دسته‌ها
شعر و ترانه

کار یعنی شعری به مناسبت روز کارگر

 

کار یعنی   شعری به مناسبت روز کارگر

کار یعنی روح و جان زندگی

کار یعنی مایه پایندگی

کار اصل رویش و افزودن است

خود صدای کار نبض بودن است

گرچه قدر کارگر از کار شد

کار بی او نیز بی آثار شد

تا پیمبر”ص” بوسه زد بر دست من

جاودان از بوسه اش شد هست من

کاوه آهنگر از نسل من است

اصل آیین محموری اصل من است

کارگر هستم نجیب و سختکوش

از تبار میثم خرما فروش

مقتدای من امام غیب است

پاک مردی در غیابش نائب است

 تا فقیهی متقی شد رهبرم

من مطیع و هم مرید این درم

فاش گویم با هزاران افتخار

کارگر هستم به شکر کردگار

منبع:bultannews

دسته‌ها
شعر و ترانه

شعر کارگر به مناسبت روز جهانی کار و کارگر

«شعر کارگر به مناسبت روز جهانی کار و کارگر»

خواستم شعری برایت بگویم کارگر

شعری از پر پینه دستت،

شعری از پر کینه قلبت،

درد و رنجت.

شعری از کاخ ستم گر،

شعری از کوخ تو رنج بر،

شعری از گرمای آتش پای کوره،

شعری از سنگینی زنجیر

شعری از تاریکی دخمه،

و اندر معدون و خانه.

شعری از برخورد با آهن،

به جای گل،

تمام صبح و شب هایت،

شعری از نابودی ایمانت،

شعری از شرمت به پیش خرد فرزندت،

به پیش بی گنه همسر،

تمناشان لباسی نو.

 

… شعری از احساس مردن زیر بار زندگی،

و آن پتکی که می کوبی

نه بر آهن،

که بر فرق تمام بی شرافت ها،

که بر اندیشه ناپاک غارت گر

 

شعری از کارگر ظلم و ستم،

شعری از کارگر خشم و خروش

شعری از وحدت با محرومان،

شعری از خشم فراوان،

شعری از چالش با مترف ها،

شعری از …

اما…

خبر رسید…

خبر رسید که ظلمت به سوی نابودی است،

نبرد ما به سوی پیروزی است.

خبر رسید که دنیا به کام ما شده است،

و روز فتح و ظفر بر همه عیان شده است.

خبر رسید که دست خدا از آستین امت،

بریده است دست ستم گران ضد امت.

خبر رسید که سرمایه دار بی ایمان،

بگشت فنا به دست مردان.

خبر رسید کاخ مزدوران،

گشته مسخر دست مستضعفان و محرومان.

خبر رسید که غارت گر پر تزویر،

شدند اسیر مردم به یک زنجیر.

خبر رسید که روز آبادی است.

و روز جشن و سرور و آزادی است.

خبر رسید که ایمان برنده شد بر زور،

رسید موسم شادی و جشن و سرور.

خبر رسید که روز کارگر برپا شد،

جهان دگر شد و حال کارگر دیگر شد.

منبع:mirasyar.persianblog