دسته‌ها
اخبار حوادث

شوهر خواهرم را کشتم چون شیشه می زد

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:




قتل,قاتل,قتل عمد,متهم به قتل

روزنامه خراسان نوشت: جوان ۳۲ ساله ای که به اتهام قتل شوهر خواهرش در روستای «پختوک» از توابع مشهد دستگیر شد درباره گذشته زندگی خود و چگونگی وقوع جنایت توضیح داد.

وی  گفت: در قلعه پختوک به دنیا آمدم و تا کلاس پنجم ابتدایی درس خواندم. پدرم با کشاورزی روی زمین های دیمزار هزینه های خانواده هشت نفره ما را تامین می کرد. من هم که پسر بزرگ تر خانواده هستم بعد از ترک تحصیل به دامداری و کشاورزی در کنار پدرم مشغول شدم تا این که وقتی بزرگ تر شدم به سنگ کاری و کاشی کاری روی آوردم. در این میان با دوستانم به صورت تفریحی و در بیابان های روستا تریاک می کشیدیم به طوری که از همان زمان رفیق بازی هایم شروع شد.

۲۷ ساله بودم که روزی یکی از دوستانم دختر عمویش را برای ازدواج با من پیشنهاد کرد و من برای دیدن آن دختر به جلگه رخ تربت حیدریه رفتم. خلاصه خیلی زود گفت وگوها به نتیجه رسید و مراسم عقدکنان ما برگزار شد. این در حالی بود که من به خاطر همین رفیق بازی و «نشئه خوری» (استعمال مواد مخدر سنتی به صورت خوراکی) بیشتر اوقاتم را با دوستانم می گذراندم و به کار و زندگی اهمیتی نمی دادم.

حدود سه ماه از دوران نامزدی ام گذشته بود که شبی دیروقت به خانه بازگشتم. نامزدم با استشمام بوی تریاک متوجه شد که مواد مخدر استعمال کرده ام. من که فراموش کرده بودم دست و صورتم را بشویم موضوع را انکار کردم اما او مرا قسم داد که راستش را بگویم من هم گفتم گاهی به صورت تفریحی مواد مصرف می کنم .

از آن روز به بعد بیکاری و شب نشینی های من به موضوع اصلی مشاجره های ما تبدیل شد و همسرم حاضر نمی شد برای زندگی مشترک به مشهد بیاید. این ماجرا پنج سال طول کشید تا این که شش ماه قبل نامزدم مهریه و دیگر حق و حقوق قانونی خودش را بخشید و از من طلاق گرفت ،اما از سوی دیگر زندگی خواهرم با شوهر معتادش اوضاع آشفته ای را در زندگی ما به وجود آورده بود. او در سال های قبل شیره و تریاک مصرف می کرد و ما سه ماه بعد از ازدواج آن ها متوجه اعتیادش شدیم ولی پدرم به خاطر حفظ آبروی خانوادگی فقط او را نصیحت کرد که استعمال مواد مخدر عاقبتی ندارد .

با وجود این زندگی آن ها می گذشت و دختر و پسرش بزرگ می شدند. بارها او را در مراکز ترک اعتیاد بستری کردم اما هر بار فقط چند روز پاک می ماند و دوباره سراغ دوستان خلافکارش می رفت. با وجود این به هر طریقی بود خواهرم این شرایط آشفته و رفتارهای همسرش را به خاطر فرزندانش تحمل می کرد تا این که چند سال قبل متوجه شدیم دامادمان به مصرف مواد مخدر صنعتی آلوده شده است.

او دچار توهم می شد و به سوی همسر و فرزندانش حمله می کرد و با توهین و فحاشی آن ها را کتک می زد. پدرم به او التماس می کرد که مواد مخدر سنتی استفاده کند و ما حاضریم هزینه شیره و تریاک او را بپردازیم ولی او فقط به دنبال خواسته های خودش بود به طوری که دیگر هر دو هفته یک بار به خانه اش می آمد و سر و صدا راه می انداخت تا پولی برای مصرف مواد به دست بیاورد. شوهر خواهرم بیکار شده بود و همه وقت خود را با دوستان ولگرد و شیشه ای می گذراند. حتی صاحب مغازه ای که در آن جا کار می کرد حکم جلبش را گرفته بود و عده ای به اتهام سرقت از او شکایت می کردند و خواهرم با پول یارانه اش از آن ها رضایت می گرفت.

زندگی خواهرم به روز سیاه افتاده بود به طوری که کاری هم از دستش ساخته نبود به همین دلیل حدود یک ماه قبل از ماجرای قتل به من زنگ زد و گریه کنان گفت: دیگر نمی تواند این زندگی را تحمل کند من هم که زندگی ام را مواد مخدر به تباهی کشانده بود کنترلم را از دست دادم و با طرح یک نقشه شوهر خواهرم را به قتل رساندم و جسدش را دفن کردم .

آخرین اخبار حوادث را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار حوادث

جوان مست در حضور دو دختر، دوستش را با چاقو از پای درآورد

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:




قتل,قاتل,قتل عمد,متهم به قتل,مستی,قتل در مستی,قتل دوست,قتل دوست در مستی

خراسان نوشت:جوان ۲۲ ساله ای که پس از مشروب خوری در یک پارتی تولد، با ایجاد رعب و وحشت و راه بندان در بولوار شاهنامه مشهد، دوستش را در عالم مستی به قتل رساند صحنه جنایت هولناک خود را در حضور قاضی ویژه قتل عمد مشهد در حالی بازسازی کرد که پای عشق های آلوده فضای مجازی را نیز به میان کشید.

متهم ۲۲ ساله یک پرونده جنایی که اول شهریور و در یک جنایت مستانه بعد از برگزاری پارتی تولد، جان دوستش را با ضربه کلنگی کارد گرفت، در حالی به بازسازی صحنه جنایت وحشتناک خود پرداخت که هوای مستی از سرش پریده بود! این جوان که «جواد-الف» نام دارد با دستور قاضی کاظم میرزایی و توسط کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی به محل ارتکاب قتل هدایت شد و مقابل دوربین قوه قضاییه قرار گرفت.

در بازسازی صحنه جنایت قاضی با تفهیم مواد قانونی به «جواد-الف» از وی خواست حقیقت ماجرا را بیان کند چرا که اظهارات وی در دیگر مراحل دادرسی مورد استناد قضایی قرار می گیرد. در پی دستور مقام قضایی، متهم با معرفی کامل خود به ماجرای آشنایی با دختری از شمال کشور اشاره کرد و گفت: مدتی بود که با دختر ۲۴ ساله ای که اهل یکی از شهرهای شمالی بود در شبکه های اجتماعی آشنا شده بودم و با یکدیگر ارتباط داشتیم تا این که آشنایی تلفنی ما به دیدارهای حضوری کشید. آن دختر خانه ای مجردی در منطقه مجیدیه مشهد داشت و در آن زندگی می کرد. من هم که با او ارتباط برقرار کرده بودم گاهی به دیدارش می رفتم در این میان آن دختر دوست دیگری داشت که از خودش بزرگ تر بود. آن دختر هم که از شهرستان به مشهد آمده بود و در منطقه منزل آباد سکونت داشت همواره نزد دوست دختر من می آمد و با یکدیگر رفاقت صمیمانه ای پیدا کرده بودند.

این عشق های مجازی ادامه داشت تا این که به جشن تولد یکی از دوستانم به نام «جلال» در بولوار شاهنامه دعوت شدم. به همین خاطر شبانه به اتفاق یکی دیگر از دوستانم (اکبر) به سراغ دوست دخترم رفتم و از او خواستم تا دوستش را نیز همراه خودش به پارتی تولد بیاورد!

آن شب چهار نفری سوار بر پژو ۲۰۶ به جشن تولد رفتیم و ساعاتی را با رقص و مشروب خوری سرگرم شدیم. حدود نیمه شب بود که دوست دخترم از من خواست او را به منزلش برسانم من هم خداحافظی کردم و هنوز جشن به پایان نرسیده بود که دوباره به همراه «اکبر- الف» و دو دختر سوار خودرو شدیم در این هنگام یکی دیگر از دوستانمان نیز تصمیم گرفت با ما تا مسیری بیاید که او هم سوار پژو ۲۰۶ من شد و به راه افتادیم اما وقتی وارد بولوار شاهنامه شدیم دیگر حال خودم را نمی فهمیدم به خاطر مشروبی که خورده بودم حال طبیعی نداشتم فقط به یاد دارم که چاقو را برداشتم و بعد فهمیدم که دوستم را کشته ام!

در همین هنگام «ر» یکی از دوستان متهم به قتل نیز که آن شب سوار خودرو بود درباره چگونگی وقوع این جنایت وحشتناک گفت: آن شب «جواد – الف» به صورت لایی کشی و حرکات مارپیچ، وحشتی را در بولوار ایجاد کرده بود تا این که خودرو را وسط بولوار متوقف کرد و به سراغ رانندگان دیگر خودروها می رفت.رانندگان از ترس تصادف یا از ترس جواد به بیراهه می زدند و می گریختند تا این که راننده یک دستگاه پراید پشت سر پژو متوقف شد.

سرنشینان پراید اعضای یک خانواده بودند که جواد با مشت به سر راننده کوبید و سپس از داخل پژو چاقو را برداشت. در این هنگام «اکبر – الف» پیاده شد تا نگذارد او از چاقو استفاده کند ولی جواد چاقو را بالا برد و تیغه آن را بر شانه اکبر فرود آورد. وقتی دوستمان خون آلود روی زمین افتاد او را با پژو به درمانگاه و سپس بیمارستان طالقانی مشهد بردیم. خیلی ترسیده بودیم تا این که پیکر بی رمق اکبر را روی برانکارد گذاشتیم و به درون اورژانس کشاندیم ولی دقایقی بعد از حرف های پرستاران فهمیدیم که اکبر جان خود را از دست داده است.

از شدت ترس به صورت دنده عقب فرار کردیم اما قبل از آن من تلفنی موضوع را به «جلال» (برگزارکننده پارتی) اطلاع دادم. در بین مسیر من پیاده شدم و جواد آن دو دختر را به منزلشان برد و بعد از آن هم دیگر خبری نداشتم تا این که دستگیر شدیم.

سابقه خبر

اول شهریور امسال حرکات غیرمتعارف راننده یک دستگاه پژو ۲۰۶ سفیدرنگ، رانندگان عبوری در بولوار شاهنامه مشهد را به وحشت انداخت. در این میان راننده ۲۲ ساله پژو از پشت فرمان بیرون پرید و به ایجاد رعب و وحشت پرداخت تا این که با راننده یک دستگاه پراید درگیر شد و در این میان دوست ۲۱ ساله اش را که به قصد وساطت از خودرو بیرون آمده بود با ضربه کارد به شاهرگ گردن به قتل رساند. راننده این خودرو هنگام فرار از چنگ قانون با یک خودروی دیگر در بولوار چمن مشهد تصادف کرد.

با حضور ماموران انتظامی در محل تصادف و بوی تند الکل که از دهان راننده پژو بیرون می زد و همچنین وجود خون در داخل خودرو ۲۰۶، «جواد- الف» دستگیر و روانه بازداشتگاه شد. وی در بازجویی ها به قتل شبانه اعتراف کرد و این گونه راز جنایتی هولناک درحالی فاش شد که قاضی کاظم میرزایی تا سپیده دم روز بعد این پرونده جنایی را پیگیری می کرد. با دستگیری و اعترافات متهم، بررسی های تخصصی در شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب آغاز شد و «جواد – الف» زوایای دیگری از جنایت خود را در حضور قاضی ویژه قتل عمد مشهد افشا کرد.

آخرین اخبار حوادث را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار حوادث

اعترافات زن ۲۵ساله | به برادرانم گفتم که شوهرم با یک دختر رابطه دارد؛ آنها هم او را خفه کردند

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:




قتل همسر,قتل,قاتل,انگیزه قتل,سوءظن

خراسان نوشت:زنی که به همراه سه برادرش با صدور دستوری از سوی قاضی ویژه قتل عمد مشهد بازداشت شده بود در اعترافاتی تکان دهنده راز جک سواری جسد سوخته داماد را فاش کرد!

ماجرای این پرونده جنایی از خرداد گذشته زمانی در دایره فقدانی پلیس آگاهی خراسان رضوی مورد رسیدگی قرار گرفت که زن میان سالی از پلیس برای یافتن پسر ۳۰ ساله‌اش کمک خواست. او به سرهنگ علی سرایانی (افسر پرونده) گفت: پسرم از حدود شش ماه قبل گم شده است و هیچ اطلاعی از او نداریم، اما عروسم تاکنون نمی‌گذاشت که ما به پلیس گزارش بدهیم. عروسم مدعی بود که اگر به پلیس مراجعه کنیم آبرویمان می‌رود! چرا که شوهرم (مرد گم شده) به دنبال تفریح و خوشگذرانی‌های خودش رفته است!

به دنبال اظهارات این زن، گروه ویژه‌ای از کارآگاهان مامور رسیدگی به این پرونده شدند. آنان در اولین مرحله از اقدامات پلیسی به فرضیه‌ای از وقوع جنایت رسیدند و به این ترتیب موضوع را با قاضی ویژه قتل عمد در میان گذاشتند.

قاضی کاظم میرزایی با شنیدن اظهارات زن میان سال، دستور دستگیری زن ۲۵ ساله (عروس) را صادر کرد و کارآگاهان در یک اقدام عملیاتی، زن جوان را در منطقه قاسم آباد مشهد دستگیر و به مقر انتظامی هدایت کردند.

این زن که مهر سکوت بر لب زده بود با ادعایی نظیر این که صدای عبور خودروهای سنگین را از پشت خط آخرین تماس همسرش شنیده است و احتمالا او از پایانه مسافربری تماس می‌گرفت، سعی در گمراه کردن مردان قانون را داشت، اما او یک هفته بعد بازداشت، دوباره به شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد انتقال یافت، ولی این بار وقتی شواهد انکارناپذیری را دید دیگر نتوانست در برابر سوالات تخصصی و فنی مقام قضایی دوام بیاورد و ناگهان در میان‌های های گریه، راز عجیبی را فاش کرد.او گفت: با این ادعا که احتمال دارد همسرم با دختری ارتباط داشته باشد، سه برادرم را در جریان موضوع قرار دادم.

آن‌ها هم در تاریخ سوم آذرماه سال گذشته در ساعت ۳ بامداد به منزلم آمدند و با همسرم درگیر شدند که یکی از برادرانم شال را به دور گردن همسرم انداخت و او راخفه کرد.

به دنبال اعترافات این زن جوان، بلافاصله قاضی ویژه قتل عمد دستور دستگیری سه برادر وی را نیز صادر کرد و گروه ویژه کارآگاهان در عملیات‌هایی جداگانه و با استفاده از شگردهای پلیسی سه متهم دیگر این پرونده را نیز به دام انداختند.

متهمان این پرونده جنایی که ماجرا را لو رفته دیدند به ناچار زوایای پنهان جنایت خود را فاش کردند و در اعترافاتی تکان دهنده گفتند: آن شب خواهرمان در منزل را بازگذاشت که ما وارد شدیم و بعد از قتل شوهر خواهر ۳۰ ساله، جسد او را به بیابان‌های منطقه گلبهار بردیم و با خرید بنزین در بین راه به آتش کشیدیم.

روز بعد باز هم نگران بودیم تا این که با خودروی سواری جک محمد (یکی از متهمان) جسد سوخته را درون کیسه کردیم و با خودرو از طریق بزرگراه آسیایی به قوچان بردیم و در آن جا درون چاهی انداختیم.

بنا براین گزارش با کشف بقایای جسد در داخل چاه مورد ادعای متهمان، این پرونده جنایی وارد مرحله جدیدی شد و به دستور قاضی میرزایی بررسی‌های تخصصی در این باره ادامه یافت.

آخرین اخبار حوادث را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار حوادث

جنایت آب دهانی در قلهک

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:




قتل,متهم به قتل,قاتل, قتل با چاقو

مردی که با یک قبضه چاقو، نانوایی را در قلهک به قتل رسانده بود، دستگیر شد.

به گزارش ایسنا، حوالی ساعت ۱۰ صبح روز دوشنبه خبر وقوع درگیری میان دو جوان در میدان هدایت به کلانتری قلهک اطلاع داده شد که در پی آن تیمی از ماموران برای بررسی موضوع به محل اعزام شدند.

در ادامه با حضور ماموران در محل و انحام تحقیقات اولیه مشخص شد جوانی ۲۴ساله از ناحیه قلب مورد اصابت چاقو قرار گرفته و در مقابل یک مغازه سوپرمارکتی روی زمین افتاده است که با حضور عوامل اورژانس این فرد برای انجام مداوا به بیمارستان منتقل شد.

ماموران نیز تحقیقات خود در محل را با مراجعه به شاهدان و یکی از طرفین درگیری که برادر مقتول بود، آغاز کردند تا اینکه دقایقی بعد، از بیمارستان خبر رسید که مضروب به دلیل شدت جراحات وارده فوت کرده است.

با فوت مضروب، برادر وی به عنوان یکی از طرفین دعوا تحت بازجویی قرار گرفت و به ماموران گفت که در پیک موتوری کار می کنم و با قاتل برادرم که او هم پیک موتوری بود درگیر شده و از ناحیه او مورد ضرب و جرح قرار گرفتم. من هم با برادرم که در همان حوالی نانوا است، تماس گرفتم و او هم وارد نزاع شد.

در ادامه  مقتول برای کمک به برادرش با ضارب درگیر شده و قاتل با چاقو این فرد را هم مورد اصابت قرار داد.

متهم به قتل نیز در همان دقایق اولیه شناسایی و دستگیر شد. این فرد در بازجویی‌های پلیسی درباره علت نزاع گفت: آب دهانم روی صورت برادر مقتول افتاد و به این شکل درگیری ما آغاز شد.

مرکز اطلاع رسانی پلیس پیشگیری تهران بزرگ، با تایید این خبر اعلام کرد: به دستور بازپرس کشیک قتل پایتخت، جسد برای تعیین علت قطعی فوت به پزشکی قانونی منتقل شد و متهم نیز دستگیر و برایش پرونده‌ای تشکیل شده است.

آخرین اخبار حوادث را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار حوادث

قاتل روی کاغذ خطاب به مقتول نوشت:گل ها را آب بده!

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:




قتل,متهم به قتل,قاتل

خراسان نوشت: عصر روز یک شنبه گذشته، کارآگاهان پلیس آگاهی فریمان در جریان حضور زوج جوانی در این شهرستان قرار گرفتند که طبق اظهارنظر مخبران وضعیت مالی آن ها به طور ناگهانی تغییر کرده است.

مخبران مذکور که احتمال می دادند خودروی خارجی گران قیمت این زوج و اموال داخل آن سرقتی باشد ماجرای مشکوک این زوج را به پلیس گزارش کردند دقایقی بعد کارآگاهان با جدی گرفتن این اطلاعات به سراغ «رسول» رفتند و با کسب مجوزهای قضایی او را مورد بازجویی قرار دادند.

این مرد ۳۴ ساله در حالی که سعی داشت خونسردی خود را حفظ کند درباره مالک خودرویی که رانندگی آن را عهده دار بود به تناقض افتاد اما در عین حال فقط اصرار می کرد همسرش را ببیند. کارآگاهان که به اصرارهای این مرد جوان مظنون شده بودند در بازرسی از داخل خودروی آریزو سه قبضه سلاح شکاری، بیش از چهار میلیون تومان وجه نقد، سکه های طلا، ۱۷ عدد ساعت مچی، بی سیم قلابی و کلت بادی کشف کردند. پیدا شدن این اموال ظن کارآگاهان را بیشتر کرد و احتمال وقوع سرقت مسلحانه یا جرایم خشن  دیگر قوت گرفت بنابراین کارآگاهان پلیس آگاهی فریمان به سراغ زن رسول رفتند و او را نیز در منزل خواهرش دستگیر کردند.

«زینب» که با دیدن پلیس فکر کرد همه نقشه آن ها برای سرپوش گذاشتن به جنایت لو رفته است تنها با چند سوال تخصصی راز جنایتی وحشتناک در مشهد را فاش کرد.

این زن ۳۳ ساله به کارآگاهان گفت: مردی به نام «محمد-س» با شوهرم دوست بود و به منزل ما رفت و آمد داشت.او پولدار بود و به گفته شوهرم بنگاه معاملات املاک داشت! اما وقتی آن ها به هم می رسیدند همواره بر سر پول و طلب و بدهکاری با یکدیگر مشاجره می کردند تا این که شب شنبه باز هم محمد به خانه ما در بولوار توس آمد و با شوهرم به گفت وگو پرداخت. آخر شب من و دخترم داخل اتاق خوابیدیم تا این که حدود ساعت ۳ بامداد با صدای مشاجره آن ها از خواب بیدار شدم و دیدم شوهرم با میل ورزش های باستانی (زورخانه) به سرش کوبید و او را کشت. بعد ما را وادار کرد که وسایلمان را جمع کنیم تا به خانه خواهرم در فریمان برویم.

کارآگاهان با شنیدن اظهارات این زن جوان، بلافاصله شوهر او را نیز مورد بازجویی های تخصصی قرار  دادند تا این که رسول نیز وادار به اعتراف شد و پرده از راز این جنایت برداشت.

او به کارآگاهان گفت: آن شب به دلیل برخی مسائل خاص و موضوعات مالی با محمد مشاجره کردم. من جوشکار ساختمان هستم و او هم قبلا شاگرد من بود ولی بدهکاری زیادی داشت به طوری که برخی شاکیانش حکم جلب او را گرفته بودند وقتی مشاجره ما بالا گرفت من عصبانی شدم و با میل باستانی او را به قتل رساندم و به همراه خانواده ام به فریمان گریختم. گوشی تلفن همراه محمد را نیز با پاک کردن اطلاعات داخل آن به یک تعمیراتی تلفن همراه فروختم!و سپس سوار بر خودروی آریزوی محمد به خانه خواهر زنم رفتیم که مورد ظن پلیس قرار گرفتم و دستگیر شدم!در پی اعترافات این مرد ۳۴ ساله، بلافاصله کارآگاهان  پلیس آگاهی فریمان، ماجرای دستگیری و اعترافات وی را به پلیس آگاهی مرکز خراسان رضوی گزارش دادند.

با دریافت این اطلاعات و صدور دستوری از سوی سرهنگ محمدرضا غلامی ثانی (رئیس اداره جنایی پلیس آگاهی) گروهی از کارآگاهان در کنار قاضی ویژه قتل عمد مشهد راهی بولوار توس شدند تا حقیقت ماجرا را دریابند.

وقتی نیروهای پلیس آگاهی وارد منزل مسکونی رسول شدند جسد خون آلود مرد ۴۱ ساله را مشاهده کردند که داخل پذیرایی افتاده بود و دو میل باستانی خون آلود نیز در کنار جسد قرار داشت. روی دیوار نیز تکه کاغذی خطاب به محمد (مقتول) با دست خط رسول (قاتل) نصب و در آن نوشته شده بود گل ها را آب بده! دوشاخه تلویزیون را از برق بکش! در یخچال بازنماند و …!

قاضی ویژه قتل عمد که دریافته بود، این دست نوشته بخشی از نقشه قاتل برای گمراه کردن پلیس است، دستور تحقیقات بیشتر در این باره را صادر کرد تا این که متهمان این پرونده اعتراف کردند: بعد از قتل قصد داشتند چنین وانمود کنند که به مسافرت رفته اند و محافظت از منزل را به «محمد» سپرده اند که در این میان طلبکاران، او را به قتل رسانده اند!

در عین حال همسر ۳۳ ساله رسول در بخش دیگری از اعترافاتش گفت: شوهرم قرار بود بعد از رساندن ما به فریمان به همراه یکی از دوستانش به مشهد بازگردد و جسد را به نقطه دیگری انتقال دهد اما با این احتمال که ممکن است به خاطر گرمای هوا، جسد دچار فساد نعشی شود و همسایگان از ماجرای قتل مطلع شوند، نقشه مسافرت را طراحی کرد و آن دست نوشته را به دیوار چسباند!

آخرین اخبار حوادث را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار حوادث

رفت که با هم آشتی کنیم، اما وقتی چاقو را در دستش دیدم آن را گرفتم و مثل کلنگ بر بدنش فرود آوردم

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:




قتل,متهم به قتل,قاتل

خراسان نوشت:با ورود خودروهای پلیس به روستای «درآبد» در حاشیه شهر مشهد، خبر بازسازی صحنه قتل «سلمان» در میان اهالی روستا پیچید. دقایقی بعد تعدادی از اهالی در اطراف میدان روستا (محل وقوع جنایت) تجمع کردند تا شاهد اظهارات و اعترافات قاتلی باشند که هشتم شهریور مراسم آشتی کنان را به خون کشید و جوان ۲۷ ساله‌ای به نام سلمان معروف به حمید را با ضربات چاقو به قتل رساند.

ابتدا کارآگاه نجفی (افسر پرونده) به تشریح خلاصه‌ای از محتویات این پرونده جنایی پرداخت و با اشاره به بخشی از اعترافات صریح متهم در مراحل بازجویی، چگونگی دستگیری وی را نیز شرح داد. در ادامه بازسازی صحنه قتل، با تفهیم مواد قانونی به متهم که مواظب اظهارات خود باشد و حقیقت ماجرا را بیان کند، این جوان ۲۱ ساله با بغضی در گلو به شرح ماجرای وحشتناک قتل پرداخت وگفت: صبح روز پنج شنبه بود که سلمان و چند نفر از دوستانش به محل کارم آمدند و با این بهانه که چرا این گونه خیره نگاه می‌کنی! مرا به باد کتک گرفتند البته کینه آن‌ها به حدود دو سال قبل باز می‌گشت که در یک مراسم ختم در روستا و به خاطر برداشتن مقداری آب از شیر لوله کشی، مشاجره و نزاعی بین ما در گرفت و آن‌ها کینه آن روز را به دل گرفته بودند!

متهم این پرونده جنایی ادامه داد: آن روز صبح آن‌ها مرا کتک زدند و فرار کردند، اما وقتی من به روستا بازگشتم و موضوع را برای علی (یکی از دوستان متهم) تعریف کردم او تصمیم گرفت تا به خاطر رفاقتی که با سلمان داشت ما را با هم آشتی بدهد.

اگرچه بعد از این حادثه، بزرگ ترها نیز قصد داشتند ما را با یکدیگر آشتی بدهند، اما شب هنگام من و علی سوار بر موتورسیکلت به روستای «درآبد» رفتیم که با سلمان آشتی کنیم. سلمان و چند تن از دوستانش اطراف میدان روستا ایستاده بودند که «علی» از موتورسیکلت پیاده شد و با او روبوسی کرد. در این هنگام من فریاد زدم که «امیرعباس» کجاست؟! منظورم فرد دیگری بود که در دعوای صبح مشارکت داشت! وقتی این جمله را گفتم سلمان طوری حرف زد که انگار می‌گفت: صدایت را پایین بیاور؟! من هم با دیدن چاقویی که دست سلمان بود، عصبانی شدم و به سمت او حمله کردم. در این لحظه چاقو را به شکل کلنگی بالا بردم و بر شانه او فرود آوردم و ضربات دیگری نیز در حین نزاع به او زدم وقتی سلمان روی زمین افتاد در حال فرار از روستا دیدم اهالی در تعقیب من هستند به جاده خروجی روستا رسیده بودم که یکی از دوستانم مرا با موتورسیکلت به روستای فرخد در آن سوی جاده کلات برد و پیاده کرد. آن لحظه به خانه رفتم، ولی می‌دانستم که پلیس به سراغم می‌آید به همین دلیل خانه‌ای خالی از سکنه را که در قسمتی از روستا قرار داشت به عنوان مخفیگاه انتخاب کردم و در آن جا پنهان شدم، ولی هنوز هوا روشن نشده بود که سروصدایی شنیدم و چشمانم را باز کردم. وقتی قاضی و کارآگاهان اداره جنایی را بالای سرم دیدم تازه فهمیدم که دیگر هیچ راه گریزی ندارم! ولی الان به شدت پشیمانم که چرا بچگی کردم و به خاطر هیچ، آدم کشتم!

گزارش ها حاکی است: با اعترافات صریح متهم، قاضی کاظم میرزایی دستور پایان بازسازی صحنه جنایت را صادر کرد و این گونه متهم این پرونده جنایی نیز با قرار بازداشت موقت راهی زندان شد تا سال‌های جوانی اش را با کابوس قصاص نفس پشت میله‌های زندان بگذراند.

آخرین اخبار حوادث را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار حوادث

نامزد قاتل، مخفیگاهش را لو داد

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:




قتل,مرگ مشکوک,قاتل

ایران نوشت:نخستین ساعات بامداد ۱۵ اسفند سال ۹۶ گزارش مرگ مشکوک مرد ۵۰ ساله‌ای در بیمارستان لقمان از سوی مأموران کلانتری ۱۶۱ ابوذر به بازپرس کشیک قتل اعلام شد. به‌دنبال اعلام این خبر تحقیقات آغاز شد و با حضور بازپرس جنایی در بیمارستان، مشخص شد که وی با سه ضربه چاقو به قتل رسیده است.

در بررسی‌های صورت گرفته پسر قربانی گفت: شب حادثه پدرم با من تماس گرفت و در حالی که حال خوبی نداشت و به سختی نفس می‌کشید از من خواست خودم را سریع به مغازه برسانم.
او ادامه داد: به محض ورود به مغازه جگرکی پدرم با بدن نیمه جان او مواجه شدم و بلافاصله وی را به بیمارستان بردم. در مسیر پدرم گفت که مرد جوانی به‌نام اردشیر او را با چاقو زده است. پدرم گفت اردشیر قصد داشته خودرو پژواش را مقابل مغازه جگرکی پدرم پارک کند اما سر این موضوع باهم دعوایشان شده و اردشیر با چاقو به پدرم حمله کرده و او را بشدت مجروح کرده بود.
با اطلاعاتی که پسر مقتول در اختیار کارآگاهان جنایی قرار داد در گام بعدی به بازبینی دوربین‌های مداربسته محل حادثه پرداختند و تصویر متهم و شماره پلاک خودروی پژو او به‌دست آمد.
بدین ترتیب تیم جنایی راهی خانه متهم شدند اما اردشیر بعد از جنایت از محل متواری شده بود.
اظهارات نامزد قاتل
کارآگاهان جنایی در ادامه ردیابی‌ها به سراغ نامزد اردشیر رفته و این بار دختر جوان سرنخ اصلی را در اختیار آنها قرار داد: «اردشیر بعد از این حادثه با من در تماس بود. او به خاطر جنایتی که مرتکب شده قاچاقی از ایران خارج شده و به یونان رفته است.»
بدین ترتیب با شناسایی مخفیگاه اردشیر، بازپرس جنایی از پلیس بین‌الملل خواست تا متهم فراری را دستگیر کرده و به ایران برگرداند.

آخرین اخبار حوادث را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار حوادث

بی‌سابقه‌ترین مجازات یک قاتل

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:

تابناک: پرونده‌ای که سه سال کامل سیستم قضایی برزیل را مشغول کرد و در نهایت مجرم سه ماه پیش لو رفت و به دادگاه جنایی ارجاع داده و حکم او صادر شد؛ اما حکمی که دادگاه علیه مجرم قرائت کرد، بسیار عجیب بود، تا جایی که شاید بتوان گفت، در تمام طول تاریخ بی سابقه بوده است.

وکیل این جنایتکار به این حکم عجیب اعتراض کرد و خواستار ابطال آن به دلیل عجیب بودنش شد و مورد حمایت شماری دیگر از مقامات قضایی قرار گرفت؛ اما قاضی اصلی پس از کسب موافقت مسئولان رده بالای وزارت دادگستری این کشور بر این حکم اصرار ورزید.

پس از سه سال، مسئولان مجرم را که «رودریگو جنتیلی» نام داشت، پیدا کردند. او منشی قاضی ـ که نام او به دلایل امنیتی افشا نشده ـ را اغوا می‌کند، به مکانی نامعلوم برده و سپس مورد تجاوز قرار داده، کشته و در یک جنگل کوچک در حومه «برازیلیا» پایتخت برزیل دفن می‌کند. نکته عجیب این بود که جنایتکار به عنوان «پیشخدمت» برای همان قاضی کار می‌کرد.

بی‌سابقه‌ترین مجازات یک قاتل

این جنایتکار ۴۹ ساله، هر روز به قاضی قهوه می‌داد و از دفتر او مراقبت می‌کرد و به چیدمان و نظافت اتاق او رسیدگی می‌کرد، و با سوء استفاده از این شرایط همواره اسناد مربوط به پرونده و جرمی که مرتکب شده بود را سرقت می‌کرد تا جرم او افشا نشود. اما قاضی به او شک کرد و توانست مچش را بگیرد. او متوجه شده بود وقتی که ماجرای منشی خود را که سه سال پیش مفقود شده برای پیشخدمتش تعریف می‌کند، او دچار تغییراتی می‌شود، پس اتهام را به او وارد کرد و قاتل نیز مجبور شد تا به جنایت و همه جزئیات آن اعتراف کند.

قربانی و مجرم از نظر شغلی به هم نزدیک بودند و در همان دفتر با قاضی کار می‌کردند، از این روی قاضی نتوانست جلوی خشم و عصبانیتش را در مواجهه با «رودریگو جنتیلی» بگیرد، او اعتراف کرد که این امر می‌تواند باعث شود تا او کنترل خویش را از دست بدهد؛ اینکه ناگهان پس از سه سال رنج و تحقیقات و از بین رفتن بسیاری از اسناد مربوط به پرونده بدون دانستن منبع ناپدید شدن آن‌ها درمی یابد که قاتل و مقتول در همان دفتر مشغول به کار بوده اند!

پس از پایان محاکمه، که سه ماه کامل به طول انجامید، قاضی حکم هفت هزار سال زندان را برای «رودریگو جنتیلی» صادر کرد؛ با توجه به این که حکم اعدام یا ابد در قانون برزیل و نیز هیچ احتمالی نیز برای آزادی مشروط او وجود ندارد. قاضی دستور داد تا قاتل را در همان زندانی که در آن خواهد مرد، دفن کنند؛ تا برای ابد در چهارچوب زندان بماند. زیرا قاضی بر این باور است که دفن او در خارج از زندان می‌تواند به مثابه رأفت با او پس از مرگش باشد.

قاضی تأیید مسئولان بلند رتبه در وزارت دادگستری را کسب کرد و مجرم به زندانی که صد کیلومتر با پایتخت برزیل فاصله داشت، بُرده شد تا زنده و مرده اش محکومیّت هفت هزار سال زندان را تحمّل کند.

آخرین اخبار روز ایران و جهان را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار حوادث

کارآگاهان فیلم صحنه جنایت را به قاتل نشان دادند

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:





صحنه جنایت , قاتل , نزاع دسته جمعی

خراسان نوشت:مدتی قبل جوان ۲۵ ساله ای در یک نزاع دسته جمعی خونبار از ناحیه سر و شش هایش به شدت آسیب دید به طوری که تحت عمل های سنگین جراحی قرار گرفت و قانون نیز دیه سنگین چند صد میلیونی تعیین کرد تا به مصدوم این حادثه خونین پرداخت شود.

درحالی که تلاش های اطرافیان برای ایجاد صلح و سازش و گذشت مصدوم به نتیجه نرسیده بود، ناگهان شعله های انتقام زبانه کشید و این نزاع خیابانی به نقشه ای وحشتناک برای زهر چشم گرفتن از طرف مقابل انجامید.

این ماجرای هولناک با تعقیب جوان ۲۱ ساله ای ادامه یافت که ششم شهریور قصد گرفتن دارو از داروخانه ای در منطقه طرق مشهد داشت. در این هنگام بود که ناگهان سه جوان از مخفیگاه خود بیرون آمدند و به سوی جوان ۲۱ ساله هجوم بردند. آن ها او را به گوشه ای خلوت کشاندند و در حالی که مشت های گره کرده سرآغاز این نزاع وحشتناک بود، جوان ۲۵ ساله ای به نام «م- ر» با وارد آوردن چندین ضربه چاقو، جوان ۲۱ ساله را نقش بر زمین کرد.

سه جوان که نقشه مرگبار خود را با برنامه ریزی کامل اجرا کرده بودند، بی درنگ از محل وقوع حادثه گریختند و به مکان نامعلومی رفتند.

از سوی دیگر نیز شهروندان با نیروهای امدادی تماس گرفتند و این گونه پیکر نیمه جان مجروح این حادثه تلخ به بیمارستان امدادی شهید کامیاب مشهد انتقال یافت اما تلاش کادر درمانی برای نجات وی به نتیجه نرسید و این جوان که «م» نام داشت، هشت روز بعد بر اثر شدت عوارض ناشی از اصابت چاقو در مرکز درمانی جان سپرد و پرونده دیگری روی میز قاضی ویژه قتل عمد مشهد قرار گرفت.

چهاردهم شهریور  متهم اصلی این پرونده جنایی توسط نیروهای انتظامی دستگیر و با دستور قضایی روانه زندان شد. بررسی های قاضی ویژه قتل عمد بیانگر آن بود که نزاع مرگبار مهاجمان به دلیل اختلافات و کینه قبلی و دعواهای دیگری بوده است که هرکدام از متهمان پرونده نقشی در وقوع این جرایم داشته اند.

به دستور قاضی ، متهم اصلی این پرونده از زندان به شعبه ویژه جنایی انتقال یافت اما باز هم ارتکاب جنایت را انکار کرد و در همین حال بود که مقام قضایی با صدور قرار بازداشت موقت، وی را در اختیار کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی قرار داد تا بررسی‌های بیشتری درباره ماجرای این جنایت هولناک صورت گیرد.

قاضی  از کارآگاهان خواست تا فیلم ضبط شده از صحنه جنایت را برای متهم به قتل به نمایش بگذارند. این گونه بود که قاتل به تماشای فیلم جنایت خود نشست و با چشمانی حیرت زده، صحنه های وحشتناک وارد آوردن ضربات چاقو را به چشم خود دید.

تحقیقات در این باره ادامه دارد.

آخرین اخبار حوادث را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.