دسته‌ها
اخبار حوادث

توقیف شوتی‌های ۷ میلیاردی در عسلویه

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:




توقیف پنج دستگاه خودرو سواری تندرو , خودروی شوتی

جانشین فرمانده انتظامی استان بوشهر از توقیف پنج دستگاه خودرو سواری تندرو (شوتی) حامل هفت میلیارد و ۶۴۰ میلیون ریال انواع کالای قاچاق در شهرستان عسلویه خبر داد.

به گزارش ایسنا، سرهنگ حیدر سوسنی اظهار کرد: ماموران پلیس آگاهی شهرستان عسلویه در یک عملیات هماهنگ با رصد اطلاعاتی ۵ دستگاه خودرو شوتی که از تعدادی انبار در شهر نخل تقی اقدام به بارگیری کالاهای قاچاق می کردند را شناسایی کردند.

وی اظهار کرد: این خودروها قصد داشتند با خروج از شهرستان تنگستان در استان های همجوار محموله های خود را به مقصدهای از پیش تعیین شده انتقال دهند.

جانشین فرمانده انتظامی استان بوشهر با بیان اینکه ماموران پلیس در محور عسلویه- شیراز با استقرار ایست و بازرسی موقت هر پنج دستگاه خودرو را متوقف کردند، عنوان کرد: در بازرسی از خودروها ۱۰۹ دستگاه لپ تاپ، ۷۵ واشر سرسیلندر خودرو، ۵۱۰۰ قلم لوازم آرایشی فاقد مدرک گمرکی کشف شد.

سرهنگ سوسنی با بیان اینکه ارزش اقلام مکشوفه برابر نظر کارشناسان هفت میلیارد و ۶۴۰ میلیون ریال است، افزود: در ارتباط با این پرونده پنج متهم دستگیر شدند.

آخرین اخبار حوادث را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار حوادث

کشف دو هزار و ۴۶۹ قلم داروی قاچاق از عطاری های تجریش

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:




کشف داروی قاچاق

دو هزار و ۴۶۹ قلم داروی قاچاق و دست ساز از واحدهای عطاری و گیاهان دارویی بازار تجریش کشف شد.

به گزارش خبرگزاری مهر، واحدهای عطاری و گیاهان دارویی بازار تجریش از  نظر دخالت افراد فاقد صلاحیت علمی در امور پزشکی و دارویی، فرآورده های قاچاق، فراورده های غیر مجاز، فرآورده های دست ساز تقلبی به منظور مبارزه با بیماری ها، فرآورده های مخمر و هرگونه تبلیغات غیر قانونی و فریبنده بررسی شدند.

در این بازدیدها کارشناسان مواد غذایی و آرایشی وبهداشتی واحد معاونت غذا و داروی شبکه، اداره صنعت و معدن شمیرانات و اتحادیه، ۶ واحد عطاری را پایش کردند که دو بازدید منجر به کشف و معدوم سازی دو هزار و ۴۶۹ قلم داروی قاچاق و دست ساز شد.

آخرین اخبار حوادث را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار حوادث

رسیدگی به پرونده تجاوز به زن دستفروش در قهوه خانه / متهم اصلی انکار کرد

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:




تجاوز به زن دستفروش ,تجاوز

خراسان نوشت: در شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران ، پرونده سه مرد جوان که یک زن دست فروش را در قهوه‌خانه‌ای در حوالی شهریار مورد آزار قرار داده اند مورد رسیدگی قرار گرفت

رسیدگی به این پرونده از پاییز سال ۹۷ به دنبال شکایت زن دست فروش به نام مرضیه آغاز شد.
وی به مأموران گفت: من در مترو دست فروشی می‌کنم. چند روز قبل یکی از مشتری‌ها از من کارت خوان خواست، اما چون کارت خوان نداشتم سراغ مرد جوانی به نام فرید رفتم که او را بارها در مترو دیده بودم و می‌دانستم او هم دست فروش است. من از دستگاه کارت خوان او استفاده کردم، اما اشتباهی به جای ۲۰ هزار تومان ۱۲۰ هزار تومان کارت کشیدم. وقتی مشتری متوجه این ماجرا شد ۱۰۰ هزار تومان مشتری را به او دادم و از فرید خواستم ۱۰۰ هزار تومان را به من برگرداند، اما گفت پول نقد همراه ندارد.

وی ادامه داد: چند روز دیگر دوباره فرید را در مترو دیدم و از او خواستم پولم را بدهد، اما بهانه آورد تا این که آخرین بار به من گفت باید همراهش به قهوه خانه پسر عمویش در شهریار بروم و پولم را پس بگیرم. من همراه او به قهوه خانه رفتم، اما در آن جا او به همراه دو مرد دیگر مرا آزار دادند. چند مرد که در قهوه خانه حضور داشتند و متوجه ماجرا شده بودند به کمک من آمدند و من توانستم فرار کنم .از آن روز به بعد من کابوس می‌بینم، از سایه خودم هم می‌ترسم واز اعضای خانواده ام خجالت می‌کشم.

به دنبال شکایت این زن وی به پزشکی قانونی معرفی شد و کارشناسان در گزارشی اعلام کردند وی تحت آزار و اذیت قرار گرفته است.
بدین ترتیب فرید و دو همدستش بازداشت شدند. اما آن‌ها در دادگاه خودشان را بی گناه خواندند.

فرید گفت: قبول دارم زن جوان را برای پس دادن پولش همراه خودم به شهریار برده ام، اما خودش به یک قهوه‌خانه رفت و از سوی دو مرد غریبه مورد آزار قرار گرفت. من دو متهم دیگر این پرونده را اصلاً نمی‌شناختم.

دو متهم دیگر نیز جرمشان را انکار کردند. یکی از آن‌ها با اشاره به زن دست فروش گفت:این زن از من خواسته تا ۸۰۰ میلیون تومان به او پول بدهم تا رضایت بدهد. او قصد اخاذی از ما را دارد.

اما زن جوان که اشک می‌ریخت گفت: من از یکی از متهمان ۷۰۰ هزار تومان پول گرفتم و به او رضایت دادم، چون او مرا آزار نداده بود. اما فرید و همدست دیگرش مرا آزار دادند و شکنجه کردند.با پایان جلسه دادگاه قرار شد به زودی قضات درباره این پرونده رای صادر کنند.

آخرین اخبار حوادث را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار حوادث

پرونده قتل وحید مرادی روی میز قضات جنایی/ مادر و فرزند۴ساله مقتول،بدنبال قصاص

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:




پرونده قتل وحید مرادی,وحید مرادی

خراسان نوشت:پرونده عاملان قتل وحید مرادی در زندان رجایی شهر به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا به زودی به آن رسیدگی شود.

رسیدگی به این پرونده از یازدهم تیر سال ۹۷ به دنبال درگیری خونین در محوطه هواخوری زندان رجایی شهر آغاز شد.

در جدال خونین میان زندانیان، تلاش زندانبانان برای پایان دادن به دعوای خونین بی نتیجه ماند و یکی از زندانی‌ها که شرور سرشناسی به نام وحید مرادی بود با پنج ضربه چاقو از پا در آمد و این درحالی بود که تصاویر این درگیری از دوربین‌های مداربسته زندان ضبط شده بود.

یک روز بعد از انتشار اخبار و تصاویر مربوط به کشته شدن وحید مرادی در فضای مجازی سر و صدای زیادی به پا شد و فیلم‌های او که قبل از این ماجرا در لایو اینستاگرام بارها به کری خوانی برای دیگر اشرار پرداخته بود به سرعت دست به دست گشت.

در بررسی‌ها مشخص شد وحید ۴۳ ساله که چندین سابقه کیفری داشت و نزدیک به ۱۶ بار به زندان رفته بود اردیبهشت ماه از زندان آزاد شده بود و به مهمانی که دوستش با نام حسین به مناسبت آزادی او تدارک داده بود رفته و به کری خوانی در اینستاگرام پرداخته بود، اما این کری خوانی‌ها به درگیری میان او و حسین و سه خواهرزاده‌اش منتهی شد و او در پنت هاوس برج در خیابان ۲۱ ولنجک وی را با ضربه چاقو کشت و سه خواهر زاده اش را زخمی کرد.

وحید بعد از این جنایت و در حالی که قصد خروج از کشور را داشت در مرز ایران و ترکیه بازداشت شد و به زندان رجایی شهر انتقال یافت و خیلی زود به قتل در مستی اعتراف کرد.

چون بعد از انتقال وحید به زندان رجایی شهر بازپرس رسیدگی کننده به این پرونده احتمال وقوع خطر را برای وی مطرح کرده بود او به بند خصوصی منتقل شد، اما پس از چند روز به اصرار خانواده اش به بند عمومی رفت تا این که یازده تیرماه طی درگیری جنجالی کشته شد.

با تکمیل تحقیقات پلیسی ۱۷ نفر از زندانیان که طی درگیری منتهی به جنایت شرکت کرده بودند بازداشت شدند و سعید و عباس که به گفته دیگر زندانیان نزدیک‌تر از دیگران به وحید بودند به عنوان متهمان اصلی تحت بازجویی قرار گرفتند، ولی هر دو ادعا کرده‌اند ضربه کاری را با چاقوی دست ساز به وحید نزده اند.

سعید که سال ۸۸ در یک درگیری مرتکب قتل شده بود با پرداخت دیه رضایت گرفته و آزاد شده بود، اما سیزدهم بهمن ماه سال ۹۵ طی درگیری دسته جمعی که در خیابان منصور رخ داده بود علی ۴۷ ساله را با اسلحه ساچمه‌ای به قتل رساند و بار دیگر به زندان منتقل شد. وی که قبلا در سرقت مسلحانه طلافروشی در لاهیجان نیز شرکت کرده بود ادعا کرد طی درگیری منتهی به قتل در زندان رجایی شهر شرکت داشته، ولی وحید را نکشته است.

وی در بازجویی‌ها گفت: وحید خودش را عقاب ایران می‌خواند و نوچه هایش را اجیر می‌کرد تا به دیگر زندانیان حمله کنند. او همیشه برای زندانیان دیگر خط و نشان می‌کشید و بارها فیلم کری خوانی‌های او در شبکه‌های مجازی منتشر شده بود. من با او درگیر شدم، اما نمی‌دانم چه کسی به او کارد را زد.

عباس که متهم دیگر این پرونده است نیز در سال ۸۵ به دنبال اختلاف خانوادگی با تفنگ یکی از اعضای خانواده اش را کشت و با دریافت دیه از قصاص رهایی یافت. او قرار بود با توجه به رضایت اولیای دم پس از محاکمه آزاد شود.

او در بازجویی‌ها گفت: وحید از روزی که به زندان بازگشت مدام برای همه کری می‌خواند. او می‌گفت کفترها باید پایین و شیرها بالا بنشینند. آن روز او ۵۰ نفر از نوچه هایش را که همگی چاقوی دست ساز و آب جوش همراه داشتند به سالن آورده بود تا دعوا کنند. وقتی دعوا بالا گرفت متوجه نشدم چه کسی ضربه‌های اصلی را به وحید زد.

۱۵ متهم دیگر این پرونده که برخی از آن‌ها اتهام شرکت در نزاع منجر به قتل و تهیه تصویر از جسد وحید را دارند ادعا کردند سعید و عباس با ترفندی خاص وحید را به انتهای سالن شماره یک کشاندند و او را با چاقو زدند. در حالی که نوچه‌های او در سالن شماره ۳ مانده بودند.

پرونده این جنایت جنجالی با صدور کیفرخواست به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شده و قرار است عاملان این جنایت به زودی محاکمه شوند. این در حالی است که مادر وحید از طرف خودش و پسر چهار ساله وحید برای متهمان این پرونده حکم قصاص خواسته است

آخرین اخبار حوادث را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار حوادث

میدان حسن‌آباد دوباره دچار حریق شد

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:




میدان حسن‌آباد ,آتش سوزی میدان حسن‌آباد

سخنگوی سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران از وقوع حریق در میدان حسن آباد خبر داد.

سید جلال ملکی در گفت وگو با ایسنا افزود: حوالی ساعت ساعت ۵:۴۰ صبح امروز وقوع حادثه حریق در یکی از مغازه‌های میدان حسن آباد از سوی نگهبان ایستگاه شماره یک آتش نشانی اطلاع داده شد که درپی آن عوامل این ایستگاه به محل این حریق واقع در ضلع شمال شرقی میدان اعزام شدند.

وی با بیان اینکه آتش‌نشانان در ۲۳ ثانیه به محل رسیدند، گفت: با حضور آتش‌نشانان در محل مشاهده شد که یک باب مغازه به وسعت حدود ۱۵ متر که دارای دو و نیم طبقه نیز بود، دچار حریق شد. در قسمت بالایی این مغازه نیز انباری به مساحت حدود ۵۰ مترمربع قرار داشت که مملو از کالا بود.

ملکی با اشاره به اینکه طبقه همکف این ساختمان کاملا شعله‌ور شده و شعله‌های آتش  در حال گسترش و سرایت به بخش‌هایی از نیم طبقه بالایی بود،اظهارکرد: دود زیادی هم از مغازه متصاعد میشد که نیروها در مغازه را باز کردند، مشغول عملیات شدند و به‌سرعت آتش را خاموش کردند.

سخنگوی سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران با بیان اینکه آتش‌نشانان از سرایت حریق به بخش‌های بالایی و مغازه‌های اطراف جلوگیری کردند،گفت: حوالی ساعت ۸:۳۰ آتش‌نشانان پس از ایمن‌سازی محل و لکه‌گیری به ماموریت خود خاتمه دادند.

به گفته ملکی خوشبختانه این حادثه مصدومی نداشته و علت آن نیز از سوی کارشناسان آتش نشانی در حال بررسی است.

آخرین اخبار حوادث را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار حوادث

ماجرای دختر ۱۷‌ساله ای که عاشق پسر افغان شد

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:

روزنامه جوان نوشت: روز شنبه ۲۳‌شهریورماه امسال بود که مردی سراسیمه به اداره پلیس یکی از شهرهای جنوبی کشور رفت و گفت دختر نوجوانش به طرز مرموزی ناپدید شده است.

شاکی در توضیح ماجرا گفت: دخترم بنیتا چند ساعت قبل برای خرید لوازم تحریر از خانه بیرون رفت و دیگر به خانه برنگشت. ابتدا فکر کردیم به خانه دوستانش یا بستگانمان رفته‌است، بنابراین با آن‌ها تماس گرفتیم، اما آن‌ها هیچ خبری از بنیتا نداشتند. به همین خاطر به اداره پلیس آمدیم تا به ما کمک کنید دخترم را پیدا کنیم.

با طرح این شکایت تیمی از کارآگاهان پلیس‌آگاهی به دستور قاضی پرونده تحقیقات خود را آغاز کردند. بررسی‌های مأموران از مراکز درمانی و پزشکی قانونی به نتیجه‌ای نرسید. مأموران در ادامه موضوع آدم ربایی را در دستور کار قرار دادند، اما تحقیقات نشان داد بنیتا با توجه به وضع مالی خانواده و نداشتن تماس از سوی آدم‌ربایان مورد آدم‌ربایی قرار نگرفته است. بنابراین مأموران این بار برای پیدا کردن ردی از دختر گمشده سراغ دوستان او رفتند که متوجه شدند از چند ماه قبل بنیتا از طریق گروه تلگرامی با پسر جوان افغانی آشنا شده و در این مدت رابطه عاشقانه اینترنتی داشته‌اند. با بدست آمدن این سرنخ مأموران تحقیقات فنی خود را برای شناسایی پسر افغان آغاز کردند و دریافتند پسر افغان به نام بشیر از تهران به صورت تلفنی و پیامکی با دختر نوجوان ارتباط داشته‌است و او را تشویق کرده برای دیدنش به تهران برود.

در حالی که تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت، یکی از دوستان بنیتا به اداره پلیس رفت و مخفیگاه بشیر و بنیتا را لو داد. وی گفت: چند روز قبل تلفنی با بنیتا حرف می‌زدم که به من گفت به تهران فرار کرده و الان همراه با بشیر در ساختمان در حالی ساختی در شمال تهران زندگی تازه‌ای را شروع کرده‌است.

وی ادامه داد: ب نیتا گفت قرار است به زودی همراه بشیر راهی افغانستان شود تا دست پدر و مادرش به او نرسد. با بدست آمدن این اطلاعات چند روز قبل تیمی از مأموران پلیس راهی تهران شدند و بشیر و بنیتا را که در اتاقک نگهبانی ساختمان در حال ساختی که با هم زندگی می‌کردند دستگیر کردند.

دو متهم صبح دیروز برای تحقیقات به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شدند. بشیر که مدتی قبل به صورت قاچاق از افغانستان به ایران آمده بود در باجویی‌ها گفت: بنیتا عاشق من شده بود و خودش برای دیدن من به تهران آمد و من دخالتی در فرار او از خانه‌شان نداشتم. متهم در ادامه به دستور قاضی زمانی، بازپرس شعبه ششم برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان پلیس‌آگاهی قرار گرفت.

گفتگو با متهم
خودت را معرفی کن؟
بنیتا هستم ۱۷ ساله.

دانش‌آموزی؟
بله امسال اگر به مدرسه می‌رفتم کلاس دوازدهم بودم.

چرا به مدرسه نرفتی؟
عاشق شدم و تصمیم گرفتم ازدواج کنم.

با بشیر؟
بله

چطور با بشیر آشنا شدی؟
من عضو گروه تلگرامی به نام پسران شاد هستم و بشیر هم عضو گروه بود که مدتی قبل خصوصی به من پیام داد و ابراز علاقه کرد. چند باری هم تلفنی با من حرف زد که متوجه شدم لهجه دارد. پس از این او را در گروه مسخره می‌کردیم تا اینکه کم کم احساس کردم عاشق او شده‌ام. ارتباط تلفنی و پیامکی ما ادامه داشت و هر روز من نسبت به او دلباخته‌تر می‌شدم و در نهایت تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم.

می‌دانستی بشیر افغان است؟
بله، مدتی بعد فهمیدم.

خانواده‌ات خبر داشتند؟
من به خانواده‌ام گفتم که قصد دارم با بشیر ازدواج کنم، اما خانواده‌ام مخالفت کردند و گفتند باید درس بخوانم. به همین خاطر تصمیم گرفتم از خانه فرار کنم.

قبل از اینکه به تهران بیایی او را دیده بودی؟
نه. ما فقط چند باری به صورت تصویری با هم حرف زدیم و من از او خوشم آمد.

چطور به او اعتماد کردی؟
عاشق که شوی هیچ چیزی برایت مهم نیست، چون عشق کورت می‌کند و فقط دل دستور می‌دهد.

فکر می‌کنی تصمیم درستی گرفته بودی؟
نه. رؤیای زندگی عاشقانه در خانه مجللی را داشتم، اما به اتاقک ساختمان نیمه کاره‌ای رسید.

بعد چه شد؟
با بشیر تماس گرفتم و به او گفتم که از خانه فرار کرده ام و او هم در ایستگاه راه آهن به‌دنبالم آمد و مرا به اتاقک محل کارش برد و دو نفری با هم زندگی تازه‌ای شروع کردیم.

شما که محرم نبودید؟
بشیر مردی را به خانه‌اش آورد و او هم ۱۰۰‌هزار تومان پول گرفت و ما را عقد کرد.

چرا می‌خواستی به افغانستان بروی؟
قرار بود دو نفری به افغانستان برویم و آنجا من هم شناسنامه افغانی بگیرم و دوباره به ایران برگردیم.

آخرین اخبار حوادث را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار حوادث

حکم خانم دکتری که روی خودروی پلیس کشف حجاب کرده بود صادر شد/ ویزیت رایگان به جای زندان

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:

ایسنا نوشت:اخیراً فیلمی در فضای مجازی منتشر شد که در آن یک نفر با رفتن بر روی خودرو پلیس راهور، به تصور اینکه دستور توقیف خودروی وی به دلیل وضعیت حجاب صادر شده است، اقدام به کشف حجاب کرده بود.

رسول احمدزاده، دادرس شعبه چهارم دادگاه عمومی بخش چهارباغ در استان البرز در خصوص این پرونده اعلام کرد: حسب گزارش مراجع انتظامی، خودروی متهم در سیستم دارای دستور توقیف بوده است و ماموران راهور نسبت به متوقف نمودن خودرو اقدام می‌کنند، متهم (مالک خودرو) ضمن عدم همکاری با مأموران راهور اعلام می‌دارد که دستور توقیف خودرو به علت بدحجابی بوده و من مخالف این کار هستم و اجازه توقیف نمی‌دهم.

احمدزاده ادامه داد: متهم پس از پایان بحث و جدل با پلیس از قسمت جلوی خودروی راهور به روی سقف آن رفته و ضمن برداشتن شال از سر خود، با خطابه خواندن و مذمت اقدام مأموران راهور، اقدام به تاباندن شال با دست راست می‌کند که در نهایت با دخالت همسر متهم و درخواست از وی برای خاتمه دادن به رفتارهای هنجارشکنانه از سقف خودرو پایین می‌آید.

وی افزود: این پرونده پس از ثبت، برای رسیدگی دادگاه عمومی بخش چهارباغ ارجاع شده است که دادگاه ضمن اعلام ختم دادرسی با استعانت از خداوند متعال، با تکیه بر شرف و وجدان و با توجه به محتویات پرونده و ادله موجود، راجع به اتهام متهم، دایر بر تظاهر به عمل حرام (کشف حجاب و تاب دادن روسری بر روی ماشین پلیس) و تمرد نسبت به مأموران حین انجام وظیفه (عدم توجه به دستوران پلیس و ممانعت از توقیف خودرو) با بررسی موضوع و اخذ دفاعیات متهم ضمن احزار اصل موضوع بر خلاف رویه قضایی که بعضاً کشف حجاب را در زمره اقدامات تبلیغی علیه نظام تلقی کرده‌اند، موضوع را از مصادیق جرایم امنیتی تشخیص نداده و حجاب را صرفاً در یک رویکرد فرهنگی و تربیتی، عاملی برای امنیت زن در جامعه می‌داند و رفتار متهم را در قالب جرایم علیه اخلاق دسته‌بندی می‌کند.

احمدزاده خاطرنشان کرد: البته قابل ذکر است که در نظام حقوقی ایران هر عمل حرامی مستوجب کیفر نیست و این دادگاه به عنوان نماینده قضایی حاکمیت، خود را ممنوع از مداخله در حریم خصوصی و حوزه اخلاق فردی می‌داند، اما تظاهر به عمل حرام قطعاً جرم بوده و مستند به اصل ۱۶۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در جهت رفع ابهام از اعمال حرام و تطبیق رفتار (کشف حجاب) با گزاره‌های شرعی براساس همه نظریه‌های ناظر به فتوای معیار در تشخیص فتاوای معتبر برای نمایان ساختن بیش از وجه و کفین زن حکم به حرمت داده شده است و در موضوع پرونده به این رفتار حرام از طریق تاباندن روسری و بالا رفتن بر روی خودروی پلیس راهور وصف تظاهر نیز افزوده شده است.

این مسئول تصریح کرد: از سویی همین رفتار موجب تحقق عنوان مجرمانه دیگر (تمرد) از طریق مقاومت نسبت به مأموران در جهت جلوگیری از توقیف خودرو شده است. حال با عنایت به مراتب فوق و با توجه به اقرار صریح و نادمانه متهم و همچنین رویت تصاویر و فیلم ضبط شده از ایشان، دادگاه به استناد ماده ۲۱۱ قانون مجازات اسلامی اتهامات نامبرده را محرز و مسلم می‌داند و در مرحله کیفردهی، عناوین اتهامی فوق را مصداق تعدد معنوی دانسته و با در نظر داشتن مجازات اشد به استناد بند سوم ماده ۶۰۷ از قانون مجازات اسلامی، حکم به تحمل یک سال حبس تعزیری صادر و اعلام می‌دارد.

وی ادامه داد: سپس با توجه به بند ت. ماده ۱۸ قانون مجازات اسلامی و در نظر داشتن وضعیت فردی و اجتماعی متهم و صلاحیت علمی و تخصصی وی (پزشک متخصص زنان) در جهت گزینش کیفر مناسب و پرهیز از حبس غیر از موارد ضروری و توجه به اهداف رویکردهای ترمیمی به بزه به استناد ماده ۶۴ و ۶۷ بندهای پ. و مواد ۸۳ و ۸۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات وی را با هزار و ۸۰ ساعت خدمات عمومی رایگان از طریق ارائه خدمات رایگان ویزیت و مشاوره پزشکی در شهر چهارباغ به مدت یک روز در هفته (چهار ساعت) و انجام عمل پزشکی زایمان رایگان (دو بار در ماه) با اولویت افراد فاقد بضاعت مالی و مقید به حجاب شرعی کامل (مورد تایید از سوی کارگروه مشترک کمیته امداد امام خمینی (ره) و دفتر نماینده، ولی فقیه در چهارباغ با نظارت واحد اجرای احکام کیفری) جایگزین می‌نماید.

احمدزاده افزود: علاوه بر آن مستند به ماده ۸۷ قانون مجازات اسلامی و همچنین بند ز. ماده ۲۳ آن قانون نامبرده ملزم به تألیف یک مقاله پژوهشی به شیوه مطالعه آماری و مصاحبه و جمع آوری داده‌های تجربی با عنوان «نرخ التزام پزشکان زن به حجاب شرعی در ایران» شده و ملکف است ظرف دو سال گواهی پذیرش قطعی با نسخه چاپ شده آن در نشریات معتبر علمی تأیید شده از سوی وزارت علوم (رتبه خلی خوب یا خوب) را به واحد اجرام احکام کیفری تسلیم نماید.

وی در پایان گفت: در صورت تعذر از اجرای مجازات جایگزین و یا تخلف از اجرای آن و یا با مانع روبرو شدن اجرای تمام یا بخشی از آن و عدم امکان رفع مانع به واسطه رفتار عمدی محکوم، مجازات اصلی (حبس) اجرا خواهد شد. این رأی حضوری بوده و ظرف مدت ۲۰ روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدید نظرخواهی در دادگاه‌های تجدید نظر استان البرز است.

آخرین اخبار حوادث را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار حوادث

دردسرهای عشق مرد۶۲ساله به زن۲۳ساله / عکس زننده من و او برای همسرم ارسال شد

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:




خیانت,خیانت به همسر

خراسان نوشت:مرد ۶۲ ساله ای که موهای سپیدش از دنیایی تجربه حکایت داشت، در حالی که بیان می کرد با نقشه شوم آن مرد عینک دودی زندگی ام در آستانه فروپاشی قرار دارد درباره چگونگی افتادن در دام یک رابطه خیابانی به کارشناس اجتماعی کلانتری آبکوه مشهد توضیح داد.

وی گفت: از دوران نوجوانی همواره سعی کردم روی پای خودم بایستم تا به کسی محتاج نشوم به همین دلیل در روزهای تعطیلی مدرسه کار می کردم تا هزینه های خودم را تامین کنم. پدرم مردی با ابهت نظامی گری بود به طوری که با سخت گیری هایش راه هر گونه خلاف و خطا را بر ما بسته بود.

با اتمام تحصیل در مقطع دبیرستان عازم خدمت سربازی شدم، هنوز یک ماه به پایان خدمتم مانده بود که پدرم مرا مجبور به ازدواج با دختر یکی از بستگانش کرد و در حالی که من آمادگی نداشتم با دختر یکی یک دانه فامیل پدرم ازدواج کردم. «شیوا» اگرچه دختری با کمالات بود اما غرور خاصی داشت که هیچ کس نمی توانست در برابر این غرور مقاومت کند. پدرش مردی ثروتمند بود و بسیار از دخترش حمایت می کرد

. ابتدا قرار بود در تجارتخانه پدرزنم مشغول به کار شوم اما به خواست خدا در یکی از ادارات دولتی استخدام شدم و ادامه تحصیل دادم. با این حال هیچ تغییری در رفتارهای سرد و سخت گیرانه همسرم به وجود نیامد. من هم این غرور و خودبزرگ بینی او را تحمل می کردم تا این که فرزندانم بزرگ شدند و اوضاع مالی من نیز روز به روز بهتر شد تا جایی که دیگر در زندگی کمبودی نداشتم و خانواده ام در رفاه و آسایش بودند.

بالاخره هشت سال قبل مُهر بازنشستگی پای ۳۰ سال فعالیت اداری ام خورد و بازنشسته شدم. ابتدا چند ماه را در مسافرت و تفریح خانوادگی گذراندم. بعد از آن برای سپری کردن روزهای بازنشستگی و فرار از تنهایی به پارک ملت مشهد پناه می بردم تا عصرها در کنار دیگر بازنشستگان اوقاتم را با گفت وگو با آن ها بگذرانم.

در این میان مردی با عینک دودی بیشتر از دیگران مرا به سوی خودش جلب می کرد. او بازنشسته خوش برخورد و خوش خنده ای بود که همواره با مزاح و لطیفه گویی ما را به خنده وامی داشت. من هم که کمبود محبت را از همان سال های کودکی در وجودم حس می کردم پایه های یک رفاقت صمیمی را با «ستار» گذاشتم. به طوری که با این آشنایی و دوستی رفت و آمد او به منزل ما آغاز شد.

معاشرت و برخوردهای او به گونه ای بود که همسر مغرور و سرسخت من مدام می گفت: کاش او به جای پدرم بود چرا که پدر همسرم چند سال قبل به رحمت خدا رفت و همسرم دیگر هیچ گاه نمی خندید! خلاصه این رفت و آمدها به جایی رسید که من درباره سرد مزاجی همسرم، با ستار به درد دل پرداختم و سیر تا پیاز زندگی خصوصی ام را برایش بازگو کردم تا این که روزی ستار به آرامی کنار گوشم گفت: تو با این وضعیت مالی خوبی که داری نمی خواهی کمی برای خودت زندگی کنی و غرور همسرت را بشکنی!؟ با این جمله او وسوسه شیطانی بر وجودم غلبه کرد و پیشنهادش را پذیرفتم.

روز بعد ستار زن ۲۳ ساله مطلقه ای را به من معرفی کرد که پر از شور و محبت بود. به همین دلیل رابطه پنهانی من و «مهرانه» شروع شد. او آن قدر به من توجه می کرد و «عزیزجان» می گفت که دیگر همه چیز را در زندگی فراموش کرده بودم. حتی زندگی خصوصی با همسرم را از یاد بردم و به دیدار فرزندانم نمی رفتم.

همه وجودم در چشم ها و لبخندهای مهرانه خلاصه شده بود اما نمی دانستم که همه این ماجراها نقشه شومی برای اخاذی از من است. بالاخره چند ماه بعد ستار عینک رفاقت را از چهره برداشت و من چهره واقعی اش را دیدم. او تهدیدم کرد که اگر مبلغ قابل توجهی به او ندهم، همسرم را در جریان ارتباطم با مهرانه می گذارد.

از آن روز به بعد رفتارهای مهرانه نیز تغییر کرد به طوری که به یک شیطان وحشتناک تبدیل شد. تازه فهمیدم مهرانه اجیر شده ستار بود تا به این وسیله از من اخاذی کند. وقتی به خواسته آن ها توجهی نکردم ستار تصاویر زننده ای از من و مهرانه را برای همسرم فرستاد به گونه ای که زندگی ام به یک جهنم سوزان تبدیل شد. فرزندانم مرا طرد کردند و همسرم دادخواست طلاق داد.

آخرین اخبار حوادث را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار حوادث

برگزاری دادگاه مردی که دختر ۱۱ساله همسرش را آزار داد | انکار از متهم؛ تایید از پزشک قانونی

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:




آزار جنسی,آزار جنسی دختر همسر

خراسان نوشت: یک ماه قبل زن جوانی با چشمان گریان به ماموران پلیس گفت: مدت یک سال و نیم است که با همسر دومم به نام محسن ازدواج کرده ام. او سر کار نمی رود و مرد بدخلقی است اما من همه سختی های زندگی را تحمل کرده ام و همراه دختر ۱۱ ساله ام مهسا در خانه محسن زندگی می کردیم.

مدتی بود که متوجه شدم دخترم به افسردگی مبتلا شده است. وقتی با او صحبت کردم، حرف های تکان دهنده ای زد. دخترم می‌گفت چند بار محسن در غیاب من او را آزار داده است.
تایید اقدام شوم
به دنبال شکایت این زن، دختر نوجوان به پزشکی قانونی معرفی شد.وقتی کارشناسان پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کردند مهسا مورد آزار قرار گرفته است، محسن بازداشت شد و جرم سیاهش را گردن گرفت.
پدرخوانده  دیروز در شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه ایستاد. در ابتدای جلسه زن جوان در جایگاه ویژه ایستاد و در تشریح جزئیات زندگی اش گفت: چند سال قبل به خاطر اعتیاد همسر اولم از او جدا شدم و سرپرستی مهسا را به عهده گرفتم. یک سال و نیم قبل شوهر خواهرم، محسن را که در یک آژانس کار می‌کرد به من معرفی کرد و ما با هم ازدواج کردیم.محسن از همسر اولش یک پسر ۱۵ ساله و یک دختر ۴ ساله دارد که با همسر اولش زندگی می کنند.

وی ادامه داد: مدتی پیش متوجه رفتارهای عجیب دخترم شدم. او دیگر حاضر نبود حتی برای لحظه ای با پدرخوانده اش در خانه تنها بماند. وقتی با او صحبت کردم، به من گفت چند بار شوهرم در غیاب من او را آزار داده است. مهسا می گفت وقتی من به خرید یا حمام می رفتم محسن سراغ او می رفت و با تهدید او را آزار می داد. من اول حرف های دخترم را باور نکردم اما از حالت روحی او متوجه شدم که حقیقت را می‌گوید.
وی در حالی که اشک می ریخت گفت: این ماجرا تأثیر بدی بر روحیه دخترم گذاشته است و او دیگر قادر نیست به خوبی درس بخواند، به افسردگی مبتلا شده و مدام گریه می‌کند. دخترم حتی به شب ادراری مبتلا شده است. آن قدر روحیه مهسا بد است که امروز نتوانست در دادگاه حاضر شود. من از طرف او از محسن شکایت دارم و برایش اشد مجازات را می خواهم.
سپس متهم در جایگاه ویژه ایستاد و جرمش را انکار کرد. وی گفت: همسرم به دروغ مرا متهم کرده که دست به چنین جنایت سیاهی زده ام. من هرگز فرزند خوانده ام را آزار ندادم. بنابر این گزارش، در پایان جلسه، قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.

آخرین اخبار حوادث را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.