دسته‌ها
روانشناسی کودکان والدین موفق

ویژگی های رایج کودکان با استعداد

کودکان با استعداد,کودکان با هوش,آزمایش هوش کودکان
رسانه ۷ –دیکشنری وبستر، کلمه «استعداد» را این گونه ترجمه می کند: داشتن یک توانایی ذاتی و آشکار شدن آن. کودکان بااستعداد، با داشتن توانایی های فوق العاده، قادرند کارهایی بیشتر از آنچه در سن آنها انتظار می رود، انجام دهند. «توانایی های بالقوه» یعنی توانایی های فکری، تحصیلی، رهبری کردن در گروه و توانایی در جنبه های هنری و خلاقانه.بچه های بااستعداد تمرکز بیشتری در انجام کارهایشان دارند و البته حافظه شان هم برای به خاطر سپردن مطالب بهتر است درنتیجه در درس های اصطلاحا حفظی، موفق ترند. اما برخی دانشمندان و محققان معتقدند هیچ کودکی به طور ذاتی با استعداد نیست اما در برخی کودکان ویژگی هایی وجود دارد که با حضور در محیط های اجتماعی متفاوت، ارتقا می یابد اما دست یافتن به چنین الگوهایی هم در کودکان متفاوت است. برخی افراد در بعضی زمینه ها با استعداد و در برخی زمینه ها ضعیف هستند. یک ریاضیدان ممکن است خواننده خوبی نباشد همان طور که یک هنرمند با استعداد ممکن است در ریاضی ضعیف باشد.

● ویژگی های رایج کودکان با استعداد

یکی از راه هایی که والدین می توانند استعداد کودکشان را در زمینه خاصی پیدا کنند، بررسی صحبت های روزمره، فعالیت ها و عکس العمل های آنهاست.

ویژگی های بچه های ۴ تا ۶ سال که زمینه های رشد استعدادشان بیشتر است:

۱- در رابطه با هر چیزی کنجکاو هستند.

۲- سوال های متفکرانه ای می پرسند.

۳- خودشان را به راحتی ابراز می کنند.

۴- دامنه لغات وسیعی دارند و از آنها در صحبت هایشان استفاده می کنند.

۵- مساله ها را خوب حل می کنند.

۶ -حافظه خوبی دارند.

۷- به موسیقی علاقه خاصی دارند.

۸- از آموخته های قبلی شان استفاده می کنند.

۹- سریع یاد می گیرند.

۱۰- قادرند وسایل را به ترتیب بچینند.

۱۱- مستقل کار می کنند.

۱۲- شوخ طبع هستند.

۱۳- کارهای سخت را با پیگیری بیشتری انجام می دهند.

۱۴- داستان می سازند و آنها را تعریف می کنند.

۱۵- به خواندن علاقه دارند.

۱۶- مشاهده گران خوبی هستند.

یک کودک با استعداد ممکن است تمام یا چند خصیصه از این خصوصیات را داشته باشد، اما متخصصان و والدین باید با مشاهده رفتارهای کودکشان به این خصوصیت ها پی ببرند. برای این کار آزمایش کودک در موقعیت های متفاوت اهمیت زیادی دارد. در زیر چند نمونه از نتایج انجام ندادن تست ها را بررسی می کنیم. خیلی از شاگردان با استعداد به نظر مشکل ساز می رسند و مسوولان را به خاطر زیر پا گذاشتن قوانین به دردسر می اندازند. رفتار کودک با استعداد معمولا با رفتار کودکان دچار بیش فعالی اشتباه گرفته می شود. با انجام چند تست، تفاوت کودک با استعداد و بازیگوش را مشخص کنید. برخلاف تصور عام که فکر می کنند اگر کودکشان با استعداد است یعنی می تواند از همسن هایش بالاتر باشد، بچه های با استعداد تمایل زیادی به بودن در گروه هایی با سطح خودشان دارند.

● آزمایش هوش کودکان

آزمایش برای اینکه مشخص شود کودکی با استعداد است، به تخصص خاصی نیاز دارد. توصیه می شود در این زمینه از یک روان شناس کودک کمک بگیرید. در آزمونهای بهره هوشی، دو آزمون معروف تر از بقیه هستند: استنفورد بینه و مقیاس هوش وکسلر. اگر نمره کودکتان در هر کدام از این تست ها بیشتر از ۱۲۰ باشد، یعنی کودک هوش بالایی دارد و اگر این نمره از ۱۶۰ بالاتر باشد، نشانه استعداد اوست، اما این تست ها محدودیت های خاص خود را دارند؛ در آنها هوش خام ارزیابی می شود ولی دانشمندان ارتباط بین هوش بالا و کودک با استعداد را هنوز تشخیص نداده اند. خیلی از کودکان خلاق و با استعداد لزوما بهره هوشی بالایی ندارند زیرا خیلی از استعدادها در این تست ها ارزیابی نمی شوند. بهترین راه ارزیابی این است که به فعالیت های کودکتان به صورت کلی نگاه کنید؛ مثلا هوش عاطفی، استعداد در موسیقی، ورزش، کارهای دستی و زبان را در آنها بررسی کنید. در هر کدام از این موارد کودک با استعداد متفاوتی برخورد می کند. انجمن کودکان با استعداد می گوید: «مطالعه ها نشان می دهد به غیر از معیارهای گفته شده، منابع و افراد هم در این زمینه موثر هستند. منظور از افراد، کسانی است که از کودک مراقبت می کنند یا در پرورش او دخیل هستند مثل خانواده، معلم و حتی هم شاگردی هایش».

● پاسخ به ۴ پرسش رایج درباره کودکان بااستعداد

۱. آیا کودکان با استعداد به رفتارهای خود آگاه هستند؟

بیشتر کودکان با استعداد تا سن ۱۰ سالگی متوجه متفاوت بودن خود نمی شوند

۲. آیا امکان دارد کودکان با استعداد با کودکان تنبل اشتباه گرفته شوند؟

قطعا بله، مثال های زیادی وجود دارد؛ «چرچیل» کلاس ششم ابتدایی رد و نیوتن در سن ۱۴ سالگی از مدرسه اخراج شد.

۳. چه چیز روی پیشرفت کودکان تاثیر بیشتری دارد؟

محققان دانشگاه شیکاگو ۱۰۰ فرد موفق را بررسی کردند (شامل ریاضیدان، موسیقیدان، ورزشکار) و به این نتیجه رسیدند که والدین و معلمان روی آنها تاثیر گذاشته اند و این مساله ثابت می کند که کودکان با استعداد، در محیط مناسب و در کنار افراد مناسب رشد کرده اند.

۴. آیا با استعداد بودن به معنای کامل بودن است؟

نباید تصور کنیم که با استعداد بودن کودک به این معنی است که هیچ مشکلی ندارد. فراموش نکنید او اول کودک است و بعد با استعداد، پس حق اشتباه کردن دارد.

با اینکه محققان و معلمان متوجه شده اند خیلی از کودکان با استعداد لزوما نمره های بالایی نمی گیرند، اما عقیده عمومی این است که نمره بالا نشانه هوش بالاست. تعریف های متفاوتی از هوش وجود دارد، اما در نهایت همه محققان معتقدند که هوش به ژنتیک و مهم تر از آن عوامل محیطی ربط دارد. به عنوان پدر و مادر هرگاه متوجه شدید کودکتان در زمینه خاصی متفاوت است، حتما بیشتر بررسی کنید تا در مسیر درست قرار بگیرد.

منبع : niksalehi.com

دسته‌ها
روانشناسی کودکان والدین موفق

رؤیای ازدواج برای کودکان

رؤیای ازدواج برای کودکان,مامان من زن میخوام,دنیای خیال‌پردازی
رسانه ۷ –سوار دوچرخه‌اش دورتادور اتاق می‌گردد و اشک می‌ریزد. زن می‌خواهد! هنوز خوب زبان باز نکرده اما با گریه و فریاد به مادرش که پشت دوربین فیلمبرداری او را نگاه می‌کند، می‌گوید: «زن می‌خوام!» به زبان آوردن چنین جمله‌ای آن هم با این همه جدیت برای مادر جذاب است. پسرش را دلداری می‌دهد و می‌گوید: چشم، اما پسر وعده‌ها را نمی‌پذیرد و می‌خواهد همان لحظه زنش را مقابلش ظاهر کنند. مادر می‌گوید: «خودم زنت می‌شم!» اما پسر راضی نمی‌شود و گریه‌‌اش را تمام نمی‌کند. اگر ویدئوی «من زن‌می‌خوام!» که این روزها در شبکه‌های   . اجتماعی مجازی دست‌به‌دست. می‌چرخد و در هر مهمانی برای حاضران بلوتوث می‌شود را ندیده‌‌اید یا در خانه‌تان کودکی دارید که آرزوی ازدواج کردن خیال هر روزش است، ‌از این توصیه‌های دکتر جمشید بیگدلی، روانشناس برای آرام کردنش کمک بگیرید.

سه سالگی شروع ماجراست

دنیای خیال‌پردازی بچه‌ها از سه سالگی وسعت پیدا می‌کند. بچه‌ها از طریق مشاهده والدین و اطرافیان بخشی از سوژه‌های خیال‌پردازی‌شان را به دست می‌آورند، در بازی‌های خیالی‌شان شاهد ازدواج با شخصی خاص می‌شوند یا بدون اینکه فرد خاصی را به ذهن‌شان راه دهند، رؤیای ازدواج را به بازی‌های‌شان وارد می‌کنند. شاید برای برخی والدین شنیدن این خیال‌ها جذاب باشد و برخی دیگر را نگران کند. اما اگر پدر و مادرها با این اتفاق ساده برخورد مناسبی داشته باشند، دلیلی برای نگرانی از عاشق شدن فرزند سه، چهار ساله‌شان وجود ندارد.

می‌خواهد مثل عروس بدرخشد

گاهی بچه‌ها با اتفاق‌هایی که پیرامون‌شان می‌افتد همانندسازی می‌کنند. مثلا وقتی عروسی می‌روند و به آنها خوش می‌گذرد، در ذهن‌شان خود را عروس یا داماد تصور کرده و با همانندسازی چنین مجلسی را برای خود مجسم می‌کنند. در این شرایط، هیجان مثبت و جو شادی که کودک در آن قرار گرفته‌، باعث می‌شود به این نوع خیال‌پردازی رو بیاورد.

فقط توجه می‌خواهد

محیط خسته‌کننده خانه، برخی کودکان را وا می‌دارد که در خیال‌شان جایگزینی برای آن فضای کسالت‌آور پیدا کنند.  کودکی که در این محیط احساس آرامش نمی‌کند، در خیالش رؤیای ازدواج را می‌پروراند و خود را در خانه‌ای دیگر و در کنار شخص دیگری تصور می‌کند. از سوی دیگر بچه‌هایی که در خانه مورد کم‌توجهی قرار می‌گیرند یا تصور می‌کنند دیگران به آنها توجهی ندارند، رؤیای ازدواج را خیلی زود به خیال‌پردازی‌های‌شان وارد می‌کنند. آنها توجه زوج‌های جوان را به هم می‌بینند و در مجالس عروسی، توجه حاضران به عروس و داماد را مشاهده می‌کنند. به همین دلیل برای جبران کمبود‌های عاطفی‌شان خود را در جایگاه عروس یا دامادی تصور می‌کنند که مورد توجه همه قرار دارد.

می‌خواهد تشویقش کنید

تشویق اطرافیان می‌تواند به تکرار خیال‌پردازی کودک در این مورد منجر شود. وقتی کودکی خواسته‌اش برای ازدواج کردن را به زبان می‌آورد و بقیه به او می‌خندند، به حرفش توجه می‌کنند یا مثل مادری که این ویدئو را تهیه کرده از او فیلم می‌گیرند، درواقع رفتارش را تقویت می‌کنند.  از سوی دیگر، برخورد خانواده‌ها در برخی شرایط می‌تواند این تفکر را به ذهن کودک وارد کند. وقتی کودک زیبا شده ‌است و به او می‌گویند: «وای چقدر عروس شدی!» یا وقتی به او می‌گویند: «خوش به حال کسی که زن تو می‌شود!» این رؤیاها را در ذهن او شکل می‌دهند.

معنای حرفش را نمی‌داند

بیان کردن آرزوی ازدواج یا گفتن اینکه می‌خواهم با همکلاسی مهدکودکم ازدواج کنم، دقیقا به معنای آرزوی کودکان برای ازدواج نیست. گاهی بچه‌ها معنای جملات را متوجه نمی‌شوند و نمی‌دانند وقتی از ازدواج حرف می‌زنند، دقیقا از چه چیزی صحبت می‌کنند. آنها تنها واژه‌هایی که دیگران به زبان می‌آورند را تکرار می‌کنند اما عمق معنایی واژه را نمی‌دانند. کودک نمی‌داند که ازدواج یعنی مسئولیت، یعنی فرار از کودکی، یعنی اتمام بازی‌های بچگانه. او تنها شادی مجلس عروسی و هیجان روزهای نامزدی را می‌بیند و آرزویش برای قرار گرفتن فضایی از آن جنس را به زبان می‌آورد. اگر فرزندتان بیش از اندازه این رؤیا را به زبان می‌آورد، نگران نباشید. شاید رفتار نادرست شما باعث تکرار این خواسته شده، پس با این توصیه‌ها آرام‌آرام تمایلش به پیدا کردن همسر را کمرنگ کنید.

از این سه راه بروید

۱٫ نه تشویق کنید ، نه تنبیه!

وقتی کودکی از ازدواج صحبت می‌کند، به جای تحسین کردنش در این مورد بیشتر با او صحبت کنید. بدون اینکه او را منع یا تشویق کنید، تنها بپرسید چه شد که به این فکر افتادی؟ آیا در عروسی به تو خوش گذشت؟ دوست داری به تو بیشتر توجه شود؟ در چنین شرایطی باید با گفت‌وگوی بیشتر، برای وارد شدن به دنیای کودک‌تان تلاش کنید و بدون تایید یا تنبیه، حرف او را تنها به‌عنوان ردپایی از احساس دیگری که در دلش است، بپذیرید.

۲٫ بیشتر توجه کنید

جمله «من زن می‌خوام» برای کودکی در این سن، می‌تواند از نیاز به جلب توجه بیشتر حکایت کند. در خانه‌ای که پدر و مادر کمتر به بچه‌ها توجه دارند، کودکان به دنبال راهی برای جلب محبت و توجه بیشتر می‌گردند. آنها دوست دارند مثل زن و شوهر‌هایی که با هم حرف می‌زنند، برای هم چای می‌آورند و با هم تلویزیون می‌بینند، همراهی را برای فعالیت‌های‌شان دست و پا کنند. بچه‌ها رفتارهای عجیب و غریبی دارند. وقتی پدر و مادرشان کنار هم می‌نشینند، می‌خواهند بین آنها بنشینند و از هم جدای‌شان کنند تا کانون توجه قرار گیرند.

از طرف دیگر وقتی احساس می‌کنند رفتار والدین‌شان با هم سرد است، از هر راهی برای رساندن آنها به هم و بازگرداندن محبت‌شان تلاش می‌کنند. اگر نمی‌خواهید کمبود توجه به خیال‌پردازی‌های فرزندتان شدت دهد و البته نمی‌خواهید باتوجه بیش از اندازه او را لوس کنید، از ابزارهای کوچکی برای نشان دادن توجهتان کمک بگیرید. برای مثال می‌توانید وقتی با همسرتان حرف می‌زنید، موی کودک‌تان را هم نوازش کنید و با همین رفتارهای ساده به او نشان دهید که سهمی از توجه شما را دراختیار دارد.

۳٫ جدی نگیرید

بیان چنین تمایلی از سوی کودکان تا اندازه‌ای طبیعی است و جای نگرانی خاصی ندارد. کافی است والدین با رفتار درست از تقویت این تمایل جلوگیری کنند و به آن به‌عنوان خواسته‌ای گذرا که در صورت تقویت نشدن خاموش می‌شود، نگاه کنند. کافی است والدین به‌سادگی بگویند: « اِ! چه جالب! همه این حس را تجربه می‌کنند.» یا اینکه بدون گفتن جمله خاصی بحث را عوض کنند یا در قالب بازی و قصه ذهن کودک را به مسیر دیگری هدایت کنند. یادتان نرود بچه‌ها عاشق نمی‌شوند، بلکه رفتارها را کپی‌برداری می‌کنند. برای آنها عاشق همکلاسی مهدکودک یا همبازی شدن یک بازی کودکانه با بار عاطفی است. بچه‌ها رفتارهای دیگران را کپی‌برداری می‌کنند و در جریان همین بازی‌ها برای وارد شدن به دنیای بیرون در بزرگسالی آماده می‌شوند.

منبع : bartarinha.ir

دسته‌ها
روانشناسی کودکان والدین موفق

راهکارهای پرورش هوش کلامی کودک

راهکارهای پرورش هوش کلامی کودک,هوش کلامی کودک
رسانه ۷ –می خواهیم به بررسی عوامل موثر در افزایش میزان هوش نوزادان و کودکان بپردازیم و روند تقویت هوش و حافظه جنین و نوزاد را در دوران بارداری و پس از آن مورد بررسی قرار دهیم.

هر وقت کودکتان به اینکه چیزهای مختلف چطور کار می کنند علاقه نشان داد، او را تشویق کنید و اگر امکان داشت، اجازه دهید قطعات آن را از هم جدا کند. مثلا یک رادیوی قدیمی که دیگر از آن استفاده نمی کنید، وسیله خوبی است.

هوش کلامی

توانایی کودک شما در درک کلمات، بیان آنها و ساختن کلمات پیچیده تر می باشد. کودکانی که در این زمینه باهوش هستند، در بازی با کلمات و ادا کردن جملات پیچیده تر (مانند: قوری گل قرمزی) مهارت فراوانی دارند.

آنها از شنیدن صدای کلمات لذت می برند و به جای تصاویر، با کلمات فکر می کنند. این کودکان کتابخوانانی حریص یا نویسندگانی شیرین قلم خواهند شد.

پرورش این هوش در بزرگسالی به کودک شما در نوشتن، مطالعه، داستان و شعر گفتن، حل کردن جدول و توانایی سخنرانی در جمع کمک می کند.

شغل های مناسب برای کودکانی که در این زمینه هوش قوی تری دارند در آینده عبارتست از: شاعر، روزنامه نگار، نویسنده، معلم، وکیل، سیاستمدار، مترجم

راهکارهای پرورش هوش کلامی:

در دوران نوزادی خزانه لغات کودکتان را با صحبت کردن و حرف زدن با او بالا ببرید.
نوزاد خود را بغل کنید به چشم هایش نگاه کرده و ماجرای روزتان را برایش تعریف کنید. این کار ممکن است احمقانه به نظر بیاید ولی به او در تولید صدا و تبدیل آن به کلمات کمک می کند.
هنگامی که کودک توانایی نشستن پیدا کرد او را در کنار سفره خانواده گذاشته و در مکالمات خانواده شریک نمایید.

در سنین زیر ۲ سال با کودکتان تصاویر کتاب ها را ورق بزنید.
در ۷ ۲ سالگی برای او کتاب بخوانید تا هنگام باسواد شدن او این کار به داستان خوانی شخصی تبدیل شود.

هوش ریاضی – منطقی

توانایی مغز در محاسبات ریاضی، شمارش، جمع و تفریق و … کلیه اعمال ساده و پیچیده ریاضی می باشد. کودکان دارای این اولویت هوشی، همواره در مورد دنیای اطرافشان کنجکاوند، سوال های زیادی می پرسند و دوست دارند آزمایش کنند و در درک علت و معلول، الگوهای عددی و بحث منطقی بسیار موفق هستند که به خصوص این آخری، در مواجهه با والدین بسیار مفید است. پرورش این هوش توانایی فرد را در خرید، حل معما و محاسبات و طرح های ریاضی توانمند می سازد.

رشته های شغلی مورد علاقه آنها در آینده عبارتند از: دانشمند، مهندس، برنامه نویس کامپیوتر، پژوهشگر، حسابدار

راهکارهای پرورش هوش ریاضی – منطقی:

به کودک قبل از ورود به مدرسه، شمردن را بیاموزید. شمارش تعداد عروسک ها و ماشین هایش، شمارش تعداد ظروف آشپزخانه و هر چیزی که کودکتان به آن علاقمند است می تواند مبنایی برای شمارش محسوب گردد.

برای او معما و چیستان طرح کنید.

در سنین کوچکتر اسباب بازی های کودک را زیر پتو یا ملحفه قایم کنید طوری که اندازه و شکل کلی آن معلوم باشد و از کودک بخواهید حدس بزند چه چیزی را قایم کرده اید؟
از او بخواهید موقعیت های مختلف را حدس بزند، مانند: اگه گفتی با تلفن دارم با کی صحبت می کنم؟ فکر می کنی کی داره میاد خونمون؟ یا اینکه حدس میزنی داخل کیفم چی برات خریدم؟

از او بخواهید موقعیت های مختلف را تخمین بزند، مانند: فکر می کنی حدودا چندتا پرتقال داخل این کیسه هست؟ فکر می کنی این ترن چندتا واگن داره؟ به نظرت این ساختمان چندتا پنجره داره؟

هوش فضایی –سه بعدی

این هوش توانایی درک پدیده های بصری است و کودک شما را به دنیای جالب و شگفت انگیز ۳ بعدی هدایت می کند. کودکان دارای این نوع هوش، گرایش دارند که با تصاویر فکر کنند و برای به دست آوردن اطلاعات، نیاز دارند یک تصویر ذهنی واضح ایجاد کنند.
آنها از نگاه کردن به نقشه ها، نمودارها، تصاویر، ویدیو و فیلم خوششان می آید. همچنین این افراد در نقاشی، درک تصاویر، ساختن پازل، تعمیر کردن و طراحی وسایل عملی ماهرند. شغل های مورد علاقه آنها در آینده عبارتند از: مجسمه ساز، هنرمند تجسمی، مخترع، معمار، طراح داخلی، مکانیک.

راهکارهای پرورش هوش فضایی:

با کودکتان بازی های ذهنی مثل جورچین (پازل) و شطرنج انجام دهید.
هر وقت کودکتان به اینکه چیزهای مختلف چطور کار می کنند علاقه نشان داد، او را تشویق کنید و اگر امکان داشت، اجازه دهید قطعات آن را از هم جدا کند.

مثلا یک رادیوی قدیمی که دیگر از آن استفاده نمی کنید، وسیله خوبی است. وقتی قطعات آن را از هم جدا کرد دوباره او را تشویق کنید تا آنها را سر جایش بگذارد.

کودک شما باید این اجازه را داشته باشد که برای کنجکاوی درباره اینکه داخل سر یک عروسک چیست یا قطعات ماشین و تفنگش چگونه درست شده اند آنها را جدا و دستکاری کند.

این را بدانید اگر وسایل کودک شما سالم و دست نخورده داخل ویترین اطاقش باشد نشاندهنده نظم یا هوش او نخواهد بود!
اسباب بازی هایی بخرید که هوش فضایی و مهندسی او را تقویت کند. مثل: آجرهای پلاستیکی، کیت های بازسازی شونده، اسباب بازی هایی که برای کار کردن نیاز به دستکاری دارند و اسباب بازی های چند قطعه ای مثل «لگو».
تحقیقات نشان می دهد یکی از خلاقانه ترین اسباب بازی های دنیا لگو می باشد، زیرا کودک با کمک قطعات می تواند چیز جدیدی خلق کند.

هوش جسمی – بدنی

چالاکی و فرزی از جایی سرچشمه می گیرند و آن ذهن کودک شماست. این هوش یعنی توانایی کنترل ماهرانه حرکات بدن و استفاده از اشیا. این کودکان خودشان را از طریق حرکت بیان می کنند.
این هوش به کودک شما کمک می کند از موقعیت جسمش در ارتباط با اشیا دیگر آگاه باشد و بتواند فاصله فیزیکی خودش را از اشیاء دیگر حدس بزند.

همچنین این کودکان درک خوبی از حس تعادل و هماهنگی دست و چشم در رشته های ورزشی، درست کردن کاردستی و بطور کلی خلق کردن چیزهای تازه دارند.

اگر پیش بیاید می توانند به خوبی بافتنی ببافند و عاشق سرهم کردن ماکت های مختلف هستند. آنها در کلاس های ورزش و فعالیت های فیزیکی منتظر دستور حرکت نمی مانند.

شغل های مورد علاقه آنها در آینده عبارتند از: ورزشکار، معلم تربیت بدنی، هنرپیشه، صنعتگر، آتش نشان.

راهکارهای پرورش هوش جسمی – بدنی:

مطمئن شوید کودک شما برای حرکت کردن و چهار دست و پا رفتن، به ویژه در پنج سال ابتدای عمرش فرصت های فراوانی در اختیار دارد. شما می توانید خطرات احتمالی را به کمک قفس کودک و حفاظ دار کردن بعضی قسمت های خانه حل کنید.
با کودکتان بازی های جسمانی انجام دهید. وقتی بزرگ تر شد، او را با دست ها یا پاهایش تاب دهید.
با او مسابقه دو ترتیب دهید. وقتی کوچک‌تر است با توپ های نرم و پشمالو و بزرگتر که شد تا انواع توپ های سفت و کوچک هماهنگی عضلانی را در او تقویت کنید.

ورزش کردن را به بخشی از فرهنگ خانواده تان تبدیل کنید، زیرا عقل سالم در بدن سالم است و اگر کودک شما عادت به ورزش پیدا کند، از نظر هوشی هم فعال‌تر خواهد بود.

منبع : hidoctor.ir

دسته‌ها
روانشناسی کودکان والدین موفق

آیا کودکان شاد متولد می شوند؟

کودکان شاد,نوزادان شاد,شخصت کودکان رسانه ۷ –آیا خوشحالی کودکان ذاتی است؟ آیا کودک از همان روز نخست شاد متولد می شود یا دمدمی؟ به نظر می رسد برخی از کودکان از همان ابتدا روحیه خوبی دارند و شاد هستند و افراد نق‌نقو و مودی را نیز می توان از همان روزهای اول نوزادی تشخیص داد.

بعضی از بچه ها حتی وقتی از درخت پایین می افتند هم لبخند به لب دارند اما بعضی دیگر فقط برای اینکه روی بستنی آنها شکلات وجود ندارد، جیغ و داد سر می دهند و اعصاب همه را به هم می ریزند. آیا شادی کودکان ذاتی است؟ بسیاری از دانشمندان و حتی والدین پاسخشان به این سوال مثبت است. به عنوان والدین کودک،  آگاهی از ذات و ماهیت اخلاقی کودک به شما کمک می کند تا او را به بهترین روش تربیت کنید تا بزرگسالی آرام و خوبی داشته باشد.

آیا کودکان شاد متولد می شوند؟

البته لیز الیوت، نویسنده کتاب های تخصصی کودک اعتقاد دارد خوشحالی و شادی کودکان به هیچ عنوان ذاتی نیست و فقط یک حالت روحی است و عناصر خلق و خوی کودکان – خوش بین یا بدبین بودن او یا خجالتی یا پررو بودنش – می توانند تعیین کنند آیا کودک در آینده شاد، غمگین یا دمدمی خواهد بود.

دانشمندان نیز هنوز هیچ نوع ژنی که بتوانند آن را ژن خوشحالی یا دمدمی بودن بنامند در مغز پیدا نکرده اند. اما تحقیقات مختلفی نشان داده اند، خلق و خوی کودکان – احساست اولیه و اجتماعی بودن آنها – ریشه در مغز آنها دارد.

بنابراین، اگر کودک در سن پیش دبستانی بسیار حساس و عصبی  باشد، احتمال اینکه در نوجوانی غمگین و در بزرگسالی افسرده شود، زیاد است. البته این اعتقادات الیوت است و تاکید دارد که رشد دوران کودکی علاوه بر  ذات، با خوراک و محیط زندگی او نیز ارتباط مستقیم دارد.

اینکه محیط و خوراک کودک چگونه باشد می تواند او را شاد یا غمگین کند. البته خوشحالی های ناشی از محیط ماندگار و پایدار نیستند.

شخصیت کودک توسط بخش جلویی مغز کنترل می شود. این جایی است که دانشمندان می توانند احساسات مثبت و منفی انسان را به آن نسبت دهند. ما انسان ها، احساسات خوب را در کورتکس جلویی سمت چپ و احساسات بد را در کورتکس جلویی سمت راست مغز تجربه می کنیم. به همین دلیل، افرادی که روحیه شاد و احساسات مثبت بیشتری دارند، سمت چپ مغزشان فعال تر است.

نیمه های چپ و راست بخش جلویی مغز با توجه به تجربیات کودک تغییر شکل می دهند. یکی از این تجربیات، ارتباط کودک با والدینش است. پس سعی کنید مغز کودک خود را به بهترین شکل پرورش دهید و آن را متعادل نگهدارید.

منبع : niksalehi.com

دسته‌ها
روانشناسی کودکان والدین موفق

چهل نکته مهم در تربیت کودکان

نکته های تربیتی کودکان,تربیت کودکان,نکته های مهم برای تربیت فرزندان
رسانه ۷ –۱- هدیه را اول به دختر بدهید.

۲- با طفل خود بازی کودکانه بکنید.

۳- اطفال را بخاطر گریه هاشان نزنید زیرا تا مدتی گریه شهادت به وحدانیت خداوند، شهادت به نبی اکرم و دعا برای والدین است.

۴- فرزندان خود را ببوسید. پس همانا برای هر بوسیدن درجه ای در بهشت است.

۵- با سلام کردن به فرزندتان به او شخصیت دهید.

۶- کودک را در کارهای کودکانه خود تمسخر نکنید. کارهایش را احمقانه نخوانید.

۷- فرزند را زیاد امر و نهی نکنید تا جرات پیدا کند و در بزرگسالی نافرمان شود.

۸- به فرزندان خود شخصیت دهید.

۹- به وعده خود وفا کنید.

۱۰- برای تربیت جنسی کودکان، پدر و مادر باید نخست به فرزندان بیاموزند که سرزده وارد اتاق نشوند و اجازه بگیرند. در این راستا مادران دقت کنند هنگام نظافت بچه ها و نوزادان، کودکی دیگر بخصوص همجنس نظاره گر نباشد. از زمان خردسالی با اندام تناسلی و ران ها و سینه های طفل بازی نکنید.

نباید فرزندان را در محیط های خلوت، تنها با دیگری خصوصا خواهر و برادر آزاد گذاشت.

دختر ۶ ساله را مرد نامحرم بر دامن ننشاند و نبوسد.

نباید اندام دختر بچه ها در برابر دیگران عریان باشد.

در کودکان عشق و علاقه به نماز را ایجاد کنیم.

در سنین بالاتر از بلوغ و نشانه هایش دختر و پسر را آگاه کنیم.

۱۱- لوس کردن، کودکان را موجوداتی ضعیف و بی اراده بار می آورد.

۱۲- کودک را تحقیر نکنید.

۱۳- برای کودکان خود دعا کنید.

۱۴- تذکرات را با ملایمات بیان کنید تا سدی بین والدین و فرزندان نشود.

۱۵- اگر کودک در خانه مورد احترام باشد، کمتر از اوامر پدر و مادر سرپیچی می کند. احترام به کودک و حسن معاشرت پدر و مادر با وی یکی از اساسی ترین عوامل ایجاد شخصیت در کودک است.

۱۶- مربی خوب کسی است که خواسته های کودک را از راه های صحیح و با روش درست تعدیل کند.

۱۷- ایمان را در کودکتان تقویت کنید.

امام صادق علیه السلام می فرماید: احادیث اسلامی را به فرزندان خود هر چه زودتر بیاموزید، قبل از آنکه مخالفین بر شما سبقت گیرند و دل های کوکان شما را با سخنان نادرست خویش اشغال نمایند.

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: وای بر فرزندان آخرالزمان از روش ناپسند پدرانشان، پدران مسلمانی که هیچ یک از فرائض دینی را به فرزندان نمی آموزند. به ناچیزی از امور مادی درباره آنها قانع اند. من از این مردم بری و بیزارم.

۱۸- از مچ گیری و رفتار سرورانه با کودکان بپرهیزید.

۱۹- فرزند را راستگو تربیت کنید. در خانه طوری رفتار کنید که اطفال به راستگویی عادت کنند.

۲۰- کودک را نترسانید زیرا ترس شخصیت کودک را از بین می برد و دچار اختلال روانی می کند.

۲۱- نوازش یکی از غذاهای روانی کودک است باید به اندازه کافی از آن تغذیه شود.

۲۲- زشتی گناه و تنفر مردم از گناهکار را به کودک بفهمانید.

۲۳- بستر بچه ها از ۶ سالگی از هم جدا باشد.

۲۴- تذکرات وقتی اثر دارند که والدین خود مجری و عامل آنها باشند. توجه داشته باشید فرزندان آنگونه که ما می خواهیم نمی شوند بلکه آن طوری که ما هستیم می شوند.

۲۵- بین نظم در خانه و بیرون فرق قائل شوید و اجازه دهید در خانه آزادانه بازی کنند.

۲۶- رفتارهای غیر منتظرانه کودکان را تا حدودی تحمل کنید.

حضرت علی  علیه السلام می فرماید: زیاده روی در ملامت و سرزنش، آتش لجاجت را شعله ور می کند.

۲۷- در تذکر دیگران را به رخ او نکشید و کسی را با او مقایسه نکنید.

۲۸- از طریق داستان سرایی بسیاری از مفاهیم خوب را به کودک القا کنید.

۲۹- شیطنت کودک در خردسالی نشان دهنده زیادی عقل او در بزرگسالی است آن را سرکوب نکنید.

۳۰- کودکان را از ۷ سالگی امر به نماز و از ۹ سالگی به روزه کنید.

۳۱- به فرزند خود قرآن بیاموزید.

۳۲- از متهم کردن اطفال به دروغ گویی خودداری کنید.

۳۳- حس کنجکاوی کودک را با حوصله ارضا کنید.

۳۴- در برابر فرزندان هیچ گاه مشاجره نکنید.

۳۵- کودکان از مرگ در هراسند بخصوص مرگ والدین.

۳۶- استعدادهای فرزندان را کشف کنید و آن ها را شکوفا کنید.

۳۷- از نظر مادی نه بی توجه باشید نه کودک را ارضا کنید هر دو خطرناک است.

۳۸- تنها نقطه امید و مایه شادی کودک، مهر پدر و مادر است روان او را مضطرب نسازید.

۳۹- مناسب تکامل کودک به او آزادی دهید و او را به اختیار خودش بگذارید.

۴۰- تربیت فرزند و آموزش واجبات از وظایف والدین است و کسانی که به این امر توجه ندارند مورد نکوهش هستند.

منبع : khanooma.ir

دسته‌ها
روانشناسی کودکان والدین موفق

حد و مرز رعایت پوشش در حضور فرزندان

پوشش در حضور فرزندان,مراقبت جنسی در حضور کودکانرسانه ۷ –حد و مرز رعایت پوشش در حضور فرزندان چیست؟ آیا بین دختران و پسران در این باره تفاوتی هست؟ بی‌مبالاتی در روابط جنسی والدین چه اثرهایی بر روحیه کودکان دارد؟ چگونه باید عفت یا مراقبت جنسی را در حضور کودکان رعایت کرد؟ آیا اصلا نیازی به چنین مراقبتهایی هست؟ این‌ها از جمله پرسش‌هایی است که آگاهیهایی درباره آن را در ادامه این مطلب پیش رویتان نهاده‌ایم.

در دوران شیر خوارگی و خصوصاً نوزادی، کودک خود را از مادرش جدا نمی بیند. به نحوی که خود و مادر را موجود واحدی می بیند.کودک آن چنان خود را به مادر نزدیک می بیند که وقتی سینه مادر را می مکد احساس می کند، دارد مادرش را می خورد .

در دوران طفولیت، دیدن یا لمس کردن سینه مادر، پاسخ های مکیدن را در کودک پدید می آورد که می توان این خواسته را با شیر دادن به کودک، ارضا کرد .

اما در دوران کودکی (سه تا چهار سالگی به بعد) دیدن پدر یا مادر برهنه، بر انگیخته شدن و تحریک و میل جنسی کودک را سبب می شود که به هیچ وجه نمی توان در یک زمینه کودک را ارضا کرد .

متأسفانه بعضی از والدین، برهنگی را با تمدن اشتباه می گیرند و فکر می کنند که هر چه برهنه تر باشند متمدن تر هستند. در حضور فرزندان پسر و دختر خود به صورت عریان و نیمه عریان حاضر می شوند. برخی از آن ها فکر می کنند با این کار، حساسیت جنسی فرزندانشان کم خواهد شد و چشم فرزندشان از دیدن صحنه ها پر خواهد شد. در صورتی که ۳ تا ۴ سالگی، سن بیداری جنسی و تشکیل خاطرات در ذهن کودکان است و در ۵ تا ۷ سالگی، کودکان، وقتی با بدن برهنه والدین مواجه می شوند، کنجکاو می شوند که بدن آن ها چه ویژگی هایی دارد و همین ممکن است خطرآفرین و نگران کننده باشد .

میزان پوشش در خانواده های مختلف، با فرهنگ ها و اعتقادات مختلف، متفاوت است. رعایت پوشش مناسب بر اساس الگوهای اخلاقی و اسلامی در خانواده بسیار مهم و با ارزش است و ثبات و آرامش و امنیت در خانواده ایجاد می کند. پوشش مناسب نه تنها سبب آرامش والدین می شود، بلکه رشد طبیعی کودکان را نیز تضمین می کند. بر عکس، عریان و نیمه عریان بودن، پوشیدن لباس های تنگ و چسبان که اعضای بدن را به صورت برجسته نشان می دهد، در حضور فرزندان که به سن تمیز رسیده اند،خصوصاً فرزندان غیر هم جنس، می تواند بسته به سنین متفاوت آن ها، تبعات و اثرات منفی متفاوتی به جای بگذارد .

شایسته است والدین با نشان دادن حساسیت و رعایت پوشش مناسب در حضور کودکان و در ارتباط با غیرمحارم، کودکان را از ۴ سالگی به بعد با محارم و غیرمحارم آشنا کنندو میزان پوشش مناسب و عدم تماس بدن با نامحرم را بوضوح برای کودکان توضیح دهند .

والدین برای سلامت جنسی فرزندانشان به نکات زیر توجه کنند

رعایت اصول اخلاقی جنسی در خانواده، نقش مهمی در سلامت جنسی کودکان دارد. علاوه بر پوشش مناسب که توضیح داده شد، والدین باید از رفتارهای زیر در حضور فرزندان، پرهیز کنند:

*پرهیز از دیدن فیلم های نامناسب جنسی که در آن زنان و مردان با پوشش های نامناسب، عریان و نیمه عریان، روابط و رفتارهای زننده، رقص های تحریک آمیز، معاشقه و روابط جنسی را به نمایش می گذارند .

*پرهیز والدین از شوخی های رکیک و زننده، ایماها، اشاره ها، کنایه های جنسی، لمس و در آغوش کشیدن هم دیگر که معنی جنسی بدهد .

*پرهیز از ناز و نوازش، بوسیدن و معاشقه با همدیگر در حضور فرزندان

*پرهیز از حرف ها، طنزها و فحش های رکیک جنسی ( چون کودکان ممکن است بعداً حرف ها را کلمه به کلمه معنی کنند و همین، سبب انگیزش و تحریک جنسی زودرس آن ها شود).

برخی والدین فقط به پوشش دختران حساسند و دختران را بیشتر از پسران می پوشانند و حساسیتی روی برهنگی پسران در سنین کودکی و حتی تا بلوغ ندارند که ممکن است باعث سرخوردگی جنسی دختران در بزرگسالی شود.

رعایت پوشش مناسب در خانواده کمک شایانی به رشد طبیعی جنسی کودکان و پیشگیری از انحرافات اخلاقی در نوجوانی و جوانی خواهد داشت.

رعایت نکات مهم هنگام رابطه زناشویی

گاهی والدین به علل مختلف، مثل نداشتن اتاق خواب مجزا، محدودیت فضای خانه، داشتن بچه زیاد و شلوغ بودن خانه و گاه اهمال کاری و سهل انگاری، نمی توانند شرایط و محیطی امن و آرام برای روابط زناشویی خود فراهم کنند .

برخی دیگر از والدین، کودکانشان را با عروسک اشتباه می گیرند و فکر می کنند، آن ها نه احساس دارند، نه می فهمند، نه می شنوند و نه می بینند. ولی کودکان نه کرند و نه کور. کودکان خیلی خوب احساس می کنند، خیلی خوب می فهمند، همه چیز را می بینند و خیلی خوب صداها را می شنوند و درک می کنند ،حتی اگر خواب باشند یا خود را به خواب زده باشند. هر چند کودکان دو ساله بیان خوبی ندارند و نمی توانند مسائل را توضیح بدهند ولی از حافظه ای قوی برخوردارند و همه مناظر، تصاویر و صداهای دور و بر خود را مثل یک دوربین و ضبط صوت، در ذهن و خیال خود ثبت می کنند.

کودکان که نزد والدین می خوابند یا کودکانی که به علت بی مبادلاتی والدین و باز بودن در اتاق خواب، شاهد روابط زناشویی آن ها شوند ،درباره روابط زناشویی پدر و مادر دچار ترس، نگرانی و اضطراب شدید می شوند، چرا که رابطه زناشویی را نوعی خشونت پدر علیه مادر تصور می کنند و فکر می کنند که پدر می خواهد با مادر دعوا کند یا آسیبی به او برساند.

والدینی که در حضور کودکان و فرزندان خود روابط زناشویی انجام می دهند، نه تنها در حق آن ها خیانت بلکه بزرگ ترین جنایت را مرتکب می شوند، چرا که باعث تحریک و بیدار شدن زودرس غریزه جنسی کودکان و عامل تباهی و انحراف اخلاقی آن ها در آینده می شوند.

منبع : niksalehi.com

دسته‌ها
روانشناسی کودکان والدین موفق

پرورش استعدادهای کودک

آموزش حروف الفبا ،بازی با کودک ،پرورش استعدادهای کودک
رسانه ۷ –آموزش های بصری، استفاده از کتاب های رنگی الفبا، فرصت خوبی برای او فراهم می کند. کتاب هایی که اشکال رنگی دارند، سرعت یادگیری کودکان را افزایش می دهند. اولین گام برای آموزش حروف الفبا به کودکان این است که او را به شنیدن قصه علاقه مند کنید.

دنیای کودکان، دنیای تازگی‌ها، شادی، شادابی و شگفتی‌هاست. بازی پشتوانه بزرگ شکل گیری شخصیت و رشد مناسب جسمی ، هوشی و روانی کودک است . بازی ، پل دوستی کودکان ، فرصت کسب مهارت ها و هماهنگی رشد کودک از نظر جسمی ، ذهنی و عاطفی است.

در فرهنگ دینی ما، بازی متن زندگی کودک است و والدین نه تنها باید فرصت هایی را برای بازی کودکان فراهم آورند که خود نیز با کودکان همبازی شوند و با فراهم کردن موقعیت هایی لبریز از نشاط و سر زندگی و انجام بازی های مناسب ، دنیای تجربی کودک را وسعت بخشند و از طریق بازی ، به شکوفایی و پرورش استعدادهای کودکان کمک کنند.

تجربه نشان داده است در آموزش ، اجبار نباید عامل انجام کار باشد بلکه انگیزه و محرک اصلی باید حس کنجکاوی و شوق کشف باشد. از طرف دیگر، بچه ها بسیار به بازی علاقه مندند. بنابراین در سنین دبستانی ، اگر آموزش را با بازی توام سازیم یا از طریق برانگیختن حس کنجکاوی ، آنان را آموزش دهیم ، موفقیت چشمگیر خواهد بود. در ادامه ، به چند روش آموزش حروف از راه بازی اشاره می شود.

آموزش حروف الفبا از راه لمس کردن

معمولا در آموزش ، بیشتر از حواس شنوایی و بینایی استفاده می کنند که این نوع آموزش را آموزش سمعی و بصری نامیده اند. برای این که آموزش عمیق تر باشد. باید از حواس دیگر هم استفاده کرد، یکی از این حواس ، حس لامسه است.

در آموزش الفبا با حس لامسه ، لازم است حروف الفبا را در اشکال مختلف از جسم جامدی مثل چوب یا نایلون بسازیم سپس چشم بچه ها را ببندیم و یکی از حروف مثل «ص» را به دست کودک بدهیم و از او بخواهیم پس از لمس ، نام آن حرف را همراه با نوع آن ، آخر یا غیرآخر و غیره بگوید.

در بازی از طریق لمس می توان حروف را وارونه به دست کودک داد یا پس از دادن حروف ، تعدادی نقطه در اختیارش بگذاریم تا با استفاده از نقطه «سین» را «شین» و یا «ب» را «پ» کند؛ البته آموزش از طریق لمس برای نابینایان نقش اساسی دارد. ولی برای کودکان سالم ، نقش تفریح و تنوع در آموزش و تمرین می تواند داشته باشد.

این قبیل وسایل از سوی وزارت آموزش و پرورش و سازمان های دیگر، با استفاده از تجربیات و نظرات کارشناسان خبره بدون نقص تهیه شده و در اختیار همگان و بویژه معلمان کلاس های پایه اول قرار گرفته است.

در کودکستان ها بسیاری از مطالب را به کمک بازی های متنوع به کودکان می آموزند. دنباله کار کودکستان ها یعنی آموزش از طریق بازی و فعالیت های اجتماعی دیگر باید در دبستان ها دنبال شود تا کودک ، ضمن ارضای حس کنجکاوی به وسیله بازی های علمی عملی ، شادابی و طراوت خود را حفظ کند.

بازی روش جدا کردن کلمات

شناخت اجزای یک کلمه ، یکی از اهدافی است که معلمان درصدد آموزش آن به دانش آموزان هستند. برای این که آموزشی مفید و لذت بخش داشته باشید، از کودکتان بخواهید در منزل ، کلمات جدید را روی کارت های کوچکی بنویسد، سپس هر یک از حروف آن را با قیچی جدا کنند.

به آنان کمک کنید اجزای جدا شده کلمات را بخوبی بررسی کنند و با کنار هم قرار دادن آن ، مجددا کلمه را بسازند. پس از آن که کودکتان اجزای کلمه را خوب یاد گرفت با مخلوط کردن حروف و صداهای به دست آمده یا حذف بعضی از آنها، کلمه جدیدی بسازند و آن را باصدای بلند بخوانند. از این روش ، می توانید برای ساختن جمله هم استفاده کنید.

به این ترتیب که با جدا کردن حروف چند کلمه ، جمله جدیدی تشکیل می دهید. با این روش هم قدرت خلاقیت کودکتان افزایش می یابد و هم با کلمات و جملات با معنا و گاه بی معنایی که ساخته می شود، لحظات شاد و نشاطانگیزی فراهم خواهد آمد.

بازی جعبه شن

این هم روش دیگری برای تقویت مهارت دیداری دانش آموزان و رفع مشکلات املایی آنهاست . اگر حیاط منزل شما، بزرگ است ، می توانید مقداری شن و ماسه در گوشه ای از حیاط خانه بریزید، سپس یک کلمه روی تخته بنویسید و از کودکتان بخواهید با راه رفتن روی شن ها، آن کلمه را بنویسند.

کودکان می توانند اثر پای خویش را روی شن ها ببینند و ضمن مقایسه کلمه نوشته شده با کلمه روی تخته ، صحت نوشته خود را بررسی کنند. پس از اتمام فعالیت ، باید اثر پای خود را از بین ببرند تا زمینه برای فعالیت نفر بعدی آماده شود.

بازی جمع آوری حروف اول

لوازم مورد نیاز برای این کار، فقط یک کیسه است که داخل آن ۳۲حروف الفبا وجود دارد. هر بازیکن یک کارت از داخل کیسه بیرون می آورد و سعی می کند چیزی را در اتاق یا محیط پیدا کند که اسمش با آن حرف شروع می شود. اگر بازیکن توانست چنین شیئی را نام ببرد، حرف درآورده شده را نگه می دارد.

در غیر این صورت ، آن را به داخل کیسه برمی گرداند. هنگامی که کیسه خالی شد، بازیکنی که تعداد حروف بیشتری را جمع آوری کرده ، برنده است.

بازی اسامی هم قافیه

برای انجام این بازی چندین جفت کارت تهیه کنید. در این بازی ، از عکس اسامی که دارای قافیه همسان هستند مانند میخ ، سیخ ، کیف ، یا لیف استفاده کنید و اسم هر شکل را پشت کارت آن بنویسید. کارت ها را بر هم بزنید، سپس از فرزندتان بخواهید تا کارت های هم قافیه را پیدا کند و کنار هم بگذارد.

بازی با چه حرفی تمام شد

برای انجام این بازی ، از کارت های عکسدار استفاده کنید، اما نام اشیا را زیر آنها ننویسید. به جای نوشتن اسم کامل شیئی سه حرف را با فاصله مناسب از یکدیگر طوری که یکی از آنها حروف آخر آن شی ئ باشد، بنویسید.

از فرزندتان بخواهید تا شکل درست صدای حرف آخر هر عکس را تعیین کند. سعی کنید از عکس اشیایی استفاده کنید که حرف آنها به یک حرف با صدا ختم می شود مانند کلاه ، سگ ، کت و از کلماتی مانند نرده و سینی که برای تلفظ آن دو حرف بی صدا نیاز است ، استفاده نکنید.

بازی من دارم به کلمه ای فکر می کنم که شروع می شود با…

این بازی که در مورد کلماتی است که با حروف بی صدا شروع می شوند، نیاز به هیچ وسیله ای ندارد و برای مسافرت های طولانی ، بسیار مناسب است . هر بازیکن به نوبت به شیئی که بهتر است در معرض دید باشد فکر می کند و حرف اول آن کلمه را می گوید. برای مثال می گوید: من دارم به چیزی فکر می کنم که با «ت » شروع می شود. بازیکنان دیگر سعی می کنند آن شیئی را حدس بزنند.

در صورت لزوم بازیکنی که کلمه مورد نظر را اعلام کرده می تواند راهنمایی بیشتری به بازیکنان دیگر بدهد (برای مثال ، توپ).

بازی سوپر مارکت

برای این بازی نیاز به ۳سبد خرید داری . روی هر سبد، یک حرف بنویسید، حالا مجموعه ای از خواربار و اقلامی که با آن ۳حرف شروع می شوند، در کنار شما قرار گرفته است ، حال وانمود کنید که با فرزندتان به خرید می روید و از او بخواهید تا اقلام را بردارد و طبق حرف اول شان داخل سبد مناسب بگذارد.

بازی طراحی پوستر یک حرف

یک مجله یا روزنامه باطله به فرزندتان بدهید. روی یک کاغذ رنگی یک حرف را به شکل (ب غیر آخر و ب آخر) بنویسید. از او بخواهید تا با قیچی ، این حرف را از تیترها و قسمت های تبلیغات یا قسمت دیگر درآورد. از این طریق کودک متوجه می شود حروف ممکن است در جاهای مختلفی دیده شوند، ولی یک شکل دارند، هنگامی که کودک به اندازه کافی از این حروف تهیه کرد، می توانید از او بخواهید با آنها پوستر درست کند.

بازی معمای خط ها

سه حرف پلاستیکی را روی سه کارت قرار دهید و با مداد دور آنها خط بکشید. حالا کارت ها و حروف را جداگانه به فرزندتان بدهید و از او بخواهید هر حرف را در جای خودش قرار دهد.

بازی با حروف در حمام

هنگام استحمام می تواند لحظات خوبی برای یادگیری از طریق بازی باشد. می توانید از این فرصت برای آشناکردن کودک با حروف الفبا استفاده کنید. هنگامی که او در وان حمام نشسته است ، با انگشت خود یکی از حروف را پشت او بنویسید و از او بخواهید تا حرفی را که شما نوشته اید، حدس بزند.

هنگامی که کودک خیلی کوچک است ، می توانید حروف ساده را پشت او بنویسید یا با طرح سوال هایی او را به طرف جواب راهنمایی کنید. پسرم به من بگو، من ت نوشتم یا ب؟ بتدریج از راهنمایی های خود برای حدس زدن او کم کنید.

بازی ساختن حروف با سیم

کودکان از خم کردن سیم های رنگی ، نرم و پوشش دار و ساختن اشکال مختلف لذت می برند. در این بازی ، از سیم برای تقویت مهارت حرف نویسی کودکان استفاده می شود. به کودک چند سیم نرم بدهید و او را تشویق کنید تا با نگاه به حروف الفبا روی کارت یا هر نوشته ای که برای او تهیه کرده اید با سیم ها شکل حروف را بسازد. هنگامی که بازی تمام شد، می توانید از او بخواهید تمام سیم ها را صاف کند و برای استفاده های بعدی کنار بگذارد.

نتیجه گیری

روش هایی که برای آموزش حروف الفبای فارسی در کودکان گفته شد. همه روش های مفید و اثربخش در یادگیری هستند. با توجه به تفاوت نظریه های قدیمی و جدید اگر آموزش با تکرار و تمرین زیاد همراه باشد، یادگیری موثر خواهد بود. همچنین اگر آموزش حروف الفبا با تکیه بر فعالیت های عملی در خانه نیز همراه شود، یادگیری عمیق تر خواهد شد. ولی فراموش نباید کرد اگر شوق و علاقه و نشاط در یادگیری کودکان برقرار نشود، نمی توان به نتیجه مطلوبی دست یافت.

بیشتر طراحان شیوه های آموزش ، اعتقاد به روش ترکیبی دارند که در اجرا نیز نتایج بهتری داشته است . ما هم می توانیم با آگاهی از این شیوه ها و روش های نو و اجرای آنها در خانه و کلاس ، همان نتایج را کسب کنیم . امید است برای شکوفایی استعدادهای نهفته دانش آموزان ، گام های بهتری برداریم.

آموزش حروف الفبا از طریق جعبه حروف

در این جعبه ، از هر حرف الفبا تعداد لازم در خانه های مخصوص چیده شده است . مثلا از حرف «ل » آخر یک عدد و از شکل غیر آخر «ل » یک عدد با رنگ سیاه و از هر کدام آنها ۵عدد با رنگ قرمز موجود است.

همچنین همراه این جعبه یک صفحه مقوایی خطکشی شده با ابعاد ۲۰*۳۰ سانتی متری موجود است . نحوه بازی به این طریق است که ابتدا کلمه ای را مثل «استکان» دیکته می کنیم . کودک باید به ترتیب حروف «استکان» را با رنگ سیاه از جعبه بیرون بکشد و در جای مناسب پهلوی هم بچیند تا کلمه «ا س ت ک ا ن» درست شود. ممکن است کودک این کلمه را به این صورت بنویسد «ا ص ت ک ا ن» در اینجا از حروف قرمز برای تصحیح کلمات استفاده می کنیم.

فورا «س» قرمز را برمی داریم و به جای حرف «ص» می گذاریم . به این وسیله کودک از طریق بازی ضمن حفظ شادابی خود، دیکته کلمات مشکل را به سهولت می آموزد. پس از اتمام بازی ، کودک باید تمام حروفی را که استفاده کرده از روی لوحه بردارد و در جای خود قرار دهد.

با این بازی ، علاوه بر آموختن املای کلمات ، نظم و ترتیب جای حروف را در جدول الفبا (که بعضی از باسوادان ترتیب حروف الفبا را نمی دانند) به او یاد داده ایم . آشنایی با ترتیب الفبا کودک را آماده می کند تا بعدها بتواند از کتاب لغت استفاده کند.

منبع : hidoctor.ir

دسته‌ها
روانشناسی کودکان والدین موفق

چند روش ساده عملی برای بالا بردن اعتماد به نفس در کودکان

تشویق کودک ,لوس شدن کودک رسانه ۷ –امروز مهمان یازده ساله‌ای داشتم. پسری دوست داشتنی به نام علی. با خود فکر کردم به جای این که درباره موضوع این مقاله فکر کنم، از علی بپرسم که چه مسائل و مشکلاتی دارد یا چه مسائلی دارد که دوست دارد آنها را حل کند. در نتیجه باب یک گفتگوی کوتاه را با علی باز کردم و پرسیدم علی‌جان از مدرسه راضی هستی؟ از همکلاسی‌هایت خوشت می‌آید؟ آیا در مدرسه مسئله یا مشکلی داری؟ علی بعد از کمی خجالت کشیدن به من گفت از رفتار نا شایسته هم کلاسی‌های خود خیلی ناراحت است. او گفت، بچه‌ها در کلاس مرتب همدیگر را مسخره می‌کنند. اما صحبت‌های علی به همین نکات ختم نشد. بلکه مسائل دیگری هم مطرح شدند که می‌خواهم آنها را در این شماره با شما در میان بگذارم. پس با من همراه شوید.

تمسخر همکلاسی‌ ها

متاسفانه دست انداختن یا سر به سر گذاشتن که به شکل حاد خود (به صورت مسخره کردن) بروز می‌کند، رفتار ناشایستی است که برخی از دانش‌آموزان به آن دچارند. رفتار نادرستی که روانشناسان آن را نوعی اختلال رفتاری می‌دانند. روانشناسان معتقدند که دلیل بروز این رفتار، اعتماد به‌نفس پایین یا نداشتن اعتماد به نفس است. چرا که چنین فردی سعی دارد برای رفع کمبود‌های خود، با این رفتار دیگران را متوجه خود و به اصطلاح جلب توجه کند. این رفتار نه تنها جو کلاس و حتی مدرسه را متشنج می‌کند و باعث عصبانیت، نگرانی و ناراحتی همکلاسی‌ها و اولیای مدرسه می‌شود، بلکه کودک مورد تمسخر را نیز دچار تنش خواهدکرد. به عقیده روانشناسان، کودک سعی دارد تا با این رفتار کمبود‌هایی چون: اعتماد به نفس پایین، پایین بودن میزان تاثیر کلام خود بر دیگران و کمبود محبوبیت میان جمع را جبران کند و در تصور خود، جایگاه خود را میان جمع، خواه دوستان و آموزگاران و یا حتی والدین، بالا ببرد و تثبیت کند. تردیدی نیست که ادامه این رفتار، نه تنها کودک را به فردی خود محور، زورگو، بی‌هویت، عصبی، پرخاشگر و… تبدیل می‌کند بلکه دیگران را نیز آزار می‌دهد و اجتماع کوچک کلاس و مدرسه را متشنج می‌کند. روانشناسان معتقدند اعتماد به نفس عامل اکتسابی است که از بدو تولد پایه‌های آن در وجود هر یک از انسانها گذاشته شده و با مرور زمان میزان و کیفیت آن گسترده‌تر و عمیق‌تر می‌شود. متاسفانه در بسیاری از خانواده‌هایی که فرهنگ سنتی دارند، مهم‌ترین مساله برای والدین حرف شنوی و تسلیم بودن و بله گفتن فرزندان است، در نتیجه این‌ها با ایجاد برخی فشارها و محدودیت‌های غیر ضروری و مشکل‌آفرین که عمدتا هم به سرکوب فرزندشان منجر می‌شود، مانع رشد اعتماد به نفس در کودکان‌شان شده و همین کمبود تا بزرگسالی آن کودکان امتداد می‌یابد و در بزرگسالی هم باعث عدم خودباوری و اتکای به نفس در می‌شود. پس اگر به عنوان مادر یا پدر شاهد این هستید که فرزندتان دیگران را مسخره می‌کند حتما به فکر روش‌هایی برای افزایش اعتماد به نفس او باشید.

چند روش ساده عملی برای بالا بردن اعتماد به نفس در کودکان

به کودک خود ارزش دهید

کودکان برای شاد بودن، بیش از هر چیزی به گفتگو با ما نیاز دارند.

زمانی که فرزندتان می‌خواهد با شما صحبت کند، اگر آب دست‌تان است زمین بگذارید و سر تا پا گوش شوید و تا زمانی که صحبت‌های او تمام نشده است، صحبت نکنید و در ضمن نخواهید در آن زمان نقش معلم را ایفا کنید و اشتباهات او را اصلاح کنید. با این کار او درمی یابد که چقدر برای او ارزش و احترام قایل هستید.

محبت عمیق خود را پنهان نکنید

هر زمان که احساس خوبی نسبت به فرزندتان پیدا می‌کنید، آن را به صورت عملی و زبانی و از صمیم قلب ابراز کنید. گفتار و رفتار محبت‌آمیز اولا باعث می‌شود تا کودک از حس و نظر شما در مورد خودش مطلع و مطمئن شود و ثانیا رفتار شما الگویی زنده برای فرزندتان است.

با ذره‌بین خوبی‌ها را پیدا کنید

در تشویق و تحسین کردن و توجه به کودک دست و دل باز باشید. نگران نباشید این عمل شما منجر به لوس شدن کودک نمی‌شود. در واقع بچه‌هایی که چنین کمبودی را حس می‌کنند، گرایش به لوس شدن دارند. به جای اینکه فرزندتان را سرزنش کنید، سعی کنید تا حد ممکن اشتباهات او را با محبت به او گوشزد کنید و برعکس با ذره بین به دنبال پیدا کردن رفتار و صفات خوب او باشید و از آنها در جمع تعریف کنید.

مراقب سخن گفتن خود باشید

از هر نوع طعنه زدن، دست انداختن و انگ زدن و نسبت دادن صفات نامناسب به فرزندانتان پرهیز کنید. در برخی موارد لازم است تا رفتار نامناسب و نه شخصیت کودک مورد انتقاد قرار گیرد ولی هرگز سرزنش خود را با تحقیر و تمسخر و زیر سوال بردن همراه نکنید. کلماتی همچون دست‌وپا چلفتی، تنبل، هپلو، خنگ و … مثل تیری زهرآگین بر حرمت نفس کودک است. (اغلب کودک تا شش سالگی درکی از شوخی ندارد).

کودک را در تصمیمات ساده شریک کنید

در تصمیم‌گیری‌هایی که به نحوی کودکان نیز دخیل هستند، نظر او را جویا شوید و سعی کنید تصمیمات بدون ضرر کودک را اجرا نمایید. بدین ترتیب هم عزت نفس کودکتان افزایش می‌یابد و هم نیروی تفکر او رشد می‌کند.

اشتباه غول ترسناک نیست!

ویبچر می‌گوید نمی‌توانید به کودکی بیاموزید که از خود مواظبت کند، مگر آنکه او را آزاد بگذارید تا برای مواظبت از خود بکوشد؛ ممکن است اشتباه کند، ولی دانایی او از میان همین اشتباهات سرچشمه می‌گیرد. خوب است گاهی مادر و پدر‌ها در بازی‌هایی که با فرزندانشان می‌کنند ببازند و در عمل به آنها نشان دهند که شکست آخر خط نیست. گاهی نیز به عمد اشتباه کنید و به فرزندتان نشان دهید بزرگترها نیز ممکن است اشتباه کنند ولی باید مسئولیت اشتباه خود را بپذیرند و سعی در اصلاح آن داشته باشند.

ابراز وجود در کودکان

زمانی که کودک در حالتی گیر می‌کند (کسی او را مسخره می‌کند و یا تحت فشار قرار می‌گیرد) که احساس ناامیدی و ناتوانی به او دست می‌دهد چگونه باید رفتار کند؟

اگر فرزند ما در چنین شرایطی قرار گرفت باید به او بیاموزیم که خجالت را کنار بگذارد و به شخص مسخره کننده و زورگو بگوید که محکم است و اجازه نمی‌دهد کسی او را با تمسخر تحت فشار قرار دهد فرزندان ما باید بتوانند ابراز وجود کرده و دل و جرأت داشته ‌باشند و بتوانند از حق خود و خواسته خود دفاع کنند و نگذارند حقشان ضایع گردد و یا مجبور به کاری شوند که تمایلی به آن ندارند. کودکانی که در این زمینه مشکل دارند، بازیچه خواسته‌های دیگران می‌شوند و دائماً احساس ناراحتی از وضعیت موجود دارند و خود را سرزنش می‌کنند. راه حل این کار سرزنش کردن خود نیست. روش‌هایی را باید یاد بگیرند تا برای همیشه از این مشکلات دور شوند و این رفتار برای کودک در خانواده شکل می‌گیرد.

تفاوت قائل شدن بین فرزندان-تفاوت قائل شدن بین شاگردان

تفاوت قائل شدن بین فرزندان از مهم‌ترین عوامل مسائل روانشناختی کودکان است، فرق گذاشتن به هر صورتی که باشد، یعنی در زمینه مسائل مادی یا معنوی مانند محبت، منجر به عواقب ناگواری خواهد شد. زیرا باعث می‌گردد که فرزندی که مورد بی‌مهری واقع می‌شود، نسبت به دیگری حسادت بورزد و کینه‌ توز شود و گوشه‌ نشین و کم‌رو گردد، بترسد و گریه کند و تفکر انتقام‌جویانه را در خود پرورش دهد. دچار کابو‌س‌های شبانه و حمله‌های عصبی شود و در خود احساس نقص و خود کم‌بینی نماید. کودکان اغلب در محیط آموزشی نیز در معرض چنین بی‌مهری‌هایی قرار می‌گیرند و تفاوت قائل شدن متاسفانه از آموزگاران و مربیان هم سر می‌زند که البته این‌گونه بی‌عدالتی‌ها در محیط آموزشی نیز محصول هولناک خود را به وجود می‌آورد. کودکان سرخورده، پرخاشگر و ناآرام پرورش یافته مربیانی هستند که در دوران تربیت، بین آنها تفاوت ناعادلانه قائل شده‌اند. اغلب پدرها و مادران و مربیانی که این‌گونه رفتار می‌کنند عموماً از تاثیرات و نتایج آن بی‌خبرند و معمولا خود به خود و از عدم آگاهی، رفتارهای متفاوت برای کودکان از آنها سر می‌زند. بنا براین لازم است در امور تربیتی هر چه بیشتر آگاه باشیم و هوشیاری را به رابطه خود با کودک بیفزاییم، دقت در تربیت کودک ما را متوجه نقایص کارمان کرده و نتایج مطلوب‌تری به بار می‌آورد. حتی بزرگان دینی ما نیز به عدالت میان فرزندان توصیه می‌کنند. حضرت پیامبر اکرم (ص) فرمودند: در بخشش و دادن هدایا، مساوات را در بین فرزندانتان رعایت کنید. همچنین مردی در خدمت رسول خدا (ص) بود که پسرش آمد، او را بوسید و بر زانویش نهاد و دخترش آمد، او را در مقابل خود نشاند. پیامبر(ص) فرمود: «چرا بین این دو مساوات را رعایت نمی‌کنی».

تنبیه بزرگ برای اشتبا‌هات کوچک

یکی دیگر از مواردی که علی یازده ساله مطرح کرد این بود که هر گاه یک اشتباه کوچک مرتکب می‌شود تنبیهی که برای او اجرا می‌شود بزرگتر از اشتباه اوست. در تربیت فرزند، زیاد سختگیر نباش. باغبان، درخت جوان را که هنوز خوب ریشه ندوانیده، به شدت تکان نمی‌دهد. تنبیه و ملامت باید همراه با لطف و محبت باشد که کودک ضمن آن احساس نکند که محبت والدین را از دست داده است. به یاد بسپارید که محبت و نوازش‌های والدین در تربیت کودک و رشد شخصیت او و جلوگیری از انحراف‌ها، دروغ‌گویی و… نقش معجزه‌ را دارد. روش تنبیه، روشی بسیار مهم در تربیت است که ظرافت و دقت خاص خود را می‌طلبد و حتما باید در راستای تربیت و اصلاح کودک و یا هر فرد دیگر باشد، بدون اینکه به شخصیت انسانی و کرامت فرد، آسیبی برسد. اما متاسفانه برخی مادر و پدر‌ها برای تخلیه ناراحتی‌ها و هیجانات خودشان است که فرزند را تنبیه می‌کنند. وقتی کودک‌تان مرتکب اشتباهی می‌شود تا جایی که امکان دارد اشتباه او را با زبان خوش به او یادآوری کرده و روش اصلاح آن را به او بیاموزید. هر زمان که کودک را تنبیه می‌کنید از خود بپرسید که آیا تنبیه تناسب با اشتباه و خطای کودک دارد؟ و اگر دارد آیا هیچ راه موثرتری برای اصلاح رفتار کودک وجود نداشت؟ متاسفانه اگر کودک بطور دائم با سرزنش و توبیخ روبرو باشد، محکوم کردن دیگران و خصوصا والدین و اطرافیان را یاد گرفته و تا آخر عمر ادامه خواهد داد. برای حسن ختام مطلب یک دستورالعمل مهم را هم می‌گویم: همیشه اول عشق بورز، بعد تربیت کن و آموزش بده.

منبع : زیبــاشــو دات کام

دسته‌ها
روانشناسی کودکان والدین موفق

نحوه تربیت کودکان کارامد و مستقل

شیطنت معصومانه کودک, زمینه های رفتاری کودکان
رسانه ۷ –سوگل ملکه خانه بود. او بود که تعیین می کرد کجا بروند، تا کی بمانند، چه بخورند، چه وقت بخورند و کی بخوابند. او خودش لباس هایش را انتخاب می کرد و هر وقت در خانه شان مهمانی بود، او محور اصلی بود. سبب خنده ها، موضوع حرف ها و سرچشمه همه ستایش ها سوگل بود.

زندگی به همین منوال ادامه می یافت تا این که سوگل پنج ساله شد. دخترک دوست داشتنی یک روز متوجه بزرگ شدن شکم مادر شد. از او پرسید: چرا این قدر چاق شده ای؟ مگر خیلی غذا می خوری؟
مادر جواب داده بود: نه عزیزم یه نی نی توی شکم منه. خواهر یا برادر تو!

سوگل آنقدر بزرگ بود که بفهمد یک خواهر یا برادر یعنی چه و آنقدر خوشحال شده بود که گویی دنیا را به او داده اند. روزها برای کودک به دنیا نیامده شعر می خواند و بازی می کرد و هر روز یک اسم برایش می گذاشت. او هنوز برادرش را ندیده بود که به او وابسته شده بود، اما وقتی برادر کوچکش به دنیا آمد سوگل کم کم متوجه شد همه چیز به آن خوبی که فکر می کرد، نیست.

مامان دزد

نرگس می گوید: وقتی فرزند دومم به دنیا آمد کم کم اختلاف من و پسر بزرگ ترم شروع شد. او می خواست به هر نحوی که شده به کودک دوم صدمه بزند و اسم او را مامان دزد گذاشته بود، زیرا فکر می کرد خواهرش من را برای خود می خواهد و مرا از او دزدیده است.

روان شناسان معتقدند تربیت و شکل گیری شخصیت فرزندان در خانوده با توجه به حسادت، رقابت و محبت و توجه والدین نسبت به آنان شکل می گیرد.

داستان به این قرار است که فرزند اول، فرزند دوم را سبب از دست دادن محبت والدین می داند و متوجه می شود که دیگر مثل قبل محبوب نیست و والدین نگاه خود را با شخص دیگری تقسیم کرده اند.

او که اکنون جایگاه فاخر خود را از دست داده احساس می کند کسی او را از تخت به زیر کشیده است و از او و کسانی که مسبب این کارند متنفر می شود.

رقبای جاه طلب

اصغر فقط چهار سال دارد، اما بخوبی بلد است کاری کند که اکبر برادر هشت ساله اش را به ستوه آورد، حتی از او کتکی بخورد تا آن را دستاویز کند و یک دعوای حسابی از سوی والدین برایش فراهم کند.

اصغر می داند بعد از آن مادر دلداری اش می دهد و اکبر را مجبور می کند بایستد تا اصغر تلافی کار او را در آورد.

وقتی از او می پرسم چرا این کار را می کنی مگر دوست داری داداشت کتک بخوره؟ سر تکان می دهد و با خنده می گوید: بله. اصغر می گوید اکبر را دوست دارد، اما خوشحال می شود مامان تنبیهش کند.

این شیطنت معصومانه کودک فقط رقابتی برسر محبت است و اگر والدین با رفتاری مناسب آن را پاسخ دهند هرگز تقویت نخواهد شد.

جاه طلبی، رقابت خستگی ناپذیر، سرکشی و حسادت از جمله زمینه های رفتاری در میان کودکان دوم است که والدین باید مراقب باشند به آن دامن نزنند. دومین کودک هرگز موقعیت قدرتمندی را تجربه نمی کند زیرا در زیر سایه رقیب به دنیا آمده است و رقابت از تجربیات اولیه اوست. این کودکان مستقل تر بار می آیند و قدرت سازگاری بیشتر نسبت به دیگر فرزندان دارند به شرطی که کوچک ترین فرزند نباشند زیرا معمولا والدین فرزند کوچک خود را لوس و پرتوقع و بدون مهارت های اجتماعی پرورش می دهند.

تحقیقات نشان می دهد که فرزندان دوم محبوب تر و شجاع تر و با قدرت ریسک پذیری بالاتری هستند.

ته تغاری ها

حمید در میان پنج برادر، دردانه مادر است. اگر دعوا کند، حق با اوست، اگر تا لنگ ظهر بخوابد، بچه خسته است! اگر هر چیز غیر ممکنی را بخواهد، می گویند: این بچه دیگر آخریه مگه چی می شه؟! اگر قدش به دو متر هم برسد هنوز کوچولوی مامان و باباست و هرکاری که بخواهد بکند آزاد است.

این توصیف حسین برادر بزرگ تر حمید است که در وصف ته تغاری خانه ارائه می دهد. کودک جاه طلب و بسیار نازپرورده که والدین خسته از یک عمر بچه داری حالا به او استقلال بیشتری می دهند و به او کمک می کنند بی مسئولیت بار بیاید.

نداشتن اتکا به نفس کافی به دلیل حمایت بیش از حد والدین، این کودکان را تهدید می کند. این کودکان یا خیلی زود از ناملایمات خسته می شوند و کنار می کشند یا در اثر پویایی بیش از حد که ثمره استقلال آنهاست به اهداف بزرگی می رسند.این کودکان که در محبت والدین بی رقیب هستند گاه قدرت جدایی از خانواده را ندارند و وابسته می مانند.

والدین می توانند با دانستن نکات لازم، رفتار خود را نسبت به فرزندان طوری تغییر دهند که تمامی کودکان کارآمد و مستقل بار بیایند. کافی است به همه آنان به اندازه کافی توجه شود.

منبع : jamejamonline.ir