آخرین اخبار ورزشی را در سایت خبری-تحلیلی رسانه 7 بخوانید
آخرین اخبار ورزشی را در سایت خبری-تحلیلی رسانه 7 بخوانید
ولنتاین روزی است که هرساله در بسیاری از کشورها جشن گرفته می شود. اما آیا می دانید روز ولنتاین از کجا پیدا شده است و چگونه تا این حد مشهور شده است؟ آیا همیشه این روز به عشق و احساسات خوب بستگی دارد؟ شاید برایتان جالب باشد ۲۵ حقیقت بسیار جالب در مورد ولنتاین که احتمالا از آن اطلاعی ندارید، بدانید. پس تا انتهای این مقاله با کیک ساز همراه باشید.
۱- مشهورترین نظریه درباره اصالت روز ولنتاین این است که اپراطور کلادیوس دوم نمی خواست که مردان رومی در زمان جنگ ازدواج کنند. ولنتاین با این خواسته مخالفت کرد و پنهانی کسانی را عقد کرد. در نتیجه، ولنتاین به زندان انداخته شد و اعدام شد. هنگامی که در زندان بود به دختر هم بندی اش نامه ای نوشت و امضا کرد، از طرف ولنتاین.
۲- ۲۲۰٫۰۰۰ تنها متوسطی از تعداد خواستگاری هایی است که هرساله در روز ولنتاین انجام می شود.
۳- بر اساس آمار و ارقام، حدود ۳ درصد از مالکان حیوانات خانگی، به حیوانات خود هدیه می دهند.
۴- حدود ۱ بیلیون کارت ولنتاین هر ساله بین کسانی که به یکدیگر عشق می ورزند مبادله می شود. این باعث می شود که این فصل از سال به دومین فصلی تبدیل شود که در آن برای هم کارت ارسال می کنند.
۵- در فنلاند روز ولنتاین Ystävänpäivä نام دارد، که ترجمه آن روز دوست است. در این روز بیشتر به یاد رفقا هستند تا عشاق.
۶- در قرون وسطی، مردان و زنان جوان نام خود را توی یک کاسه می انداختند تا ببینند زوج آن ها کیست. آن ها این نام را برای یک هفته روی آستینشان سوزن می زدند تا همه آن را ببینند. این در واقع بسط همان جمله است که می گوید: «قلبتان را روی آستینتان بپوشید».
۷- در سال ۱۵۳۷، هنری هفتم پادشاه انگلستان رسما چهاردهم فوریه را روز ولنتاین معرفی کرد.
۸- در سال ۱۸۸۰ پزشکان به بیماران خود توصیه می کردند برای التیام درد و رنج ناشی از عشق از دست رفته شان شکلات بخورند!
تاریخچه ولنتاین
۹- ریچارد کاد بری، اولین جعبه شکلات را برای این روز تعطیل در اواخر دهه ۱۸۸۰ تولید کرد.
۱۰- بیش از ۳۵ میلیون جعبه های قلبی شکل از شکلات فروخته شدند.
۱۱- ۷۳ درصد از افرادی که در این روز گل می خرند مردانند، در حالی که ۲۷ درصد از آنان زنند.
۱۲- ۱۵ درصد از زنان ایالات متحده در روز ولنتاین برای خودشان گل می فرستند!
۱۶- در ایالات متحده در این روز بیش از ۱ میلیارد دلار صرف خرید شکلات می شود.
۱۷- بیش از ۵۰ درصد از کارت های این روز پیش از این تعطیلات خریداری می شوند، و باعث می شوند همه برای فرا رسیدن این روز عجله داشته باشند
۱۸- رزهای قرمز گل های عشق می باشند چرا که رنگ قرمز نشانه احساسات قوی و رومانتیک است.
۱۹- ۱۸۹میلیون ساقه گل رز در ایالات متحده در این روز به فروش می رسد.
۱۹- معلمان نیز از جانب بچه ها، مادران، همسران، برای روز ولنتاین کارت تبریک دریافت می کنند.
۲۰- هر روز ولنتاین، شهری ایتالیایی به نام رونا، که در آن عشاقِ شکسپیر به نام های رومئو و جولیت زندگی می کردند، ۱۰۰۰ نامه دریافت می کند که به نام جولیت فرستاده شده است.
ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آوردهاست که ایرانیان باستان روز پنجم اسفند را روز بزرگداشت زن و زمین ، جشن سپندارمذگان ،جشن اسفندگان یا جشن مژده گیران میدانستند.
اگرچه منابع کهن از جمله ابوریحان جشن اسفندگان (سپندارمذگان) را در روز پنجم اسفند ذکر کردهاند. ولی با توجه به تغییر ساختار تقویم ایرانی در زمان خیام که پس از ابوریحان میزیست، و سی و یک روزه شدن شش ماه نخست سال در گاهشماری ایرانی، بعضی منابع و به اشتباه تاریخ ذکر شده نیز ۶ روز به عقب آورده اند که این کار نادرست است. زیرا طبق منابع کهن و همانطور که از نام آن پیداست این جشن به روز اسپند یعنی پنجمین روز ماه از ماه اسفند اشاره دارد.
واژه اسفند و سپَندارمَذ
واژه فارسی «اسفند» (اسپند) در زبان فارسی امروز، از واژه پهلوی «سپندارمت-Spandarmat» و اوستایی «سپِنتَه آرمَئی تی-SpentaArmaiti» بر گرفته شده است. روز پنجم هرماه و ماه دوازدهم هر سال «اسفند» یا «سپَندارمَذ» نام دارد. این واژه که در اوستایی «سْپِنـْـتـَه آرَمَئیتی» آمده، نام چهارمین امشاسپند است، از دو بخش «سپِنتَه» یا «سپند» به معنی پاک و مقدس و «آرَمَئیتی» به معنی فروتنی و بردباری تشکیل شده است و معنی این دو با هم فروتنی ِپاک و مقدس است. این واژه در پهلوی «سپندارمت» و در فارسی «سپندارمذ» و «اسفندارمذ» و «اسفند» شده است.
پیشینه اسفندگان (سپندارمذگان)
در گاهشماریهای گوناگون ایرانی، علاوه بر این که ماهها نام داشتند، هریک از روزهای ماه نیز یک نام داشتند. برای نمونه روز نخست هر ماه «روز اورمزد»، روز دوم هر ماه، روز بهمن (سلامت، اندیشه) که نخستین صفت خداوند است، روز سوم هر ماه، اردیبهشت یعنی «بهترین راستی و پاکی» که باز از صفات خداوند است، روز چهارم هر ماه، شهریور یعنی «شاهی و فرمانروایی آرمانی» که خاص خداوند است و روز پنجم هر ماه، «سپندارمزد» بودهاست. سپندارمزد لقب ملی زمین است. یعنی گستراننده، مقدس، فروتن. زمین نماد باروری است چون با فروتنی، تواضع و گذشت زندگی را به همه زیستمندان هدیه میکند. به همین دلیل در فرهنگ باستان اسفندگان (اسپندگان) را بهعنوان نماد تمایلات مادرانه و باروری میپنداشتند.
در سال ۱۳۴۱ خورشیدی، ابراهیم پورداود روز پنجم اسفند و جشن اسفندگان را به عنوان «روز پرستار» پیشنهاد داد که پذیرفته شد و در تقویم رسمی نیز ثبت گردید ولی اکنون این روز توسط هیچ نهاد دولتی و غیردولتی به عنوان روز پرستار گرامی داشته نمیشود. پورداوود در این مورد نوشته بود: “در میان جشنهای بزرگ ایران باستان، سپندارمذگان جشنی است در پنجمین روز از اسفندماه. همین روز شایسته و برازنده است که جشن پرستاران میهن ما باشد”. از این روی، روز پنجم ماه دوازدهم (اسفند) یا اسپند، روز «سپندارمزد» یا «اسپندارمزد» نام داشت که جشنی با همین عنوان میگرفتند. «سپندارمزدگان» یا «اسفندگان» (اسپندگان) روز زن و زمین است.
ایرانیان باستان روز پنجم اسفند را روز بزرگداشت زن و زمین میدانستند
آیینهای جشن اسفندگان (سپندارمذگان)
به بیان ابوریحان بیرونی، «اسفندارمذ» ایزد موکل بر زمین و ایزد حامی و نگاهبان زنان شوهر دوست و پارسا و درست کار بوده است. به همین مناسبت روز اسفندگان یا روز سپندارمذ، عید زنان به شمار می رفت. مردم به جهت گرامی داشت، به آنان هدیه داده و بخشش می کردند. زنان نه تنها از هدایا و دهش هایی برخوردار می شدند، بلکه به نوعی در این روز فرمانروایی می کردند و مردان باید که از آنان فرمان می بردند. سپندارمزد نگهبان زمین است و از آنجا که زمین مانند زنان در زندگی انسان نقش باروری و باردهی دارد جشن اسفندگان (اسپندگان) برای گرامیداشت زنان نیکوکار برگزار میگردد. ایرانیان از دیر باز این روز را روز زن و روز مادر مینامیدند.
اختلاف در زمان برگزاری جشن اسفندگان (سپندارمذگان)
هماکنون بعضی از زرتشتیان ایران، روز سپندارمذ (پنجم) از ماه سپندارمذ (اسفند) را روز ۲۹ بهمن و روز جشن سپندارمذگان میدانند. این درحالی است که بارها و بارها گاهشمار ایرانی جابجا شده است. حتی دورهای بوده است که نوروز در آغاز پاییز و پنچه (پنچ روز اضافهی سال) در نیمه ساله بوده است. ولی در آن روزگار نیز روز اسفند از ماه اسفند، اسفندگان بوده است.
در بعضی مناطق ایران که در نسلهای پیش، زرتشتی بوده و اکنون مسلمان شدهاند، این مراسم هرساله پنج روز مانده به ماه اسفند، برگزار میشود. از این مناطق می توان به منطقه پشتکوه استان یزد اشاره کرد که مراسم جشن اسفندگان (سپندارمذگان) به ویژه در روستای پندر به صورت با شکوهی برگزار می شود.
آیینها و دیگر نامهای جشن اسفندگان
جشن سپندارمذگان را با نامهای جشن برزیگران هم نامیدهاند. در روز اسپندگان چند جشن با مناسکی بهخصوص برگزار میشدهاست. نخستین آنان جشن مردگیران یا جشن مژدگیران بود که ویژه زنان بود. در این روز مردان برای زنان هدیه میخریدند و از آنان قدردانی میکردند. امروزه نیز بیشترین جنبهٔ مورد تأکید در اسپندگان قدردانی از زنان است. در زمان گذشته -چنان که ابوریحان روایت کردهاست – عوام کارهای دیگری هم میکردند چون آیینهای جادویی برای دورکردن خرفستران. اما ابوریحان این آیینها را تازه و نااصیل خواندهاست.
چند سالی است که با ایده جشن سپندارمذگان اسفندگان به جای ولنتاین به عنوان روز عشق و زن و مادر آشناتر شدیم اما عجیب است که هرچه بیشتر می شنویم که جشن اسفندگان را می خواهند در بهمن ماه به ما قالب کنند و چه خوب می پذیریم و اینجاست که دیگر حرجی نداریم بر آنان که پذیرفتند نماز جمعه را چهارشنبه بخوانند.
اینکه اسم جشن اسفندگان را بیشتر به عنوان سپندارمذگان بخوانیم برای آنست که از خود نپرسیم چطور جشن روز اسفند از ماه اسفند که همان ۵ اسفند است را به بهمن انداخته اند؟
دوستان، امسال بیش از هر سال پیام آفلاین و پیامک در باب جشن نگرفتن ولنتاین به ما می رسد (که ایده ای نیکوست چرا که اصولاً ولنتاین را به تقلید از اسفندگان ما ساختند و داستان پشت آن به نظر صحیح نیست) لیکن اگر آن را به ۲۹ اسفند بیندازید، خیانتی بزرگتر در حق تقویم خود که بهترین تقویم جهان و تنها تقویم هماهنگ با فصول سال است روا داشته اید پس همان بهتر که ولنتاین را جشن بگیرید.
به من ارتباطی ندارد که چرا زرتشتیان علاقه دارند بگویند ۵ اسفند در تقویم مذهبی آنها روزی ۲۹ بهمن بوده است، مشکل خودشان است اما این تحریف را نباید ما به این تقویم ارزشمند راه دهیم. تقویم ما عمر صدساله ندارد که بگوییم کسی صد سال پیش آنرا دستکاری کرده باشد.
دوستان، این حرفها را برخی از شما پارسال هم از من شنیدید اما امسال تقاضا می کنم لینک این صفحه را به همه دوستانتان هم بفرستید و جلوی دستکاری تقویم باستانی ایرانی که افتخار ماست را بگیرید. چطور می پذیرید که روز اسفند از ماه اسفند ممکن است در ماه بهمن باشد؟!
خوشبختانه قبل از ارسال این پیام نوشته ای از استاد مرادی غیاث آبادی یافتم که چه علمی و چه شیوا سخنی که این بنده از سر درد نوشت را با استدلال به قلم تحریر در آوردند لذا بخشی از آنرا اینجا کپی می کنم:
همانگونه که نوشته اید، جشن اسفندگان یا سپندارمذگان برابر است با پنجمین روز از ماه اسفند در همه گاهشماریهای ایرانی. اما در باره پرسش شما از وجود دوگانگیها باید گفت که جشنها و فاصلههای میان آنها در متون کهن ایرانی دارای تعریف و اندازههای مشخصی است که به مانند دانههای یک زنجیر در پیوستگی کامل با یکدیگر هستند. تغییر جای یکی از آنها، موجب گسست کل این رشته خواهد شد.
چنانکه در منابع ایرانی آمده است، جشن سده پس از ۴۰ روز از شب یلدا یا چله، و پس از ۱۰۰ روز از اول آبان قرار دارد. همچنین جشن سده، پیش از ۲۵ روز از جشن اسفندگان است.
این اندازهها و فاصلههای تعریف شده در متون و منابع کهن ایرانی، تنها با گاهشماری ایرانی با ماههای سی و یک روزه (مبدأ هجری خورشیدی فعلی) که بزرگترین دستاورد دانش گاهشماری در جهان است، مطابق است؛ ولی با کتابچهای نوساخته که در چند سال اخیر در ایران با نام سالنمای دینی زرتشتیان چاپ میشود، مطابقت پیدا نمیکند. چرا که در این کتابچه، فاصله ۱۰۰ روزه از اول آبان تا جشن سده به ۱۰۶ روز، فاصله ۴۰ روزه شب یلدا تا جشن سده به ۴۶ روز، و فاصله ۲۵ روزه جشن سده تا اسفندگان به ۱۹ روز رسیده است. این فاصلهها با هیچکدام از اسناد و منابع و تاریخنامههای ایرانی هماهنگی ندارد.
اینها نمونههایی از آشفتگیهایی است که منتشرکنندگان این کتابچه در ذهن نوجویان ایجاد کرده و نه تنها نظام قانونمند گاهشماری ایرانی را مخدوش کردهاند، بلکه اختلالهایی نیز در تقویم سنتی یزدگردی زرتشتی که در میان بسیاری از زرتشتیان ایران و عموم زرتشتیان هند و جهان رواج دارد، به وجود آوردهاند.
معدودی که از این شبه تقویم نوساخته دفاع میکنند، عملاً در نوشته های خود از این فاصلههای ۱۰۰ روزه و ۴۰ روزه و ۲۵ روزه یاد میکنند، اما گفتار خود را بگونهای با توصیفهای زیبا و شعر و ترانه ترتیب میدهند که خواننده غیردقیق متوجه نشود این اعداد و ارقام با آن سالنما هیچگونه انطباقی ندارد.
همانگونه که میدانید، من و دیگران در این زمینه بارها نوشتهایم و پرسشهایی را در رسانههای گوناگون خطاب به تهیهکنندگان ناشناس آن مطرح کردهام. این پرسشها تاکنون بدون پاسخ مانده است. چرا که هرگونه پاسخی میتواند موجب افشای قدمت بیست ساله این تقویم، دستکاریهای فراوان در گاهشماری ایرانی و زرتشتی، نبود هیچگونه سامانه کبیسهگیری و تعریف مشخص از طول سال، مبدأ سالشماری ساختگی و نیز اختلافهای فراوان با دیگر زرتشتیان جهان شود که چنین دستکاریهایی در قواعد سنتی و دینی را نادرست میشمارند.
از این رو، زمان درست شب یلدا برابر با شامگاه ۳۰ آذر، جشن سده در ۱۰ بهمن و جشن اسفندگان در ۵ اسفند است. کسانی که از روز دیگری نام می برند، میباید بجای کوشش برای انحراف ذهن خواننده، به توجیه و توضیح این فاصلههای منطقی و تعریف شده که خود نیز به آن باور دارند، برآیند و سپس دست بکار تغییر روزهای جشن های ملی ایران که در طول هزاران سال در گستره پهناور سرزمینهای ایرانی تثبیت شدهاند، بشوند.
سپندارمذگان روز عشق ایرانی
همچنین در خبرگزاری میراث فرهنگی به خبری برخوردم از جمع آوری نظر اساتید گرامی دیگری که همگی متفق القول آنچه را که بدیهی بود و در این نوشته از نظرتان گذشت تأیید کرده اند که آنرا نیز در تکمیل مطلب کپی می کنم:
خبرگزاری میراث فرهنگی_ گروه میراث فرهنگی_ هر ساله به هنگام جشنهای ملی، تفاوت نظرهایی در باره زمان درست آنها پیش میآید. با توجه به نظر استادان ایران شناس که همگی متفقالقول هستند، مشخص می شود که زمان جشنها میباید با گاهشماری ملی و رسمی ایران تعیین شود و بکارگیری گاهشماری یزدگردی درست نیست.
استاد جلیل دوستخواه با نقل نظر شادروان استاد ابراهیم پورداوود مینویسد:
در چندین دهه پیش از این، به پیشنهاد استاد ِزنده یادم «ابراهیم پورداوود»، روز پنجم اسفند به عنوان روز پرستار شناخته شده بود و به طور رسمی برگزار می شد و در این روز، برای ارج گزاری خدمت ارزنده ی پرستاران، آیین هایی به اجرا در می آمد که در آنها با پیشکش شاخه های گل بیدمشک (گل ویژه ی امشاسْپَند بانو اسپندارمذ در اسطوره های کهن)، پرستاران میهنمان را می نواختند.
یادآوری می شود که برخی از دوستان، با استناد به دیگرگونی گاه شمار خورشیدی کنونی نسبت به گاه شمار باستانی، زمان برگزاری جشن ِ اسپندارمَذگان را شش روز بازپس می برند و در روز ۲۹ بهمن ماه می شناسند. اما همان گونه که پیشتر هم روشنگری کردم، روز ِدرست و سزاوار ِ این جشن، همان پنجم اسفندماه است.
در پاسخ به دوستانی که ۲۹ بهمن را جشن اسفندگان شمرده و با پیام های مهرآمیزشان آن را «فرخنده باد !» گفته اند، نوشتم:
جشن اسپندارمذگان (اسفندگان) در پنجم اسفندماه (و نه ۲۹ بهمن)، بر شما فرخنده باد !
همچنان بر این باورم که کاربرد گاهشماری خیامی (مشهور به جلالی)، نباید ما را از پاسداشت یادگار نیاکان ارجمندمان بازدارد.
برماست که همه ی جشن های یازده گانه ی با پسوند «- گان» از ماه دوم تا دوازدهم را هم، مانند ماه یکم در همان روزهای اصلی (روزهای یکی شدن ِ نام روز و ماه) برگزاریم و به روزهای دیگری منتقل نکنیم تا انگیزه ی بنیادین برگزاری آن ها از یاد نرود.
ما هم اکنون، جشن های نوروز، فروردینگان (فروردگان)، یلدا و سده را به درستی در همان زمان های تعیین شده برای آن ها در روزگار باستان (یکم فروردین، سی ام آذر و دهم بهمن)، برمی گزاریم. پس چرا در مورد جشن های یازده گانه ی اردیبهشتگان تا اسفندگان، دچار این آشفته کاری و سامانْ شکنی شده ایم؟
استاد دکتر جلال خالق مطلق مینویسد:
ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه که در سال ۳۹۱ هجری تألیف کرده است، آنجا که درباره ی جشن های ایرانی سخن می گوید، از جشنی نام می برد که در روز اسفندارمذ در ماه اسفندارمذ، یعنی در پنجم اسفند برگزار می شد.
در ایران کهن، یک جشن بهاری زنان بوده که در آن روز زنان از آزادی بیشتری برخوردار بودند و بویژه دختران «دم بخت» به همسرگزینی تشویق می شدند و از این رو این جشن را «مردگیران» می نامیدند.
سپس تر با نفوذ بیشتر مذهب این جشن نخست تغییر ماهیت داده و جشن زنان شوهردار شده و این دسته زنان در آن روز از شوهران خود به پاس یکسال پارسایی و خانه داری و شوهردوستی هدیه می گرفتند، تا اینکه همین نیز رفته رفته فراموش شده است.
روز این جشن پنجم اسفند بود. پر بیراه نیست اگر بانوان روشنفکر ایرانی دست کم، کنگره ها و جلسات ویژه ی مسایل زنان را در این روز برگزار کنند تا یاد آن جشن دوباره زنده گردد.
دکتر تورج پارسی نیز در این باره نوشتهاند:
در سالشمار ما، ماه سی روز بوده و هر روز هم نامى داشته است. براى نمونه روز پنجم هر ماه به سپندارمذ نامور بوده که در ماه اسفند این روز را به نام زنان جشن مى گرفتند. (اوستا زن را «ریته سیه بانو» می نامد که به معنای مهر وفروغ و روشنایی است. به همین دلیل هم جشن سپندارمذ مى باید در همان روز پنجم اسفند برگزار بشود و نه روز ?? بهمن. امید دارد که جشن ها که داراى اصول نجومى هستند، دستخوش آشفتگى بیش ازاین نشده ودر برگزاریشان که بسیار پسندیده است، اصول نجومى آنها رعایت بشود.
استاد دکتر رضا مرادی غیاث آبادی در پاسخ پرسشی نوشته است:
جشن اسفندگان یا سپندارمذگان برابر است با پنجمین روز از ماه اسفند در همه گاهشماریهای ایرانی. در باره وجود دوگانگیها باید گفت که جشنها و فاصلههای میان آنها در متون کهن ایرانی دارای تعریف و اندازههای مشخصی است که به مانند دانههای یک زنجیر در پیوستگی کامل با یکدیگر هستند. تغییر جای یکی از آنها، موجب گسست کل این رشته خواهد شد.
چنانکه در منابع ایرانی آمده است، جشن سده پس از ۴۰ روز از شب یلدا یا چله، و پس از ۱۰۰ روز از اول آبان قرار دارد. همچنین جشن سده، پیش از ۲۵ روز از جشن اسفندگان است.
این اندازهها و فاصلههای تعریف شده در متون و منابع کهن ایرانی، تنها با گاهشماری ایرانی با ماههای سی و یک روزه (مبدأ هجری خورشیدی فعلی) که بزرگترین دستاورد دانش گاهشماری در جهان است، مطابق است؛ ولی با کتابچهای نوساخته که در چند سال اخیر در ایران با نام سالنمای دینی زرتشتیان چاپ میشود، مطابقت پیدا نمیکند. چرا که در این کتابچه، فاصله ۱۰۰ روزه از اول آبان تا جشن سده به ۱۰۶ روز، فاصله ۴۰ روزه شب یلدا تا جشن سده به ۴۶ روز، و فاصله ۲۵ روزه جشن سده تا اسفندگان به ۱۹ روز رسیده است. این فاصلهها با هیچکدام از اسناد و منابع و تاریخنامههای ایرانی هماهنگی ندارد.
از این رو، زمان درست شب یلدا برابر با شامگاه ۳۰ آذر، جشن سده در ۱۰ بهمن و جشن اسفندگان در ۵ اسفند است.
با توجه به نظر همه این استادان لازم است که ترتیبی دهیم تا از ناهماهنگی و آشفتگی های فعلی دست کشیده شود و همه جشن ها مطابق با گاهشماری ملی و رسمی ایران که شکل تکامل یافته گاهمشاری یزدگردی و در ایران و همه جهان شناخته شده است، برگزار شود.
خواهش من به عنوان مدیر همسفر این است که بیایید جلوی این تحریف آشکار را بگیریم و اگر شک دارید تحقیق کنید و تا آن زمان همان ولنتاین را جشن بگیرید اما با جشن گرفنن ۲۹ بهمن به اسم اسفندگان به تقویم خود خیانت نکنید.
روز عشق ایرانی یا همان سپندارمذگان (سپندارمزگان) که با نام های اسپندگان و یا اسفندگان هم شناخته می شود روزی است که آن را معال ولنتاین می دانند. اما با تاریخی کهن تر از روز ولنتاین که ویژه ایرانیان باستان بوده و این روز را به خاطر بزرگداشت زن و زمین جشن می گرفتند.
گرچه هنوز اختلاف نظرهایی برای تاریخ این روز وجود دارد اما تاریخ دقیق روز سپندارمذگان در ایران باستان ۵ اسفند ماه بوده که در آن سال ها ماه های سال همگی ۳۰ روز بوده اند.
در تقویم جدید ایرانیان چون ۶ ماه اول سال ۳۱ روزه هستند بنابراین برخی معتقدند باید این روز را در ۲۹ بهمن جشن بگیرند.
اما برخی هنوز نیز معتقدند اسم اسپندگان نام پنجمین روز از ماه اسفند است و باید در همان ماه نیز جشن گرفته شود. گرچه به نظر می رسد بیشتر ایرانیان ۲۹ بهمن را برای تبریک گفتن این روز جشن می گیرند.
در ادامه این مقاله از سایت کوکا شما را با تاریخچه این روز و برخی از رسم و رسوم های آن آشنا خواهیم کرد.
جشن اسفندگان یا اسپندگان (سپندارمذگان) یکی از جشنهای ایرانی است که در روز پنجم اسفند برگزار میشود. ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آورده است که ایرانیان باستان روز پنجم اسفند را روز بزرگداشت زن و زمین میدانستند.
اگرچه منابع کهن از جمله ابوریحان این جشن را در روز پنجم اسفند ذکر کرده اند. ولی با توجه به تغییر ساختار تقویم ایرانی در زمان خیام که پس از ابوریحان میزیست، و سی و یک روزه شدن شش ماه نخست سال در گاه شماری ایرانی، تاریخ ذکر شده در منابع کهن را باید به روز رسانی کرد.
امروز زرتشتیان آن را در روز اسفند (سپندارمذ – پنجمین روز) از ماه اسفند (سپندارمذ) برابر با بیست و نهم بهمن در گاهشماری خورشیدی امروزین برگزار می کنند.
عموم پژوهشگران (از جمله استادان: ابراهیم پورداوود، جلیل دوستخواه، رضا مرادی غیاث آبادی و پرویز رجبی) زمان درست این جشن را ۵ اسفند میدانند و ابداعات جدید در انتقال آن به ۲۹ بهمن را نا درست می انگارند.
واژه فارسی «اسفند» : در زبان فارسی امروز، از واژه پهلوی «سپندارمت-Spandarmat» و اوستایی «سپِنتَه آرمَئی تی-SpentaArmaiti» بر گرفته شده است.
در گاهشماری های گوناگون ایرانی، علاوه بر این که ماهها نام داشتند، هریک از روزهای ماه نیز یک نام داشتند.
برای نمونه روز نخست هر ماه «روز اورمزد»، روز دوم هر ماه، روز بهمن (سلامت، اندیشه) که نخستین صفت خداوند است، روز سوم هر ماه، اردیبهشت یعنی «بهترین راستی و پاکی» که باز از صفات خداوند است، روز چهارم هر ماه، شهریور یعنی «شاهی و فرمانروایی آرمانی» که خاص خداوند است و روز پنجم هر ماه، «سپندارمذ» بودهاست. سپندار مذ لقب ملی زمین است.
یعنی گستراننده، مقدس، فروتن. زمین نماد عشق است چون با فروتنی، تواضع و گذشت به همه عشق میورزد. زشت و زیبا را به یک چشم مینگرد و همه را چون مادری در دامان پر مهر خود امان میدهد.
به همین دلیل در فرهنگ باستان اسپندارمذگان را بهعنوان نماد مهر مادری و باروری میپنداشتند.
در هر ماه، یک بار، نام روز و ماه یکی میشدهاست که در همان روز که نامش با نام ماه مقارن میشد، جشنی ترتیب میدادند متناسب با نام آن روز و ماه. مثلا شانزدهمین روز هر ماه، «مهر» نام داشت و که در ماه مهر، «مهرگان» لقب میگرفت و میبینیم که چگونه هر جشنی با معنی و مفهوم عمیق خود برای مردم شادی میآفرید.
روز آبان در ماه آبان جشن «آبانگان» است یعنی جشن ستایش آب و روز آذر در ماه آذر جشن «آذرگان» است یعنی جشن ستایش آتش و همین طور روز پنجم ماه دوازدهم (اسفند)، «سپندارمذ» یا «اسفندار مذ» نام داشت که جشنی با همین عنوان میگرفتند.
«سپندارمذگان» روز زن و زمین است.روز پنجم اسفند در همه گاهشماریهای ایرانی به عنوان روز جشن اسپندار مذگان شناخته میشود.
در این روز مردان به همسران خود هدیه میدادند. مردان زنان خانواده را بر تخت شاهی مینشاندند و از آنان اطاعت میکردند و به آنان هدیه میدادند.
این یک یادآوری برای مردان بود تا مادران و همسران خود را گرامی بدارند و چون یاد این جشن تا مدتها ادامه داشت و بسیار باشکوه برگزار میشد همواره این آزرم و احترام به زن برای مردان گوشزد میگردید
هماکنون در برخی جاها، به جای روز سپندارمذ (پنجم) از ماه سپندارمذ (اسفند)، روز ۲۹ بهمن را روز جشن سپندارمزگان میدانند.
درباره پرسش بخاطر وجود دوگانگیها باید گفت که جشنها و فاصلههای میان آنان در نوشتههای کهن ایرانی دارای تعریف و اندازههای مشخصی است که به مانند دانههای یک زنجیر در پیوستگی کامل با یکدیگر هستند. تغییر جای یکی از آنان، موجب گسست همه این رشته خواهد شد.
چنان که در منابع ایرانی آمده است، جشن سده پس از ۴۰ روز از شب یلدا یا چله، و پس از ۱۰۰ روز از اول آبان قرار دارد. همچنین جشن سده، پیش از ۲۵ روز از جشن اسپندگان است.
این اندازهها و فاصلههای تعریف شده در نوشته ها و ریشهنامههای کهن ایرانی، تنها با گاهشماری ایرانی با ماههای ۳۱ روزه (مبدأ هجری خورشیدی کنونی) که بزرگترین دستاورد دانش گاهشماری در جهان است، همسان است؛
ولی با کتابچه ای نو ساخته که در چند سال گذشته در ایران با نام سال نمای دینی زرتشتیان چاپ میشود، هماهنگی ندارد.
چرا که در این کتابچه، فاصله ۱۰۰ روزه از اول آبان تا جشن سده به ۱۰۶ روز، فاصله ۴۰ روزه شب چله (یلدا) تا جشن سده به ۴۶ روز، و فاصله ۲۵ روزه جشن سده تا سپندارمذگان (اسپندگان) به ۱۹ روز رسیدهاست که این فاصلهها با هیچکدام از اسناد و منابع و تاریخنامههای ایرانی هماهنگی ندارد.
اینها نمونههایی از آشفتگیهایی است که منتشرکنندگان این کتابچه در ذهن نوجویان ایجاد کرده و نه تنها نظام قانونمند گاه شماری ایرانی را مخدوش کردهاند، بلکه اختلالهایی نیز در تقویم سنتی یزدگردی زرتشتی که در میان بسیاری از زرتشتیان ایران و عموم زرتشتیان هند و جهان رواج دارد، به وجود آوردهاند.
قدمت ۲۰ ساله این تقویم، دستکاری های فراوان در گاه شماری ایرانی و زرتشتی نبود هیچگونه سامانه کبیسهگیری و تعریف مشخص از طول سال، مبدأ سالشماری ساختگی و نیز اختلافهای فراوان با دیگر زرتشتیان جهان باعث شده که زرتشتیان نیز چنین دستکاری هایی در قواعد سنتی و دینی را نادرست شمارند.
از این رو، زمان درست شب یلدا برابر با شامگاه ۳۰ آذر، جشن سده در ۱۰ بهمن و جشن سپندارمذگان (اسپندگان) در ۵ اسفند است.
این جشن را با نام های جشن برزیگران هم نامیدهاند.در روز اسپندگان چند جشن با مناسکی بهخصوص برگزار میشدهاست.
نخستین آنان جشن مردگیران یا جشن مژدگیران بود که ویژه زنان بود. در این روز مردان برای زنان هدیه میخریدند و از آنان قدردانی میکردند. امروزه نیز بیشترین جنبهٔ مورد تأکید در اسپندگان قدردانی از زنان است.
در زمان گذشته چنانکه ابوریحان روایت کردهاست عوام کارهای دیگری هم میکردند چون آیین های جادویی برای دورکردن خرفستران. اما ابوریحان این آیینها را تازه و نااصیل خواندهاست.
ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه که در سال ۳۹۱ هجری تألیف کرده است، آنجا که درباره ی جشن های ایرانی سخن می گوید، از جشنی نام می برد که در روز اسفندارمذ در ماه اسفندارمذ، یعنی در پنجم اسفند برگزار می شد.
در ایران کهن، یک جشن بهاری زنان بوده که در آن روز زنان از آزادی بیشتری برخوردار بودند و بویژه دختران «دم بخت» به همسرگزینی تشویق می شدند و از این رو این جشن را «مردگیران» می نامیدند.
سپس با نفوذ بیشتر مذهب این جشن نخست تغییر ماهیت داده و جشن زنان شوهردار شده و این دسته زنان در آن روز از شوهران خود به پاس یکسال پارسایی و خانه داری و شوهردوستی هدیه می گرفتند، تا اینکه همین نیز رفته رفته فراموش شده است.
روز این جشن پنجم اسفند بود. پر بیراه نیست اگر بانوان روشنفکر ایرانی دست کم، کنگره ها و جلسات ویژه ی مسایل زنان را در این روز برگزار کنند تا یاد آن جشن دوباره زنده گردد.
در ایران باستان از بیست قرن پیش از میلاد، یعنی حدودا دوهزار سال پیش از تولد ولنتاین، میان آریائیان روزی موسوم به روز عشق ایرانی (جشن اسفندگان یا اسفندارمذگان) بوده است.
جشن «اسفندگان»، جشنی در ستایش و گرامیداشت «اسفند/ سپـندارمذ» به معنای فروتنی پاک و مقدس و بعدها یکی از اَمشاسپندان. نگهبان و ایزدبانوی زمین سرسبز. جشن «سپندارمذگان/ اسفندگان»، روز گرامیداشت زنان در ایران باستان بوده و این روز به نام «مردگیران» به معنای «هدیه گرفتن از مردان» در ادبیات فارسی به کار رفته است. به غیر از این به نام روز جشن «برزگران/ برزیگران» (به مناسبت سبزکنندگان زمین و سبز شدن زمین) نیز خوانده شده است.
امشاسپند سپندارمذ، نگهبان و ایزدبانوی زمین سرسبز و نشانی از باروری و زایش است. سپندارمذ در جهان معنوی نمودار محبت و بردباری و تواضع اهورامزدا است و در جهان مادی فرشتهای است که موکّل زمین است. اَرمیتی همواره زمین را خرّم و آباد و بارور میسازد و هر کسی که در زمین به کشت و زرع بپردازد و مزرعهای را آباد کند، خشنودی او را فراهم ساخته است.
ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آورده است که ایرانیان باستان، روز پنجم اسفند را روز بزرگداشت زن و زمین میدانستند.
اگرچه منابع کهن از جمله ابوریحان این جشن را در روز پنجم اسفند ذکر کردهاند، ولی با توجه به تغییر ساختار تقویم ایرانی در زمان خیام که پس از ابوریحان میزیست و سی و یک روزه شدن شش ماه نخست سال در گاهشماری ایرانی، بعضی منابع به اشتباه تاریخ ذکر شده را نیز ۶ روز به عقب آوردهاند که این کار نادرست است. زیرا طبق منابع کهن و همانطور که از نام آن پیداست این جشن به روز اسپند یعنی پنجمین روز ماه از ماه اسفند اشاره دارد.
واژه فارسی «اسفند» (اسپند) در زبان فارسی امروز، از واژه پهلوی «سپندارمت» و اوستایی «سپِنتَه آرمَئی تی» بر گرفته شده است. روز پنجم هرماه و ماه دوازدهم هر سال «اسفند» یا «سپَندارمَذ» نام دارد. این واژه که در اوستایی «سْپِنـْـتـَه آرَمَئیتی» آمده، نام چهارمین امشاسپند است، از دو بخش «سپِنتَه» یا «سپند» به معنای پاک و مقدس و «آرَمَئیتی» به معنی فروتنی و بردباری تشکیل شده است و معنی این دو با هم فروتنی پاک و مقدس است. این واژه در پهلوی «سپندارمت» و در فارسی «سپندارمذ» و «اسفندارمذ» و «اسفند» شده است.
سپندارمزد لقب ملی زمین است. یعنی گستراننده، مقدس، فروتن. زمین نماد باروری است چون با فروتنی، تواضع و گذشت زندگی را به همه زیستمندان هدیه میکند. به همین دلیل در فرهنگ باستان اسفندگان (اسپندگان) را بهعنوان نماد تمایلات مادرانه و باروری میپنداشتند.
در سال ۱۳۴۱ خورشیدی، «ابراهیم پورداود» روز پنجم اسفند و جشن اسفندگان را به عنوان «روز پرستار» پیشنهاد داد که پذیرفته شد و در تقویم رسمی نیز ثبت شد ولی اکنون این روز توسط هیچ نهاد دولتی و غیردولتی به عنوان روز پرستار گرامی داشته نمیشود. پورداوود در این مورد نوشته بود:
در میان جشنهای بزرگ ایران باستان، سپندارمذگان جشنی است در پنجمین روز از اسفندماه. همین روز شایسته و برازنده است که جشن پرستاران میهن ما باشد. از این روی، روز پنجم ماه دوازدهم (اسفند) یا اسپند، روز «سپندارمزد» یا «اسپندارمزد» نام داشت که جشنی با همین عنوان میگرفتند. «سپندارمزدگان» یا «اسفندگان» (اسپندگان) روز زن و زمین است.
به بیان ابوریحان بیرونی، «اسفندارمذ» ایزد موکل بر زمین و ایزد حامی و نگاهبان زنان شوهردوست و پارسا و درستکار بوده. به همین مناسبت این روز، عید زنان به شمار میرفت. مردم به جهت گرامیداشت، به آنان هدیه داده و بخشش میکردند. زنان نه تنها از هدایا و دهشهایی برخوردار میشدند، بلکه به نوعی در این روز فرمانروایی میکردند و مردان باید از آنان فرمان میبردند. سپندارمذگان جشن زمین و گرامیداشت عشق است که هر دو در کنار هم معنا پیدا میکردند. در این روز زنان به شوهران خود با محبت هدیه میدادند. مردان نیز زنان و دختران را بر تخت شاهی نشانده، به آنها هدیه داده و از آنها اطاعت میکردند.
در گذشته و در برخی از نقاط سرزمین ایران در این روز بانوان لباسهای نو میپوشیدند، زنهایی که مهربان، پاکدامن، پرهیزکار و پارسا بودهاند و فزندان نیک را به جامعه تحویل میدادند، مورد تشویق قرار میگرفتند و در روز جشن اسفندگان (اسپندگان)، زنها از مردان خود پیشکشهایی دریافت میکردند. آنها در این روز از کارهای همیشگی خود در خانه و زندگی معاف میشدند و مردان و پسران کارهای مربوط به زنان در خانه را در روز جشن اسفندگان (اسپندگان) انجام میدادند.
سپندارمزد نگهبان زمین است و از آنجا که زمین مانند زنان در زندگی انسان نقش باروری و باردهی دارد جشن اسفندگان (اسپندگان) برای گرامیداشت زنان نیکوکار برگزار میشود. این یک یادآوری برای مردان بود تا مادران و همسران خود را گرامی بدارند و چون یاد این جشن تا مدتها ادامه داشت و بسیار باشکوه برگزار میشد همواره این آزرم و احترام به زن برای مردان گوشزد میشد. ایرانیان از دیر باز این روز را روز زن و روز مادر مینامیدند. امروزه نیز بیشترین جنبه مورد تأکید در اسپندگان قدردانی از زنان است.
در بعضی مناطق ایران که در نسلهای پیش، زرتشتی بوده و اکنون مسلمان شدهاند، این مراسم هرساله پنج روز مانده به ماه اسفند، برگزار میشود. از این مناطق میتوان به منطقه پشتکوه استان یزد اشاره کرد که این مراسم به ویژه در روستای پندر به صورت باشکوهی برگزار میشود. اکنون نیز زرتشتیان جشن اسپندگان را به نام روز زن و روز مادر زرتشتی و زنان نیکوکار و پاکدامن گرامی میدارند.
رسانه ۷ قلب و عشق نشانه های روز عاطفی ولنتاین است و برای این روز از این تم برای دوست داشتن استفاده می کنند و سعی می شود روز ولنتاین و تزیینات این روز به هر طریقی با قلب همگام باشد. ما هم در این آموزش ساده اما بسیار زیبا و دوست داشتنی روش درست کردن یک قلب زیبا با گل رو روی دیوار به شما آموزش می دهیم که در ادامه این آموزش رو مشاهده می کنید
نامه های عاشقانه ولنتاین
روز عشق آمد و من تنهای تنهایم !
همه عاشقان دست در دستان هم گذاشته اند و به هم محبت و عشق هدیه می کنند
اما من تنها در این گوشه از این دنیای بی محبت نشسته ام و با حسرت به عاشقان که دست در دستان هم گذاشته اند و بر لبان هم بوسه میزنند نگاه می اندازم
و اشک میریزم و آن لحظه دلم هوای تو را می کند !
کاش تو بودی تا در این روز به تو محبت و عشق هدیه کنم ، اما نیستی !
نیستی که دستانت را بگیرم و با هم به سرزمین عشاق برویم و در کنار هم قدم بزنیم و من نیز لحظه به لحظه بر گونه های مهربانت بوسه بزنم و بگویم خیلی دوستت دارم !
تو از من دوری، و من تنها مثل شمع نیمه سوخته در غم دوریمان می سوزم و آب میشوم!
تو دوری، و انگار دنیا را از من گرفتن و شادی هایم را همه نقش بر آب کردن و یک دنیا غم و غصه و اشک به من هدیه دادن !
امروز زیباترین روز عاشقان است اما تلخ ترین روز برای من !
تو دوری اما من به وجود عشق شکی ندارم،
و عشق زیبا تریم کلمه ای است که میشود تورا با آن معنا کرد،
آره … ما از هم دوریم اما، عاشق هم ….
نامه های عاشقانه ولنتاین
سر آغاز نامه عاشقانه با نام یارم می نویسم صادقانه.
از عشق می نویسم از صفایش ، از محبت می نویسم از وفایش ، از دلش می نویسم ، از نگاهش.
در همان لحظه اول که تو را دیدم عاشقت شدم، عاشق آن چهره ماهت شدم ، عاشق آن قلب تنهایت شدم.
عاشق حرفهای پر مهرت شدم، عاشق چشمهای زیبایت شدم.
در همان لحظه بیادماندنی دلم به دست و پایم افتاده بود که بیایم با تو دردو دل کنم . چیزی در دلم مانده و غوغا به پا کرده که موقع درد و دلهایم به تو خواهم گفت…!
می خواهم بگویم دوستت دارم، عاشقت هستم.
درهمان لحظه اول که تو را دیدم احساسی در دلم داشتم!
احساس می کردم چشمانت به من می گویند بیا باهم باشیم ، از هم بگوییم ، بادل باشیم.
چشمانت به من می گویند بیا و با عشق همسفر باش!
ای هستی ام ، ای یاورم ، ای دلدار زندگی ام زودتر بیا و در قلبم خانه کن. بیا و قلبم را آرام کن. بیا تا دلم خون نشده ، تا گل خونمون همش پرپر نشده! بیا سر قرارمان ، قرار هر روز و هر شبمان.
نامه ام را برایت بر روی بهترین کاغذ زندگی می نویسم با جنس اعلا.
اما نامت را بر روی دیواره سرخ قلبم تا ابد نگه خواهم داشت.
منبع:daftareshghe.com
lovelyletter.blogfa.com
*ولنتاین ۲۰۱۵ مبارک*
*ولنتاین ۲۰۱۵ مبارک*
*ولنتاین ۲۰۱۵ مبارک*
*ولنتاین ۲۰۱۵ مبارک*
*ولنتاین ۲۰۱۵ مبارک*
*ولنتاین ۲۰۱۵ مبارک*
*ولنتاین ۲۰۱۵ مبارک*