دسته‌ها
روانشناسی روانشناسی زناشویی

جدایی زنانه، دلتنگی مردانه

 

پیامدهای طلاق برای زنان

طلاق پیامدهایی در ابعاد فرهنگی ، خانوادگی ، اجتماعی ، اقتصادی را به همراه خواهد داشت

 

در اینکه طلاق پدیده شومی است که این روزها گریبان جامعه را گرفته است حرفی نیست ولی در بعضی مواقع این امر اجتناب ناپذیر است و این نشان از حکمت دین اسلام دارد که با اینکه طلاق را مذموم می دارد ولی آن را ممنوع نمی سازد. برخلاف برخی از ادیان که طلاق در آن حرام است و زوجی که هیچ سازشی با یکدیگر ندارند باید بسوزند و بسازند و یا اینکه به راههایی کشیده شوند که به هیچ وجه قابل قبول نیست. حال اگر هر دوی زوجین به این نتیجه رسیده باشند که طلاق به نفع آنهاست و راضی به جدایی باشند نمی توان از پیامدهایی که هر کدام از آنها را درگیر خواهد کرد به راحتی گذشت . غالباً طلاق پیامدهایی در ابعاد فرهنگی ، خانوادگی ، اجتماعی ، اقتصادی را به همراه خواهد داشت که در این میان سهم زنان از این پیامدها و ناخوشی ها بیشتر خواهد بود.

پیامدهای طلاق برای زنان
زنان پس از طلاق در معرض فشارهای روحی و روانی قرار میگیرند ، زنی که با هزار امید و آرزو پا در خانه مردی می گذارد هیچ گاه تصور پاشیده شدن کانون زندگیش را ندارد ولی زمانی که با این مسئله مواجه می شود یأس و ناامیدی است که با اینگونه زنان همراه خواهد شد و در بعضی از موارد آنها را تا مرز افسردگی نیز خواهد کشاند. اضطراب و نگرانی از بازگشت به منزل پدری ، نوع برخورد اطرافیان ، ترس از سرزنش شدن در مورد عدم توانایی اداره زندگی ، و در بعضی مواقع عذاب وجدان و پشیمانی مشکلات روحی دیگری است که زنان مطلقه را با خود درگیر می سازد.
اگر زنی که طلاق گرفته است دارای فرزند باشد مشکلات بیشتری در انتظار اوست به دلیل اینکه حق حضانت زنان بر کودکان با توجه به قانون مدنی تا هفت سالگی می باشد . جدایی از فرزند نیز از مشکلات است که به شدت زنان را رنج خواهد داد و از سوی دیگر این مورد تبدیل به حربه ای شده است برای برخی از مردان سود جو که با دادن حق حضانت به زنان در قبال گذشتن از حقوق مالی خویش آنها را از حقوق حقه خویش محروم می کنند و برخی دیگر از کودکان به عنوان ابزاری برای انتقام ازهمسران سابق خود استفاده می کنند و آنها را از دیدار کودکان خود محروم می سازند.
پیامدهای اجتماعی مسئله بعدی زنان مطلقه است . عدم پذیرش فرزندان زنان مطلقه در ازدواج های بعدی ، ترس از ازدواج با اینگونه از زنان با تصور داشتن مشکلات شخصیتی و وقوع طلاق مجدد ، انتخاب به عنوان همسر دوم و صیغه ای ، در امان نبودن از طعنه ها و کنجکاوی های اطرافیان ، سرخوردگی اجتماعی و بسیاری دیگر از این دست امور که زنان مطلقه را با چالشی سخت رو به رو خواهد کرد.
اگر زنی که مطلقه شده است به هر دلیلی نتواند به خانه پدری بازگردد و از حمایت آنها بهره مند شود باید با مشکلات اقتصادی نیز دست و پنجه نرم کند ، زنانی که دارای درآمد و سرمایه مالی نیستند بعد از طلاق اگر از جانب فرد دیگری حمایت نشوند برای تأمین مسکن و مایحتاج زندگی خود نیز دچار مشکلاتی خواهند شد و اگر حضانت فرزندان را هم بر عهده گرفته باشند اوضاع به مراتب سختتر خواهدبود. و متاسفانه در بعضی از موارد دیده شده است که این زنان برای تأمین نیازهای اقتصادی خود به سمت فعالیت های بزهکارانه کشیده شده اند.

آسیبهای اجتماعی مردان بعد از طلاق

طلاق برای کودکان و زنان پیامدهای ناگواری را به همراه دارد

 

پیامدهای طلاق برای مردان
طلاق برای کودکان و زنان پیامدهای ناگواری را به همراه دارد ولی نباید فراموش کرد که این مسئله عواقب ناگوار و آسیبهایی را نیز برای مردان به وجود خواهد آورد. مردان نیز با مشکلات روحی و روانی نظیر افسردگی یأس ، ناامیدی ، کاهش اعتماد به نفس بعد از طلاق مواجه می شوند مردان همانند زنان در این دوران مستعد ابتلاء به افسردگی هستند.
مردان به دلیل تفاوت در مکانیزم های دفاعییشان با زنان و بسته به شخصیتی که دارند ممکن است بعد از طلاق دچار مشکلاتی نظیر ناراحتی های قلبی و عروقی ، بیماریهای ریوی و گوارشی و ریزش موی سر شوند. نکته دیگری که وجود دارد این است که مردان به دلیل داشتن مشغله های بیرون از منزل به راحتی توانایی اداره خانه و زندگی خود و نگهداری و تربیت فرزندان را ندارند و این مسئله آنها را در تنگنایی شدید قرار خواهد کرد.
در مورد آسیبهای اجتماعی مردان بعد از طلاق ( با اینکه نسبت به زنان با آسیب های کمتری مواجه اند.) می توان گفت مردان هم از این آسیب ها در امان نیستند . افزایش بزهکاری در مردان مطلقه ، اختلالات و انحرافات جنسی ، تمایل به زندگی مجردی و .. از جمله آسیبهایی است که این  مردان را تهدید می کند.
در مورد آسیبهای اقتصادی باید گفت مردان با کابوسی به عنوان مهریه های سنگین مواجه هستند ، مهریه هایی که در هنگام تعیین آن با خیال چه کسی داده و چه کسی گرفته آن را پذیرفته اند و حال به دلیل وقوع طلاق مجبور به پرداخت آن هستند مهریه های نجومی که یا باید به خاطر آن بهترین سالهای زندگی را به دلیل عدم توان پرداخت در پشت میله های زندان بگذرانند و یا با پرداخت قسمتی آز آن و یا تمام آن کل سرمایه زندگی خود را از دست بدهند. طلاق با این که در بعضی مواقع راه گشاست ولی به نظر می رسد مانند طوفانی عمل می کند که کسی از آسیبهای آن در امان نیست .
منبع: تبیان

دسته‌ها
روانشناسی روانشناسی زناشویی

اگر این نشانه ها را دارید، دیر ازدواج می کنید

 اگر این نشانه ها را دارید، دیر ازدواج می کنید
هیچ کس نیست که ازدواج را دوست نداشته باشد. بعضی ها در دهه بیست زندگی شان ازدواج می کنند در حالی که بعضی دیگر دهه سی را ترجیح می دهند. اما در نهایت این بستگی به خود شما و احساس تان دارد. اگر می خواهید بدانید شما هم جزو آن دسته از افرادی هستید که دیر ازدواج می کنند یا خیر، به نشانه های زیر دقت کنید.

هنوز خودتان را کاملا نمی شناسید

این که با گذشت زمان شما تغییر می کنید یا خیر، هیچ قطعیتی وجود ندارد اما ثابت شده افراد در سن ۲۰ سالگی هنوز به قدر کافی خودشان را نشناخته اند تا بتوانند برای زندگی آینده خود به درستی تصمیم بگیرند. پس اگر دیگران به شما می گویند که هنوز برای ازدواج بچه هستید، نگران نشوید. در واقع آنها به شما توصیه می کنند که برای شناخت بیشتر خود، وقت بگذارید و زمانی که واقعا خودتان و اهداف زندگی تان را شناختید، برای ازدواج اقدام کنید.

از نظر مالی تامین نیستید

مهم نیست چقدر شریک زندگی تان را دوست دارید، عشق شما هر چقدر هم که باشد، چیزی که در انتها اهمیت می یابد، پول است. درست است که شما شادی همسرتان را می خواهید اما مشکلات مالی می تواند سدی بین رابطه تان ایجاد کند. شما بدون توانایی مالی قادر به حمایت از یک خانواده نخواهید بود. پس مجبورید تا آن زمان منتظر بمانید.

احساس می کنید چیزهایی زیادی برای کشف کردن در جهان وجود دارد

دهه بیست زندگی اوج ماجراجویی است. احتمالا شما دوست دارید تا جایی که می توانید کل جهان را کشف و تجربه کنید، بنابراین وقت کافی برای یک رابطه دائمی نخواهید داشت و حتی دوست ندارید در یک مکان ثابت مستقر شوید. اگر از نظر شما هیچ احساسی مهم تر از آزادی نیست، احتمال این که زود ازدواج کنید، صفر است.

زیاد به ازدواج فکر نمی کنید

اگر در مورد ازدواج تردید دارید و هیچ نکته مثبتی در آن نمی بینید یا فکر می کنید که تنها بودن بسیار جذاب تر است، احتمال این که دیر ازدواج کنید زیاد است. فکر این که باید باقی عمر خود را با یک نفر دیگر بگذرانید برایتان ترسناک است؟ هنوز چیزهای زیادی برای فکر کردن به آنها قبل از ازدواج وجود دارد. بهتر است گاهی خودتان را در موقعیت های مختلف قرار دهید و به این بیاندیشید که زندگی در تنهای برای شما بهتر است یا در کنار فردی دیگر.

نمی توانید به کسی اعتماد کنید

حتما برای شما هم پیش آمده که پس از یک تجربه تلخ، به سختی می توانید به دیگران اعتماد کنید. اگر در برقراری رابطه با اطرافیانتان همیشه محتاط عمل می کنید یا به سختی می توانید درباره خودتان با آنها صحبت کنید، یعنی هنوز آمادگی ازدواج را ندارید.

به خلوت و تنهایی احتیاج دارید

همه ما گاهی به تنهایی احتیاج داریم اما اگر شما همیشه تنهایی را به بودن در کنار دیگری ترجیح می دهید، برایتان سخت خواهد بود که وارد یک رابطه جدی مانند ازدواج شوید. اگر دوست ندارید هنگام کار در منزل یا زمانی که با خود خلوت کرده اید کسی مزاحم شما شود، نشانه این است که هنوز برای داشتن یک رابطه شاد و موفق آماده نیستید.

آمادگی قرار ملاقات ندارید

قرار ملاقات احتیاج به آمادگی دارد. شما باید آنقدر احساس خوب و مثبتی نسبت به خود و رابطه با دیگری داشته باشید تا بتوانید طرف مقابل را تحت تاثیر قرار دهید. این کار از عهده هر کسی بر نمی آید. خجالتی بودن کاری از پیش نمی برد، برای این کار اعتماد به نفس و عزت نفس لازم است. تنها در این صورت است که می توانید از رابطه ای سالم لذت ببرید.

برترینها

 

دسته‌ها
روانشناسی

اثر روانی که فیس بوک بر شما می گذارد

پژوهشگران در تعدادی از موسسات علمی و دانشگاهی افزون بر خود فیسبوک مطالعات روز افزون درباره این که کاربران با حضور در فیسبوک چه احساسی درباره خود و زندگی شان پیدا می کنند را انجام می دهند. متاسفانه، بسیاری از یافته های آنها چندان برای فیسبوک و افرادی که به این شبکه اجتماعی اعتیاد پیدا کرده اند، خوب نیست.

بنابر یافته های پژوهشگران، استفاده مکرر از فیسبوک با علایم افسردگی در ارتباط است. آنها این مساله را ثابت کرده اند که احساسات، هم مثبت و هم منفی، به راحتی از طریق پست هایی که کاربران در شبکه اجتماعی به اشتراک می گذارند، گسترش می یابد. همچنین، ورود مرتب به فیسبوک بر میزان شادی بزرگسالان جوان تاثیرگذار است. از سوی دیگر، مشارکت منفعل و یا احساس طرد شدن در این شبکه اجتماعی به آثار روانی منفی منجر می شود.

به لطف تمایل ما به مقایسه خود و سبک زندگی مان با دوستانی که در فیسبوک داریم، پژوهشی جدید ارتباط بین استفاده از این شبکه اجتماعی و علایم افسردگی را نشان داده است. این مطالعه که در نشریه روانشناسی بالینی و اجتماعی منتشر شده نشان می دهد هرچه زمان بیشتری را در فیسبوک می گذرانیم، احتمال آن که احساس افسردگی کنیم بیشتر است. مکانیزم اصلی در این زمینه مقایسه اجتماعی است. در نتیجه، دلیل ایجاد چنین احساسی به تمایل ما برای مقایسه اجتماعی خود با دوستان مان باز می گردد.

صرف وقت بسیار زیاد در فیسبوک یا بازدید مکرر از آن ارتباطی مثبت با تمایل به مقایسه خود با دیگران در کاربر ایجاد می کند که این شرایط نیز با افزایش علایم افسردگی در ارتباط است. اگر عکس های منتشر شده توسط دوستان موجب احساس افسردگی در ما می شوند شاید بهتر باشد تا از این شبکه اجتماعی بیشتر فاصله بگیریم.

فیسبوک در تابستان سال گذشته این مساله را فاش کرد که بخش خوراک اخبار بیش از نیم میلیون کاربر را برای تغییر محتوای احساسی پست هایی که مشاهده می کردند، دستکاری کرده است. این اقدام به منظور مطالعه این که چگونه احساسات می توانند در این شبکه اجتماعی گسترش یابند، انجام شد. طی این مطالعه که در مجموعه مقالات آکادمی ملی علوم منتشر شده پست های مثبت و منفی در خوراک اخبار بیش از ۶۸۹ هزار کاربر تغییر داده شده اند تا آثار تغییرات بر لحن پست هایی که کاربران پس از آن یادداشت کرده اند بررسی شود.

پژوهشگران دریافتند خلق و خو مسری بوده است. کاربرانی که پست های مثبت بیشتری را مشاهده کرده بودند، پست های مثبت بیشتری داشته اند و افرادی که پست های منفی بیشتری دیده بودند پس از آن پست های منفی بیشتری ارسال کرده اند. اگرچه کاربران هنگام عضویت در فیسبوک و موافقت با شرایط استفاده از این شبکه اجتماعی با انجام چنین مطالعاتی نیز موافقت می کنند اما این شبکه اجتماعی به سرعت در اینترنت مورد قضاوت قرار گرفت. بسیاری این مطالعه را اگر غیر قانونی نباشد، غیراخلاقی عنوان کردند.

مطالعه ای که دو سال پیش توسط پژوهشگران دانشگاه میشیگان انجام شد نشان داد هرچه میزان استفاده از فیسبوک توسط بزرگسالان جوان بیشتر باشد آنها احساس بدتری می یابند. این مطالعه که در نشریه پلاس وان به چاپ رسید نشان می دهد استفاده از فیسبوک به کاهش شادی لحظه به لحظه و رضایت کلی از زندگی میان افرادی که در سن کالج قرار دارند، منجر می شود.

هنگامی که در سایتی مانند فیسبوک حضور دارید پست های بسیاری را درباره این که مردم چه کاری انجام می دهند، دریافت می کنید. این مساله مقایسه اجتماعی را کلید می زند. پژوهشگران دریافتند آثار منفی فیسبوک در میان افرادی که در زندگی واقعی اجتماعی تر بوده اند، بیشتر بوده است. اما راه حلی ساده برای این شرایط ارائه شده که شامل ارتباط رو در رو یا از طریق تلفن با دیگران است که به احساسی بهتر در شرکت کنندگان منجر شده است.

مطالعه ای که در نشریه تاثیر اجتماعی منتشر شده نشان می دهد عدم مشارکت فعال در فیسبوک آثار منفی بر احساس خوشبختی کاربران و درک معنی دار بودن زندگی آنها دارد. پژوهشگران دو آزمایش را برای بررسی آثار پنهان ماندن و طرد شدن انجام دادند. در آزمایش نخست، شرکت کنندگان به دو دسته تقسیم شدند که یک دسته اجازه به اشتراک گذاری اطلاعات در فیسبوک و دسته دیگر فاقد این اجازه به مدت ۴۸ ساعت بودند. آنهایی که اجازه به اشتراک گذاری اطلاعات را نداشتند سطوح پایین تری از تعلق و وجود معنی دار داشتند.

در آزمایش دوم، پژوهشگران نسخه ای از فیسبوک را شبیه سازی کردند که نیمی از شرکت کنندگان هیچ گونه بازخوردی در زمینه به روزرسانی پست های خود دریافت نمی کردند. این افراد سطوح پایین تری از تعلق، اعتماد به نفس، کنترل و وجود معنی دار را نشان دادند. پژوهشگران این گونه نتیجه گیری کردند که مشارکت غیرفعال یا احساس طرد شدن در شبکه اجتماعی اثری منفی بر احساس خوشبختی کاربران دارد.

خبر آنلاین

 

دسته‌ها
روانشناسی

موسیقی غمگین شما را شاد می‌کند

 موسیقی غمگین شما را شاد می‌کند!

رنجی که واقعی نیست
وقتی بدون دلیل خاصی به موسیقی غم انگیز گوش می دهید درگیر غم و ناراحتی می شوید و واقعی نیست و می شود گفت که به وسیله یک عامل غیرواقعی و کاملا امن دچار غم شده اید. درنتیجه چندان بدتان نمی آید که کمی احساس غم را تجربه کنید. به همین خاطر گوش دادن به یک موسیقی غم انگیز می تواند در شما باعث ایجاد حس آرامش شود.

موسیقی که نقش مشاور را دارد
تا به حال به این فکر کرده اید که گاه بعد از گوش دادن به یک موسیقی غمگین ناگهان متوجه یک راه حل برای اصلاح و تغییر یک وضعیت غم انگیز شده اید؟ موسیقی غمگین علاوه بر آرام کردن شما، نقش یک مشاور غیرمستقیم را نیز دارد. وقتی تخلیه هیجانی تان را از طریق گوش دادن به موسیقی غمگین انجام داید ذهنتان با تمرکز بیشتری به حل مشکلاتتان خواهدپرداخت.

جنس درد موسیقی غمناک متفاوت است
غمی که از طریق گوش دادن به یک موسیقی غم انگیز در ما ایجاد می شود با غمی که به واسطه یک اتفاق بیرونی ما را غمگین و افسرده می کند بسیار متفاوت است. بازهم تحقیقات بر روی افراد مختلف نشان می دهد که جنس این نوع غم شیرین و دل نشین تر از تحمل غم در دنیای واقعی است. بعضی از انواع موسیقی های غمگین نوعی حس نوستالژی را بار دیگر در ما زنده کرده و ما را به یاد اتفاقات گذشته می اندازد. مرور خاطرات نیز نوعی تسکین دردها و مشکلات افراد به حساب می آید که گوش کردن به موسیقی غمگین این مزیت را داراست.

مشکلات اجتماعی و موسیقی غمناک
گاه مشکلات اجتماعی و فقدان هایی را در جامعه خود مشاهده می کنیم و جایی را برای ابراز آنها پیدا نمی کنیم. وقتی در یک موسیقی غمناک خواننده آن مشکلات را همراه موسیقی به زبان می آورد از اینکه احساسات ما توسط شخص دیگری به صورت آشکار به زبان موسیقی درآمده است بسیار خوشحال می شویم و این موضوع باعث کاهش فشار ناشی از تحمل مشکلات در ما خواهدشد.

تخلیه هیجانی با موسیقی غمناک
اغلب کسانی که در هنگام ناراحتی به گوش دادن موسیقی غم انگیز پرداخته اند تاکید کرده اند که شنیدن موسیقی غم انگیز باعث تخلیه احساسات درد و رنج حاصله از عامل بیرونی را فراموش کرده و در حالت آرام تری قرار گرفته اند. شنونده در خلال موسیقی غم انگیز خود را به جای خواننده گذاشته و در نتیجه احساس می کند که خود، خواننده مرثیه غمناک زندگی اش است. درنتیجه این حس تصویرسازی باعث تخفیف درد در او می شود.

 

 

دسته‌ها
روانشناسی

رنگ و بوی عاشقانه دادن به زندگی

love-hate-empathy-small

اگر مایلید به زندگی مشترکتان رنگ و بوی عاشقانه دهید سعی کنید برخی عادات و رفتارهای مضر در این مورد را ترک کنید که در این مطلب به برخی از آنان اشاره کرده ایم.

همین ابتدا از شما می‌خواهم که جمله‌های کلیشه‌ای مانند: «دیگر از ما گذشته است» را فراموش کنید چراکه حتی اگر سال‌های سال از شروع زندگی مشترکتان گذشته باشد بازهم از همین حالا می‌توانید رنگ و روی عاشقانه‌تری به زندگی مشترکتان بدهید.‌‌

همان طور که می‌دانید عشق و محبت از رکن‌های اصلی خانواده‌ای شاد و موفق است که در برخی خانواده‌ها پس از گذشت اندک زمانی از ازدواج، سست می‌شود و مسائل و مشکلاتی بروز می‌کند که اگر در اسرع وقت به این مهم توجه اساسی نشود ممکن است به مرور باعث از هم پاشیدگی زندگی مشترک زوج شود و آن را در معرض آسیب‌هایی چون جدایی عاطفی، خیانت و طلاق قرار دهد.

توجه داشته باشید که برای ایجاد و تقویت رابطه بهتر و موثر با همسر، افزایش سلامت روحی و روانی و تداوم زندگی، فراگرفتن مهارت‌های اساسی زندگی مشترک لازم و ضروری است به طوری که زن و شوهر می‌توانند با کسب آگاهی و شناخت این مهارت‌ها، زندگی مشترک مثبت و رضایت بخشی را به وجود آورند. فراگیری مهارت‌هایی که در ادامه مطرح می‌شود برای تداوم عشق و علاقه و ابراز محبت بین زوجین الزامی است.

[B] ۱-مانند سنگ خشک و بدون انعطاف نباشید[/B]

بسیاری از ما بر حسب عادت، تربیت نادرست، شیوه زندگی پدر و مادر یا اطرافیان یاد گرفته‌ایم که از ابراز احساسات و اندیشه‌‌هایمان پرهیز کنیم اما توصیه می‌شود به جای تکیه بر این افکار واهی، احساسات و عاطفه مثبت خود را به همسرتان ابراز کنید.

فراموش نکنید همسرتان‌‌ همان فردی است که او را دوست دارید و او هم شما را دوست دارد بنابراین اگر به همسرتان ابراز عاطفه نکنید قرار است عاطفه‌تان را خرج چه کسی کنید!

یادتان باشد در زندگی مشترک هرگز شایسته نیست احساسات خود را پنهان کنید و همچون سنگ سخت در مقابل همسرتان بدون انعطاف و خشک باشید. زمانی که نیازهای عاطفیتان را ابراز کنید و اجازه دهید همسرتان نیز چون شما رفتار کند بی‌تردید از پس بسیاری از مشکلات برخواهید آمد؛ به طور مثال اگر بر سر موضوعی با همسرتان اختلاف نظر پیدا کنید هرگز او را در جبهه مخالف خود نمی‌بینید و می‌توانید امیدوار باشید که از راه همدلی، صبر و گذشت آن را رفع کنید.

[B] ۲-حریم خصوصیتان را حفظ کنید[/B]

گاهی برخی زوجین از سر ناآگاهی مشکلات زندگیشان را پیش مطمئن‌ترین افراد که پدر و مادرشان باشند بازگو می‌کنند غافل از آنکه گاهی راهنمایی‌های دلسوزانه آن‌ها کار دستشان می‌دهد. به همین دلیل توصیه می‌کنیم سعی کنید مسائل خصوصی و خانوادگی خود را نزد هیچ فردی حتی پدر و مادر یا خواهر و برادرتان مطرح نکنید.

[B] ۳-اهداف شخصی و مشترکتان را بشناسید[/B]

داشتن اهداف شخصی و مشترک برای آینده از ملزومات یک رابطه سالم و موفق زناشویی است. اگر از اهداف مشترک یا شخصی همسرتان مطلع نیستید، بهتر است با همسرتان به صحبت بنشینید و درباره آن‌ها سوال کنید. تا حد امکان مشوق یکدیگر باشید و زمینه‌ای را فراهم آورید که خواسته‌های همسرتان تحقق یابد مگر اینکه واقعا اهداف سالم و درستی نباشد.

[B] ۴-رفتار اشتباه همسرتان را تلافی نکنید[/B]

اشتباه در زندگی مشترک اجتناب ناپذیر است. گاهی یکی از زوجین به خاطر ناآگاهی یا نداشتن تجربه کافی مرتکب اشتباهی می‌شود. در این میان اگر طرف مقابل، در صدد انتقام برآید یا بخواهد با مقابله به مثل یا لجبازی رفتار همسرش را تلافی کند، بی‌تردید سنگ روی سنگ بند نمی‌شود و مشکلات افزایش می‌یابد.

در چنین شرایطی، بهترین کار گذشت است و جست‌و‌جوی راهی برای متوجه کردن همسر به اشتباهش و یافتن راه حلی برای اصلاح و پیشگیری از ارتکاب اشتباهات دیگر.

[B] ۵-به جای متهم کردن یکدیگر، سوال بپرسید[/B]

به جای قضاوت و پیشداوری‌های نابجا، سرزنش و انتقادهای ناسازنده یا طرح مسائل اختلاف برانگیز، از یکدیگر سوال کنید و علت را جویا شوید. به طور مثال به جای اینکه بگویید: «من می‌دانستم تو بی‌عرضه‌ای و نمی‌توانی از من دفاع کنی» از همسرتان بپرسید: «به چه علت از من دفاع نکردی؟». با این پرسش نه تنها از نظر و چرایی رفتار همسرتان آگاه می‌شوید بلکه می‌توانید با درنظر گرفتن جوانب و‌ گاه حتی با اصلاح برداشت‌های اشتباه خود یا همسرتان، پیش از بغرنج شدن موضوع، چاره‌ای برای آن بیابید و حل مسئله کنید.

منبع :دکتر سلام

دسته‌ها
روانشناسی

با کمترین امکانات شاد باشید

Fotolia_52279517_Subscription_XL-1024x682

آیا شما هم مایلید شادی را در زندگی تان لمس کنید و آن را با تمام وجود احساس کنید؟لازم است بدانید این امر کار خیلی سختی نیست و به راحتی امکان پذیر است!

برای زندگی خود چند هدف تعیین کنید. از اهداف کوچکتر شروع کنید. رسیدن به هدف شادی آفرین است. به هر کدام که رسیدید برای خودتان جایزه بخرید!

مریم آقابزرگ،مشاوره نوشت: «مشکل خاصی توی زندگیم ندارم، اما خوشحال نیستم. دیگران حتی با مشکلات بیشتر و امکانات کمتر از من، زندگی شادی دارن. حس می‌کنم اونا بلدن چطور شاد باشن. من روش شاد بودن رو بلد نیستم. خیلی اوقات می‌خوام مثلاً برم تفریح اما آخرش اونقدر یه بیرون رفتن ساده رو برای خودم پیچیده می‌کنم و به هزار و یک چیز فکر می‌کنم که اصلاً نمی‌رم!.»

مراجعه‌کننده خانم جوانی است که با شکایت از بی‌حوصلگی و شاد نبودن به کلینیک آمده. پس از این‌که احتمال افسردگی و چند اختلال دیگر که باعث پایین آمدن خلق می‌شوند بررسی و رد شد، به این نتیجه رسیدم که این خانم همان‌طور که خودش هم گفت، مهارت شاد زیستن را نیاموخته. شادی محصول برآورده شدن نیازهای انسان است و بنابراین می‌تواند در هر کس به شکل متفاوتی ایجاد شود، اما برخی موارد در میان همه عمومیت دارد. اگر شما هم شرایطی شبیه این خانم دارید مطالعه موارد زیر، کمک می‌کند زندگی شادتری داشته باشید.
مهمترین اصل این است که شادی همیشه خودش به سراغ شما نمی‌آید. باید آ‌ن‌را بیافرینید.
برای پیدا کردن شرایطی که باعث شادی شما می‌شوند، به گذشته فکر کنید. قبلاً چه چیزی شما را خوشحال کرده است؟ فهرستی از این موارد را یادداشت کنید.
‌ محدودیت‌های فعلی خود را بپذیرید. ببینید از آنچه دارید چگونه می‌توانید شادی بسازید.
داشتن تغذیه سالم و کامل، ورزش صحیح و پیوسته و استراحت و خواب متعادل هم از نظر جسمی و هم روانی نشاط و شادی ایجاد می‌کنند.
صبح زود بیدار شوید، حتی اگر شب قبل دیر خوابیده باشید.
سعی کنید در امور مختلف از کار و تحصیل تا خانه‌داری و پرورش فرزندتان از روش‌های جدید و خلاقانه استفاده کنید.
به آرزوها و خواسته‌هایی که از کودکی تا به حال داشته‌اید فکر کنید. کدام یک از آنها هنوز برآورده نشده‌اند و حالا امکان رسیدن به آن را دارید؟ دست به کار شوید و خودتان را به آرزویتان برسانید!
از خودتان مراقبت کنید. به مسائل جسمی و روحیتان اهمیت بدهید.
برای معاشرت با دوستان و خانواده‌تان و هر کسی که بودن با او شما را خوشحال می‌کند برنامه‌ریزی داشته باشید.
بدون هیچ شرط و چشم داشتی به دیگران محبت کنید.
با کودکان بازی کنید.
برای زندگی خود چند هدف تعیین کنید. از اهداف کوچکتر شروع کنید. رسیدن به هدف شادی آفرین است. به هر کدام که رسیدید برای خودتان جایزه بخرید!
یکی از بزرگترین منابع شادی، شاد کردن دیگران است. می‌توانید در کارهای خیریه شرکت کنید.
به دنبال معنای زندگی باشید. به این فکر کنید که برای چه چیزی زندگی می‌کنید؟
دعا کنید. تکیه به یک منبع قدرت بی‌پایان باعث آرامش و شادی می‌شود.
بایدها و سختگیری‌ها برای شاد بودن، فرصت‌ها را از شما می‌گیرند.

منبع :دکتر سلام

دسته‌ها
روانشناسی روانشناسی زناشویی

آموزش مهرورزی زوجین به یکدیگر

آموزش مهرورزی زوجین به یکدیگر

DSCN0195

آیا شما هم مایلید یاد بگیرید چگونه به همسرتان مهر بورزید و از به راه و روش ها و مهارت های لازم در این زمینه پی ببرید.

زنی ۲۰ ساله‌ام و همسرم ۲۶ سال دارد. بیشتر از یک سال و نیم از عقدمان نمی‌گذرد ولی رابطه خوبی با هم نداریم. او خیلی مرد بداخلاق و بهانه‌گیری است و به همه چیز اهمیت می‌دهد به غیر از من؛ البته با این همه بدرفتاری‌هایش خیلی دوستش دارم و فکر می‌کنم می‌توانم زندگی خوبی داشته باشم.

پاسخ مشاور: علاقه شما به شوهرتان کمک زیادی خواهد کرد تا بتوانید شرایط زندگی مشترکتان را بهبود ببخشید. اینکه گفته‌اید شوهرتان بهانه گیری می‌کند و به شما کمتر اهمیت می‌دهد با افزایش صمیمیت بین شما و شوهرتان رفع خواهد شد. با این حال در ادامه نکاتی مطرح می‌شود که امیدوارم با مطالعه آن‌ها پاسخ سوال خود را دریافت کنید.

[B] رابطه بین نیازهای بنیادی و خشنودی از ازدواج[/B]

یکی ازاهداف ازدواج تامین نیازهای اساسی زنان و مردان است و اگر افراد متاهل در زندگی مشترکشان برای تامین نیازهای همسرشان تلاش کنند در بهبود صمیمیت در رابطه زناشوییشان پیشرفت چشمگیری ایجاد خواهد شد؛ بنابراین اگر شما با شناخت شخصیت شوهرتان بتوانید رضایت او را از زندگی مشترک بیشتر کنید، صمیمیت بیشتری در زندگی مشترک احساس خواهید کرد.

[B] ۵ نیاز اساسی انسان‌ها[/B]

معمولاً همه انسان‌ها در طول زندگی برای پاسخ به ۵ نیاز اولیه خود، تلاش می‌کنند؛ این نیاز‌ها عبارت است از: نیاز بقا، نیاز عشق و محبت، نیاز قدرت، نیاز آزادی و نیاز به تفریح.

نیاز بقا، نیاز به تامین مسائل اقتصادی، توجه به بهداشت و سلامت جسمانی و مانند اینهاست. نیاز آزادی، نیاز به انجام کارهای مورد علاقه است. پاسخ به این نیاز در زندگی مشترک بدین گونه است که همسر خود را مدام تحت کنترل شدید و افراطی قرار ندهید. نیاز به قدرت، تمایل به مدیریت و تسلط بر امور مختلف زندگی است. ما برای حفظ مسیر زندگیمان می‌جنگیم و دیگران را به علت مخالفت با خودمان تنبیه می‌کنیم؛ بنابراین اگر در زندگی مشترک مورد احترام قرار بگیریم نیاز به قدرتمان بهتر پاسخ داده می‌شود. نیاز به عشق، محبت و همچنین تفریح نیازهایی است که سهل‌تر از دیگر نیاز‌ها در ازدواج تامین می‌شود. این نیاز‌ها را می‌توان با راه‌های مختلف برآورده ساخت و نباید در پاسخ به این نیاز همسر، بی‌توجه بود.

[B] میزان هر نیاز را در همسرتان بسنجید[/B]

جالب است بدانید ۵ نیازی که به آن‌ها اشاره شد به میزان‌های متفاوتی در افراد مختلف وجود دارد. آگاهی از میزان هر کدام از این نیاز‌ها در همسرتان، به شما در تامین و پاسخ به آن‌ها کمک می‌کند. به عنوان مثال، اگر نیاز به قدرت در همسرتان زیاد است، بهتر است شما در برابر او مطیع‌تر باشید چراکه احساس بهتری را در همسرتان ایجاد می‌کند و باعث صمیمیت بیشتر شما می‌شود.

[B] ۷ عادت مهرورزی را جایگزین رفتارهای اشتباهتان کنید[/B]

گوش سپردن، حمایت، تشویق، احترام، اعتماد، پذیرش و گفت‌و‌گوی همیشگی بر سر اختلافات، ۷ عادت مهرورزی هستند. در صورتی که این عادات موثر را جایگزین عادات مخرب از قبیل توهین، تنبیه، تحقیر، سرزنش، باج گرفتن، کتک کاری و بی‌توجهی به شوهرتان کنید در افزایش صمیمیت تاثیر بسزایی خواهد داشت

منبع :دکتر سلام

دسته‌ها
روانشناسی

خواب و رویا از دید روانشناسان

خواب و رویا از دید روانشناسان

 dreams-woman

علت و تعابیر مختلف در باره خواب و رویا دیدن را از دید روانشناسان در این مطلب مورد تحلیل قرار می دهیم. با ما همراه باشید.

خواب دیدن امری است که در طول زندگی انسان به دفعات بی‌شماری رخ می‌دهد و ذهن او را مشغول خود می‌کند. گاهی خواب دیدن او را به وحشت می‌اندازد و گاهی از آرزوهای دیرینه او خبر می‌دهد و گاه خواب خوش را بر او تلخ می‌کند یا پرسشی برای او ایجاد می‌کند و حتی گاهی حقایقی را برای اصلاح سیر زندگی و بازگشت به معنویت برای انسان می‌گشاید.

این گونه امور باعث می شود مردم به خواب دیدن و معنی و مفهوم آن که اصطلاحا تعبیر نامیده می شود، رجوع کنند و علت و تعابیر خواب خود را بدانند و شاید هم در این راه هزینه زیادی را متحمل بشوند تا عده ای که اصطلاحا معبر خوانده می شوند، تعبیر خواب ایشان را بگویند.

اما این پرسش مطرح است که آیا خواب اصلا تعبیر دارد یا چرا ما باید خواب ببینیم و چه علتی باعث می شود خواب در زندگی طبیعی ما تاثیرگذار باشد یا این گونه حرف ها تماما خرافه است و اصل و اساسی ندارد.

[B] چرا انسان خواب می بیند[/B]

انسان در زندگی روزمره خود با امور بسیاری سر و کار دارد که فکر او را به خود مشغول می سازد یا احساسات او را تحت تاثیر قرار می دهد. این قبیل امور در حافظه انسان ثبت و ضبط می شود و در عین حال فکر او را به خود مشغول می کند و بعد از این که جسم او از فعالیت روزانه فارغ شد و حواس ظاهری او بعد از خواب به حالت نیمه تعطیل درآمد، قوه خیال آنچه را در طول روز یا روزهای گذشته یا سال های قبل دیده است، به خاطر می آورد یا چند واقعه را با هم تلفیق می کند و به صورت مجسم در خواب رویت می شود.

اغلب خواب های انسان از همین امر تبعیت می کند؛ زیرا زندگی طبیعی او را بشدت مشغول می سازد و شادی ها و غم های آن، روح او را تحت تاثیر قرار می دهد و هنگام خواب، خیال که قوه مصوره نیز نامیده می شود، صورت اشیا را که در خود ذخیره کرده است، باز می کند.

از سوی دیگر روح انسان که در خواب از کارهای جسمانی فارغ می شود، مفاهیم معنوی و زیبایی های روحانی را جذب می کند و آنها را به صورت های مختلف که در قوه حافظه وجود دارد و برای انسان ملموس است، از قبیل اماکن مقدس و… به او نشان می دهد.

[B] خواب های صادق و کاذب[/B]

به تعبیر حکمای اسلامی، خواب هایی که انسان از القائات مجردات (به تعبیری ساده تر فرشتگان یا امور معنوی) می بیند یا به وسیله تهذیب نفس از اتصال به ملکوت حاصل می شود، خواب های صادق اند و قابل تعبیر هستند.

این گونه خواب ها علاوه بر این که خود خواب معرف درستی آن است، نشانه هایی نیز بر آن گواهی می دهند، مثلا این که یک خواب را فردی چند مرتبه پشت سر هم ببیند یا چند نفر همزمان یک خواب را عینا ببینند یا این که در خواب اولیای خداوند یا امامان معصوم را زیارت کند.

درباره رویای صادقه عزیزالدین نسفی از حکمای بزرگ قرن هفتم و هشتم عقیده دارد دو نوع خواب روی می دهد که یکی از القائات ملائکه سماوی است و دیگری از حواس درونی که آن خوابی که از حواس درونی است، از خیال و حافظه است و آن خوابی که از قسم حواس اندرونی باشد، اعتباری ندارد و تعبیر درستی نخواهد داشت، مگر تعداد کمی از این خواب ها که آنها را می توان تعبیر کرد.

اما حکما درباره رویای کاذب و چگونگی آن نظرات بسیاری ارائه کرده اند. از آن جمله ابن سینا در کتاب شفا می نویسد: «انسان تمام خواب هایی را که می بیند درست نیست که لازم باشد مشغول به فهم آنها گردد، زیرا قوه متخیله آنچه را از ملکوت بر نفس فایض می شود، محاکات \[= حکایت کردن] نمی کند، بلکه بیشتر محاکات او وقتی است که این قوه از محاکات اموری که نزدیک به آنهاست، ساکن شده و اموری که به این قوه نزدیک تر است، پاره ای از آنها طبیعی و پاره ای ارادی است». (ابن سینا: ۶۳: ۱۸۴) و سپس بحث مفصلی می کند که آن خواب هایی که از این قبیل هستند با شرایط بدن (به تعبیر طب کهن اخلاط موجود در بدن) و حالات آن ارتباط مستقیم دارند و قوه خیال نیز از آن تاثیر می گیرد و این گونه خواب ها تعبیر ندارد.

همچنین در همین باره عزیزالدین نسفی یادآور می شود: «اگر در بدن آدمی یکی از اخلاط اربعه \[=چهارگانه] غالب شود، مثلا اگر صفرا غالب شود، قوت خیال چیزهای زرد مصور \[=تصویر] می کند… همچون گل زرد و انجیر زرد و جامه زرد و موضع آتش که شعله می زند و مانند این. تعبیر این (خواب) آن باشد که خلط صفرا بر این بیننده غلبه کرده باشد. مصلحت آن باشد که دفع صفرا بکند و اگر نه بیماری های صفراوی پیدا آید». (نسفی:۸۶: ۲۶۲)

این گونه خواب ها را در اصطلاح اضغاث احلام یا خواب های آشفته و پریشان می گویند که در آن بیماری های جسمی و فشارهای روانی و اجتماعی که در زندگی روزمره رخ می دهد، دخیل است و معنی و مفهوم درستی ندارد.

[B] تعبیر خواب[/B]

خواب ها بر دو نوع صادق و کاذب هستند که خواب های کاذب تعبیر و مفهوم درستی ندارند، اما خواب های صادق دارای تعبیر و مفهوم هستند، اما این موضوع به مفهوم این نیست که برای تعبیر خواب باید به معبر یا کتب تعبیر رجوع نمود.

برای توضیح بیشتر باید یادآور شد که تعبیر خواب برای هرکس متفاوت است؛ مثلا اگر یک خواب را عینا دو نفر مشاهده کنند، با توجه به شرایط روحی و حالات آنان، تعبیر خوابشان نیز متفاوت خواهد بود و این گونه نیست که یک خواب دارای یک تعبیر برای همه باشد و این امر مثل این است که یک پزشک برای همه بیماران با امراض متفاوت یک نسخه و یک دارو تجویز کند که این درست نیست.

پس خواب دیدن با توجه به شرایط خواب بیننده و حالات درونی او تعبیر می شود و تعبیر خواب علمی است که به استناد قرآنی به پیامبران و اولیای خدا داده می شود و از عهده هرکس برنمی آید، چنان که یوسف نبی، خواب آن دو زندانی را به علم الهی دانست و تعبیر کرد یا خواب عزیز مصر را که تمام کاهنان و معبران از تعبیر آن عاجز بودند را نیز یوسف پیامبر(ع) به علم الهی دریافت و تعبیر کرد، پس علم تعبیر علمی نیست که همه کس آن را بداند و از عهده تعبیر درست برآید. اما نشانه های ثابتی نیز وجود دارد که میان مردم شایع است که مثلا آب نماد پاکی و روشنی است و… که گفته شد باید با توجه به شرایط و شخص خواب بیننده تعبیر شود و معبر نیز انسان والا و آگاه از علوم الهی باشد.

پس مراجعه به کتب و معبران که با نوعی علوم مکنون و با اسباب رمل و اصطرلاب به تعبیر خواب اقدام می کنند، گمراه کننده است و انسان را در وهم و ترس کاذب می اندازد و از زندگی روزمره خود بازمی دارد و ممکن است خواب آشفته ای که گفته شد تعبیری ندارد و ناشی از تغذیه نادرست یا افکار روزمره باشد را با تعابیری عجیب و غریب همراه سازند.

این گونه تعبیرگران که تعبیر خواب را مایه معیشت خود قرار داده اند، با تلقینات خود سعی می کنند انسان را متقاعد کنند که خواب تو به این منظور بوده و این کار برای تو اتفاق خواهد افتاد و فرد در اثر تلقین باور کند که این کار اتفاق می افتد و نشانه های آن را نیز در زندگی خود مشاهده کند که این امر همان طور که اشاره شد از تخیلات و راهزنی های قوه خیال است که همه چیز را آن طور که می خواهد، نشان می دهد.

پس نتیجه این که تعبیرگران خواب بیشتر تلقین کننده هستند تا معبر و این خود انسان است که با باور کردن گفته های آنها، قوه خیال خود را به کار می اندازد و از هر چیز ساده ای نشانه ای برای درستی گفتار آنها می سازد.

منابع:

کتاب انسان کامل، عزیزالدین نسفی، هانری کربن و ماریژان موله، ترجمه سیدضیاءالدین دهشیری، طهوری ۱۳۸۶

روانشناسی شفا، ترجمه اکبر داناسرشت، امیرکبیر ۱۳۶۳

تعبیرگران خواب بیشتر تلقین کننده هستند تا معبر و این خود انسان است که با باور کردن گفته های آنها، قوه خیال خود را به کار می اندازد و از هر چیز ساده ای، نشانه ای برای درستی گفتار آنها می سازد.

منبع :دکتر سلام

دسته‌ها
روانشناسی

افسردگی در اولین فصل سال

افسردگی در اولین فصل سال

bettersleepf

برخی روانشناسان خواب آلودگی و چرت زدن مداومرا از علائم افسردگی در افراد می دانند که در این فصل نیز بیشتر با این عارضه مواجه هستیم.

ابوالفضل قریشی روز یکشنبه  با اشاره به اینکه افسردگی فصلی شاخه ای از بیماری های افسردگی است که در فصول زمستان و اوایل بهار رخ می دهد، افزود: کاهش نور خورشید و کوتاه شدن روزها از عوامل موثر بروز این بیماری در افراد است.
وی یادآوری کرد: افرادی که به بیماری افسردگی فصلی( SAD ) مبتلا می شوند بسیاری از علایم عمومی افسردگی مانند دلتنگی، اضطراب، کج خلقی، بی علاقگی نسبت به فعالیت های روزمره، عدم شرکت در فعالیت های گروهی و ناتوانی در تمرکز کردن در آنها ظهور می یابد.
قریشی ابراز کرد: افسردگی فصلی در افرادی که طی سه دوره و سه سال متوالی علایم این نوع بیماری را دارند مشاهده می شود که در اواخر فصل زمستان و بهار تشدید و یا آغاز می شود.
این روانپزشک مرکز آموزشی درمانی شهید بهشتی زنجان احساس خستگی و خواب آلودگی، کاهش میزان انرژی، کاهش وزن و خواب را از جمله نشانه های بارز افسردگی فصلی در مبتلایان ذکر کرد.
وی اظهار کرد: رفتار و دارو درمانی از جمله راهکارهای درمان بیماری افسردگی فصلی در مبتلایان است که این مهم از سوی متخصص مربوطه انجام می شود و افراد باید از درمان های خود سرانه در این بخش اجتناب کنند.
زنان بیش از مردان به افسردگی فصلی دچار می شوند، دلیل قطعی این نوع بیماری تاکنون مشخص نشده اما تغییرات نوع آب و هوا و کاهش نور خورشید از جمله علل بروز آن در مبتلایان و افراد مستعد اعلام شده است.

منبع :دکتر سلام