دسته‌ها
اخبار جامعه

نزاع به خاطر نگاه چپ

کد خبر: ۱۲۲۰۵۴

تاریخ انتشار: سه شنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۸ – ۱۶:۱۵

مرد جوانی در نزاعی خیابانی یک پسر ورزشکار را به قتل رسانده بود، پای میز محاکمه ایستاد.

به گزارش رسانه ۷: این جنایت خیابانی در اردیبهشت سال ۹۶ در پی وقوع یک درگیری دسته‌جمعی در سه‌راه تقی‌آباد اتفاق افتاد و طی آن پسر ۲۶ ساله‌ای به‌نام مهران کشته شد.

ضارب که مرد جوانی به‌نام سهیل بود بعد از درگیری متواری شد، اما طولی نکشید که وی با تلاش مأموران پلیس شناسایی و دستگیر شد.

سهیل در بازجویی به جنایتی که مرتکب شده بود اعتراف کرد و به‌دنبال صدور کیفرخواست صبح دیروز این متهم در شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی متین راسخ پای میز محاکمه ایستاد.

در ابتدای جلسه پدر مقتول برای متهم تقاضای قصاص کرد و به قضات دادگاه گفت: پس‌از فوت پسرم از غصه چشم‌هایم نابینا شد. مرگ پسرم داغ بزرگی بر دل ما بود و من نمی‌توانم از خون پسرم گذشت کنم.

پسرم ورزشکار بود و کمربند مشکی داشت و چندین مدال گرفته بود. او هرگز در زندگی‌اش مشروب نخورده بود، اما حالا این متهم ادعا می‌کند پسرم مست بوده که با او درگیر شده است. سپس سهیل (متهم) پای میز محاکمه ایستاد و در شرح حادثه به دادرسان دادگاه گفت: آن‌روز از خیابان عبور می‌کردم که با دوست مهران به‌نام فرید روبه‌رو شدم. او به من نگاه چپ کرد و به او اعتراض کردم که با هم درگیر شدیم.

قاضی از او پرسید یعنی تنها به‌خاطر یک نگاه چپ دست به جنایت زدی؟

متهم پاسخ داد: نه این همه ماجرا نیست من در پایان درگیری می‌خواستم به‌خانه‌ام برگردم، اما فرید با دوستش مهران تماس گرفت و از او خواست تا برای کمک بیاید. مهران وقتی به محل درگیری رسید حال طبیعی نداشت و به سمت من حمله کرد. من برای دفاع از خودم چاقو و قمه کشیدم. هر چند خودم را مستحق اعدام نمی‌دانم و در این مدت که بازداشت شده‌ام با عذاب وجدان هر روز هزار بار مرده‌ام، اما حاضرم اعدام شوم تا از این عذاب وجدان رها شوم. فقط از پدر و مادر مهران تقاضا دارم مرا حلال کنند و ببخشند. در پایان جلسه رسیدگی، قضات دادگاه برای صدور حکم وارد شور شدند.

 

منبع: روزنامه ایران

 

دسته‌ها
اخبار حوادث

پیام‌های مدرن شدن ابزار خودکشی

این بخشی از صحبت‌های متهم جوانی است که با راه‌اندازی کانال تلگرامی به افرادی که قصد خودکشی داشتند، سیانور می‌فروخت، آن هم به مبلغ یک میلیون تومان. حالا دادسرای امور جنایی تهران کیفرخواست این متهم را با عنوان «تشویق به خودکشی از طریق ارائه راهکارها و آموزش اینترنتی و دخالت در امور پزشکی» صادر کرده است. موضوعی که گویا این روزها در فضای مجازی باب شده و مشتریان خودش را نیز دارد.

غلامرضا خوش‌فر، جامعه‌شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه گلستان می‌گوید: اگر بخواهیم از زاویه علم جامعه‌شناسی و بُعد اجتماعی به خودکشی نگاه کنیم، در حال حاضر آسیب‌های اجتماعی و اقتصادی در جامعه افزایش پیدا کرده، همبستگی و انسجام اجتماعی کمتر شده و همین باعث شده جامعه در حالت نابسامانی قرار گرفته و شرایطی به‌وجود آید که پیروی از هنجارها کمتر اتفاق بیفتد. در واقع در چنین شرایطی، ناهنجاری‌ها به‌قدری زیاد شده است که مردم هنجاری برای پیروی کردن نمی‌بینند. البته نه اینکه نبینند، هنجارها وجود دارند، اما چون جامعه حالت آسیبی پیدا کرده، رفتارهای انحرافی مانند خودکشی زیاد شده است.

البته به اعتقاد او این موضوع فقط مختص جامعه ایران نیست. در طول تاریخ، نابسامانی‌ها در جوامع افزایش آمار خودکشی را در پی داشته است، مثلاً در بحران اقتصادی ۱۹۲۹ آمریکا هم افزایش میزان خودکشی را در اسناد می‌توان دید. در این میان، در چنین شرایطی مردم ابزاری را برای خودکشی انتخاب می‌کنند که می‌دانند قطعاً آنها را به کام مرگ خواهد کشاند.

سیانور بهترین گزینه

سیانور از قدیم‌الایام جزو ابزاری برای خودکشی به حساب می‌آمد. نام این ماده کشنده حتی در تاریخ سیاسی ما هم وجود دارد. بسیاری از اعضای گروه مجاهدین خلق همراه خود سیانور حمل می‌کردند که در صورت به دام افتادند در کمترین زمان ممکن خود را از بین ببرند و هیچ راه برگشتی برای آنها وجود نداشته باشد و اطلاعاتی از آنها درز نکند. البته در گذشته پیدا کردن سیانور حتماً مشکلاتی داشته است. افراد برای خرید آن در همین تهران مجبور بودند به ناصر خسرو بروند و آن را از دلالان با قیمت بالا بخرند، تازه امکان آن وجود داشت که ناخالصی داشته باشد. اما حالا گویا فضای مجازی این کار را راحت‌تر کرده است. چرا که هم راهی برای کسب درآمد برای افراد سودجوست و هم مسیری آسان برای آنهایی که برای مردن عجله دارند.

خوش‌فر می‌گوید: محدودیت‌های اجتماعی و به‌ویژه اقتصادی باعث شده افراد فکر خودکشی را در ذهن بپرورانند و زودتر به این نتیجه برسند که خود را از بین ببرند و همین باعث می‌شود به دنبال ابزاری باشند که بدون معطلی و فوت وقت و بدون اینکه دچار زجر شوند و هزینه‌ای به آنها تحمیل کند، به هدفشان که همانا مردن است برساند. سیانور تمام این ویژگی‌ها را دارد. او ادامه می‌دهد که اگر شما با فردی که افکار خودکشی دارد مصاحبه کنید، مطمئناً می‌گوید ابزاری را انتخاب می‌کند که ویژگی‌های سیانور را داشته باشد.

مردان از ابزار خشن‌تر استفاده می‌کنند

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه در جامعه ما امروز آمار اقدام به خودکشی بیش از خودکشی است، می‌افزاید: تفکیکی که بین جنسیت و اقدام به خودکشی شده، نشان می‌دهد زنان بیشتر از مردان اقدام به خودکشی می‌کنند، اما موارد اقدام به خودکشی در آقایان بیشتر منجر به مرگ می‌شود، چراکه مردان از ابزار خشن‌تری استفاده می‌کنند یا دسترسی راحت‌تری به ابزارهای سریع دارند. در حالی که خانم‌ها ممکن است از قرص استفاده کنند که با یک شستشوی معده رفع می‌شود.

سؤالی که وجود دارد این است چرا سیانور که در داروخانه و مراجع رسمی قابل دسترس نیست در فضای مجازی به‌راحتی در دسترس است؟ خوش‌فر در جواب این سوال می‌گوید: من به‌تازگی شنیدم آسان‌ترین راه دسترسی به مواد مخدر از طریق فضای مجازی است. در واقع، در حال حاضر، دسترسی به خلاف و ناهنجاری‌ها و استفاده منفی از فضای مجازی بسیار راحت است و دیگر نیاز نیست افراد دنبال مثلاً مواد مخدر، مشروبات الکلی، خدمات جنسی بروند، بلکه از طریق یک آدرس و یک سفارش همه اینها برای آنها فرستاده می‌شود و حالا هم سیانور و ابزار خودکشی به آن اضافه شده است. در واقع افراد همان‌طور که از سایت‌های قانونی به‌صورت تضمینی محصول خریداری می‌کنند و حتی اگر باب میلشان نبود آن را پس می‌فرستند، می‌توانند چنین خدماتی را با کمک فضایی راحت، قابل دسترس و بدون نظارت دریافت کنند.

ابزار خودکشی خود پیام است

البته خوش‌فر معتقد است که ممکن است فردی که قصد خودکشی دارد با انتخاب ابزار خودکشی خاص پیامی را به اطرافیانش برساند. او می‌گوید: ویلبر شرام می‌گوید وسیله همان پیام است. این جمله خیلی کلیدی و جالب است. امروز انواع و اقسام شبکه‌های ارتباطی تا پیام‌رسان علاوه بر اینکه یک وسیله ارتباطی به حساب می‌آیند، حامل یک پیام هستند و نشان می‌دهند که ما متعلق به چه جامعه و زمانی هستیم. نوع وسیله خودکشی که یکی از عناصر اصلی خودکشی است خود می‌تواند حامل یک پیام باشد. افراد در روستا قرص برنج را انتخاب می‌کنند. همه می‌دانند که قرص برنج بلااستثنا منجر به مرگ می‌شود، همین نشان می‌دهد این فرد به دنبال نمایش نیست و واقعاً می‌خواهد خود را بکشد. کسانی هم که به اوج ناامیدی در زندگی خود رسیده‌اند، این پیام را ارسال می‌کنند که دیگر دلیلی برای زنده ماندن ندارند. اما مثلاً یک جوان شهری امروزی برای اینکه به برخی اهداف خود نرسیده با خوردن چند قرص که در خانه هم موجود است اقدام به خودکشی می‌کند و با یک شستشوی معده به زندگی بازمی‌گردد. این جوان به دنبال این است که توجه‌ها را به سمت خود جلب کند. در واقع این یک نوع نوآوری انحرافی است و در واقع افراد با اقدام به خودکشی و انتخاب ابزار ابتدایی که منجر به فوت نمی‌شود، می‌خواهند به خانواده‌ها، مدرسه، نهادها و جامعه بفهمانند که ساختار موجود، اجازه رسیدن آنها به اهدافشان را نمی‌دهد.

به اعتقاد این جامعه‌شناس، این پیام‌ها جدی است و باید از سوی مسئولان جدی گرفته شود وگرنه در درازمدت آمار آن غیرقابل کنترل خواهد بود و شاخص‌های اجتماعی جامعه را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.

دسته‌ها
اخبار حوادث

دستگیری زن و شوهر زورگیر با ۲۵ فقره سرقت

وی عنوان کرد: شاکی که مردی جوان ۳۵ ساله بود، در اظهارات خود به کارآگاهان، گفت: در ساعت ۱۷:۳۰ دقیقه سوم اردیبهشت ماه امسال در محدوده بزرگراه ستاری با خودروی سواری ام در حال حرکت بودم که یک خانم جوانی را به عنوان مسافر به مقصد یوسف آباد سوار کردم.

شاکی در ادامه اظهارات خود گفت: در بین راه سر صحبت باز شد تا اینکه زن جوان پیشنهاد دوستی به داد و من هم پذیرفتم. در همین هنگام، ناگهان راننده یک دستگاه خودروی سواری که یک نفر هم سرنشین داشت، جلوی خودروی مرا بستند و با سلاح سرد مرا تهدید و با سر و صدا راننده خودرو می‌گفت: تو با همسر من چیکار داری و…. با جوسازی که ایجاد کرده بودند کلیه اموالم را سرقت کردند.

این مقام انتظامی با اشاره به اینکه در هنگام تحقیقات مقدماتی پرونده‌های مشابه دیگری به این پایگاه ارجاع شد، در خصوص شناسایی متهمان، عنوان کرد: با بررسی صحنه‌های سرقت و پایش‌های اطلاعاتی کارآگاهان موفق شدند مخفیگاه زوج زورگیر را در جنوب تهران شناسایی کنند.

وی با بیان اینکه تیمی از کارآگاهان پایگاه سوم برای دستگیری متهمان با هماهنگی مقام قضائی به مخفیگاه متهمان اعزام شدند، ادامه داد: کارآگاهان مدتی مخفیگاه زوج زورگیر را تحت مراقبت قرار دادند تا اینکه موفق شدند در پنجم تیر ماه امسال، هر ۲ متهم را در مخفیگاهشان دستگیر و برای ادامه تحقیقات پلیسی به پایگاه سوم منتقل کنند.

سرهنگ چهری با بیان اینکه این زن و شوهر به ۲۵ فقره سرقت با همکاری هم دستشان اعتراف کردند، اظهار داشت: متهم اصلی پرونده در تحقیقات پلیسی اعتراف کرد: بیشتر سوژه‌های سرقت را از بین رانندگان (مردان) جوان انتخاب می‌کردیم و یا اینکه به عنوان مسافر کش اقدام به مسافر کشی می‌کردیم. همسرم بر روی صندلی جلو و همدستم نیز روی صندلی عقب می‌نشست و به محض سوار شدن مسافر اقدام به زورگیری می‌کردیم.

رئیس پایگاه سوم پلیس آگاهی پایتخت، افزود: تحقیقات برای دستگیری متهم سوم پرونده ادامه دارد.

دسته‌ها
اخبار حوادث

گردن مرد مهربان تهرانی را بریدند !

در جلسه رسیدگی به این پرونده که دیروز در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی قربانزاده و با حضور یک مستشار برگزار شد ، شاکی که مرد ۴۱ ساله ای به نام حبیب بود در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: من سه سال قبل در تله سه مرد افغان گرفتار شدم. آنها به قصد کشت مرا زدند اما معجزه‌آسا زنده ماندم . در این سه سال زندگی ام تغییر کرده و مخارج زیادی داشته ام .حالا با توجه به این که دزدان شناسایی نشده‌اند تقاضا دارم تا دیه از صندوق بیت المال به من پرداخت شود.

وی که در جریان سرقت خودرواش تارهای صوتی اش به شدت آسیب دیده و نمی توانست به خوبی صحبت کند در تشریح جزئیات ماجرا به قضات دادگاه گفت: من نظامی بودم و عصرها با پرایدم مسافرکشی می کردم. اوایل تابستان سال ۹۷ بود که در آریاشهر منتظر مسافر بودم تا اینکه سه مرد افغان سوار شدند و از من خواستند تا در بست آنها را به حوالی میدان آذری برسانم. دو نفر از آنها که ناراحت بودند و گریه می کردند با من درد و دل کردند . آنها گفتند برادرشان در شهرک صنعتی در حوالی تهران در یک چاپخانه کار می کرده که بیمار شده و نیاز به کمک دارد. آنها می‌گفتند پولی برای رساندن برادرشان به بیمارستان ندارند .من که دلم برای آنها سوخته بود به آنها قول دادم تا کمکشان کنم و برادرشان را به بیمارستان برسانم .

این مرد ادامه داد : من به سمت شهرک صنعتی رفتم اما آنجا مردان افغان دست و پایم را بستند .همان موقع چند مرد افغان دیگر که با ماشین ما را تعقیب می‌کردند به آنجا رسیدند. آنها مرا شکنجه کردند و به شدت کتک زدند تا ماشینم را بدزدند. اما وقتی از جیبم کارت نظامی مرا پیدا کردند تصمیم به قتل من گرفتند. یکی از آنها گلویم را برید و مرا روی زمین انداخت. دیگر امیدی به زنده ماندن نداشتم. آنها رفتند و من بیهوش شدم تا اینکه نزدیک اذان صبح بود که به هوش آمدم و نوری را از یک اتاقک نگهبانی دیدم. من نزدیک ۱۷۰۰ متر به صورت سینه‌ خیز خودم را روی زمین کشیدم تا به نزدیکی اتاقک نگهبانی رسیدم. آن‌جا سگی شروع به سر و صدا کردن کرد و مرد نگهبان بیدار شد و اورژانس را خبر کرد. من معجزه‌آسا زنده ماندم اما تارهای صوتی ام پاره شد و همه عصب های گلو و سر و صورتم از کار افتاد.حالا حتی اگر چندین سیلی به صورتم بزنند متوجه نمی شوم و نمی توانم به خوبی صحبت کنم .

وی گفت: آن زمان همسرم دوقلو باردار بود، ما صاحب یک پسر ۱۶ ساله هم بودیم .بعد از این ماجرا دوقلوهایم به دنیا آمدند اما قلب یکی از آنها سوراخ است و هزینه‌های زیادی برای درمان می خواهد .من خودم در این مدت دو سال بارها تحت عمل جراحی قرار گرفتم. داروهایم گران است و نمی توان آنها را تهیه کنم.

وی درباره نحوه پیداشدن ماشینش نیز توضیح داد: یک روز بعد از آن ماجرا ماشینم در حوالی اتوبان همت پیدا شد و پلیس فهمید دزدان خشن اعضای یک باند قاچاق بودند که چندین کیلو مواد مخدر با ماشینم جابجا کرده‌ بودند. اما پلیس در این مدت هیچ ردی از آن‌ها به دست نیاورده و مشخص نیست که آنها به کجا گریخته اند.

من قبل از این ماجرا مربی تیم ملی کشتی نوجوانان بودم و قاری قرآن بودم اما از وقتی تارهای صوتی گلویم هم پاره شده دیگر قادر به صحبت کردن نیستم. به همین خاطر هر دو شغلم را از دست داده ام. همین امروز تیم ملی کشتی نوجوانان برای شرکت در مسابقات به قزاقستان رفت اما چون من توان اداره تیم را نداشتم دعوت نشدم. در این دو سال چند بار در بیمارستان روانی بستری شده‌ام و داروهای اعصاب و روان مصرف می کنم. خانواده ام به سختی زندگی شان را می گذرانند و این ماجرا تأثیر بدی در زندگی ما گذاشته است .من و خانواده ام شرایطی بدی داریم و حالا با توجه به اینکه متهمان ردیابی نشده‌اند تقاضا دارم تا دیه از صندوق بیت المال به من پرداخت شود.

دسته‌ها
اخبار حوادث

حامد که در کودکی بی آبرو شده بود شکیلا ۵ ساله را بی عفت کرد

مردی ۲۳ ساله در دهلی به جرم تجاوز به دختری ۵ ساله دستگیر و زندانی شد.

بر اساس گزارش پلیس، متهم حامد ۲۳ ساله به دلیل این که در کودکی قربانی هوس های کثیف شوهرعمه اش شده بود تصمیم به انتقام گرفت و اولین قربانی اش را شکیلا ۵ ساله که همسایه اش نیز بود قرار داد.

شکیلا که به مدت ۵ ساعت تحت تجاوز قرار گرفته بود در حالی که بیهوش بود توسط حامد در کنار درب ورودی خانه اش رها شد . خانواده وی که متوجه جسم او در کنار خانه شدند فورا با پلیس و آمبولانس تماس گرفته و درخواست کمک کردند.

پس از امدادرسانی سریع و درمان شکیلا از مرگ بر اثر خونریزی نجات یافت .

پلیس پس از گزارش پزشکان توانست متهم را در پشت بام خانه اش در حالی که قصد فرار داشت شناسایی و دستگیر کند.

دسته‌ها
اخبار حوادث

دوئل شیطانی به خاطر یک دختر کرجی

دوئل شیطانی به خاطر یک دختر کرجی+ فیلم گفتگو و عکس

عقربه‌ها ساعت ۲ و ۱۰ دقیقه بامداد دوشنبه ۱۳ خرداد ماه سال جاری را نشان می‌داد که ماموران پلیس استان البرز در جریان درگیری مرگبار چند جوان در خیابان چالوس، کوچه پهلوانی قرار گرفتند و خیلی زود تیمی از ماموران برای تحقیقات در محل درگیری حاضر شدند.

ماموران با حضور در محل پی‌بردند پسر جوان که از ناحیه سر هدف ضربات چاقو قرار گرفته به بیمارستان منتقل شده است که تیم پلیسی به بیمارستان مراجعه کرده و مشخص شد این جوان در بخش مراقبت‌‌های ویژه تحت نظر قرار دارد و در ادامه مرد جوان که همراه جوان زخمی در بیمارستان بود هدف تحقیق قرار گرفت.

مرد جوان که از ناحیه کمر هدف ضربات چاقو قرار گرفته بود عنوان کرد که ۲ مرد و یک زن برای فروش گوشی موبایلشان به خانه‌مان آمدند که ناگهان ۲ جوان به سمت ما حمله کرده و پس از درگیری و زخمی کردن من و دوستم اقدام به سرقت گوشی موبایل کرده و پا به فرار گذاشتند.

درگیری مرگبار

تجسس‌های پلیسی ادامه داشت تا اینکه از مسئولان بیمارستان اعلام کردند پسر جوان که در حالت کما بوده به کام مرگ فرو رفته است.

همین کافی بود تا تیمی از ماموران مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی استان البرز برای تجسس‌های فنی وارد عمل شدند و در گام نخست دوست قربانی جنایت هدف تحقیق قرار دادند.

پسر جوان در این مرحله ادعا کرد که ساعت ۱:۳۰ دقیقه بامداد بود که در خانه به صدا در آمد که در را باز کردیم که ناگهان ۲ مرد و یک زن در حالیکه نقاب زده بودند وارد ساختمان شده و قصد زورگیری از دوستم را داشتند که با آنها درگیر شدیم و آنها پس از کتک کاری و زخمی کردن ما اقدام به سرقت گوشی موبایل دوستم کرده و پا به فرار گداشتند.

ماوران با توجه به تناقض‌گویی‌های مرد جوان با دستور مقام قضایی و پس از درمان دستگیر شد و در ادامه ماموران ردیابی‌های اطلاعاتی و فنی را برای دستگیری ۲ مرد و زن جوان که در صحنه درگیری حضور داشتند وارد عمل شدند که با بررسی دوربین‌های مداربسته نزدیکی محل جنایت خیلی زود ۲ مرد جوان که از متهمان سابقه‌دار بودند شناسایی شدند.

بدین ترتیب ماموران با ردزنی مخفیگاه ۲ متهم سابقه‌دار در ۲ عملیات همزمان در روز چهارشنبه ۵ تیرماه شهاب و رضا دستگیر شدند.

شهاب پس از دستگیری ادعای عجیبی را پیش روی ماموران قرار داد و گفت: از چند ماه قبل با مرد جوانی به نام محمد آشنا شدم و قرار شد گوشی موبایل دختر مورد علاقه‌ام را به بفروشم که چند روز قبل همراه دختر مورد علاقه‌ام به جلوی در خانه محمد و دوستش رفتیم که پس از بررسی گوشی موبایل ادعا کردند گوشی را نمی‌خواهند.

وی افزود: وقتی به خانه بازگشتیم محمد با من تماس گرفت و گفت که یک دختر همچون دختر مورد علاقه‌ام برای رابطه شوم به او معرفی کنم که بخاطر این حرف از او عصبانی شده و ماجرا را به دوستم مطرح کردم و همگی به خانه محمد و دوستش رفتیم و در آنجا بین ما درگیری رخ داد تا اینکه آنها برای ما تیزی کشیدند و ما هم چاقو به دست شدیم اما باور کنید ما قصد کشتن نداشتیم و تا وقتی که دستگیر نشده بودیم نمی دانستیم مرد جوان به قتل رسیده است.

گفتگو با قاتل عاشق پیشه

شهاب ۲۷ ساله که به قول خودش بیماری اعصاب و روان دارد و همه این اتفاقات بخاطر عشق و غیرتی شدنش رخ داده در آرامش کامل از جزئیات قتل مرد جوان حرف می‌زند و تاکید می‌کند نمی‌داند ضربه مرگبار را چه کسی زده است.

ازدواج کردی؟

نه، ولی عاشق یک دختر جوان هستم که زندگی ام را به پایش ریختم اما او مرا تنها گذاشت و رفت.

چند سال است که نرگس را می‌شناسی؟

نزدیک به ۲ سال است که با هم آشنا شدیم و من عاشقانه او را دوست دارم تا اینکه ۲۰ روز هم بی خبر شدیم.

ازدواج کرد؟

خبر نداشتم ولی بعد از این اتفاقات شنیدم که نرگس در این مدت ازدواج کرده است، شنیدم که آن ۲۰ روزی که با هم قهر بودیم با یک مرد که ۲۰ سال از خودش بزرگتر است ازدواج کرده است اما من بی اطلاع بودم.

قصد ازدواج داشتی؟

بله، بارها نرگس را از پدرش خواستگاری کردم اما پدرش نمی‌پذیرفت و اما من عاشق نرگس بودم و هر چیزی می‌خواست برایش فراهم می‌کردم. باور کنید وقتی نرگس را می‌دیدم به آرامش می‌رسیدم و از دیدنش لذت می‌بردم و از خدا هیچ چیزی نمی‌خواستم.

سابقه داری؟

بله، بخاطر مواد، درگیری، سرقت دستگیر شدم و زندان رفتم.

اعتیاد؟

به هروئین و شیشه اعتیاد دارم.

جای پدر نرگس بودی حاضر بودی دختر را به فردی مثل خودت بدهی؟

نه، ولی من عاشق بودم.

الان به چه جرمی دستگیر شدی؟

قتل.

چرا قتل؟

من قصد کشتن نداشتم.

چطور رخ داد؟

بعد از ۲۰ روز وقتی با نرگس آشتی کردم و به خانه‌ام آمد ادعا کرد که قصد دارد گوشی موبایلش را بفروشد به همین خاطر با محمد تماس گرفتم و قرار شد گوشی را به در خانه‌اش ببرم، وقتی با نرگس وارد خانه شدیم محمد و دوستش که مراد نام داشت داخل خانه بودند که گوشی را به آنها نشان دادم که ادعا کردند گوشی را نمی‌خواهند و از خانه خارج شدیم. وقتی به خانه بازگشتیم دیدم نرگس کمی آشفته است که علتش را جویا شدم و گفت که وقتی در حال نشان دادن گوشی موبایل بودم مراد نگاه‌های سنگینی به او کرده است.

همانجا تصمیم به قتل گرفتی؟

نه، کمی آشفته بودم تا اینکه موبایلم زنگ خورد و محمد با لحن بد خواست تا او را با یک دختر شبیه نرگس آشنا کنم که با هم رابطه داشته باشند، وقتی حرفهایش را شنیدم عصبانی شدم و از یک طرف نرگس مرا بیشتر تحریک می‌کرد تا اینکه تصمیم گرفتم محمد و مراد را ادب کنم به همین خاطر با رضا تماس گرفتم و وقتی او ماجرا را شنید به صبرانه به خانه آمد و همگی به خانه محمد رفتیم.

محمد می‌دانست چه تصمیم داری؟

نه، ابتدا من و نرگس وارد خانه شدیم و آنها فکر می‌کردند که نرگس را برای آنها بردم و رضا جلوی در مانده بود که پس از دقایقی نرگس در را برای رضا باز کرد. وقتی رضا وارد شد به سراغ محمد رفت و من هم به سراغ مراد رفتم و آنها را به باد کتک گرفتیم تا اینکه دیدم محمد یک کاتر دستش گرفته و به سمت گردن رضا پرت می‌کند که در این صحنه مراد را گرفتم که فرار نکند و با یک دست به کمک رضا رفتم که ناگهان محمد پا به فرار گذاشت.

محمد به قتل رسید؟

نه، محمد را تعقیب کردم و در راه‌پله برای اینکه از خانه خارج نشود و شلوغ نکند یک ضربه چاقو به پهلویش زدم و در ادامه رضا، مراد و نرگس به حیاط خانه آمدند که مراد یقه مرا گرفت و محمد توانست از خانه خارج شود و با درخواست کمک کمک مردم را صدا می‌زد که پا به فرار گذاشتیم.

ضربه مرگبار را چه کسی زد؟

من در صحنه درگیری با مراد چاقو نداشتم و رضا خودش گفت که با چاقو چند ضربه به سر مراد زده به حدی که چاقو یکبار داخل سرش گیر می‌کند وآن را بیرون می‌کشد.

فکر می‌کردی مراد کشته شود؟

من فقط شنیدم مراد به کما رفته ولی فکر نمی‌کردم فوت کند و این در حالی بود که یک هفته بعد خواب دیدم که مراد فوت کرده است اما من و رضا از مرگ مراد خبر نداشتیم.

نرگس کجا رفت؟

فردای آن روز نرگس دستش را روی قرآن گذاشت و گفت اگر هم مراد کشته شده باشد مرا تنها نمی‌گذارد و تا آخر عمر کنارم است اما فردای آن روز از بچه محل ها شنیدم که نرگس شوهر دارد، شوکه شدم و رفتم شارژ تلفن بخرم که با شوهرش تماس بگیرم اما وقتی به خانه بازگشتم دیدم نرگس فرار کرده و دیگر هیچ خبری از او ندارم.

چه حسی داری؟

من قصد کشتن نداشتم و نمی دانیم مراد با ضربه چاقوی چه کسی کشته شده است اما در کل بخاطر عشقم و خیانتی که به من شد شکست خوردم و همه زندگی‌ام را از دست دادم.

تا حالا به خودکشی فکر کردی؟

بله، چند بار دست به خودکشی زدم اما زنده ماندم و آخرین بار وقتی شنیدم مراد در کما است یک قرص برنج همراه خودم گذاشتم و تصمیم داشتم اگر فوت کرد و پلیس به سراغم آمد دست به خودکشی بزنم اما نشد و نتوانستم خودکشی کنم.

آزاد شوی دوباره به سراغ نرگس می‌روی؟

نه، یکبار عشق را تجربه کردم و نتیجه‌اش این زندگی شد و دیگر کاری به او ندارم.

چطور وارد دنیای تبهکاری و اعتیاد شدی؟

نمی‌دانم، بیماری روحی و روانی دارم.

چرا نرگس مانع درگیری‌تان نشد؟

نرگس وقتی می‌دید من دست بزن دارم و می‌توانم حق خودم را بگیرم لذت می‌برد.

اگر چاقو همراهت نبود این صحنه مرگبار رقم می‌خورد؟

نه.

اگر آزاد شوی و رضا به عنوان قاتل اعدام شود چه حسی داری؟

تا آخر عمر نوکری خانوادشو می کنم.

حرف آخر؟

هیچ وقت چاقو همراهتان نباشد، حتی اگر کسی زور گفت ‌سرتان را پایین بیندازید چون یک دقیقه بودن در زندان و پلیس آگاهی ارزش هیچ چیزی را ندارد.

گفتگو با دوست غیرتی

رضا ۳۸ ساله که یک سال است ازدواج کرده بخاطر رفاقت و غیرتش همراه دوستش به خانه ۲ مرد جوان رفت تا کتک کاری به راه بیندازند اما صحنه مرگباری رقم زد و حالا پس از دستگیری عنوان می‌کند من قصد قتل نداشتم.

سابقه داری؟

بله، بخاطر سرقت، درگیری و مواد مخدر به زندان رفتم.

الان به چه جرمی دستگیر شدی؟

قتل.

روز حادثه چه شد؟

شهاب برای من تعریف کرد که یک نفر به دختر مورد علاقه‌اش نظر داشته به همین خاطر با هم به خانه آنها رفتیم و با هم درگیر شدیم.

چاقو زدی؟

بله، ۲ ضربه چاقو به سر مقتول زدم که چاقو تو سرش گیر کرد و به زور بیرون کشیدم.

فکر می کردی مراد کشته شود؟

نه، چون ما قصد کشتن نداشتیم.

چه زمان متوجه قتل شدی؟

وقتی دستگیر شدم داخل خودروی پلیس شنیدم که مراد کشته شده است.

اعتیاد داری؟

بله.

همیشه چاقو همراه داری؟

بله، چون جاهایی که ما می رویم برای مصرف مواد مخدر، افراد خلاف هستند و شاید پول یا گوشی موبایلمان را سرقت کنند به همین خاطر همیشه چاقو همراه دارم.

اگر چاقو همراهت نبود چه می شد؟

هیچی، الان در برابر اتهام قتل قرار نمی‌گرفتیم.

عذاب وجدان داری؟

بله.

به اعدام فکر می کنی؟

نه، چون به خدا ایمان دارم که آدم بیگناه سرش بالای دار نمی رود.

حرف آخر؟

آخر خلاف و چاقو کشی و مواد مخدر زندان و بدبختی است، خواهش می کنم هیچ وقت چاقو همراه خودتان نداشته باشید چون هر قدر هم حرفه ای باشید یک جا پایتان گیر می افتد.

دسته‌ها
اخبار جامعه

راز پلید مرد بنگاه دار تهرانی فاش شد

در این جنایت قاتل نیز دچار سوختگی شد و به کام مرگ فرو رفت. اواخر پاییز سال ۹۷ در پی آتش‌سوزی مرموزی در یک بنگاه املاک در شرق تهران تیمی از ماموران کلانتری ۱۲۱ سلیمانیه وارد عمل شدند.

تجسس ها نشان ‌داد مردی به نام بهروز با ریختن یک گالن ۴ لیتری بنزین در داخل بنگاه املاک حمید آنجا را به آتش کشیده است و در این میان بهروز و حمید هردو دچار سوختگی شدید شده و به بیمارستان انتقال یافته اند.

بهنام در حالی که بشدت سوخته بود روی تخت بیمارستان به ماموران پلیس گفت : حمید به زن من به نام پروانه نظر داشت .من قبلا حمید را تهدید به مرگ کرده و از او خواسته بودم تا دست از سر زندگی زنم بردارد اما گوشش بدهکار نبود. به همین خاطر آن روز یک گالن چهار لیتری بنزین برداشتم و مقابل بنگاه حمید رفتم. من می خواستم حمید را بترسانم. به همین خاطر بنزین را در بنگاه پاشیدم اما قبل از اینکه کبریت بزنم بنزین به خاطر روشن بودن بخاری گازی شعله ور شد و من و حمید هر دو گرفتار شدیم.

با این ادعاها پلیس به بازجویی از همسر وی پرداخت و از پروانه شنید هیچ ارتباطی با حمید نداشته است .

این زن ادامه داد: حمید قبلا به من پیشنهاد داده بود تا با او رابطه دوستانه برقرار کنم .اما من پیشنهاد او را رد کرده بودم و هیچ رابطه ای با او نداشتم.

حمید نیز که بشدت دچار سوختگی بود و به سختی حرف می زد به ماموران گفت: بهروز گمان می کرد من با زنش در ارتباط هستم اما او دچار توهم شده بود. من هیچ رابطه ای با همسر او نداشتم.

در حالی که هنوز تحقیقات تکمیل نشده بود، بهروز و حمید یک هفته بعد از آتش سوزی به خاطر شدت سوختگی روی تخت بیمارستان تسلیم مرگ شدند.

پس از مرگ هر دو مرد ،خانواده مرد آتش افروز اصرار کردند عروس شان از یکسال پیش با حمید که صاحب بنگاهی در محل بود رابطه داشت که بهروز به این رابطه پی برده بود حتی او گوشی موبایل پروانه را که دست حمید بود از او گرفت و به رابطه پنهانی آنها مطمئن شد. به همین خاطر هم برای انتقام گیری به بنگاه حمید رفت و قصد داشت حمید را بترساند ولی نمی خواسته او را به قتل برساند.

آخرین پلان

با مرگ حمید و بهروز و در حالی که پرونده مختومه شده بود،دیروز اولیای دم حمید در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران حاضر شدند و درخواست کردند تا دیه از صندوق بیت المال به آنها پرداخت شود.

پدر حمید به قضات دادگاه گفت: پسرم بی گناه بود و قربانی بدبینی بهروز شد. حالا که بهروز هم زنده نیست، تقاضا داریم تا دیه پسرمان از صندوق بیت المال به ما پرداخت شود.

دسته‌ها
اخبار جامعه

دردسر خونین آمر به معروف در دزفول

حسن دزفولی روز شنبه در نشست خبری در محل این ستاد با موضوع هفته عفاف و حجاب افزود: برخورد با ناهنجاری های علنی و مظاهر علنی حجاب در سواحل دز و برخی تفرجگاه ها در دستور کار این ستاد است و با افرادی که اقدام به آوردن اقلامی چون مشروبات الکلی، آلات قمار، مصرف دخانیات و سلاح سرد و گرم می کنند، برخورد می شود.

وی با اشاره به آغاز طرح طلایه داران معروف از فروردین ماه امسال با هماهنگی شهرداری و دستگاه قضایی گفت: تذکرات لسانی به مظاهر علنی فساد داده می شود و ضابطان قضایی امربه معروف و نهی از منکر نیز با جرایم مشهود در حاشیه دز برخورد می کنند.

مسئول ستاد امر به معروف و نهی از منکر دزفول افزود: متهمانی که اقدام به آوردن اقلام ممنوعه در پارک ها و سواحل دز می کنند، دستگیر و روانه زندان می شوند.

وی گفت: پنج نفر در پارک دولت دزفول اقدام به مصرف مشروبات الکلی، حمل سلاح سرد و ایجاد مزاحمت برای دیگران کرده بودند که توسط یک گروه ۱۰ نفره از آمرین به معروف دستگیر شدند.

وی افزود: یکی از این افراد با ضربات سنگین به سر و صورت آمر به معروف، او را بی هوش کرد که برای درمان به بیمارستان منتقل شد.

مسئول ستاد امر به معروف و نهی از منکر دزفول با بیان اینکه این پنج نفر دستگیر و روانه زندان شدند، اظهار داشت: ۹۰ درصد هنجارشکنان در بوستان های ساحلی دز غیربومی هستند.

وی شورای اسلامی شهر را متولی پیوست فرهنگی در حاشیه رودخانه دز دانست و افزود: شورای شهر باید پیوست فرهنگی هر طرحی که در بوستان های ساحلی اجرا می شود را ارائه دهد تا شاهد هنجارشکنی های این چنینی نباشیم.

برخورد با هنجارشکنان در هایپرمارکت ها

دزفولی ضمن تقدیر از تعامل خوب دستگاه قضایی، شورای شهر و شهرداری با ستاد امر به معروف و نهی از منکر دزفول گفت: کارگروهی متشکل از جهاد کشاورزی، میراث فرهنگی، فرمانداری و دستگاه قضایی برای مبارزه با هنجارشکنی ها در برخی ویلاباغ ها تشکیل شده است که با اجرای وظایف محوله در این کارگروه اجازه سوء استفاده برخی افراد در اماکن عمومی و تفریحی داده نمی شود.

وی افزود: ناهنجاری هایی در برخی صنوف دزفول مشاهده شده و برخی فروشندگان با ظاهری نامتعارف در محل کار خود حاضر می شوند که این امر در هایپرمارکت ها نیز رواج یافته و مشکلاتی ایجاد کرده است.

مسئول ستاد امر به معروف و نهی از منکر دزفول گفت: ۳۵ واحد صنفی متخلف در دزفول که شئونات اسلامی را رعایت نکرده بودند در راستای جلوگیری از هنجارشکنی در ماه مبارک رمضان پلمب شدند.

وی افزود: پرونده قضایی نیز در این خصوص برای یکی از هایپرمارکت های دزفول تشکیل شده که در دست پیگیری قضایی است.

دزفولی بیان کرد: هایپر مارکت ها باید کارکنان خود را برای رعایت شئونات اسلامی و اخلاقی ملزم کنند که در این خصوص باید پیگیری و نظارت شبانه روزی صورت گیرد.

۶۰ ویژه برنامه در هفته عفاف و حجاب در دزفول برگزار می شود

مسئول ستاد امربه معروف و نهی از منکر شهرستان دزفول گفت: قانون عفاف و حجاب از سال ۸۴ در شورای عالی انقلاب و شورای فرهنگ عمومی تصویب شد که طبق آن ۲۴ اداره و سازمان متولیان این ستاد هستند.

وی با بیان اینکه ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان دزفول و ستاد امر به معروف سپاه مکمل یکدیگر هستند، افزود: هفته عفاف و حجاب از امروز آغاز و ۶۰ ویژه برنامه برای آن تدارک دیده شده است.

دزفولی اظهار داشت: برگزاری جشن میلاد حضرت معصومه (س) و گرامیداشت الگوی عفاف و حجاب، تجلیل از دختران نمونه، برگزاری مسابقات ورزشی ویژه کودکان و نوجوانان با رویکرد عفاف و حجاب و مسابقه نامه ای به عصمت شهیده شاخص سال ۹۸ از ویژه برنامه های این هفته می باشند.

وی برگزاری محفل انس با قرآن، نقاشی با موضوع حجاب ویژه کودکان، برگزاری کارگاه مهارت های زندگی ویژه دختران بالای ۱۶ سال، کارگاه تحکیم خانواده، برگزاری غرفه عفاف و حجاب و برگزاری کلاس های مشاوره ویژه دختران را از دیگر برنامه های این هفته برشمرد و گفت: دیدار با خانواده شهدا، برگزاری نشست های روشنگری و بصیرت افزایی با موضوع ازدواج آسان و سبک زندگی اسلامی، اجتماع بزرگ بانوان با عنوان میراث ایرانی، گرایش جهانی در جهت تحکیم خانواده در آستان سبزقبا و ویژه برنامه های اصناف و بازاریان از دیگر برنامه های هفته عفاف و حجاب در دزفول می باشند.

مسئول ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان دزفول اظهار داشت: ۲۱۲ برنامه فرهنگی، اقتصادی و قرآنی در ماه مبارک رمضان توسط این ستاد در دزفول برگزار شد.

دسته‌ها
اخبار جامعه

کلاهبرداری ۴۰۰ میلیونی مرد زن نما

سرهنگ احسان آنقی، رئیس پلیس فتای استان مرکزی با اعلام این خبر گفت: «پرونده این مرد شیاد چندی پیش با شکایت مردی در اراک مورد بررسی قرار گرفت.

وی مدعی بود مدتی قبل با زن ثروتمندی در شبکه‌های اجتماعی آشنا شده و با او قرار ازدواج گذاشته بود.

در مدت آشنایی نیز این زن با جلب اعتماد، بیش از ۴۰۰ میلیون تومان از وی گرفته اما هر بار به بهانه‌ای از ملاقات حضوری طفره رفته و او نیز به موضوع مشکوک شده و به پلیس شکایت کرده بود.

به این ترتیب کارآگاهان پلیس فتا وارد عمل شده و با پیگیری حساب کاربری اعلام شده دریافتند متهم مرد جوانی است که با هویت زنانه اقدام به کلاهبرداری کرده است. به این ترتیب متهم دستگیر و با اعتراف به جرم، در اختیار مراجع قضایی قرار گرفت.»