دسته‌ها
اخبار فرهنگی و هنری

چهار ویژگی انقلابی‌گری در بیانات رهبر معظم انقلاب

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:

به گزارش ایکنا؛ حجت‌الاسلام‌والمسلمین محسن مهاجرنیا، استاد و پژوهشگر مسائل سیاسی، در دهمین نشست کرسی‌های آزاداندیشی مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم که با موضوع «تبیین بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی» در دانشگاه طلوع مهر قم برگزار شد، گفت: اگر کسی می‌گوید من انقلابی هستم، قبل از دیگران باید وفاداری، التزام و پایبندی‌اش را به اصول انقلاب اسلامی اثبات کند. نمی‌شود کسی پایبندی به مبانی و ارزش‌های اساسی نظام، قانون، اخلاق و عقلانیت دینی نداشته باشد؛ ولی مدعی انقلابی گری باشد.

 

وی در ادامه افزود: فهم درست بیانیه گام دوم مبتنی بر فهم مبانی، اصول و پیش فرض‌های آن است. در نشست‌های گذشته مبانی عقلی، تجربی، غایی، فطری و اخلاقی را بیان کردیم و در این جلسه به بحث اصول بیانیه می‌پردازیم. مقصود از اصول، قواعد و دستورالعمل‌های کلی مبتنی بر مبانی است که راهنمای عمل در مسائل و تدابیر جزئی هستند. اگر مبانی زیرساخت‌ها و پی ریزی‌های یک ساختمان باشند، بقیه سازه و ساختمان را بنا می‌گویند و مصالحی مثل سیمان، ستون و آهن، اصول ساختمان می‌شوند. «مبانی» نقش علّی و قوام بخش و هستی بخش دارند. «اصول» پیکره اصلی سازه هستند و صورت نهایی ساختمان «بنا» است. کسی که فقط سازه را می‌بیند، نمی‌تواند دلایل و علل شکل گیری و چارچوب‌ها ومقومات اساسی پیکره را درک کند. بیانیه گام دوم هم دارای مبانی، اصول و مضامین عالی است که باید شناخته شوند.

این پژوهشگر مسائل سیاسی با بیان این‌که اولین اصلی که در این جلسه به آن می‌پردازیم «اصل انقلابی گری» است، گفت: در ابتدای بیانیه، مقام معظم رهبری اصل «نظام انقلابی» را مطرح کردند و از اصلی که پایه سبک زندگی چهل ساله انقلاب است با عنوان «نظریه نظام انقلابی» یاد کردند.

استاد مهاجرنیا در ادامه گفت: انقلابی بودن در بیانات رهبری چهار ویژگی معنایی دارد: یکی به اعتبار ویژگی‌های شور و احساساتی که در مفهوم انقلابی بودن هست که ایشان قبلاً از آن به «کوره آتش فشانی و پر انرژی» تعبیر کردند. در تعریف دیگری، به اعتبار کنشگری و رفتار فعالانه فرموده اند: «انقلابی بودن به معنای کنش فعالانه در همه عرصه‌های انقلاب اسلامی است.» در رویکرد سومی به اعتبار وفاداری و پایبندی به ارزش‌های انقلاب می‌گویند: «انقلابی بودن، یعنی التزام فکری و عملی به مبانی، اصول و آرمان‌های انقلاب اسلامی» و در رویکرد جامع اوصاف و التزامات فکری، اعتقادی و عملی آن را به «عادلانه، خردمندانه، دقیق، دلسوزانه، منصفانه، قاطعانه و بدون رودربایستی عمل کردن» تعریف کرده‌اند.

این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه با اشاره به دو اصطلاح «انقلابی مثبت و منفی» در بیانات مقام معظم رهبری گفت: بر اساس تعریف جامع؛ انقلابی کسی است که اعتقاد نظری و فکری و التزام عملی فعال دارد. اما در عبارات رهبری کسانی که در هر دو بعد عمل و نظر، در میدان انقلاب حضور دارند به آن‌ها «انقلابی مثبت» می‌گویند. حتی کسانی که در دوره‌ای انقلابی نبوده اند، ولی حالا به تمام معنا انقلابی هستند آن‌ها هم انقلابی مثبت هستند. اما کسانی که به لحاظ فکری و نظری انقلاب را قبول دارند، اعتقاد دارند؛ ولی پای عمل که وسط می‌آید متوقف می‌شوند، اهل جبهه نیستند، اهل حضور نیستند، اهل حمایت نیستند، قاعدتاً این آدم‌ها دیگر انقلابی نیستند، اما ایشان با همان مبنای جذب حداکثری این‌ها را هم داخل در صف انقلابی می‌کند و با عنوان «انقلابی منفی» از آن‌ها یاد می‌کند.

چهار ویژگی انقلابی‌گری در بیانات رهبر معظم انقلاب

مهاجرنیا با بیان این‌که شاخصه‌های انقلابی‌گری از جمله رویکرد‌هایی است که مورد توجه خاص مقام معظم رهبری است، گفت: ایشان در بیانات سالگرد ارتحال امام راحل پنج شاخصه اساسی برای انقلابی بودن بیان کردند. اولین شاخصه را پایبندی به مبانی و ارزش‌های اساسی اسلام و انقلاب دانستند. این ویژگی از ویژگی‌های اصلی و مهم انقلابی‌گری است. اولین و مهم‌ترین شاخصه و ترجیع بند انقلابی گری و اصول گرایی است. اگر کسی می‌گوید من انقلابی و اصول گرا هستم، قبل از همه، این پایبندی‌اش را باید اثبات کند. نمی‌شود کسی پایبندی به مبانی و ارزش‌های اساسی نداشته باشد؛ ولی بگوید من انقلابی هستم، بگوید بقیه نظام را قبول دارم. اما پایبند به مبانی و ارزش‌های اساسی اسلام نیستم.

وی در ادامه افزود: شاخصه دوم این است که اگر کسی می‌خواهد ادعا بکند من انقلابی هستم و می‌خواهد وصف انقلابی بودنش را حفظ کند، باید نسبت به آرمان‌های انقلاب هم جهت‌گیریش درست باشد و هم به صورت راهبردی به آن سمت حرکت بکند.

این پژوهش‌گر مسائل سیاسی با بیان این‌که شاخصه سومی که مقام معظم رهبری ذکر می‌کنند، پایبندی به استقلال کشور است، اظهار کرد: استقلال سیاسی معنایش این است که ما در زمینه سیاسی، فریب دشمن را نخوریم. استقلال فرهنگی که از همه مهم‌تر است در این است که سبک زندگی را سبک زندگی اسلامی ایرانی انتخاب کنیم. استقلال اقتصادی هضم نشدن در هاضمه اقتصاد جامعه جهانی است. استقلال هم از شعار‌های اصلی انقلاب بوده. اصلاً شعاری بود که از درون جامعه برخاسته است. بحث استقلال و آزادی شعار اولیه انقلاب بود و جالب این است که در گام اول یکی از اصول اساسی بوده. در گام دوم هم مقام معظم رهبری، تأکید می‌کنند که حفظ استقلال جزء شعار‌ها و اصول اساسی انقلاب اسلامی است که باید حفظ بشود.

این استاد حوزه و دانشگاه گفت: چهارمین شاخصه‌ای که راجع به انقلابی گری می‌گویند، حساسیت در برابر دشمن و نقشه دشمن و عدم تبعیت از آن است. دشمن شناسی یکی از کلیدواژه‌های مهم در اندیشه سیاسی مقام معظم رهبری است. واژه‌های دشمن، استکبار، استعمار و سایر مفاهیم همسو و معادل آن، بیشترین حجم فراوانی در ادبیات رهبری را تشکیل می‌دهد. در همان اوایل بیانیه ایشان می‌گویند: «روزی که ما انقلاب کردیم در میان قطب بندی جهان آمدیم. دو دشمن بزرگ ما را محاصره کرده بودند. می‌خواستند ما نیاییم؛ ولی آمدیم؛ بنابراین از روز اول ما دشمن داشتیم. آن هم نه دشمن‌های معمولی. دو دشمن بزرگ که همه جهان دست‌شان بود؛ بنابراین انقلاب اسلامی در محیطی، شکل گرفته که همزاد با وجود دشمنان بزرگ بوده. در طول این چهل سال، هیچ گاه دشمنان ما را راحت نگذاشتند؛ یعنی دائماً در تخریب و توطئه بودند. بعد از چهل سال، ما تجربه زیادی به دست آوردیم.» امروزه، به رغم اینکه در محاصره، در تحریم و در فشار هستیم، نگاه تیزبینانه و دشمن شناسانه رهبری کاری کرده که دشمنان ما احساس ناتوانی در مقابل انقلاب دارند.

 

وی با بیان این‌که رویکرد دیگری که پیش فهم بیانیه گام دوم است و در اندیشه سیاسی مقام معظم رهبری بیان شده است راجع به «سطوح انقلابی» است، ایشان معتقدند انقلابی گری یاصفر یا صد نیست. یعنی اگر انقلابی هستی، باید صددرصد انقلابی باشی و انقلابی بیست درصد، سی درصد، پنجاه درصد نداریم؛ مقام معظم رهبری معتقدند هر کس هر مقدار به انقلاب اسلامی به اصول و مبانی به اهداف و آرمان‌ها به مواضع و رفتار‌های انقلاب تعلق دارد به همان نسبت انقلابی است؛ بنابراین ایشان به اصطلاح «مقول به تشکیک» و ذو مراتبی بودن انقلابی معتقدند.

مهاجرنیا گفت: یکی از پیش فرض‌های فهم اصل انقلابی در بیانیه گام دوم؛ نسبت سنجی انقلابی گری با سایر امور است. ما یکی از مشکلات‌مان این است که به صورت گسستی رفتار می‌کنیم؛ یعنی اگر یک بعدی را گرفتیم، از بقیه بخش‌ها دیگر غافل می‌شویم. اگر گفتیم اهل نماز هستیم، این‌قدر نماز می‌خوانیم که خانواده را ولش می‌کنیم. اگر گفتیم زاهد هستیم، کلاً پشت پا می‌زنیم به دنیا. اگر گفتیم اهل دنیا و کسب و کار هستیم، دین را رها می‌کنیم؛ یعنی به هر سمتی می‌رویم بقیه قسمت‌ها کمرنگ می‌شوند. انقلابی گری هم گاهی دچار همین مشکل می‌شود. تعبیر‌هایی از مقام معظم رهبری در بیانیه هست که مخالف این رویه است. ایشان می‌نویسند «میان جوشش انقلابی و نظم سیاسی و اجتماعی تضاد و ناسازگاری نمی‌بیند، بلکه از نظریّه‌ی نظام انقلابی تا ابد دفاع می‌کند» یعنی؛‌ای آقایان انقلابی؛ شما باید در چارچوب جمهوری اسلامی، مردم سالاری دینی و قوانین این نظام انقلابی باشید. در عین حال که انقلابی هستیم، باید قانونمند باشیم. شور و حرارت و انرژی و تحرک و پویایی انقلابی گری نباید، ثبات و نظم و قانون را نادیده بگیرد.

استاد علوم سیاسی در ادامه به نسبت میان انقلابی گری و عقلانیت اشاره کرد و با نقل بیانات مقام معظم رهبری در سالگرد امام گفت: عقلانیّت واقعی در انقلابی گری است. نگاه انقلابی است که می‌تواند حقایق را به ما نشان بدهد. عقلانیّت معنایش این است که انسان اصالت‌ها را بشناسد؛ عقلانیّت، تکیه‌ی به مردم است؛ عقلانیّت، تکیه‌ی به نیروی داخلی است؛ عقلانیّت، تکیه و توکّل به خدای بزرگ است.

وی در ادامه گفت: فهم مرزبندی و نسبت سنجی میان انقلابی گری با مقوله آتش به اختیار و با افراط گرایی در اندیشه رهبری بسیار مهم است. ایشان آتش به اختیار را در چارچوب نظام، قانون، تکلیف امر به معروف و نهی از منکر با رعایت بعد قلبی و زبانی و رعایت نزاکت اجتماعی و شئون اخلاقی در جامعه اسلامی و پرهیز از اختلال نظام، ناامنی و هرج و مرج در جامعه اسلامی می‌دانند و این پایبندی همان انقلابی گری است. غیر از این را ما انقلابی نمی‌دانیم. حتی انقلابی منفی هم نیست؛ بنابراین انقلابی گری هیچ نسبتی با افراطی گری ندارد. ایشان دو تعبیر در این خصوص دارند: یکی اینکه می‌فرمایند نباید این باب شود که هر کسی متعهد و دیندار و با حجاب و مرام دینی است به او افراطی گفته شود. از طرف دیگر هم می‌گوید انقلابی‌ها باید در چارچوب دین و شریعت و قانون و نظم و اخلاق و روش‌های صحیح، وارد بشوند و ارزش‌های انقلابی را در لوای اخلاق و معنویت ارائه بدهند. تا زمینه آن اتهام فراهم نشود.

 

انتهای پیام

آخرین اخبار فرهنگ و معارف را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار سیاسی

ترمیم ذهنیت مردم نسبت به اقتصاد در گرو ارتقای رفاه اجتماعی است

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری فارس، مجید فولادگر، رییس پژوهشکده چشم انداز و آینده پژوهی با حضور در جمع اعضای شورای مرکزی جمعیت جانبازان انقلاب اسلامی، بحث درباره آینده پژوهی در ساحت سیاست را با قرائت آیه ٣۴ سوره لقمان آغاز کرد و گفت: در این آیه آمده است «خداست که می داند قیامت چه وقت می آید؛ اوست که باران را می باراند و از آنچه در رحم هاست، آگاه است و هیچ کس نمی داند فردا چه چیز به دست خواهد آورد و هیچ کس نمی داند در کدام سرزمین می میرد؛ همانا خداوند دانا و آگاه است».

وی عالم را به یک رحم تشبیه کرد و با بیان اینکه باید بدانیم در رحم جامعه چه اتفاقی رخ می دهد، گفت: آنچه در رحم اجتماع و اقتصاد است، آینده را شکل می دهد.

فولادگر با بیان اینکه آینده پژوهی غربی به عدم قطعیت همچون یک موجود بیرونی نگاه می کند، افزود: این در حالی است که آینده پژوهی مبتنی بر حکمت اسلامی، به درون باز می گردد و اسرار آینده برای هر کس به تناسب مرتبه وجودی که پیدا می کند، مکشوف و آشکار می شود. با این تعبیر رسول الله (ص) آینده نگرترین انسان خلقت بوده است.

این آینده پژوه در ادامه با بیان اینکه در موضوعات اجتماعی با پنج سطح مختلف روبرو هستیم، گفت: عینی ترین سطح «رفتار» است که مشهود، عینی و قابل سنجش بوده و همان چیزی است که از جامعه بروز می کند. در مراتب بعدی به ترتیب سطح ساختاری، احساسی، ارزشی (پارادایمی) و در نهایت فکری و فلسفی قرار دارند که سطح فکری، عمیق ترین و ذهنی ترین سطح محسوب می شود.

وی با بیان اینکه یک خطای راهبردی معمول و رایج این است که نخبگان و سیاستمداران صرفا سطح رفتاری را آنالیز و قضاوت کرده و برای آن برنامه ریزی می کنند، اضافه کرد: این در حالی است که رفتار تغییر نمی کند یا تاثیر نمی پذیرد، مگر اینکه مداخله در لایه های پایین تر صورت گیرد.

فولادگر با بیان اینکه لایه ساختار شامل قوانین و هنجارهای جامعه است که بخشی از رفتارها در این ظرف شکل می گیرد، افزود: احساسات نیز لایه بعدی و عمیق تری است که خواستگاه بخشی از رفتارها محسوب می شود. در مراتب بعدی نیز ارزش ها و در نهایت مبانی و منظومه فکری و فلسفی وجود دارد. اگر بخواهیم در ساحت رفتار به نتیجه دلخواهی برسیم و به طور مثال در انتخاب سیاسی افراد در انتخابات اثر بگذاریم، باید اتفاقی در این سطوح چهارگانه رخ دهد.

رییس پژوهشکده چشم انداز و آینده پژوهی با بیان اینکه به تعداد افراد بشر منظومه های فکری گوناگون وجود دارد که البته برخی با یکدیگر همپوشانی دارند، خاطرنشان کرد: به همین ترتیب به تعداد افراد بشر رفتارهای گوناگون در موقعیت های خاص اجتماعی شکل می گیرد که در نظام حکمرانی، این رفتارها از یک قالب ساختاری عبور داده می شود.

وی خطاب به اعضای شورای مرکزی جمعمیت جانبازان تاکید کرد: فعالان سیاسی نیز باید به رفتارهای مردم در انتخابات به همین شکل بنگرند، به این معنا که در بحث انتخابات اگر یک کنش سیاسی همسو با جریان خود را از مردم انتظار دارند، باید در لایه های عمیق تر اجتماع کار کنند. البته نکته اینجاست که هر قدر از سطح رفتار به سمت سطح فکر حرکت می کنیم، قدرت اثرگذاری کاهش می یابد. در واقع رفتار را می توان با یک مداخله ساختاری مثل قانونگذاری تغییر داد، اما اگر به هر دلیل نتوانیم از ساختار برای تحت الشعاع قرار دادن رفتار استفاده کنیم، تغییر فکر برای اثرگذاشتن بر رفتار بسیار دشوار است.

از طرفی در سطوح عمیق تر نفوذ تکنولوژی نیز کمتر می شود، به طور مثال با تکنولوژی شاید بتوان احساسات را ساده تر تحت تاثیر قرار داد، اما ارزش ها و منظومه فکری فرد به سادگی تحت تاثیر نفوذ ابزارهای فناورانه قرار نمی گیرد. در واقع اینرسی (لختی) و نیز پایداری در فکر و ارزش ها به مراتب بیشتر از رفتار است.

این آینده پژوه در ادامه به تشریح جزئی تر روایت جریان غیر انقلابی پرداخت و گفت: روشنفکران متاثر از غرب با این جریان همراه هستند. آنها منویات خود را به سیاستمداران دیکته می کنند؛ کمااینکه در دولت یازدهم و دوازدهم شاهد چنین رویه ای بودیم. نکته اینجاست که پس از اینکه سیاستمداران دنباله رو آنها شدند و نتیجه نگرفتند، پشت آنها را خالی می کنند. از این روش می توان به عنوان استراتژی «سیگار برگ» یاد کرد. وجه شبه این است که سیگار برگ را می توان نصفه و نیمه استعمال کرد و بقیه آن حتی تا سال ها بعد خاموش نگه داشته شود و سالم می ماند و می توان در وقت دیگری باقی مانده را نیز استعمال کرد.

این روشنفکران تفکر فاسد را در یک دولت استعمال می کنند و زمانی که این تفکر نتواند پاسخگوی مشکلات باشد، پا پس می کشند، آن سیگار برگ را خاموش می کنند و صبر می کنند تا یک سیاستمدار دیگر در دوره های بعد متناسب با آن جریان گفتمانی بیاید و دوباره آن را روشن و استعمال کند.

رییس پژوهشکده چشم انداز و آینده پژوهی با بیان اینکه پایداری انقلاب اسلامی به دو بال اقتصادی و اجتماعی بستگی دارد، گفت: تاب آوری در حوزه اقتصادی و اجتماعی به این ترتیب اهمیت ویژه پیدا می کند. از طرفی هر یک از این دو بال هم بعد عینی و هم بعد ذهنی دارد.

به گفته وی، بررسی گزارش های اندیشکده های مهم امریکایی، بانک جهانی و مراجع اقتصادی بزرگ حاکی از این است که اقتصاد ایران به زیست درون تحریم خو گرفته و آموخته که چگونه عمل کند. به این ترتیب در بعد عینی، تاب آوری اقتصادی محقق شده و یا در حال تحقق است اما در بعد ذهنی، به منزله ادراک مردم از شرایط اقتصاد، چنین نیست. عموم مردم وضعیت اقتصادی را بد و بغرنج می پندارند و تصور می کنند اوضاع روز به روز بدتر از این هم خواهد شد. در واقع ادراک مردم نسبت به آینده اقتصادی ویران است و ادراک برخی از مسوولان حتی از مردم هم بدتر است.

فولادگر در جمع اعضای شورای مرکزی جمعیت جانبازان با بیان اینکه طرح مساله «کارآمدی» توسط مقام معظم رهبری نیز با هدف حل همین مساله ذهنی بوده است، اظهار کرد: تلاش رهبری معظم این است که فاصله مذکور میان شرایط واقعی و ذهنیت مردم را پر کنند و به همین خاطر تاکید می کنند که فساد سیستماتیک در کشور وجود ندارد و بیانیه گام دوم را نیز با ترسیم افق روشن آینده صادر کردند.

وی در ادامه با بیان اینکه بعد دیگر پایداری انقلاب اسلامی، تاب آوری اجتماعی است، اظهار کرد: امروز مساله نیروهای انقلاب باید تمرکز روی همین مقوله باشد. فرض کنیم دولتی بر سر کار بیاید که در زمینه تاب آوری اقتصادی، بهترین تصمیمات را اتخاذ کند، از خام فروشی پرهیز کند و مشکلاتی که اکنون با آن دست به گریبانیم، برطرف شود؛ اما اگر ذهنیت مردم این کارآمدی را نپذیرد، با وجود تمام تلاش ها، به نتیجه نخواهیم رسید.

به اعتقاد وی، ترمیم ادراک ذهنی مردم در حوزه اقتصادی نیازمند ارتقای رفاه اجتماعی و تقویت نظام تامین اجتماعی در ساحت عینی اقتصاد است. در صورتی که این ادراک ترمیم شود، تاب آوری اجتماعی نیز محقق خواهد شد.

فولادگر با اشاره به آمار و ارقام موجود در برنامه های حمایتی دولت از دهک های پائین جامعه خصوصا در حوزه امنیت غذایی بیان داشت، مبالغ تخصیصی به هر خانوار تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی در طول سال بسیار ناچیز است و اگر چه بعنوان سهم سالانه پرداخت می شود، اساسا امکان ایجاد امنیت غذایی در یک ماه را هم فراهم نمی کند. در نتیجه، این عملکرد نمی تواند منجر به تاب آوری اجتماعی شود.

رییس پژوهشکده چشم انداز و آینده پژوهی افزود: برای حل مساله تاب آوری اجتماعی در نظام جمهوری اسلامی، لازم است اولا نگاه مردم به شرایط اقتصادی به واقعیت نزدیک شود و دوم اینکه روی ساز و کارهای رفاه اجتماعی به شکل ویژه کار و خلاها پر شود. به گفته وی، غفلت از این موضوع می تواند انقلاب را از این نقطه ضربه پذیر کند و به همین خاطر باید سران قوا روی حوزه اجتماعی نیز مانند مسائل اقتصادی در بالاترین سطوح تمرکز کنند.

انتهای پیام/

آخرین اخبار سیاسی را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.