دسته‌ها
اخبار حوادث

دوئل شیطانی به خاطر یک دختر کرجی

دوئل شیطانی به خاطر یک دختر کرجی+ فیلم گفتگو و عکس

عقربه‌ها ساعت ۲ و ۱۰ دقیقه بامداد دوشنبه ۱۳ خرداد ماه سال جاری را نشان می‌داد که ماموران پلیس استان البرز در جریان درگیری مرگبار چند جوان در خیابان چالوس، کوچه پهلوانی قرار گرفتند و خیلی زود تیمی از ماموران برای تحقیقات در محل درگیری حاضر شدند.

ماموران با حضور در محل پی‌بردند پسر جوان که از ناحیه سر هدف ضربات چاقو قرار گرفته به بیمارستان منتقل شده است که تیم پلیسی به بیمارستان مراجعه کرده و مشخص شد این جوان در بخش مراقبت‌‌های ویژه تحت نظر قرار دارد و در ادامه مرد جوان که همراه جوان زخمی در بیمارستان بود هدف تحقیق قرار گرفت.

مرد جوان که از ناحیه کمر هدف ضربات چاقو قرار گرفته بود عنوان کرد که ۲ مرد و یک زن برای فروش گوشی موبایلشان به خانه‌مان آمدند که ناگهان ۲ جوان به سمت ما حمله کرده و پس از درگیری و زخمی کردن من و دوستم اقدام به سرقت گوشی موبایل کرده و پا به فرار گذاشتند.

درگیری مرگبار

تجسس‌های پلیسی ادامه داشت تا اینکه از مسئولان بیمارستان اعلام کردند پسر جوان که در حالت کما بوده به کام مرگ فرو رفته است.

همین کافی بود تا تیمی از ماموران مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی استان البرز برای تجسس‌های فنی وارد عمل شدند و در گام نخست دوست قربانی جنایت هدف تحقیق قرار دادند.

پسر جوان در این مرحله ادعا کرد که ساعت ۱:۳۰ دقیقه بامداد بود که در خانه به صدا در آمد که در را باز کردیم که ناگهان ۲ مرد و یک زن در حالیکه نقاب زده بودند وارد ساختمان شده و قصد زورگیری از دوستم را داشتند که با آنها درگیر شدیم و آنها پس از کتک کاری و زخمی کردن ما اقدام به سرقت گوشی موبایل دوستم کرده و پا به فرار گداشتند.

ماوران با توجه به تناقض‌گویی‌های مرد جوان با دستور مقام قضایی و پس از درمان دستگیر شد و در ادامه ماموران ردیابی‌های اطلاعاتی و فنی را برای دستگیری ۲ مرد و زن جوان که در صحنه درگیری حضور داشتند وارد عمل شدند که با بررسی دوربین‌های مداربسته نزدیکی محل جنایت خیلی زود ۲ مرد جوان که از متهمان سابقه‌دار بودند شناسایی شدند.

بدین ترتیب ماموران با ردزنی مخفیگاه ۲ متهم سابقه‌دار در ۲ عملیات همزمان در روز چهارشنبه ۵ تیرماه شهاب و رضا دستگیر شدند.

شهاب پس از دستگیری ادعای عجیبی را پیش روی ماموران قرار داد و گفت: از چند ماه قبل با مرد جوانی به نام محمد آشنا شدم و قرار شد گوشی موبایل دختر مورد علاقه‌ام را به بفروشم که چند روز قبل همراه دختر مورد علاقه‌ام به جلوی در خانه محمد و دوستش رفتیم که پس از بررسی گوشی موبایل ادعا کردند گوشی را نمی‌خواهند.

وی افزود: وقتی به خانه بازگشتیم محمد با من تماس گرفت و گفت که یک دختر همچون دختر مورد علاقه‌ام برای رابطه شوم به او معرفی کنم که بخاطر این حرف از او عصبانی شده و ماجرا را به دوستم مطرح کردم و همگی به خانه محمد و دوستش رفتیم و در آنجا بین ما درگیری رخ داد تا اینکه آنها برای ما تیزی کشیدند و ما هم چاقو به دست شدیم اما باور کنید ما قصد کشتن نداشتیم و تا وقتی که دستگیر نشده بودیم نمی دانستیم مرد جوان به قتل رسیده است.

گفتگو با قاتل عاشق پیشه

شهاب ۲۷ ساله که به قول خودش بیماری اعصاب و روان دارد و همه این اتفاقات بخاطر عشق و غیرتی شدنش رخ داده در آرامش کامل از جزئیات قتل مرد جوان حرف می‌زند و تاکید می‌کند نمی‌داند ضربه مرگبار را چه کسی زده است.

ازدواج کردی؟

نه، ولی عاشق یک دختر جوان هستم که زندگی ام را به پایش ریختم اما او مرا تنها گذاشت و رفت.

چند سال است که نرگس را می‌شناسی؟

نزدیک به ۲ سال است که با هم آشنا شدیم و من عاشقانه او را دوست دارم تا اینکه ۲۰ روز هم بی خبر شدیم.

ازدواج کرد؟

خبر نداشتم ولی بعد از این اتفاقات شنیدم که نرگس در این مدت ازدواج کرده است، شنیدم که آن ۲۰ روزی که با هم قهر بودیم با یک مرد که ۲۰ سال از خودش بزرگتر است ازدواج کرده است اما من بی اطلاع بودم.

قصد ازدواج داشتی؟

بله، بارها نرگس را از پدرش خواستگاری کردم اما پدرش نمی‌پذیرفت و اما من عاشق نرگس بودم و هر چیزی می‌خواست برایش فراهم می‌کردم. باور کنید وقتی نرگس را می‌دیدم به آرامش می‌رسیدم و از دیدنش لذت می‌بردم و از خدا هیچ چیزی نمی‌خواستم.

سابقه داری؟

بله، بخاطر مواد، درگیری، سرقت دستگیر شدم و زندان رفتم.

اعتیاد؟

به هروئین و شیشه اعتیاد دارم.

جای پدر نرگس بودی حاضر بودی دختر را به فردی مثل خودت بدهی؟

نه، ولی من عاشق بودم.

الان به چه جرمی دستگیر شدی؟

قتل.

چرا قتل؟

من قصد کشتن نداشتم.

چطور رخ داد؟

بعد از ۲۰ روز وقتی با نرگس آشتی کردم و به خانه‌ام آمد ادعا کرد که قصد دارد گوشی موبایلش را بفروشد به همین خاطر با محمد تماس گرفتم و قرار شد گوشی را به در خانه‌اش ببرم، وقتی با نرگس وارد خانه شدیم محمد و دوستش که مراد نام داشت داخل خانه بودند که گوشی را به آنها نشان دادم که ادعا کردند گوشی را نمی‌خواهند و از خانه خارج شدیم. وقتی به خانه بازگشتیم دیدم نرگس کمی آشفته است که علتش را جویا شدم و گفت که وقتی در حال نشان دادن گوشی موبایل بودم مراد نگاه‌های سنگینی به او کرده است.

همانجا تصمیم به قتل گرفتی؟

نه، کمی آشفته بودم تا اینکه موبایلم زنگ خورد و محمد با لحن بد خواست تا او را با یک دختر شبیه نرگس آشنا کنم که با هم رابطه داشته باشند، وقتی حرفهایش را شنیدم عصبانی شدم و از یک طرف نرگس مرا بیشتر تحریک می‌کرد تا اینکه تصمیم گرفتم محمد و مراد را ادب کنم به همین خاطر با رضا تماس گرفتم و وقتی او ماجرا را شنید به صبرانه به خانه آمد و همگی به خانه محمد رفتیم.

محمد می‌دانست چه تصمیم داری؟

نه، ابتدا من و نرگس وارد خانه شدیم و آنها فکر می‌کردند که نرگس را برای آنها بردم و رضا جلوی در مانده بود که پس از دقایقی نرگس در را برای رضا باز کرد. وقتی رضا وارد شد به سراغ محمد رفت و من هم به سراغ مراد رفتم و آنها را به باد کتک گرفتیم تا اینکه دیدم محمد یک کاتر دستش گرفته و به سمت گردن رضا پرت می‌کند که در این صحنه مراد را گرفتم که فرار نکند و با یک دست به کمک رضا رفتم که ناگهان محمد پا به فرار گذاشت.

محمد به قتل رسید؟

نه، محمد را تعقیب کردم و در راه‌پله برای اینکه از خانه خارج نشود و شلوغ نکند یک ضربه چاقو به پهلویش زدم و در ادامه رضا، مراد و نرگس به حیاط خانه آمدند که مراد یقه مرا گرفت و محمد توانست از خانه خارج شود و با درخواست کمک کمک مردم را صدا می‌زد که پا به فرار گذاشتیم.

ضربه مرگبار را چه کسی زد؟

من در صحنه درگیری با مراد چاقو نداشتم و رضا خودش گفت که با چاقو چند ضربه به سر مراد زده به حدی که چاقو یکبار داخل سرش گیر می‌کند وآن را بیرون می‌کشد.

فکر می‌کردی مراد کشته شود؟

من فقط شنیدم مراد به کما رفته ولی فکر نمی‌کردم فوت کند و این در حالی بود که یک هفته بعد خواب دیدم که مراد فوت کرده است اما من و رضا از مرگ مراد خبر نداشتیم.

نرگس کجا رفت؟

فردای آن روز نرگس دستش را روی قرآن گذاشت و گفت اگر هم مراد کشته شده باشد مرا تنها نمی‌گذارد و تا آخر عمر کنارم است اما فردای آن روز از بچه محل ها شنیدم که نرگس شوهر دارد، شوکه شدم و رفتم شارژ تلفن بخرم که با شوهرش تماس بگیرم اما وقتی به خانه بازگشتم دیدم نرگس فرار کرده و دیگر هیچ خبری از او ندارم.

چه حسی داری؟

من قصد کشتن نداشتم و نمی دانیم مراد با ضربه چاقوی چه کسی کشته شده است اما در کل بخاطر عشقم و خیانتی که به من شد شکست خوردم و همه زندگی‌ام را از دست دادم.

تا حالا به خودکشی فکر کردی؟

بله، چند بار دست به خودکشی زدم اما زنده ماندم و آخرین بار وقتی شنیدم مراد در کما است یک قرص برنج همراه خودم گذاشتم و تصمیم داشتم اگر فوت کرد و پلیس به سراغم آمد دست به خودکشی بزنم اما نشد و نتوانستم خودکشی کنم.

آزاد شوی دوباره به سراغ نرگس می‌روی؟

نه، یکبار عشق را تجربه کردم و نتیجه‌اش این زندگی شد و دیگر کاری به او ندارم.

چطور وارد دنیای تبهکاری و اعتیاد شدی؟

نمی‌دانم، بیماری روحی و روانی دارم.

چرا نرگس مانع درگیری‌تان نشد؟

نرگس وقتی می‌دید من دست بزن دارم و می‌توانم حق خودم را بگیرم لذت می‌برد.

اگر چاقو همراهت نبود این صحنه مرگبار رقم می‌خورد؟

نه.

اگر آزاد شوی و رضا به عنوان قاتل اعدام شود چه حسی داری؟

تا آخر عمر نوکری خانوادشو می کنم.

حرف آخر؟

هیچ وقت چاقو همراهتان نباشد، حتی اگر کسی زور گفت ‌سرتان را پایین بیندازید چون یک دقیقه بودن در زندان و پلیس آگاهی ارزش هیچ چیزی را ندارد.

گفتگو با دوست غیرتی

رضا ۳۸ ساله که یک سال است ازدواج کرده بخاطر رفاقت و غیرتش همراه دوستش به خانه ۲ مرد جوان رفت تا کتک کاری به راه بیندازند اما صحنه مرگباری رقم زد و حالا پس از دستگیری عنوان می‌کند من قصد قتل نداشتم.

سابقه داری؟

بله، بخاطر سرقت، درگیری و مواد مخدر به زندان رفتم.

الان به چه جرمی دستگیر شدی؟

قتل.

روز حادثه چه شد؟

شهاب برای من تعریف کرد که یک نفر به دختر مورد علاقه‌اش نظر داشته به همین خاطر با هم به خانه آنها رفتیم و با هم درگیر شدیم.

چاقو زدی؟

بله، ۲ ضربه چاقو به سر مقتول زدم که چاقو تو سرش گیر کرد و به زور بیرون کشیدم.

فکر می کردی مراد کشته شود؟

نه، چون ما قصد کشتن نداشتیم.

چه زمان متوجه قتل شدی؟

وقتی دستگیر شدم داخل خودروی پلیس شنیدم که مراد کشته شده است.

اعتیاد داری؟

بله.

همیشه چاقو همراه داری؟

بله، چون جاهایی که ما می رویم برای مصرف مواد مخدر، افراد خلاف هستند و شاید پول یا گوشی موبایلمان را سرقت کنند به همین خاطر همیشه چاقو همراه دارم.

اگر چاقو همراهت نبود چه می شد؟

هیچی، الان در برابر اتهام قتل قرار نمی‌گرفتیم.

عذاب وجدان داری؟

بله.

به اعدام فکر می کنی؟

نه، چون به خدا ایمان دارم که آدم بیگناه سرش بالای دار نمی رود.

حرف آخر؟

آخر خلاف و چاقو کشی و مواد مخدر زندان و بدبختی است، خواهش می کنم هیچ وقت چاقو همراه خودتان نداشته باشید چون هر قدر هم حرفه ای باشید یک جا پایتان گیر می افتد.

دسته‌ها
اخبار حوادث

فیلم | خودکشی نافرجام ۲ دختر در مشهد

دسته‌ها
اخبار حوادث

انتقام دختر جوان از زن فالگیر به خاطر طلسم قلابی

چندی پیش زن میانسالی با پلیس تماس گرفت و از سرقت پول و وسایل آرایشگاهش خبر داد. او گفت: من آرایشگر هستم و روز گذشته یکی از مشتریانم به همراه دوستش به آرایشگاهم آمدند. او یک جعبه شیرینی آورده بود اما بعد از خوردن یکی از شیرینی‌ها بی‌هوش شدم. وقتی به هوش آمدم متوجه شدم که مشتری‌ام – فرنوش- و دوستش تمام پول‌های داخل دخلم، سکه و طلاهای داخل آرایشگاهم را سرقت کرده است.

فالگیری ۱۵۰ هزار تومانی

با شکایت زن آرایشگر، تحقیقات آغاز و دربررسی‌های اولیه، فرنوش بازداشت شد. دختر جوان که خود را در برابر مدارک پلیسی می‌دید به سرقت از آرایشگاه با همدستی دوستش اعتراف کرد و گفت: خانم آرایشگر- حمیده- در اصل فالگیر است و برای اینکه کسی به او شک نکند تحت پوشش آرایشگاه کار می‌کند. حمیده را یکی از دوستانم به من معرفی کرد، می‌گفت فالگیر خوبی است و به درستی به همه جزییات زندگی ات اشاره می کند.  او ادامه داد: با حمیده تماس گرفتم و او مرا عضو گروه تلگرامی خود کرد و هر روز هم کلی از این مطالب امیدبخش در گروه می‌فرستاد. بعد از یک هفته به من وقت فالگیری داد و به آنجا رفتم. ۱۵۰ هزار تومان برای فال قهوه و ورق از من گرفت و بعد هم گفت عاشق پسری هستم که او تمایلی به من ندارد. فالگیری‌اش تا اینجا درست بود. بعد از کلی حرف به من گفت می‌تواند کاری کند تا کامران، پسر مورد علاقه‌ام در کمتر از یک ماه با من ازدواج کند. حمیده گفت من طلسم شده‌ام و برای شکستن این طلسم باید یکسری کارها انجام دهم.

وعده‌های دروغین

دختر جوان ادامه داد: زن فالگیر آنقدر گفت‌ و گفت تا اینکه راضی شدم برای شکستن این طلسم ۳ میلیون تومان به‌عنوان پیش پرداخت به او بدهم. بعد هم دستوراتی داد و من همه را مو به مو اجرا کردم. اما به جای اینکه کامران به خواستگاری‌ام بیاید به سراغ دختر دیگری رفت و با او نامزد کرد. وقتی موضوع را به حمیده گفتم، او گفت صبر کن حتماً کامران برمی‌گردد. اما صبر کردن فایده‌ای نداشت و با خبر شدم که آخر هفته مراسم عروسی کامران است. به حمیده گفتم پولم را برگرداند اما او گفت بازهم صبر کنم.

از دست حمیده خیلی عصبانی بودم، هم پولم رفته بود و هم کامران، یک روز با دوستم درد دل کردم و به او گفتم که تصمیم دارم از حمیده انتقام بگیرم. دوستم هم مرا تشویق کرد و درنهایت قرار شد به بهانه فالگیری برای دوستم و تشکر از طلسم‌شکنی به سراغ حمیده برویم. قبل از آن یک جعبه نان خامه‌ای گرفتیم و قرص خواب‌آور پودر کرده و داخل آن ریختیم. بعد ازخوردن نان خامه‌ای‌ها، حمیده بی‌هوش شد و ما طلا و جواهرات و پول‌هایش را به سرقت بردیم. قصد من سرقت پول نبود، ما فقط می‌خواستیم از او انتقام بگیریم. با اعتراف دختر جوان، دوستش نیز بازداشت شد و تحقیقات در این زمینه ادامه دارد.

دسته‌ها
اخبار حوادث

اعتراف هولناک پسر جوان به قتل دختر موردعلاقه‌اش

این پرونده که پس از ۹ روز درد و عذاب دختر جوان با مرگ او وارد مرحله جدیدی شد، اکنون در دادسرای جنایی تهران در حال رسیدگی است و بازپرس شعبه چهارم دادسرای جنایی تهران دستورات لازم درباره این پرونده را صادر کرده است.

مرگ این دختر ۲۸ ساله عصر روز پنجشنبه به بازپرس غلامی اطلاع داده و مشخص شد دختر جوان ۹ روز روی تخت بیمارستان سوانح و سوختگی با مرگ دست‌وپنجه نرم می‌کرده تا اینکه در نهایت به‌خاطر شدت آسیب‌های ناشی از سوختگی ۹۰ درصدی جان خود را از دست داده است.

در ادامه بررسی‌ها مشخص شد این دختر صبح روز ۱۰ اردیبهشت در محدوده تهرانپارس دچار حادثه شده است. در بررسی‌های بعدی گزارشی در اختیار بازپرس جنایی قرار گرفت که مأموران کلانتری ۱۲۶ وقوع حادثه آتش‌سوزی را صورت‌جلسه کرده بودند. بر اساس این گزارش، مأموران کلانتری ۱۲۶ تهرانپارس صبح روز حادثه از آتش‌سوزی یک خودروی پژو ۲۰۶ در محدوده استحفاظی کلانتری خود مطلع شدند و فهمیدند دو نفر در این حادثه مصدوم شده‌اند.

پس از اطفای حریق، دو مصدوم از خودرو بیرون آورده شدند و در بررسی‌های اولیه مشخص شد یک مرد و یک زن مصدومان این حادثه هستند. این در حالی بود که امدادگران اورژانس تهران وضع دختر جوان را بحرانی و وضع پسر جوان را نیمه‌پایدار تشخیص دادند و هر دو به بیمارستان سوانح و سوختگی تهران منتقل شدند.

مرد جوان در بازجویی‌های ابتدایی و تحقیقات محلی به‌عنوان عامل وقوع این حادثه تشخیص داده شد. او در ادامه بازجویی‌ها که پس از مداوای اولیه انجام شد، به این آتش‌افروزی اعتراف کرد و گفت: من به این دختر علاقه‌مند بودم و تصمیم داشتیم با هم ازدواج کنیم. من ۳۰ ساله هستم و او ۲۸ سال داشت و در یک دفتر مشاور املاک کار می‌کرد. ما سال گذشته با هم آشنا شدیم و در نهایت در سال جدید تصمیم به سفر به کشور ترکیه گرفتیم تا در آن کشور سرمایه‌گذاری کنیم. برای همین هرچه دارایی داشتم را به پول نقد تبدیل کردم و با خود به ترکیه بردم، اما از بدشانسی در آنجا گرفتار یک کلاهبردار شدیم و او همه پول ما را از چنگمان درآورد. برای همین مجبور شدیم به ایران برگردیم و من چون پول نداشتم مدتی در خانه این دختر بودم، ولی بعد از مدتی متوجه تغییر رفتار او شدم، برای همین به یک پانسیون رفتم. من از اتفاقاتی که در چند ماه اخیر بین ما رخ داده بود ناراحت بودم، به‌ همین خاطر صبح روز حادثه به پمپ‌بنزین رفتم و یک بطری بنزین خریدم. بعد هم از ساعت ۷ تا ۹ صبح جلوی خانه مینا منتظر او بودم و وقتی او قصد داشت سر کار برود، به بهانه صحبت سوار ماشینش شدم. ‌بعد از مسافتی مشاجره ما سر موضوعات قبلی شروع شد و آن‌موقع بود که من از کوره در رفتم و بنزین را روی او ریختم و فندک را روشن کردم که ناگهان آتش زبانه کشید و او آتش گرفت، البته خودم هم به بنزین آغشته شده بودم و آتش گرفتم.

بنا بر این گزارش، این متهم که درحال‌حاضر با اتهام قتل روبه‌روست می‌گوید قصد قتل نداشته و فقط می‌خواسته مینا را بترساند، اما این جمله او در تغییر اتهامش تفاوتی ایجاد نمی‌کند.

دسته‌ها
اخبار حوادث

سرنوشت تلخ ۱۵ زن شیرازی!+ جزییات

سخنگوی سازمان اورژانس کشور از تصادف نیسان وانت با پراید خبر داد.مجتبی خالدی، سخنگوی سازمان اورژانس کشور درباره جزئیات تصادف نیسان وانت با پراید گفت: این حادثه حدود ساعت ۷:۰۱ دقیقه امروز (شنبه) در محور محور قدیم داراب- شیراز – روستای کرسیا رخ داد.

وی افزود: با اعلام حادثه به اورژانس ١١۵ بلافاصله یک دستگاه آمبولانس به محل اعزام شد.

خالدی گفت: در این حادثه یک نفر در محل درمان شد و ۱۷ نفر پس از اقدامات اولیه توسط تکنسین های اورژانس به مرکز درمانی انتقال یافتند.

تصادف نیسان وانت و پراید با ۱۸ مصدوم+ اسامی مصدومان

دسته‌ها
اخبار حوادث

یک کشته و ۹ مجروح بر اثر انفجار در ساختمانی در تهران

سید جلال ملکی در گفت‌وگو با باشگاه خبرنگاران پویا با اعلام خبر آتش‌سوزی و انفجار مرگبار در خیابان استاد نجات‌اللهی درباره جزئیات این حادثه اظهار کرد: ساعت ۳:۱۶ بامداد امروز (۱۸ اردیبهشت ۹۸) یک مورد حادثه انفجار در خیابان استاد نجات‌اللهی بالاتر از خیابان سپند به سامانه ۱۲۵ اعلام شد که به سرعت آتش‌نشانان سه ایستگاه آتش‌نشانی به محل حادثه اعزام شدند.

سخنگوی سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی تهران با اشاره به حضور دو دقیقه‌ای آتش‌نشانان در محل حادثه، ادامه داد: در محل حادثه مشاهده شد در یک ساختمان سه طبقه انفجار شدیدی رخ داده و منجر به شعله‌وری بخشهای از منزل شده است.

وی افزود: بر اثر شدت انفجار، بخش زیادی از سقفها، در و پنجره‌های این منزل تخریب شده و منازل واقع شده در ضلع شرقی و غربی این ساختمان نیز خساراتی دیده بودند.

ملکی تصریح کرد: پنج نفر از ساکنان این ساختمان از محل حادثه خارج شده بودند که مصدومیتهایی کم و زیادی داشتند و به سرعت تحویل عوامل اورژانس شدند. آتش‌نشانان در تمام منازل آسیب‌دیده مشغول اطفای حریق و جست‌وجو شدند، در ساختمان واقع‌شده در ضلع شرقی آقایی مسن حضور داشت که دچار مصدومیت شده و تحویل عوامل اورژانس شد.

وی خاطرنشان کرد: در ساختمان واقع شده در ضلع غربی نیز چهار نفر از اعضای یک خانواده بر اثر ریزش دیوار محبوس شده و قادر به خروج نبودند که سه نفر از آنها با کمک آتش‌نشانان خارج شده و تحویل عوامل اورژانس شدند.

سخنگوی آتش‌نشانی تهران متذکر شد: یکی از اعضای این خانواده (خانمی حدوداً چهال ساله) کاملاً  زیر آوار محبوس بود که آتش‌نشانان پس دقایقی تلاش موفق شدند وی را نیز از زیر آوار خارج کنند که مشخص این شخص بر اثر شدت جراحات وارده جان باخته است.

به گفته ملکی در این حادثه در مجموع ۹ نفر آسیب دیده و یک نفر جان باخت همچنین پس از بررسی اولیه مشخص شد نشت گاز شهری و ایجاد شعله و جرقه ناگهانی علت بروز این حادثه بوده است.

دسته‌ها
اخبار حوادث دریچه

آتش‌ سوزی خودرو در فلکه چهارم تهرانپارس + تصاویر

ساعت ۱۵:۲۰ روز گذشته آتش‌ سوزی خودرو در فلکه چهارم تهرانپارس، خیابان قنات کوثر، کوچه نهم غربی به سامانه ۱۲۵ اعلام شد که ستاد فرماندهی سازمان آتش‌نشانی تهران بی‌درنگ نیروهای عملیاتی ایستگاه ۵۷ را به محل حادثه اعزام کرد.

شرح آتش سوزی خودرو ۲۰۶

علی هنگامی؛ فرمانده آتش‌ نشانان اعزامی درباره جزئیات این حادثه اظهار کرد: در قسمت حیاط یک منزل مسکونی سه طبقه، یک دستگاه خودروی سواری پژو ۲۰۶ از قسمت موتور دچار آتش‌سوزی شده و شعله‌های آتش به سرعت در حال سرایت به اتاقک این وسیله‌نقلیه بود.

وی افزود: نیروهای عملیاتی بلافاصله پس از قطع جریان برق خودرو و ایمن‌سازی محل حادثه، با استفاده از لوله‌های آبرسانی در مدت زمان بسیار کوتاهی شعله‌های آتش را مهار و به طور کامل خاموش کردند.

بنابر اعلام پایگاه خبری ۱۲۵؛ آتش‌نشانان پس از خاموش کردن آتش خودرو، ایمن‌سازی محل حادثه و ارائه نکات ایمنی به ساکنان منزل مسکونی، به مأموریت خود پایان دادند.

آتش سوزی خودرو
آتش سوزی خودرو

دسته‌ها
اخبار حوادث دریچه

پایان خونین عشق اینترنتی

پایان خونین عشق دیرینه،پایان خونین عشق اینترنتی

به گزارش خبرنگار ما، این پسر صبح دیروز، وقتی در جایگاه متهم حاضر شد، اتهام قتل را قبول و انگیزه‌اش از این جنایت را آزارهای برادر دختر مورد علاقه‌اش نسبت به او، عنوان کرد.

 

در جلسه رسیدگی به این پرونده، اولین کسی که در جایگاه حاضر شد، نماینده دادستان بود.

 

او گفت: «متهم ٢۴ساله، به نام پرهام، یک سال قبل، با طرح نقشه‌ای با همدستی رومینا -متهم ردیف دوم- که او نیز ٢۴ساله‌ است، برادر دختر جوان به نام رامتین را بیرون از خانه برده و خفه ‌کرده ‌است. مطابق اظهارات متهمان، آنها با هم رابطه داشتند و وقتی رومینا مدعی ‌شد برادرش در کودکی او را اذیت می‌کرد، پرهام برای انتقام‌گیری رامتین را کشت. بنابراین از نظر دادسرا، عمل پرهام مشارکت و عمل رومینا با توجه به اینکه مقدمات قتل را فراهم و متهم ردیف اول را هم تحریک کرده، معاونت در قتل است؛ ضمن اینکه او ادله جرم را نیز به مدت یک‌ماه‌ونیم مخفی کرده ‌بود که دراین‌خصوص هم درخواست مجازات برای متهمان دارم».

 

سپس پدر و مادر مقتول در جایگاه حاضر شدند و برای پرهام درخواست صدور حکم قصاص کردند، اما نسبت به دختر خود شکایتی را مطرح نکردند و ادعای پرهام در مورد همدستی رومینا با او را انتقام‌گیری دیگری دانستند.

 

مادر مقتول گفت: «وقتی متوجه شدیم رومینا یک هفته پیش پرهام مانده‌ است، از این موضوع ناراحت شدیم و رامتین با پرهام، برخورد تندی کرد و به او گفت دیگر نمی‌خواهد پرهام را ببیند، همین هم باعث شد او چنین بلایی را سر فرزندم بیاورد».

 

وقتی نوبت به پرهام رسید، او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: «من و رومینا در چت‌روم با هم آشنا شدیم و دوستی ما بیشتر شد. من رومینا را خیلی دوست داشتم. عاشقش شده‌ بودم و می‌خواستم با او ازدواج کنم. رابطه ما مخفیانه نبود، خانواده من و رومینا از این موضوع خبر داشتند و رامتین هم می‌دانست من با خواهرش رابطه دارم. یک روز رومینا به من گفت وقتی بچه‌ بود، برادرش او را اذیت می‌کرد. این موضوع خیلی ناراحتش کرده ‌بود و با اینکه حالا دانشگاه می‌رفت، اما آن موضوع را فراموش نکرده ‌بود. ما تصمیم گرفتیم از رامتین انتقام بگیریم. به پیشنهاد رومینا، رامتین را به بهانه سیگارکشیدن، از خانه بیرون کشیدم و بعد او را خفه کردم و جسدش را در جوی آب انداختم».

 

سپس نوبت به رومینا رسید. او اتهاماتش را رد کرد و گفت: «من دانشگاه می‌رفتم و در خوابگاه می‌ماندم. از خوابگاه تماس گرفته و به مادرم گفته ‌بودند یک هفته‌ است به آنجا نرفته‌ام، وقتی مادرم فهمید پیش پرهام بوده‌ام، خیلی ناراحت شد رامتین هم از این موضوع ناراحت شد و من را در خانه حبس کرد. وقتی موضوع به گوش پرهام رسید و متوجه شد برادرم با ازدواج ما مخالف است، به من گفت او را می‌کشد. من فکر می‌کردم در حد تهدید است و این کار را نمی‌کند. فکر می‌کردم با او صحبت می‌کند تا موضوع را حل کند؛ آدم‌کشتن، کار راحتی نیست و هرگز فکر نمی‌کردم پرهام بتواند این کار را بکند به‌همین‌دلیل، وقتی که شب برادرم با دوستانش بیرون رفت و برگشت، من به پرهام خبر دادم برادرم آمد. فکر کردم با هم صحبت می‌کنند، اما او برادرم را کشت. من هم خیلی ترسیده ‌بودم، به همین دلیل هم تا چند روز به کسی چیزی نگفتم. هیچ‌وقت راضی به مرگ برادرم نبودم، حتی تا مدت‌ها فکر می‌کردم رامتین و پرهام حین صحبت، با هم درگیر شده، پرهام، رامتین را هل داده و سرش به جایی برخورد کرده‌ و فوت شده‌ است، نمی‌دانستم او را خفه کرده ‌است.»

 

سپس جلسه رسیدگی، به‌صورت غیرعلنی ادامه پیدا کرد و با پایان دفاعیات متهمان و وکلای آنها، هیأت قضات برای صدور رأی دادگاه، وارد شور شدند.

 

اخبار حوادث – شرق

دسته‌ها
اخبار جامعه اخبار حوادث دریچه

مرگ دلخراش کارگر در دستگاه (عکس)

رسانه ۷ – اخبار حوادث؛حادثه ی مرگ دلخراش کارگری که در دستگاه بزرگ بتون سازی کشته شد: عوامل اورژانس بلافاصله به بررسی وضعیت مصدوم پرداختند و پس از انجام معاینات اولیه متاسفانه مرگ وی را تایید و اعلام کردند.
به گزارش نامه نیوز ، وقوع این حادثه در ساعت ۰۹:۵۵ دقیقه صبح امروز توسط کارگران این شرکت تولیدی بتون اطلاع داده شد که بلافاصله آتش نشانان ایستگاه ۱۲ و گروه نجات ۵ در محل حادثه واقع در جاده ساوه، نرسیده به بزرگراه آزادگان حاضر شدند و عملیات خود را آغاز کردند.

حادثه , مرگ , کارگر , دستگاه , بتون سازی , عکس

حسین حسین بیگی معاون منطقه چهار عملیات سازمان آتش نشانی تهران که از لحظات ابتدایی این حادثه در صحنه حضور داشت در این خصوص ابراز داشت: یکی از کارگران شرکت سرگرم کار بود که به دلایل نامعلومی از قسمت فوقانی یک دستگاه بتون ساز(بچینگ) و ارتفاع ۷ متری به پایین و داخل مخزن این دستگاه سقوط کرد و بین دیواره و ماسه های داخل مخزن مدفون شد.

حادثه , مرگ , کارگر , دستگاه , بتون سازی , عکس

وی با اشاره به این که این کارگر در زیرمقداری زیادی ماسه به عمق چهار الی پنج متر دفن شده بود و فقط پاهایش در زیر مخزن دستگاه دیده می شد، افزود: کارگران قبل ازحضور آتش نشانان برای نجات جان فرد مذکور و خارج کردن وی با استفاده از دستگاه هوا برش قسمتی از بدنه دستگاه را بریده بودند که تلاش آنان بی نتیجه بود واین فرد همچنان درزیر خروارها ماسه مدفون مانده بود.

حادثه , مرگ , کارگر , دستگاه , بتون سازی , عکس

معاون عملیات در ادامه اظهارداشت: آتش نشانان و نجاتگران با ایمن سازی محل حادثه و با استفاده از تجهیزات لازم پس از تلاش فراوان و تخلیه ماسه از اطراف پیکر این کارگر توانستند او را از داخل دستگاه بیرون آورده و تحویل عوامل اورژانس حاضر در محل دهند.

حادثه , مرگ , کارگر , دستگاه , بتون سازی , عکس

حسین بیگی با بیان این که علت بروز این حادثه توسط کارشناسان آتش نشانی تحت بررسی است.تصریح کرد: عوامل اورژانس بلافاصله به بررسی وضعیت مصدوم پرداختند و پس از انجام معاینات اولیه متاسفانه مرگ وی را تایید و اعلام کردند.

حادثه , مرگ , کارگر , دستگاه , بتون سازی , عکس
حادثه , مرگ , کارگر , دستگاه , بتون سازی , عکس
حادثه , مرگ , کارگر , دستگاه , بتون سازی , عکس

منبع:نامه

گردآوری:دررسانه۷