دسته‌ها
آخرین اخبار

واکنش هالیوودی دخترجوانی که قربانی زورگیری با قمه شده بود

سرهنگ “میررضا بهرامی” گفت: ساعت ۲۳ سه شنبه چهاردهم مرداد ماه دختر جوانی در تماس با مرکز فوریت‌های پلیسی به صورت رمزی با ماموران صحبت کرد و در خواست نیروی کمکی کرد که خیلی زود تیمی از ماموران کلانتری به پارک کوهستان در خیابان سعیدی اعزام شدند.

وی افزود: ماوران پس از ۱۵ دقیقه گشت زنی در پارک با دختر جوانی روبرو شدند که سراسیمه به سمت ماموران در حال دویدن بود، دختر جوان اعلام کرد که در میدان قدس سوار خودروی پژو ۴۰۵ که مسافرکش بود شدم که ۲ جوان مسافر دیگر نیز داخل خودرو نشسته بودند.

این مقام پلیسی ادامه داد: در اظهارات دختر جوان مشخص شد که ۲ پسر جوان و راننده همدست بودند و ۲ جوان با تهدید قمه اقدام به زورگیری کردند که دختر جوان با تیزهوشی در تماس با پلیس به سارقان عنوان کرده که گوشی موبایل و پول به آن‌ها می‌دهد و دیگر کاری با او نداشته باشند که ماموران با شنیدن صدای دختر جوان در محل حاضر شدند.

رییس کلانتری ۱۲۲ دربند اظهار داشت: ماموران در تحقیقات میدانی موفق به شناسایی شماره پلاک خودروی پژو ۴۰۵ شده و همین سرنخ کافی بود تا صاحب خودرو در غرب تهران دستگیر شود و دختر جوان نیز با دیدن پسر جوان عنوان کرد که وی یکی از زورگیران مسافرکش نما است.

سرهنگ بهرامی گفت: گوشی سرقتی نیز از متهم کشف شد و پسر جوان که هیچ سابقه‌ای در پرونده اش ندارد در اعترافاتش عنوان کرد که با ۲ تن از همدستانش برای سرگرمی دست به این سرقت زده است.

وی در پایان گفت: متهم برای سیر مراحل قانونی به مرجع قضائی معرفی شدند و تحقیقات برای دستگیری ۲ متهم دیگر ادامه دارد.

۴۷۲۳۱

منبع خبر: خبر آنلاین

آخرین اخبار ورزشی را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
آخرین اخبار

دسته موتوردزدان حرفه‌ای به دام افتادند

به گزارش رسانه ۷، به نقل از پایگاه خبری پلیس، سرهنگ کارآگاه “قاسم دستخال” گفت: هفتم تیرماه پرونده ای با موضوع سرقت یک دستگاه موتورسیکلت از کلانتری ۱۰۶ نامجو با شکایت یکی از شهروندان به همراه دستگیری فردی به نام صادق برای رسیدگی تخصصی به پلیس آگاهی ارجاع شد.

رییس پایگاه ششم پلیس آگاهی تهران توضیح داد: چکیده پرونده نشان از این داشت، مال باخته که موتورسیکلت خود را در کنار خیابان پارک کرده بود، پس از مراجعه به محل پارک متوجه سرقت موتورسیکلتش می‌شود که با تماس شاکی به مرکز فوریت‌های پلیسی و حضور ماموران کلانتری شهید نامجو مشخص شد که دو سرنشین یک دستگاه خوروی سواری پراید پس از پیاده شده از خودروی پراید، و ترک خودروی سواری، موتورسیکلت شاکی را سرقت و هر دو سوار بر موتورسیکلت شده اند و از محل گریخته اند.

این مقام انتظامی تصریح کرد: در ادامه تحقیقات پلیسی ماموران کلانتری شهید نامجو مالک خودروی پراید را به نام صادق شناسایی و در گام بعدی از تحقیقات پلیسی وی با هماهنگی¬های قضائی دستگیر و پس از انتقال به کلانتری در بازجویی‌های صورت گرفته اظهار داشت، در روز سرقت ۲ مرد را به عنوان مسافر سوار بر خودروام کردم و در خیابان نامجو پیاده کردم و از سرقت موتورسیکلت اطلاعی ندارم.

وی با اشاره به اینکه در ادامه تحقیقات میدانی از محل سرقت، کاراگاهان موفق شدند تصویری واضحی از مسافران خودروی پراید به دست بیاورند، افزود: در پالایش‌های اطلاعاتی و بررسی مجرمان حرفه‌ای مشخص شد که سارقان موتورسیکلت به نام تقی و کیومرث سابقه دار بوده و پیش با همین عنوان مجرمانه روانه زندان شده اند.

این مقام پلیسی با اشاره به اینکه در بررسی سوابق کیفری تقی به دست آمد که وی تا کنون ۲۷ مرتبه تحمل زندان داشته است، گفت: در گام بعدی از تحقیقات پلیسی مخفیگاه وی شناسایی و کارآگاهان موفق شدند وی را با هماهنگی‌های قضائی در مخفیگاهش دستگیر کنند.

سرهنگ دستخال در ادامه گفت: در بررسی‌های بیشتر از مخفیگاه متهم موتورسیکلت شاکی کشف و متهم به سرقت موتورسیکلت به همکاری هم دستش به نام کیومرث اعتراف و اظهار کرد، پس از سرقت قرار بود موتورسیکلت را بفروشم و پول حاصله را بین خودمان تقسیم کنیم.

رییس پایگاه ششم پلیس آگاهی تهران با بیان اینکه کیومرث نیز ۵ سابقه کیفری دارد، گفت: با اعتراف صریح متهمان به بزه ارتکابی هر دو سارق با دستور قضائی دادیار دادسرای ناحیه ۱۵ تهران روانه زندان شدند.
به گفته سرهنگ دستخال موتورسیکلت شاکی پس از تنظیم صورتجلسه تحویل به مال باخته مسترد شد.

۲۳۵۲۳۱

منبع خبر: خبر آنلاین

آخرین اخبار ورزشی را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
آخرین اخبار

ببینید | از دستگیری مرد زن نما تا سارق حرفه‌ای دوچرخه‌های شهرداری در جدیدترین طرح رعد پلیس

ببینید | از دستگیری مرد زن نما تا سارق حرفه‌ای دوچرخه‌های شهرداری در جدیدترین طرح رعد پلیس

سی و هفتمین مرحله از طرح رعد پلیس پیشگیری روز سه‌شنبه ۷ مرداد ۱۳۹۹ با تلاش مأموران کلانتری‌ها و پلیس پیشگیری و در حضور سردار حسین رحیمی فرمانده انتظامی پایتخت در محوطه H ستاد فرماندهی انتظامی تهران بزرگ برگزار شد. دراین مرحله از طرح رعد، ۶۳۵ سارق منزل، خودرو، موتورسیکلت و اماکن عمومی و خصوصی دستگیر شدند که این افراد در قالب ۲۲ باند فعالیت می‌کردند. همچنین بیش از هشت هزار فقره از اموال سرقتی مردم به ارزش ۱۲ میلیارد تومان کشف و ضبط شد. فرمانده انتظامی پایتخت در حاشیه این طرح در جمع خبرنگاران از کشف ۱۲ قبضه سلاح جنگی و ۳۷ سلاح سرد خبر داد و افزود: با اجرای طرح رعد ۳۷ به ۸۰۱ پرونده سرقت رسیدگی شد.

منبع خبر: خبر آنلاین

آخرین اخبار ورزشی را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار حوادث

جدال ۲سارق و معتاد در کوچه بن‌بست / یکی از آنها کشته و دیگری دستگیر شد

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:




تعقیب و گریز پلیس و سارق,سارق,معتاد

ایران نوشت:ساعت ۷ صبح ۲۲ شهریور مأموران کلانتری ۱۴۸ انقلاب هنگام گشت در مقابل بیمارستان امام خمینی به رفتار و ظاهر عجیب مردی میانسال مشکوک شدند.

وی از یک خودروی پژو پیاده و وارد بیمارستان شد. مأموران که به او مشکوک شده بودند با این احتمال که او قصد سرقت یا کیف قاپی از همراهان بیماران را دارد به سراغ او رفتند. اما مرد ناشناس با دیدن مأموران پا به فرار گذاشت. این فرار چند لحظه بیشتر طول نکشید و مأموران کلانتری موفق شدند او را دستگیر کنند.
همزمان با دستگیری شاهرخ و انتقال وی به خودروی پلیس ناگهان سرنشین دیگر خودروی پژو متواری شد. مأموران که متوجه فرار مرد پژو سوار شده بودند، با این احتمال که با دو سارق رو به رو هستند به تعقیب خودروی پژو پرداختند.
۲۰ دقیقه تعقیب و گریز
مأموران پس از ۲۰ دقیقه تعقیب پژو وقتی راننده وارد کوچه بن‌بستی شد وی را در محاصره خود قرار دادند اما این پایان ماجرا نبود و راننده که خود را در دام پلیس می‌دید از ماشین پیاده شد و درحالی که چاقویی به‌دست داشت به‌سمت سرباز کلانتری حمله کرد. در این میان مأمور درجه دار کلانتری نیز اسلحه به‌دست از خودروی پلیس پیاده شد و به کمک سرباز همکارش آمد.
دو مأمور کلانتری به متهم هشدار می‌دادند که خود را تسلیم کند اما حامد – راننده پژو- بدون توجه به اخطارهای آنها سعی داشت راهی پیدا کند تا همدستش را نیز که داخل خودروی مأموران گرفتار شده بود نجات دهد.
درگیری خونین
در حالی که جدال سختی میان مأموران و متهمان برپا بود ناگهان حامد با چاقو به سرباز کلانتری حمله کرد و ضربه‌ای به او زد. سرباز جوان چند قدمی از آنها فاصله گرفت اما برای کمک به همکارش و جلوگیری از فرار متهمان در حالی که زخمی شده بود به سختی خود را سرپا نگه داشت.
در همین هنگام حامد اسلحه کلاشنیکف سرباز کلانتری را که زیر صندلی راننده بود برداشت و به سمت خودرو فرار کرد. شاهرخ نیز با استفاده از این موقعیت از داخل خودروی پلیس پیاده شد و در حالی که سوئیچ خودروی مأموران را بر می‌داشت خود را به خودروی پژو رساند. سرباز جوان که با این صحنه روبه‌رو شد به‌سمت شاهرخ رفت تا سوئیچ را از او بگیرد. اما شاهرخ این بار با چاقو به او حمله کرد.
درگیری آنها ادامه داشت تا اینکه شاهرخ پشت فرمان پژو نشست تا فرار کند .در این هنگام مأموران از آنها خواستند که اسلحه کلاشنیکف را پس بدهند و فرار کنند. اما حامد بی‌توجه به درخواست مأمور پلیس خودرو را روشن کرد که مأمور درجه‌دار به ناچار دست به اسلحه شده و به سمت حامد تیراندازی کرد. بر اثر این تیراندازی حامد روی زمین افتاد و شاهرخ سوار بر خودروی پژو سعی داشت به تنهایی از محل فرار کند.
او چندین بار با خودروی پلیس تصادف کرد و سعی داشت که راه را باز کند تا از کوچه بن‌بست فرار کند. مأمور کلانتری نیز که با چنین صحنه‌ای مواجه شده بود بعد از چند بار اخطار و دستور ایست به سمت شاهرخ نیز شلیک کرد.
به‌دنبال این تیراندازی حامد کشته و شاهرخ مجروح شد و بلافاصله گزارش این حادثه به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام شد. بدین ترتیب بازپرس غلامی از شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران دستور انتقال شاهرخ به بیمارستان و تحقیقات در این خصوص را صادر کرد.
در تحقیقات اولیه به دستور بازپرس جنایی، مأموران به بازبینی فیلمی که یکی از شاهدان ماجرا ثبت کرده بود ، پرداختند و بازبینی دوربین‌ها اظهارات مأموران را تأیید کرد.
ادعای عجیب سارق
کارآگاهان برای بازجویی به سراغ شاهرخ که بهبودی نسبی پیدا کرده بود رفته و تحقیقات از او صورت گرفت.
وی در تحقیقات گفت: ۲۰ سالی می‌شود که با حامد دوست هستم. او سابقه سرقت داشت اما سابقه‌های من درگیری و اعتیاد بود و اصلاً در کار سرقت نیستم. روز حادثه به غرب تهران رفتیم و از پاتوقی که سراغ داشتیم مواد مخدر تهیه کردیم. بعد به‌سمت بیمارستان آمدیم و در اطراف آنجا مواد را مصرف کردیم. من نیاز به سرویس بهداشتی پیدا کردم و از حامد خواستم چند دقیقه‌ای در مقابل بیمارستان توقف کند تا به داخل بیمارستان بروم و از سرویس بهداشتی آن استفاده کنم. در همین هنگام بود که مأموران به ما مشکوک شدند.
تحقیقات در رابطه با اظهارات متهم به دستور بازپرس جنایی ادامه دارد.‌

آخرین اخبار حوادث را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار حوادث

صاعقه پلیس در جان ۱۵۴ سارق و زورگیر

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:




سارق , زورگیر,طرح صاعقه

رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ از دستگیری ۱۵۴ سارق و مظنون به سرقت در اجرای دومین مرحله از طرح صاعقه خبر داد.

به گزارش ایسنا، سردار علیرضا لطفی در حاشیه اجرای دومین مرحله از طرح صاعقه با حضور در جمع خبرنگاران اظهار کرد: دومین مرحله از این طرح با مشارکت تمامی ادارات و پایگاه‌های پلیس آگاهی به مرحله اجرا درآمده و عوامل پلیس آگاهی در سراسر شهر اقدام به دستگیری ۱۵۴ سارق و مظنون به کیف قاپی کردند.

وی با بیان اینکه در اجرای این طرح ۸۱ دستگاه موتورسیکلت مسروقه و ۴۵ دستگاه گوشی موبایل مسروقه به همراه قمه، چاقو، اسپری و… کشف و ضبط شد، گفت: دستگیرشدگان تاکنون به ۵۶۰ فقره کیف‌قاپی و گوشی قاپی اعتراف کرده‌اند.

لطفی با بیان اینکه اجرای این طرح سبب کاهش آمار سرقت به ویژه کیف‌قاپی و موبایل‌قاپی شده است، خاطرنشان کرد: این طرح همچنین تأثیر پیشگیرانه داشته و منجر به کاهش وقوع جرایم نیز شده است.

وی درباره بازگشت اموال مسروقه به مالباختگان نیز گفت: در این زمینه با هماهنگی مقام قضایی، مالکان این اموال شناسایی شده و  اموال بزودی به صاحبانشان بازگردانده خواهد شد.

به گفته رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ برای این افراد پرونده‌هایی تشکیل شده و به مقام قضایی ارجاع شده است.

آخرین اخبار حوادث را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار حوادث

با همدستانم قرص اکس خوردیم، فیلم هالیوودی دیدیم ، بعدش رفتیم سراغ دزدی

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:

اوایل شهریورماه امسال بود که زن جوانی سراسیمه به اداره پلیس رفت و از دو مرد و یک زن پژو سوار به اتهام زورگیری و سرقت اموالش شکایت کرد.

روزنامه جوان نوشت: شاکی به مأموران گفت: ساعتی قبل در نزدیکی خانه‌ام در یکی از خیابان‌های شرقی تهران منتظر تاکسی بودم که خودروی پژوی سفید رنگی به عنوان مسافرکش کنارم توقف کرد. علاوه بر راننده که مرد جوانی بود، دختر جوانی در صندلی جلو و پسر جوانی هم در صندلی عقب به عنوان مسافر نشسته بودند که من هم اعتماد کردم و سوار خودروی آن‌ها شدم.

پس از طی مسافت کوتاهی راننده تغییر مسیر داد که به او اعتراض کردم و همان لحظه مردی که کنارم نشسته بود، چاقویی از جیبش بیرون آورد و به پهلویم گذاشت و تهدید کرد هیچ حرفی نزنم. از ترس دست و پایم به لرزه افتاده بود که راننده خودرو را در خیابان خلوتی نگه داشت و به زور تمامی اموالم، گوشی همراهم و کارت عابر بانکم را از من گرفتند. راننده دوباره به راه افتاد و در نزدیکی صرافی دوباره خودرواش را متوقف کرد و این‌بار به زور رمز کارتم را از من گرفتند و با پول‌های داخل کارتم مقداری زیادی سکه خریدند. سپس زورگیران مسافرکش نما مرا در یکی از خیابان‌ها از داخل خودرو به پایین پرت کردند و از محل گریختند. شاکی در ادامه گفت: وقتی فرار کردند من فقط شماره پلاک خودرو را به خاطرم سپردم.

با این شکایت پرونده به دستور بازپرس دادسرای امور جنایی تهران برای رسیدگی در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس‌آگاهی قرار گرفت.

مأموران در نخستین گام شماره پلاک خودروی زورگیران را از مرکز استعلام گرفتند که مشخص شد خودروی متعلق به مرد جوانی به نام فریبرز است.

بدین ترتیب مأموران فریبرز را به عنوان مظنون تحت تعقیب قرار دادند تا اینکه مدتی قبل او را بازداشت کردند. متهم ابتدا در بازجویی‌ها جرم خود را انکار کرد، اما وقتی با دلایل و مدارک روبه‌رو شد به جرم خود با همدستی دو نفر از همکارانش به نام‌های رهام و پونه اعتراف کرد. مأموران چند روز قبل دو متهم فراری را بازداشت کردند. متهمان پس از اعتراف مقابل بازپرس جنایی برای ادامه تحقیقات در اختیار کارآگاهان پلیس‌آگاهی قرار گرفتند.

گفتگو با متهم زن
خودت را معرفی کن؟
پونه هستم ۲۸‌ساله.

سابقه داری؟
نه، من تا الان به کلانتری هم نرفته بودم.

همدستانت سابقه دارند؟
نه

با همدستانت چطور آشنا شدی؟
ما سه نفر همکاریم. البته رهام، نامزد من است و قرار بود با هم ازدواج کنیم.

بیشتر توضیح بده؟
چند ماهی پیش در شرکت خصوصی بزرگی به عنوان منشی استخدام شدم. رهام و فریبرز هر دو همکار من بودند که رهام از من خواستگاری کرد و من هم بعد از مشورت با خانواده‌ام به او جواب مثبت دادم.

چه شد که با نامزدت و همکارت تصمیم به زورگیری گرفتید؟
ما سه نفر حالت عادی نداشتیم. شب قبلش هر سه‌نفر قرص اکس خوردیم و روز حادثه هم توهم داشتیم که تصمیم به زورگیری گرفتیم.

چرا قرص اکس خوردی؟
آن شب تولد فریبرز بود که سه نفری در شرکت ماندیم و جشن گرفتیم. رهام قرص اکس خریده بود و برای اینکه شاد باشیم مصرف کردیم و بعد هم هر سه‌نفر تا صبح فیلم‌های هالیوودی دیدیم که یکی از فیلم‌ها آرتیست فیلم باند تبهکاری را تشکیل داده‌بود و از بانک‌ها و طلافروشی‌ها سرقت می‌کردند که ما هم تحت تأثیر فیلم قرار گرفتیم و نقشه زورگیری را طراحی و اجرا کردیم.

درباره حادثه توضیح بده؟
ما خیلی توهم داشتیم و قرار بود مانند آرتیست فیلم به بانک یا طلافروشی دستبرد بزنیم، اما اسلحه و وسایل مورد نیاز را نداشتیم که رهام پیشنهاد داد شهروندی رابه عنوان مسافر سوار و اموالش را سرقت کنیم و با پول آن اسلحه بخریم و بعد دست به سرقت‌های شبیه فیلم‌های هالیوودی بزنیم. به همین خاطر با خودروی فریبرز به داخل خیابان آمدیم و شاکی را به عنوان مسافر سوار و به زور اموالش را سرقت کردیم.

سرقت از بانک چه شد؟
ما زمانی که توهم داشتیم نقشه سرقت از بانک را طراحی کردیم، اما ساعتی بعد از زورگیری آثار توهم از بین رفت و متوجه شدیم که جرم بزرگی را مرتکب شده ایم که به خانه‌هایمان برگشتیم.

اموال سرقتی و طلاهای خریداری شده چه شد؟
من خبر ندارم، طلاها و اموال سرقتی در اختیار رهام و فریبرز بود.

آخرین اخبار حوادث را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار حوادث

دزد قدیمی تهران : اعدامم کنید ، از زندان خسته شده ام

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:

نخستین روز خرداد امسال بود که مردی بیهوش در یک فضای سبز کوچک در منطقه سبلان روی چمن ها افتاده بود و چند مرد هم تلاش می کردند این جوان را به هوش بیاورند اما بی فایده بود به همین دلیل در تماس با اورژانس درخواست کمک کردند.

خراسان: مرد بیهوش به بیمارستان منتقل شد و زمانی که به هوش آمد از این که روی تخت بیمارستان بود شوکه شد و وقتی به دنبال موبایل و مدارکش گشت فهمید که وسایل اش به سرقت رفته است.

تیمی از ماموران کلانتری ۱۰۶ نامجو برای تحقیقات به بیمارستان رفتند و از مرد جوان که به هوش آمده بود تحقیق کردند.

مرد جوان که مسعود نام دارد به پلیس گفت: چند روز قبل با یک مرد ۵۱ ساله که چهره‌ای آراسته و فریبنده داشت آشنا شدم، او ادعا می کرد که وضعیت مالی خوبی دارد. در زمان کوتاهی با چرب زبانی‌هایش اعتمادم را جلب کرد تا جایی که رمز کارت بانکی ام را می دانست و هیچ وقت فکر نمی کردم این مرد آرام نقشه شومی در ذهن اش طراحی کرده است.

مسعود ادامه داد: روز گذشته همراه مرد فریبکار بودم که پیشنهاد یک لیوان چای داد و خودش به سمت یک کیوسک روزنامه فروشی رفت و دو لیوان چای گرفت. سپس در داخل فضای سبز شروع به خوردن چای کردیم و بعد از آن متوجه هیچ چیز نشدم تا این که بیدار شدم و خودم را روی تخت بیمارستان دیدم.

این مرد گفت: بعد از به هوش آمدن فهمیدم که موبایل و مدارکم به سرقت رفته و حساب بانکی ام نیز خالی شده است.

 با توجه به ادامه سرقت ها به شیوه بیهوشی،کارآگاهان آلبوم مجرمان سابقه دار را پیش روی طعمه‌های مرد فریبکار قرار دادند که خیلی زود شهرام ۵۱ ساله از سوی طعمه ها شناسایی شد. همین کافی بود تا ردیابی ها برای دستگیری این سارق سابقه‌دار آغاز شود و کارآگاهان در ردیابی‌ها پی بردند که این سارق در مسافرخانه ها زندگی می کند و برای این که دستش رو نشود، هر روز محل استراحت اش را تغییر می‌دهد.

ردیابی‌ها ادامه داشت تا این که ماموران پی بردند شهرام در یک مسافرخانه در نزدیکی میدان راه آهن پنهان شده است. کارآگاهان ساعت ۸ صبح ۶ شهریور امسال موفق به دستگیری سارق سابقه دار شدند و در بررسی از مخفیگاه شهرام ۱۰ میلیون تومان تراول به دست آمد.

شهرام پس از دستگیری به سرقت هایش اعتراف کرد و مالخر گوشی های سرقتی را که در خیابان شوش بود، لو داد. ماموران نیز در یک قرار صوری، مالخر مسن را دستگیر کردند.

گفت و گو با سارق قدیمی

این مرد که چهره آرام و خونسردی دارد، ادعا می کند خانواده اش او را از خانه بیرون کرده اند و چون هیچ حمایتی نشده مجبور به سرقت شده است.

سابقه داری؟ بله، سه یا چهار بار به زندان رفتم.

آخرین بار کی زندان بودی؟ فکر کنم سه سال زندان بودم، آخر سال گذشته آزاد شدم.

الان به چه جرمی دستگیر شدی؟ سرقت به شیوه بیهوشی.

چطور با این شیوه آشنا شدی؟ در گذشته یکی از دوستانم به این شیوه سرقت می کرد و از او این شیوه و شگرد را یاد گرفتم.

سوژه هایت را چطور شناسایی می کردی؟ با آن ها طرح دوستی می ریختم و بعد از آن در فرصتی مناسب با داروی بیهوشی نقشه ام را اجرا می کردم.

داروی بیهوشی را چطور به آن ها می دادی؟ بعد از این که به من اعتماد می کردند، به بهانه خوردن چای در فضای سبز، داخل لیوان آن ها دو قرص لورازپام می‌ریختم و بعد از این که چای مسموم می خوردند بیهوش می شدند.

چه چیزی سرقت می کردی؟ موبایل و کارت عابربانک.

رمز کارت را چطور به دست می آوردی؟ خودشان به من می دادند، چون اعتماد کرده بودند رمز کارت شان را هم اعلام می کردند.

چقدر پول به دست آوردی؟ ۱۵ میلیون تومان.

چرا دزدی می کردی؟ می خواستم یک اتاق کرایه کنم و به پول نیاز داشتم.

موبایل را به چه قیمتی می فروختی؟ ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان.

زندان برایت مهم نیست که دوباره دزدی می کنی؟ نمی دانم چرا وقتی از زندان آزاد می شوم یادم می رود از چه جایی بیرون آمدم، به قول زندانیان قدیمی و سابقه دار پشت در زندان نوشته: « یادم تو را فراموش.»

تا کی می خواهی دزدی کنی؟ دیگر دزدی نمی کنم.

یعنی آزاد شوی دنبال سرقت نمی روی؟ من از بازپرس پرونده ام می خواهم که نامه اعدامم را بزند و خودم هم امضا می کنم که با رضایت خودم بوده است، چون دیگر نمی خواهم آزاد شوم و خسته شده ام.

چرا؟ تا خانواده‌ام راحت شوند.

چطور وارد دنیای تبهکاران شدی؟ ۲۰ ساله بودم که با دوستانم به دزدی رفتیم و دستگیر شدم. بعد از این که آزاد شدم، خانواده ام مرا طرد کردند و همین باعث شد به سرقت هایم ادامه دهم. چون دزدی کرده بودم دیگر اجازه بازگشت را به من ندادند و از خانه بیرونم کردند.

ازدواج کرده ای؟ نه.

آخرین اخبار حوادث را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار حوادث

زن ایرانی ۳۰۰میلیون تومان جوهرات زن چینی را گرفت و گم شد

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:




سرقت,سارق,سرقت‌ طلا

ایران نوشت:اواخر خرداد امسال یک زن چینی به همراه وکیلش، به دادسرای ناحیه ۲ تهران رفت و گفت: من بازرگان هستم و به ایران زیاد سفر می‌کنم.

وی افزود:اوایل سال ۹۸ با خانم جوانی به‌نام دنیا آشنا شدم و صمیمیت زیادی بین ما ایجاد شد. روزی به او گفتم من علاوه بر بازرگانی در کار جواهرات نیز هستم و تعدادی سنگ قیمتی که همراه داشتم به او نشان دادم. دنیا با دیدن جواهرات گفت من هم در کار جواهرسازی هستم بعد هم پیشنهاد داد که می‌تواند برای سنگ‌ها رکاب بسازد. من هم که به او اعتماد داشتم پس از تحویل سنگ‌های قیمتی به ارزش ۳۰۰ میلیون تومان مجبور شدم به کشورم برگردم اما پس از یک ماه که به ایران برگشتم با دنیا تماس گرفتم که تلفن همراهش خاموش بود بعد هم متوجه شدم دنیا با جلب اعتماد من اقدام به کلاهبرداری کرده است.

پس از این شکایت، پرونده به دستور بازپرس شعبه اول دادسرای ناحیه ۲ تهران برای دستگیری و کشف اموال، در اختیار کارآگاهان اداره چهاردهم(ویژه مبارزه با جرایم کلاهبرداری) قرار گرفت. ‌سرهنگ جهانگیر تقی پور- معاون مبارزه با جرایم جعل و کلاهبرداری پلیس آگاهی تهران بزرگ – در تشریح این خبر گفت: با بررسی پرونده و بهره‌گیری از روش‌های علمی کشف جرم، پلیس موفق به شناسایی هویت واقعی متهم به نام «سارا» شد و مأموران موفق شدند او را به همراه سنگ‌های قیمتی در مخفیگاهش در محدوده شمال غرب تهران دستگیر کنند.
دختر جوان ضمن اعتراف به سرقت جواهرات گفت: چند سال است در حرفه جواهرسازی مشغول به‌کار هستم. پس از آنکه شاکی سنگ‌های قیمتی را به من نشان داد وسوسه شدم تا آنها را به دست آورم. به‌همین خاطر با نشان دادن صفحه اینستاگرام ساخت و فروش جواهر مربوط به محل کارم، اعتماد وی را جلب و متقاعدش کردم تا سنگ‌ها را از او بگیرم. وقتی هم دیدم او به کشورش بازگشته فرصت را مناسب دیدم و گوشی‌ام را خاموش کردم. با توجه به دستگیری متهم، وی با صدور قرار قانونی از سوی مقام قضایی روانه زندان شد.

آخرین اخبار حوادث را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار حوادث

طراحی سرقت‌های شبانه پای بساط مواد!

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:

ماجرای دستگیری اعضای این باند حرفه ای از آن جا در دستور کار پلیس مشهد قرار گرفت که گزارش سرقت های باتری و قطعات خودرو در برخی نقاط مشهد افزایش یافت.

خراسان: اعضای یک باند سرقت باتری خودروهای پراید که به خاطر دستبردهای شبانه به لوازم و قطعات داخلی خودروها به خفاش‌های باتری دزد معروف شدند در حالی به سرقت های بیشتری در مشهد اعتراف کردند که هنگام دستگیری توسط نیروهای انتظامی کلانتری شفای مشهد، ۱۱ عدد باتری و یک دستگاه پراید سرقتی از آنان کشف شد.

ماجرای دستگیری اعضای این باند حرفه ای از آن جا در دستور کار پلیس مشهد قرار گرفت که گزارش سرقت های باتری و قطعات خودرو در برخی نقاط مشهد افزایش یافت. به گزارش اختصاصی خراسان، در پی اعلام شکایت مال‌باختگان و با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع بلافاصله سرهنگ اکبر آقابیگی (رئیس پلیس مشهد) دستورات ویژه ای را برای شناسایی و دستگیری عاملان این سرقت ها صادر کرد و بدین ترتیب گروه مشترکی از نیروهای گشت، تجسس و اطلاعات کلانتری شفای مشهد به سرپرستی سرهنگ عمارلو (جانشین کلانتری شفا) وارد عمل شدند و رصدهای اطلاعاتی خود را آغاز کردند. آنان پس از حدود یک هفته تلاش شبانه روزی بالاخره سرنشینان یک دستگاه پراید را در حالی دستگیر کردند که بررسی های پلیسی نشان می داد پراید مذکور سرقتی است و سرنشینان آن نیز قصد دستبرد به یک خودروی دیگر را داشتند. سه متهم این پرونده که پس از تعقیب و گریز طولانی در چنگ قانون گرفتار شدند به سرقت های متعددی در حوزه استحفاظی کلانتری شفا اعتراف کردند و پس از آن نیز وقتی با صدور دستور قضایی در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفتند، راز سرقت های بیشتری را فاش کردند. آن چه می خوانید گفت وگوی خبرنگار خراسان با اعضای باند معروف به خفاش های باتری دزد است.

نامت چیست؟ علیرضا

چند سال داری؟ ۴۸ ساله هستم.

شغلت چیست؟ شغلم آزاد است.

مشهدی هستی؟ نه در بیرجند متولد شدم.

اتهام سرقت را قبول داری؟ بله! سرقت کرده‌ام!

نقشه سرقت باتری ها را چگونه طراحی می‌کردید؟ یک شب برای استعمال مواد مخدر به منزل «حسن» رفتم. پای بساط مواد نشسته بودیم که «حسن» پیشنهاد کرد با خودروی پژو ۲۰۶ من، سرقت باتری انجام بدهیم.

تو هم قبول کردی؟ بله! برای انجام سرقت حرفی نداشتم اما به او گفتم سند خودرو به نام همسرم است و نمی توانم از آن در سرقت ها استفاده کنم!

پس چه کار کردید؟ «حسن» گفت: من خودم یک دستگاه خودرو دارم. از آن استفاده می کنیم!

منظورت همان پراید سرقتی است؟ بله!

چند فقره سرقت در یک شب انجام دادید؟ بعد از آن که صحبت ها به نتیجه رسید به اتفاق حسن و پسرش به سمت بولوار عبدالمطلب به راه افتادیم و ۱۱ عدد باتری از خودروها سرقت کردیم.

کابل باتری ها را چگونه قطع می کردید؟ با قیچی بزرگی که پلیس از داخل خودرو کشف کرد، کابل ها را می بریدیم و بلافاصله باتری را داخل پراید می انداختیم و فرار می کردیم!

نقش شما در سرقت ها چه بود؟ «حسن» کابل ها را می برید و من هم بی درنگ باتری سرقتی را بلند می کردم و داخل خودروی پراید می گذاشتم!

سابقه سرقت هم دارید؟ بله! تاکنون سه بار به جرم سرقت روانه زندان شده ام و سابقه دار هستم ولی با «حسن» و پسرش برای اولین بار بود که به دنبال سرقت باتری می رفتیم.

چگونه با «حسن» آشنا شدی؟ ما با هم بچه محل هستیم و از حدود ۱۰ سال قبل یکدیگر را می‌شناسیم و رفت و آمد داریم!

خودروی پراید را چه کسی سرقت کرده است؟ من از این سرقت اطلاعی ندارم ولی «حسن» آن را سرقت کرده است.

بیشتر باتری چه نوع خودروهایی را سرقت می کردید؟ بیشتر به پراید دستبرد می زدیم.

چرا؟ چون هم زیاد است و هم درهای آن به راحتی باز می شود.

گفت و گو با عضو دیگر باند

اسمت را بگو؟ «حسن»!

چند ساله هستی؟ ۴۰ساله و متولد ۱۳۵۸ هستم.

سواد داری؟ بله!

شلغت چیست؟ آزاد

ساکن مشهدی؟ بله! در بولوار توس سکونت دارم ولی اهل چناران هستم.

سرقت ها را قبول داری؟ بله!

نقشه سرقت ها را چه کسی طراحی می کرد؟ من و علیرضا با هم از قبل آشنا بودیم. آن شب هم علیرضا به منزل ما آمد و از من خواست تا با هم سرقت کنیم ابتدا با خودروی ۲۰۶ او به منطقه سعدآباد رفتیم. سپس خودروی او را در گوشه خیابان پارک کردیم تا شناسایی نشود!

پراید را همان شب سرقت کردید؟ بله! اول پراید را از همان منطقه سرقت کردیم. من هم پشت فرمان نشستم تا سرقت باتری را با آن خودرو انجام بدهیم!

پسرت را چرا عضو باند کردی؟ آن شب پسرم در خانه تنها بود به همین دلیل او را هم با خودم بردم.

پرایدهایی که مورد دستبرد شما قرار می گرفت چه ویژگی هایی داشت؟ در مکان های خلوت و تاریک پارک شده بودند و دزدگیر یا قفل کاپوت نداشتند!

تا ساعت ۴ صبح که دستگیر شدید به چند خودرو دستبرد زدید؟ به ۱۱ خودرو.

بیشتر در کدام خیابان ها سرقت می کردید؟ نام خیابان ها را به خاطر ندارم!

سابقه داری؟ بله. هم سابقه سرقت و هم سابقه اعتیاد دارم.

نقش پسرت در این ماجرا چه بود؟ او در سرقت ها نقشی نداشت. من فقط رانندگی می کردم و سرقت ها را علیرضا انجام می داد.

نحوه آشنایی شما با علیرضا چگونه بود و چه مدت با هم سرقت می کردید؟ در سال ۹۶ سابقه سرقت داشتیم ولی با علیرضا مدت کوتاهی است که آشنا شده ام.

باتری های سرقتی را چه می کردید؟ «علیرضا» آن ها را می فروخت. من اطلاعی ندارم!

پسرت می گوید از حدود دو هفته قبل با علیرضا رفت و آمد دارد و با شما برای سرقت می آمد؟ هر چه پسرم بگوید درست است!

عضو ۱۶ ساله باند چه می گوید؟

نامت را می گویی؟ رضا

متولد چه سالی هستی؟ ۱۳۸۲، ۱۶ سال دارم.

چگونه وارد باند خفاش ها شدی؟ شب بود که علیرضا به منزل ما آمد. من و پدرم در خانه تنها بودیم. او به پدرم اصرار کرد برای سرقت برویم که پدرم مرا هم با خودش برد!

من داخل خودروی علیرضا خوابیده بودم که بیدارم کردند و گفتند لعنتی بیا داخل پراید! وقتی پا به درون پراید گذاشتم ناگهان فهمیدم که ماموران ما را محاصره کرده اند.

پژو ۲۰۶ را کجا پارک کردید؟ داخل یکی از خیابان های کوی امیر گذاشتیم.

چه مدت است که پدرت و علیرضا با هم سرقت می کنند؟ از حدود دو هفته قبل رفت وآمد داشتیم و آن ها با خودروی ۲۰۶ می رفتند ولی اولین بار بود که من با آن ها همراه شدم!

باتری های سرقتی را به چه کسی می فروختند؟ «علیرضا» باتری ها را می آورد و خودش هم می فروخت!

پشیمانی؟خیلی زیاد.

آخرین اخبار حوادث را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.