دسته‌ها
آخرین اخبار

زیباکلام: فتاح با حضور در برنامه تلویزیونی برای انتخابات ثبت‌نام کرد/ بذرپاش و جلیلی رقبای فتاح در ۱۴۰۰ هستند

به گزارش خبرآنلاین، رئیس بنیاد مستضعفین شب گذشته در گفت و گویی تلویزیونی که از شبکه یک سیما پخش شد موضوعاتی را در باره املاک این بنیاد مطرح کرد که در این بین نام تعدادی از شخصیت های سیاسی نام آشنا مانند غلامعلی حدادعادل، احمدی نژاد، علیرضا زاکانی، معصومه ابتکار و شهین‌دخت مولاوردی به میان آمد. 

>>>> بیشتر بخوانید؛ پرویز فتاح: حدادعادل یا برای ملک ۲۰۰ میلیاردی اجاره روز بدهد یا تخلیه کند/ملک ۱۸۰۰ متری در دست احمدی نژاد است

بنابر گزارش فرارو، صادق زیباکلام در این باره گفت: «انتخابات آینده، جولانگاه اصولگرایان است از همین الان باید آن‌ها را پیروز انتخابات دانست. بخش قابل توجهی از بدنه اجتماعی اصلاح‌طلبان دچار ریزش شده و در این انتخابات مانند انتخابات مجلس شرکت نخواهند کرد؛ بنابراین همه رقابت از آن اصولگرایان است.»

او افزود: «نکته دوم در این وضعیت رقابت بین طیف‌های اصولگراست. سوال مهم این است که چهار جریان اصلی یعنی معتدل، میانه‌رو، تحول خواه، جبهه‌پایداری و حامیان احمدی‌نژاد می‌توانند با یکدیگر بر سر یک نفر ائتلاف کنند و او را به عنوان نامزد اصلی و برای گرم کردن بازار انتخابات چند فرد دیگر هم معرفی نمایند؟ به نظر من چنین چیزی شدنی نیست و این چهار جریان نمی‌توانند روی یک فرد ائتلاف کنند.»

این تحلیلگر مسائل سیاسی معتقد است: “جبهه پایداری و حامیان احمدی‌نژاد، ممکن است ائتلاف کنند. نامزد اصلی آن‌ها هم آقای احمدی‌نژاد خواهد بود؛ که هر دو گروه او را قبول دارند و همچنین نفوذ خوبی هم در بدنه اصولگرایان و تحول‌خواهان دارد. اما احتمالا احمدی‌نژاد ردصلاحیت می‌شود. اگر نتوانند صلاحیت احمدی‌نژاد را تائید کنند قطعا فردی را انتخاب می‌کنند که مورد توافق اکثریت جبهه‌پایداری و احمدی‌نژادی‌ها باشد. پرویز فتاح از جمله شخصیت‌هایی است که این دو گروه می‌توانند روی او به توافق برسند، البته افراد دیگری همچون مهرداد بذرپاش و سعید جلیلی هم می‌توانند رقیب فتاح شوند.”

زیباکلام در تحلیل سخنان فتاح گفت: «شاید اظهارات شب گذشته او در تلویزیون درست باشد، اما بیشتر خوراک تبلیغاتی است. آقای فتاح شناسنامه، کارت ملی و سه قطعه عکس خود را در دست گرفته و انتقاد از چهره‌های سیاسی و نهادها را می‌توان آغاز ثبت‌نام او در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ دانست. با این حال او نامزد اول تندروها نیست و نامزد اول همچنان محمود احمدی‌نژاد است، اگر نتوانند او را وارد انتخابات کنند، فتاح گزینه بعدی است

این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که چرا فتاح اینچنین بی‌محابا از حدادعادل به عنوان چهره کلیدی اصولگرایان انتقاد کرد، گفت: «فتاح می‌داند هر چقدر درباره حداد عادل بد حرف بزند از منظر انتخاباتی اتفاقا خوب است. چرا که ممکن است برخی سران اصولگرا رنجیده شوند، اما آرای پوپولیستی مورد نیاز را به دست می‌آورد. در حال حاضر هدف نامزدهای احتمالی اصولگرایان در انتخابات سران اصولگرا نیستند، بلکه کسب محبوبیت در میان مردم است، که با اینگونه حرف‌ها زمینه آن فراهم می‌شود.»

۲۷۲۱۵

منبع خبر: خبر آنلاین

آخرین اخبار ورزشی را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
آخرین اخبار

انتقاد تند صادق زیبا کلام از اصلاح طلبان: لااقل به اندازه اصولگرایان،ظاهرتان را هم عوض نکردید

همه ضعف‌ها و ایرادات جریان اصلاحات یک طرف، چشم‌بستن آنان بر اصل بنیادین انتقاد از خود یک ‌طرف ‌دیگر.

رفتار سیاسی رهبران اصلاحات به‌گونه‌ای است که گویا برایشان اساسا مفهومی به نام «انتقاد از خود» معنای چندانی ندارد و چقدر غم‌انگیز است جریان سیاسی‌ای که آیینه‌ای برای دیدن خود در دست نداشته باشد.‌

از جمله ضعف‌های جریان اصلاحات غفلت آن از کادرسازی یا همان پوست‌اندازی بوده است. اصولگرایان، صرف‌نظر از اعتدالیون یا رادیکال‌هایشان، دست‌کم توانسته‌اند تعدادی چهره‌ جوان وارد سپهر سیاسی خودشان کنند. می‌توان بسیاری از نمایندگان مجلس یازدهم یا کادر شهرداری تهران یا دولت احمدی‌نژاد را از نسل‌های دوم و ‌سوم اصولگرایان دانست.

بحث بر سر آن‌ نیست که این چهره‌ها چقدر بر لزوم تغییر در سیاست‌های کلان نظام باور دارند یا چقدر می‌توانند در افق سیاسی محافظه‌کاران جناح راست تحولی به وجود آورند. قطعا اگر آنان همچنان همان ادبیات سیاسی و اجتماعی ۴۰ سال گذشته را ادامه دهند، وضعیت نامطلوب اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کنونی ادامه خواهد یافت و نسل جدید اصولگرایان در بهترین حالت مانند کتابی خواهد شد که در تجدیدچاپ رنگ و لعاب جلد آن تغییر پیدا کرده اما محتوا همان روایت قبلی است. ‌

اما واقعیت تلخ آن‌ است که اصلاح‌طلبان حتی در حد تغییر جلد هم نتوانسته‌اند گامی بردارند. چهره‌ها و شخصیت‌های اصلی آنان، همان چهره‌ها و شخصیت‌های دو دهه پیش هستند. همان چهره‌هایی که دو دهه قبل در جریان اصلاحات ظاهر شدند؛ درحالی‌که در دو دهه گذشته، نسل جدیدی در کشور ظهور کرده است. هیچ‌کس البته نمی‌گوید که هربار که نسل جدیدی در کشوری به‌ وجود می‌آید، ادبیات و گفتمان سیاسی جدیدی هم باید در آن جامعه شکل بگیرد. در جوامع توسعه‌یافته چنین وضعیتی وجود ندارد و ضرورت چندانی هم به چنین روندی نمی‌رود.
اما در جامعه جوان ما که از یک‌سو درگیر مشکلات عمیق سیاسی و اجتماعی شده و از سویی دیگر هم مواجهه با نسلی سرخورده است، لزوم تغییر از نان شب هم برای جریانات سیاسی واجب‌تر است. جالب است که اصولگرایان یا دست‌کم برخی از آنان این نکته یا خطر را به فراست دریافته‌اند و جدای از ورود چهره‌های تازه، یکی، دو سالی هم می‌شود که ادبیات سیاسی‌شان سرشار از مفاهیمی مانند «جوانگرایی»، «مدیریت جهادی»، «مبارزه با فساد»، «نئواصولگرایی» و امثال این شده است.

بحث بر سر آن نیست که نسل جدید اصولگرایان چه میزان به این شعارها پایبند است یا صرفا برایشان کارکرد تبلیغاتی و انتخاباتی دارد. بحث بیشتر بر سر مقایسه آنان با اصلاح‌طلبان است که حتی در حدواندازه ظاهری هم نتوانسته‌اند تغییر و تحولی در ادبیات و گفتمان سیاسی‌شان ایجاد کنند. نه در تغییر چهره‌ها و نه در فرایند نوسازی گفتمان سیاسی، آنان نتوانسته‌اند دست‌کم به اندازه اصولگرایان خودی نشان‌ دهند.
ضرورت پوست‌اندازی اصلاح‌طلبان نه یک مانور تبلیغاتی است و نه یک ژست سیاسی بلکه تنها شانس بقای سیاسی‌شان است. آنان در قبال عملکرد «فراکسیون امید» در مجلس دهم سکوت کردند. در قبال عملکرد دولت دوم آقای روحانی با وجود نقششان در ترغیب مردم به شرکت در انتخابات اردیبهشت ۹۶ همچنان به سکوتشان ادامه دادند. حوادث و رویدادهای مهمی در سال‌های اخیر در کشور به وقوع پیوست؛ مانند ناکامی برجام، اعتراضات دی‌ماه ۹۶ و آبان‌ماه ۹۸ که اصلاح‌طلبان در قبال تمامی آنها سکوت کردند یا به گفتن کلیشه‌های تکراری و کلی بسنده کردند. شعار «اصلاح‌طلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا»، هم نتوانست آنان را به خود آورد. حاصل شد انتخابات اسفند ۹۸ و ریزش بخش عظیمی از بدنه اجتماعی‌شان اما و باکمال تأسف هیچ حرکت و تغییر و تحول جدی از آنان دیده نشد؛ انگار جملگی آن حوادث و رویدادها در کشور دیگری اتفاق افتاده.
اگر تدبیر «چه باید کرد؟» و پوست‌اندازی در وضعیت اصلاح‌طلبان به‌صورت عاجل صورت نگیرد، آن‌قدرها طول‌ نخواهد کشید که از دوم خرداد و اصلاحات به‌جز نامی در تاریخ ایران بعد از انقلاب چیز دیگری باقی نخواهد ماند.

۱۷۱۷

منبع خبر: خبر آنلاین

آخرین اخبار ورزشی را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار سیاسی

انتقاد تند صادق زیباکلام از اصلاح طلبان

کمی قبل‌تر درباره حضور نظامی ایران در لبنان و سوریه و تهدیدات رژیم اشغالگر قدس، دغدغه‌هایی وجود داشت. قبل‌تر نگران پیش‌روی داعش در عراق و احتمال نزدیک‌شدن به مرز ایران بودیم. قبل‌تر، تصویب قطع‌نامه‌های تحریم ایران در شورای امنیت و تأثیرات محدودیت‌های جهانی بر زندگی ایرانیان نقل محافل بود. کمی بیش از دو دهه قبل‌تر می‌گفتیم آیا جنگ با عراق روزی تمام خواهد شد؟

واقعیت این است که رویدادهای خارجی در سال‌های پس از انقلاب، همواره مردم ایران را در شرایطی قرار داده است که درباره زندگی روزمره و فردای خود دچار دغدغه‌هایی باشند؛ بحران‌ها هنوز تمام نشده، بحران دیگری از گرد راه رسیده است. در فاصله این مسائل خارجی، مشکلات داخلی از محیط‌زیستی تا سوانح طبیعی یا رویدادهای اجتماعی و تنش‌های سیاسی هم خود را نشان داده است. به نظر می‌رسد بسیاری از مردم، به‌ویژه اقشار و لایه‌های جوان‌تر، در نتیجه به‌سربردن در این شرایط بیم و امید اساساً نسبت به خیلی از مسائل و البته مشارکت سیاسی، کم‌انگیزه شده‌اند. نه رویدادها آنها را شاد می‌کند نه غمگین و نسبت به مسائل سیاسی و اجتماعی، پیگیری خاصی انجام نمی‌دهند.

کسی نمی‌پرسد آیا اصلاح‌طلبان توان انجام اصلاحات را دارند یا نه؟ آیا آبی از آنها می‌تواند گرم شود یا نه، بلکه به‌تدریج این احساس به وجود آمده که اصلاحات چرا پیش نمی‌رود؟ بسیاری از این هم عبور کرده‌اند و احساس می‌کنند شاید این وضعیت ادامه‌دار باشد. مشکل آنجاست که زمانی حداقل یافتن مقصر برای جامعه ایران اهمیت داشت، این گروه یا آن گروه، این جریان یا آن یکی، این شخصیت و چهره سیاسی یا آن دیگری را مقصر می‌دانستند و امیدوار بودند با کنارزدن آنان یا کنارگذاشتن این جریان یا آن یکی و رأی‌ندادن به فلان گرایش و در مقابل، رأی‌دادن به گروه دیگر شرایط رو به بهبودی می‌رود. اما به نظر می‌رسد عملکرد فراکسیون امید، فرجام رأی به روحانی و عملکرد مدیریت شهری کلان‌شهرها، به‌ویژه در بخش شوراهای شهر، علامت سؤال جدی در ذهن بخش‌های زیادی از جامعه ایجاد کرده است.

مشکل آن‌گاه بزرگ‌تر می‌شود که نخبگان سیاسی، فرهیختگان، چهره‌های مرجع و روشنفکران از این احساس نتیجه‌نگرفتن در میان اقشار جوان‌تر و تحصیل‌کرده‌تر جامعه یا بی‌اطلاع هستند یا هیچ رسالتی برای خود در راستای پاسخ‌گویی به مردم قائل نیستند. مشخص نیست آنها چگونه می‌توانند در چشمان کسانی که با ابهامات بسیار و فقط به اعتبار تشویق و ترغیب اصلاح‌طلبان در خرداد ۹۲، اسفند ۹۴ و اردیبهشت ۹۶ پای صندوق رأی رفتند، بنگرند و باز هم از آنها بخواهند در همان مسیر سال‌های بعد از خرداد ۷۶ حرکت کنند؟ آیا نفس این استدلال که دست کم با آن آرا به عقب نرفتیم، کافی است که امید در آنها باقی بماند؟

آیا نفس اینکه انتخاب در شرایط دشواری بود و امکان حضور همه نیروهای باسابقه در صحنه فراهم نبود، می‌تواند خیل عظیم جامعه را قانع کند؟ مسئله فقط ناامیدی یا عدم مشارکت سیاسی نیست. وضعیت اقتصادی یا امید به آینده اقتصاد ایران از دغدغه‌های سیاسی مردم بسیار فراتر رفته و حتی باعث تغییر رفتار آنان در قبال یکدیگر و حتی منافع ملی شده است.

حدس زده می‌شود در دو سال اخیر، بین ۳۰ تا ۴۰ میلیارد دلار به‌دست ایرانیان ثروتمند از کشور خارج و در گرجستان، ترکیه و امارات صرف خرید ملک شده است؛ منابعی که باید در صنعت و کشاورزی ایران به کار انداخته می‌شد، اما اگر صاحبان این سرمایه‌ها، فضای تثبیت‌شده‌ای از وضعیت اقتصادی کشور می‌دیدند، قطعاً این مبلغ را در داخل کشور سرمایه‌گذاری می‌کردند. درباره وضعیت ارز تخصیص‌داده‌شده به کالاهای اساسی و برخی تخلفات افرادی که به این ارز دسترسی داشته‌اند نیز آمار و ارقام نگران‌کننده‌ای منتشر می‌شود. آنچه از همه اینها نگران‌کننده‌تر است، این واقعیت است که به نظر نمی‌رسد بسیاری از مسئولان حوزه‌های مختلف، چندان متوجه سرخوردگی بسیاری از مردم شده باشند. در یادداشت بعدی، درباره اینکه آیا می‌توان این شرایط را تغییر داد یا خیر، مطالبی را خواهم نوشت و پیشنهادهایی را ارائه خواهم داد.

منبع: شرق

دسته‌ها
اخبار سیاسی

مردم می‌گویند شارلاتان حقه‌باز، ما را گول زدی

روزنامه «کیهان» در ویژه‌های خود نوشت:

وی در گفت‌وگو با روزنامه آفتاب یزد اظهار داشت: «دولت روحانی در دو سال اخیر اشتباهات بسیاری داشته است. دولت او کم سوءمدیریت و سوءتدبیر نداشته است. دولت روحانی به کرات تصمیمات نادرست در حوزه اقتصادی اتخاذ کرده است».

زیباکلام با این حال در ادامه گفت: «اگر باز هم زمان به عقب یعنی به همان انتخابات اردیبهشت ۹۶ بازگردد از حسن روحانی حمایت می‌کنم. حتی نسبت به انتخابات ریاست جمهوری اخیر بیشتر هم فعالیت خواهم کرد تا روحانی مجدداً پیروز شود و مردم با مشارکت بیشتری در پای صندوق‌های رای حضور پیدا کنند، چنانکه رای روحانی حتی از ۲۴ میلیون هم بالاتر برود… اگر باز هم زمان به عقب بازگردد در تصمیمم هیچ تغییری نسبت به حمایت از حسن روحانی ایجاد نخواهد شد، چرا که در بسیاری از موارد، پیشرفت یعنی اینکه به عقب بازنگردیم».

البته آقای زیباکلام نگفته که مردم اگر به سال ۹۶ برگردند، اغلب آنها که به روحانی رای دادند دیگر به او رای نمی‌دهند. سندش همین سخنان چندی پیش زیباکلام که گفت: از هر ۱۰۰ تا پیامی که برای من می‌آید، ۹۰ تایش این است که شارلاتان حقه‌باز! تو ما را گول زدی که به روحانی رای بدهیم.

همچنین علی صوفی مشاور خاتمی و عضو شورای سیاستگذاری اصلاح‌طلبان در گفت‌وگو با برنامه دستخط تسریع کرد: محبوبیت روحانی به زیر ۱۰ درصد رسیده است.