دسته‌ها
اخبار فرهنگی و هنری

برنامه سخنرانی شیخ حسین انصاریان در ماه صفر

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:

به گزارش ایکنا؛ مراسم سخنرانی شیخ حسین انصاریان به مناسبت دهه اول ماه صفر از روز یکشنبه ۷ مهرماه ۹۸ در شهر قم برگزار می‌شود.

این مراسم بعد از نماز مغرب و عشا در مسجد اعظم قم برگزار خواهد شد.

انتهای پیام

آخرین اخبار فرهنگ و معارف را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار فرهنگی و هنری

سیزده سال محرومیت از حکومت به خاطر نگفتن یک دروغ

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:

به گزارش ایکنا؛ حجت الاسلام والمسلمین حسین انصاریان، از اساتید برجسته اخلاق، صبح امروز، ششم مهرماه، در حسینیه هدایت تهران به ایراد سخن درباره اهمیت عمل به دستورات الهی پرداخت و بیان کرد: اتصال عملی به فرمان‌های خداوند در همه زمینه‌های زندگی و حفظ وجود از هجوم میکروب‌های ابلیسی، انسان را به موقعیت و مقامی که خداوند برای او مقرر کرده می‌رساند، اما بدون آن اتصال و بدون دفع آن میکروب ها، ذکر، تسبیح و خدا خدا گفتن‌های انسان، نتیجه‌ای نخواهد داشت. آن کسی که به صورت قلبی به حق گرایش پیدا می‌کند و با فرمان‌های خداوند زندگی می‌کند، به هیچ وجه حاضر نمی‌شود برای منافع ظاهریِ زندگی حتی یک دروغ بگوید.

وی در ادامه با اشاره به داستانی از صدر اسلام افزود: خلیفه دوم بعد از رسول اکرم اسلام(ص) برای جانشین بعد از خود طرح عجیبی را رقم زد و اسم شش نفر را مطرح کرد و گفت که این‌ها را در یک اتاقی جمع کنید و از بین آن‌ها یک نفر را انتخاب کنید و سه روز هم بیشتر مهلت ندارید. اگر از بین خود، کسی را انتخاب کردند که همان فرد حاکم باشد، اما اگر این اتفاق نیفتاد، هر شش نفر باید کشته شوند و بعد باید یک نفر دیگر انتخاب شود. اعضای این جلسه کسانی مانند عبدالرحمن بن عوف، عثمان، سعد ابن ابی‌وقاص و امام علی(ع) بودند. در حقیقت آن‌ها امام(ع) را مجبور به شرکت در این جلسه کردند.

انصاریان تصریح کرد: بعد از درگذشت پیامبر(ص)، اصل حکومت و خلافت الهی غصب شد، اما هیچ کس هیچ چیزی در این زمینه نگفت و چند نفر هم که آمدند و حرف زدند، آن‌ها را ساکت کردند. ۹۹ درصد جامعه هم با این‌ها بودند. در این شش نفر، عبدالرحمن ابن عوف گفت که نمی‌خواهم حاکم شوم، سپس دستش را به سمت امام(ع) دراز کرد تا بیعت کند و برای اینکار سه شرط گذاشت و گفت اگر به کتاب خدا، سنت رسول خدا(ص) و سیره شیخین عمل کنی با تو بیعت می‌کنیم. سه بار این کار را انجام داد و در عین حال به عثمان نیز همین را گفت، اما امام(ع) فرمود به کتاب خدا، سنت رسول خدا(ص) و علم خودم حکومت می‌کنم که وقتی این طور شد عثمان به خلافت رسید.

وی در ادامه بیان کرد: پس از این جلسه علی(ع) هم مجبور شد که برود تا برای مردم به صورت روزمزد کار کند که بالاتر از این جنایت شاید نداشته باشیم. در هر صورت سیاست‌مداران به امام(ع) گفتند که با این شروط موافقت می‌کردید، اما وقتی که به قدرت رسیدید به شیوه خود عمل کنید و مخالفان را نیز از مخالفت بازدارید. اما امام(ع) که همه وجودش گرایش به حق است، این را رد کرد و به همین دلیل سیزده سال محروم شد تا یک دروغ نگوید. در جهان امروز، کسی طاقت علی(ع) را ندارد که برای حکومت بر یک مملکت، دروغ نگوید، یعنی دروغ را وسیله به دست آوردن حکومت قرار ندهد. به همین خاطر، یعنی به خاطر این گرایش به فرمان‌های خدا و دفع میکروب‌های ابلیسی است که خداوند با این افراد معامله‌های سختی کرد.

این استاد برجسته اخلاق تصریح کرد: دل عارف شناسای وجود است و هرچیزی در این دل، زیرمجموعه حاکمیت حق قرار دارد. یعنی عارف هر کاری که می‌کند برای خدا است و در این قلب، مالک فقط خدا است و عارف وجود مطلق او را شهود می‌کند و با چشمِ باز دل، فقط خدا را می‌بیند و می‌توان گفت که از علم داشتن به خداوند گذشته و وارد شهود حق شده است. در آیه قرآن نیز فرمود «إِنَّ صَلاتِی وَ نُسُکِی وَ مَحْیایَ وَ مَماتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ»؛ بنابراین قلب عارف این طور است که اگر چیزی زیرمجموعه خدا وارد آن شد آن را می‌پذیرد و در غیر این صورت راه را می‌بندد.

وی بیان کرد: این بخش از افراد انسان‌های عجیبی هستند، از این جهت که نه تن‌ها به منکرات کاری ندارند بلکه اصلا به منکرات فکر هم نمی‌کنند، چون دل آن‌ها پُر از خدا است و برای چیز‌های دیگر جایی ندارد. یک عالم بزرگی این طور نصیحت می‌کند که «وجود تو همه خار است و خاشاک، برون انداز از خود جمله را پاک؛ برو تو خانه دل را فرو روب، مهیا کن مقام و جای محبوب؛ چو تو بیرون شدی او اندر آید، به تو بی تو جمال خود نماید»؛ یعنی لازم است که ما یک جاروی اعتقادی و ایمانی برداریم و خانه دل را جارو کنیم. چون جایی که کثیف باشد محبوب به آنجا نخواهد آمد.

انصاریان در ادامه تصریح کرد: بنابراین دل باید گلستان باشد و بوی عطر داشته باشد تا کرسی حکومت خداوند در آن دل مستقر شود. انسان اگر پرد ه‌ای گناه را کنار زد می‌تواند خدا را ببیند که معنای بیت «چو تو بیرون شدی او اندر آید، به تو بی تو جمال خود نماید» همین است. همچنین در ادامه این شعر آمده است که «درون جان محبوب او مکان یافت، ز «بی یسمع و بی یبصر» نشان یافت» که اشاره دارد به روایتی که خداوند فرمود اگر با من شوید چشم و گوش شما من خواهم شد؛ بنابراین تا زمانی که انسان گناهان را از دل خود بیرون نکند روشنایی بر آن نخواهد تابید. البته برای سعادت‌مند نشدن انسان لازم نیست که همه صفات زشت در انسان وجود داشته باشد بلکه گاهی اوقات این طور است که یک یا دو صفت زشت انسان را به جایی می‌رساند که در مقابل امام حسین(ع) می‌ایستد و او را می‌کشد.

انتهای پیام

آخرین اخبار فرهنگ و معارف را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار فرهنگی و هنری

وسواس‌ بی‌‌دلیل در ذکر و وضو داریم، ولی دغدغه اخلاق نداریم

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:

ثمربخشی دینداری با اتصال به فرامین الهی ممکن می‌‌شود

به گزارش ایکنا؛ مراسم سوگواری شهادت امام حسین(ع) در دهه دوم محرم، امروز سوم مهرماه با سخنرانی حجت‌‌الاسلام والمسلمین حسین انصاریان، از اساتید برجسته حوزه اخلاق، در حسینیه هدایت تهران برگزار شد.

وی در ابتدا با اشاره به روایتی از رسول خدا(ص)، بیان کرد: پیامبر(ص) می‌‌فرمایند: «إذا أحَبَّ اللهُ تَعالى عَبداً ألهَمَهُ العَمَلَ بثَمانِ خِصالٍ: غَضِّ البَصَرِ عَنِ المَحارِمِ، وَالخَوفِ مِنَ اللهِ جَلَّ ذِکرُهُ، وَالحَیاءِ، وَالحلفِ، وَ الصَّبرِ، وَالأَمانَهِ، وَالصِّدقِ، وَالسَّخاءِ». این صفات نیز همگی در قرآن مجید آمده و آیاتی داریم که به هر یک از آنها اشاره کرده است. برای صفت اول آیه «قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ»؛ برای ترس از خدا آیه «وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى‌ فَإِنَّ الْجَنَّهَ هِیَ الْمَأْوى‌»؛ برای حیاء آیه «فَجَاءَتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِی عَلَى اسْتِحْیَاءٍ»؛ برای صبر آیه «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَ رَابِطُوا»؛ برای امانت آیه «إِنَّ اللَّهَ یَأمُرُکُم أَن تُؤَدُّوا الأَماناتِ إِلى أَهلِها»؛ برای صدق آیه «یا أَیُّها الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقوا اللّه وَ کُونُوا مَعَ الصّادقین،» و برای سخا نیز آیه «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَیِّبَاتِ مَا کَسَبْتُمْ» را می‌‌توان مثال زد.

انصاریان تصریح کرد: فرمان‌‌هایی که وجود دارد به این صورت است که برای فهم آنها باید با قواعد عربی آشنا بود. چه اینکه گاهی اوقات در قرآن خداوند مسائل مهم را به صورت درونی و معنوی بیان می‌‌کند که این جملات خبری هستند ولی در حقیقت در مقام انشا محسوب می‌‌شوند. برای نمونه می‌‌توان به آیه «وَ الْوالِداتُ یُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَیْنِ کامِلَیْنِ» اشاره کرد. معنای ظاهری آن این است که مادران دو سال کامل فرزندان خود را شیر می‌‌دهند، اما معنای آن این نیست. بلکه این جمله خبری است، اما در مقام انشاء. به این معنا که در مقام فرمان است و مادران باید فرزندان خود را به مدت دو سال شیر بدهند که یک دستور است. بنابراین در جملات باید به خبری یا انشائی بودن آنها توجه داشت و در این فرامینی که در قرآن آمده و آیات آن قرائت شد هم باید این قاعده مورد توجه باشد.

این استاد برجسته اخلاق در ادامه بیان کرد: مطلب مهم این است که زمانی انسان محبوب خداوند می‌‌شود که به فرمان‌‌های خدا که همگی امر واجب است عمل کند. بنابراین اگر کسی شبانه روز ذکر خدا را بگوید و یک تسبیح هزار دانه داشته باشد و یاالله بگوید و خسته هم نشود، نتیجه‌‌ای برای او ندارد مگر اینکه به فرمان‌‌های خداوند اتصال پیدا کند و این اتصال به فرامین هم دو حقیقت دارد؛ پذیرفتن و عمل کرد. چون اگر پذیرفتن نباشد، نوبت عمل هم نمی‌‌آید. باید فرمان‌‌های الهی را قبول کنم و بعد به آنها جامه عمل بپوشانم. بنابراین تا اتصال به فرمان‌‌های الهی در وجود انسان و در زندگی‌‌اش پدید نیاید و در راه تهذیب قدم برندارد، یعنی جلوی زباله‌‌های شیاطین را در زندگی‌‌اش نگیرد به جایی نمی‌‌رسد. عمل به این فرامین نیز فقط برای خود انسان سودمند است و نه خداوند.

انصاریان اظهار کرد: نتیجه انجام این فرامین، بهشت، مغرفت و رحمت است که برای خود انسان ثمربخش است. شاعر می‌‌گوید: «من نکردم خلق تا سودی کنم»؛ یعنی خداوند از آفرینش انسان‌‌ها قصد سودبری نداشته، چون غنی بالذات است و جای هیچ خلای ندارد که با منفعت آن را پر کند. یک موجودی است مستجمع جمیع صفات کمالیه و جا ندارد که به دنبال سود باشد، آن که دنبال سود است، می‌‌خواهد خلأ خود را پر کند، ولی خداوند خلئی ندارد. بنابراین، این فرمان‌‌ها در این عالم سودمندترین‌‌هااست و سودش نیز به خود انسان برمی‌‌گردد، اما باید مواظب باشیم که در اجرای این فرمان‌‌ها، زباله‌‌های شیطان مانند حسد، ریا و … وارد نشوند.

وی افزود: امام باقر(ع) می‌‌فرماید: «إِنَّ سُوءَ اَلْخُلُقِ لَیُفْسِدُ اَلْعَمَلَ کَمَا یُفْسِدُ اَلْخَلُّ اَلْعَسَلَ»، یعنی این بدی‌‌ها مانند حسد و کینه و ریا و … تمام زحمات انسان را از بین می‌‌برد، همانطور که سرکه وقتی با عسل قاطی شود از بین می‌‌رود. متأسفانه در مسائلی مانند نحوه وضو گرفتن و … وسواس‌‌های بی‌‌دلیلی داریم، اما به همین میزان که باید در امور معنوی وسواس داشته باشیم تا زحماتمان هدر نرود حساس نیستیم. باید دغدغه داشته باشیم که ایمانمان با این سیئات اخلاقی از بین نرود. در روایتی است که رسول خدا(ص) فرمودند: «إنَّ الْحَسَدَ یَأکُلُ الْایمانَ کَما تَأکُلُ النّارُ الْحَطَبَ»، یعنی حسد همانطور که آتش هیزم را می‌‌خورد، ایمان را می‌‌خورد و از بین می‌‌برد. این سخنان نیز کسانی صادر شده که خود معادن علم هستند.

انصاریان تصریح کرد: باید توجه کنیم که اگر کسی شب و روز به ذکر خدا مشغول باشد، اما به فرمان‌‌های الهی اتصال پیدا نکند و اهل عمل نباشد و دین را به صورت بخش‌‌بخش عمل کند، یعنی جایی که به ضرر او است زیر بار دین نرود و اگر جایی به سودش بود به دستورات دین عمل کند، این دینداری سودی برایش ندارد.

انتهای پیام

آخرین اخبار فرهنگ و معارف را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.