دسته‌ها
طنز

 داستان طنز:کجا هستید؟

داستان طنز,داستان خنده دار,داستان های جذاب,سرگرمی

رسانه ۷ –مهارت‌ها، علوم، توانایی‌ها و تجارب فقط زمانی مثمرثمر است که شما در جایگاه واقعی و درست خود باشید. پس همیشه از خود بپرسید الان شما در کجا قرار دارید؟

آورده اند روزی میان یک ماده شتر و فرزندش گفت و گویی به شرح زیر صورت گرفت:
بچه شتر: «مادر جون چند تا سوال برام پیش آمده است. آیا می‌تونم ازت بپرسم؟»
شتر مادر: «حتما عزیزم. چیزی ناراحتت کرده است؟»
بچه شتر: «چرا ما کوهان داریم؟»
شتر مادر: «خوب پسرم. ما حیوانات صحرا هستیم. در کوهان آب و غذا ذخیره می کنیم تا در صحرا که چیزی پیدا نمی‌شود بتوانیم دوام بیاوریم.»
بچه شتر: «چرا پاهای ما دراز و کف پای ما گرد است؟»
شتر مادر: «پسرم، برای راه رفتن در صحرا داشتن این نوع دست و پا ضروری است.»
بچه شتر: «چرا مژه‌های بلند و ضخیم داریم؟ بعضی وقت‌ها مژه‌ها جلوی دید من را می‌گیرد.»
شتر مادر: «پسرم، این مژه‌های بلند و ضخیم یک نوع پوشش حفاظتی است که چشم‌ها ما را در مقابل باد و شن‌های بیابان محافظت می‌کنند.»
بچه شتر: «فهمیدم. پس کوهان برای ذخیره کردن آب است برای زمانی که ما در بیابان هستیم. پاهایمان برای راه رفتن در بیابان است و مژه‌هایمان هم برای محافظت چشمهایمان در برابر باد و شن‌های بیابان است.»
بچه شتر: «فقط یک سوال دیگر دارم.»
شتر مادر: «بپرس عزیزم.»
بچه شتر: «پس ما در این باغ وحش چه غلطی می‌کنیم؟»

مهارت‌ها، علوم، توانایی‌ها و تجارب فقط زمانی مثمرثمر است که شما در جایگاه واقعی و درست خود باشید. پس همیشه از خود بپرسید الان شما در کجا قرار دارید؟

منبع:dastanak.com

 

دسته‌ها
طنز

داستان جالب و طنز کار مشاوران

رسانه ۷ –داستان جالب و طنز کار مشاوران

داستان جالب و طنز کار مشاوران , داستان کوتاه شغل مشاوران

چوپانی مشغول چراندن گله گوسفندان خود در یک مرغزار دورافتاده بود. ناگهان سر و کله‏ ی یک اتومبیل جدید کروکی از میان گرد و غبار جاده‏ های خاکی پیدا می‏شود. راننده ی آن اتومبیل که یک مرد جوان با لباس شیک ، کفش های Gucci ، عینک Ray-Ban و کراوات YSL بود، سرش را از پنجره اتومبیل بیرون آورد و پرسید: اگر من به تو بگویم که دقیقا چند راس گوسفند داری، یکی از آنها را به من خواهی داد؟

چوپان نگاهی به جوان تازه به دورانرسیده و نگاهی به رمهاش که به آرامی در حال چریدن بود، انداخت و با وقار خاصی جواب مثبت داد.

جوان، ماشین خود را در گوشه ‏ای پارک کرد و کامپیوتر Notebook خود را به سرعت از ماشین بیرون آورد، آن را به یک تلفن راه دور وصل کرد، وارد صفحه ‏ی NASA روی اینترنت، جایی که می‏توانست سیستم جستجوی ماهواره‏ای ( GPS ) را فعال کند، شد. منطقه ی چراگاه را مشخص کرد، یک بانک اطلاعاتی با ۶۰ صفحه ی کاربرگ Excel را به وجود آورد و فرمول پیچیده‏ی عملیاتی را وارد کامپیوتر کرد.

بالاخره ۱۵۰ صفحه‏ ی اطلاعات خروجی سیستم را توسط یک چاپگر مینیاتوری همراهش چاپ کرد و آنگاه در حالی که آنها را به چوپان می‏داد، گفت : شما در اینجا دقیقا ۱۵۸۶ گوسفند داری.

چوپان گفت: درست است. حالا همین‏طور که قبلا توافق کردیم، می‏توانی یکی از گوسفندها را ببری. آنگاه به نظاره ی مرد جوان که مشغول انتخاب کردن و قرار دادن آن گوسفند در داخل اتومبیلش بود، پرداخت. وقتی کار انتخاب آن مرد تمام شد، چوپان رو به او کرد و گفت: اگر من دقیقا به تو بگویم که چه کاره هستی، گوسفند مرا پس خواهی داد؟

مرد جوان پاسخ داد: آری، چرا که نه!

چوپان گفت: تو یک مشاور هستی.

مرد جوان گفت: راست می‏گویی، اما به من بگو که این را از کجا حدس زدی؟

چوپان پاسخ داد: کار ساده ‏ای است. بدون اینکه کسی از تو خواسته باشد، به اینجا آمدی. برای پاسخ دادن به سوالی که خود من جواب آن را از قبل می‏دانستم، مزد خواستی. مضافا، اینکه هیچ چیز راجع به کسب و کار من نمی‏دانی، چون به جای گوسفند، سگ مرا برداشتی !

منبع:http://namakstan.ir

دسته‌ها
جوک و لطیفه

جوک خنده دار

یارو مغازه ساندویچی باز کرده با دوتا کارگربعد کارت ویزیت چاپ کرده :” ساندویچ فلان با مدیریت اصغر غلامی”مدیرعامل اپل این قدر احساس مدیریت نداره
میخوای فیلم ببینی ، همش آشغاله
میخوای هاردو خالی کنی ، همش توپه

 

از نشونه های یه عطسۀ دلچسب اینه که:
پشتش دو سه تا “زهرمار” از قسمت های مختلف خونه بشنوی

 

دقت کردین !؟
هرچی کنترلِ تلویزیون از دسترس دورتره برنامه در حال پخش عذاب آورتره

 


سکه اومده پائین ، آقایون عربده کشى تو خونه فراموش نشه

 

 

ﻛﺎﺵ ﻣﻦ ﺳﻪ ﺗﺎ ﺑﻮﺩﻡ …
ﻳﻜﻲ ﺭﻭ ﻣﻲ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻡ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ، ﻳﻜﻲ ﺭﻭ ﺳﺮ ﻛﺎﺭ ، ﺧﻮﺩﻣﻢ ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﺑﻴﺪﻡ

 

یه سریا هم هستن وقتی میخندن میرن رو سایلنت دهنشون قد دهن تمساح باز میشه و فقط ازش هوا میاد بیرون. آدم یاد سشوار بی صدا میفته

 

از مسئولین تقاضا دارم
.
.
.
.
.
.
سوراخ های نون سنگک را پرکنند!! مربای آلبالو کوفتمون شد

 

 

باید پشت بسته ی ساقه طلایی بنویسن :
حتما همراه چای یا نوشیدنی مصرف شود ، احتمال خفگی وجود دارد

 

ﺩﺭﮔﯿﺮﯼ ﻫﺎﯼ ﺗﻮی ﺫﻫﻨﻢ ﺩﺍﺭﻩ ﯾﻮﺍﺵ ﯾﻮﺍﺵ ﻣﺴﻠﺤﺎﻧﻪ میشه 

منبع:http://www.parsunit.com