دسته‌ها
روانشناسی کودکان

آموزش معذرت خواهی به کودک

بچه‌های خردسال وقتی عصبانی می‌شوند، ممکن است جیغ بزنند، به در و دیوار لگد بکوبند یا حتی با مشت به کسی که جلوی آنها ایستاده است، ضربه بزنند.

« من هیچ کاری انجام ندادم »، « تقصیر من نبود »، « زود باش عذرخواهی کن » و …. این جملات برای همه ما آشناست؛ جملاتی که بارها و بارها و در شرایط مختلف میان پدر و مادر و فرزندان‌شان رد و بدل می‌شود. ولی اگر شما هم چنین بحث‌هایی دارید و دائم باید برای معذرت‌ خواهی کردن با کودکتان صحبت کنید، بهتر است بدانید گاهی ممکن است کودک با خواهر و برادرهایش، دوستان، معلم یا حتی والدینش دچار مشکل و اختلاف نظر شود.

بنابراین به یاد داشته باشید بچه‌ها کامل نیستند و به همین دلیل گاهی رفتارهای اشتباهی از خود نشان می‌دهند. پس رفتار اشتباه غیرطبیعی نیست ولی باید بیاموزند بموقع و بدرستی معذرت‌خواهی کنند.

در این شرایط باید برای کودک توضیح دهید با عذرخواهی کردن می‌تواند نشان دهد از کار نادرستش پشیمان شده است و می‌خواهد آن را جبران کند؛ البته او باید بداند حتی اگر کار اشتباهی را از قصد انجام نداده، باز هم باید معذرت‌خواهی کند و به بهانه این‌که کارش عمدی نبوده است، نباید این کار را نادیده بگیرد.

بعضی وقت‌ها بچه‌ها به دلیل عصبانیت این کار را انجام نمی‌دهند و می‌گویند چون خیلی عصبانی هستند، نمی‌خواهند معذرت‌خواهی کنند. اینجاست که پدر و مادر باید برایشان توضیح دهند عصبانی بودن طبیعی است و همه ما گاهی عصبانی می‌شویم، اما آنچه اهمیت دارد این است که بتوانیم این حالت را کنترل کنیم و آن را برای فردی که ما را عصبانی کرده است، توضیح دهیم.

بچه‌های خردسال وقتی عصبانی می‌شوند، ممکن است جیغ بزنند، به در و دیوار لگد بکوبند یا حتی با مشت به کسی که جلوی آنها ایستاده است، ضربه بزنند. اول از همه یادتان باشد بچه‌ها خیلی خوب و براحتی بزرگسالان نمی‌توانند خودشان را کنترل کنند و اصلا شاید این مهارت را هنوز نیاموخته باشند، بنابراین در سنین خردسالی زیاد به آنها سخت نگیرید و حتما برایشان شیوه برخورد صحیح را توضیح دهید. اما وقتی بچه‌ها بزرگ‌تر می‌شوند، کم‌کم می‌آموزند چطور با استفاده از لغات و کلمات احساسات خود را بروز دهند؛ البته گاهی ممکن است هنگام عصبانیت بلندتر صحبت کنند و از واژه‌هایی کمک بگیرند که مناسب نیست ولی باز هم والدین باید برایشان اهمیت معذرت‌خواهی کردن را توضیح بدهند و بگویند هیچ وقت نباید به دلیل عصبانیت، هر کاری دوست داشتند انجام دهند.

معذرت‌خواهی کافی است؟

بدون شک معذرت‌ خواهی کار خوبی است که باید به موقع و بدرستی انجام شود تا نتیجه دلخواه را ایجاد کند، ولی در شرایطی هم ممکن است برای جبران وضعیت پیش آمده کافی نباشد. گاهی برای این‌ که همه چیز مانند قبل شود، باید قول بدهید مشکل را جبران کنید یا این‌که کار خوبی برای فردی که ناراحتش کرده‌اید، انجام دهید.

در هر صورت فراموش نکنید معذرت‌خواهی همیشه خوب است و باید به موقع انجام شود، ولی لزوما کافی نیست. بنابراین به بهانه این‌که کاری را از قصد انجام نداد‌ه‌اید یا این‌که عصبانی هستید و حالتان خوب نیست، این کار مهم را نادیده نگیرید./جام جم آنلاین

دسته‌ها
روانشناسی کودکان

آنچه که نباید به کودکان گفت!

آنچه که نباید به کودکان گفت،مقایسه کردن،کودکان،حسادت در کودکان،بد دلی در فرزندان،شرم زدگی کودک،تهدید کردن کودکان،کودک کمرو،تربیت فرزندان ،کودک و والدین

گذاشتن اسم روی بچه ها ” لال ” یا ” بچه بد ”

اگر کودکان را نامهایی مانند احمق و تنبل و… بنامید باور می کنند که دارای این صفات و خصوصیات است. به علت آسیبی که به کاربردن این نامهای منفی به شخصیت بچه ها وارد می کند اعتماد به نفس او از بین می برد. اگر کودکی به صفت « زشت » نامیده شود ممکن است از حضور در جمع و بازی با دیگران خودداری کند اگر بگویید:‌ « کمرو» از ارتباط با همسالان و بزرگترها پرهیز می کند. چه باید گفت: با جمله ای مثبت توجه بچه را به رفتاری معطوف کنید که باید تغییر دهد. « این اتاق نامرتب و به هم ریخته است » یا « کاغذ و مدادهایت روی زمین پخش شده و باید جمع شود

طرد کردن بچه ها ” ای کاش به دنیا نمی آمدی ” یا ” هیچکس ترا دوست ندارد ”

طرد کردن بچه ها نشان دادن نفرت یا تمایل به جدایی از آنهاست. برای یک کودک دوست داشته نشدن از طرف فردی که او را به دنیا آورده به معنی دوست نداشتن از طرف همه افراد است. آنچه که یک کودک باید بداند این است که پدر و مادر بدون هیچ قید و شرطی دوستش دارند. چه باید گفت: هر روز با او گفتگو کنید و بگویید « دوستش دارید » و در آغوشش بگیرید.

منفی بافی  ” لیاقت چیزی را نداری یا جات تو زندونه ”

بچه ها با کلمات و جمله هایی که به آنها می گوییم، بزرگ می شوند یک پژوهشگر با عده ای زندانی گفتگو و مصاحبه کرد. از آنها پرسید که به چند نفر از آنها هنگام بچگی گفته شده که زندانی خواهند شد؟ با کمال تعجب دریافت که تقریباً با پاسخ همه آنها به این سوال مثبت بود. والدین باید آینده خوبی را برای بچه ها ترسیم و پیش بینی کنند.

مقصر داشتن بچه ها هنگام بروز مشکلات ” تو دلیل دعوای من و پدرت هستی ”

مقصردانستن کودک هنگام مشکلات به این معنی است که او به دلیل کاری که به دیگران انجام داده اند سرزنش می شود بچه ها هدف آسان و در دسترس برای به گردن گرفتن تقصیر دیگر اعضای خانواده هستند. اگر بچه ها باید یاد بگیرند که مسئولیت کارهایشان را به عهده بگیرند ما باید نمونه ای از مسئولیت پذیری در برابر اشتباهات و ضعف هایمان باشیم. چه باید گفت: اگر عصبانی شدید به محض بدست آوردن خونسردی٬ از کودک معذرت بخوهید و مثلاً بگویید:« ببخشید دعوات کردم امروز خسته بودم. »

انتظارات نابجــا ” نمره ات ۱۷ شده پس ۳ نمره دیگر چه شده است تو فقط باید ۲۰ بگیری.”

پدر و مادرانی که از فرزندان خود انتظارات بی جادارند آنها را مجبور می کنند که بهترین بازیکن باشند یا در مدرسه نمره ۲۰ بگیرند. پیامی که پشت این عمل پنهان شده این است که تو در مدرسه به اندازه کافی خوب نیستی. داشتن انتظار بی جا تنها اعتماد به نفس کودک را از بین می برد. چه باید گفت؟ با تاکید به نکات مثبت بگوئید: خیلی عالی است که نمره های ۲۰ زیادی در کارنامه ات داری اشکالی ندارد نمره ۱۷ گرفتی چون تو تمام سعی خود را کردی و هر انسانی ممکن است اشتباه کند سعی کن اشتباهاتت در آینده کمتر شود لزومی ندارد همیشه و همه کس نمره ۲۰ بگیرند.

مقـایسه کـــردن ” چرا مثل پسرخاله ات نیستی ؟ وقتی به سن تو بروم، دو کیلومتر پیاده به مدرسه می رفتم. وقتی به کودک می گویید که رفتارش مثل خواهرش خوب نیست.

تخم حسادت و بددلی را بین فرزندان خود می کارید. بچه ها نباید در خانواده و فامیل مقایسه شوند چون در مقابل خواهران و برادران خود احساس بی ارزشی و بد بودن را خواهند داشت. حتی تعریف مثبتی هم می تواند همین نتیجه را داشته باشد. وقتی می گوید: « تو در بازی فوتبال از برادرت بهتری » همان احساس مقایسه و ناسازگاری را بین آنها به وجود می آورید. بهتر است بگویید: تو در بازی فوتبال به اندازه برادرت هنگامی که به سن تو بود خوب هستی. از سال گذشته تا به حال در زبان پیشرفت کرده ای.

شرم زدگی  ” باید از خودت خجالت بکشی. درست مانند یک بچه رفتار می کنی. نمی توانم باور کنم از این گربه کوچک می ترسی.”

هنگام خجالت٬ کودک٬ احساس می کند نقص دارد یا بی لیاقت است. خجالت کشیدن بیشتر از این که رفتار او را درست کند موجب از دست رفتن روحیه و تحقیر او می شود. برخی پدرها و مادرها با انگشت گذاشتن روی نقاط ضعف کودک، مانند شب ادراری او را تحقیر می کنند. خجالت زده کردن کودک موجب می شود که او عوامل تحقیرش را پنهان کند. بهتر است بگویید: گریه نکن٬ تو دیگر بزرگ شده ای. گربه آنقدرها هم ترسناک نیست.

تهدید کردن ” اگر نیایی می روم و اینجا تنها می مانی. اگر دوباره این کار را انجام دهی، به پلیس می گویم ترا ببرد.”

تهدید گفتن جمله یا کلمه اغراق آمیزی است که پدر و مادر به کار می برند تا کودک را بترسانند مانند این جملات: « اگر درست رفتار نکنی تمام استخوانهایت را می شکنم » تهدید موجب ترس در کودک می شود و او احساس می کند که در محیطی ناامن و پر از دشمن زندگی می کند. تهدید به تنها گذاشتن کودک برایش بسیار دردناک و سخت است چون او بسیار حساس است و برای نیازهای اساسی و اولیه زندگی با پدر و مادرش نیاز دارد. آنچه باید گفت: به بچه ها باید هشدار داد نه تهدید برخلاف تهدید٬ هشدار واقعی و معقول است. با گفتن جمله « اگر …. در نتیجه …» به او هشدار می دهید که نباید به رفتار بدخود ادامه دهد. مانند « اگر دوباره خواهرت را بزنی، دیگر نباید با او بازی کنی.»

منبع : آکاایران

دسته‌ها
روانشناسی کودکان

آموختن درس زندگی به کودکان

رسانه ۷  پیروی از ده قانون ساده به شما امکان می دهد رفتارهای خوب را در کودک خود تقویت کنید و این رفتار را در آنها به صورت عادت در آورید.

۱. رفتار درست بچه ها را تقویت کنید

رفتار درست بچه ها را تقویت کنید نه بد رفتاری شان را درخواست های مؤدبانه ی بچه ها را تقویت کنید، نه نالیدن ها، فریاد زدن ها، کج خلقی ها یا قهر کردن هایشان را. سعی کنید بحث و گفت و گوهای آرامی را که در بینتان وجود دارد، چند برابر کنید، نه مجادله کردن، پافشاری و جنگیدن هایی که گاه و بیگاه بینتان به وجود می آید.

۲. به آنها بیاموزید که قبل از صحبت فکر کنند

همیشه در حین حرف زدن با فرزندانتان از آنها بپرسید: «منظور تو دقیقاً چیست؟ چقدر راجع به این حرف فکر کرده ایی؟» از او بخواهید که همیشه حرف هایش را بسنجد بعد آنها را بر زبان بیاورد؛ اگر به این روش عمل کرد، برای ثابت قدم بودنش به او پاداش دهید.

۳. از فرزندانتان توقع رفتار خوب داشته باشید

بچه ها باید بدانند که شما چه توقعی از آنها دارید و آنها چه توقعی می توانند از شما داشته باشند. وقتی بچه ها بتوانند پیش بینی کنند که عکس العمل شما در برابر رفتارشان چگونه خواهد بود، می توانند رفتارهای انتخابی خود را بهتر کنند. مطمئن باشید که می توانید.

۴. بچه هایتان را به شیوه ای تربیت کنید که در هر موقعیتی به مقتضای آن موقعیت رفتار کنند.

به آنها بیاموزید که تلاش کردن، اساسی ترین چیز است. آنها را در موقعیت های خوب تشویق کنید. وقتی شما فرزندتان را تشویق می کنید، آنها ایمان و اعتماد شما را به خودشان می بینید و در نتیجه به خودشان و توانایشان ایمان می آورند.

۵. وقتی الگوی بد رفتاری را تشخیص دادید، شیوه ی رفتاریتان را تغییر بدهید

به فرزندتان قوانین رفتاری حاکم بر خانواده تان را بگویید؛ دقت کنید که این قوانین باید مشخص، ثابت و عقلانی باشد. از جدولهای رفتاری و تعهدات استفاده کنید، موقعیت ها و رفتارهای خوبشان را پر رنگ کنید؛ از آنها حمایت کنید و تشویق هایتان را هم در این جدول بگنجانید.

۶. تنبیه معقول در نظر بگیرید

در برابر بچه هایتان از تنبیه هایی استفاده کنید که به آنها بیاموزد در برابر اعمال و رفتارشان مسؤولند. تنبیه های معقول می تواند کار ساز باشد. این تنبیه ها می توانند شامل محدود کردن و کوتاه کردن زمان های بیرون بودنشان باشند. فراموش نکنید وقتی از دستشان عصبانی هستید به عنوان آنها را تنبیه نکنید!

۷. از کودکی به آنها درس زندگی بدهید

وقتی فرزندتان هنوز کوچک هستند، مسؤرلیت پذیری و تصمیم گیری را به آنها یاد بدهید. این دروس، آنها را برای دنیای واقی آماده خواهد کرد. به خاطر داشته باشید که بچه ها به محدودیت ها، ساختار و قوانینی پایدار و یکنواخت احتیاج دارند.

۸. به آنها عشق بورزید

علی رغم رفتارهای خوب یا بد فرزندانتان به آنها عشق بورزید و روی نکات مثبت اخلاقی و رفتاریشان تمرکز و توجه کنید.

۹. بگویید که کار خوب بدون پاداش نخواهد ماند

برای اینکه فرزندتان نسبت به انجام کارهای درست احساس خوبی داشته باشند، باید به آنها بیاموزید، که خودشان در پی بدست آوردن پاداش کار درست خود باشند.

۱۰. محیط و فضای خانوادگی سالم و دلپذیری را ایجاد کنید

استعدادها و توانایی هایشان را تؤیی کنید و ضعف هایشان را بپذیرید و در رفع این ضعف ها به آنها کمک کنید. قبول کنید که هیچ کس بدون عیب نیست و به آنها فرصت جبران بدهید.

منبع: ۷روز زندگی

دسته‌ها
روانشناسی کودکان

بچه ها چگونه لوس می شوند؟

رسانه ۷ این روزها خیلی از والدین فکر می کنند پدر و مادر خوب بودن به معنی به آب و آتش زدن برای آن است که آب در دل فرزندشان تکان نخورد و تا لب تر کرد، خواسته های او را برآورده کنند.

همه ما دوست داریم خواسته های فرزندمان را تا حد توان برآورده کنیم. اما اگر به شما بگوییم باید هر از گاهی به خواسته فرزندتان نه بگویی چه خواهید گفت؟ حقیقت این است که توجه زیاد به خواسته های کودک اولین دلیل لوس شدن بچه ها است. اما این لوسی به همین جا ختم نمی شود و روی کیفیت زندگی فرزندتان در سال های بعد، حتی بزرگسالی او هم سایه می اندازد. به این ترتیب فرزند شما در آینده تبدیل به یک جوان متوقع، همسر ناراضی و والد زورگو می شود که انتظار دارد همه دنیا در خدمت او باشند.

توجه کردن بیش از حد به خواسته های بچه ها موجب قطع رابطه آنها با دنیای واقعیت ها می شود و همین مسئله موجب زیاده خواهی کودک در دوران جوانی خواهد شد. بعد از مدتی، فرزند شما طاقت نه شنیدن را نخواهد داشت و انتظار دارد همیشه به همه خواسته هایش برسد، حتی اگر منطقی نباشند. آن وقت در رابطه با دوستان، همکلاس ها و معلم هایش دچار مشکل می شود، زودرنج و عصبی شده یا تبدیل به یک کودک زورگو و خشن می شود.

از طرف دیگر، با این کار فرزند شما یاد می گیرد که بدون تلاش، به خواسته هایش برسد و در نتیجه در بزرگسالی دوست دارد همه در خدمت او، نیازها و خواسته هایش باشند و انرژی و توان شخصی شان را برای او خرج کنند.

منبع:روزنامه اطلاعات

دسته‌ها
روانشناسی کودکان

دلایل پرخاشگری کودکان چیست؟

 

کودکان پرخاشگر,دلایل پرخاشگری کودکان چیست,کتک زدن کودکان,رفتارهای پرخاشگرانه کودک,استقلال در کودکان,رفتارهای مثبت در فرزندان,کودک و والدین

رسانه ۷ علی پسری ۳ ساله است که این روزها مادرش را حسابی نگران کرده است. مادر علی به اتفاق علی برای چند روز مهمان یکی از دوستان‌شان در یکی از شهرستان‌ها بود و انگار تازه آنجا بود که مادر علی متوجه رفتارهای پرخاشگرانه او شد. او برای هر چیزی که می‌خواست و تامل مادرش را می‌دید، شروع به کتک زدن مادر می‌کرد. مثلا اگر تشنه بود و آب می‌خواست، این خواسته را با پرخاش و کتک مطرح می‌کرد. هر وقت می‌خواست می‌خوابید و هر رفتاری که می‌خواست انجام می‌داد و مادر در جمعی که مدت‌ها بود ندیده بودشان،‌ خجالت زده می‌شد. مجموع این رفتارها مادر علی را نگران کرده که شاید فرزندش مشکلی داشته باشد که بیشتر خواسته‌هایش را با دعوا و کتک‌زدن برآورده‌می‌کند.

جو فراست راه‌حل ارائه می‌دهد

این یک وضعیت بسیار معمول است که بسیاری از والدین با آن درگیر هستند. از ۲ سالگی کودک درک می‌کند که کارهایش پاسخ‌هایی را از جانب والدین به همراه خواهد داشت و این به والدین بستگی دارد که پاسخ مثبت منتقل کنند یا منفی. آنها در این سن شروع به پیدا کردن رفتارهای درست و غلط می‌کنند. به همین دلیل باید حواس‌تان باشد که از روش تربیت سهل‌گیرانه استفاده نکنید و بدانید در هر رفتار پرخاشگرانه کودک، چطور باید واکنش نشان دهید.

نگذارید از خجالت شما سوء استفاده کند

وقتی بیرون خانه هستید و او برای یک بستنی خریدن شما را می‌زند، حواس‌تان باشد که به دلیل خجالت کشیدن از دیگران، تسلیم رفتارش نشوید و او را محکم بگیرید و بگویید: «باید آرام باشی والا خواسته تو بی‌جواب می‌مونه»اگر هم اصرار کرد قاطعانه اما با مهربانی بگویید: «تا زمانی که این طور رفتار کنی من خواسته تو را انجام نخواهم داد.» اگر خجالت بکشید و خیلی زود بستنی را به دستش بدهید، رفتارش را تحکیم می‌کند.

ارتباط درست را یاد دهید

با یک گفت وگوی دوستانه و سرشار از ابراز محبت به طور دقیق آسیب‌های این رفتارش را به او گوشزد کنید. مثلا بگویید: «من این کار را دوست ندارم و خیلی غصه می‌خورم.» سپس پیامد انجام آن را گوشزد کنید. به عنوان مثال بگویید: «اگر به کتک زدن ادامه بدی برات بستنی نمی‌خرم.»

استقلالش را درک کنید

یادتان باشد آنها در سنی هستند که بیشتر از قبل معنی استقلال و مهارت‌های زندگی را می‌فهمند  بنابراین اجازه دهید خودشان لباس بپوشند و آنها را تشویق کنید اگر حوزه مسئولیت‌پذیری‌شان را افزایش دهند، جایزه می‌گیرند.

زیاد توجه نکنید

توجه بیش از اندازه به کودکی که میل به حرکت رو به جلو دارد را محدود می‌کند. این را هم به خاطر داشته باشید هر چه زودتر او را برای تربیت صحیح آماده کنید زودتر هم از برخی مسائل و دشوار‌ی‌ها خلاص می‌شوید.

ریشه‌یابی کنید

شرایطی که منجر به این رفتار می‌شود را بررسی کنید. مثلا پیش از این رفتارتان با او چگونه بوده است؟ آیا برای مدت طولانی به او توجه نکرده بودید و او برای جلب نظر شما، این واکنش را بروز می‌دهد؟ شرایط جسمی کودک چگونه است؟ آیا هرگاه ساعات خواب یا غذا خوردنش تغییر می‌کند، بیشتر این رفتار را انجام می‌دهد؟ بهتر است عوامل موثر بر این رفتار را شناسایی کنید و درصدد رفع آنها برآیید.

بگویید کف بزند

اگر کودک خشمگین می‌شود، به او بگویید به جای کتک زدن شروع به کف زدن کند. به این ترتیب او به راحتی خشمش را تخلیه می‌کند و از این عادت زشت دور می‌شود.

باید او را محروم کنید

بچه‌ها رفتارهای مثبت و منفی را تست می‌کنند. یک کودک هرقدر هم خوب باشد گاهی عصبانیت را تست می‌کند و این کاملا به ترتبیت کودک وابسته است. در این مرحله رفتار والدین تعیین می‌کند که رفتار کودک ماندگار شده و تبدیل به یک وسیله و ابزار شود یا کودک آن را ابزار مناسبی نیافته و از آن بگذرد. اگر وقتی کودک مادر را می‌زند،‌ مادر عصبانی شده یا کوتاه بیاید، این کودک است که برنده می‌شود و این رفتار را تکرار می‌کند.

اگر کودک با این رفتارها باز هم مقاومت کرد و پرخاشگری اوج گرفت می‌توان او را در دسته بچه‌های سخت و ناسازگار قرار داد و باید خدمات فردی مشاوره‌ای دریافت شود. یادتان باشد ۵ تا ۱۰ دقیقه پرخاشگری یا نیم ساعت گریه کردن جزو مقاومت شدید محسوب نمی‌شود.

۱٫ دلایل پرخاشگری چیست؟

پرخاشگری در کودکان چند علت دارد.کودکانی که درست نمی‌توانند صحبت کنند یا دیر به حرف می‌افتند استعداد پرخاشگری بیشتری دارند. اولین نشانه آن هم این است که با داد زدن خواسته‌شان را ابراز می‌کنند. کودکانی که والدین با آنها گفت‌و‌گو ندارند هم می‌توانند پرخاشگر شوند. ممکن است برخی والدین معتقد باشند که با کودک زیاد صحبت می‌کنند اما اگر عمده صحبت‌ها درباره بایدها و نبایدها باشد، نمی‌توان آن را به حساب گفت‌و‌گو گذاشت. گفت‌و‌گو یعنی یک صحبت دو طرفه. اینکه به دنیای کودکی بروید و با او حرف بزنید. کودکانی که احساسات خود را نمی‌شناسند هم ممکن است به پرخاشگری روی بیاورند: احساساتی مانند ناراحتی،‌ گرسنگی، خستگی، عصبانیت و… که در نهایت به دلیل ناشناخته ماندن از سوی کودک به شکل کتک زدن یا داد زدن بروز می‌کند.

۲٫ محکم باشید

اگر کودک به هر دلیلی پرخاشگری را انتخاب کند، والدین نباید با پرخاشگری به او پاسخ دهند اما باید محکم باشند. مثلا اگر کودک را بغل کرده‌اید و او شما را می‌زند، بدون آنکه هیچ بحثی با او بکنید باید خیلی سریع او را زمین بگذارید یا اگر در اتاقش هستید او اسباب‌بازی‌اش را به سمت شما پرت می‌کند، بدون اینکه گفتمان خاصی با او داشته باشید،‌ از اتاق بیرون بروید. بی‌توجهی و ترک کودک بدون حرف زدن با او نشان می‌دهد که نه تنها چیزی را به دست نیاورده بلکه توجه مادر را نیز از دست داده است.

۳٫ محدودش کنید

اگر مادر هم همراه کودک عصبانی شود، کودک رفتار مادر را به خاطر می‌سپارد نه رفتار خودش را اما وقتی کودک را با مشکل تنها بگذارید، ارتباط چشمی، بغل کردن یا حضورتان را از او بگیرید، بعد از چند بار تکرار نتیجه‌گیری می‌کند که امتیازهایی را از دست داده است.

ممکن است دفعات اول حتی رفتار او تشدید شود اما صبوری شما می‌تواند او را زودتر به این باور برساند که رفتارش باید تغییر کند.

منبع : bartarinha.ir

دسته‌ها
روانشناسی کودکان والدین موفق

طریقه پاسخ به سوالات جنسی کودکان

سوالات جنسی کودک, سوالات جنسی, رفتار جنسی, کنجکاوی جنسی کودک, تربیت جنسی کودک, بلوغ جنسی, رفتارهای جنسی, روان‌شناسی کودکان, تکامل جنسی کودک

رسانه ۷   از انجام هرگونه رفتار جنسی در برابر دید کودک خودداری کنید و از ابراز احساسات شدید بپرهیزید.

بعضی‌ها از وقتی در نقش پدر و مادر قرار می‌گیرند، جرات و جسارت پاسخ به سوالات جنسی کودک‌شان را ندارند. این والدین بر این باورند که پاسخ به این سوالات از موقعیت و جایگاه والد بودنشان می‌کاهد و چشم و گوش بچه‌ها را باز و آنها را گستاخ می‌کند.

برخی والدین اگر به این سوالات پاسخ دهند یا اطلاعات زیادتری که متناسب با سن کودک نیست در اختیار او می‌گذارند یا صداقت در بیان این مطالب را ندارند. برخی هم برای شانه خالی‌کردن از این وظیفه مهم، شرم و حیا را بهانه می‌کنند، اما باید بدانید سوالات جنسی کودک از چهار، پنج سالگی شروع می‌شود و این یکی از مراحل طبیعی تکامل جنسی اوست که اگر بدرستی پاسخ نگیرد، کنجکاوی جنسی او بیشتر می‌شود و در این حال، چه بسا که او به خطا برود.

در تربیت جنسی، درک دقیق والدین از شرایط کودک بسیار مهم است و نباید به سوال یا بیداری جنسی او بی‌اعتنایی کرد یا با نصیحت و پند افراطی، کودک را ترساند.

والدین باید بدانند و آگاه باشند گرچه بلوغ جنسی در سنین بالاتر از دبستان اتفاق می‌افتد، اما تمایلات جنسی و سوالات پیرامون آن تنها مختص به دوره بلوغ نیست و بلکه مدت‌ها پیش از آن به صورت احساسی ویژه در کودک پدید آمده و بسیاری از عادت‌های نامناسب کودک که از نگاه پدر و مادر مخفی می‌ماند، در این دوره  شکل می‌گیرد.

تربیت جنسی با آموزش جنسی تفاوت دارد

بیشترین پرسشی که والدین از روان‌شناسان و مشاوران مسائل جنسی می‌کنند، این است که تربیت جنسی با آموزش جنسی چه تفاوتی دارد و چگونه می‌توان به سوالات جنسی کودک پاسخی ساده و منطقی داد؟

کبری ایمان‌نژاد، کارشناس ارشد روان‌شناسی عمومی به این سوالات پاسخ می‌دهد:

تربیت جنسی با آموزش جنسی تفاوت دارد. آموزش جنسی شرح جزئیات روابط و مراحل جنسی است اما آنچه در تربیت جنسی مطرح است، ارائه مجموعه اطلاعات جسمانی، روانی، اجتماعی و دینی در مورد مسائل جنسی یا در اختیار گذاشتن اطلاعات لازم در مورد مسائلی است که با غریزه جنسی کودک مرتبط است و آموزش آن از سال‌های اول زندگی کودک شروع می‌شود. در این سال‌ها باید مسائلی به کودک آموزش داده شود که ممکن است ارتباطی با آموزش جنسی نداشته باشد، اما بعدها همین موارد در روابط و تعاملات جنسی به او کمک خواهد کرد.

سوال جنسی کودک جواب ساده می‌خواهد

سن مناسب برای آگاه‌کردن کودک از مسائل جنسی زمانی است که او سوال جنسی می‌کند و شروع آن در کودکان متفاوت است. به گفته والدین، اولین و مهم‌ترین سوالی که کودک می‌پرسد این‌ است که بچه چطور ایجاد می‌شود و چگونه به دنیا می‌آید؟

ایمان‌نژاد در پاسخ می‌گوید: ما نباید به کودکمان دروغ بگوییم یا سوال او را بی‌جواب بگذاریم. والدینی که به سوال جنسی کودک پاسخ نمی‌دهند یا به کودک می‌گویند او را از بیمارستان گرفته‌اند یا از کسی خریده یا از جایی آورده‌اند یا آن‌که القا می‌کنند که بچه از خوردن چیزی از سوی پدر و مادر و بزرگ شدن او در شکم مادر ایجاد می‌شود، باعث ایجاد ترس و دلهره در کودک شده و روان او را بیمار می‌کنند.

داستان را این‌گونه بگویید

می‌توانید برای ارائه یک داستان منطقی از یک روان‌شناس کمک بگیرید یا با زبانی کودکانه برای فرزندتان این‌گونه توضیح دهید، وقتی پدر و مادر می‌خواهند که بچه‌ای داشته باشند با یکدیگر از خداوند درخواست می‌کنند که به آنها بچه‌ای بدهد. خداوند هم یک کودک زیبا در شکم مادر قرار می‌دهد. آن کودک طی ۹ ماه در شکم مادر بزرگ می‌شود و پس از گذشت این مدت در بیمارستان توسط پزشک به دنیا می‌آید، اما شاید کودک بپرسد که چرا پدرها، بچه به دنیا نمی‌آورند؟ بازهم می‌توانید با زبانی کودکانه بگویید خداوند بدن پدر و مادر را متفاوت آفریده است و فقط مادرها می‌توانند بچه به دنیا بیاورند.

اگر کودک به تفاوت‌های جنسی پی ببرد

سوال جنسی دیگر آن‌که وقتی کودک متوجه تفاوت‌های آناتومی بدن خود در مقایسه با جنس دیگر می‌شود چگونه باید با او رفتار کنیم؟

ایمان‌نژاد می‌گوید وقتی کودک از والدین خود این تفاوت را می‌پرسد، فرصت مناسبی است که هویت جنسی‌اش را به او بشناسانیم. اما چگونه؟ این روان‌شناس می‌گوید از فرزندتان بخواهید که به تفاوت‌های ظاهری پدر و مادر یا خواهر و برادرش توجه کند، سپس به او بگویید این تفاوت‌ها در همه قسمت‌های بدن ما وجود دارد و این خواست خدا بوده است.
پنج-شش سالگی سن تمیز کودک است و او می‌تواند نوع جنسیت را تشخیص دهد و تا حدودی فرق میان دختر و پسر را بفهمد. اگر به کنجکاوی‌های جنسی کودک بها ندهیم و کودک را با تفاوت‌های جنسی‌اش آگاه نکنیم، خیالات نادرستی در ذهنش پرورش خواهد داد و اگر شناسایی این تفاوت‌ها را به خود کودک محول کنیم، کودکان به بهانه‌های مختلف مکان‌هایی تنها و خلوت را پیدا می‌کند و به بررسی بدن یکدیگر می‌پردازند.

فکر کودک را منحرف کنید

«وقتی کودک توانایی حرکتی پیدا می‌کند و بدن خود را لمس و کشف می‌کند، اندام تناسلی خود را هم پیدا می‌کند. کاملا طبیعی است و با بزرگ‌شدن کودک از بین می‌رود.»

این را ایمان‌نژاد می‌گوید و ادامه می‌دهد والدین در زمان کسب این تجربیات نباید کودک را دعوا کرده و او را شرمگین کنند بلکه باید از پیش هر کاری که توجه کودک را به این ناحیه و اهمیت و معنای آن جلب می‌کند، دور کنند.

فعالیت‌ها یا سوالات جنسی کودک در این دوره ناشی از احساس حقیقی جنسی او نیست بلکه احساسی مشابه بزرگ‌ترها، اما کاذب است که تحریک آن منجر به بلوغ زودرس جنسی و بروزعادات نامناسب در کودک می‌شود.

این روان‌شناس با تاکید بر این‌که برخی کودکان بخصوص پسرها در مهد، مدرسه یا زمان‌هایی که در خانه مکانی خلوت پیدا می‌کنند، به کنجکاوی‌های جنسی روی می‌آورند، می‌گوید: پدر و مادر یا اولیا و مربیان باید نظارت کامل بر بازی‌ها و عملکرد بچه‌ها داشته و با رفتاری ملایم و با منحرف‌کردن ذهن کودک، رفتارها و بازی‌های جنسی او را بتدریج محدود کنند.

به توصیه روان‌شناسان و کارشناسان دینی، قبل از بروز عادات نامناسب کودک به این نکات توجه کنید:

لباس و پوشک کودک را در مکان‌های خلوت و به دور از نگاه دیگران تعویض کنید. اگر کودک متوجه اندام تناسلی خود شد، حواس او را پرت کنید. کودک دختر و پسر را همزمان به حمام نبرید و در زمان استحمام کودک، لباس‌های زیر خود را حفظ کنید.

اگر کودکان در جایی خلوت در حال بازی بودند، به بهانه‌های مختلف به آن مکان رفت و آمد کنید تا بدانند هیچ کجا کاملا امن و خالی از مراقب نیست. بستر خواب کودکان را از یکدیگر جدا کنید. از پوشیدن و پوشاندن لباس‌های تنگ و محرک اجتناب کنید. از انجام هرگونه رفتار جنسی در برابر دید کودک خودداری کنید و از ابراز احساسات شدید بپرهیزید.

نوازش هم حد و مرز دارد

برخی روان‌شناسان معتقدند در بسیاری موارد، والدین به صورتی ناخودآگاه با نوازش‌هایی نابجا محرکی برای فرزندان خود می‌شوند.

ایمان‌نژاد می‌گوید با همه توجهی که اسلام به رشد عاطفی و تقویت آن در کودک داشته است، از حدود سنین تمیز برای آن حد و مرز و مراقبت‌هایی در نظر گرفته است.

لمس و نوازش کشاله ران، کفل و دیگر نقاط حساس بدن، برای کودک هیجان‌انگیز بوده و احتمال لذت‌جویی او را بالا برده و ادامه‌دار می‌کند البته این را بدانید نوازش بخشی از آموزش جنسی کودک به حساب می‌آید و از طریق آن کودک دریافت عشق و محبت را می‌آموزد و سرچشمه پیدایش عواطف است، اما اگر از حد بگذرد، خطرآفرین شده و یکی از عواملی است که می‌تواند باعث بروز زودهنگام بلوغ جنسی و پیدایش عادات نامناسب در کودک شود.

از دیدگاه برخی نظریه‌های روان‌شناسی کودکان از آغاز تولد آماده دریافت لذات جنسی بوده و از همین زمان رفتارهای جنسی آنها در حال شکل‌گیری است.

منبع : jamejamonline.ir
seemorgh.com

دسته‌ها
روانشناسی کودکان والدین موفق

رازهای رابطه پدر و دختر

پدری ایده ال برای دخترتان شوید,رابطه پدر و دختر , ارتباط با فرزند نوجوان ,لرتباط با دختر نوجوان , ارتباط با فرزند دختر , پدر رویاهای دختر خود شوید , پدر ایده آل

رسانه ۷هیج چیز اطمینان بخش‌تر از گریه کردن دختری کوچک در دست‌های پدرش نیست. فراموش نکنید.
مادرش را دوست داشته باشید و به او احترام بگذارید. این رفتار خوب و شایسته شما باعث می‌شود زمانی که دخترتان بزرگ شد عاشق فردی همچون شما ‌شود و او را به عنوان شریک زندگی خود قبول می‌کند.

تا جایی که می‌توانید کنارش باشید و او را با چیزهایی که دوست دارد سرگرم کنید. او احتیاج دارد تا پدرش در تمام مراحل زندگی همراه او باشد.

او به دنبال قهرمانی برای زندگی خود می‌گردد، شاید آن فرد شما باشید. او بارها و بارها به شما در زندگی خود احتیاج دارد.

از هر لحظه زندگی کنار او لذت ببرید. امروز او با پوشک‌اش اطراف خانه پرسه می‌زند، فردا سویچ ماشین را از شما می‌خواهد و قبل از آن که بدانید، با فردی ازدواج خواهد کرد و دیگر در آن خانه نخواهد بود تا روی زانو شما بنشیند. زندگی به سرعت می‌گذرد بنابراین بهتر است قدر لحظه‌های آن را بیشتر بدانید.

درباره روش پول خرج کردن با او صحبت کنید، هیچ وقت برای این کار زود نیست. مطمئنا او در سن نوجوانی یا مراسم عروسی‌اش، جیب شما را خالی خواهد کرد.

مدام برای داشتن او دعا کنید

کیک تولد او را مناسب سن‌اش بخرید. طرحی را انتخاب کنید که دخترتان از دیدن آن لذت می‌برد.

با او برقصید، حتی زمانی که کودک است. صبر نکنید تا روز عروسی او این کار را انجام دهید.

با او به ماهی گیری بروید. ممکن است که او بیشتر از ماهی‌های کوچک شما جنب و جوش کند اما مهم نیست.

یاد بگیرید که به او «نه» بگویید. شاید این حرف اکنون او را کمی ناراحت کند، اما در بزرگسالی خوشنودش خواهد کرد.

به او بگویید که زیبا است و این حرف را بارها و بارها تکرار کنید.

با او به طبیعت سفر کنید و ببیند اولین  باری که زیبایی‌های طبیعت را می‌بیند، چگونه به وجد می‌آید. از بردن لوازمی چون تبلت، لپ تاپ و غیره به این مکان‌ها خودداری کنید.

او با مادر خود بحث خواهد کرد، عاقلانه طرفداری کنید.

برای‌ او گردنبند مورد علاقه‌اش را بخرید.

اگر چه به نظر خنده دار می‌آید که با او بازی کنید، اما این یک باید است.

به دخترتان کمک کنید تا فرمان ماشین را کنترل کند. او همیشه این خاطره را به یاد خواهد آورد.

آموزش تخمه شکستن هیچوقت موجب رفتن او به دانشگاه نخواهد شد اما این کار لذت بخش را انجام دهید.

او را روی شانه‌های خود بلند کنید. این کار را اکنون که بدنتان قدرت دارد و او نیز کوچک است انجام دهید.

اگر نزدیک خانه‌تان استخر یا پارک آبی دارید، گاهی او را به آنجا ببرید. او مثل اردکی در سطل آب بازی خواهد کرد.

او بی‌صبرانه منتظر بازگشت پدر به خانه است. دیر نکنید.

تولد او را فراموش نکنید. در ۱۰ سالگی او هدیه شما را به خاطر نخواهد آورد، اما حضورتان در آن روز را هر گز فراموش نخواهد کرد.

او را در کلاس اسکیت ثبت نام و بازی او را تماشا کنید. حضور شما به او اعتماد به نفس می‌دهد.

اجازه دهید در چمن‌ها غلت بزند. این کار برای روح او لازم است. بهتر است شما نیز امتحان کنید.

شاید بخواهد پس از دیدن یک کابوس کنار پدرش به خواب رود، تقاضای او را رد نکنید.

هیج چیز اطمینان بخش‌تر از گریه کردن دختری کوچک در دست‌های پدرش نیست. فراموش نکنید.

هر سال روز تولدش نامه‌ای برایش بنویسید و آنها را زمانی که وارد دانشگاه شد، ازدواج کرد یا هر زمانی که احساس کردید به آنها احتیاج دارد، به دخترتان دهید.

بستنی، اشتباهات شما را می‌پوشاند. هر زمانی که او از شما دلگیر است، برایش بستنی مورد علاقه‌اش را بخرید.

منبع : niksalehi.com

دسته‌ها
روانشناسی کودکان

عواقب تنبیه بدنی کودکان !

تنبیه بدنی, تنبیه بدنی کودک,عواقب تنبیه بدنی

رسانه ۷  بدرفتاری با کودکان می‌تواند باعث تغییرات اپی‌ژنتیکی در آنها شود. تنبیه و سوء رفتار با کودک می‌تواند بر قابلیت پاسخ‌گویی او به شرایط استرس‌زا تأثیر منفی گذاشته و او را مستعد ابتلا به بیماری روانی سازد.

بدرفتاری و تنبیه کودکان اغلب به رنجی منجر خواهد شد که تمامی زندگی آنها را تحت تأثیر قرار داده و آنها را در معرض افسردگی و اضطراب دائم قرار خواهد داد.

تنبیه کودک می‌تواند تغییرات بد ژنتیکی ایجاد کند
هر چه شدت تنبیه و سوء رفتار با کودک بیشتر باشد، ریسک اختلالات بلندمدت سیستم مقابله با استرس نیز بیشتر می‌شود. در حقیقت بدرفتاری با کودک بر ژن  FKBP5 تأثیر می‌گذارد. FKBP5 ژنی است که روی حلقه فیدبک هورمونی در مغز قرار دارد و پاسخ‌ به استرس را کنترل می کند.

دانشمندان مرکز روان‌درمانی مؤسسه ماکس پلانک در مونیخ دریافته‌اند که تجارب ناراحت‌کننده و ضربات روحی می‌تواند باعث تغییرات اپی‌ژنتیکی در FKBP5 شود. در این شرایط یک «گروه متیل» از این ژن جدا می‌شود.

همین تغییر باعث افزایش فاحش فعالیت ژن شده و می‌تواند سیستم هورمونی پاسخ به شرایط استرس‌زا را برای همیشه دچار اختلال کند و فرد را به بیماری روانی مبتلا سازد.

تغییرات اپی‌ژنتیکی در مولکول «دی ان ای» بر اثر بدرفتاری در دوران کودکی ایجاد می‌شود و سوء رفتار در بزرگسالان چنین تغییراتی را ایجاد نمی‌کند.

این یافته می‌تواند در تشخیص و درمان قربانیان تنبیه و ضربات روحی و کسانی که احتمال ابتلای آنان به بیماری روانی زیاد است مؤثر واقع شود.

منبع:bartarinha.ir

دسته‌ها
روانشناسی کودکان

چرا خواهر و برادرها با هم دعوا می کنند؟

دعوا کردن,دعوا کردن خواهر برادر,علت دعوا کردن خواهر برادر,دعوای خواهر برادر

رسانه ۷  آیا تا به حال شده است خواهر و برادری را ببینید که با هم دعوا نکنند؟ به ندرت اتفاق می افتد که خواهر و برادری با هم دعوا نکرده باشند. معمولا خواهر و برادرها، به خصوص در دوران کودکی و نوجوانی، به دلیل خاصی برای شروع دعوا نیاز ندارند؛ کوچکترین و بی اهمیت ترین موضوعات می توانند جنگ بزرگی میان آنها به راه بیندازند اما جالب اینجاست که بیشتر این دعواها به همان سرعت که شروع می شوند، به همان سرعت هم پایان می یابند.

اما گاهی همین دعواهای بی اهمیت کودکانه در روحیه آنها چنان تاثیری می گذارد که تا پایان عمر در خاطر آنها باقی می ماند. گاهی بحث های ساده کودکانه می تواند مشاجرات بزرگ و مهمی را میان پدر و مادر به وجود آورد. بسیار مهم است که والدین مراقب باشند دلیل بروز اختلاف میان فرزندانشان نشوند و ارتباط پاک، صمیمانه و کودکانه آنها را خدشه دار نکنند. یکی از مهمترین وظایف والدین آن است که هر چه سریع تر و با روشی کاملا منطقی و عادلانه، به اختلافتات میان فرزندانشان خاتمه دهند.

در این مطلب به چند مورد از مهمترین دلایل اختلافات خواهر و برادرها و نیز نکات مهمی که والدین در چنین مواردی باید به خاطر داشته باشند، اشاره می کنیم.

تفاوت های شخصیتی

هر کودکی شخصیت منحصر به فردی دارد و با خواهر و برادرهایش متفاوت است. یکی از آنها در درس هایش بسیار قوی است، در حالی که دیگری در فعالیت های ورزشی قوی تر عمل می کند. هیچ دلیلی ندارد که فرزندان یک خانواده، علایق مشترک و مشابهی داشته باشند. یکی از مهمترین دلایل اختلافات و بحث های خواهر و برادرها همین تفاوت در علایق و توانایی هاست.

تفاوت های شخصیتی موجب می شود والدین خواسته یا ناخواسته به مقایسه فرزندانشان بپردازند. این کار بسیاری اوقات مهمترین دلیل بروز حسادت میان فرزندان می شود. اگر حس حسادت در فردی ایجاد شود و در او باقی بماند، آن فرد در تمام طول عمر و در برقراری رابطه با دیگران با مشکلات بسیاری مواجه خواهد شد.

چرا خواهر و برادرها با هم دعوا می کنند؟

بسیار مهم است که والدین به تفاوت های میان فرزندانشان واقف باشند و آنها را با تمام ویژگی های شخصیتی شان دوست داشته باشند و آنها را بپذیرند. هرگز سعی نکنید فرزندانتان را مشابه یکدیگر بار بیاورید و از آنها نخواهید مانند خواهر و برادرشان رفتار کنند. هرگز فرزندانتان را با یکدیگر مقایسه نکنید؛ مقایسه والدین مهمترین دلیل دعواهای فرزندان است. به آنها بیاموزید در هر شرایطی به یکدیگر احترام بگذارند و اختلافاتشان را از راهی غیر از خشونت حل کنند.

فرزندانتان از شما الگوبرداری می کنند. اگر آنها ببینند که پدر و مادرشان اختلافات را به شیوه ای منطقی و مسالمت آمیز حل می کنند و هرگز با هم بحث و دعوا نمی کنند یا همواره به هم احترام می گذارند و به هم توهین نمی کنند، می آموزند که باید از همین روش برای حل اختلافاتشان استفاده کنند.

وسایل مشترک

یکی دیگر از موارد دعوای خواهر و برادرها وسایل مشترک آنهاست. وسایلی مانند اسباب بازی، لوازم التحریر و کتاب و … بسیاری اوقات خواهر و برادرها وسایل مشترکی دارند که هر دو باید از آنها استفاده کنند. دعوا زمانی شروع می شود که هر دو نفر بخواهند در یک زمان از آن وسیله مشترک استفاده کنند یا زمانی که یک نفر وسیله مشترک را خراب کند. در این زمان جنگ بزرگی آغاز می شود، هیچ کدام حاضر نمی شوند وسیله را به دیگری بدهند یا هیچ کدام مسئولیت خراب کردن وسیله را به عهده نمی گیرند.

در چنین مواردی والدین باید بسیار مراقب باشند و از هیچ کدام از فرزندانشان جانبداری بیجا نکنند. همواره در برخورد با فرزندانتان عدالت را در نظر بگیرید و بکوشید آنها را آرام کنید.

نابرابری

اگر والدین نتوانند میان فرزندانشان برابری و مساوات برقرار کنند، مشکلات بسیاری بروز می کند. شاید شما به عنوان پدر یا مادر احساس کنید همواره میان فرزندانتان مساوات را رعایت کرده اید و هرگز فرقی میان آنها نگذاشته اید اما اگر همچنان میان فرزندان شما اختلاف بسیاری وجود دارد و آنها معتقدند که شما بین آنها و خواهر و برادرشان فرق می گذارید، بد نیست کمی دقیق تر شوید و بیطرفانه قضاوت کنید.

کودکان بسیار حساس و دقیق هستند، یک بوسه، در آغوش گرفتن طولانی تر یا کوتاه تر، تنبیه و تشویق، پول، خوراکی و مقدار غذایی که برای هر کدام از فرزندانتان در ظرف می ریزید همه از مواردی هستند که شاید شما خودتان متوجه نباشید اما فرزندان شما به آنها بسیار توجه دارند و در صورتی که کوچکترین تفاوتی در آنها ببینند، بسیار ناراحت می شوند و حس می کنند والدین آنها، خواهر یا برادرشان را بیشتر دوست دارند.

این موارد موجب می شود فرزند شما ناراحت شود و ناراحتی اش را در دلش بریزد و بعد در مورد کوچکترین و بی اهمیت ترین مسئله ممکن با خواهر و برادرش دعوا کند و عقده هایش را بر سر او خالی می کند.

تفاوت سنی

همانطور که می دانید هر سنی شرایط خاص خودش را دارد. همین شرایط در صورتی که فرزندان شما در دو گروه سنی مختلف باشند، می تواند موجب بروز اختلافات و دعواهای متعددی شود؛ برای مثال فرزند بزرگتر شما می تواند به تنهایی به خرید برود؛ در حالی که فرزند کوچکتر شما اجازه ندارد تنها بیرون برود یا خرید کند؛ زیرا به تنهایی بیرون رفتن هنوز برای او بسیار زود است اما او نمی تواند این مسئله را درک کند، بنابراین احساس می کند شما میان او و خواهر یا برادرش فرق می گذارید یا اینکه فرزند کوچکتر شما در مقایسه با خواهر یا برادر بزرگترش به مراقبت و توجه بیشتری نیاز دارد و همین مسئله موجب می شود فرزند بزرگتر شما احساس کند شما او را به اندازه خواهر یا برادر کوچکترش دوست ندارید.

تنها راهی که والدین در چنین شرایطی دارند این است که با منطق خاص مناسب سن فرزندانشان با آنها صحبت کرده و آنها را توجیه کنند. در چنین مواردی هم می توانید سعی کنید کمی بیشتر مساوات را رعایت کنید. اگر فرزند کوچکترتان را بغل می کنید و به تختخوابش می برید، حتما فرزند بزرگترتان را نیز در آغوش بگیرید و او را ببوسید.

تلویزیون

تفاوت در شخصیت کودکان موجب می شود هر کدام بخواهند برنامه خاصی را از تلویزیون تماشا کنند که دیگری آن را دوست ندارد و همین موضوع موجب بروز اختلاف میان آنها می شود. بسیاری از خانواده ها نمی توانند در خانه دو تلویزیون یا بیشتر داشته باشند؛ هر چند که حتی در این صورت هم فرزندان با هم بر سر مکان تماشای تلویزیون دعوا می کنند.

رقابت

کودکان عاشق تعریف و تمجید شنیدن از والدینشان هستند؛ اما متاسفانه تعریف و تمجیدهای شما هم می تواند موضوع اختلاف فرزندانتان شود. فرزندان شما معمولا بر سر این موضوع که کدام یک باهوش تر، زرنگ تر، سریع تر، مسئول تر و … هستند، رقابت دارند و همین تلاش برای بهتر و برتر بودن موجب می شود با هم اختلاف پیدا کنند. شما باید همواره مراقب باشید که از فرزندانتان به طور یکسان تعریف کنید و بکوشید تا جو رقابتی میان آنها ایجاد نکنید.

توجه والدین

کودکان عاشق توجه والدین هستند و برای جلب توجه والدین شان هر کاری می کنند. اگر والدین، به عمد یا غیرعمد، به یکی از فرزندان بیش از دیگری توجه کنند، آسیب های جدی به فرزند دیگرشان می زنند. زمانی که یکی از فرزندان بیمار است یا از دیگری ضعیف تر یا کوچکتر است، والدین به او بیشتر توجه می کنند و این موضوع فرزند دیگر را بسیار آزار می دهد. دقت کنید هرگز زمانی که به یکی از فرزندانتان توجه و محبت می کنید، دیگری را نادیده نگیرید تا سلامت روانی فرزندتان به خطر بیفتد.

ناامیدی

هر فردی در طول زندگی با شرایط دشواری مواجه می شود و هر فردی با این شرایط دشوار به شیوه خاص خودش روبرو شده و واکنش های متفاوتی به آن نشان می دهد. این مسائل می تواند روحیه فرد را تحت تاثیر قرار دهد و او را ناامید و افسرده کند و تفاوتی ندارد که این فرد، بزرگسال باشد یا نوجوان یا کودک.

گاهی اوقات دعواهای میان فرزندان شما به دلیل ناامیدی و شرایط روحی نامناسب فرزند شماست که در این موارد باید سعی کنید او را درک کنید و به خواهر و برادرش نیز بیاموزید که در چنین مواقعی چگونه باید رفتار کنند تا خواهر یا برادرشان سریع تر به شرایط عادی بازگردد.

مقدار غذا

مقدار غذای بچه ها نیز یکی دیگر از دلایل دعوای آنها است. یک قاشق بیشتر بستنی یا چند تکه سیب زمینی سرخ شده بیشتر اگرچه به نظر شما ساده و بی اهمیت است، اما گاهی برای فرزند شما چنان مهم و بزرگ می شود که یک جنگ واقعی میان آنها به پا می کند.

به این نکات ساده دقت کنید، از فرزندتان بخواهید خودش مقدار غذا را انتخاب کند، هنگامی که می خواهید برای فرزندانتان غذا بکشید هر بار اول برای یکی از آنها غذا بریزید تا این مورد ساده نیز موجب اختلاف آنها نشود.

مکان

خواهر و برادرها مدت زمان زیادی را در کنار هم می گذرانند، هر کسی به فضای خصوصی نیاز دارد؛ فرقی نمی کند در چه سنی باشد؛ چون همه گاهی نیاز به تنهایی دارند و دوست دارند با خودشان خلوت کنند. اگر فرزندان شما یک اتاق مشترک دارند، این وظیفه شماست که گاهی برای فرزندتان شرایطی را فراهم کنید که هر کدام از آنها گاهی بتوانند با خودشان تنها باشند و به امور شخصی شان بپردازند. حتما به فرزندانتان بیاموزید هرگز به وسایل شخصی یکدیگر دست نزنند و برای استفاده از وسایل خواهر یا برادرشان حتما از او اجازه بگیرند.

منبع : movafaghiat.com