به گزارش خبرگزاری فارس، برنامه تلویزیونی «خیلی دور خیلی نزدیک» شب گذشته با اجرای شهاب اسفندیاری از شبکه چهار سیما پخش شد.
در این برنامه پروفسور «کلاوس فون استوش» استاد مطالعات الهیات تطبیقی در دانشگاه پادربورن آلمان درباره تحقیقات، تجربیات و آثارش در زمینه گفتوگوی ادیان و نقش آن در اتحاد جوامع و رفع اسلامهراسی به گفتوگو نشست.
فون استوش درباره علت بقای دین در جوامع مدرن گفت: انسانها نیازهایی دارند؛ خواستههایی بیش از آنچه که نظامهای سرمایهداری میتوانند برای آنها تأمین کنند. این خواستهها در واقع خواستههایی عمیق هستند؛ خواستههایی معنوی؛ بنابراین بسیاری از مردم به چیزی همچون دین احتیاج دارند.
او با بیان اینکه شدت عقاید دینی بستگی به مناطق مختلف دارد و متفاوت است گفت: من مشغول تدریس در پادربورن هستم که شهری بسیار سنتی است و بسیاری از دانشجویان من هر یکشنبه به کلیسا میروند و بسیار مقید هستند. چند باری که در ایالات متحده بودم این التزام به کلیسا حتی به مراتب بیشتر هم بود. عده زیادی از آمریکاییها به عبادت و رفتن به کلیسا بسیار معتقد بودند نه فقط یکشنبهها، بنابراین فکر میکنم که پاسخ این سوال بسیار بستگی به مکانی دارد که شما در آن زندگی میکنید اما این مسئله نیز حقیقت دارد که در برخی از مناطق کشورهای غربی برای مثال آلمان شرقی، عده بسیار اندکی وجود دارند که به دین خاصی اعتقاد داشته باشند.
فون استوش درباره پروژه فکریاش با نام الهیات تطبیقی، ضمن رد نسبیگرایی در این حوزه گفت: باید میان «ادیان تطبیقی» و «الهیات تطبیقی» تمایز قائل شویم. الهیات تطبیقی، حداقل به شیوهای که من و سایر همکارانم انجام میدهیم، به این صورت است که شما به سنتهای دینی خودتان پایبند هستید؛ برای مثال من یک کاتولیک معتقد هستم و در حوزه الهیات کاتولیک مطالعه میکنم. بعد به سراغ مطالعه سنتهای یک دین دیگر رفته تا به حقیقت آن دست پیدا کنم. بنابراین شما به سراغ یک دین دیگر رفته و از آن یاد میگیرید و هر آنچه را که آموختهاید وارد دین خود میکنید.
او با بیان اینکه من در اسلام به مسائل زیادی برخوردم که میتوانم بدون به چالش کشیدن اعتقادات خودم آنها را درک و تحسین کنم، گفت: بهتر است راجع به بُعد زیبایی شناسی قرآن صحبت کنیم. اگر شما به قرآن گوش بدهید درمی یابید که بسیار زیبا است و تنها زمانی به محتوا و مفهوم آن دست پیدا میکنید که به ظرافتهای آن نیز توجه داشته باشید. بنابراین شما باید زیبایی قرآن را تحسین کنید، باید ببینید که چه حکیمانه این کار انجام شده است.
فون استوش درباره پژوهشی که درخصوص تصویر حضرت مسیح در قرآن کرده است گفت: حضرت مسیح خود را بنده خدا معرفی میکرده است. این عنوانی بسیار قدیمی است که آن را در عهد عتیق مییابیم و گاهی در مسیحیت آن را فراموش میکنیم و بسیار جالب توجه است که در سوره مریم، حضرت مسیح خود را بدین صورت معرفی کرده است که میگوید من عبدالله هستم. این در مسیحیت بسیار پر معنا است و در واقع به نوعی یادآور انجیل است. اما در واقع سایر عناوین مثل پیامبر، عنوانی نیست که امروزه ما از آن به وفور در الهیات خود استفاده کنیم. عباراتی همچون «کلمه الله» یا کلمه خدا نیز در قرآن وجود دارند که البته در مسیحیت هم بسیار مهم هستند؛ لوگوس خدا و یا کلمه خدا؛ در مسیحیت آنها را فراموش نکردهایم اما جالب است که در قرآن نیز به چشم میآیند. بسیار شگفت انگیز است که قرآن هم از این عبارات استفاده میکند.
او مثالی دیگر از یافتههایش زد و گفت: ما آیه ۷۵ سوره مائده را بررسی کردیم، این جمله بسیار عجیب در قرآن وجود دارد که میگوید عیسی مسیح و مریم مقدس هر دو غذا میخوردند. هنگامی که برای نخستینبار این آیه را خواندم از خودم پرسیدم که بسیار خب، این چیزی است که منِ مسیحی میدانم؛ واضح است که مسیح و مریم هر دو انسان بودند و باید غذا میخوردند، پس چرا قرآن باید از این جمله استفاده کند؟ به نظر میرسید که این جمله نوعی استدلال علیه مسیحیت است؛ منِ مسیحی می دانم که آنها انسان بودند. پس تصمیم گرفتم ببینم مسیحیت قرن هفتم به چه صورت بوده؛ می خواستم بفهمم دیدگاه اصلی آنها در آن زمان چه بوده است؛ و هنگامی که فهمیدم، خیلی شوکه شدم که مسیحیان، نه صرفا یک گروه خاص بلکه همه مسیحیان در آن زمان باور داشتند که مسیح نیازی به غذا خوردن نداشته است. درواقع آنها قبول نداشتند که مسیح غذا میخورده؛ اما اصلا مسیح با حواریون غذا میخورده؛ کاملا واضح است؛ اما معتقد بودند به دلیل ماهیت معنوی و مقدسش، نیازی به غذا خوردن نداشته. در مسیح شناسی مدرن چنین چیزی بسیار عجیب است. اما در واقع در آن زمان این مسئله دیدگاه غالب بوده است. در نتیجه از برخی جهات میتوان گفت که در اینجا قرآن مسیحشناسی را اصلاح کرده است
فون استوش درباره کتابی با عنوان «چالش های اسلام؛ رویکردهای تقرببخش مسیحی» که با هدف معرفی اسلام به غرب نوشته است گفت: هنگامی که به وضعیت جامعه نگاهی انداختم و گسترش روزافزون اسلام هراسی را دیدم با خودم فکر کردم که بسیار خب این وظیفه من است که این کار را انجام دهم. در واقع من می بایست از دوستان مسلمان خود دفاع می کردم؛ و هدفم توضیح مختصری در خصوص امکان درک اسلام به افراد جامعه ی خودم، به خصوص به مسیحیان محافظه کار در جامعه ی خودم بود. برایم بسیار تعجب برانگیز بود که خیلی از آلمانی ها از این کتاب استقبال کردند؛ به خصوص در کلیسا کاملاً پذیرفته شد.
او درباره بهکارگیری روش ویتگنشتاین در مطالعه و فهم قرآن گفت: ویتگنشتاین کمک بسیاری به اتخاذ یک روش هرمنوتیک میکند تا بتوان با سایر بازیهای زبانی، دیگر سبکهای زندگی، دیگر فرهنگها و ادیان آشنا شد. او به شما کمک میکند تا با دیگر قوانین و دیگر ادراکهای موجود آشنا شوید. من ایده الهیات تطبیقی خودم را تا حدود زیادی برمبنای فلسفه ویتگنشتاین پایهگذاری کردم. البته این نگرانی وجود داشت که او همه چیز را محدود به زبان میبیند و اگر دین را به زبان محدود کنیم، ماهیت و حقیقت دین به نوعی نادیده گرفته میشود. در مسیحیت کاتولیک هم بسیاری اعتقاد داشتند که فلسفه ویتگنشتاین به نوعی نسبیتگرایی منجر میشود. اما فکر میکنم من ثابت کردم که این باور درست نیست. میدانم که این یک رویکرد کاملا جدید به فلسفه ویتگنشتاین است اما خب این حقیقت نیز وجود دارد که برداشتهای بسیار بسیار غلطی از فلسفه ویتگنشتاین وجود دارد؛ این فلسفه به هیچ وجه یک نسبیتگرایی نیست بلکه به شما کمک میکند تا به واسطه راهبردهای بهتر درک بهتری داشته باشید و ویتگنشتاین چیزی را محدود به زبان نمیبیند. من اعتقاد ندارم که دین یک بازی زبانی است؛ این یک برداشت اشتباه از جانب برخی پژوهشگران مثل فیلیپس و سایر پیروان ویتگنشتاین است. نظر من این است که ما از بازی های زبانی متفاوتی استفاده میکنیم، در هر دینی از بازیهای زبانی بسیاری استفاده میکنیم؛ لذا ضروری است تا به دقت دریابیم که در هر دینی از چه نوع بازی زبانی استفاده میشود و بسیار ضروری است که بدانم من از یک فرهنگ خاص هستم و بنابراین باورهای بهخصوصی دارم و نمیتوانم این باورهای خودم را در ایران بازگو کنم و توقع داشته باشم که مردم ایران دقیقا همان چیزی را که من باور دارم برداشت کنند.
او افزود: هر واژه ای در یک بافت به خصوص معنا پیدا میکند. مثلاً در الهیات من (که الهیات مسیحی است) از خدا با عنوان عشق یاد میشود و مسیحیت نیز تا حدود زیادی به این صورت توصیف میشود. بنابراین زمانی که در قم بودم خدا و مسیحیت را بدین صورت توصیف میکردم و پس از مدتی فهمیدم همه فکر میکنند من خیلی رمانتیک هستم. در آلمان اگر بخواهم خدا و مسیحیت را توصیف کنم باید با استفاده از اصطلاحات هگلی این کار را انجام بدهم و در نتیجه مردم آلمان فکر میکنند که من خیلی اهل فلسفه هستم. بسیار جای شگفتی دارد که شما از واژههای یکسانی استفاده میکنید ولی نتایج متفاوتی دریافت میکنید و ویتگنشتاین یکی از پژوهشگرانی است که در این مورد شما را آگاه میکند و به شما کمک میکند تا مسائل مختلف را برای فرهنگ و شیوهی زندگی که مخاطب شما هستند به بهترین نحو ممکن بیان کنید.
فون استوش درباره جامعه آلمان گفت: نیمی از جمعیت جامعه امروزی آلمان را خداناباوران تشکیل میدهند، نه اینکه آنها افراد بدی باشند، اما گاهی برای کسی که معتقد است و دینداری برایش اهمیت دارد ممکن است در چنین جامعهای احساس تنهایی کند و در چنین شرایطی داشتن دوستانی مسلمان بسیار مفید است. بنابراین حتی یک مسیحی بسیار محافظه کار نیز میتواند با یک مسلمان بسیار محافظهکار دوست باشد و احساس خوبی داشته باشد چون هردو یک خدا را باور دارند، هردو عبادت میکنند و هردو معتقدند که دین مسئلهی بسیار با اهمیتی است؛ و پذیرش این امر در جوامع غربی امروز بسیار دشوار است؛ بنابراین اسلام برای مسیحیت به نوعی حمایت محسوب میشود.
او ادامه داد: خیلی جالب است که در غرب دختر مسلمانی وجود داشته باشد و به دین خود افتخار کند و بخواهد در مورد آن بسیار صحبت کند و آن را توضیح بدهد. به نظرم این چالش بسیار خوبی است و به ما کمک میکند تا به سنت خود برگردیم و این برای هر دو طرف مفید خواهد بود که برای مثال یک فرد محافظه کار مسیحی یاد بگیرد که به دین دیگری احترام بگذارد، و این سبب محکمتر شدن اعتقاد به یک خدای واحد میشود. مسلمانان هم میبینند که هنوز هم افراد با ایمانی هستند که از آنها حمایت کنند و به اعتقاد من این چیزی است که الان در آلمان اتفاق میافتد که هم کلیسای پروتستان و هم کلیسای کاتولیک از مسلمانان آلمان حمایت میکنند و خواستار حقوقی برابر برای آنها هستند و به نظر من این مسئله بسیار مهمی است که یهودیت، اسلام و مسیحیت درکنار یکدیگر قرار بگیرند و ما شاهد شکلگیری جامعه ابراهیمی باشیم.
«خیلی دور خیلی نزدیک» به تهیه کنندگی مصطفی پورمحمدی شنبهها ساعت ۲۱ به روی آنتن شبکه چهار سیما میرود.
انتهای پیام/
آخرین اخبار فرهنگی را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.