به گزارش خبرگزاری فارس از ارومیه تاریخ، گواهی بر شفایافتگی بسیاری از مومنان در دستجات عزاداری در ایام ماه محرم دارد، آنان که دل به زنجیرزنی، سوگواری و هیئت عزاداری حضرت دوست گره زدند و درمانشان را از درگاه احدیت در این مکان طلب کردند و به مراد دل نیز رسیدند.
چه زیبا عشقبازی میکند حسین(ع) با عزادارانش که این گونه زنان و مردانی که چنگ توسل برای رفع حاجت، مرادشان و شفای مریضانشان طلب میکنند و به یکباره شفا میدهد، آری این عشقبازی حسینی عجب شوری دارد.
مسؤول هیئت جوانان کربلای ارومیه در گفتوگو با خبرنگار فارس از عشق بازی حسینی در مراسمات عزاداری ماه محرم در منطقه فقیرنشین و کم برخوردار میگوید: ماه محرم که میشود رخت عزا بر تن همه ارادتمندانی مینشیند که ارادتشان نه به سن و سالشان کاری دارد و نه به مقام و جایگاهشان چون از کودکی عشق به سیدالشهدا (ع) را در گوش و جان ما نهادینه کردند و همه با همه نقصانهای ایمانی و جسمی و روحی در این ماه پا به کارند و عاشقانی که صحنههای زیبایی را خلق کردند.
رسول بابایی اظهار میکند: هیئت جوانان کربلای ارومیه متشکل از عزاداران جوان و نوجوانانی است که همه ساله با شور و شوق فراوان در ایام ماه محرم به عزاداری حضرت سیدالهدا(ع) میپردازند و با دلهای پاک و قلبهای رئوف و چنگ توسل مخلصانه به دربار اهل بیت(ع)باعث شده به شخصه خیلی از مجلس امام حسین(ع) معجزه ببینم.
وی تصریح کرد: در روز تاسوعا داخل دسته عزاداری در حال برقراری نظم دهی مراسم بودم که یک خانم از اهل تسنن مراجعه کرد و با ۱۰ هزار تومانی که در دست داشت با صدای بلند میگفت حاجت خود را گرفتم، گرفتم و به بازگویی ماجرای معجزه حضرت سیدالشهدا(ع) پرداخت.
مسؤول هیئت جوانان کربلای ارومیه در تشریح جزئیات شفا یافتن این بانوی شفا یافته ارومیهای گفت: یکی از عزادارن معلول هیئت به نام بلقیس رحیمی ساکن منطقه کشتارگاه ارومیه که سال گذشته در پی شوک عصبی به کما رفته و پس از هوشیاری از ناحیه کمر و پا فلج شده بود و پزشکان از درمان وی عاجز مانده بودند، در تاسوعای سالگذشته به همراه خانواده خود در داخل دسته زنجیرزنی دخیل شده و دست در دامان اهل بیت(ع) شدند و در اولین روز ماه محرم شفا گرفته و امروز در تاسوعا در مراسم عزاداری با پای برهنه حضور یافت و از کرامات امام حسین(ع) سجده شکر بر زمین نهاد.
کرامات هیات عزاداری برای خادم
آقای صفرزاده از پیرغلامان هیات جوانان کربلای ارومیه گفت: من تنها یک فرزند داشتم یک روز عروسم با ناراحتی به محل کارم مراجعه کرد و به من گفت که تنها یک فرزند دارید و سالها است به این تشکیلات امام حسین(ع) خدمت می کنید و ایشان به همه حاجت میدهد مگر شما که اینقدر برایش زحمت میکشید.
وی افزود: از این سخن، به سختی دل شکسته شده و شب که به هیئت رفتم، در داخل دسته زنجیرزنی رو به آقا کردم و گفتم: آقا به همه اظهار لطف میکنید به ما هم لطف کنید و چندان طول نکشید که خدا پس از ۱۳ سال حاجت فرزندم را داد و اکنون صاحب دو فرزند به نام حسین و ابوالفضل است.
«معمار جمشید» که همسرش به سرطان مبتلا شده بود اظهار کرد: از اوضاع مالی خوبی برخوردار بودم و پیش خود فکر میکردم که با پول میشود نقاهت خانم را برطرف کرد، بنابراین ماهیانه ۲۵ میلیون تومان برای دارو و دکتری که در تهران بود هزینه میکردم، پس از یک سال دوندگی متوجه شدیم که وضعیت همسرم وخیمتر شده و دیگر کاری نمیتوان انجام داد که همسرم گفت دیگر به پایان عمرم نزدیک شده و نمیتوانم در مراسمات عزاداری ماه محرم حضور پیدا کنم و آرزو میکرد که کاش یک دسته عزاداری در مقابل درب منزل یک ساعتی را عزاداری کند.
وی افزود: منزل ما در خیابان هشت شهریور بود و نا خودآگاه در خیابان در حال چرخ زدن بودم که به ناگاه از منطقه کشتارگاه سردرآوردم و دیدم دسته عزاداری در خیابان در حال عزاداری است، از خودرو پیاده شده و به سراغ مسؤول هیات رفته و از او اصرار کردم که در صورت امکان، شب تاسوعا در مقابل منزل ما عزاداری کند و او هم با کمال امتنان قبول کرد.
جمشید تصریح کرد: زمانی که شب شد دسته عزاداری مقابل درب ما رسید و مداح، مداحی خود را با یا حسین گفتن و زنجیرزنی آغاز کرد، در همین حال همسرم اظهار کرد که دوست دارد در وسط دسته بشیند و عزاداری کند، بنابراین در حالی که پاهای همسرم توان حرکت نداشتند با کمک فرزندان در داخل دسته نشست و جوانان با دیدن این صحنه، عزاداری عجیبی کردند و اشک در چشم همه حاضرین جمع شد و من نیز با دیدن این صحنه به سختی گریسته و اشک از چشمانم سرازیر شد و به آرامی زمزمه کردم که آقا تو را به جان مادرت دستم را بگیر.
وی افزود: پس از خاتمه مراسم که قرار بود هفته بعد در تهران، پزشک معالج آخرین معاینه خود را انجام دهد پس از یک روز آزمایشهای فراوان، بهت زده گفت که هیچ گونه اثری از بیماری سرطان در همسرم نیست.
وی ادامه داد: احساس کردیم حتما اشتباهی در آزمایشات به وجود آمده که دوباره آزمایشات دیگری گرفته شد، پزشک صحت آزمایشات گذشته را تائید کرد و گفت، خانم شما صحیح و سالم است و با کمی استراحت میتواند به دوران سلامتی خود بازگردد بنابراین از آن روز تا امروز، هم خود و هم پسرانم هر شب در ماه محرم در هیات جوانان کربلای ارومیه زنجیرزنی کرده و در شب تاسوعا پس از عزاداری مقابل درب منزل اطعام حسینی پخش میکنیم.
«کربلایی رسول بابایی» نیز به ذکر خاطرهای که مربوط به شفا یافتن است اشاره کرد و گفت:
دختر حاج محمد دارنهال «ابزار فروش» به بیماری سختی مبتلا شده بود تا جایی که تمامی پزشکان آنها را جواب کرده بودند.
وی افزود: یک روز ما با حاج حمید در محوطه جایگاه هیات ایستاده بودیم که آن را آذین بندی می کردند, به همین دلیل بسیار به هم ریخته بود، در این حال من متوجه شدم، حاج رحیم پشت جایگاه ایستاده، پس صدایش کردم و دیدم حاج محمد بسیار منقلب است و نمی شود حالش را پرسید، حاج محمد با دختر ۹ سالهاش داخل شد.
حاج محمد گفت: آمده ام از حسین بن علی(ع) شفایش را بگیرم، کمی آب بدهید که بدهم این دختر بخورد .
وی افزود: با توجه به اینکه این جایگاه به هم ریخته بود، پیش از اینکه ظرف آبی پیدا کنیم، حاج محمد از آبی که برای آبیاری فضای سبز استفاده می کردند، برداشت و به دخترش داد که بخورد، دخترش نیز آن آب راخورد و بعد رفتند.
وی تصریح کرد: یک روز، روز عاشورای حسینی پیش از آغاز مراسم خیمه سوزانی در ظهر عاشورا یکباره دیدم حاج محمد با داد و بیداد وارد شد، در حالیکه می گفت: یا حسین خانهات آباد باد و گفت که آمدهام از آقا تشکر کنم که دخترم را شفا داده است که مردم منقلب شدند و چندین سال نیز در روزهای تاسوعا و عاشورای حسینی شیر و آش نذری به جایگاه مراسم عزاداری ماه محرم در فلکه کشتارگاه می آورد.
به گزارش فارس تاکنون بارها اعضای هیات مذهبی متعددی در ارومیه به یمن شفای بیماران در این مراسمات عزاداری و در ماه محرم ندای یاحسین، یاابوالفضل (ع) و هدیه سراسر رحمت و رأفت امام حسین (ع) به عشق و دلدادگی مؤمنین را به دنیا بشارت دادهاند.
نمیدانم شاید امام حسین(ع) به احترام فرزند ۶ ماهه و دختر سه سالهاش، این بیماران را شفا داده است، اما این را خوب میدانم که «صد مرده زنده میشود از ذکر یاحسین».
گزارش از حمید یوسف زاده
انتهای پیام/۱۰۵۴/ن/ر