ارسالی آن مرد آمریکایی را از طرف همسر شاه به وی دادم.»
ماجرای کودتای ۲۸ مرداد
مضمون پاکت ارسالی، دستور امریکائی‌ها مبنی بر همکاری با کودچیان بود که از طریق اشرف به شاه ابلاغ شد. در همان روز ژنرال نورمن شوارتسکف، مستشار سابق ژاندارمری، با وجوه اعطائی سازمان سیا به مبلغ پنج میلیون دلار، به منظور سازماندهی کودتا وارد تهران شد و پس از ملاقات با جمعی از افسران و سرلشکر زاهدی از کشور خارج شد. او در این سفر، پنج میلیون دلار به زاهدی بابت هزینه‌های کودتا پرداخت. در ششم مرداد ماه جان فاستر دالس، وزیرخارجه آمریکا، گفت: «فعالیت روز افزون حزب غیرقانونی کمونیست توده در ایران و اغماض و چشم پوشی دولت ایران از این گونه فعالیت‌ها، نگرانی بزرگی برای دولت آمریکا ایجاد کرده است.» در پی آن کرمیت روزولت مسئول امور خاورمیانه سازمان سیا، با نام جعلی جیمز اف لاکریج از طریق مرز عراق در استان کرمانشاه وارد ایران شد.

با ورود روزولت، تحرک بیشتری به فعالیت کودتا داده شد. رزولت علاوه بر پول، حجم قابل توجهی مقاله، کاریکاتور، و امکانات لازم برای فضاسازی نیز به همراه خود آورده بود. در یازدهم مرداد سال ۱۳۳۲ کرمیت روزولت، رهبر کودتا، با شاه ملاقات کرد و طرح کودتا و برکناری مصدق و نخست وزیری زاهدی را با وی مطرح و رضایت نهایی وی را در عزل مصدق و انتصاب زاهدی جلب نمود.

سه روز بعد در چهاردهم مرداد سال ۱۳۳۲ ژانرال آیزنهاور، رئیس جمهور آمریکا، در یک سخنرانی تصریح کرد که: «آمریکا مصمم است راه پیشروی کمونیسم در ایران و دیگر کشورهای آسیائی را مسدود کند. پیروزی نخست وزیر بر اقلیت ناراضی مجلس و انحلال آن ثمره همکاری مصدق و حزب توده بوده است.»طرح کودتای ۲۵مرداد ۱۳۳۲عملیات کودتا در بیست و پنجم و بیست و هشتم مرداد سال ۱۳۳۲ با همکاری مشترک انگلیس و آمریکا عملی شد. ولی برنامه‌ریزی و طراحی نقش اصلی آن با انگلیسی‌ها و عوامل آنها بود. سرلشکر فضل‌الله زاهدی چهره‌ای شناخته شده‌ای بود که فقط نقش فرماندهی را بازی می‌کرد. سرهنگ حسن اخوی که طراح عملیات اجرائی کودتا بود، به همراه برادران سیف الله، اسدالله و قدرت الله رشیدیان، مهدی میراشرافی و اعضای شبکه بدامن که زیر نظر شاپور جی و اسدالله علم رهبری می‌شدند، همگی عوامل دولت انگلستان بودند. کرمیت روزولت نیز نقش نظارت بر حسن اجرای کودتا را به عهده داشت.

**مراحل اجرای طرح کودتا

روز بیست و چهار مرداد شاه، دو حکم جداگانه یکی مبنی بر عزل دکتر مصدق از نخست وزیری و دیگری مبنی بر انتصاب زاهدی به نخست وزیری را امضا می‌کند.

سرهنگ نصیری، فرمانده‌ گارد، فرمان انتصاب زاهدی را به وی می‌دهد. رأس ساعت ده شب، نصیری فرمان عزل مصدق را به او تحویل می‌دهد.

در این صورت اگر دکتر مصدق پذیرفت، کودتا منتفی است و اگر نپذیرفت طرح کودتا اجرا می‌شود. که با محاصره خانه مصدق و تصرف رادیو، سقوط مصدق اعلام می‌شود. این عملیات قرار بود توسط سه واحد ارتش به اجرا گذاشته شود. در هجدهم مرداد، شاه در ملاقات شبانه با کرمیت روزولت پس از بررسی عملیات کودتا فرمان‌ها را امضا کرد و خود به نوشهر پرواز کرده و منتظر نتایج ماند تا در صورت شکست کودتا از کشور خارج شود.شکست کودتای ۲۵ مرداددر شب بیست و پنجم مرداد، وزیر دفاع دکتر مصدق، تقی ریاحی، از طریق چند نفر از عوامل نفوذی کودتا گردید. سرهنگ نصیری، فرمانده گارد، به هنگام ابلاغ حکم عزل در نیمه شب دستگیر شد و فرمانده‌هان نیروهای سه گانه و وزیر دفاع فوراً در صدد مقابله با کودتا بر می‌آمدند و واحدهای کودتا کننده را خلع سلاح کردند.

اما بعضی از واحدهای کودتا موفق شدند که چند نفر از اعضای دولت مصدق را دستگیر و زندانی کنند که پس از محاصره و خلع سلاح آنها، فرماندهان آنها دستگیر شدند. لکن در نهایت کودتاچیان آزاد شدند. محمدرضا پهلوی پس از شنیدن خبر شکست کودتا، از نوشهر به بغداد و از آنجا به رم (ایتالیا) فرار کرد.

با ورود برنامه‌ریزی شده لوی هندرسن، سفیر آمریکا، از پاکستان به تهران، در ۲۵ مرداد وی به ملاقات دکتر مصدق رفت و به دکتر مصدق اطلاع داد که: «دولت آمریکا دیگر نمی‌تواند حکومت وی را به رسمیت بشناسد و با او همچون نخست وزیری قانونی رفتار نمایدماجرای کودتای ۲۸ مرداد

هندرسن به دکتر مصدق تکلیف کرد که باید از پست خود کناره‌گیری نماید. ولی دکتر مصدق او را با عتاب از خانه خود بیرون کرد. و هندرسن نیز پس از مشاجره با مصدق با رابطان خود تماس گرفته و به آنها اعلام نمود که: «دولت آمریکا فقط دولت زاهدی را دولت رسمی و قانونی ایران می‌‌داند.» با فرار شاه، در سراسر کشور تظاهرات عمومی برپا شده و مجسمه‌های شاه و پدرش به پایین کشیده شد. عکس‌های وی از ادارات جمع‌آوری گشت. در تجمع بزرگی در میدان بهارستان، دکتر حسین فاطمی، وزیرخارجه، اعلام کرد که: «نظام سلطنتی باید برچیده شود و حکومت جمهوری اعلام شود و شاه ایران روی مللک فاورق مصر را سفید کرده است.» اما سایر اعضای کابینه، بعد از سخنان فاطمی تاکید کردند که: «علیحضرت باید برگردد» در چنین شرایطی که کشور شدیداً به مجلس نیاز دارد. دکتر مصدق پیروزی در رفراندوم و انحلال مجلس را اعلام کرد.

در همین روز‌ها تظاهرات گسترده‌ای به حمایت از دولت مصدق بر پا شد. اما دکتر مصدق دستور منع تظاهرات در حمایت از دولتش را صادر کرد و تکلیف کرد که مردم به خانه‌های خود برگردند. در حالی که کودتاچیان درصدد اجرای برنامه دیگری برای پیروزی بودند.هشدار آیت‌الله کاشانی به مصدقدر روز بیست و هفتم مرداد، آیت‌الله کاشانی طی نامه‌ای به دکتر مصدق او را از شرایط جدیدی که کودتاچیان تدارک دیده بودند مطلع ساخت و از او خواست که با همکاری با او تصمیمات لازم برای جلوگیری از کودتا را تدارک ببیند.

هر چند دوستان دکتر مصدق بسیار کوشیدند که در صحت نامه تردید ایجاد کنند تا به نحوی بار مسئولیت اهمال در مقابله با کودتا و رها کردن نهضت در اوج خطر را از دوش دکتر مصدق و همکارانش بکاهند. توجه به این واقعیت تاریخی که با همکاری آیت‌الله کاشانی و دکتر مصدق امکان جلوگیری از کودتا و سلطه بیست و پنج ساله آمریکا وجود داشته است، امری در خور توجه است که برای ملت ایران در شرایطی این‌گونه می‌تواند راهگشا باشد اما دکتر مصدق در اوج مشکلات و مخاطرات دست حمایت دوستان و همکاران خود را نفشرد معذلک اصرار و ابرام دوستان دکتر مصدق در مقصر جلوه دادن دیگران از جمله آیت‌الله کاشانی و یا حزب توده و سازمان نظامی، هیچ از بار مسئولیت اهمال در برابر کودتا نمی‌کاهد. و هر دولتی مکلف است از امانت مردمی خویش به طور جدی مراقبت و دفاع نماید. صرف نظر از دستخط و امضا، متن و فضای حاکم بر آن و ادبیات نوشتاری آیت‌الله کاشانی، پاسخ رسمی دکتر مصدق و امضای وی در پای نامه نیز هیچ تردیدی در صحت صدور آن باقی نمی‌گذارد.

**نامه آیت الله کاشانی به مصدق و پاسخ آن

در متن نامه آمده است که «گرچه امکانی برای عرایضم باقی نمانده است ولی صلاح دین و ملت برای این خادم اسلام بالاتر از احساسات شخصی است. خودتان بهتر از هر کسی می‌دانید که تمام هم و غمم در نگهداری دولت جنابعالی است که خودتان به بقای آن مایل نیستید از تجربیات روی کار آمدن قوام و لجبازی‌های اخیر بر من مسلم است که می‌خواهید مانند سی‌ام تیر کذائی یکبار دیگر ملت را تنها گذاشته و قهرمانانه بروید. حرف اینجانب را در خصوص اصرارم در عدم اجرای رفراندم نشنیدید مرا لکه حیض کردید خانه‌ام را سنگ باران و یاران و فرزندانم را زندانی فرمودید و مجلس را که ترس داشتید شما را ببرد بستید حالا نه مجلسی هست و نه تکیه گاهی برای این ملت گذاشته‌اید. زاهدی را که من با زحمت در مجلس تحت نظر و قابل کنترل نگه داشته بودم با لطایف الحیل خارج کردید و حالا همانطور که واضح بود درصدد به اصطلاح کودتا است.

اگر نقشه شما نیست که مانند سی‌ام تیرماه عقب‌نشینی کنید و به ظاهر قهرمان بمانید… همان‌طور که گفتم آمریکا ما را در گرفتن نفت از انگلیسی‌ها کمک کرد حالا به صورت ملی و دنیا‌پسندی می‌خواهد به دست جنابعالی این ثروت ما را به چنگ آورد و اگر واقعاً با دیپلماسی نمی‌خواهید کنار بروید این نامه من سندی است در تاریخ ملت ایران که من شما را با وجود همه بدی‌های خصوصی‌تان نسبت به خودم از وقوع حتمی یک کودتا توسط زاهدی که مطابق با نقشه‌های خود شماست آگاه کردم که فردا جای هیچ‌گونه عذری نباشد اگر براستی در این فکر اشتباه می‌کند با اظهار تمایل شما…. سید مصطفی و ناصر خان قشقایی را برای مذاکره، خدمت می‌فرستم. امضا: سید ابوالقاسم کاشانی»

دکتر مصدق در پاسخ نامه آیت الله کاشانی نوشت که«۲۷مرداد ماه مرقومه حضرت آقا توسط آقای حسن سالمی زیارت شد اینجانب مستظهر به پشتیبانی ملت ایران هستم. و السلام. دکتر محمد مصدق.»

با این پاسخ دکتر مصدق، آیت‌الله کاشانی را از دخالت در حوادث آینده منع کرد و حتی اعلام حمایت وی را نیز لازم نشمرد.کودتای ۲۸ مرداد و سقوط دکتر مصدقبا شکست طرح اولیه کودتا و استفاده از ارتش، که بیشتر با برنامه آمریکائی‌ها هم‌خوانی داشته است، مرحله دوم کودتا در بیست و هشتم مرداد ماه توسط شاپور جی و عوامل انگلیسی و حمایت آمریکائی‌ها به اجرا گذاشته شد.

براساس برنامه‌ریزی‌های سرهنگ حسن اخوی، طراح اجرائی کودتا، باید از مردم و جمعی از اراذل و او باش علیه مصدق و دولت او استفاده گردد. خاصه آن که دولت مصدق دستور داده بود که هوادارانش خیابان‌ها را ترک نمایند و این، بهترین فرصت را برای کودتا فراهم کرده بود.طرح کودتای ۲۸ مردادمراحل طراحی عملیات اجرائی کودتای بیست و هشتم مرداد به این شرح بود که از نقاط مختلف شهر جمعیت‌هائی تشکیل شود و تعداد تقریبی هر جمعیت و رهبر هر گروه معلوم گردد، هر یک از جمعیت‌ها در مسیرهای تعیین شده به مرکز شهر حرکت نمایند و همزمان به مقصد محل خیابان شاه- نادری برسند، باشگاه‌های ورزشی مانند باشگاه تاج نیز به حرکت در آیند، شعار کلیه افراد سلطنت محمدرضا باشد، افراد گارد جاویدان به جمعیت بپیوندند، خانه دکتر مصدق را محاصره و وی را دستگیر نمایند و دستگیری دکتر مصدق از رادیو اعلام و زاهدی با تانک به نخست وزیری برود و از شاه دعوت به بازگشت کند.

در روز بیست و هشتم مرداد، طرح فوق به طور کامل اجرا شد و واحدهای نظامی طرفدار دکتر مصدق دخالتی در خنثی سازی کودتا نکردند. در روز بیست و هشتم مرداد دولت مصدق هیچ اقدام عملی علیه کودتاچیان نکرد و از مردم نیز برای مقابله با کودتا دعوت ننمود رئیس شهربانی را که مشکوک به همکاری با کودتاچیان بود، برکنار و خواهرزاده خویش، سرتیپ دفتری، را که از همکاران جدی کودتاچیان بود، به ریاست شهربانی منصوب کرد. گزارش دکتر غلامحسین صدیقی وزیر کشور دولت دکتر مصدق از خواندنی‌ترین گزارش‌های کودتا است.گزارش وزیر کشور از واقعه کودتادکتر غلامحسین صدیقی، وزیر کشور دکتر مصدق و از دوستان نزدیک وی، حوادث و حال و هوای کابینه دکتر مصدق و چگونگی عکس‌العمل آنها در برابر کودتا را چنین توصیف می‌کند:

«صبح زود روز ۲۸ مرداد دکتر مصدق مرا خواست تا راجع به رفراندم شورای سلطنت تصمیم‌گیری نمائیم و پس از آن، موضوع را با تیمسار ریاحی رئیس ستاد ارتش در میان گذاشته تا با بی‌سیم ارتش به فرمانداران و استانداران ابلاغ شود… ناگهان رئیس اداره آمار وارد اطاق شد گفتند- دسته‌ای از مردم شعار «زنده باد شاه» می‌گویند و شعار‌هائی در ضد دولت می‌‌‌دهند عده‌ای پاسبان نیز با آنها هماهنگی می‌کردند. در میدان سپه نیز وضع چنین بود. بعد به سرتیپ «مدبر» رئیس شهربانی تلفن کردم و راجع به حضور پاسبان‌ها پرسیدم- متوجه شدم که تجاهل می‌کند. در همین موقع تیمسار ریاحی تلفن کردند که نخست وزیر دستور دادند حکم ریاست شهربانی به نام سرتیپ شاهنده صادر کنید… من حکم را امضا کردم. تظاهرات در شهر و مناطق مختلف ادامه داشت. ساعت یازده نخست وزیر تلفن کردند که حکم را به نام سرتیپ محمد دفتری که فرمانداری نظامی بر عهده اوست صادر کنید تا حکم را صادر کنم سرتیپ دفتری در شهربانی حضور یافت… تظاهرات به جلوی وزارت کشور کشیده شد… ساعت پانزده وارد منزل نخست وزیر شدم دیدم جمعی همه در حال انتظار و تفکر نشسته‌اند دکتر مصدق پرسید: اوضاع چگونه است؟ گفتم: اوضاع خوب نیست… پس از چند دقیقه رئیس شهربانی و فرماندار نظامی سرتیپ دفتری به نخست وزیر تلفن کرد که «اعلامیه حمایت از شاه صادر نماید» در اطاق دیگر آقایان کاظم حسیبی، سید علی شایگان، احمد رضوی و حسین فاطمی نشسته و یا دراز کشیده بودند. بعد اعلام کردند مخالفین رادیو را اشغال کردند و مهدی میراشرافی و پیراسته سخنرانی می‌کردند بعد… حال آقای نخست وزیر بهم خورده و به شدت گریه می‌کردند. با تشدید تیراندازی، مهندس رضوی ملحفه‌ای را به علامت تسلیم بیرون برد و بر بام نصب کردند.»

بدین ترتیب کودتا به پیروزی رسید و سرلشگر زاهدی به نخست وزیری رفت محمدرضا پهلوی به کشور بازگشت و به تعبیر امام خمینی «محمدرضا رفت و رضاشاه برگشت» و این در حالی بود که دین بزرگی از آمریکا و انگلیس بر گردن داشت. به همین دلیل محمدرضا پهلوی در کتاب «مأموریت برای وطنم» می‌نویسد:

«گاهی این سوال طرح می‌شود که آیا دولت‌های آمریکا و انگلیس در قیام تاریخی که در ۲۸ مرداد رخ داد، در برانداختن مصدق کمک مالی کرده‌اند یا خیر؟ هر چند من در حین انقلاب در خارج از ایران بودم ولی از جزئیات امور اطلاع داشتم ولی انکار نمی‌کنم که شاید به منظور پیشرفت هدف این انقلاب ملی، وجوهی هم از طرف هموطنان من خرج شده باشد.»

بعد از تسلیم دکتر مصدق، کرمیت روزولت با شاه ملاقات کرد و شاه ضمن تشکر از او گفت: «من تاج و تختم را از برکت خداوند، ملتم و ارتشم و شما دارم… و هرگاه فاطمی را به خاطر سرنگونی مجسمه‌های من و پدرم پیدا کنم، بی‌درنگ اعدامش خواهم کرد.»و بدینسان عصر جدیدی در سرنوشت ملت ایران رقم خورد که هزینه آن بیست و پنج سال سلطه مستقیم آمریکا و دهها هزار کشته و زخمی و زندانی بوده است. که نهایتاً با انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ به آن خاتمه داده شد.

.yjc.ir

دسته‌ها
تقویم تاریخ

تاریخ ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها و روز دختر

 

ولادت حضرت معصومه,حضرت فاطمه معصومه (ع),روز دختر,میلاد حضرت معصومه و روز دختر

با سلام و تبریک پیشاپیش روز دختر و ولادت حضرت معصوعه

روز دختر مصادف با ۲۵ مرداد ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها و روز دختران [ ١ ذوالقعده ]

ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها و روز دختر
حضرت فاطمه معصومه (ع) در اوّلین روز ماه ذى القعده سال ۱۷۳ هـ ق،  ۲۵ سال بعد از تولد حضرت امام رضا (ع) در شهر مدینه منوّره چشم به جهان گشود.
از میان فرزندان بزرگوار حضرت امام موسى بن جعفر(ع)، دو فرزند ایشان یعنى حضرت امام على بن موسى الرضا (ع) و حضرت فاطمه کبری (ع) ملقّب به معصومه، از ویژگی های خاص برخوردار بوده اند تا  ادامه دهنده خطّ امامت بعد از پدر باشند.
آن حضرت به همراه امام رضا (ع) هر دو در دامان پاک یک مادر بزرگوار به نام حضرت نجمه خاتون (س) که از مهاجران مغرب بود، رشد و پرورش یافته اند. این در حالى است که پدر بزرگوارشان پیوسته در زندان هارون الرشید بسر مى بردند و سرانجام در همان زندان، هنگامى که حضرت معصومه (س) در سن ده سالگى بود، به شهادت رسیدند و از آن زمان به بعد حضرت معصومه (س) تحت مراقبت برادرش امام رضا (ع) قرار گرفت.[۱]
حضرت معصومه (س)، معصوم به معنایی که در مورد پیامبران و امامان به کار می رود نبوده، امّا ایشان دارای طهارت روح و کمالات معنوی بالایی بودند، به گونه ای که به زائرانش وعده بهشت داده شده است
اطلاق «معصومه» بر فاطمه دختر موسی بن جعفر (ع)
نام حضرت معصومه، فاطمه است. در کتاب های روایی و تاریخی نیز، از آن حضرت با عنوان فاطمه بنت موسى بن جعفر (ع) یاد شده است،[۲] امّا صدها سال است که آن حضرت با این لقب مشهور هستند،[۳] و این لقب نزد ایرانیان تبدیل به اسم برای ایشان شده است.
حضرت معصومه (س)، معصوم به معنایی که در مورد پیامبران و امامان به کار می رود[۴] نبوده، امّا ایشان دارای طهارت روح و کمالات معنوی بالایی بودند، به گونه ای که به زائرانش وعده بهشت داده شده است.[۵]
لازم به ذکر است که عصمت امر نسبی است. با توجه به روایاتی که در شأن و منزلت حضرت معصومه وارد شده است،[۶] می توان مرتبه ای از عصمت – نه در حد ائمه- برای ایشان قائل شد. این مسئله در حق چنین بانویی بعید به نظر نمی رسد؛ چرا که این حد از عصمت به معنای دوری از گناه در زندگی عالمان بزرگ نیز فراوان مشاهده می شود.
ورود حضرت معصومه (س) به قم
در سال ۲ظ ظ  هجرى قمرى در پى اصرار و تهدید مأمون عباسى سفر تبعید گونه حضرت رضا (ع) به مرو انجام شد و آن حضرت بدون این که کسى از بستگان و اهل بیت خود را همراه خود بیاورند راهى خراسان شدند.
حضرت معصومه یک سال بعد از هجرت تبعید گونه حضرت رضا (ع) به مرو، در سال ۲۰۱ هجری قمری، به شوق دیدار برادر و ادای رسالت زینبی و پیام ولایت، به همراه عده اى از برادران و برادرزادگان به طرف خراسان حرکت کرد و در هر شهر و محلى مورد استقبال مردم واقع مى شد. در شهر ساوه عده اى از مخالفان اهل بیت که از پشتیبانى مأموران حکومت برخوردار بودند، سر راه کاروان آنان را گرفته و با همراهان حضرت وارد جنگ شدند، در نتیجه تقریباً همه مردان کاروان به شهادت رسیدند، حتى بنابر نقلى حضرت (س) معصومه را نیز مسموم کردند.
عصمت امر نسبی است. با توجه به روایاتی که در شأن و منزلت حضرت معصومه وارد شده است،می توان مرتبه ای از عصمت – نه در حد ائمه- برای ایشان قائل شد. این مسئله در حق چنین بانویی بعید به نظر نمی رسد؛ چرا که این حد از عصمت به معنای دوری از گناه در زندگی عالمان بزرگ نیز فراوان مشاهده می شود
به هر حال، یا بر اثر اندوه و غم زیاد از این ماتم و یا بر اثر مسمومیت از زهر جفا، حضرت فاطمه معصومه (س) بیمار شدند و چون دیگر امکان ادامه راه به طرف خراسان نبود، قصد شهر قم را نمود. حدوداً در روز ۲۳ ربیع الاول سال ۲ظ ۱ هجرى قمرى حضرت وارد شهر مقدس قم شدند. و در محلى که امروز «میدان میر» نامیده مى شود در منزل «موسى بن خزرج» فرود آمدند و افتخار میزبانى حضرت نصیب او شد.
آن بزرگوار به مدت ۱۷ روز در این شهر زندگى کرد. محل زندگی و عبادت آن حضرت در مدرسه ستیه به نام «بیت النور» بود که هم اکنون محل زیارت ارادت مندان آن حضرت است.[۷]

پی نوشت ها :
[۱] . برگرفته از سایتharam.masoumeh.com
[۲]. شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا (ع)، ج ‏۲، ص ۲۶۷، چاپ اول، نشر جهان، تهران، ۱۳۷۸ ق.
[۳]. ر. ک: مجلسی، بحار الانوار، ج ۱۰۶، ص ۱۶۸,
[۴]. معصوم کسی است که به لطف خدا از هرگونه آلودگی به گناه و کارهای زشت و ناشایست و پلید امتناع کند، آن هم نه به گونه جبری، بلکه در حالی که توان انجام آنها را داشته باشد، نیز از هرگونه اشتباه و خطایی به دور است. حضرت امام جعفر صادق (ع) در این خصوص می فرماید: ”المعصوم؛ هو الممتنع بالله من جمیع المحارم. و قد قال الله تبارک و تعالی: و من یعتصم بالله فقد هدی الی صراط مستقیم؛ معصوم کسی است که توسط خدا از همه گناهان حفظ می شود و خداوند در این باره فرمود: هر آن که به حفظ الاهی بپیوندد، به یقین به راه راست هدایت شد، شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص ۱۳۲، انتشارات جامعه مدرسین قم، ۱۳۶۱ هـ ش، برگرفته از نمایه مفهوم عصمت و امکان عصمت افراد شماره ۲۴۹ در سایت اسلام کوئست.
[۵]. عاملى، شیخ حر، وسائل‏الشیعه، ج ۱۴، ص ۵۷۶، ح ۹۴، مؤسسه آل البیت (ع)، قم، ۱۴۰۹ هـ  ق، مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی ثَوَابِ الْأَعْمَالِ وَ عُیُونِ الْأَخْبَارِ عَنْ أَبِیهِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَکِّلِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ سَعْدٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا (ع) عَنْ زِیَارَهِ فَاطِمَهَ بِنْتِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ (ع) بِقُمَّ فَقَالَ مَنْ زَارَهَا فَلَهُ الْجَنَّه.
[۶]. ر. ک: حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۵۷۶، ح ۱۹۸۵۰ و ۱۹۸۵۱,
[۷].بر گرفته از سایت حضرت معصومه با تلخیص.
منبع :
زندگانی حضرت معصومه علیها السلام (حیات الست) ؛ مهدی منصوری

دسته‌ها
تقویم تاریخ

تاریخچه و ارزیابی اعلامیه جهانی حقوق بشر

islamic-human-rights-day-and-human-dignity

 

اعلامیه اسلامی حقوق بشر مصوب ۱۴ محرم ۱۴۱۱ قمری(مطابق با ۵ اوت ۱۹۹۰ میلادی و ۱۵ مرداد ۱۳۶۹ شمسی)

اجلاس وزرای امور خارجه سازمان کنفرانس اسلامی در قاهره

(یا ایها النّاس انا خلقناکم من ذکر و انثى و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقیکم) قرآن کریم

دولتهاى عضو سازمان کنفرانس اسلامى, با ایمان به الله, پروردگار جهانیان و آفریدگار کائنات و بخشنده نعمتها, خداوندى که انسان را به بهترین وجه آفریده و به او حیثیت داده و وى را خلیفه خود در زمین گرداند, خداوندى که آبادانى و اصلاح زمین را بر عهده بشر گذارده و امانت تکالیف الهى را بر گردن او نهاده و آن چه در آسمانها و زمین است همگى را تحت تصرف وى قرار داده و با تصدیق رسالت محمد(ص) که خداوند ایشان را به هدایت و آیین راستین فرستاده و وى را رحمتى براى جهانیان, و آزادگرى براى بردگان و شکننده اى براى طاغوت ها و مستکبران گردانیده است, پیامبرى که برابرى را میان همه بشریت اعلام نموده و هیچ اولویتى براى کسى بر دیگران جز در تقوى قائل نشده, و فاصله ها و اکراه را از میان مردم برچید, مردمى که خداوند آنان را از روح واحد آفریده است.

ارزیابی اعلامیه جهانی حقوق بشر

تاریخچه حقوق بشر و سیر تدوین آن

هرچند تدوین اعلامیه جهانی حقوق بشر ، پدیده ای نوین است ، اما حقوق مذکور در آن ، قدمتی بس دراز دارد . در غالب نوشته های رایج پیرامون تاریخ علم و از جمله تاریخ حقوق و حقوق بشر، نویسندگان غربی و سپس نویسندگان متأثر از آنان ، خاستگاه علم موضوع بحث را یونان باستان معرفی کرده و سپس از آن جا به رم رفته و اروپا را مهد گسترش و پیشرفت آن علم معرفی می کنند و به غفلت یا تغافل و با چشمی بسته از دوران سیاه قرون وسطای اروپا گذشته و کمترین اشاره ای به نقش اسلام و مسلمانان نمی نمایند ، در حالی که در خصوص موضوع بحث ما ، یعنی حقوق بشر ، اگر نتوان نقش انبیاء الهی را در اندیشه های حکمای یونان باستان بروشنی اثبات نمود ، حداقل تأثیر شگرف و بنیادین اسلام را بر فلاسفه بزرگ قرون اخیر اروپا ، نظیر منتسکیو ، ژان ژاک روسو نمی توان انکار کرد . اندیشمندانی که اعلامیه حقوق بشر، مایه ی اولیه خود را از اندیشه ی آنان گرفته است .

اتفاقا به همین دلیل است که نقاط قوت اعلامیه در همان جا است که به طور مستقیم و یا غیر مستقیم از شرایع الهی و اسلام بهره گرفته است ولی آن جا که تفریط ورزیده و از شرایع الهی عقب مانده و یا افراط نموده و از آن پیشی گرفته است ، دچار کاستی و یا اشکال شده است .به هر حال مضامین موجود در اعلامیه جهانی حقوق بشر را ، با اختلافی کم و بیش می توان در اعلامیه حقوق انگلستان ( ۱۶۸۸ ) و سپس در قانون مصوب ۱۶۴۱ دادگاه ایالت ماسوچوست و پس از آن در قانون اساسی ویرجینیا که به دنبال اعلامیه استقلال آمریکا ( ۴ ژوئیه ۱۷۷۶ ) به تصویب رسید مشاهده کرد .

اما شاید کاملترین و نزدیکترین متن حقوقی ، اعلامیه حقوق بشر و شهروند فرانسه ( ۲۶ اوت ۱۷۸۹ ) باشد که پس از انقلاب کبیر این کشور در ضمن ۱۷ ماده بیان شده است . در عین حال باید توجه داشت که همه این قوانین و اعلامیه ها جنبه ی داخلی و ملی داشته است و تنها در حوالی پایان جنگ جهانی اول است که مسئله حقوق بشر صبغه فراملی و بین المللی به خود می گیرد و برای اولین بار در میثاق جامعه ملل و سپس معاهدات ناشی از آن ، مورد بحث واقع می شود ( ۱۹۱۹ ). گام های بعدی را در منشور آتلانتیک ( اوت ۱۹۴۱ ) می توان یافت که در قسمت سوم آن ، به حق مردم برای خودمختاری و در قسمت ششم آن به تأکید بر آزادی اندیشه و مذهب و حق امنیت اقتصادی و اجتماعی پرداخته است .

پس از آن ، در بیانیه ی سازمان ملل متحد که در اول ژانویه ۱۹۴۲ توسط ۲۶ کشور به امضا رسید دول امضا کننده ، بر حقوق بشر و حمایت ازآن تأکید ورزیدند . و بعد از آن ، در طرح دمبارتن اوکس (۱۹۴۴) و کنفرانس سانفرانسیکو نیز اهمیت موضوع حمایت از حقوق بشر عنوان شد و تصمیماتی راجع به آن اتخاذ گردید .

در آخرین گامها ، در منشور سازمان ملل متحد نیز ، به عنوان سند نظم نوین بین المللی پس از جنگ دوم جهانی به حقوق بشر، اشاره های فراوان شده است . منشور سازمان ملل متحد در مقدمه و در ماده ی ۱ بند ۳ و مواد ۵۵ ، ۵۶ ، ۶۳ ( بندهای ۱ و ۲ ) ، حقوق بشر را مورد تأکید قرار داده است .

همچنین مواد ۶۸ و ۷۶ نیز حاوی موادی در این ارتباط هستند . اختلاف در تفسیر مواد منشور موجب آن گشت که پس از تشکیل سازمان ملل متحد ، مجمع عمومی در اولین نشست خود ، از شورای اقتصادی و اجتماعی خواست تا طرح ارائه شده توسط کوبا را که طرحی در خصوص « بیانیه حقوق اساسی افراد وحقوق و وظائف دولتها » بود که کمیسیون تازه تأسیس « حقوق بشر » ارجاع کند .

به علاوه مجمع درخواست کرد که موضوع ، پس از بررسی در کمیسیون ، به نشست دوم مجمع اعاده گردد … کمیسیون حقوق بشر نتیجه ی کار خود را به شورای اقتصادی و اجتماعی ارائه داد و بیانیه و پیش نویس یک مقاوله نامه در مجمع عمومی در ۲۶ اوت ۱۹۴۸ پذیرفته شد … پس از آن مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سومین نشست خود ( ۱۰ دسامبر ۱۹۴۸ ) در پاریس ، پس از آن که کمیته سوم مجمع مفاد پیش نویس را طی ۸۵ جلسه نشست خود مورد مداقه قرارداد با ۴۸ رأی موافق و ۸ رأی ممتنع ( و بدون رأی مخالف ) مورد پذیرش قرار داد و بدین ترتیب ، اعلامیه جهانی حقوق بشر شکل گرفت .

از آنچه گذشت ، دو نکته به خوبی استفاده می شود :

اول آن که ، پیدایش و تدوین حقوق بشر ، در سیر اروپایی آن ، همیشه جنبه ی انفعالی داشته و به موجب انقلابات و حرکتهای مردم علیه نظامهای استبدادی و ستمگر پدید آمده است . و در آخرین مرحله آن ، پس از فجایع دو جنگ جهانی اول و دوم است که در قلمرو بین المللی مسئله حقوق بشر ، مطرح می گردد . خصیصه ی انفعالی بودن اعلامیه های حقوق ، موجب آن شده است که تدوین کنندگان آن نتوانند فارغ از هر گونه افراط و تفریط و با نظری معتدلانه ، جامع نگر و حقیقت یاب به انسان و حقوق او توجه کنند ودر نتیجه همین عامل است که اعلامیه ها با کاستی ها و اشکالاتی مواجه است .
دوم آن که ، تبیین و تدوین حقوق بشر ، در جوامع اروپایی که برای انسان ، زن ، آزادی و کرامت ، چندان ارزش و حقی – حتی به لحاظ تئوریک – قائل نبودند ، گامی ارزشمند در جهت احیای انسان و انسانیت محسوب می شود ، اما نسبت به جوامع اسلامی و حداقل نسبت به فقه و حقوق اسلام ، که چهارده قرن قبل ، بیشترین ارزش را برای انسان ، زن ، خانواده ، آزادی ، کرامت ، تساوی و برابری ، حق مبارزه با ظلم و … قائل بوده است پیشرفتی محسوب نمی گردد .

 محتوای اعلامیه جهانی حقوق بشر

اعلامیه جهانی حقوق بشر ، شامل یک مقدمه و ۳۰ ماده است که چون بدون ذکر عنوان و سر فصل به صورت پشت سر هم آمده است ، دسته بندی واحدی نسبت به آن وجود ندارد و شارحین آن ، هر یک بر حسب ذوق و سلیقه ی خود ، دسته بندی هایی را ارائه کرده اند . شاید بتوان ، مطالب اعلامیه را در شش بخش اصلی زیر ، خلاصه و طبقه بندی کرد .

بخش اول :

دیدگاهها ، اصول و مبانی . در مقدمه اعلامیه ، پس از آن که به علل تدوین اعلامیه و لزوم آن می پردازد دیدگاههای بنیادین تدوین کنندگان را نسبت به انسان مطرح ساخته و سپس در مواد یک و دو اعلامیه ، به بیان اصول حقوقی مبتنی بر این دیدگاهها می پردازد که شامل این موارد می شود :

۱- وحدت خانواده بشری

۲- کرامت و ارزش ذاتی انسان

۳- حقوق بنیادین و غیر قابل انتقال مرد و زن

۴- آزادی ، برابری و برادری

بخش دوم :

حقوق ، آزادی ها و مصونیتهای شخصی . اعلامیه در مواد ۳ تا ۱۱ به اهم حقوق و آزادی های شخصی ، نظیر حق حیات ، حق آزادی جسمانی و حقوقی ، حق داشتن امنیت ، اصل برائت ، مصونیتهای شخصی و منع توقیف ، حبس ، تبعید و شکنجه ، مصونیتهای قضایی و حق مراجعه برابر و مساوی به دادگاهها وحق رسیدگی علنی ، اصل قانونی بودن جرایم و مجازاتها پرداخته است .

بخش سوم :

حقوق بنیادین فرد در رابطه با خانواده ، سرزمین ، اشیاء و جهان خارج .
مواد ۱۲ تا ۱۷ اعلامیه شامل موارد فوق است و به مسائلی همچون تساوی حق ازدواج برای زن و مرد ، حق داشتن اقامتگاه ، مهاجرت ، آزادی رفت و آمد ، حق مالکیت و حق تابعیت پرداخته است .

حقوق بشر اسلامی و کرامت انسانی

چهاردهم مرداد در تقویم رسمی ایران به عنوان روز «حقوق بشر اسلامی و کرامت انسانی» نامگذاری شده است.

انتشار اعلامیه حقوق بشر اسلامی از سوی کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی پیش‌درآمدی شد بر اینکه کشورهای اسلامی نیز با تاسی از اندیشه‌های ناب اسلامی اعلامیه‌ای را در خصوص چهارچوب‌های حقوق بشر و کرامت انسانی منتشر کنند تا در مقابل اعلامیه جهانی حقوق بشر که بعضا در مواردی با چهارچوب‌های اسلامی تناقض دارد بتواند راهکاری جمعی برای ارزش گذاشتن به حقوق انسان‌ها از نگاه شریعت اسلامی باشد.

حقوق بشر

حقوق بشر همواره از موضوعاتی بوده که کشورهای استعمارگر و صاحب قدرت از آن به عنوان حربه‌ای برای سلطه بر کشورهای دیگر در طول تاریخ استفاده کرده‌اند. در این راستا و هم‌زمان با سالروز «حقوق بشر اسلامی و کرامت انسانی» بر آن شدیم تا با بازخوانی اعلامیه حقوق بشر اسلامی و مقایسه آن با اعلامیه جهانی حقوق بشر بر ویژگی‌های بارز این اعلامیه تاکیدی دوباره کرده باشیم.

اعلامیه جهانی حقوق بشر از همان ابتدا با رد موضع‌گیری دولت‌های اسلامی و اندیشمندان اسلامی مواجه شد. این اعلامیه در مواردی با احکام اسلامی کاملا مغایر بود، مانند حق آزادی مذهب و حق تغییر آن. مسلمانان تنها اسلام را دین حق می‌دانند و ارتداد را گناهی بزرگ و درخور مجازاتی عظیم می‌شمارند، با این حال پس از مدتی تحت فشار جامعه جهانی و تبلیغات وسیع به نفع حقوق بشر و مقبول افتادن اعلامیه مذکور در سطح دنیا برخی از متفکران جهان اسلام با پذیرش اصول اعلام شده در اعلامیه جهانی درصدد تطبیق آنها با موازین اسلامی برآمدند و کوشیدند ثابت کنند که این اصول و حقوق به نحو کامل‌تر و بهتری در اسلام وجود دارد و بعدها با الگوگیری از اعلامیه حقوق بشر بر آن شدند اصول و قواعد حقوق بشر را از متون اسلامی در آورده و آن را به صورت متنی مدون به جامعه جهانی ارائه دهند.

در این راستا از سوی سازمان کنفرانس اسلامی سه اعلامیه در رابطه با حقوق بشر منتشر شد:

۱ ـ طرح اعلامیه حقوق و تکالیف اساسی انسان در اسلام، در سال ۱۹۷۹ میلادی در مکه مکرمه در عربستان.

۲ ـ طرح سندی در رابطه با حقوق بشر در اسلام در سال ۱۹۸۸ میلادی در شهر طائف در عربستان.

۳ ـ اعلامیه حقوق بشر اسلامی که در سال ۱۹۹۰ میلادی در شهر قاهره به تصویب رسید.

این اعلامیه در اجلاسی که در ۲۱ ژوئیه تا ۵ اوت ۱۹۹۰ میلادی مطابق با ۹ تا ۱۴ محرم سال ۱۴۱۱ هجری قمری و ۱۰تا ۱۵ مرداد ماه ۱۳۶۹ در قاهره و طی قطعنامه شماره P19/49 در نوزدهمین اجلاس وزرای خارجه کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی به تصویب رسید.سازمان کنفرانس اسلامی این سند را صرفا به عنوان یک اعلامیه که بیان تلقی مشترک از حقوق بشر اسلامی است و نه یک کنواکسیون یا معاهده‌ای الزام‌آور تصویب می‌کند و به نظر می‌رسد که این اعلامیه به حالت فعلیت نرسیده و بعد از گذشت سال‌ها از زمان تصویب آن هنوز در مراحل ابتدایی اجراست.برده برداری به‌طور صریح در اعلامیه حقوق بشر اسلامی ممنوع شده است. ماده ۱۱ بند الف می‌گوید:« انسان آزاد متولد می‌شود و هیچ‌کس حق ندارد او را به بردگی بکشد یا ذلیل و مقهور خویش کند یا از او بهره‌کشی کند و بندگی جز برای خداوند متعال وجود ندارد».

محتوای اعلامیه حقوق بشر اسلامی

این اعلامیه شامل یک مقدمه و ۲۵ ماده است. مقدمه با این عبارت شروع می‌شود: «دولت‌های عضو سازمان کنفرانس اسلامی، ضمن تاکید بر نقش تمدنی و تاریخی امت اسلامی که خداوند آن را بهترین امت برگزید …» و بعد از آن مواد ۲۵‌گانه را ارائه می‌دهد.محتوای این اعلامیه همانند محتوای اعلامیه جهانی آزادی سیاسی و اجتماعی و بسیاری از آزادی‌های دیگر را از حقوق انسان‌ها می‌داند و دولت و اجتماع را در فراهم کردن محیط زندگی برای برخورداری از این حقوق مسئول می‌داند. با این حال محتوای اعلامیه آزادی را که در تضاد با حقوق و تکالیف جامعه و فرد باشد، ممنوع کرده است.در کل، محتوای این اعلامیه همانند اعلامیه جهانی صرفا یک بیانیه مشترک از حقوق بشر اسلامی است و نه کنوانسیون یا معاهده‌ای الزام‌آور. محتوای این اعلامیه هنگام بررسی در سازمان کنفرانس اسلامی مورد حذفیات و برخی تغییرات دیگر گرفت و آن را تا حدودی به اعلامیه جهانی نزدیک کرد ولی نکته قابل تامل این است که محتوای اعلامیه هنوز از حد اعلامیه صرف خارج نشده است.

ویژگی‌های اعلامیه حقوق بشر اسلامی

اعلامیه حقوق بشر اسلامی همانند اعلامیه جهانی حقوق بشر، بر شرافت و کرامت ذاتی انسان تکیه کرده و برخی حقوق لازم الرعایه را احصاء کرده است که باید آنها را به رسمیت شناخت و در مقام اعمال و اجرای آنها برآمد. برخی از اصولی که به عنوان حقوق آزادی‌های اساسی در اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده در این اعلامیه نیز آمده است. برخی از حقوق هم که در اعلامیه جهانی حقوق بشر نیامده، در اعلامیه اسلامی مورد توجه و تصریح قرار گرفته است؛ مثل ممنوعیت استعمارگری و حق مبارزه با آن یا حق مقابله با تجاوز به حیات انسان و نیز حق زندگی در محیط پاک و دور از مفاسد اخلاقی و داشتن امنیت دینی علاوه بر امنیت‌های مربوط به جان و خانواده و ناموس و نیز اشاره به لزوم حفظ حرمت انسان حتی پس از حیات او و محترم شمردن جنازه او.

حقوق بشر

نوآوری‌های اعلامیه حقوق بشر اسلامی

یکی از ارزشمندترین خصایص اعلامیه حقوق بشر اسلامی توجه به نکاتی است که در اعلامیه جهانی بدان توجه نشده است. این اعلامیه با حمایت از حقوقی که بی‌تردید در زمره حقوق مسلم بشر قرار دارند ولی در اعلامیه جهانی مورد غفلت واقع شده‌اند، جایگاه خود را به عنوان اعلامیه‌ای با مضامین بدیع در مقابل جهانیان به اثبات رساند و ارزش و اهمیت حقوق بشر در دین اسلام را نمایان کرد.

اعلامیه مذکور با ممنوع شناختن استعمار و استعمارگری حق مبارزه با این موضوع را برای همه افراد بشر قائل شده است و به صراحت انواع گوناگون استعمار را به عنوان بدترین نوع بردگی تحریم می‌کند. اعلامیه حقوق بشر اسلامی حق رهایی و تعیین سرنوشت را برای تمامی ملت‌هایی که از استعمار رنج می‌برند به رسمیت شناخته و تمام دولت‌ها و ملت‌ها را موظف به یاری رساندن به قربانیان استعمار در جهت نابودی این پدیده مخرب دانسته است.اعلامیه قاهره همچنین حق زندگی در محیط پاک و دور از مفاسد اخلاقی و لزوم حرمت انسان پس از مرگ را به گونه‌ای بدیع مورد اشاره و پذیرش قرار داده است.

همچنین این اعلامیه قدرت حکومت را به امانتی تعبیر کرده که به حاکم یا هیات حاکمه سپرده شده است و مقتضای امانت‌داری این است که از آن سوء استفاده نشود و بنابراین استبداد و دیکتاتوری و هر نوع سوء استفاده از قدرت، خیانت در امانت تلقی می‌شود و ممنوع است و طبعا وقتی امین از دایره امانتداری خارج شد، مشروعیت خود را از دست می دهد؛ چنانکه در بند الف ماده ۲۳ اعلامیه حقوق بشر اسلامی می‌گوید:«ولایت امانتی است که استبداد یا سوء استفاده از آن شدیدا ممنوع است زیرا حقوق اساسی انسان از این راه تضمین می‌شود».در بحث مقایسه حقوق بشر غربی با حقوق مذکور در اعلامیه حقوق بشر اسلامی باید توجه کرد که بدون قرارگرفتن موضوع تحت تاثیر احساسات و تعصبات، این دو اعلامیه از جهات بسیاری شبیه هم بوده و حتی اعلامیه اسلامی به استناد متون دینی، امتیازات و حقوق دیگران را هم پیش‌بینی کرده است ولی در عین حال این دو اعلامیه دارای تفاوت‌ها و تناقض‌هایی به شرح زیر است:

اشتراکات دو اعلامیه حقوق بشری

۱ ـ ممنوعیت برده‌داری: برده‌داری به‌طور صریح در اعلامیه حقوق بشر اسلامی ممنوع شده است. ماده ۱۱ بند الف می‌گوید:« انسان آزاد متولد می‌شود و هیچ‌کس حق ندارد او را به بردگی بکشد یا ذلیل و مقهور خویش کند یا از او بهره‌کشی کند و بندگی جز برای خداوند متعال وجود ندارد». این ممنوعیت در ماده ۴ اعلامیه جهانی حقوق بشر هم تصریح شده است. آنجا که بیان می‌کند: « احدی را نمی‌توان در بردگی نگاه داشت و داد و ستد بندگان به هر شکلی که باشد ممنوع است». نکته جالب این است که این موضوع در اعلامیه حقوق بشر اسلامی با تفصیل و توضیح بیشتری آمده است.

۲ـ شناسایی حق مالکیت ادبی: حق دیگر، حق مالکیت ادبی یا استفاده از دستاوردهای علمی، ادبی، هنری و تکنولوژی است. این حق در اعلامیه اسلامی به رسمیت شناخته شده است. آن جا که در ماده ۱۶ مقرر می‌دارد: «هر انسانی حق دارد از ثمره‌های دستاورد علمی یا ادبی یا هنری یا تکنولوژی خود سود ببرد و حق دارد از منابع ادبی و مالی حاصله از آن حمایت کند و …». همین حق در بند ۲ ماده ۲۷ اعلامیه جهانی نیز تصریح شده که: «هرکسی حق دارد از حمایت معنوی و مادی آثار علمی، فرهنگی یا هنری خود برخوردار شود».
– منبع، پورتال آسمونی