متخصص طب سنتی گفت: روزهداران افطارشان را با خرما به همراه یک لیوان شیر یا چای کم رنگ شروع کنند. مرضیه سیاهپوش در همایش تغییر سبک زندگی با طب سنتی ایرانی که پیش از ظهر امروز در مسجد امام رضا (ع) قزوین برگزار شد، با اشاره به فرا رسیدن ماه مبارک رمضان اظهار داشت: روزهداران بهتر است افطارشان را با خرما به همراه یک لیوان شیر یا آب جوش و چای کمرنگ شروع کنند. وی با اشاره به اینکه انسانها باید غذاها را در زمان خاصی بخورند، ابراز داشت: سالاد غذای سبکی است و دستگاه گوارش برای هضم آن انرژی زیادی مصرف نمیکند بر این اساس باید این مواد غذایی را قبل از شروع غذا خوردن، مصرف کرد. متخصص طب سنتی با بیان اینکه خوردن زرشک پلو با مرغ غذای سنگینی است و دستگاه گوارش برای هضم آن انرژی زیادی مصرف میکند، اضافه کرد: به همین دلیل باید ابتدا سالاد را که غذای سبکی است خورد و بعد از زمان کوتاهی شروع به خوردن این مواد غذایی کرد تا دستگاه گوارش به راحتی بتواند هر دو غذا را هضم کند. این متخصص عنوان کرد: خوردن غذاها پشت سر هم و بدون دادن کوچکترین فاصلهای موجب میشود غذاها در معده انباشته شود و انسان را دچار عوارض دستگاه گوارشی از جمله سوء هاضمه و ترش کردن کند. وی با اشاره به اینکه برخی افراد چند نوع غذا را در سفره میگذارند، ابراز داشت: هر فردی باید به دلخواه خود یک نوع مواد غذایی را انتخاب کند و آن را بخورد تا معده در هضم غذاها با مشکل دچار نشود. مصرف سبزی همراه غذا به هضم غذا کمک میکند متخصص طب سنتی اظهار داشت: سبزی خوردن مانند نعناع، شاهی، ریحان و پونه همراه غذا کمک میکند تا غذا به راحتی در دستگاه گوارش هضم شود. سیاهپوش عنوان کرد: خوردن انواع ژلهها بعد از غذا زمان مناسبی است و میتواند به تقویت بدن کمک بسزایی کند. این متخصص با بیان اینکه ماست از مواد غذایی و دارویی است، یادآور شد: بهتر است این مواد خوراکی همراه با کشمش مصرف شود و از خوردن آن همراه با ماهی، گوشت، ترشی و تخممرغ به شدت پرهیز کرد. وی اضافه کرد: برخی خانمها برای سرخ کردن ماهی ابتدا این مواد غذایی را به تخممرغ آغشته میکنند که این روش نادرستی است و آنان باید از انجام این عمل پرهیز کنند. متخصص طب سنتی با بیان اینکه انسان هر غذایی را که دوست ندارد میل کند، باید از خوردن آن امتناع کند، ابراز داشت: به زور غذا خوردن و دوست نداشتن خوردن غذا نقطه شروع سوء هاضمه است و باید به شدت از انجام این عمل خودداری کرد. سیاهپوش با اشاره به اینکه در دین اسلام و طب سنتی تأکید شده که هر فردی از خوردن غذا به اکراه پرهیز کند، اذعان داشت: متاسفانه برخی والدین به زور فرزندانشان را به خوردن غذایی اجبار میکنند که انجام این روش سلامت آنان را کاهش میدهد. وی با بیان اینکه خانمهای شاغل به علت کمبود زمان غذاها را مانند قیمه و قورمهسبزی پخت میکنند و سپس آن را بستهبندی و در فریزر میگذارند و هر روز یکی از این بستهها را برای خوردن گرم میکنند، ابراز داشت: تنوع نداشتن و تازه نبودن مواد غذایی در انجام این روش موجب میشود که سلامت فرد را تهدید کند و او را دچار بیماریهای گوارشی کند بر این اساس بهتر است از انجام این روش پرهیز کرد. متخصص طب سنتی یادآور شد: در طب سنتی و علم طب توصیههای بسیاری در مصرف مواد غذایی تازه شده تا بدن فرد از بروز بیماریها محافظت شود. منبع : فارس
برچسب: روزه
من هلال را دیدم
ضرب المثل من هلال را دیدم
این مثل در موردی گفته میشود که یک نفر دیگران را از خوردن چیزی یا انجام کاری منع کند ولی خود در اولین فرصت آن منعکردنها را ندیده بگیرد و آن چیز یا کار را برای خود جایز بداند.
این نکته هم گفتنی است که در افسانههای آذربایجان گرگ و روباه دو دشمن آشتیناپذیرند.
روباهی گرسنه به باغی رسید. دید دنبه بزرگی در تله گذاشتهاند. روباه خوب میدانست که اگر پوزه یا دست خود را به طرف دنبه دراز کند درجا گرفتار خواهد شد. در فکر چاره بود و اینور و آنور میرفت که از دور گرگی پیدا شد. روباه پیش رفت و سلام داد و گفت :
«ای گرگ! چه عجب از این طرفها؟…»
گرگ گفت: «گرسنهام دنبال شکاری میکردم.»
روباه گفت: «اینجا دنبه خوب و چربی هست بفرما بخور!» و با دست به تله اشاره کرد. گرگ و روباه نزدیک تله رفتند.
گرگ گفت: «چرا تو نمیخوری؟»
روباه جواب داد: «از بدبختی روزه هستم.»
گرگ باورش شد و دستش را به طرف دنبه دراز کرد، تله صدایی کرد و دنبه بیرون پرید اما دست گرگ لای تله ماند روباه به سراغ دنبه رفت و نگاهی به آسمان کرد و صلواتی فرستاد و به خوردن مشغول شد.
گرگ گفت : «آقا روباه پس تو روزه نبودی!»
روباه گفت : «روزه بودم اما ماه و دیدم!»
منبع:forum.gigapars.com
ضرب المثل آقا گرگ عیدت مبارک!
هر وقت یک نفر از راه طمع کار خلافی میکند یا به مال کسی دست درازی میکند میگویند «آقا گرگ عیدت مبارک».
روباهی همیشه در باغ خربزه میرفت و به باغبان خسارت میزد. روزی باغبان تله گذاشت و مقداری گوشت هم در آن تعبیه کرد. روباه چون گوشت را سر راه خود دید فهمید که به همراه آن تلهای هم هست. جرأت نکرد به گوشت نزدیک بشود، برگشت. در راه برخورد کرد به گرگ به او سلام کرد و پس از تعارفات معمولی گفت: «رفیق عزیز چرا پژمردهای»؟ گرگ جواب داد: «دو روزه غذایی فراهم نکردهام».
روباه گفت: «من در این جالیز غذای بسیار خوبی تهیه کردهام اما از بخت بد از خوردن آن محرومم». گرگ پرسید: «چرا!» روباه گفت: «من امروز روزهام نمیتوانم روزهام را باطل کنم». گرگ گفت: «پس به من نشون بده». روباه گرگ را در مقابل تله برد.
همین که گرگ گوشت را به دهن گرفت ریسمان تله حلقش را فشرد و دهنش باز ماند. روباه فوری پرید گوشت را از دهن گرگ گرفت و بلعید. گرگ با صدای خفهای گفت: «تو که روزه بودی!» روباه جواب داد: «الان ماه را دیدم، افطار کردن بر من واجب شد».
گرگ گفت: «پس من کی ماه را ببینم؟» روباه جواب داد: «ساعتی که باغبان با بیلش پیش تو آمد تو ماه را خواهی دید!» در این اثنا باغبان با بیل آمد و مشغول کتک زدن گرگ شد.
روباه آواز داد: «آقا گرگ! عیدت مبارک».
منبع:iketab.com