دسته‌ها
اخبار سیاسی

ایزدی: عدم مذاکره نشان‌دهنده نتیجه ندادن سیاست‌های آمریکا است

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:

فوأد ایزدی عضو هیات علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران و کارشناس مسائل آمریکا در گفت‌گو با خبرنگار تشکل‌های دانشگاهی خبرگزاری فارس در رابطه با بیانات اخیر مقام معظم رهبری درباره مذاکره با آمریکا گفت: بیانات رهبر معظم انقلاب نشان داد که ایران ترسی از مذاکره ندارد و مذاکره خط قرمز همیشگی و دائم برای ایران نیست و همانطور که ایران قبلا مذاکره کرده اگر شرایطی فراهم شود که به نفع منافع ملی کشور باشد باز هم مذاکره خواهد کرد.

این استاد دانشگاه افزود: اینکه ایران الان با آمریکا مذاکره نمی‌کند برای این نیست که مشکلی با مذاکره دارد برای این است که با طرف مذاکره مشکل دارد، طرف مذاکره‌ای که پایبند به تعهداتش نیست و از این جهت قابلیت مذاکره را از دست داده است.

این کارشناس مسائل آمریکا یادآور شد: همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند الان دولت ترامپ تحت فشار است و سیاست‌هایش علیه ایران جواب نداده است. هم اکنون دموکراتها و خیلی از جمهوری خواه‌ها سیاست‌های ترامپ علیه ایران را نقد می‌کنند، حتی برخی از جریانات صهیونیستی هم به این سیاست‌ها انتقاد دارند، چون صهیونیستها علاقمندند توانمندی‌های ایران را محدود کنند ولی در دوره ترامپ این توانمندی‌ها محدود نشده که هیچ، در خیلی از حوزه‌ها افزایش هم پیدا کرده است.

ایزدی اظهار داشت: ترامپ نیاز دارد  برای انتخابات آینده نشان دهد که بُرد داشته و از طرفی هم به طور کلی نشان دهد سیاست‌هایش نسبت به ایران جواب داده است زیرا اینگونه می تواند بگوید ایران تحت فشار مجبور شد به ما امتیاز بدهد.

وی یادآور شد: مذاکره یعنی «بده- بستان» و بده و بستان یعنی شما امتیازهایی می‌دهی و امتیازهایی می‌گیری. ولی آمریکایی‌ها هم اکنون آمادگی دادن امتیاز به ما را ندارند و می‌گویند ایران باید به ما امتیاز بدهد و وقتی این کار را کرد کشور نرمالی خواهد شد.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه اصلا دادن امتیاز به ایران در دستور کار آمریکا نیست، گفت: این هم دلیل دارد دلیل اول اینکه برداشتن تحریم‌ها اصلاً دست ترامپ نیست. اشتباهی هم که ما در برجام داشتیم این بود که  وزارت خارجه ما روی قدرت رئیس جمهور آمریکا برای برداشتن تحریم‌ها خیلی حساب باز کرد ولی چون تحریم های اصلی مصوبه کنگره است رئیس جمهور حق ابطال مصوبه کنگره را ندارد.

ایزدی ادامه داد: برای همین شما در متن برجام دیدید که دقیقا مشخص شده که ایران چه کاری باید انجام دهد ولی وقتی نوبت به تعهدات آمریکا می رسد گفته شده آمریکا سعی می‌کند که مثلاً فلان تحریم را بردارد! این هم به این جهت است که تحریم‌های اصلی دست رئیس‌جمهور آمریکا نیست که بخواهد سر آن بحث کند.

کارشناس مسائل آمریکا تصریح کرد: نکته بعدی اینکه این تفکر در آمریکا نهادینه شده که ایران همیشه باید ذیل تحریم باشد، یعنی اگر به حرف آمریکا گوش نکرد باید تحریم شود و اگر هم گوش کند، برای این که به این کار ادامه دهد هم باید تحریم ها وجود داشته باشد.

این استاد دانشگاه افزود: با این وجود حرفهایی که برخی‌ها در داخل می‌زنند و می‌گویند با مذاکره تحریم‌ها برداشته می‌شود خیلی موضوعیت پیدا نمی کند، چون قرار است مذاکره کنند که تحریم ها برداشته شود ولی اصلا سیاست آمریکا برداشتن تحریم‌ها نیست و دوم اینکه اصلاً برداشتن تحریم ها دست ترامپ نیست.

وی اضافه کرد: ترامپ هم اخیرا گفته ما همیشه تحریم ها را علیه ایران خواهیم داشت پس تا این حالت در آمریکا وجود دارد مذاکره با آمریکا سودی برای برداشتن تحریم‌ها ندارد و در نتیجه منفعتی برای ایران در پی نخواهد داشت.

این استاد دانشگاه در ادامه درباره این سوال که چگونه می توان مطالبه رهبر معظم انقلاب درباره اینکه نشان دهیم فشارهای حداکثری پشیزی ارزش داشته را، محقق کنیم، گفت: اگر ما به خواسته آمریکا برای مذاکره تمکین نکنیم نشان می‌دهد که فشارها جواب نداده است، اما اگر ما طوری رفتار کنیم که طرف مقابل احساس کند فشارها جواب داده است این به سبک مقابله با ایران تبدیل خواهد شد یعنی هر جایی که که خواستن با ایران مقابله کنند فشار وارد می کنند و امتیاز می گیرند برای همین هم مقام معظم رهبری فرمودند این مشکل هیچ وقت حل نخواهد شد.

وی افزود: سبک برخورد آمریکا این است که ایران اگر به حرف آنها گوش ندهد آن را تحریم حداکثری می‌کنند. این سبک باید بهم بخورد یعنی اینکه ایران نشان دهد تحریم و فشار حداکثری جواب نداده تا آمریکا سیاستهای خودش را تغییر دهد.

ایزدی یادآور شد: همه معتقدند که باید سیاست فشار حداکثری آمریکا تغییر کند ولی اگر همیشه صحبت از مذاکره کنید آن زمان آمریکا احساس می کند فشارها جواب داده پس ما باید ثابت کنیم فشارها جواب نداده است.

این استاد دانشگاه اظهار داشت: ما یک بار مذاکره با آمریکا را تجربه کردیم و نتیجه آن مشخص است. از طرفی یک زمان آمریکایی‌ها گفتند با ایران صحبت نمی‌کنیم مگر اینکه غنی‌سازی صفر شود و در آن بازه زمانی که آنها با ما کاری نداشتند هم سانتریفیوژهای ایران چندین برابر شد هم غنی‌سازی به ۲۰ درصد رسید و آمریکایی‌ها متوجه شدند مذاکره نکردن با ایران ها نتیجه‌ای جز سرعت گرفتن برنامه هسته‌ای ایران ندارد بعد گفتند بیایید مذاکره کنید و سرعت پیشرفت ما را ذیل مذاکره گرفتند.

وی در خاتمه گفت: از این جهت اگر ما سیاست آمریکا را نمی پسندیم باید با عدم تمکین به خواسته آنها ثابت کنیم که سیاست‌های آمریکا جواب نداده است و بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب هم یعنی این سیاست ها جواب نداده و ما باید زیر این پیام رهبر معظم انقلاب حرکت کنیم.

انتهای پیام/

آخرین اخبار سیاسی را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
پزشکی و سلامت

پوستر جدید و معنی‌دار سایت رهبر انقلاب درباره مذاکره با آمریکا + عکس

 

از جمله موضوعات پرسابقه در بین مسائل سیاسی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، موضوع مذاکره با آمریکاست. طی این سالها و به خصوص پس از پایان جنگ تحمیلی همواره عده‌ای سینه چاک مذاکره با آمریکا هستند و آن را حلال مشکلات کشور قلمداد می‌کنند.

 

اما جمهوری اسلامی ایران  و رهبر انقلاب براساس تجربه چهل ساله همیشه به این موضوع تاکید می‌کنند که موثرترین راهکار و خط مشی برای صیانت از منافع و تامین امنیت ملی در مواجهه با شیطان بزرگ، “مقاومت” است و نه “مذاکره”.

 

از این رو به تازگی پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR پوستر معناداری از صحبت‌های رهبرمعظم انقلاب در خصوص مذاکره با آمریکا را تحت عنوان «تله آمریکا» منتشر کرده است که در متن کامل آن آمده است:

 

«رهبرانقلاب: مذاکره برای این است که محصول فشارها چیده بشود. فشار بیاورند، طرف که خسته شد، میگویند مذاکره کنیم؛ پشت میز مذاکره، همان چیزی را که زمینه‌اش را با فشار فراهم کردند نقد میکنند؛ مذاکره‌ی با آمریکا این است. راهبرد او مذاکره نیست؛ راهبرد او فشار است، و #مذاکره یک ذیلی است در مقابل فشار. ۱۳۹۸/۰۳/۰۸»

 

در ادامه این پوستر را مشاهده می کنید.

باشگاه خبرنگاران جوان

دسته‌ها
اخبار سیاسی

چارچوب مقاومت؛ ابزار مذاکره

یکی از مهم‌ترین دوگانه‌هایی که از ابتدای پیروزی انقلاب و بویژه در ۶ سال گذشته سپهر سیاسی کشور را مشغول کرده و به صورت‌بندی جریان‌های سیاسی و تولید ادبیات و شکل‌گیری گفتمان منجر شده، دوگانه «مذاکره(سازش)- مقاومت» است. هر یک از ۲ پارادایم مذکور در طول تاریخ انقلاب هوادارانی داشته و دارد و بعضاً صحنه سیاسی و اجتماعی کشور در کش‌وقوس، تعامل یا تقابل با این دو گفتمان یا نسبتی از این دو نظریه رقم خورده است. مجموعه حوادث و عبرت‌ها در طول تاریخ انقلاب در ذیل هر دو گفتمان نیز انباشتی از تجارب گران‌سنگ را ایجاد کرده که می‌تواند پایه‌ای برای مباحث علمی، تحقیقی و مطالعاتی و همچنین قضاوت‌های ملی باشد.

مذاکره با آمریکا در موضوع هسته‌ای بویژه از سال ۹۲ با شکل‌گیری آنچه برجام نامیده شد به تجربه‌ای ملی و عبرت‌آموز بدل شد. از دست دادن داشته‌های ملی در خلال مذاکرات، خلف وعده غرب در انجام تعهدات نسیه آن هم در برابر تعهدات نقدی که دریافت کرد، بی‌توجهی و تقابل تند و خشن با نقد دلسوزان، عدم بهره‌گیری از تجارب ملی در مواجهه با مأموران غربی، تحقیر ملی ناشی از ساده‌اندیشی و اعتماد به دشمن، ایجاد بستر نفوذ در ذیل پارادایم مذاکره، عقب‌نشینی قدم به قدم در یک طرف و پیشروی گام به گام در طرف دیگر، باور خیالی به حل مشکلات درونی و بویژه مشکلات اقتصادی از طریق کرنش یا عقب‌نشینی در برابر مطالبات و زیاده‌خواهی‌های قلدران بین‌المللی، چند برابر شدن تهدیدات حین و پس از مذاکرات، گسترده‌تر شدن سایه تهدیدات اقتصادی، نظامی و امنیتی، وقیح‌تر شدن طرف‌های مذاکره در مواجهه با جمهوری اسلامی، تنگ‌تر شدن حلقه‌های محاصره، از دست رفتن فرصت‌های ملی برای حرکت رو به جلو و… مجموعه‌ای از این تجربه‌های ملی است که در چند سال اخیر ذیل پارادایم مذاکره شکل گرفت.

در چنین شرایطی که میدان، به صحنه رویارویی اراده‌ها تبدیل شده است، اگر روایت دقیقی از نظریه مقاومت که به اتکای تجربه پرهزینه و خسارت‌بار مذاکره منهای منطق مقاومت، به‌دست آمد ارائه نشود، یقیناً هواداران پارادایم مذاکره و سازش مجدداً میدان‌دار این رویارویی شکست‌خورده خواهند شد. لذا ضروری است ابعاد، مختصات و زوایای گفتمان مقاومت به عنوان یک دکترین و در قامت یک مکتب فکری در نظریات روابط بین‌الملل بویژه در مجامع نخبگانی کالبدشکافی شده و با ادبیاتی عامه‌فهم به جامعه انتقال یابد.

آنچه امروز از آن با عنوان نظریه و اندیشه «مقاومت» نام برده می‌شود، ریشه در مبانی اسلام و انقلاب دارد و به لحاظ خاستگاه معاصر، این مکتب حاصل اندیشه و عمل معمار اثرگذارترین انقلاب قرن است که در طول ۱۰ سال رهبری و حیات مبارک خود در عرصه‌های مختلف، حرکت رو به جلو و الگوساز انقلاب آن را عینیت بخشید و به نمادها و شاخصه‌هایی برای الگوبرداری جهانی و تداوم این مسیر مبارک تبدیل کرد.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در تبیین چیستی و تعریف مقاومت، این مفهوم را «انتخاب راه درست و بحق و حرکت در آن راه» می‌دانند به گونه‌ای که هیچ مانعی باعث انصراف از طی مسیر نشده و خصوصیت بارز این الگو، ایستادگی، عدم توقف و عدم تسلیم در برابر مشکلات و موانع پیش ‎رو است.

این مکتب فکری همچنین از بعد منطق و استدلال، برخوردار از پشتوانه‌ای دینی، مستحکم، مستدل و همراه با تجارب تکرارشونده تاریخی است. از زاویه سنجش هزینه – فایده گرفته تا در نظر گرفتن اقتضائات و حقایق طبیعت انسانی، واقعیات قابل مشاهده در میادین مختلف سیاسی و نظامی و تجربیات بشری، مکتب مقاومت کاملاً قابل دفاع و عرضه به عنوان یک الگوی موفق و قابل تجویز است.

همچنین از آنجا که هدف مقاومت نیل به بازدارندگی همه‌جانبه اقتصادی، سیاسی، نظامی و امنیتی و فرهنگی و تثبیت و ارتقای آن در برابر انواع تهدیدها و فشارهاست، لذا اندیشه مقاومت در بطن خود یک نظریه ذوابعاد و منظومه‌ای با سویه‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی است و بدیهی است تأکید صرف بر یک سویه‌ آن، مانند «مقاومت در سیاست خارجی» یا «مقاومت در عرصه اقتصادی» و غفلت از سویه‌های دیگر موجب کاریکاتوری شدن نظریه مقاومت خواهد شد که در این صورت در نمای بیرونی ابعادی از آن به طور غیرمعمول به نسبت سایر اجزا برجسته و دفرمه خواهد شد.

در عین حال لازم است در تبیین مکتب مقاومت به یک مغالطه جدی پاسخ داده شود؛ آیا مکتب مقاومت با مذاکره مخرسانه ۷ است؟ به عبارتی نسبت پارادایم مقاومت با مذاکره چگونه تحلیل می‌شود؟ تجربه انقلاب اسلامی در ۴۰ سال گذشته به‌روشنی گویای این حقیقت است که مذاکره باید به عنوان ابزار و امکانی برای تحقق راهبرد مقاومت به خدمت گرفته شود. مقاومت در تضاد با مذاکره نیست. ۲ مؤلفه اساسی که در اندیشه مقاومت برای تعریف مذاکره ارائه می‌شود عبارت است از:

۱- مذاکره صرفاً ابزار تحقق اهداف است نه راهبرد و هدف

۲- پرهیز از مذاکره به معنای تسلیم.

بنابراین چنانچه مذاکره در هر سطحی بتواند اهداف راهبرد اصلی را محقق کند، نه تنها مذموم نیست بلکه ابزاری مؤثر است. مصداق روشن آن نیز اجازه نظام به مسؤولان در سطوح مختلف و در موضوعات متعدد جهت پیشبرد اهداف انقلاب بوده است اما تعارض دقیقاً از جایی بروز می‌کند که مذاکره به‌جای طریقیت داشتن در خدمت تحقق هدف و در چارچوب راهبرد مقاومت، خود موضوعیت مستقل پیدا کند و نتیجه آن خلع سلاح ملت و حذف یا کاهش عوامل اقتدار ملی شود.

مرور تجربه‌های موفق اندیشه مقاومت در سال‌های اخیر در ایران و منطقه در موضوعات مختلف سیاسی و فناوری و نظامی می‌تواند به درک دقیق‌تری از منطق مقاومت کمک کند.

منطقه: مقاومت فعال در عراق منجر به درخواست آمریکایی‌ها برای مذاکره در موضوع عراق و خروج بخش زیادی از نیروهای نظامی آنها شد.

فناوری هسته‌ای: غنی‌سازی ۲۰ درصد و نصب ۱۹ هزار سانتریفیوژ که منجر به درخواست آمریکا برای مذاکرات آلماتی یک شد.

بعد نظامی: رویکرد تهاجمی مقاومت یمن در برابر متجاوزان سعودی و همچنین مقاومت در سوریه، صحنه نبرد را کاملاً دگرگون کرد و دشمن را به فکر چاره‌اندیشی برای باز کردن راه مذاکره انداخت.

علاوه بر موارد فوق می‌توان لیست بلندی از توفیقات به‌دست آمده ناشی از رویکرد مقاومت در منطقه و جهان را بیان کرد که در این چارچوب، بازدارندگی در منطق مقاومت معنای دقیق‌تری پیدا می‌کند. یقیناً فهرست توفیقات راهبرد مقاومت در تقاطع با نمونه‌های عبرت‌آموزی از بی‌توجهی به آن معنای واضحی می‌یابد که الگوی مصر و لیبی از آن جمله‌اند. یعنی دقیقاً همان نقاطی که ابزار مذاکره به جای راهبرد مقاومت نشست.

در عین حال باید با دقت و وسواس از انحرافاتی که در تبیین منطق و اندیشه مقاومت وارد می‌شود نیز مراقبت کرد. مقاومت نباید به «جنگ» تأویل شود. راهبرد مقاومت همواره بدیل و راه سومی در مقابل ۲ راه پرهزینه‌ «جنگ» و «سازش» است.

همچنین نباید این تصویر ایجاد شود که مقاومت اقدامی ماجراجویانه، زمینه‌ساز فلاکت و عقبگرد است، در شرایطی که مقاومت در حقیقت بازدارنده‌ هرگونه ماجراجویی و لازمه پیشرفت عینی و واقعی است.

منبع: وطن امروز

دسته‌ها
اخبار سیاسی

خطاب به ترسوها!

پیشنهادهای ترامپ رئیس جمهور آمریکا برای مذاکره با ایران که نخست با پیش شرط‌های غیر قابل پذیرش همراه بود، به مذاکره بدون پیش شرط رسید، این پیشنهاد به کام برخی در داخل خوش آمد و مزه کرد.

جریان سیاسی اصلاح طلب پیشنهاد مذاکره را فرصتی برای ایران می‌داند تا سایه جنگ از سر جمهوری اسلامی برچیده شود، این فرصت طلبی بدون عقل و منطق پیگیری می‌شود، این جریان سیاسی بدون این که برای پذیرش پیشنهاد آمریکا، راهبردی داشته باشد، سعی دارد، از آن در مقوله جنگ یا صلح بهره ببرد، جنگی که از نظر آنها باعث شکست جمهوری اسلامی ایران می‌شود و صلحی که از دیدگاه این جریان سیاسی می‌تواند ایران را از ورطه جنگ و ویرانی برهاند.

جریان سیاسی اصلاح طلب مقوله مقاومت را یک راهبرد اشتباه می‌پندارد و به همین خاطر است که همواره با بهره گیری از طرح مذاکره مستقیم با آمریکا سعی دارد تا خود را ناجی ایران اسلامی معرفی کند و صلح طلب بداند تا جایی که حتی خود را نگران آینده کشور نشان می‌دهد.

اما آیا مذاکره و تن دادن به خواسته‌های آمریکا مانع آغاز جنگ علیه جمهوری اسلامی ایران از سوی ایالات متحده خواهد شد؟

این همان موضوعی است که اصلاح طلبان آن را نادیده می‌گیرند و حتی درباره این بحث، اندیشه و تفکر هم نمی‌کنند، چرا که اعتقاد جریان سیاسی اصلاح طلب بر محور مذاکره و امتیاز دادن به آمریکا می‌چرخد.

ترس از جنگ، شاید آنها را به این وادی انداخته است و برای رسیدن به هدف خود، افکار عمومی ‌را نیز هدف قرار داده‌اند تا بتوانند با همراه کردن مردم به خواسته خود برسند.

این طیف سیاسی و برخی از شخصیت‌های آن حتی اعتقاد دارند، چرا کره شمالی و رهبر آن با ترامپ رئیس جمهور آمریکا دیدار و مذاکره می‌کند، اما ایران دست به چنین کاری نمی‌زند؟ منطق جریان اصلاح طلبی بر این است، که اکنون که آمریکا با وجود خروج از توافق هسته ای، پیشنهاد مذاکره داده باید تن به خواسته ایالات متحده داد. آنها اعتقاد دارند نباید این فرصت از دست برود.

روشن است که مذاکره با رژیم آمریکا بدون امتیاز دادن امکان پذیر نیست و در این میان اگر هم مذاکره و توافقی میان ایران و رژیم ایالات متحده امضا شود، نمی‌توان امتیازی از آن گرفت، دلیل این استدلال نیز مبرهن است، چرا که آمریکا ثابت کرده است به هیچ یک از تعهدات بین المللی خود پایبند نبوده و نیست و این موضوع در دوران ریاست جمهوری ترامپ اظهر من الشمس است و نیاز به کنکاش نیز ندارد.خروج او از برجام نمونه شاخص آن است.

آیا تاکنون مذاکرات و دیدارهای رهبر کره شمالی و رئیس جمهور آمریکا یک خروجی که بتواند اعتماد آمریکایی‌ها را ثابت کند، داشته است؟ آیا کره شمالی، با وجود دیدارهای پرسروصدایی که ترامپ از آن یک نمایش تبلیغاتی ساخته، بهره برده است؟

تحریم‌های کره شمالی همچنان باقی است و ادامه دارد، پیونگ یانگ نیز به خوبی می‌داند که نمی‌تواند به آمریکا اعتماد داشته باشد، اما با این وجود تن به چنین دیدارهایی می‌زند و حتی رئیس جمهور آمریکا را وارد خاک خود می‌کند.

دیر نخواهد بود که بی نتیجه بودن دیدارهای نمایشی این دو مقام ارشد کره شمالی و آمریکا آشکارتر خواهد شد، نمی‌توان باور داشت که کاخ سفید در پی یک توافق دوجانبه منصفانه و منطقی با کره شمالی باشد و این موضوع تنها یک خوراک تبلیغاتی برای ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ است.

آنگونه که از سوی برخی شخصیت‌های اصلاح طلب پیگیری می‌شود، این شک را بر می‌انگیزد که آیا آنها با طرح مذاکره در پی تضعیف جمهوری اسلامی ایران هستند؟

آمریکا علاوه بر موضوع هسته ای که با برجام حل شده بود، اما ترامپ از آن خارج شد، خواهان برچیده شدن توانمندی‌های موشکی، نظامی دفاعی و حتی دیگر پیشرفت‌های علمی کشور است.

اگر موشک سوم خرداد وجود نداشت و پهپاد جاسوسی فوق پیشرفته آمریکا به آسانی وارد آسمان کشور شده و به جاسوسی می‌پرداخت، زمینه حمله نظامی هم آماده شده بود، شلیک پدافند هوایی سپاه به سوی «گلوبال ‌هاوک» آمریکایی بود که از آغاز جنگ جلوگیری کرد.

خلع سلاح جمهوری اسلامی ایران یکی از اهداف مهم آمریکا از طرح مذاکره است، همانگونه که با مذاکرات هسته ای توانست ایران را ۵ سال از پیشرفت‌های هسته ای عقب نگه دارد.

حتی برای همراه کردن افکار عمومی در بحث مذاکرات و توافق هسته ای از همین ترفند جنگ بهره برداری شد. همه مواضع و سخنان جریان سیاسی اصلاح طلب در رسانه‌ها ثبت در تاریخ شده و گواه آن است. به کرات گفته می‌شد که اگر تن به مذاکره و توافق ندهیم آمریکا علیه ایران وارد جنگ می‌شود، پس به همین خاطر باید مذاکره کرد و امتیاز داد.

مقاومت هوشمندانه و انقلابی در جریان مذاکرات هسته ای نادیده گرفته شد و اکنون همگان می‌بینند که چه بر سر توافقی که امضای رئیس جمهور و وزیر خارجه ایالات متحده را دارد، آمده است.

خلع سلاح ایران است که زمینه آغاز جنگ را فراهم می‌کند، اگر تاکنون آمریکا با وجود همه فشارهای اقتصادی و سیاسی، به ایران حمله نظامی نکرده است، به خاطر مؤلفه‌های بازدارنده‌ای است که نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران با فرماندهی کل قوا به دست آورده اند.

افزایش عمق راهبردی انقلاب اسلامی در منطقه و جهان است که باعث شده آمریکا با وجود داشتن تجهیزات و تسلیحات پیشرفته و نامتعارف که به گفته آقای ظریف می‌تواند ایران را نابود کند، دست از پا خطا نکند.

گفتمان جمهوری اسلامی ایران همان است که رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند، «نه مذاکره می‌کنیم و نه جنگ می‌شود.»

ترسوها که وادادگان لیبرال سرمایه داری غرب و آمریکا هستند به خاطر عافیت طلبی خود، هراس از جنگ راه انداخته‌اند.

دسته‌ها
اخبار سیاسی

لاریجانی: ترامپ باید بفهمد که با شخص قوی روبه‌رو است تا سرش به سنگ بخورد/ گفتمان ترامپ تسلیم و تحقیر است

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی صبح امروز در هشتمین همایش سیاست‌های پولی و چالش‌های بانکداری و تولید، با بیان اینکه مرکز پژوهش‌های مجلس پیش از این بر روی ابرچالش‌ها بررسی و گزارشی را مدون کرده است، گفت: برخی از این چالش‌ها مزمن شده و ریشه‌های آن باید کنترل شود.

لاریجانی تاکید کرد: از حدود ۱۱۰ سال پیش و در زمان مشروطه هم شهید مدرس بر روی موضوع بنگاه‌داری دولت نگرانی‌هایی داشت و اعلام می‌کرد که دولت‌ها، بنگاه‌دار و بازاری خوبی نیستند که این موضوع نشان می‌دهد یک گیری در فرهنگ ما وجود دارد و تنها بحث سیاست‌گذاری نیست، زیرا سیاست‌مداران هم از دل همین مردم بیرون می‌آیند.

وی با اشاره به اینکه صرف طرح هدف‌های خوب مشکلات حل نمی‌شود، اظهار کرد: باید برای رسیدن به هدف‌ها زمان گذاشت و میزان مسئولیت‌های هر نهادی را مشخص کرد.

رئیس مجلس شورای اسلامی ادامه داد: تبادل تجاری در شرایط کنونی آسان نیست اگر چه ما اصل رقابت را قبول داریم، اما در این شرایط تحریمی این موضوع امکان‌پذیر نیست.

لاریجانی تاکید کرد: ما بعد از یک مناقشه و مذاکره ۱۲ ساله به یک تفاهم رسیدیم، اما این موجود عجیب غریب (ترامپ) بعد از بر سر کار آمدن از این توافق (برجام) خارج شد، البته رئیس جمهور آمریکا هر روز از یک معاهده خارج می‌شود. یک چیزی در مغزش وجود دارد که این ضایعه‌ای در عرصه بین‌الملل است، چون این فرد در برخی شرکت‌ها نفوذ دارد، برای عدم همکاری آن‌ها با ایران فشار وارد می‌کند.

رئیس مجلس شورای اسلامی با تاکید بر اینکه سهل اندیشی است که برخی می‌گویند، اکنون می‌توان با آمریکا مذاکره کرد، بیان کرد: ترامپ ۱۲ شرط را برای مذاکره با ایران قرار داد و بنده معتقدم گفتگو با این شخص یک اشتباه راهبردی است و مشکلات را حل نمی‌کند، زیرا ترامپ باید بفهمد که با شخص قوی روبه‌رو است تا سرش به سنگ بخورد.

لاریجانی ادامه داد: بنده درباره مسائل امنیتی بی‌تجربه نیستم و معتقدم گفتمان ترامپ، تسلیم و تحقیر است، همانطور که عربستان سعودی پول داده و تسلیم هم شده است، اما باز ببینید چگونه این شخص آن‌ها را تحقیر می‌کند.

وی بیان کرد: ملت ایران متمدن هستند و سابقه تاریخی داشته و بی‌ریشه نیستند، ایران همیشه بوده و عقبه تاریخی داشتن یک موضوع مهم است.

رئیس مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: همه افراد در جامعه ما به ویژه روشن‌فکران یک وظیفه تاریخی دارند و همگان باید بدانند که این موجود (ترامپ) موجودی نیست که اگر در مقابلش از چهار خواسته خود کوتاه آمده و شروط وی را بپذیریم کوتاه بیاید بلکه باید رئیس جمهور آمریکا بداند با یک سد سنگین مواجه است.

لاریجانی تصریح کرد: برای این دوره فکر کنید، زیرا شرایط خاصی وجود دارد که تدبیر درست نیاز دارد.

رئیس مجلس با بیان اینکه ما مسئله تحزب را در کشور نباید دسته کم بگیریم، گفت: افرادی هستند که با رأی مردم به مجلس و دولت وارد می‌شوند، اما اگر این موضوع مبنی بر تشکل‌های شناسنامه‌دار نباشد، نمی‌تواند تصمیم‌گیری کرد.

وی تصریح کرد: ما این موضوع را به سمت تشکلی و استانی شدن در اصلاح قانون انتخابات پیش بردیم تا رأی‌ها اکثریتی و تناسبی باشد، یعنی هر گروه و لیستی بتواند به تناسب وزن خود وارد مجلس و سیستم‌های دیگر شود.

رئیس مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: اپوزیسیونی که حذف شود در این قانون دیگر نداریم، و اینگونه همه می‌توانند وارد مجلس و سیستم‌های دیگر شوند، البته باز هم باید بر روی آن فکر شود.

وی اظهار کرد: شهید بهشتی با تشکیل حزب جمهوری اسلامی کار درستی انجام داد، اما شرایط کشور تحمل این موضوع را نداشت و متوقف شد که این موضوعی اشتباه بود.

رئیس مجلس شورای اسلامی با تاکید بر اینکه یکی از مسائلی که می‌تواند درباره اقتصاد موثر باشد، داشتن نگاه طبیبانه است، افزود: نگاه مأیوسانه نباید به مسائل داشته باشیم، زیرا در شرایط کنونی با توجه به فشار آمریکایی‌ها مفید نیست، البته متأسفانه برخی به دلیل رقابت‌های اقتصادی این نگاه مأیوسانه را القا می‌کنند و برخی دیگر هم لسان ایجابی ندارند و اینطور القا می‌کنند.

لاریجانی ادامه داد: در شرایط فعلی داشتن نگاه مأیوسانه مشکلات را حل نمی‌کند و البته نمی‌توان به موضوع حل مشکلات اقتصادی هم نگاه ساده داشت.

وی افزود: سیاست‌مداران هم باید سهم خود را درباره مسائل بالا ببرند، اگرچه برخی نگاه‌ها هم حل مشکلات را سخت‌تر کرده است، برخی فکر می‌کنند فربه شدن بخش خصوصی جای حکمرانان و دولت را تنگ می‌کنند که این موضوع در شرایط فعلی درست نیست اگرچه امکان دارد در گذشته اینطور بوده باشد.

رئیس مجلس شورای اسلامی گفت: ممکن است برخی شرکت‌های دولتی در بعضی پیش‌فرض‌ها کارشان سخت‌تر شود، اما حکمرانان چنین نگاهی ندارند، لذا باید در برخی امور به ریشه‌های فرهنگی آن توجه کرد.

لاریجانی ضمن اشاره به پرسشی درباره اینکه چرا فکر می‌کنند عدالت با فضای رقابت سازگار نیست، تاکید کرد: در طول سال‌های قبل بعد از انقلاب اسلامی در یک زمانی تفکر نیمچه سوسیالیستی در کشور حاکم شود و فکر می‌کردند این عادلانه‌تر است، در آن زمان فضای روشن فکری متأثر از نگاه چپ بود، لذا این موضوع بر روی اقتصاد ما سایه انداخت و اکثر اقتصاد‌دان‌ها بعد از انقلاب نگاه چپ داشتند.

وی تصریح کرد: البته برخی اقتصاد‌دان‌ها با نگاه اسلامی هم متأثر از سوسیالیست‌ها بودند مانند دکتر علی شریعتی که فضا در آن زمان اینگونه بود و البته بعد شرایط قدری تغییر کرد.

رئیس مجلس شورای اسلامی بیان کرد: در زمان آقای هاشمی رفسنجانی بنگاه‌داری بزرگ تأسیس شد، بعد از جنگ زمانی که می‌خواستند اقتصاد را باز کنند، بنگاه‌ها احداث شد البته شاید آن زمان چاره‌ای دیگر نمی‌دیدند و مورد پسند بود و نقدی هم نشد که مشکلاتی به این دلیل به وجود آمد.

لاریجانی ادامه داد: در دوره قبل از این دولت هم یک آشفتگی فکری وجود داشت، البته نه فقط در اقتصاد بلکه در همه زمینه‌ها، زیرا موضوع عدالت به درستی تعریف نشده بود.

وی با بیان اینکه وضعیت کنونی کشور بیشتر به سمت حل مصداقی است، گفت: ما نباید خود را به مسائل تئوری سرگرم کنیم و سیاست‌مداران بیشتر به صورت مصداقی به حل مشکلات بپردازند، زیرا تئوری پردازی کار سیاست‌مداران نیست.

رئیس مجلس شورای اسلامی ضمن گرامی داشت یاد شهید مطهری اظهار کرد: این شهید جزء متفکرینی بود که با داشتن گرایش عقلی مسائل را خوب می‌فهمید و تمرکزش بر روی حق طبیعی انسان بود و حتی نظریات خود را درباره حقوق زن و اقتصاد بر روی همین مسئله پایه‌گذاری کرد.

لاریجانی افزود: انسان برای رسیدن به حق طبیعی خودش باید در یک فضای آزاد باشد، اگرچه تئوری رقابت در اقتصاد از دیدگاه سوسیالیست‌ها مورد نقد است، ولی ما بر اساس مبنای عقلانی می‌دانیم که در یک فضای آزاد رقابتی نیروی بالقوه به بالفعل تبدیل می‌شود.

وی با اشاره به اینکه نقش دولت در این میان بسترسازی مناسب برای یک رقابت سالم است، گفت: دولت نمی‌تواند خود بنگاه‌داری کند و تنها در زمانی می‌تواند این اقدام را انجام دهد که بخش خصوصی به یک موضوع وارد نشود اگرچه آن زمان هم باید دولت زمینه را برای ورود بخش خصوصی مؤیسر کند.

رئیس مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: دولت نباید قیمت‌گذاری و ورود به بخش خصوصی داشته باشد، بلکه باید زمینه آزاد رقابتی را ایجاد کند.

لاریجانی با اشاره به اینکه چگونه می‌توان از وضعیت فعلی اقتصادی خارج شویم، بیان کرد: صرف اعلام و ارائه طرح‌های خوب مشکلات اقتصادی حل نمی‌شود؛ معتقدیم می‌توان مسائل اقتصادی را از روزنه‌هایی حل کرد، اما به طور مثال ما هیچگاه نگفتیم که با عربستان سعودی که این همه نسبت به ما دشمنی می‌کند مذاکره نمی‌کنیم، ولی اگر آن‌ها دشمنی می‌کنند دیگر نمی‌توان با نرمش زیاد برخورد کرد، زیرا جلوتر می‌آیند.

رئیس مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه برخی از ساختار‌ها در کشور به وجود آمده که دیگر باید تغییر کند، اظهار کرد: دستگاه‌های اجرایی از من دلخور نشوند به طور مثال یک نهادی که مسئول توسعه کشور به معنای واقعی باشد ما نداریم، از زمانی که سازمان برنامه و بودجه با یکدیگر ادغام شدند، تنها بحث بودجه مورد توجه قرار گرفت و دیگر به بحث برنامه توجهی نشد.

لاریجانی ادامه داد: موضوع بودجه را می‌توان به وزارت اقتصاد سپرد، از ابتدا سازمان برنامه برای توسعه کشور احداث شد، بنده این موضوع را به دولت هم گفته‌ام، اما محقق نشد، زیرا این موضوع بر اساس قانون اساسی جزء وظایف دولت است.

وی با تاکید بر اینکه اقتصاد یک علم تخصصی است، بیان کرد: باید مجمعی از اقتصاددان‌ها نظرات خود را تنقیح کنند، اما باید یک رفت و برگشت و گفتگو میان اقتصاد‌دان‌ها و سیاست‌مداران وجود داشته باشد که متأسفانه این موضوع اکنون کمرنگ است.

رئیس مجلس شورای اسلامی در ادامه اظهار کرد: در قانون برنامه ششم توسعه گفتگو میان فعالان اقتصادی و دولت در نظر گرفته شده، اما باید بازتر شود.

لاریجانی گفت: برخی مطالب و راه‌حل‌ها در شرایط کنونی تحریم هم قابل اجراست، مانند اصلاح وضعیت صندوق‌ها و بانک‌ها یا استقلال جدی بانک مرکزی که البته ما یک خیز در مجلس برای استقلال بانک مرکزی برداشتیم که توسط شورای نگهبان نسبت به آن ایراد گرفته شد و به مجمع تشخیص مصلحت ارسال شد.

وی با بیان اینکه قانون اساسی سند مادر بوده و همه باید تابع آن باشند، افزود: البته یک زمانی برخی اشکالات آن را می‌توان حل کرد، همچنین حدود ۱۵۰۰ سیاست کلی هم در کشور وجود دارد که قرار گرفتن تمام این قوانین و سیاست‌ها کنار هم مشکلاتی را به وجود می‌آورد، یعنی ما نتوانستیم ۸ اولویت اول کشور را از دل تمام این قوانین بیرون بیاوریم و مورد توجه همه برای حل مشکلات کشور باشد.

رئیس مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: کشور چین توانسته ۸ موضوع را به عنوان اولویت کشورش به صورت جدی در نظر بگیرد و حتی با تغییر رؤسای جمهور این کشور هم این اولویت‌ها تغییری نکرده است لذا ما هم باید ۸ اولویت را در تمامی زمینه‌های اقتصاد، سیاست خارجه و … در نظر بگیریم.

لاریجانی در پایان بیان کرد: درِ مجلس به سوی اقتصاد‌دان‌ها باز است تا نظرات خود را به ما اعلام کنند.