مادرش را دوست داشته باشید و به او احترام بگذارید. این رفتار خوب و شایسته شما باعث میشود زمانی که دخترتان بزرگ شد عاشق فردی همچون شما شود و او را به عنوان شریک زندگی خود قبول میکند.
تا جایی که میتوانید کنارش باشید و او را با چیزهایی که دوست دارد سرگرم کنید. او احتیاج دارد تا پدرش در تمام مراحل زندگی همراه او باشد.
او به دنبال قهرمانی برای زندگی خود میگردد، شاید آن فرد شما باشید. او بارها و بارها به شما در زندگی خود احتیاج دارد.
از هر لحظه زندگی کنار او لذت ببرید. امروز او با پوشکاش اطراف خانه پرسه میزند، فردا سویچ ماشین را از شما میخواهد و قبل از آن که بدانید، با فردی ازدواج خواهد کرد و دیگر در آن خانه نخواهد بود تا روی زانو شما بنشیند. زندگی به سرعت میگذرد بنابراین بهتر است قدر لحظههای آن را بیشتر بدانید.
درباره روش پول خرج کردن با او صحبت کنید، هیچ وقت برای این کار زود نیست. مطمئنا او در سن نوجوانی یا مراسم عروسیاش، جیب شما را خالی خواهد کرد.
مدام برای داشتن او دعا کنید
کیک تولد او را مناسب سناش بخرید. طرحی را انتخاب کنید که دخترتان از دیدن آن لذت میبرد.
با او برقصید، حتی زمانی که کودک است. صبر نکنید تا روز عروسی او این کار را انجام دهید.
با او به ماهی گیری بروید. ممکن است که او بیشتر از ماهیهای کوچک شما جنب و جوش کند اما مهم نیست.
یاد بگیرید که به او «نه» بگویید. شاید این حرف اکنون او را کمی ناراحت کند، اما در بزرگسالی خوشنودش خواهد کرد.
به او بگویید که زیبا است و این حرف را بارها و بارها تکرار کنید.
با او به طبیعت سفر کنید و ببیند اولین باری که زیباییهای طبیعت را میبیند، چگونه به وجد میآید. از بردن لوازمی چون تبلت، لپ تاپ و غیره به این مکانها خودداری کنید.
او با مادر خود بحث خواهد کرد، عاقلانه طرفداری کنید.
برای او گردنبند مورد علاقهاش را بخرید.
اگر چه به نظر خنده دار میآید که با او بازی کنید، اما این یک باید است.
به دخترتان کمک کنید تا فرمان ماشین را کنترل کند. او همیشه این خاطره را به یاد خواهد آورد.
آموزش تخمه شکستن هیچوقت موجب رفتن او به دانشگاه نخواهد شد اما این کار لذت بخش را انجام دهید.
او را روی شانههای خود بلند کنید. این کار را اکنون که بدنتان قدرت دارد و او نیز کوچک است انجام دهید.
اگر نزدیک خانهتان استخر یا پارک آبی دارید، گاهی او را به آنجا ببرید. او مثل اردکی در سطل آب بازی خواهد کرد.
او بیصبرانه منتظر بازگشت پدر به خانه است. دیر نکنید.
تولد او را فراموش نکنید. در ۱۰ سالگی او هدیه شما را به خاطر نخواهد آورد، اما حضورتان در آن روز را هر گز فراموش نخواهد کرد.
او را در کلاس اسکیت ثبت نام و بازی او را تماشا کنید. حضور شما به او اعتماد به نفس میدهد.
اجازه دهید در چمنها غلت بزند. این کار برای روح او لازم است. بهتر است شما نیز امتحان کنید.
شاید بخواهد پس از دیدن یک کابوس کنار پدرش به خواب رود، تقاضای او را رد نکنید.
هیج چیز اطمینان بخشتر از گریه کردن دختری کوچک در دستهای پدرش نیست. فراموش نکنید.
هر سال روز تولدش نامهای برایش بنویسید و آنها را زمانی که وارد دانشگاه شد، ازدواج کرد یا هر زمانی که احساس کردید به آنها احتیاج دارد، به دخترتان دهید.
بستنی، اشتباهات شما را میپوشاند. هر زمانی که او از شما دلگیر است، برایش بستنی مورد علاقهاش را بخرید.
منبع : niksalehi.com