دسته‌ها
دسته‌بندی نشده سرگرمی

جوک های خفن/سرگرمی

ملت یه جوری واسه امتحانا دارن درس میخونن

که انگار نه انگار عاقبت هممون خاکه …

کاش یکی بود صدای پسرا رو تو ۱۶ سالگی ضبط میکرد

تا به قیافه ما دخترا تو ۱۶ سالگی گیر ندن

حالا چشای پف کرده و دماغ بادنجونی

و ریش و سیبیل کچلک زدشون پیشکش

پسره ﺍﮔﻪ یه ﮐﭙﯽ ﺍﺯ ﻗﯿﺎﻓﺸﻮ ﺑﺒﺮﻩ ﺑﺎﻧﮏ ﮐﺸﺎﻭﺭﺯﯼ

ﺑﻬﺶ ﻭﺍﻡ ﺧﺸﮑﺴﺎﻟﯽ ﺗﻌﻠﻖ ﻣﯿﮕﯿﺮﻩ

ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﺗﻮ ﭘﺮﻭﻓﺎﯾﻠﺶ ﻧﻮﺷﺘﻪ :

ﭼﺸﺎﺗﻮ ﺑﺒﻨﺪ ﻣﻨﻮ ﺗﺼﻮﺭ ﮐﻦ ، ﻣــــــــــﺎﻫﺘﻮ ﺩﯾﺪﯼ؟

یعنی کاکتوس اعتماد به نفس اینو داشت

سالی سه بار هلو میداد

مورد داشتیم تیمشون میخاسته نیمه نهایی جبران کنه

یک چهارم نهایی حذف شده

مدیونید اگه فکر کنید استقلالو میگما

سگه قند حیف نون رو میخوره

حیف نون میگه : چخه ، سگه پاچشو میگیره

حیف نون میترسه میگه :

به ارواح بابام واسه قند نیست ، دندونات خراب میشه گلم

خواهی نشوی رسواآشنا دیدی بلاکش کن 😐

دوستان همونطور که کلیپس و پارک و اینا رو خز کردین

زودتر دست به دست هم بدین این گوجه و نونو هم خز کنید تموم شه بره

خسته شدیم دیگه هر جا میریم این دوتا هستن

یارو میگه یه مخاطب خاص داشتم

از بس خوشگل بود احساس میکردم سر کارم گذاشتهخودم باهاش کات کردم!

منی که شبا تا صبح بیدارم و تا لنگ ظهر میخوابم

بیکار نیستم

بیمار هم نیستم

فقط بدنم با ساعت خارج تنظیم شده

ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺗﻮ ﯾﻪ ﮐﻮﭼﻪ ﻣﯿﺮﻓﺘﻢ ﯾﻬﻮ

ﯾﻪ ﻧﻔﺮ ﭼﺎﻗﻮ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﭘﺸﺖ ﮐﻤﺮﻡ ﮔﻔﺖ ﻣﻮﺑﺎﯾﻠﺘﻮ ﺑﺪﻩ

ﻣﻨﻢ ﮔﻔﺘﻢ: ۰۹۳۵۸۵…

ﺑﻨﺪﻩ ﺧﺪﺍ ﮔﺮﯾﺶ ﮔﺮﻓﺖ ﺳﺮﺷﻮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺭﻓﺖ

ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ ﭼﺮﺍ O.o

دوست عزیز اگر روزی دیدی دشمن داری

بدان یک جا یک کرمی ریخته ای

الزاما دلیل بر موفقیت شما نیست !

ﻫﯿﭽﯽ ﻟﺬﺕ ﺑﺨﺶ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﻣﻮﻗﻊ ﺧﺮﯾﺪ ﻟﺒﺎﺱ ﻧﯿﺴﺖ

ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ : ﺳﺎﯾﺰ ﺷﻤﺎ ﺭﻭ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺗﻦ ﻣﺎﻧﮑﻦ ﺩﺭﺑﯿﺎﺭﻡ

لامصب بعضی پسرا طوری

ابرو برداشتن

صورتی صفا دادن

که آدم دلش میخاد

تو لباس عروس ببینتشون

امکان نداره سر سفره از یکی نمک بخوای

اول برای خودش نریزه

یه سری آدما هم هستن که وقتی با عابربانک کار می کنن

انگار در حال هک کردن و نفوذ به سیستم مالی بانک مرکزی هستن

پولتو بگیر برو دیگه ! کار داریم

ثابت کردن اینکه یه نفر تو خواب خروپف میکنه از اثبات قتل سخت تره !

اگه سراغم را گرفت

بگویید : رفته …

اگه پرسید کجا

بگین رفته توالت الان میاد

همش که نباید قضیه عشقی باشه

دقت کردین پسرا از حموم میان خوشکلتر میشن

اما دخترا که از حموم میان زشتتر میشن؟

لامصب آب میشوره میبره

بر میگردن به تنظیمات کارخونه !

جوک های خفن و باحال فیسبوکی بالای ۱۸ جک های بی ادبی و بی تربیتی

چیزی که تو بچگی فکرمو مشغول میکرد این بود که چرا ارواح تو فیلم ها

از دیوار رد میشن اما تو زمین فرو نمیرند !؟

دختر خانمى که ۵۰ تومن پول شال میدى !

پولش به جهنم ولی حداقل

یه جورى شالو سرت کن لااقل ۱۵ تومنش رو سرت باشه 😐

حالا یه بار هم شرایط بیاد خودش رو با ما وفق بده

چی میشه؟

می میره؟

چی به تو میرسه؟

حال بهم زن ترین جمله حین دیدن فوتبال !

میگن رفیقای فیثاغورث هر وقت میدیدنش می پرسیدن :

راستی اون قضیه چی شد ؟

پسره پست گذاشته بود که بین آیفون ۶ و نوت ۴ کدوم رو بگیرم ؟

دختره کامنت گذاشته بود ، هیچکدوم خوب نیستن ، به دردت نمیخورن .

بیا من رو بگییییر ، آشپزی هم بلدم ، نون هم میگیرم

آشغالا رو هم دم در میزارم ، کنترل تلوزیون هم دست خودت باشه

دیگه چی میخوای ؟

امروز با سر و صدای مامان بابام از خواب پریدم

رفتم بیرون میپرسم چی شده !

بابام میگه من دیشب خواب دیدم یه زن دیگه گرفتم

واسه مامانت تعریف کردم

اونم گیر داده باید همین الان بخوابی و طلاقش بدی

بهترین راه حل سحر خیزی :

شب سه لیوان آب بخور و بخواب

مثانه شما رو رأس ساعت ۵ صبح بیدار میکنه

اینایی که شب بدون پتو می خوابن

برای پشه ها مثل وای فای رایگان می مونن

بدون زحمت متصل میشن

ﮦℓﮧﮩﮨℓﮦℓﮧﮨℓﮧﮨℓﮦﮧﮨℓﮦ

ﮧﮩﮨℓﮧﮩﮨℓﮦℓﮧﮨℓﮦ ﮧﮨℓ

ﮦℓﮧﮩﮨ ℓﮦℓﮧﮨℓﮧﮨℓﮦ

ﮧﮩﮨℓﮧﮩﮨℓﮦℓﮧﮨℓﮦ ﮧﮨℓ

ﮦℓﮧﮩﮨℓﮦℓﮧﮨℓﮧﮨℓﮦ

ﮧﮩﮨℓﮧﮩﮨℓﮦℓﮧﮨℓﮦ ﮧﮨℓ

ﮦℓﮧﮩﮨℓﮦℓﮧﮨℓﮧﮨℓﮦﮧﮨℓﮧﮩﮨℓﮦℓﮧﮨℓﮦ

این جوک رو تو صفحه دکترا دیدم

خودشون که خیلی میخندیدند !

بخند کلاس داره

کلمه مگس رو برعکس کن

بمن چه می خواستی بر عکس نکنی

هاپو o_O

چخه چخه

دختره/پسره لب ساحل ۲۰۰۰۰ تومن داده ۳۰ ثانیه اسب سوار شده

بعد عکس گرفته و زیرش نوشته :

بهترین لحظات زندگیم وقتیه که سرگرم سوار کاری ام !

فقط میتونم بگم یه دقیقه سکوت به احترامش 😐

میگم این “پاییــــــزم” یه جور فیگور سرما رو گرفته

انگار ” زمســــتونه”

خب یه ذره خودتو جمع کن باوقار باش 😐

در جواب اون داداشمون که گفته بود

اگه دخترا زیبا بودن هیچ وقت لوازم آرایشی اختراع نمیشد

باس بگم :

اگه پسرا خوش هیکل بودن باشگاه بدنسازی اختراع نمیشد!

آرررره اینجوریاس!

بچه که بودم همه میگفتن تو آینده روشنی داری

خودمم باور داشتم که آیندم روشنه

ولی نمی دونم کدوم بیشعوری فیوز برق ما رو قطع کرد

لا مصب الان آیندم تاریک شده زندگیمو تباه کرده!

جوک و جک های خفن و بی ادبی خنده دار

من : بابا تو امتحان ۹ گرفتم

بابا : تو خنگی به مامانت نمیرفتی نمیشد؟ جلو چشام نباش

من : بابا تو امتحان ۱۵ شدم

بابا : چرا ۱۸ نشدی؟

من : بابا تو امتحان ۱۸ شدم

بابا : یه روز نشد بیای بگی ۲۰ شدم

من : بابا جووووووون ۲۰ شدم

بابا : بخون پسرم ، به خاطر خودت داری میخونی ، به خاطر من که نمیخونی

میخواین بدونین تنهایی یعنی چی؟

تنهایی یعنی بری توالت

بعد شیر آب رو باز کنی و ببینی ای دل غافل آب نیست

اون وقت دادب زنی یکی آب برسونه

ولی کسی نباشه یه آفتابه آب بده دستت!

اصن یه وض بدیه ها

بخشید اشک جلوی چشامو گرفته دیگه نمیتونم ادامه بدم

یکی از مشکلات زندگیم اینه که

نمیدونم باید چقدر تو استکان چایی شکر بریزم که

چاییم اونقدری که دوست دارم شیرین شه 😐

در عجبم از رفیقم

که چیز برگر دوبل و سیب زمینی سرخ کردش رو با نوشابه رژیمی میخوره 😐

جوک و جک های خفن و بی ادبی خنده دار

ﺩﯾﺸﺐ ﺧﻮﻧﻪ ﺭﻓﯿﻘﻢ ﺭﻓﺘﻢ ﺧﻮﺍﻫﺮﺵ ﺑﺪﻭﻥ ﺭﻭﺳﺮﯼ ﺑﺎ ﯼ ﺗﯿﺸﺮﺕ

ﻭ ﺷﻠﻮﺍﺭﮎ ﺍﻭﻣﺪ ﺩﻡ ﺩﺭ ﺳﻼﻡ ﻭ ﺍﺣﻮﺍﻝ ﭘﺮﺳﯽ ﻭ ﺩﺳﺘﺶ ﺁﻭﺭﺩ ﺟﻠﻮ

ﻣﻨﻢ ﺑﺎ ﮐﻠﯽ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﺭﻓﯿﻘﻢ ﺍﻭﻣﺪ ﺍﺯﺵ ﻣﻌﺬﺭﺕ

ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﺁﺑﺠﯽ ﺷﻤﺎ ﻫﻢ ﺁﺑﺠﯽ ﺧﻮﺩﻣﻮﻧﻪ

ﯾﻬﻮ ﺯﺩ ﺗﻮﺳﺮﻡ ﻭ ﮔﻔﺖ ﯾﺎﺑﻮ ﺩﺍﺩﺍﺷﻢ ﺑﻮﺩ ﻣﻦ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﻧﺪﺍﺭﻡ 😐
منبع سایت نمکستان

دسته‌ها
سرگرمی

اس ام اس خنده دار جوک /سرگرمی

جوک و استاتوس های خیلی خنده دار

عکس طنز جوکستان ۱۷۴۰

تو اتوبوس داشتم با موبایلم چت میکردم دیدم پسره داره چت منو میخونه

نوشتم:

.

.

.

.

((بچه ها اینجا یکی داره چتامو میخونه اما

حواسش نیست زیپ شلوارش بازه))

.

.

.

.

.

ب همین دستگیره در، حداقل ۵ نفر به زیپاشون نگاه کردن !

یه دختره هم اول خودشو جمع و جور کرد

بعد دید ک دارم نگاهش میکنم گفت :

مال من زیپ نداره دکمه ایه 😐

اصن یه اوضاااااعیه !!

عروس خانم برای بار سوم میپرسم،:

آیا وکیلم شما را با مهریه ۱۴ قرص نان سنگک به عقد داماد درآورم؟

حاج آقا دوجعبه گوجه هم اضافه کن

صلوات بفرستید…

حیف نون رفته بود سیب زمینى بخره ، زنش براى نهار کوکو سیب زمینى درست کنه

ماشین میزنه بهش درب و داغونش مى کنه

به زنش خبر میدن و بعد ازش مى پرسن :

خوب حالا میخواى چکار کنى ؟؟؟

میگه : نمیدونم ، شاید ماکارونى درست کنم !!!!

از حیف نون مى پرسن : میدونى چه کسى راحت ترین شغل دنیا رو داره ؟؟؟؟؟

میگه : دبیر کل سازمان ملل متحد

مى پرسن : چرا اون ؟؟؟

میگه : آخه کارش فقط ابراز نگرانیه !!!!

اونقده کیف میده به یکی بگی وایسا ازت عکس بگیرم…بعد ازش فیلم بگیری :))))

عین منگلا نگا میکنه :))))۱ بار امتحان کن!

دختره میره اتلیه

میگه آقاااااااا؟

شما عکس یهویی هم میگیرید؟

.

.

.

.

.

ضمنا مراسم ختم عکاس فردا بر سر مزار آن مرحوم دایر میباشد.

سن ایده آل برای ازدواج

سال ۱۳۰۰ آقایون ۱۳ سال خانوما ۹ سال

سال ۱۳۳۰آقایون ۱۵ سال خانوما ۱۰سال

سال ۱۳۵۰ آقایون ۱۷ سال خانوما ۱۳ سال

سال ۱۳۶۰ آقایون ۱۹ سال خانوما ۱۷ سال

… سال ۱۳۸۰ آقایون ۲۵ سال خانوما ۲۲ سال

سال ۱۳۹۰ آقایون ۲۸ سال خانوما ۲۵ سال

سال ۱۳۹۵ آقایون ۴۵ سال خانوما ۴۲ سال

سال ۱۴۰۰ دختر و پسر تو بهشت بهم میرسن ایشالله

آیا میدانید چه موقع خانم ها به حرف همسران خود با دقت گوش میدهند ؟!

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

هنگامی که همسرانشان در خواب در حال حرف زدن هستند !!!

ﯾﻪ ﺷﺍﺭﮊ ۵ ﺗﻮﻣﻨﯽ ایرانسل ﺑﺨﺮﯾﺪ

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

ﺑﻌﺪ ﺭﻣﺰﺷﻮ ﺑﻔﺮﺳﺘﯿﺪ ﻭﺍﺳﻪ ﻣﻦ

ﺍﻣﺸﺐ ﺧﺒﺮ ﺧﻮﺑﯽ ﻣﯿﺸﻨﻮﯼ |:

به کسی هم که دوسش داری میرسی:|

ﻣﻨﻢ ﺍﻭﻝ ﺑﺎﻭﺭﻡ ﻧﺸﺪ .. ﺧﯿﻠﯽ ﻋﺠﯿبه ﺣﺘﻤﺎ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﮐﻨﯿﺪ

انجام ندی فلج میشی 😐
منبع:جوکستان

دسته‌ها
سرگرمی

جوک های داغ و جدید /سر گرمی

جوک های داغ و جدید

دو دزد در نیمه های شب وارد یک بانک شدند و در یک گاو صندوق را باز کردند. اما فقط مقداری ماست در آن بود
و هیچ پولی در کار نبود.آنها کمی از ماست چشیدند و تقریبا ترش بود.مردها گاو صندوق بعدی را باز کردند و باز
هم ماست بود و این بار طعمش بهتر از قبلی بود ولی باز هم پولی نبود. دزدها به سراغ گاو صندوق بعدی رفتند و
باز هم ماست….یکی از دزدها به دیگری گفت جان بهتره بری بیرون و یک نگاهی بکنی و ببینی اینجا واقعا یک بانکه؟
و روی زمین نشست و شروع به خوردن ماست کرد و این یکی خیلی خوشمزه و تازه بود.
چند دقیقه بعد جان برگشت و گفت این مطمئنا یک بانکه. دزد دیگه پرسید و اسم این بانک چیه:
جواب داد: بانک اسپرم اوهایو

حیف نون ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﺍﻋﺪﺍﻡ ﻣﯿﮑﺮﺩﻧﺪ
ﺗﺎ ﻣﯿﺒﺮﻧﺶ ﺑﺎﻻ
ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﻋﻼﻣﺖ ﻣﯿﺪﻩ ﮐﻪ ﺑﯿﺎﺭﯾﻨﻢ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﮐﺎﺭ ﺩﺍﺭﻡ
ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﺎﺭﻧﺶ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺍﺯﺵ ﻣﯿﭙﺮﺳﻦ ﭼﯽ ﺷﺪﻩ ؟؟؟؟
.
.
.
.
.
.
.
ﻣﯿﮕﻪ دیوونه ها ﭼﮑﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﯿﺪ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺧﻔﻪ ﻣﯿﺸﺪﻡ

ریشُ سیبیل گذاشتم بابام گفت این چه کاریه شبیه ابوبکر بغدادی شدی
.
.
.
.
.
.
.
.
زدمشون الان میگه خاک تو سرت شبیه خواجه های حرمسرا سلطان سلیمان شدی 😐
کولر که نیس نمیدونن به چی گیر بدن (!!)
عجبااااااا…

یه بارمنو دزدیدن:<
بعد دزده زنگ زد به بابام بش گفت:اگه بچه ات رو میخوای پنجاه میلیون بده تا آزادش کنیم!!!!:]
بابام گفت بهش آب میدین؟:)
دزده گفت اره:/
گفت بهش غذامیدین؟:)
دزده گفت اره:\
گفت جای خواب داره؟:)
گفت اره:|
گفت پس بیاین برادرشم ببرینD؛
هیچی دیگه خوده دزده برام آژانس گرفت فرستادم خونه تازه پول آژانسم حساب کرد *_*

یه درصدی از پسرا هنوز فکر میکنن اگه یه دختر از کنارشون رد بشه و یه تیکه نندازن بهش امتیاز اون مرحله رو از دست میدن

خلبان هواپیما داشت به مسافرین خوش آمد میگفت….
یه دفعه فریاد زد : خدایا کمک کن !!!!!
مسافرها از ترس در حال سکته بودن ….
چند دقیقه بعد خلبان گفت : مسافرین عزیز عذر خواهی می کنم …..
مهماندار قهوه داغ رو روی شلوارم ریخت ….
حیف نون که بین مسافرین بود بلند شد و داد زد:
تف به گور پدرت………….بیا ببین چه بلایی سرشلوار من اومده!!!!!

ﺷﺮﺍﯾﻂ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ﺟﻮﺭﯼ ﺷﺪﻩ که:
ﻧﺪﺍﯼ ﺩﺭﻭﻧﻢ رو ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻡ ﺗﻮﯾﻪ ﯾﻪ ﺷﺮﮐﺘﯽ ﻣﻨﺸﯽ ﺷﺪﻩ !
ﮐﻮﺩﮎ ﺩﺭﻭﻧﻢ ﺭﻭ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﺳﺮﭼﻬﺎﺭ ﺭﺍﻩ ﻓﺎﻝ ﻣﯿﻔﺮﻭﺷﻪ !
ﺧﻮﺩﻣﻢ ﮐﻪ ﺑﺎ ﭘﺮﺍﯾﺪ ﻣﺴﺎﻓﺮ ﮐﺸﯽ ﻣﯿﮑﻨﻢ !
اون روی سگمم تو یه باغ نگهبانی میده !

اینکه پولمون بی ارزش ترین پول دنیاست خودش ناراحت کننده است
از اون ناراحت کننده تر اینه که همین پول بی ارزش هم ما نداریم

دسته‌ها
سرگرمی

شوخی های جالب شبکه های اجتماعی/سر گرمی

۱- یارانه مون رو که انصراف دادیم، سبد کالامون رو که نگرفتیم، بنزین که لیتری هزار می دیم، گوجه که کیلویی ۹ تومن، نون هم که دیگه نگو… حسن مدیونی اگه پول دستی بخوای و نگی.

۲- آیا می دانستید شما با نگاه کردن به دست زن ها می توانید احساسات آنها را حدس بزنید؟
به طور مثال اگه یه لنگه دمپایی تو دستش باشه یعنی عصبانیه.

۳- من یقین دارم بالاخره روزی خواهد رسید که مادران این سرزمین خواهند فهمید، سوپ یک وعده غذایی نیست.

۴- لطفا کسی با من حرف نزنه چون در حد من نیستید؛ ما دیشب شام نون سنگک و گوجه تخم مرغ داشتیم.

۵- یه کیو پیدا کردم نه فیس بوک داره نه ویچت و نه وایبر
هیچی از اینترنت حالیش نمی شه
فقط یه نوکیا ۱۱۰۰ داره
معاوضه با زمین، ملک، ماشین مدل بالا

۶- اگه شانس ماست که این ماشین چینی هایی که وارد کردن هم سرطان زاست

۷- یه آقایی همیشه سر کوچه مون رو چرخ دستی گوجه فرنگی می فروخت، از وقتی گوجه شده
۹ تومن، صبا با کت شلوار میاد دست تو جیب فقط به افق نگاه می کنه. انگار تو جردن نمایندگی مازراتی داره

۸- بلوتوث کبیر: یک نفر صد سکه دارد، یک نفر دیگه یک سکه
شما از کدام یک از اینها سکه می گیرید؟
قبله عالم: خب از اونی که یک سکه داره چون اونی که صد سکه داره به هر حال قدرتی برای خودش داره، چهارتا آدم دور و برش جمع شدن، نمیشه رفت طرفش که؛ ولی اونی که یه سکه داره خب کسی رو نداره، تو سرش می زنیم، سکه شو می گیریم، دوتا اردنگی هم بهش می زنیم، یه کم منطقی باش!

۹- به ملتی تبدیل شدیم که اگه دست و پامون رو هم ببندن بندازن تو دریا، آبشش درمیاریم و خودمون رو با محیط سازگار می کنیمو تازه بعدش هم راجع بهش جوک می سازیم و می خندیم.

۱۰- کاش تلفن همراه این آپشن رو هم داشت: مشترک مورد نظر آدم نمی باشد؛ قطع کن!

۱۱- الان دستشویی بودم، حاضرم قسم بخورم آخرین کسی که اینجا بوده با آب سیفون غرق شده چون دمپایی ها انقدر از در دور بود که امکان نداره کسی برگشته باشه.

۱۲- من موندم نامگذاری «سبزی خوردن» کار کی بوده؟ با بقیه سبزی ها چه کارهای دیگه ای می شه کرد دقیقا؟

۱۳- سرعت اینترنت در حد زیر صفر، هیچ جا رو باز نمی کنه جز دهن منو.

۱۴- خوبه قد رو نمی شه عمل کرد وگرنه الان ایرونی جماعت همه ۴ متر و ۱۰ سانت بودن.

۱۵- اینایی که شبا بدون پتو می خوابن برای پشه ها مثل وای فای رایگان هستن، بدون زحمت متصل می شن.

۱۶- تظاهر به چیزی که نیستی خیلی کالری می سوزونه، تو مرام ما خسته ها نیست!

۱۷- تو این دوره زمونه که مرد گریه نمی کنه؛ مرد سکته می کنه!

۱۸- ۲۴ ساعتم که خوابیده باشی، خواب سر کلاس یه چیز دیگه ست!

۱۹- اصلا مهم نیست که بچه دختر باشه یا پسر. مهم اینه که بچه لپ داشته باش، لپشم چال داشته باشه، همین!

۲۰- خونه وقتی مامان توش نیست مثل کامپیوتریه که به اینترنت وصل نیست.

۲۱- داشتم تو مزرعه گوجه مون قدم می زدم یکدفعه داداشم با پراید رسید، دیدم تو دستش چندتا نون سنگکه، خوب متوجه شدین که ما چقدر پولداریم یا باز توضیح بدم؟

۲۲- از عجایب زبان فارسی: جای خالی را با بله یا خیر پر کنید. آیا شما عقل ندارید؟ … ندارم. عمرا کسی بتونه جواب بده!

۲۳- امروز رفتم میوه بگیرم، یه خانمه خیلی شیک اومد گفت آقا پرتقال سامسونگ هاتون خونیه؟ فروشنده گفت نه خانم از این نوکیاها بگیر شاید خونی باشه.

۲۴- تو خیابون یه خانمه اومد طرفم گفت دخترم یه خواهر شبیه خودت نداری که دم بخت باشه؟ من به نظرش دم مرگ بودم آیا؟!

۲۵- کارنامه من: زبان انگلیسی ۱۹، زبان فارسی ۱۳، یعنی عاشق خودمم!

منبع : bartarinha.ir
ایران مطلب

دسته‌ها
سرگرمی

دلنوشته های دلنشین و عاشقانه/سر گرمی

لحظاتی هست که یک فرد با بیان برخی چیزها، موفق به خلق اندیشه ای پویا می شود، لحظاتی دیگر نیز هست که فرد می تواند اندیشه ای پرمعنا را با ادامه دادن سکوت خویش بیافریند!

دالایی لاما

****************************
***************

وقتی آدم ها شما را ترک می کنند مانعشان نشوید ،
شما با کسانی که رهایتان می کنند آینده ای ندارید
آینده ی شما آنهایی هستند که در زندگیتان می مانند
و در همه حال همراه و همقدم شما هستند…!

رومـن گاری

****************************
***************

دائماً استقامت و پایمردی ما را مورد آزمایش قرار می‌دهد،
و بزرگترین پاداش‌های زندگی متعلق به کسانی است که
برای رسیدن به خواسته‌هایشان هرگز از تلاش باز نمی‌ایستند
و از هیچ کوششی فروگذار نمی‌کنند.
این افراد قادرند کوه‌ها را جابه‌جا کنند!
ممکن است ساده به نظر برسد،
ولی این همان تفاوتی است که میان دو گروه از انسانها وجود دارد:
کسانی که زندگی ایده‌آل دارند
و کسانی که زندگیشان در حسرت سپری می‌شود.

آنتونی رابینز

****************************
***************

قبل از اینکه چیزی بگویی ،از خودت بپرس که آیا آن‌ چیزی که
می‌خواهی بگویی ،حقیقت دارد …
آیا از روی محبت است …آیا ضروری است …
آیا مفید است …؟اگر جواب خیر است ،
شاید آن چیزی که قصد داری بیان کنی ،
بــایـــد نــاگفـتـه بـمانــــد .

برنارد ملتزر

****************************
***************

چرا همه ش دنبال معنای دیگری هستی؟
این یک دوستی ساده است .
آب دهــــانــم را قـــورت دادم .
« دوستی یک زن و مرد هیچ وقت ساده نیست .»

فریبا وفی

****************************
***************

بهتـــر است دیــگران از مــا ،
بخاطر آنچه هستیم متنفر باشند،
تا بخاطر آنچه که نیستیم دوستمان داشته باشند…!

چارلی چاپلین

****************************
***************

وقتی کسی وارد زندگیتان می شود
خدا او را به دلیلی می فرستد ؛
یا برای درس گرفتن از او ، یا برای همیشه ماندن با او …

پائولو کوئلیو

****************************
***************

من آدم نرفتن ام، آدم دوست موندن، یا اصلن آدم دیر رفتن ام،
خیلی دیر…
اما وقتی برم، دیگه آدم برگشتن نیستم.
آدم مثل قبل شدن نیستم. باور کن !

آنا گاوالدا

****************************
***************

چه اشتباه بزرگیست بخشش کسی که ،
حتی اندکی لیاقتِ بخشش را ندارد…!

کارلوس فوئنتس

****************************
***************

در ازدحام این همه ظلمت بی عصا چراغ را هم از ما گرفته اند
اما من دیـوار به دیـواربه سایه روشن خانه باز خــواهم گشت.
پس زنــــده باد امیــــد…!

سید علی صالحی

****************************
***************

زمـان آدم‌هـا را دگرگـون می‌کنـد امـا تصویـری را کـه
از آنهـا داریـم ثابـت نگـه مـی‌دارد .
هیـچ چیـزی دردناکـتر از ایـن تضـاد میـان دگرگونـی آدم‌هـا
و ثبـات خاطـره نیسـت … !

مارسل پروسـت

****************************
***************

ادعــای بی تـفـــاوتــی سخــت است !
آن هـم نسبت به کسی که زیبـاتـــرین
حـس دنیـا را با او تــجــربه کــردی …!

مارگارت آتوود

****************************
***************

اغلب قدرت یک لمس ، یک لبخند ، یک کلمه ی محبت آمیز ،
یک گوش شنوا ، یک تعریف صادقانه یا کوچکترین تــوجـه را
دست کم می گیریم ، در حالی که همه ی این ها قادرند
یـک زنــــدگـی را از ایـن رو بـه آن رو کـنـنـد …!

لئو بوسکالیا

****************************
***************

بافتن را از یک فامیل خیلی دور یاد گرفتم
که نه اسمش خاطرم است نه قیافه اش،
اما حرفش هیچ‌وقت از یادم نمی رود، می گفت:
زنـــــــدگــی مثــل یــک کلافــــــ کامــــــواست،
از دستت که در برود می شود کلاف سردر گم،
گره می خورد، می پیچد به هم، گره گره می شود،
بعد باید صبوری کنی، گره را به وقتش با حوصله وا کنی،
زیاد که کلنجار بروی، گره بزرگتر می شود، کورتر می شود،
یک جایی دیگر کاری نمی شود کرد، باید سر و ته کلاف را برید،
یک گره ی ظریف کوچک زد، بعد آن گره را توی بافتنی یک جوری قایم کرد،
محو کرد، یک جوری که معلوم نشود،
یادت باشد، گره های توی کلاف همان دلخوری های کوچک و بزرگند،
همان کینه های چند ساله، باید یک جایی تمامش کرد، سر و تهش را برید،
زنــــــدگـــی به بندی بند است به نام “حـــرمت ”
که اگر آن بند پاره شود کار زنـــــدگی تــمام است…!

بانو سیمین بهبهانی

****************************
***************

همزمان؛ انسان در مسیر عمر خود مگر چند بار می تواند
به دوستانی بربخورد که از میان آن ها همزبانی بیابد.
همزبانی که همدل باشد. و مگر دوستی، از آن مایه که
به رفاقت بینجامد، چند بار می تواند رخ بدهد،
و در چند مقطع عمر؟

محمود دولت آبادی

منبع :bartarinha.ir
ایران مطلب

دسته‌ها
سرگرمی

طنز فیسبوکی/سر گرمی

وﻗﺘﻲ ﺑﺎ ﻳﻜﻲ ﻛﺎﺕ ﻣﻴﻜﻨﻴﻦ، ﻳﻪ ﺟﺎ ﭘِﻴﺴﺘﺶ ﻛﻨﻴﻦ، ﻫﻤﻴﻨﺠﻮﺭﻱ ﻭﻟﺶ ﻧﻜﻨﻴﻦ ﺭﻭ ﻫﻮﺍ ﺧﻮﻭ
.
.
.

سرعت اینترنت در حد زیر صفر،هیچ جا رو باز نمیکنه فقط بلده دهن منو باز کنه
.
.
.

ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ ﺑﺎ ﺣﺬﻑ ﺟﻤﻠﻪ “ﺧﺐ ﺩﯾﮕﻪ ﭼﻪ ﺧﺒﺮ؟ ” ﺍﺯ ﺯﺑﺎﻥ ﭘﺎﺭﺳﯽ ﺍﺭﺯﺵ ﺳﻬﺎﻡ ﻣﺨﺎﺑﺮﺍﺕ ﺑﺎ ﮐﺎﻫﺶ ۸۰ ﺩﺭﺻﺪﯼ ﻣﻮﺍﺟﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ؟
.
.
.

ﺍﺯ ﺷﺮﮐﺖ ﺭﺍﻧﯽ ﺧﻮﺍﻫﺸﻤﻨﺪﯾﻢ ﯾﻪ ﺩﺭ ﻫﻢ ﺯﯾﺮ ﻗﻮﻃﯽ ﺑﺬﺍﺭﻩ ﻭﺍﺳﻪ ﺭﺍﺣﺖ ﺗﺮ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺍﻭﻥ ﺗﯿﮑﻪ ﺁﺧﺮ ! والا جوونیم پای خوردن اون تیکه های اخر هدر رفت

.

ﻭﻗﺘﯽ ﯾﮑﯽ ﺟﻤﻠﻪﺍﺵ ﺭﻭ ﺑﺎ ” ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺣﺮﻑ ﺷﻤﺎ متین ” ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯽﮐﻨﻪ،ﻣﻨﺘﻈﺮ ” ﺍﻣﺎ ” ﯼ ﺑﻌﺪﺵ ﺑﺎﺷﯿﻦ ﮐﻪ ﻗﺮﺍﺭﻩ ﺩﺭ ﻓﺎﺿﻼﺑﻮ ﺭﻭ ﺳﺮﺗﻮﻥ ﺑﺎﺯ ﮐﻨﻪ

ﺍُﺩﮐﻠﻦ ۲۰۰ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﻨﯽ ﻣﯿﺰﻧﯽ ۳ ﺳﺎﻋﺘﻢ ﺑﻮﺵ ﻧﻤﯿﻤﻮﻧﻪ!!! ﺳﯿﮕﺎﺭ ۲۰۰ ﺗﻮﻣﻨﯽ ﻣﯿﮑﺸﯽ ﺗﺎ ۳ ﺭﻭﺯ ﺑﻮﺵ

ﻣﯿﻤﻮﻧﻪ.

جمله پشت ماشین شیرازیه : زگهواره تا گور حسش نبود. خمیازه

ﺍُﺩﮐﻠﻦ ۲۰۰ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﻨﯽ ﻣﯿﺰﻧﯽ ۳ ﺳﺎﻋﺘﻢ ﺑﻮﺵ ﻧﻤﯿﻤﻮﻧﻪ!!! ﺳﯿﮕﺎﺭ ۲۰۰ ﺗﻮﻣﻨﯽ ﻣﯿﮑﺸﯽ ﺗﺎ ۳ ﺭﻭﺯ ﺑﻮﺵﻣﯿﻤﻮﻧﻪ.

خواستگاری

قدیما مراسم خواستگاری برای این بود خونواده ها دختر پسر رو بهم نشون بدن الان برای اینه که دختر و پسر خونواده هاشونو بهم نشون بدن.
یکی از فانتزیام اینه که
پلیس تو ایست وبازرسی ماشینم رو نگهداره …
– بگه اسم ؟
+ بگم عباس
– بگه نام پدر ؟
+ بگم عباس علی
– بگه فامیلت چیه ؟
+ بگم عباسی
– بگه از کجا میای ؟
+ بگم عباس آباد
– بگه کجا میری ؟
+ بگم بندر عباس
پلیسه شاکی شه !!!
– بگه بی شرف منو سرکار گذاشتی
+ بگم نه به حضرت عباس.

گوشیم مونده خونه دوستم رفتم بگیرم,

دیدم بیست تاپیام دارم بازش کردم دیدم دوستم نوشته گوشیت مونده خونه ی مابیا ببرش!!!

ایام هفته من اینجوری میگذره :
شنبــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه
یکشنبــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه
دوشنبــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه
سه شنبــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه
چهارشبـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه
پنشمبه جمه

منبع:ایران مطلب

دسته‌ها
سرگرمی

پـَـَـ نـه پـَـَـ ( جک بامزه و خنده دار ) / سر گرمی

رفتم خونه دوستم

داشت نهار میخورد

میگه بفرما نهار

میگم نه مرسی سیرم

میگه غذا خوردی؟

پـَـ نـَه پــَـ رفتم جلو آفتاب فتوسنتز کردم!

================================

رفتم استخر ، یارو برگشته میگه : اومدی شنا کنی ؟!؟

میگم : پـَـ نـَه پــَـ اومدم برا مسابقات جت اسکی

================================

بچه داییم به دنیا اومده. همه خوشحال و اینا…

مامان بزرگم برگشته میگه حالا میخواین براش اسم بذارین؟

پـَـ نـَه پــَـ میخوایم همین جوری ولش کنیم اسمش بشه “نیو فولدر”

================================

دوستم یه خانم باردار رو دیده،

میگه حاملست؟

پـَـ نـَه پــَـ ورم معده داره!

================================

ساعت ۳:۳۰ شب زنگ زده، میگه: اونجا الان شبه؟

پـَـ نـَه پــَـ خورشید خانم زایمان داشته، امروز پشت کوه نرفته

بعد میگه: یعنی تو خواب بودی؟

پـَـ نـَه پــَـ غرق فکر بودم که واقعا چرا یوگی تا حالا مجرد مونده

بعد میپرسه: یعنی مزاحمت شدم؟

پـَـ نـَه پــَـ لطف کردی از فکر و خیال یوگی درم آوردی

================================

با دوستم رفتیم دکتر واسه عمل بینیش.

دکتر میگه می خوای بینیتو کوچیک کنی؟

پـَـ نـَه پــَـ اومدیم بکوبیمش، ۳ طبقه بسازی!

================================

چرخ ماشین پنچر شده با ۱۰۰۰ تا بدبختی رسیدم دم پنچرگیری

یارو میگه چرخو باد کنم؟

میگم پـَـ نـَه پــَـ این همه راه اومدم بزنی اون چرخم پنچر کنی.

================================

به دوستم میگم مهسا داره میره ماه عسل،

میگه با شوهرش؟؟؟

میگم پـَـ نـَه پــَـ منتظره امتحانات تموم شه با تو بره.

================================

مهمونی بودیم ، بلند شدیم خداحافظی میکنیم ،

صاحب خونه میگه : تشریف میبرین ؟؟

پَــ نَــ پَــ چشم بذار بریم قایم شیم بیا پیدامون کن .

================================

خواهرزادم تو کوچه داره فوتبال بازی میکنه.

بهش میگم ارشیا مامانت میگه آماده شو دارم میام دنبالت

میگه خودش گفت؟

میگم پَــ نَــ پَــ از منچستر یونایتده،

رونی مصدوم شده تو رو میخوان بذارن جاش!!!

================================

رفتم بالای برج میخواستم خودمو بندازم پایین.

یارو میگه میخوای خودکشی کنی؟

گفتم پَــ نَــ پَــ اومدم ببینم سرعت صفر تا صدم از این بالا تا پایین چقدر میشه،

بجای پروژه بدم دانشگاه

================================

به یارو راننده میگم

آقا اگه میشه یکم سریعتر

الان هواپیما میپره

میگه به سلامتی مسافرین؟

گفتم پَــ نَــ پَــ فندک هواپیما دیشب دستم جامونده

میرم بدم به رانندش

================================

رفیقم شمارمو می خواست

گفتم: یادداشت کن ۰۹۳۲

گفت : تالیا داری؟

گفتم پَــ نَــ پَــ همراه اول شماره خالی نداشت بهم تو تالیا خط داد

================================

رفتیم غار علیصدر. به رفیقم خفاش نشون دادم . میگه وای خفاشه!

گفتم پَــ نَــ پَــ بتمن بود.

اجاره خونه گرونه اینجا سکونت دارن فعلا!!!

================================

به یارو می گم حاجی برو از خودت یه عکسه ۳*۴ بگیر .

میگه برم عکاسی ؟

میگم :

پَــ نَــ پَــ برو همین روبرو صاف کاری بگو بدون رنگ یکی ازت در بیاره .
منبع:عشق یعنی انتظار

دسته‌ها
سرگرمی

پـَـَـ نـه پـَـَـ ( جک بامزه و خنده دار ) /سر گرمی

از تاکسی پیاده شدم به راننده نیگا میکنم ،

میگه باقی پولتو میخوای؟

میگم پـــَ نَ پـَـَــــ میخوام یه دل سیر نیگات کنم میری دلتنگت نشم!

================================

رفتیم رستوران ، میگم ۲ تا جوجه لطفا ، میگه جوجه کباب؟

پـَــ نَ پـَـــــ ازین جوجه رنگیا، یه قرمز بدین یه سبز!

================================

گواهینامه دوستم رو گرفتن باهم رفتیم راهنمایی رانندگی ،

افسره میگه زیرسیبیلی بدین حله.

دوستم میگه زیرسیبیلی منظورش رشوه بود؟

پَــ نَ پَـــ ! منظورش لب بود!!!

===============================

رفتم مغازه می پرسم آقا مرگ موش دارید؟

می پرسه برای کشتن موش می خوای؟

پـــَ نَ پـَـَــــ به عنوان تونیک تقویت مو می خوام ازش استفاده کنم میگن حرف نداره!

================================

دختره رفته مغازه میگه مایع سفید کننده دارین؟

فروشنده میگه واسه کف دستشور و حموم میخواین؟

دختره میگه: پَ نَ پَ کرم سفید کننده گرونه،

میخوام بجاش از این واسه صورتم استفاده کنم !

================================

طرف اومد این پاشو بندازه رو اون پاش ،

کفشش خورد به شلوارم ، شلوارم خاکی شد.

میگه آخ آخ ببخشید شلوارت خاکی شد؟

میگم پَ نَ پَ شما ببخشید که کفشتون شلواری شد!

================================

تو تراس خونمون یه کندو زنبور بود با چوب لهش کردم ،

یهو ناغافل یکیشون نیشم زد!

فرداش شوهر خالم می گه : می خواستی کندو رو خراب کنی نیشت زده؟!!!

پـَ نَ پـَـ با هاچ داشتیم دنبال مامانش می گشتیم باباش شاکی شد برخورد فیزیکی کرد باهام

================================

بهش میگم کامپیوتر رو خاموش کن!

میگه شات دان رو بزنم یعنى!؟

پــَـ نَ پــَــ فوت کن خاموش شه!!!!!

================================

دستمال دستمه دارم میزارو تمیز میکنم داداشم میپرسه داری گردگیری میکنی؟؟

گفتم پـَـ نـَه پـَـ میزا کمبود محبت گرفتن دارم دست نوازش به سرشون میکشم

================================

ساعت ۴ صبح بابام اومده تو اتاقم میگه خوابی‌؟

پـَـ نَ پـَـ دارم با پشه‌ها قایم موشک بازی می‌کنم ،

چشم گذاشتم برن قایم شن

================================

رفتم داروخانه شامپو بخرم میگه واسه موهاتون می خواین

پَــ نـَه پـَـ می خوام ریشمو باهاش بزنم!

================================

از بالا در دارم میام تو خونه

بابام از راه رسید میگه باز تو کلید یادت رفت؟

پــَـ نــه پــَـ دارم آمادگی جسمانیمو تست میکنم امشب میخوایم بریم سرقت !!!

================================

دارم کرکره مغازه رو میکشم پایین ،

یارو اومده میگه: داری تعطیل میکنی؟

پـَـ نـَـ‌ پـَـ دارم کرکره رو تست می کنم که اگه خراب بود بدم تو درستش کنی

================================

یارو گفت دانشگاه سراسری قبول نشدی که اومدی دانشگاه آزاد؟

گفتم پـَـ نـَـ پـَـ پزشکی دانشگاه تهران قبول شده بودم

ولی گفتم بیام دانشگاه آزاد که چرخ اقتصاد بچرخه

================================

یه گوسفند خریده بودیم بسته بودیمش به درخت که قربونیش کنیم

دختر خالم اومده میگه آخــــــی میخوان این طفلی رو بکشن؟

پـَـ نـه پـَـ کار بد کرده بستیمش به درخت درس عبرتی باشه واسه بقیه ی گوسفندا

================================

سر امتحان به یارو میگم ورقتو بگیر بالاتر ببینمش.

میگه میخوای از رو من بنویسی؟

پـَـَـ نه پـَـَـ میخوام ببینم اگه خطت خوبه تابلوی مغازه رفیقمو بنویسی

================================

با دوستم رفتیم تو یه مغازه ی شلوغ که عسل طبیعی میفروشه؛

نوبت ما که میشه طرف میگه:

شمام عسل میخواین!؟

پَــــ نــه پَــــ دوتا زنبوریم اومدیم استخدام شیم!!

دسته‌ها
سرگرمی

اعتراف می‌کنم که…. ( اعتراف های بامزه و خنده دار ) /سر گرمی

اعتراف می کنم بچه که بودم یه بار با آجر زدم تو سر یکی از بچه های اقوام ،

تا ببینم دور سرش از اون ستاره ها و پرنده ها می چرخه یا نه!!!!!

تازه هی چند بارم پشت سر هم این کار و کردم ، چون هر چی می زدم اتفاقی نمی افتاد!!!!

================================

اعتراف می کنم یه بار پسر همسایه چهارسالمونو با باباش تو خیابون دیدم گفتم سلام نوید چطوری؟

دیدم بچهه تحویلم نگرفت باباهه خندید

اومدم خونه به مامانم گفتم نوید ماشالا چقد بزرگ شده!

مامان گفت نوید کیه؟

گفتم: پسر آقای …

گفت اون اسمش پارساست اسم باباش نویده !

================================

چند روز پیش دختر خالم گوشیشو خونمون جا گذاشته بود … بهش اس ام اس زدم گوشیتو جا گذاشتی!!!!!!

================================

چند وقت پیش تو حیاط خونه سیگار می کشیدم که صدای باز شدن در حیاط اومد منم هول شدم سیگارو روی گوشیم خاموش کردم !!

و بدترش اینکه بلافاصله گوشیو پرت کردم تو باغچه و سیگار خاموش موند تو دستم!

================================

اعتراف می کنم دوران راهنمایی روز معلم همه تخم مرغ آورده بودن که توش پر گل بود منم یه تخم مرغ خام آورده بودم که بزنم بخندیم!

معلم اومد داخل همه سرو صدا کردن و شادی کردن تخم مرغارو میزدن به تخته منم این وسط تخم مرغو زدم به تخته !

ترکید رو تخته پاشید همه جا ، رو لباس معلمم ریخت !

سریع گفت کی بود ؟!!

هیچکی هیچی نگفت با این که میدونستن کار منه

خلاصه از ته کلاس ۴ – ۵ نفر شلوغو آورد بیرون زدشون ولی نگفتن کار من بود ! چون شاگرد زرنگیم بودم معلمه شک نمیکرد بهم !

وقتی از کلاس اومدیم بیرون تا دو کیلومتر به صورت چهار نعل فرار کردم آخرم سر کوچه گرفتن زدنم !

================================

اعتراف می کنم معلم دوم دبستانم می گفت املا ها رو خودتون بنویسید که من با دوربین مخفیا می بینم کی به حرفام گوش می ده

از اون روز کار من شده بود گشتن سوراخ سمبه های خونه و سوال های مشکوک از مامان بابام:

امروز کی اومد؟ کی رفت؟ به کدوم وسیله ها دست زد؟

بیشترم به دریچه کولر شک داشتم!

================================

اعتراف می‌کنم سر فینال جام جهانی‌ تا لحظه‌ای که اسپانیا گل زد فکر می‌کردم اسپانیا نارنجیه، هلند آبی‌،

گل هم که زد کلی‌ لعنت فرستادم به هلند، بعد گل رو صفحه نوشت اسپانیا ۱- هلند ۰

تازه فهمیدم کل بازی داشتم اشتباه فحش میدادم!

================================

اعتراف می کنم وقتی داداشم دو ماهش بود خندون رفتم تو آشپزخونه ،

مامانم گفت نارنگیتو خوردی؟ گفتم آره، تازه به آرشم دادم!

بیچاره مامانم بدو بدو رفت نارنگی رو از حلقش کشید بیرون!

================================

اعتراف می کنم کلاس اول دبستان بودم تحت تاثیر این حرفا که نباید به غریبه آدرس خونتون رو بدید،

روز اول به راننده سرویس آدرس اشتباهی دادم و از یه مسیری الکی تا خونه پیاده رفتم

و تازه فرداش موقعی که سرویس دنبالم نیومد تازه شاهکارم معلوم شد برای خانواده!

================================

اعتراف میکنم چند ماه پیش تو شرکت بودم سر کارام یهو مدیر عامل از تو اتاق خودش گفت: امیــــــــــــــــــر جووون…

بلند گفتم جانم؟ گفت خیلی می خوامـــت

گفتم منم همینطور

گفت پیش ما نمیای؟؟؟؟ گفتم چرا حمتاً

از پشت میزم بلند شدم برم تو اتاقش

به در اتاقش که رسیدم دیدم داره تلفن حرف می زنه با امیر دوستش و من از شدت ضایگی دیوار و گاز گرفتم…

================================

اون زمان که از این نوشابه شیشه ای ها بود یه روز خواستم یه شیشه که اضافه اومده بود رو بذارم تو در یخچال دیدم بلنده جا نمیشه.

درش آوردم یکمش رو خوردم دوباره گذاشتم ، در کمال تعجب دیدم نه ، بازم جا نمیشه !!!!

================================

اعتراف می کنم یه روز که دیر از خواب بیدار شده بودم از اتاق که رفتم بیرون دیدم خونه سوت و کوره فهمیدم که کسی خونه نیست

و عصبانی شدم شروع کردم به غر زدن و فحش دادن به اعضای خونه که چرا نمیگن و میرن بیرون

خدا براتون نخواد یهو دیدم بابام رو کاناپه نشسته داره منو با تعجب میبینه!

اون لحظه فقط تونستم با سرعت باد برگردم تو اتاقم !

================================

اعتراف می کنم اولین باری که رفتم کارواش منم همراه کارگرها داشتم ماشینو میشستم

که مسئول کارواش اومد خجالت زده جمعم کرد !

خوب چی کار کنم فکر کردم زشته اونا ماشین منو بشورن من وایستم نگاه کنم !

================================

سر کوچمون یه حموم عمومی بود با دوستام می رفتیم جلوش که آسفالت نبود چاله می کندیم روش خاک می ریختیم

می شد باتلاق تا میومدن بیرون می افتادن توش ما هم می خندیدیم فرار می کردیم

================================

اعتراف می کنم امشب تو عروسی اومدم به داماد شاباش بدم دیدم کلا یه اسکناس ده هزارتومنی دارم ،

اسکناس رو دادم بهش از دستش یه اسکناس پنج تومنی با یه دو تومنی گرفتم !!

================================

رفتم بلیط بخرم ، منشی بهم میگه سفر خوبی داشته باشین ، گفتم همچنین !!

================================

اعتراف می‌کنم که وقتی‌ پنج سالم بود عمه مامانم اومده بود ایران و اصلا فارسی بلد نبود

منو برد که از سوپر مارکت سر کوچه سیگار بگیریم

منم گفتم آقا یه بسته سیگار کنت با یک دونه تخم مرغ شانسی بدید ،

عمه مامانم پرسید این چیه ؟ منم خیلی‌ خونسرد گفتم این جایزه سیگاره !

================================

اعتراف می‌کنم تو بچگی‌ دوست داشتم تو آینده آرایشگر بشم

فقط به خاطر اینکه موهای ریخته شده رو کاشیهای سلمونی رو جارو کنم !!

================================

اعتراف می کنم کوچیک که بودم عشقم این بود که شیشه نوشابه رو حسابی تکون بدم تا گازشو بخورم.

یه بار ناهار سر سفره ، روبروی بابام نشسته بودم

جوری شیشه نوشابه رو تکون دادم که نتونستم جلوی گازشو بگیرم

هول شدم شیشه رو سمت بابام گرفتم

چشتون روز بد نبینه بابام خیس خالی شد

از بس هول کرده بودم زل زده بودم بهش و شیشه خالی نوشابه همچنان دستم بود بقیش هم خودتون می دونید !

================================

اعتراف می کنم یه بار مهمونی بود به من گفتن برنج رو از تو پلوپز درسته برگردونم تو دیس و بیارم سر غذا ،

دیس دستم بود و رو هوا گرفته بودم واسه خودم آرتیست بازی می کردم

که یه دفعه برنج از تو دیس لیز خورد قلمبه از سمت برنجش افتاد روی موکت بدون اینکه پخش بشه.

منم بلندش کردم مو ها و آشغالایی رو که بهش چسبیده بود تمیز کردم دوباره گذاشتمش تو دیس آوردم سر سفره !

================================

اعتراف می کنم یه روز عصر خواهرمو از خواب بیدار کردم گفتم صبحه مدرست دیر شده

با چشم گریان بچه کلاس اولی رو فرستادم مدرسه !!

================================

اعتراف می کنم آقایی داشت به یکی دیگه شیرینی می داد منم رفتم برداشتم گفتم قبول باشه

جلوتر که رفتم برگشتم دیدم بنده خدا شیرینی واسه خونه خریده به دوستشم تعارف می کنه من فکر کردم نذریه!

================================

اعتراف می کنم وقتی تاکسی دنده عقب اومد سوار شدم

راننده گفت آقا می خوام پارک کنم مسافر کش نیستم برو پایین داشتم از خجالت می مردم !

================================

اعتراف می کنم بچه بودم شنیدم جوجه کباب غذای لذیذیه .

من هم سریع یه کبریت برداشتم رفتم سراغ جوجمون و شروع کردم به جوجه کباب درست کردن .

اما خوشبختانه قبل از اینکه جوجه بدبخت کباب بشه مادرم سر رسید و نذاشت من یه جوجه کباب بخورم!
منبع:عشق یعنی انتظار