دسته‌ها
تعلیم و تربیت

آموزش الفبا به کودکان زیر ۷ سال درست است؟

آموزش الفبا با روشهای مختلف تبلیغاتی، مسئله ای است که ذهن خیلی از پدرها و مادرها را درگیر خود کرده است. با دیدن تبلیغات مختلف در این زمینه والدین به این فکر می افتند که اگر فرزند آنها قبل از شروع دوران دبستان بتواند خواندن و نوشتن را بیاموزد چقدر عالی است

 پاسخ روانشناسان به این مسئله این است که آموزش الفبا و مبانی ریاضی به کودک، پیش از دوره دبستان و پیش دبستانی درست نیست ؛ زیرا:

۱- این سنین، دوران بازی و جست و خیز بچه هاست، کودک را از درس خسته نکنید.

۲- یادگیری الفبا سبب می شود کودک از ابتدای دوران مدرسه، از بیشتر بچه‌ها جلوتر باشد و از کلاس و درس زده شود و حتی ممکن است به عنوان دانش‌آموز ناآرام و نامنضبط شناخته شود. چرا که به دلیل تکراری بودن مطالب خود را با حرف زدن یا شوخی کردن با دوستانش سرگرم می کند.

۳- سیستم آموزش موجود در مدارس ما جواب‌گوی پیشرفت کودک با سواد شما نخواهد بود و او ناخواسته از این سیستم طرد می شود! این امر انگیزه تحصیلی دانش آموز را پایین می آورد.

۴- اصلا نیازی به این آموزش ها نیست و آموزش های مرسوم مهد کودک ها و مراکز پیش دبستانی کفایت می کند. حتی ممکن است شیوه آموزش شما با شیوه ای که کودک سال آینده در مدرسه می آموزد بسیار متفاوت باشد و این مسئله به طور قطع کودک را دچار سردرگمی خواهد کرد.

۵- کودکان از طریق بازی ها یاد می گیرند. پس بازی های بیشتر و بیشتری بیاموزید و با فرزندانتان آن ها را تجربه کنید. سعی کنید برخی از بازی های دوران کودکی تان را به کودک تان نیز یاد بدهید. بازی هایی مثل الک دولک، گرگم به هوا، هفت سنگ، شاه، وزیر ، دزد و… .

۶- بازی های رایانه ای پرتحرک، هیجان انگیز و خشن برای کودکان مناسب نیست. به طور کلی، هرچه بازی ها در این سنین نیاز به تحرک جسمی بیشتری داشته باشد بهتر است. اما اگر چاره ای نداشتید، بازی های رایانه ای فکری، مثل شطرنج، پازل و… نیز خوب است.

۷- اشتباه نکنید انرژی بچه ها از بزرگ ترها بیشتر نیست! بلکه به دلیل کوچک تر بودن اندامشان، انرژی شان نیز دیرتر تمام می شود و تحمل بازی ها و کنجکاوی های آنان نیازمند صبر و حوصله بسیار زیادی از جانب شماست. توجه داشته باشید که برای به دست آوردن هر چیز ارزشمندی باید هزینه کنیم.

نی نی سایت

دسته‌ها
تعلیم و تربیت

بدرفتاری کودکان در عید

 نه گفتن‌های بی‌موردی که هم شما را خسته می‌کند هم کودک، اما گاهی شرایطی پیش می‌آید که نمی‌دانید با آن چه کنید و شروع می‌کنید به نکن نکن که همین رفتار می‌تواند بر بدقلقی بچه‌ها بیفزاید. مثلا همین عید و مهمانی‌ها و بی‌برنامگی می‌تواند کودک شما را به بدرفتاری‌هایی بکشاند که تا به حال از او سر نزده است. قصد دارم اطلاعاتی به شما بدهم که مجهز و آماده در بروز این موقعیت‌ها و بدرفتاری‌های احتمالی بتوانید درست عمل کنید و ‌هاج و واج نشوید. بیایید ریشه‌یابی کنیم چرا بچه‌ها در عید بدقلق می‌شوند؟ اولین مورد که راه‌حل ساده‌ای هم دارد اما شاید از دید شما پنهان بماند، این است که برنامه غذا خوردن و خوابیدن بچه‌های نوپا و خردسال به هم می‌ریزد و همین، آنها را بهانه‌گیر می‌کند. کافی است تلاش کنید برنامه معمول ساعت غذا خوردن و خواب و بیداری آنها در سفر یا مهمانی به هم نخورد وگرنه به دلیل رفتارهای نامناسب و جیغ و داد کردنشان به شما خوش نمی‌گذرد. قبل از ساعت ناهار یا شام و دقیقا همزمان با ساعتی که همیشه به کودکتان غذا می‌دادید، کودکتان را سیر کنید یا او را به گوشه‌ای ببرید و در ساعت همیشگی بخوابانید. البته در مورد کودکانی که بزرگ‌تر هستند، بهتر است سخت‌گیری نکنید و در صورت تمایل کودک اجازه دهید مدت زمان بیشتری بیدار بماند. خصوصا در این رفت و آمدها که کودکان فامیل دوست دارند زمان بیشتری را با هم بازی کنند. البته به کودکان یادآوری کنید می‌دانید این خلاف برنامه است اما بعد از عید همان‌طور که حالا شما با او همکاری می‌کنید، انتظار دارید قوانین را رعایت بکند.

دومین موقعیت غافل‌گیرکننده که خوب است در موردش بدانید، رفتارهایی است که احتمال می‌دهید در مهمانی انجام دهد. اگر تا به حال آموزش غیرمستقیم آداب معاشرت برای کودکتان نداشته‌اید، نمی‌توانید انتظار داشته باشید وقتی وارد می‌شود، سلام کند، درست بنشیند، با ظرف میوه و آجیل ‌بازی نکند و… اما اگر همیشه خودتان با رفتار درست الگوی او هستید و هنگام صرف میوه و آجیل با همسرتان در حضور او نمایش بازی می‌کنید که «بفرمایید میوه! یک میوه بردارید و بگویید مرسی و…»، می‌توانید از او انتظار رفتار درست داشته باشید. خوب است قبل از رفتن به مهمانی به بچه‌ها یادآوری کنید رفتار آنها را تحت‌نظر دارید و اگر رفتارشان مناسب باشد، پس از پایان مهمانی، جایزه می‌گیرند و در غیر این صورت، جریمه‌ای برایشان در نظر گرفته خواهد?شد. تا می‌توانید به پیشگیری از بدرفتاری فکر کنید مثلا در مورد بچه‌های کوچک‌تر باید وسایل بازی مورد علاقه کودک را همراه داشته باشید تا بتوانید او را در محیط جدیدی که وارد شده، سرگرم کنید. رفتار شما باید اعتدال و اقتدارتان را نشان دهد یعنی «تذکر بیجا ممنوع!» نباید بچه را به حال خودش رها کنید و آنچنان گرم مهمانی شوید که فراموشش کنید.

ارتباط خود را با کودک حفظ کنید تا بتوانید قبل از به وجود آمدن مشکل، از آن پیشگیری کنید، نه اینکه پس از اینکه اتفاقی افتاد، سراغ کودک بروید و او را تنبیه و سرزنش یا مجبور به عذرخواهی از دیگران کنید. بهتر است اگر کودک در معرض دید شما نیست، هر از چند گاهی به بهانه دادن یک خوردنی یا بردنش به دستشویی، به او سر بزنید و در صورت لزوم تشویقش کنید و بگویید چه بچه خوبی! کودکی که می‌فهمد والدین او را تحت‌نظر دارند، به خوبی سعی می‌کند رضایت آنها را جلب کند. گاهی لازم است در طول مهمانی نکته‌هایی را مشخص و واضح به کودک گوشزد کنید و رفتار مثبتش را مستحق دریافت پاداش بدانید: «حالا که کنارم نشستی و همان‌طور که توی خاله‌بازی‌ها انجام می‌دادیم؛ درست میوه و شیرینی می‌خوری، بعد از ناهار در پارکی که همین نزدیکی است، نیم ساعت بازی می‌کنیم. خوبه؟»

بهتر است ۳ اشتباه رایج را یادآور شوم که باعث تشدید بدرفتاری بچه‌ها می‌شود:
• مدام طی مهمانی با حرکات دست و چشم، کودک خود را تهدید ‌می‌کنید.

• بعد از مهمانی دادن جایزه‌ای که به کودک وعده دادید، به تعویق می‌اندازید یا جریمه‌ای که برای او در نظر گرفته بودید، به علت گریه و التماس‌هایش اجرا نمی‌کنید.

• جریمه‌ای را در همان زمان وقوع رفتار نادرست کودک تعیین می‌کنید که این کار فایده‌ای در تربیت او ندارد و ارزشمند نیست. کودک باید احساس کند این پاداش یا تنبیه قانونی است که والدین از قبل اعلام کرده‌اند و می‌توانسته در انتخاب آنها نقش داشته باشد.

اگر کودک شما، رفتاری غیرمنتظره داشت، نباید او را در حضور دیگران تحقیر، سرزنش یا تنبیه کنید. اشتباه‌های کوچک او را نادیده بگیرید و از کنارش بی‌توجه بگذرید. اگر کار بد او جزیی نیست، فقط بگویید: «این رفتارت خوب نبود ولی چون دفعه اولی بود که این کار زشت را انجام دادی، فکر می‌کنم از زشتی آن خبر نداشتی. دیگر این کار را انجام نده». کاری نکنید که امر و نهی‌هایتان برای کودک‌ تکراری شود. او را برای بروز هر اشتباه وادار به عذرخواهی نکنید.

نی نی بان

دسته‌ها
تعلیم و تربیت

آموزش نظم و قوانین به کودک

رسانه ۷ – در حدود ۹ تا ۱۰ ماهگی کودک نسبت به بدن خود آگاهی بیشتری کسب کرده و به خودکفایی نزدیکتر می شود. کودک در این دوران کم کم می تواند به تنهایی جابه جا شود، سر بخورد و چهار دست و پا راه برود. همچنین می تواند از وسایل خانه بالا برود و هرچیزی را که در دسترس باشد بردارد.

برای حفظ امنیت کودک و آرامش خودتان به عنوان والدین لازم است تا محدودیت هایی را برای کودک در نظر بگیرید اما قبل از آن بهتر است بدانید که کدام قوانین مهم تر هستند و چگونه می توانید کودک را به رعایت این قوانین تشویق کنید.

پس از ۹ ماهگی کودک مفهوم “نه” را می فهمد اما قبل از ۲ تا ۳ سالگی نیاز او به تجربه کردن باعث می شود تا از این “نه” اطاعت نکند و بارها یک عمل را برای مشاهده ی تاثیرات آن تکرار کند.

واقعیت این است که نمی توان از کودکان کوچک تر انتظار داشت که به قوانین احترام بگذارند و آنها را اجرا کنند اما در عین حال نباید والدین را از وضع قوانین و محدودیت ها منع کنیم. کودک در هر سنی که باشد در مواردی لازم است تا به طور جدی قوانین را به او گوشزد کنیم، خصوصا در مواردی که کودک به خودش و یا یک موجود زنده دیگر آسیب می رساند و یا می خواهد وسیله ای را خراب کند. در موارد دیگر آنچه که مهم است میزان صبر و بردباری والدین و میزان زمانی است که می توانند به تربیت کودک  خود اختصاص دهند.

رفتارهای دیگری هم وجود دارند که می توانند باعث بروز مشکلاتی برای کودک شوند، به طور مثال کشف راه پله ها که می تواند بسیار خطر آفرین باشد و یا عادت پاره کردن و یا پرت کردن اشیا و یا راه انداختن سرو صدا زمانی که به خرید می روید، در همه ی این موارد لازم است که “نه” بگویید اما هیچ تضمینی وجود ندارد که به “نه” شما اهمیت داده شود.

اگر واقعا می خواهید که کودک به وسیله ای آسیب نرساند و یا کار خطرناکی انجام ندهد بهترین روش حذف هرگونه محرک وسوسه برانگیز است تا از شکل گیری رفتار جلوگیری کنید. سعی کنید تا اشیا شکستنی را پنهان کنید و یا از دسترس کودک خارج کنید مثلا می توانید آنها را داخل یک کمد و یا در ارتفاع قرار دهید و راه های دسترسی و ورود کودک را نیز به فضاهایی که ممکن است خطرساز باشد ببندید.

زمانی که تصمیم می گیرید به کودک “نه” بگویید اطمینان حاصل کنید تا تمام افرادی که در تربیت کودک نقش دارند نیز به این “نه” پایبند خواهند بود و همانند شما در برخورد با کودک از صبر کافی برخوردارند. برای گفتن “نه” از صدایی آرام و در عین حال محکم استفاده کنید و این تن صدا را هر بار که کودک رفتارش را تکرار می کند حفظ کنید. باید آرام و در عین حال جدی باشید و به جای استفاده از توضیحات طولانی از جملات کوتاه و سرراست مانند ” با غذا بازی نکن”  یا “روی میز نپر” استفاده کنید و حتما وقتی کودک به حرفتان گوش می کند او را تشویق کنید.

در مهمانی ها و یا محیط های خارج از خانه می توانید از روش  دادن جایگزین  استفاده کنید  تا از جنجال و گریه در حضور دیگران جلوگیری کنید. مثلا می توانید یک کیف پر از وسیله به کودک بدهید تا آن را خالی کند و یا مجلات قدیمی را در اختیارش بگذارید تا آنها را پاره کند.

 بهتر است تا جایی که امکان دارد به کودک فرصت تجربه بدهید زیرا کودک درآینده تمایل کمتری به انجام آنچه که تجربه کرده است نشان خواهد داد.

منبع:نی نی سایت

دسته‌ها
تعلیم و تربیت

افزایش اعتماد بنفس در کودکان ۲

اعتماد به نفس سالم، زره کودکان در برابر چالش‌های زندگی است

نشانه‌های اعتماد به نفس سالم و ناسالم

رسانه ۷ – اعتماد به نفس در کودکان در حال رشد مرتباً در حال نوسان است؛ زیرا تحت تاثیر تجربیات و باورهای جدید آنها تغییر می‌کند. کودکانی که اعتماد به نفس‌شان کم است، تمایل به شرکت در کارهای گروهی و انجام کارهای جدید ندارند و در مورد خودشان همیشه منفی حرف می‌زنند: «من احمقم»، «من هیچ‌وقت چیزی یاد نمی‌گیرم» و «هیچ‌کس به من توجهی ندارد» آنها در ناکامی‌ها تحمل کمتری از خود نشان می‌دهند، سریع منصرف می‌شوند و همه چیز را به شخص دیگری واگذار می‌کنند. در مقابل، کودکانی که اعتماد به نفس سالم دارند، از تعامل با دیگران لذت می‌برند، در اجتماع راحت‌ترند، از فعالیت‌های گروهی لذت می‌برند، وقتی که تضادها اوج می‌گیرند، به راحتی راه‌حلی می‌یابند و بدون تحقیر و کوچک کردن خودشان و دیگران، ناخشنودی و شکایت و اعتراض خود را نشان می‌دهند. مثلاً به جای آنکه بگویند: «من احمقم و چیزی را نمی‌فهمم» می‌گویند: «من این قسمت را متوجه نشدم» آنها نقاط قوت و ضعف خود را می‌شناسند و خود را با تمام نقاط قوت و ضعف‌شان قبول دارند. این کودکان غالباً خوشبین هم هستند. اما پدر و مادرها در این زمینه چه نقشی دارند و چگونه می‌توانند اعتماد به نفس کودک‌شان را رشد دهند؟  کودکان به حرف‌ها و گفته‌های شما توجه بسیاری دارند

کودکان نسبت به الفاظ و کلماتی که پدر و مادرشان به کار می‌برند، بسیار حساسند. به خاطر داشته باشید که کودک‌تان را نه فقط در هنگام موفقیت، بلکه تلاش خوب او را نیز تشویق و تقدیر کنید؛ اما در این کار صادق باشید و هرگز با اغراق و مبالغه باورهای غلط به آنها ندهید.

باورهای نادرست کودک خود را شناسایی کنید

بسیار مهم است که باورهای بی‌معنی و غیرمنطقی کودک‌تان را در مورد خودش شناسایی کنید. حتی اگر این باورهای غیرعقلانی راجع به کامل بودن، جذابیت و توانایی‌های او نیز باشد. به کودک خود کمک کنید تا در این زمینه به استانداردهای درستی برسد و در ارزیابی خود واقع‌بین باشد. درک و احساس نادرست از خود می‌تواند کم‌کم در باورهای کودک ریشه بدواند و مثل حقیقت برایش جلوه کند. مثلاً کودکی که در مدرسه شاگرد بسیار خوبی است ولی در ریاضیات ضعیف است، می‌گوید: «من ریاضیات را نمی‌فهمم و شاگرد بدی هستم» این دیدگاه و طرز فکر نه تنها اشتباه است، بلکه باور غلطی است که در آینده زمینه شکست‌ها و ناکامی‌ها را برای کودک فراهم می‌آورد. بنابراین باید کودکان را تشویق کنیم تا واقع‌بین باشند.

منبع:نی نی سایت

دسته‌ها
تعلیم و تربیت

افزایش اعتماد بنفس در کودکان ۱

اعتماد به نفس سالم، زره کودکان در برابر چالش‌های زندگی است

رسانه ۷ –  کودکانی که نسبت به خودشان احساس خوبی دارند، به هنگام رویارویی با تضادها و اختلافات، بسیار راحت‌تر اوضاع را درک کرده و کنترل همه‌چیز را در دست می‌گیرند و در برابر فشارهای منفی، مقاومت نشان می‌دهند. کودکانی که اعتماد به نفس دارند، ظاهراً همیشه آماده لبخند زدن هستند و از زندگی لذت بیشتری می‌برند. آنها واقع‌بین هستند و دید مثبتی به زندگی دارند. در عوض، کودکانی که اعتماد به نفس پایینی دارند، فوراً با تعارض‌ها و اختلافات دچار نگرانی و ناامیدی می‌شوند؛ نسبت به خودشان دیدگاه منفی داشته و اغلب در یافتن راه‌حلی برای مشکلات، عملکرد ضعیفی دارند. آنها در مورد خود افکار منفی دارند؛ مثلاً می‌گویند: «من خوب نیستم»، «من هیچ کاری را نمی‌توانم به خوبی انجام دهم.» معمولاً بی‌اراده، اثرپذیر و افسرده هستند و در مقابله با یک اتفاق جدید اولین پاسخ‌شان «من نمی‌توانم» است. اما شما به عنوان پدر و مادر می‌توانید مهم‌ترین نقش را در رشد اعتماد به نفس سالم کودک خود داشته باشید؛ در حالی که گاهی از این مساله غافل هستید.

  اعتماد به نفس چیست؟

اعتماد به نفس مجموعه‌ای از باورها و احساساتی است که هر فرد نسبت به خودش دارد؛ یعنی «فهم خود». مقوله اعتماد به نفس از نخستین سال‌های زندگی هر فرد شروع می‌شود. وقتی که یک کودک نوپا تازه شروع به راه رفتن می‌کند، بارها و بارها به زمین می‌خورد؛ ولی هرگز دست از تلاش برنمی‌دارد تا نهایتاً موفق به راه رفتن می‌شود و به همین ترتیب اولین دیدگاهش راجع به توانایی‌هایش شکل می‌گیرد. اعتماد به نفس را می‌توان ترکیبی از احساس توانایی و احساس دوست داشته شدن نیز تعریف کرد. کودکی که از دست یافتن به چیزی احساس شادی می‌کند، اگر احساس دوست داشته شدن نداشته باشد، اعتماد به نفس پایینی خواهد داشت و بالعکس کودکی که احساس دوست داشته‌ شدن دارد ولی در مورد توانایی‌هایش دچار شک و تردید است نیز اعتماد به نفس پایینی دارد. اعتماد به نفس وقتی پیش می‌آید که این دو مورد در تعادل باشند.

  یک الگوی مثبت باشید

اگر شما با خودتان به‌تندی برخورد کنید، بدبین باشید، توانایی‌های خود را باور نداشته باشید و … کودک شما نیز در آینده آیینه خودتان خواهد شد. ابتدا اعتماد به نفس خود را پرورش دهید تا کودک‌تان یک الگوی خوب در این زمینه داشته باشد.

خودانگیز و خونگرم باشید

دوست داشتن و عشق شما اعتماد به نفس کودک‌تان را رشد می‌دهد. در آغوش کشیدن او و گفتن عباراتی مثل «من به تو افتخار می‌کنم»، تعریف و تمجیدهای درست و بجا بدون زیاده‌روی کردن، بر روح و جان کودک اثر گذاشته و موجب رشد باورها و اعتماد به نفس او خواهد شد.

به کودک خود کمک کنید تا تجربیات سازنده و مفید داشته باشد

فعالیت‌هایی که کودکان را به کار گروهی تشویق کرده و حس همکاری را در آنها پرورش می‌دهد، به رشد اعتماد به نفس آنها نیز کمک می‌کند. اگر فکر می‌کنید که اعتماد به نفس کودک‌تان بسیار کم است و در آینده برایش مشکل‌ساز می‌شود، بهتر است از یک متخصص کمک بگیرید. مشاوران خانواده روی این مساله کار و سعی می‌کنند با ریشه‌یابی تمام مواردی که احساس و باور منفی کودک را ایجاد کرده‌اند، نگرش او را نسبت به خود و دنیای پیرامونش تغییر داده و مثبت کنند.

ایجاد حس امنیت در محیط گرم خانوادگی

کودکانی که احساس امنیت نمی‌کنند، رفتارهای تندخویانه و بدی از خود نشان می‌دهند و اغلب اعتماد به نفس پایینی دارند. کودکی که همیشه شاهد نزاع و بی‌حرمتی‌های والدینش است، غمگین و افسرده و در مدرسه دچار مشکلات رفتاری می‌شود.

منبع:نی نی سایت

دسته‌ها
تعلیم و تربیت

چگونه به پرسش فرزندمان در مورد مسائل جنسی پاسخ دهیم؟ ۲

رسانه ۷ – اگر کودکی در سنین سه تا پنج سالگی بپرسد « بچه از کجا می آید؟ »، بهتر است به او گفته شود « از شکم مادر ». اگر والدین انتظار کودکی را دارند باید فرزند خود را به موقع از این موضوع آگاه سازند و حتی به او اجازه دهند تا حرکت نوزاد را در شکم مادر لمس کند. کودک ممکن است از مادر بپرسد « بچه چگونه از شکم مادر بیرون می آید؟، مادر در جواب خواهد گفت « زمانی که بچه در داخل رحم به اندازه کافی بزرگ می شود و قادر است در خارج از شکم مادر زندگی کند آنوقت مادر به بیمارستان می رود تا به کمک پزشک بچه از شکم مادر بیرون آورده شود ». چنانچه کودک سئوال کند « رحم مادر چه اندازه است؟ »، مادر می تواند بگوید « بادکنک را که دیده ای، اگر در آن بدمیم بزرگ می شود و اگر بادش را خالی کنیم کوچک می شود. رحم مادر نیز همچون بادکنک زمانی که بچه در درون آن قرار دارد بزرگ می شود و پس از خروج بچه مجددا کوچک می گردد».

 

اگر کودک یا نوجوان پرسشی درباره امور جنسی مطرح می کند، باید تا جایی که امکان دارد به پرسش او در حد خواسته شده پاسخ گفته شود. پاسخ باید بدون احساس شرم، ناراحتی، گناه، ساده در حد سن و درک کودک یا نوجوان و در عین حال خلاصه و صادقانه ارائه گردد. زیرا آنها دوست دارند واقعیت را بشنوند. پاسخها همچنین باید در حد پرسشهای کودک و نوجوان باشد و فراتر از پرسشها پاسخی داده نشود. زیرا موجب خستگی و سردرگمی کودک و نوجوان خواهد گردید. والدین از همان ابتدا باید سعی کنند هنگام بحث درباره اعضای مختلف بدن از لغات صحیح و علمی آنها استفاده کنند و از کاربرد لغات بی معنی و کنایات جدا اجتناب ورزند.

سئوال دیگری که معمولا کودک پیش دبستانی از والدین می پرسد این است که « بچه چگونه به وجود می آید؟ »، والدین  در غیر اینصورت، جواب به جای آنکه آموزنده باشد گمراه کننده خواهد بود. مثلا بچه های خردسال بهتر است از طریق بازی و داستانها متوجه شوند که مثلا یک پرنده چگونه به وجود می آید. برای کودکان در سنین بالاتر می توان ازدواج پرمحبت و زندگی مشترک پدر و مادر و سپس تشکیل جنین را به طوری که قابل درک باشد توضیح داد. اگر جوابهایی ارائه شده با واقعیت و میزان درک و فهم کودک هماهنگ باشد، حس کنجکاوی او را ارضاء خواهد کرد.

منبع:نی نی سایت

دسته‌ها
تعلیم و تربیت

چگونه به پرسش فرزندمان در مورد مسائل جنسی پاسخ دهیم؟ ۱

برای آغاز آموزش جنسی، سن مشخص و ثابتی وجود ندارد.

رسانه ۷ – همیشه در زندگی، اولین ها ( اتفاقات، خاطرات، تجارب، تماسها و … ) چه خوب و چه بد، تاثیری عمیق و ماندگار در ذهن افراد برجای می گذارند. مثلا اگر کودک یا نوجوان در بیرون از منزل به وسیله منابع مختلفی به طور نامناسبی با مسائل جنسی آشنا شود، کار و تلاش والدین در زمینه آموزش جنسی دو برابر خواهد شد. زیرا در وهله اول باید افکار نامناسب و آموخته های نادرست فرد در زمینه امور جنسی تغییر یابد و سپس آموزش مناسب و صحیح آغاز شود.

تحقیقات نشان می دهد ،کودکانی که به دلیل احساس نزدیکی به پدر و مادر خود ، ترجیج میدهند در مورد مسائل جنسی و کنجکاوی هایشان از آنها جویا شوند ، در سنین بلوغ به نسبت کودکانی که از محیط بیرون الهام می گیرند کم تر در معرض آسیب های اجتماعی هستند . بنابراین ابتدا دیدگاه خود را در این مورد بررسی کنید ، اگر فکر می کنید اطلاعات مناسب و کافی ندارید ، به کتب و منابع معتبر مراجعه کنید و یا با دوستی معتمد ، مشاور روان درمانی و یا اخلاقی مشورت کنید. ممارست بروی درک بهتر این موضوع باعث ارائه بهتر آن به کودکتان می شود.

حتی اگر در این مورد تسلط کافی ندارید، نگران نباشید ، می توانید به او بگویید :” می دونی ، برای من خیلی راحت نیست که در مورد این مطالب با تو صحبت کنم چون والدین من هیچ وقت در این مورد با من حرفی نزده اند ، ولی ما می توانیم هر دو در مورد هر موضوعی ، حتی مسائل جنسی صحبت کنیم و اگر سوال بی پاسخی ماند ، می توانم در این مورد برایت تحقیق کنم “

ورود تکنولوژی های ارتباطی و اطلاعاتی به زندگی های نوین در سال های اخیر، موجی از آگاهی ها و اطلاعات درست و نادرست جنسی و زناشویی را در اختیار افراد مختلف قرار داده است. از سوی دیگر پیچیدگی ها و گسترش روابط انسانی در دنیای معاصر، خود راه دیگری شده است تا چرخش اطلاعات میان افراد به سادگی و به سرعت، رو به افزایش رود و درواقع هرگونه اطلاعاتی که از طریق ابزارهای مدرن ارتباطاتی همچون اینترنت و ماهواره به شخص داده می شود، به سرعت از طریق افراد به یکدیگر هم منتقل گردد. در این میان آسیب پذیرترین گروه هدف به عنوان مخاطبان این وسایل مدرن ارتباطاتی، کودکان و نوجوانان هستند که کمترین آگاهی و پیش زمینه ذهنی قبلی را در مورد مسائل جنسی داشته و خود به خود نیز دارای کنجکاوی های جنسی هستند.

آنچه میان روانشناسان در این گونه مسائل اساساً بر آن تاکید می شود، آموزش جنسی کودک بر اساس سن وی و مرحله به مرحله است. آموزش جنسی فرزندان به صورت ناگهانی شروع نمی‌شود، بلکه والدین بایستی از دوران کودکی، این آموزش را آغاز کنند و بدانند که چگونه به تناسب سن فرزند خود به سؤالات جنسی وی پاسخ دهند و این آگاهی بخشی و آموزش فرزند در هر سنی متفاوت است. اگر والدین با برنامه ‌ریزی درست و بلندمدت اطلاعاتی در خصوص بلوغ و مسائل جنسی در اختیار فرزندان خود قرار دهند و آرام و آرام و به تناسب سنشان این اطلاعات را در اختیار وی قرار دهند، از بروز بسیاری از مشکلات رفتاری و اختلالات جنسی در فرزندانشان جلوگیری خواهند کرد.

به عنوان مثال ممکن است والدین، کودک ۲ یا ۳ ساله ‌ای داشته باشند که مراقبت ‌های خاص خود را لازم دارد. کودک در این سن متوجه بدن خود و تفاوت‌ های جنسیتی می ‌شود و این توجه باعث می ‌شود که کودک راجع به بدن خود کنجکاوی هایی داشته باشد. والدین بایستی مراقب کنجکاوی های بیش از حد او باشند. گاهی کودک سؤالاتی درباره نحوه متولد شدن خود می‌ پرسد که پاسخ والدین نباید بیشتر از نیاز کودک و آنچه که می ‌داند باشد و برای پاسخ دهی به سؤال او، ابتدا باید دانست که این سؤال چرا و چگونه در ذهن کودک شکل گرفته است و کودک چه اطلاعاتی در این زمینه دارد، سپس براساس دانسته های کودک به او جواب می‌دهیم.

حتما” نباید برای راهنمایی او به سن خاصی برسد بلکه از همان زمانی که کودکتان شروع به راه رفتن می کند و شما سعی می کنید چیزهای ابتدایی را به او بفهمانید ، بطور مثال ؛ ” این بینی است ” ، “این انگشت است ” و … در همان وقت به او یاد بدهید که نام دستگاههای تناسلی چیست و کجاست و با سیر تدریجی گذشت زمان با اضافه کردن موضوعاتی هر چند کوچک و بسته در این مورد در ذهن او کار کنید.

والدین باید بدانند که برای آغاز آموزش جنسی، سن مشخص و ثابتی وجود ندارد و صبر کردن تا زمانی که کودک به مدرسه رود و در آنجا اطلاعاتی در زمینه امور جنسی کسب کند به هیچ وجه جایز نیست. کودکان از طریق پرسش ها و کنجکاویهای خود، موعد مقرر را اعلام می دارند و والدین باید آموزش را شروع کنند. بهترین زمان برای پاسخگویی به پرسشهای کودکان درباره امور جنسی، اولین باری است که کودک پرسشی را مطرح می کند. کودکان تا سن شروع مدرسه، در زمینه های گوناگون از جمله امور جنسی، اطلاعاتی از محیط، اطرافیان و دوستان خود به دست می آورند. بهتر است که این اطلاعات و آگاهیهای اولیه درباره امور جنسی از طریق والدین در اختیار کودک قرار داده شود.

منبع:نی نی سایت

دسته‌ها
تعلیم و تربیت

چگونه با کودک خود رابطه موثر برقرار کنیم؟ ۳

۱۱ـ آیا کودک منظور و هدف شما را فهمیده است؟ 

رسانه ۷ – اگر احساس می‌کنید کودکتان واکنش درستی به درخواست‌ها و حرف هایتان نشان نمی‌دهد و گیج شده است. پرسش و درخواستتان را دوباره تکرار کنید تا متوجه شوید او موضوع را به خوبی فهمیده است. از او بخواهید آنچه به او گفته اید را تکرار کند.

۱۲ـ درخواست هایتان را با خواسته‌های شخصی‌تان یکی کنید. زمانی که می‌خواهید کودک کاری را برایتان انجام بدهد به جای فرمان‌های امری مثل«تو باید» بگویید «من می‌خواهم». او از این طریق می‌فهمد که تاثیر رفتارش چه احساسی در شما ایجاد می‌کند. مثلا بگویید«خیلی خوشحال می‌شم که بری حموم»«خیلی هیجان زده می‌شم که تو مسابقه برنده بشی»«باعث افتخارمنه که نمره‌های خوبی بگیری».

۱۳ـ اگر کودکتان بسیار درگیر مساله‌ای می‌شود و به محیط اطراف و زمان توجهی نمی‌کند هر از چند گاهی به او یادآوری کنید که باید چه کارهایی بکند. مثلا بگویید«عزیزم دیگه کم کم باید بریم».

۱۴ـ به کودکتان نشان بدهید که همه توجه و دقت شما به شنیدن حرف‌های اوست. روزنامه خواندن، تلوزیون تماشا کردن و کار کردن حواس‌تان را پرت می‌کند. اگر نمی‌توانید به حرف‌های کودک گوش بدهید تظاهر نکنید.

۱۵ـ اگر دو کودک با تفاوت سنی‌های متفاوت دارید برای گفتگو با هر دو نفرشان برنامه ریزی کنید و به هر دوی آنها فرصت حرف زدن بدهید. گاهی اوقات بچه‌های بزرگ‌تر همه فرصت را برای خودشان می‌خواهند و یا بچه‌های کوچک‌تر همه توجه پدر و مادر را جلب می‌کنند. در طول روز با هر دوی آنها حرف بزنید و به هر دو فرصت اظهار نظر بدهید.

۱۶ـقسم‌های کوچک و بی‌فایده نخورید و یا کودک را مجبور نکنید برای هرچیزی قسم بخورد. نگویید«راستشو بگو، قسم بخور که گلدونو تو نشکستی»

۱۷ـ ملاحظه‌گر باشید. حواستان به مکالماتتان با دیگران باشد. چه چیزی به دوستانتان می‌گویید؟ چگونه با کودکتان حرف می‌زنید؟ آیا با دوستان و کودکتان به یک شیوه حرف می‌زنید؟ مکالماتتان را با دوستانتان در حضور کودک طوری تنظیم کنید که اگر کودک درباره آن از شما سوالی کرد پاسخی برایش داشته باشید.

۱۸ـ کودکتان را با وجود تفاوت‌هایی که با دنیای شما دارد بپذیرید. کودکی که تایید می‌شود و دیگران به او بها می‌دهند مشکلات و احساساتش را راحت‌تر درمیان می‌گذارد. او یاد می‌گیرد که اگر بزرگ شود و یا تغییر کند بازهم شما در کنارش خواهید بود.

۱۹ـ وسط حرف کودک نپرید. اگر کودک برایتان ماجرایی را تعریف می‌کند تا انتهای داستان را گوش بدهید و حرفش را قطع نکنید. اگر مدام وسط حرف کودک بپرید یا اظهار نظرهای بی‌مورد بکنید او علاقه‌اش را برای مطرح کردن دیدگاهایش را از دست می‌دهد. مثلا اگر کودکتان اتفاقاتی که در مدرسه می‌افتد را برایتان تعریف می‌کند با پرسش‌های بی‌مورد او را سردرگم نکنید یا از ماجرا منحرف نشوید. سکوت کنید و احساسات‌تان را با لبخند یا تعجب نشان بدهید.

۲۰ـ گفتگو با کودک را جدی بگیرید. گفتگو و تلاش برای برقراری ارتباط با کودک احساس اعتماد به نفس، توانایی برقرای ارتباط با دیگران، یافتن ارتباطات همدلانه صمیمی با و دیگران را در کودک تقویت می‌کند.

برای کودک وقت بگذارید و تلاش کنید تا ارتباط موثری با هم برقرار کنید. یادتان باشد که گفتگو با کودکان وارد شدن به یک خیابان دو طرفه است. با آنها حرف بزنید و منتظر شنیدن پاسخ‌ها و واکنش هایشان باشید. گوش دادن نیز به اندازه حرف زدن مهم است.

منبع:نی نی سایت

دسته‌ها
تعلیم و تربیت

چگونه با کودک خود رابطه موثر برقرار کنیم؟ ۲

۲۰ نکته در مورد ارتباط موثر با کودک رسانه ۷ – 

۱ـ اسم کودک را بخوانید. صدا کردن نام کودک توجه او را به حرف‌های شما جلب می‌کند. کودکان خردسال اغلب به زمان‌هایی محدود توجه دارند بنابراین برای جلب توجه باید مدام نامش را صدا کنید.

۲ـ از جملات مثبت استفاده کنید. مدام به کودک نگویید«نه» یا «نکن» اگر همیشه به کودک بگویید «به لیوان دست نزن»، «ندو»، «لباستو کثیف نکن» او به سمت آن کشیده می‌شود و بالاخره لیوان را می‌شکند و لباسش را کثیف می‌کند. به جای این جملات منفی بگویید «لیوانو با دو دستت نگه دار»، «مراقب لباست باش»، «مراقب راه رفتنت باش». مثبت حرف زدن کار آسانی نیست اما تلاشی است که بسیار ارزنده است.

از واژه‌های سرزنشی مثل «خرس گنده شدی»، تحقیر آمیز مثل«پسر بد» و بیان شرم و خجالت مثل «شرم به تو» استفاده نکنید. این نوع واژه‌ها و جملات احساس بی‌ارزشی را در کودک شما تقویت می‌کند.

جملات و واژه‌های مثبت به کودک اعتماد به نفس و احساس شادی و خوشبختی می‌دهند. رفتارش را بهتر می‌کند و تلاش او را برای رسیدن به موفقیت بیشتر می‌کند.

جملات مثبتی مثل «عزیزم یادت باشه که اسباب بازیاتو جمع کنی»، «ممنونم که کمکم کردی»، «خسته نباشی که به خواهرت کمک کردی»، «من به تو افتخار می‌کنم» راهر روز تکرار کنید و نتیجه‌اش را ببینید.

۳ـ با کودک ارتباط چشمی برقرار کنید. تاثیر واژه‌ها را زمانی بهتر احساس می‌کنید که کودک را در محیطی آرام قرار دهید و به چشم هایش نگاه کنید و با آرامش با او حرف بزنید.

۴ـ به تن صدا و لحن کلامتان توجه کنید. با کودکی که غر می‌زند با همان لحن و با تندی صحبت نکنید. زمانی که کودک آرام شد با او حرف بزنید. بالا و پایین رفتن صدا باید متناسب با موقعیت باشد. پس اگر همیشه با داد و بیداد حرف می‌زنید باید این عادت را ترک کنید.

۵ـ به کودک فرصت‌ها و موقعیت‌های تازه را پیشنهاد بدهید. اگر می‌خواهید کودکتان با شما همراهی کند باید به او بگویید چرا باید به یک روش خاص عمل کند و به حرف‌هایتان گوش بدهد. او باید اهمیت و ارزش پیروی از حرف‌ها و دستورات شما را بداند. «وقتی از خونه بیرون می‌ری باید لباست رو عوض کنی. کدوم لباس رو دوست داری بپوشی؟»

از کودک بخواهید تا برای حل مشکل به شما کمک کند. مثلا به جای اینکه بگویید «اسباب بازیتو اونجا ننداز» بگویید «فکر نمی‌کنی اگه اسباب بازیتو جای بهتری بذاری بهتره؟»

جایگزین‌ها را به کودک نشان بدهید. «الان نمی‌تونی نقاشی بکشی، اما می‌تونی با لگوهات بازی کنی».

۶ـ ساده بگیرید. کودکان نمی‌توانند چند دستور را همزمان انجام بدهند. به جای اینکه بگویید«پاشو درساتو بخون اما قبـــــلش اتاقتو مرتب کن و کفشاتو ببر بذار تو جا کفشی و لباساتو مرتب کن» اول یک خواسته ساده‌تر را از کودک بخواهید و سپس او را به انجام کارهای دیگر تشویق کنید.

۷ـ غر نزنید و بهانه نگیرید. به جای اینکه ابتدا روی ناکامی‌ها و ناتوانی‌های کودک تاکید کنید و مرتب از او بهانه جویی کنید که درست رفتار نمی‌کند روی نکات مثبت رفتاری او توجه کنید و درباره آنها بیشتر حرف بزنید.

۸ـالگو باشید تا بتوانید توقع خوش رفتاری از کودک داشته باشید. خوش رفتاری شما با کودک به او یاد می‌دهد چگونه باید رفتار کند. چه رفتاری پذیرفتنی است و چه رفتاری در هر شرایطی نادرست است. نکته‌ای که نباید فراموش کنید رفتار متناوب است. نباید خودتان یک بار راست بگویید و یک بار دروغ بگویید. اگر توقع دارید همیشه کودکتان با خطاب محترمانه حرف بزند. باید همیشه خودتان با همین شیوه حرف بزنید. بگویید«لطفا»«متشکرم» و همیشه با همین خطاب محترمانه حرف بزنید.

۹ـ جدی اما مهربان باشید. اگر درمورد مساله‌ای تصمیم قاطع دارید باید به آن عمل کنید. اگر درخواستی از کودک دارید و یا چیزی را به کودک توصیه می‌کنید باید روی آن پافشاری کنید. مثلا اگر قرار است اتاقش را خودش تمیز کند نباید از آن کوتاه بیایید. در عین حال ســـــــعی کنید سخت گیر نباشید. چیزی فراتر از توانایی کودک از او نخواهید و یا با هدف تنبیه اینکار را نکنید. کمی هم مهربان باشید. اگر می‌بینید کودک تلاشش را برای جمع کردن اتاقش می‌کند می‌توانید در انتهای کار برای تشویق او را همراهی کنید و کمکش کنید تا کارش را بهتر انجام بدهد.

۱۰ـ سوال بپرسید. اگر می‌خواهید کودکتان بیشتر فکر کند و برداشت‌های آزاد داشته باشد از او سوالاتی تحلیلی بپرسید. سوال تحلیلی یعنی سوالاتی که پاسخ آنها بله یا خیر نیست و او باید تلاش کند بیشتر حرف بزند و دیدگاه‌ها و احساساتش را نشان بدهد. مثلا به جای این پرسش«مهد کودک خوش گذشت؟ » بپرسید«چه چیزی امروز بیشتر در مهد کودک خوشحالت کرد؟

منبع:نی نی سایت