دسته‌ها
آخرین اخبار

شوخی زشت روی آنتن زنده، باعث اخراج مجری شبکه ورزش شد

جالب اینکه برنامه این هفته «فوتبال یک» بدون هیچ اعلامی روی آنتن شبکه ورزش نرفت تا شایعات بالا بگیرد. در این خصوص برخی افراد اعلام کردند که مجری و تهیه‌کننده «فوتبال یک» تصادف کرده و به همین خاطر برنامه‌اش روی آنتن نرفته اما ظاهرا اصل داستان چیز دیگری است و او از کار برکنار شده است.

در این خصوص، یک منبع آگاه در شبکه ورزش سیما گفته است: «اگر ایشان تصادف کرده، برای آقای پوربخش آرزوی سلامتی دارم. شاید ایشان خواسته بگوید اگر دیگر روی آنتن شبکه ورزش نمی‌آید، دلیلش تصادف است، نه صحبت‌هایی که با نظرمحمدی مطرح کرده است. ایشان چند وقتی بود که در فضای مجازی هم کارهایی کرده بود و تذکراتی دریافت کرده بود اما به این تذکرات گوش نکرد. او پست‌ها و استوری‌هایی گذاشته بود که از یک مجری تلویزیونی شبکه ورزش بعید بود».

موضوع اصلی درباره پوربخش اما این است که او نیز مثل بسیاری از مجریان سیما علاقه شدیدی به وایرال‌شدن در فضای مجازی دارد و ظاهرا برای این کار دست به هرکاری می‌زند! او حرف‌هایی را روی آنتن زنده بر زبان آورد که امکان نوشتنش هم وجود ندارد. از طرف دیگر، پوربخش همواره از علاقه‌اش به عادل فردوسی‌پور گفته و اینکه دوست دارد مثل او افشاگر مسائل فوتبالی باشد اما در واقعیت هیچ‌وقت چنین اتفاقی درباره‌اش نیفتاد و حالا مدیران شبکه ورزش نیز تصمیم به کنارگذاشتنش گرفتند.

نکته قابل توجه این است که با توجه به کنداکتور شبکه ورزش، قرار است اتفاقات مربوط به هفته‌های پایانی لیگ یک از برنامه شب‌های فوتبالی پخش شود تا مشخص شود که دیگر و تا اطلاع ثانوی نباید شاهد پخش برنامه «فوتبال یک» و همچنین تصویر پوربخش از شبکه ورزش باشیم.

البته مدیران شبکه ورزش، هیچ اطلاع‌رسانی رسمی در این خصوص نداشتند اما مشخص است که این مجری را به خاطر الفاظ زشتی که به کار برده است، کنار گذاشته‌اند و احتمالا تا مدت زیادی به او آنتن هم نمی‌دهند.

۵۷۵۷

منبع خبر: خبر آنلاین

آخرین اخبار ورزشی را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
آخرین اخبار

رفتار مدیران تلویزیون باید پدرانه باشد/ با تعطیلی و حذف برنامه‌ها به دیده شدنشان بیشتر کمک می‌شود

سیدمحمد هاشمی‌اصل، تهیه‌کننده تلویزیون، در گفت‌وگویی، اظهار داشت: از چند سال پیش با پر رنگ شدن فضای مجازی در زندگی شخصی افراد انحصار رسانه ملی در بین رسانه‌هایی که آثار نمایشی تولید می‌کردند شکسته شد و ما امروز شاهد وضعیتی هستیم که هرکس برای خود می‌تواند رسانه‌ای داشته باشد و این رسانه شخصی بالطبع ممیزی هم ندارد.

هاشمی‌اصل خاطرنشان کرد: نمی‌توان این تغییر مدیا و تغییر ذائقه را نادیده گرفت و ما همواره با این مسأله همراه بوده‌ایم. به عنوان مثال در موسیقی از سال ۱۳۵۷ تا سال‌های ۱۳۷۵ ما در کشورمان تنها شاهد موسیقی سنتی، آئینی و مارش بودیم. خواننده‌های ما محدود به افرادی مثل شجریان، ناظری و حسام‌الدین سراج می‌شدند و زمانی که افرادی مثل عباس بهادری و خاوری وارد موسیقی شدند زمزمه‌های موسیقی پاپ شنیده شد. به‌طور قطع اراده‌ای برای تغییر ذائقه مخاطب در کشور وجود دارد که ما با این اراده به ناچار همراه می‌شویم و همین همراهی بود که در سال‌های ۷۷ ظهور خواننده‌هایی مثل خشایار اعتمادی و شادمهر عقیلی را به همراه داشت.

این تهیه‌کننده در ادامه گفت: این جریان تغییر ذائقه همواره وجود دارد و می‌بینیم که دردهه ۸۰ شاهد ظهور خواننده‌هایی مثل ساسی و تتلو هستیم. خواننده‌هایی که اگر چه از شریان‌های غیرقانونی ظهور کرده‌اند اما توسط مخاطبان کثیری شنیده شده و در واقع فعالیت رسانه‌ای دارند. رسانه به تعریف دقیق، پدیده‌ای است که خود را در مقابل شما قرار می‌دهد و به نوعی شما را مجبور به استفاده و پذیرش می‌کند. امروز رسانه‌های نوین مثل اینستاگرام قدرت زیادی دارند و به نوعی سلیقه‌ها را هم اداره می‌کنند. قطعاً اراده‌ای پشت این اتفاقات وجود دارد اما من نمی‌دانم این اراده از کجا نشأت می‌گیرد.

او افزود: در شبکه نمایش خانگی اولین سریالی که تولید شد، «قلب یخی» بود که ممیزی‌های بسیاری را هم در این سریال نادیده گرفتند و مورد استقبال قرار گرفت. هنر از جنس تجاوز است، نه خواهش و به نظر من در جامعه ما میلی عمومی به ابتذال وجود دارد که رفتارهای خارج از عرف را می‌پسندد و یک سری افراد سودجو نیز از این شرایط استفاده کرده و آثاری تولید می‌کنند که با اقبال روبرو می‌شوند اما این اقبال مخاطب مقطعی است. برنامه‌ای مثل «ام شو» ساخته می‌شود و افرادی کارنابلد که ممیزی‌ها را نمی‌شناسند و نزدیک شدن به خط قرمزها را نمی‌دانند آثاری تولید می‌کنند که معلوم است پس از پخش توقیف می‌شوند. آقای اکبر عبدی را یا درباره زنده بودن برنامه توجیه نمی‌کنند و او هر حرفی می‌زند یا این توجیه نبودن یک توجیه برای هرگونه رفتار است و به او می‌گویند هر چه می‌خواهی بگو و بعد ما می‌گوییم که تو نمی‌دانستی برنامه زنده است. هر دو حالت، مشکل دارد و از نابلد بودن عوامل تولید «ام شو» ناشی می‌شود و می‌بینیم که در پشت پرده «ام شو» فقط برای جذب فالوور و منافع اقتصادی ساخته شده است. من به شخصه شاید از عملکرد آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور راضی نباشم و به او نقدهای بسیاری هم دارم اما نباید به او که رئیس جمهور کشورمان است توهین کنیم. از آن طرف هم سریالی مثل «شهرزاد» ساخته می‌شود که عده‌ای نمی‌دانند پول بادآورده‌شان را کجا هزینه کنند و آن را به حوزه سریال‌سازی وارد کرده و پولشویی می‌کنند.

تهیه‌کننده مجموعه تلویزیونی «آوای باران» در ادامه اظهار داشت: من ۲۵ سال است که در تلویزیون کار می‌کنم و در سینما هم چند اثر به عنوان سرمایه‌گذار تولید کرده‌ام. امروز اکثر افرادی که به عنوان تهیه‌کننده فعالیت می‌کنند را نمی‌شناسم و معلوم نیست این افراد چگونه توانسته‌اند وارد این حرفه شوند. شخصی مثل هادی رضوی که با رانت به برج میلاد رفته بود و ضبط مراسم‌های برج را بر عهده داشت چگونه با این رزومه بی‌ربط می‌تواند تهیه‌کننده شود و به راحتی به وسیله سینما پولشویی کند؟

هاشمی‌اصل تصریح کرد: این مشکل امروز و دیروز حوزه فرهنگ و هنر ما نیست.از زمانی که سعید امامی وارد حوزه تولید آثار سینمایی شد این مشکل وجود داشت. مشکلات ما در حوزه تولید آثار هنری پس از میل جامعه به ابتذال و ورود پول‌های مشکوک و کثیف، افراد باهوشی هستند که در واقع با مردم و کشور عناد و دشمنی دارند و تفکرات خود را تزریق می‌کنند و اتفاقاً از میل به ابتذال هم سوءاستفاده کرده و آثار خود را تولید می‌کنند.

او افزود: زمانی که امیرحسین مقصودلو در ایران بود بارها به دفتر من آمد و ازمن می‌خواست که به او در رسیدن به صحنه کنسرت در ایران کمک کنم.من بارها به او گفتم که صدای تو،صدای وجیهی نیست و امروز به آن سوی مرزها رفته و موسیقی را به لجن کشیده است و متأسفانه می‌بینیم که نسل امروز آثار او را گوش می‌دهد و با وجود اینکه در این آثار الفاظی رکیک استفاده می‌شود هم صدای موسیقی‌اش را درخیابان با صدای بلند می‌شنویم، به طوری که مخاطبان این موسیقی معتقدند مردم از شنیدن این موسیقی لذت می‌برند.در برابر این اتفاق افرادی مثل محمدرضا شجریان را به خاطر اظهارنظری که به نظر من هم اشتباه بود ممنوع‌الکار کردیم و به جای برخوردی دوستانه برای خود اپوزوسیون تراشیدیم. مطمئن باشید اگر فضای کار را برای هنرمندان خود فراهم کنیم آن‌ها درهمین کشور می‌مانند و کار می‌کنند. افرادی هستند که امروز شکل و شمایل اپوزوسیون گرفته‌اند اما زمانی در تلویزیون این کشور در راه‌پیمایی‌های ۲۲ بهمن و روزهایی مثل روز قدس گزارش تهیه‌ کرده‌اند. این افراد را تلویزیون تربیت کرد اما به دلیل بی‌توجهی از دست داد؛ امروز مجری خوبی مثل فرزاد حسنی سال‌هاست که بیکار است و تلویزیون بدون هیچ دلیل قانع‌کننده‌ای از او استفاده نمی‌کند. فردی که در تلویزیون مدیر می‌شود باید پدرانه برخورد کند و اجازه ندهد برخوردهایی مثل اینکه برخی تصمیم می‌گیرند با رامبد جوان مقابله کنند یا او را خط بزنند در صداوسیما به وجود بیاید؛ مدیر در برابر این اتفاقات باید پدرانه رفتار کرده و در برابر هر اتفاقی که ممکن است اشتباهی فردی باشد رفتاری قهری نداشته باشد. وقتی افرادی مثل عادل فردوسی‌پور را که در کارش تبحر دارد و عاشق تلویزیون است از دست می‌دهیم به خود ما برمی‌گردد و مشکل از ما است؛ با این کار سرمایه بزرگی را نابود می‌کنیم چون هر شخصی که مثل عادل فردوسی‌پور امروز به این مرحله رسیده هزینه‌های بسیاری برای او شده و تلویزیون نباید به راحتی او را از دست بدهد.

هاشمی‌اصل در ادامه با اشاره به قواعد و قوانین کشور در حوزه تولیدات تصویری گفت: طبق قانون هر آنچه که مربوط به تولید آثار تصویری می‌شود باید با نظارت صداوسیما به مرحله نمایش برسد اما مدیران صداوسیما هم بهتر است این را مدنظر داشته باشند که خواسته مخاطب را باید جدی گرفت و اگر آن‌ها خواسته مخاطب را جدی نگیرند چه در خارج و چه در داخل، رسانه‌هایی هستند که به این نیاز پاسخ دهند.پس باید به این نکته دقت کرد که با محدود و ممنوع کردن نمی‌توان به جایی رسید و بهتر است در رسانه‌هایی مثل شبکه نمایش خانگی فضا کمی بازتر باشد.

او افزود: با تعطیلی و حذف برنامه‌ها به دیده شدنشان بیشتر کمک می‌شود و حداقل اگر برنامه دیگر ساخته نشود مردم قسمت‌های قبلی‌اش را می‌بینند. در رسانه ملی باید از مدیران جوانی که رسانه را می‌شناسند استفاده شود و باید به خوراک مورد نیاز جامعه در حوزه تولیدات فرهنگی هنری توجه شود. در حوزه موسیقی این اتفاق رخ داد و زمانی که دیدیم جامعه نیاز به ترانه‌ها و سبکی دارد که با روحیه جوانان همخوانی داشته باشد با وجود بزرگانی چون علی معلم دامغانی و فریدون شهبازیان که از استادان کارشان هستند توانستیم به بهترین شکل به نیاز مخاطب روز با آثاری ارزشمند پاسخ دهیم. در رسانه ملی نیز باید این اتفاق رخ دهد و ما افراد کاربلد و جوان بسیاری داریم که می‌توانند ما را در رسیدن به اهدافمان کمک کنند.

این تهیه‌کننده در پایان تأکید کرد: تلویزیون باید برای رسیدن به وضعیتی مطلوب وقت بگذارد؛ غرض‌ورزی را کنار گذاشته و با حضور افراد باتجربه و کاربلد بدون اینکه برای خود دشمن‌تراشی کند با رفتار پدرانه از سوی مدیرانش به افراد باتجربه‌ای که برنامه‌های موفقی ساخته‌اند امکان تولید اثر بدهد. مجری‌های باتجربه و کارکشته که محبوبیت بالایی دارند که اتفاقاً عاشق کارشان هستند را نباید به راحتی حذف کرد؛ اگر ما اجازه ندهیم که در رسانه ملی کار کنند طبیعی است که مجبور شوند در جای دیگری فعالیت خود را ادامه دهند.

۲۳۲۳

منبع خبر: خبر آنلاین

آخرین اخبار ورزشی را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
آخرین اخبار

معرفی نامزدهای بهترین چهره تلویزیونی جشن حافظ

به گزارش رسانه ۷،، نامزدهای بهترین چهره تلویزیونی بیستمین جشن سینمایی و تلویزیونی دنیای تصویر (جشن حافظ) از برنامه‌هایی انتخاب شده‌اند که از بعد از نوروز ۹۸ تا نوروز ۹۹ در صداوسیما یا فضای مجازی پخش شده اند.

فهرست نامزدها 

پژمان بازغی (کودک‌شو)

محمد دلاوری (تهران ۲۰)

سروش صحت (کتاب باز)

علی ضیا (فرمول یک)

احسان علیخانی (عصر جدید)

محمدرضا علیمردانی (چهل تیکه)

مهران مدیری (دورهمی)

با توجه به شرایط خاص امسال و برگزار نشدن جشن به شکل سال‌های گذشته، بهترین چهره تلویزیونی جشن حافظ با انتخاب داوران معرفی خواهد شد.

جشن حافظ امسال به دلیل شیوع کرونا به شکل آنلاین برگزار می‌شود.

۲۴۱۲۴۱

منبع خبر: خبر آنلاین

آخرین اخبار ورزشی را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار سیاسی دریچه

مسیح علی نژاد، منبع اطلاعاتی دولت امریکاست؟

در این مورد همیشه البته گمانه زنی‌هایی بر مبنای قراین و شواهدی وجود داشت، گمانه‌هایی که نزدیک به یقین می‌شد. اما تاکنون هر تحلیل و خبری در این زمینه وجود داشت، او را همکار دولت امریکا برای تهاجم فرهنگی و براندازی نرم معرفی می‌کرد، از جمله، پیش از این اسنادی از مسیح علینژاد در سایت‌های امریکایی منتشر شد که نشان می‌داد، او در راستای مبارزه با قانون حجاب و پوشش در ایران و طی طرح‌هایی نظیر پروژه کمپین چهارشنبه‌های سفید در فاصله زمانی سال‌های ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸ مبالغ زیادی را از دولت امریکا دریافت کرده است. در اسناد ویکی لیکس، اما او به عنوان یکی از منابع مهم اطلاعاتی وزارت خارجه امریکا معرفی می‌شود و این یعنی او برای دولت امریکا جاسوسی می‌کند!

وب سایت ویکی لیکس در سال ۲۰۱۱ سندی را منتشر کرده است که در آن مشخصات ۲هزار نفر از سراسر جهان دیده می‌شود که برای نهادهای نظامی و امنیتی امریکا از اهمیت بالایی برخوردار هستند؛ و از این لیست با عنوان (strictly protect) به معنی «تحت حفاظت شدید» یاد شده است. این عبارت در اسنادی وجود دارد که دیپلمات‌ها هویت این منابع اطلاعاتی را محرمانه شمرده‌اند. بنابراین مهم‌ترین منابع اطلاعاتی و نفوذی نهادهای امنیتی امریکا، با این عبارت کدگذاری شده است. با جست‌وجوی نام (masih alinejad) در وب سایت ویکی لیکس با اسنادی روبه رو می‌شویم که در آن‌ها برای مسیح علینژاد از عبارت (strictly protect) استفاده شده و سطح حفاظتی مسیح علینژاد برای نهادهای امنیتی امریکا را نشان می‌دهد. بر اساس این اسناد او از سال ۲۰۰۹ تا کنون به عنوان یکی از منابع اطلاعاتی مهم امریکا به شمار رفته و مورد حفاظت قرار می‌گیرد.

نزدیکی مسیح علی‌نژاد به دولت امریکا تا جایی پیش رفت که چندی پیش او توانست به ملاقات خصوصی با مایک پمپئو وزیر خارجه امریکا دست یابد و گزارش اختصاصی از او تهیه کند. در حالی که او برای انجام چنین کاری رقبای بسیار داشت. مسیح علی نژاد شاید از حقوق زنان و فعالیت مدنی بگوید، اما او در واقع ابزار عملیاتی سیاست‌های دولت امریکاست.

۲۳۳۰۲

دسته‌ها
اخبار فرهنگی و هنری

از مهران مدیری تا فردوسی‌پور، عبور بی‌رحمانه صداوسیما از سرمایه‌هایش

 مهران مدیری، عادل فردوسی‌پور، رضا رشیدپور، محمدرضا شهیدی‌فر، منصور ضابطیان، فرزاد حسنی هر کدام گرچه بدون ایراد نبودند، اما نقطه قوتی برای تلویزیون بودند و این توانایی را داشتند که مخاطب زیادی را جلوی جعبه جادو بنشانند. اما به سادگی و به بهانه‌هایی نادیده گرفته شدند و آنتن به تازه کارهایی سپرده شد که هنوز باید آموزش ببینند و سعی و خطا کنند تا شاید سال‌ها بعد کمی جای خالی حرفه‌ای‌ها پر شود.

مثلاً به ماجرای «دورهمی» و مهران مدیری دقت کنید. وقتی از او نام برده می‌شود، بدون شک یک سرمایه مهم تلویزیون در ذهن همگان تداعی می‌شود. کسی که با آثارش توانست مخاطبان را پای تلویزیون میخکوب کند. هنرمندی که زمان پخش سریال‌هایش، خیابان‌ها خلوت می‌شدند. مدیری علاوه بر کارگردانی خلاق و هوشمندانه‌، بازیگری توانا و پرطرفدار است. اما «ساعت خوش»، «پاورچین»، «شب‌های برره» و «مرد هزارچهره» تنها آثار به یادماندنی و پرطرفدار این هنرمند نیستند. وقتی برنامه «دورهمی» شکل گرفت که ابتدا اجرا و بعدها هم کارگردانی‌اش بر عهده خودش بود، می‌شد حدس زد که باز بیننده‌ها جذب شوند و پای برنامه‌اش بنشینند. برنامه‌ای ترکیبی که از جنس و نگاهی متفاوت و تازه نسبت به سایر برنامه‌های تلویزیون بهره برده بود. یعنی مردم هم می‌توانستند استندآپ‌های مهران مدیری را ببینند، هم نمایش‌های کمدی و هم گفت‌وگوهایی متفاوت و صریح با هنرمندانی که دوستشان دارند. گرچه با همه امتیازات، این گلایه از مهران مدیری به جود آمد که زبان گزنده‌اش گاهی به سمت تندی و ناامیدی می‌رفت و همین برایش دردسرساز شد.

صراحتی که کمتر در تلویزیون تجربه شده بود

مدیری صحبت‌ها و انتقاداتی را در مقابل دوربین صدا و سیما بیان می‌کرد که صراحتش قبلاً در تلویزیون تجربه نشده بود. بیان مشکلات مردم و خطاب قرار دادن بدون واسطه مسئولان و مدیران، بیان انتقادهایی همراه با تمسخر، طنز و کنایه، همگی عواملی بودند که باعث جذب مخاطب شد و «دورهمی» به یک برنامه پرطرفدار مردمی تبدیل شد.

چی کار کردی با خودت؟

فروردین ۹۸ بود که تلویزیون ویژه‌برنامه «دورهمی» را برای پخش در شب سیزده‌بدر تبلیغ کرد و به همین دلیل خیلی از علاقه‌مندان منتظر تماشای آن شدند، اما در این ویژه‌برنامه مهران مدیری در استندآپش در شرایطی که مردم درگیر سیل بودند، با لحنی تندتر از همیشه، به مسئولان و عملکرد آنها در برابر سیل تاخت: «چی کار دارید می‌کنید با خودتون؟ چی کار دارید می‌کنید با ما؟ همه‌مون می‌گیم کاش پارسال بود! سال ۹۷ دیگر شاهکار کردید. این وضعیت اقتصاد است، … این وضعیت قیمت ارز است و این وضعیت زلزله و جدیداً سیل است و این وضعیت هزار تا چیز دیگر است. چیکار می‌کنید با خودتان، چکار می‌کنید با ما» حرف‌هایی که در آن شرایط بحرانی، درست نبود و انتظار می‌رفت نگاهی امیدبخش و وحدت‌آفرین در بین مردم ترویج شود. اما مهران مدیری چه بسا برای خوشایند برخی از مدیران و گروه‌های سیاسی دست به چنین انتحاری زد.

«دورهمی» به اما و اگر رسید

بیننده همیشگی این برنامه کاملاً متوجه شد که این بار مهران مدیری تندتر از همیشه انتقاد می‌کند. طوری که روز بعد از این ماجرا، صحبت‌های مهران مدیری با فراگیری زیاد در فضای مجازی دست به دست شد. البته این استندآپ بی‌پاسخ نماند و مسئولانی چون رحمانی فضلی، وزیر کشور و رئیس صدا و سیما به آن واکنش نشان دادند و در نهایت توبیخ مدیر شبکه نسیم را هم به همراه داشت. بعد از این قضایا، اما و اگرهای بسیاری برای پخش فصل پنجم این برنامه مطرح شد. در آن زمان امیرعباس اشرف درباره حضور مهران مدیری در دورهمی چنین گفت: «بله قاعدتاً ایشان هستند. به هر حال در روند هر برنامه‌ای چنین اتفاقی پیش می‌آید و امکان‌پذیر است که به یک جاهایی نقد و اشکالاتی وارد شود، اما ادامه پیدا می‌کند.» اما مصطفی احمدی، تهیه‌کننده این برنامه اواخر ماه گذشته در گفت‌وگویی، آب پاکی را روی دست طرفداران این برنامه ریخت و از منتفی شدن ادامه پخش این برنامه خبر داد؛ خبری که با قطعیت اعلام شد. به گفته این تهیه‌کننده قرار است یک تاک‌شو با اجرای مهران مدیری برای پخش در فضای مجازی تولید شود. البته واکنش وزیر کشور و رئیس صداوسیما به اقدام مدیری در آن مقطع خاص، طبیعی بود. اما آیا حذف یک برنامه پرطرفدار با تصمیم مدیران صداوسیما، عکس‌العملی به اندازه و منطقی است؟

کیهان و سلبریتی‌سالاری

اما همزمان با رسانه‌ای شدن برنامه جدید مهران مدیری، روزنامه کیهان که تاخت و تازش به هنرمندان تمامی ندارد و به هر بهانه‌ای در مقابل این گروه شمشیر می‌کشد، درباره مهران مدیری چنین نوشت: «سلبریتی سالاری» پای سلطه‌مداری و حاکمیت تعیین‌کننده اسپانسرها را به تلویزیون باز کرد؛ به‌گونه‌ای که کانال‌های تلویزیونی را عوض می‌کنیم یا سریال‌ها کم رونق‌اند و آن دلچسبی سابق را ندارند و یا برنامه‌ها، برنامه‌هایی نیستند که بتواند همچون گذشته آن مطالبه‌گری و جذابیت را داشته باشند. مهران مدیری با منتفی کردن دورهمی و دل‌بستن به اسپانسر نشان داد آن‌طور که همیشه در استندآپ‌هایش می‌گفت مردم دوست نیست. او هم مثل سلبریتی‌های دیگر فقط به پول می‌اندیشد و بس.»

پرسش‌هایی از صداوسیما

گرچه درباره برخی سلبریتی ها کیهان پر بی‌راه نمی‌گوید؛ اما اینجا این پرسش مطرح می‌شود که چه کسی پای اسپانسرها را به تلویزیون باز کرد. پرسشی که کیهان هیچ‌وقت دلش نمی‌خواهد به آن بپردازد. مگر خود صداوسیما نیست که علی‌رغم بودجه کلانش، در هر برنامه نه‌چندان پرطرفدار، اسپانسرهای ریز و درشت را تبلیغ می‌کند و فلان نوشیدنی و بهمان کفش سر تا پای صداوسیما را فرا گرفته است تا این سازمان بتواند از پس هزینه‌های گزاف یک مجموعه متورم و پرجمعیت بربیاید و از طرفی، با برخوردهای خاص و عجیب، برنامه‌ها و مجریان پرطرفدار خود را از دست می‌دهد و مردم روز به روز شاهد حذف برنامه‌های پرمخاطب خود از رسانه ملی‌شان هستند.

۵۷۲۴۳

دسته‌ها
اخبار فرهنگی و هنری

دفاع سیاوش صفاریان‌پور از شبکه چهار: شبکه چهار کم‌بیننده نیست

سیاوش صفاریان‌پور که سالهاست تجربه همکاری با شبکه چهار و ساخت برنامه‌های علمی و اجتماعی مختلف و جذاب برای این شبکه را دارد، در یک رشته‌توئیت به توضیح درباره شایعه‌ای پرداخت که درباره شبکه چهار وجود دارد. جوک‌هایی که ساخته می‌شود درباره این شبکه که معروف است به شبکه‌ای که هیچ‌کس آن را نمی‌بیند. نظری که صفاریان‌پور به شدت با آن مخرسانه ۷ است و درباره‌اش می‌نویسد:

«مدتی است که ‎شبکه چهار هم به فهرست مواد اولیه ساخت جک اضافه شده است. شبکه چهار در این ترجمه یعنی شبکه تلویزیونی که کسی آن را نمی‌بیند! اجازه بدهید عرض کنم این یک بیان کاملا سطحی از سوی  کسانی است که دوست دارند حرفی را تکرار کنند و از حس بامزه بودن خود خرسند باشند. ‏از سال ۱۳۷۸ در شبکه چهار کار کردم و فراز و نشیب‌های زیادی در آن دیده‌ام. اکنون نزدیک دو سال است که به دلیل اشکالات و بداخلاقی در مدیریت میانی، در این شبکه کار نمی‌کنم! ولی لحظه‌ای نه گفته‌ام و نه می‌گویم که شبکه چهار بی‌بیننده مانده است. این تفکر خامی است که ‏به تدریج گلوله برفی بزرگ شده است.
شبکه چهار به دلیل ذات محتوایی که تولید می‌کند باید در نسبت با شبکه‌های دیگر کم‌بیننده‌تر باشد! البته که این کم‌بیننده بودن حتما حدی هم دارد. ولی گمان نمی‌کنم در طول دو دهه اخیر نسبت تماشاگران این شبکه با شبکه‌های دیگر افت زیادی داشته باشد.‏ گرچه در مقیاس کلی به چند دلیل اساسی مخاطبان تلویزیون کم شده است.
اینکه چرا چنین حرف‌هایی پشت سر شبکه چهار است به وضعیت اجتماعی امروز ما بازمی‌گردد. یک مثال آن این است، احتمالا در دکور مکان‌هایی مثل کتابفروشی و کافه‌ها دیده‌اید که یک تلویزیون خاموش روی چهارپایه گذاشته می‌شود و‏روی لامپ تصویرش می‌نویسند “به جای تلویزیون کتاب بخوانیم!”
به نظرم این یکی از عجیب‌ترین جملات قرن بیست‌ویکم است. قطعا حکم کلی و قطعی در مورد هر چیز نوعی تحجر و تعصب کور است. مگر می‌شود در عصر ارتباطات یکی از ارکان اصلی آن را نادیده گرفت و انگ بر استفاده از آن گذاشت؟‏ممکن است اینکار بیان نوعی اعتراض به بخشی از محتوای منتشر شده در این رسانه باشد که با تفکر شخصی ما در تعارض است. مثلا ممکن است گفته شود “ابزاری که وسیله انتشار اعتراف‌های نمایشی باشد مردود است.”و یا “دستگاهی که [همه] اخبار واقعی را نمی‌دهد بی‌فایده و خسارت‌رسان است.”‌ ‏عقل می‌گوید از هر ابزاری باید درست و شریف استفاده شود. گرچه در هیچ جای دنیا نمی‌شود ولی برای تلویزیون حتما ارایه محتوای صادقانه و راست واجب است! اصولا اعتبار در  هر رسانه‌ای چنین است. ولی انکار کل کارکرد این ابزار ارتباطی و میل به حذف آن نیز به همان‌ اندازه نادرست و تندروی است.‏ به این دلیل و دلایل دیگر من به جای آن جمله عجیب روی صفحه لامپ تصویر تلویزیون می‌نویسم، “بخوانیم، ببینیم، بشنویم و فکر کنیم!”

دسته‌ها
دریچه

یادداشت فرزاد حسنی برای درگذشت مهران دوستی

، متن یادداشت فرزادحسنی برای درگذشت مهران دوستی را به شرح زیر منتشر کرد:

هر کسی را دوست داشتم بهار از من گرفت!
امشب بالای تخت رفیقم ایستادم، در سکوت اتاق بی صدا گریه کردم

به خدا سخت است برای کسی که صدای روزگارش بوده بی صدا گریه کنی!

به خدا سخت است!

دلم می خواست بغلش کنم، همانطور که در استودیو های رادیو دستم را به دورش حلقه میکردم و تنومندیش نمی گذاشت ، دو دستم به هم برسد. ولی این بار نمی شد. نمی شد عزیزم را در آغوش بگیرم!
گرم ترین صدای رادیو ایران بر روی تختش خاموش شد!

مهران ترجیح داد چشمش را باز نکند

مهران مرگ مغزی شد

مهران رفت! هر کسی را دوست داشتم بهار از من گرفت

رفیق! استاد! خداحافظ…

مهران دوستی ، خداحافظ همین حالا.