دسته‌ها
روانشناسی کودکان

کودکان گیرنده‌های بسیار قوی دارند

پدر و مادر نخستین معلم و مربی کودک اند ، علمکرد و رفتار آنها درس آموزنده‌ای برای کودکان است. اگر والدین افرادی ترسو یا شجاع باشند، فرزندان اغلب به همانگونه خواهند بود. اگر پدر و مادر آرام و متین و با وقار ، و در برابر حوادث صبور و استوار باشند کودک هم از آنها تبعیت خواهد کرد. …


ادامه مطلب :

جنبه الگویی والدین همیشه باید مورد نظر باشد. خود نگهداری و خونسردی آنها ، عامل رشد و پیشرفت فرزندان و کلید حل بسیاری از معماهای زندگی است. موضع گیری شما در برابر امور و حوادث باید به گونه‌ای باشد که کودک از مشکل فرار نکند و در برابر دشواریها خود را نبازد. برای وصول به چنین مقصدی ضروری است شما خود دار و خود نگه دار باشید.

جالب است بدانید بعضی از والدین خودشان به شدت از آمپول می ترسند و الگوی بدی برای کودک خود هستند. بنابراین عجیب است اگر توقع دارند کودکشان از آمپول نترسد.مادر باید کودک را در آغوش بگیرد و او را با فردی که عمل تزریق را انجام می دهد تنها نگذارد تا کودک احساس امنیت کند

دسته‌ها
روانشناسی روانشناسی کودکان

لکنت زبان در کودکان

سوال
دختر دوستم
دو سال و هشت ماهش هس
بصورت ناگهانی و یهویی لکنت زبون گرفته و کم حرف شده
در صورتی که قبلش بسیار حرف میزده و کنجکاو بوده
خواهر و برادر بزرگتر داره
مامانش میگه
احتمال داره خواهر و برادرش اونو ترسونده باشن یا در خواب ترسیده
راه حل چیه؟؟


ادامه مطلب :

مهارت های زبانی کودک به طور منظم رشد می کند. کودک صحبت کردن را با زمزمه های نامفهوم آغاز می کند و بخش بخش تا زمان مدرسه تکامل می یابد.

یادگیری حرف زدن یکی از حیرت انگیزترین کارهایی است که کودکان انجام می دهند. یکی از ویژگی های مشخص ما در توانایی زبان این است که می توانیم جمله های زیادی را خلق کنیم. اگر چه از بعضی جمله ها زیاد استفاده می کنیم، اما مدام جمله های جدیدی را می سازیم و به کار می بریم که قبلا هرگز آن ها را نگفته ایم ا

لکنت زبان اغلب به طور ناگهانی شروع نمی شود و طی یک دوره چند هفته یا چند ماهه با تکرار اصوات، تکرار کلمه اول یک عبارت یا کلمات طولانی بروز پیدا می کند. با پیشرفت کردن اختلال، تکرارها بیشتر و بیشتر می شوند و سرانجام کودک در بیشتر کلمات یا عبارات مهم دچار لکنت زبان پایدار می شود. لکنت زبان معمولاً بین ۱۸ ماهگی تا ۹ سالگی بروز می کند.

ممکن است از لکنت زبان فرزندتان بسیار ناراحت و دلواپس باشید ولی این ناراحتی دلیلی ندارد، زیرا اگر مختصر فرصتی به کودک داده شود با انجام برخی راه کارهای مناسب پس از چند ماهی این عارضه برطرف می گردد.ابتدا ریشه و علت لکنت زبان را بیابید. مواقع و مکان هایی که کودک دچار این مشکل می شود را بررسی کنید. راه های به دست آوردن آرامش را مانند تنفس عمیق و منظم از دهان و استفاده از کلمات آرامش بخش به کودک بیاموزید. استرس را در داخل منزل به حداقل برسانید. مشکل کودک را شناسایی و در راستای رفع آن کوشا باشید.

آهسته و ساده صحبت کنید و شنونده خوبی برای فرزندتان باشید. این احساس را در کودک القا کنید که فرصت و زمان زیادی برای گفت و گو در اختیار دارد. خود شما بهتر است شمرده و آرام صحبت کنید، زیرا بهترین الگو برای فرزندتان می باشید.
به کودک آموزش دهید قبل از صحبت کردن به آنچه می خواهد بیان کند بیاندیشد و در ذهن خود جملات را نظم دهد.
اگر کلمه ای را اشتباه تلفظ می کند هرگز مانند او آن کلمه را اشتباه تلفظ نکنید و حتی مرتب به او اصرار نکنید شیوه صحیح کلمه را بیان کند. همین که خودتان صحیح صحبت کنید کافی است.
ابتدا جملات ساده و رفته رفته جملات دشوارتر را به کودک آموزش دهید. در طی روز، وقت بی دغدغه ای را برای گفت و گو با کودک اختصاص دهید. تعریف کردن قصه، خواندن شعر و کتاب البته بدون عجله، تجربه های زیادی را برای کودک به وجود می آورد.
به کودک اصرار نکنید خیلی حرف بزند، بیشتر سعی کنید در عمل با فعالیت ها و بازی های سرگرم کننده صحبت کردن را تمرین کند. از کودک نخواهید گفته اش را تکرار کند و واژه ها را به جای او نگویید این کار باعث می شود اعتماد به نفس اش تضعیف گردد.
به خاطر داشته باشید که هر گونه نگرش و یا رفتار شما که به نحوی موجب پدید آمدن احساسی از گناه ، شرم ، دلسردی و نا امیدی ، بی کفایتی ، طرد و یا نگرانی و دلواپسی در کودک شود ، او را با فشار روانی مواجه می سازد که تظاهر این فشار غالباً به صورت اختلال در تکلم عادی کودک مشخص می شود . بدون شک شما می توانید در به حداقل رسانیدن فشار روانی کودک به او کمک کنید.فشار روانی از عوامل مهم ایجاد کننده لکنت است.

کودکان قبل از سه سالگی شروع به پرسیدن می کنند، بنابراین شما هم باید از حدود همین سن از آن ها پرسش کنید. در ابتدا پرسش ها باید بسیار ساده باشند مثل آن اسباب بازی چطور کار می کند، ولی بعدا پرسش شما می تواند جستجو گرانه تر و در ارتباط با درک و احساس کودک تان از دنیای اطرافش باشد، مثل « می توانی یک مثال برای این موضوع بزنی؟»، « به نظر تو معنی این عبارت چیست؟» نکته مهم در اینجا این است که باید به پاسخ ها گوش فرا دهید. نگویید پاسخ داده شده درست است یا نادرست، بلکه از پاسخ کودک برای طرح پرسشی دیگر و گسترش بحث استفاده کنید.

به جای او جمله اش را کامل نکنید؛ بلکه برعکس مشوق او برای حرف زدن باشید. بدین منظور موقعیت هایی را برایش فراهم کنید که شروع به صحبت کند یا در گفت و گویی شرکت کند. در عین حال باید این موقعیت را به صورت طبیعی و نه ساختگی ایجاد کنید تا افزایش دهنده واقعی توانمندی های او باشد

رفع این مشکل ممکن است به کندی صورت پذیرد به همین دلیل بهتر است صبور باشید.
اولین لکنت زبان را نادیده بگیرید و برچسب به کودک نزنید. گاهی ممکن است لکنت زبان به علت هیجان یا خستگی بیش از حد باشد.
هرگز از فرزندتان انتقاد نکنید و هرگز او را مورد تمسخر یا سرزنش قرار ندهید. تشویق و تحسین را فراموش نکنید، تلاش کودک را برای رفع این مشکل هر چند جزئی نادیده نگیرید و پاداش دهید.
در صورتی که لکنت زبان بسیار شدید است و علی رغم عمل به توصیه های ذکر شده بهبودی حاصل نشد، باید از افراد متخصص کمک بگیرید. شایع ترین سن لکنت زبان ۲ و ۳ سالگی می باشد، زیرا در این سن کودکان برای بیان افکار جدید خود می خواهد از جملات بلندتری استفاده نمایند. و با روان شدن کودک در استفاده از زبان مادری از بین می رود. این مشکل در پسران خیلی شایع تر از دختران است.

دسته‌ها
روانشناسی روانشناسی کودکان

ترس کودکان چگونه درمان می شود | علل ترس در کودکان

علل ترس در کودکان | ترس کودکان چگونه درمان می شود

بسیاری از والدین با مشکلاتی از قبیل ترس کودک از حیوانات ، ترس از تاریکی ، ترس از غریبه‌ها و… مواجه می‌شوند .

واقعا نمی‌دانند که چگونه رفتاری باید در مقابل این ترس‌ها داشته باشند.

خیلی از آنها تلاش زیاد می‌کنند تا به کودک خود نشان دهند که ترس او موردی ندارد و هیچ جای ترس وجود ندارد.

اما گویا هر چه بیشتر تلاش می‌کنند کودکشان در ترس خود مصمم‌تر می‌شود.

در برخورد با چنین ترس‌هایی والدین در اولین گام باید دلایل آنرا مشخص کنند.

برخی از این ترس‌ها طبیعی بوده و لازم نیست والدین حساسیت زیادی در مورد آنها نشان دهند و برخی بنا به دلایلی رخ می‌دهند که لازم است در رفع این ترس‌ها مورد توجه قرار گیرند.

علل ترس در کودکان | ترس کودکان چگونه درمان می شود

اینکه چرا کودکان می‌ترسند مورد توجه بسیاری از صاحبنظران رشد کودک و روانشناسان بوده است.

در برخی اوقات این خانواده است که مشکل ترس را در کودک بوجود می‌آورد.

ممکن است کودک ترس از یک مساله خاصی را در محیط خانواده یاد گرفته باشد.

مثلا مادری که از عنکبوت می‌ترسد این ترس خود را به کودک منتقل می‌کند.

این اتفاق بر اساس فرایند یادگیری صورت می‌پذیرد. بطوری که والدین در آموزش اکثر رفتارها به عنوان الگو و سرمشق کودک هستند.

ترس کودکان

بنابراین آنچه رفتار مادر نشان می‌دهد برای او الگو و اساس رفتارش است.

کودک با مشاهده رفتارهای مختلف می‌آموزد که چه چیزی ترسناک است و چه چیزی ترسناک نیست.

گاهی اوقات ترس کودک ناشی از شیوه های زیستی غلط والدین است.

والدینی که برای وادار کردن کودک به انجام کاری او را تهدید می‌کنند و یا از چیزی می‌ترسانند.

مثلا مادر به کودک خود می‌گوید اگر شلوغی کنی می‌روم و دیگر بر نمی‌گردم. یا برای وادار کردن به او خوردن دارو او را از آمپول می‌ترساند.

فشار روانی که به این طریق والدین به کودکان خود وارد می‌کنند ، می‌تواند به صورت ترس‌های مختلف خود را بروز دهد.

در کودکان ناراحتی‌ها و اضطراب‌های روانی اغلب با مواردی از قبیل ترس و… مشخص می‌شوند.

عوامل ترس در کودکان

از جمله عوامل دیگر علل ترس کودکان شرایطی است که کودک در محیط پیرامون ممکن است با آنها مواجه شود، مثل دیدن تصادف دو اتومبیل و دزد و…

همینطور است تماشای فیلم‌های ترسناک و وحشت انگیز که با تاثیری که روی قدرت تخیل کودک می‌گذارد.

موجب وسعت یافتن این صحنه‌ها و شاخ و برگ داده شدن آنها در ذهن کودک می‌شود و ترس و وحشت زیادی را در کودک ایجاد می کند.

یا کودکی که ترس از خوابیدن در اتاق خواب نشان می‌دهد ممکن است از لحاظ روانی وابستگی زیادی به پدر یا مادر خود داشته باشد.

ترس او در واقع ریشه در این وابستگی او دارد.

در رفع مشکل کودک عجولانه عمل نکنند. تعجیل و شتابزدگی آنها در کاهش ترس کودک می‌تواند به جای درمان ، اضطراب و ترس او را افزایش دهد.

این ترس معمولا بتدریج از بین می‌رود و لازم است والدین با خونسردی و آرامش اقدام به کاهش این ترس‌ها نمایند.

توصیه بعدی این است که هرگز کودکان را به خاطر ترسی که دارند تحقیر و سرزنش نکنیم.

هر چند دلیل ترس از نظر ما بزرگترها کاملا غیر منطقی و نامعقول به نظر می‌رسد.

اما خود کودک چنین احساسی ندارد و نمی‌تواند غیر مقی بودن ترس خود را درک کند و سرزنش به او کمکی نخواهد کرد

 

دسته‌ها
روانشناسی روانشناسی کودکان

آموزش دادن مسائل جنسی برای کودکان و نوجوانان

بایددر هر مقطع تحصیلی (دبستان ،راهنمایی و دبیرستان) یک سری آگاهی را در اختیار نوجوانان قرار داد. آنهادر این سنین کنجکاوی های زیادی دارند و برای گرفتن پاسخ آنها به هم سن و سالان و رسانه ها روی می آورند؛ چه بهتر است که این آموزش ها توسط خانواده ها و مدرسه به آنها داده شود. .بارشد روزافزون رسانه های جمعی سواد عمومی بالا رفته و آگاهی های این کودکان و نوجوانان درباره مسائل جنسی بیشتر می شود. بچه ها در خانواده و مدرسه درباره این مسائل سوال می کنند و کنجکاوند که باید آنها را پاسخ داد. …


ادامه مطلب :

درباره بلوغ زودرس که دربرخی نوجوانان بوجود می آید اطلاعات و آگاهی در تمام زمینه های بشری بالا رفته بخصوص در زمینه مسائل جنسی که یکی از مهمترین مسائل انسانی است که در برخی مواقع باعث ایجاد بلوغ زودرس می شود. . رسیدن به بلوغ زودرس به نوعی اجتناب ناپذیر است اما باید طوری آموزش داده شود که به سمت انحراف کشیده نشود و کنجکاوی ها هم پاسخ داده شود. .آموزش دادن مسائل جنسی برای کودکان و نوجوانان یک مسئله ی بسیار مهم است که در کشور ما به دلیل جو اجتماعی به آن توجه بسیار کمی می شود. اما پدر و مادر ها باید بدانند که آگاه کردن کودکانشان در رابطه با مسائل جنسی باعث می شود تا آنها دچار انحرافات رفتاری نشوند و زندگی خوبی در سنین بالاتر داشته باشندبسیاری از والدین زمانیکه کودک آنان به دوران نوجوانی وارد می شوند یکی از دغدغه و نگرانی آنان این است که چگونه باید در مورد مسائل جنسی با او صحبت کرد؟

و چه مطالبی را باید با او در میان بگذارم؟ آیا گفتگو با او در این زمینه موجب نمی شود تا پرده های حرمت میان ما و او از بین برود؟ و اصولاٌ تا چه حد مطلبی را باید برای او تشریح کرد؟در پاسخ به این سئوالات باید گفت آموزش مسائل مربوط به امور جنسی نوجوانان به محیط خانه و خانوادگی هر فرد بستگی دارد.خانواده، شخصیت، فرهنگ، اصول اعتقادی و روشهای تربیتی ،موجب تفاوتهای خانوادگی می شود.
پاسخ گویی به سئوالات آنان نیز بستگی به سن نوجوانتان دارد و اینکه نوجوان شما از چه مقدار اطلاعات برخوردار است. پاسخ گویی به سئوالات نوجوان نه تنها از نگرانی شما می کاهد، بلکه میتواند راه گشای خوبی برای تعلیم و تربیت صحیح آنان باشد. علاوه براین شما می توانید مطمئن باشید که مهمترین منبع اطلاعاتی برای نوجوان تان هستید که در وقت لزوم به سراغ شما می آید بسیاری از والدین عنوان می کنند که آمادگی و اطلاعات لازم برای پاسخ گویی به سئوالات نوجوان را ندارند ولی بهتر آن است که آموزش در منزل و از زبان پدر و مادر که دلسوزترین فرد برای نوجوان است صورت گیرد نه از زبان کسانی که ممکن است به روحیه نوجوان شما صدمه بزنند
اگر در پاسخ گویی به سئوالات نوجوانتان دچار تردید هستید به او بگویید که فردا جوابش را میدهید. مراقب باشید که زیاد فردا، فردا نکنید. زیرا در این موقع ممکن است نوجوان شما به سراغ کسی دیگر برود. همچنین بدترین جواب این است که بگوید تو هنوز کوچک هستی. مسلما زمانیکه نوجوان سئوالی می پرسد چیزی در ذهن خود دارد.والدین همچنین باید بدانند در این سنین غریزه جنسی در نوجوان وجود دارد و موجب گرایش به جنس مخالف می شود که یک امر طبیعی است و نباید نگران و دستپاچه شوند بلکه باید اطلاعات خود را در زمینه چگونگی آموزش به نوجوانشان در زمینه برخورد با جنس مخالف، چگونگی کنترل آن و خطرات آن به روز نگه دارند و بتوانند اطلاعات لازم را به فرزندشان منتقل کنند.در این زمینه باید اطلاعات متناسب با سن نوجوان باشد. گاه زیاده روی والدین در این زمینه موجب خسارات روحی برای نوجوان می شود.

دسته‌ها
روانشناسی روانشناسی کودکان

اصل تشویق و تایید کردن

در روان شناسی اگر هر رفتار مطلوبی با یک نتیجه یا پیامد خوشایندی توام شود یا هر رفتاری به دنبالش یک پاداش داشته باشد …


ادامه مطلب :

می گویند آن رفتار تقویت مثبت شده است که نتیجه آن تقویت و استمرار از آن رفتار است لذا با توجه به این حقیقت که انسان موجودی تشویق طلب و نتیجه گریز است و هر انسانی ارزش تشویق ، تایید ، و محبت و احسان و پاداش را درک می کنند ، بی شک استفاده از تشویق و محبت بهترین راه ایجاد ، استمرار ، تقویت و توسعه رفتارهای مطلوب است.بدیهی است استفاده از روشهای نا مطلوب برای رسیدن به رفتارهای مطلوب امکان ندارد. بنابراین استفاده از تنبیه بدنی ، سرزنش کردن ، خجالت دادن ، نفرین کردن ، دشنام دادن و نظایر آن به اصلاح رفتار کودک یا نوجوان شما کمک نمی کنند. در مقابل توجه به رفتارهای مطلوب کودک یا نوجوان به استمرار و تقویت آنها کمک می کند ، همان طور که توجه به رفتارهای نامطلوب موجب استحکام آنها می شود. یک رفتار مطلوب باید تکرار شود تا به صورت عادی مطلوب درآید. گاهی اوقات کودک رفتاری را به طور تصادفی انجام می دهد و بعد منتظر می ماند تا عکس العمل شما را ببیند اگر شما با رفتارهای کودک مسئولانه برخوردار کنید و رفتار درست او را تایید کنید ، کودک یاد می گیرد که چه رفتارهایی را تکرار کند و ادامه دهد. در مقابل اگر شما رفتارهای نادرست او را مورد توجه قرار دهید ، موجبات بدآموزی او را فراهم کرده اید. طبق نظر روانشناسان تربیتی هر رفتاری مورد توجه ، اعتنا و تشویق قرار گرفتن ( تبسم کردن ، سر را به علامت تایید تکان دادن ، سکوت کردن ، با دست روی شانه کودک زدن و نظایر آن )‌ آن رفتار تقویت می شود و تکرار می گردد. لذا باید تقویت کننده ها را متناسب با سن ، جنس و موقیعت بکار برد. سعی کنید رفتارهای مطلوب کودک را نزد دیگران به ویژه کودک و کسانی را که مورد احترام کودک هستند متذکر شوید و تشویق کنید. در مقابل رفتارهای نامطلوب را در خلوت محرمانه و صمیمی یادآور شوید و علت بروز این گونه رفتارها را جویا شوید ، تا به تدریج در کودک رشد فکری بوجود آید و خود بتواند به تحلیل و علت یابی رفتارهایش بپردازد. زمانی که رفتارهای مطلوب کودک را تشویق می کند به او کمک کرده اید تا با خود سنجی و خود ارزیابی ، احساس خود ارزشمندی کند و به خود و نفسش اعتماد پیدا کند. به فرزندتان بگویید که چه رفتارهایی شما را خوشحال می کند و از او چه انتظارهایی دارید. برای مثال وقتی مهمان آمد ، شما رفتار خوبی داشتید ، وقتی من با تلفن صحبت میکردم شما به آرامی بازی می کردید. در روان شناسی از روشهای تشویق کردن به عنوان روشهای تقویت کننده یاد می شود. این روشها هر کدام می تواند اثر تشویقی داشته باشد. دادن مسئولیت ، پاسخ دادن به تلفن ، تلفن کردن ، اضافه کردن زمان بازی ، مشاهده فیلم مورد علاقه ، پارک رفتن ، مهمانی رفتن و گاهی اوقات با ارایه تقویت کننده های کلامی می توان کودک را تشویق کرد و مورد تایید قرار داد ، مانند : آفرین ، خیلی خوب ، کاری که کردی مرا خوشحال کرد ، تو موجب افتخار من هستی ، من از این کار تو راضی هستم. کار تو بهتر شده و داری پیشرفت می کنی. همواره باید به کودک کمک تا ارتباط میان دریافت پاداش و رفتارش را بفهمد و بداند نابرده رنج و گنج میسر نمی شود به طور کلی هدف تعلیم و تربیت ، ایجاد افزایش و گسترش رفتارهای مطلوب و کاهش و از بین بردن رفتارهای نامطلوب است و. این مهم محقق نمی شود مگر از طریق بکار بردن تقویت کننده ها به طریق درست و مناسب. البته فراهم کردن شرایطی که کودک به خود تشویقی بپردازد از اهمیت خاصی برخوردار است. بنابراین : تشویق ، تایید و تحسین رفتارهای مطلوب کودک یا نوجوان و تقویت نقاط قوت او مهمترین روش برقراری ارتباط با کودک یا نوجوان است

دسته‌ها
روانشناسی کودکان

اصل پرهیز از مقایسه کردن

هرگز توانایی ها و ناتوانی های کودکی را با کودک دیگر مقایسه نکنید ، زیرا که مجموعه عواملی که موجب شکل گیری رفتار یک کودک می شود با کودک دیگر متفاوت است…


ادامه مطلب :

شایسته است تأکید شود که منظور از مجموعه عوامل ، آن هایی هستند که از بدو انعقاد نطفه تا زمان حیات کودک در فرآیند رشد و تحول او در ابعاد گوناگون دخالت داشته یا دارند. این اصل از اهمیت خاصی برخوردار است و همواره به مادران و پدران توصیه می شود که حتی کودک را با خواهر یا برادر ، پسر خاله ، پسر عمه ، دختر خاله ، دختر عمه یا دوستانش مقایسه نکنید. کودک از غرور خاصی برخوردار است و نزد همسالان و کودکان دیگر از آبرو و احترام ویژه ای برخوردار است ، لذا وقتی شما کودکی را با کودک دیگر مقایسه می کنید ( به طور معمول مقایسه بر اساس ناتوانی ها صورت می گیرد ) در واقع غرور او را می شکنید ، به او بی احترامی می کنید ، توانایی های او را نادیده می گیرد و ناتوانایی های او را به منظور تحقیر و سرزنش او مطرح می کنید و به رخ او می کشید. به طور مشخص گاهی اوقات والدین زمان خودشان را با زمان فرزندشان مقایسه می کنند و اظهار می دارند :وقتی من بچه بودم ، هرگز این کار را نمی کردم!یا زمانی که من در سن شما بودم،همیشه این طور عمل می کردم بدیهی است ما اجازه نداریم خود و زمان خود را با فرزند و زمان او مقایسه کنیم. به دیگر سخن ، مقایسه کردن کودک یعنی نادیده گرفتن اصل تفاوتهای فردی، یعنی خجالت دادن کودک و تحقیر کردن او. بنابراین توصیه می شود در صورت لزوم کودک را با خودش مقایسه کنید. این مقایسه باید بر اساس توانایی های کودک در فضایی صمیمی و محرمانه صورت گیرد و بدانید علی رغم وجود شباهتها میان کودکان ، هیچ کودکی به طور مطلق شبیه کودک دیگر نیست. اصولاچرا کودکی را با کودک دیگر مقایسه می کنید ؟‌ هدف شما چیست ؟ می خواهید به چه نتیجه ای برسید؟ بنابراین : هرگز کودک را با کودک دیگر مقایسه نکنید بلکه با خودش و وضعیت قبلی و کنونی او مقایسه کنید.

دسته‌ها
روانشناسی کودکان

بی‌مبالاتی در روابط جنسی والدین چه اثرهایی بر روحیه کودکان دارد؟

چگونه باید عفت یا

مراقبت جنسی را در حضور کودکان رعایت کرد؟ آیا اصلا نیازی به چنین مراقبتهایی هست؟


ادامه مطلب :

متأسفانه بعضی از والدین، برهنگی را با تمدن اشتباه می گیرند و فکر می کنند که هر چه برهنه تر باشند متمدن تر هستند. در حضور فرزندان پسر و دختر خود به صورت عریان و نیمه عریان حاضر می شوند. برخی از آن ها فکر می کنند با این کار، حساسیت جنسی فرزندانشان کم خواهد شد و چشم فرزندشان از دیدن صحنه ها پر خواهد شد. در صورتی که ۳ تا ۴ سالگی، سن بیداری جنسی و تشکیل خاطرات در ذهن کودکان است و در ۵ تا ۷ سالگی، کودکان، وقتی با بدن برهنه والدین مواجه می شوند، کنجکاو می شوند که بدن آن ها چه ویژگی هایی دارد و همین ممکن است خطرآفرین و نگران کننده باشد .

میزان پوشش در خانواده های مختلف، با فرهنگ ها و اعتقادات مختلف، متفاوت است.اساس الگوهای اخلاقی در خانواده بسیار مهم و با ارزش است و ثبات و آرامش و امنیت در خانواده ایجاد می کند.

والدین بایدکودکان را از ۴ سالگی به بعد با محارم و غیرمحارم آشنا کنندو میزان پوشش مناسب و عدم تماس بدن با نامحرم را بوضوح برای کودکان توضیح دهند برخی دیگر از والدین، کودکانشان را با عروسک اشتباه می گیرند و فکر می کنند، آن ها نه احساس دارند، نه می فهمند، نه می شنوند و نه می بینند. ولی کودکان نه کرند و نه کور. کودکان خیلی خوب احساس می کنند، خیلی خوب می فهمند، همه چیز را می بینند و خیلی خوب صداها را می شنوند و درک می کنند ،حتی اگر خواب باشند یا خود را به خواب زده باشند.

هر چند کودکان دو ساله بیان خوبی ندارند و نمی توانند مسائل را توضیح بدهند ولی از حافظه ای قوی برخوردارند و همه مناظر، تصاویر و صداهای دور و بر خود را مثل یک دوربین و ضبط صوت، در ذهن و خیال خود ثبت می کنند..

کودکانی که نزد والدین می خوابند یا کودکانی که به علت بی مبادلاتی والدین و باز بودن در اتاق خواب، شاهد روابط زناشویی آن ها شوند ،درباره روابط زناشویی پدر و مادر دچار ترس، نگرانی و اضطراب شدید می شوند، چرا که رابطه زناشویی را نوعی خشونت پدر علیه مادر تصور می کنند و فکر می کنند که پدر می خواهد با مادر دعوا کند یا آسیبی به او برساند.

والدینی که در حضور کودکان و فرزندان خود روابط زناشویی انجام می دهند، نه تنها در حق آن ها خیانت بلکه بزرگ ترین جنایت را مرتکب می شوند، چرا که باعث تحریک و بیدار شدن زودرس غریزه جنسی کودکان و عامل تباهی و انحراف اخلاقی آن ها در آینده می شوند

دسته‌ها
روانشناسی کودکان

اصل پرهیز از خجالت دادن و سرزنش کردن

اگر کودک یا نوجوان را مورد سرزنش قرار دهیم و مدام از او عیب جویی کنیم یا او را مورد تمسخر قرار دهیم .

 


ادامه مطلب :

 کودک یا نوجوان مورد نظر احساس حقارت می کند و دچار عدم اعتماد به نفس می شود و از دست زدن به هر کاری می ترسد. این گونه افراد در تصمیم گیری ، انتخاب هدف و قبول مسوولیت دچار شک و نگرانی می شوند. بهترین راه برقراری رابطه انسانی ، همدلی و همفکری است نه سرزنش کردن و خجالت دادن. kidpsychology.ir  یافتن راه حل بسیاری از مسایل به فوریت امکان پذیر نیست ، لیکن برقراری رابطه خوب بین والدین و فرزندان می تواند بهترین نقطه آغاز باشد. به کودک یا نوجوان باید یاد داد که انسان گاهی اشتباه می کند و باید از اشتباهش درس بگیرد. ناگفته نماند اگر آبروی فرزند برده شود و عزت نفس او مخدوش گردد ، دیگر جبران یک قلب شکسته بسیار دشوار است و با دست خود همه پل های پشت سر خراب خواهد شد بنابراین : سرزنش کردن ، خجالت دادن و تحقیر کردن کودک یا نوجوان موجب نا امنی روانی و آشفتگی عاطفی او و در نتیجه موجب بروز نا هنجاریهای روانی می شود.

دسته‌ها
روانشناسی کودکان

تاثیر قصه بر زندگی و آینده ی کودک

 

مشکلات روان‌شناختی کودکان

گاهی یک قصه می تواند تاثیری بر زندگی و آینده ی کودک بگذارد

 

گاهی یک قصه می تواند تاثیری بر زندگی و آینده ی کودک بگذارد که ده ها آموزش از آن عاجز است….

 

اختلال‌های رفتاری طبقه‌ای از رفتار کودک است. کودکانی که رفتارشان به این طبقه تعلق دارد از میزان شرارت و شیطنتی که ویژگی گروه سنی آن‌هاست پا را فراتر می‌گذارند. آن‌ها به‌طور جدی حقوق مسلم دیگران را زیر پا می‌گذارند و یا قوانین عمده اجتماعی را خدشه‌دار می‌کنند. گاهی بسیاری از کودکان از نظر هیجانی نیز با مشکل رو‌به‌رو می‌شوند و در معرض افسرده شدن قرار می‌گیرند. اختلالات هیجانی رفتاری به شرایطی اطلاق می‌شود که در آن پاسخ‌های هیجانی و رفتاری در مدرسه با هیجان‌های فرهنگی، سنتی، و قومی تفاوت داشته باشد؛ به‌طوری‌که در عملکرد تحصیلی فرد، مراقبت از خود، روابط اجتماعی، سازگاری فردی، رفتار در کلاس و سازگاری در محیط کار نیز تأثیر منفی داشته باشد. اغلب کودکان با اختلالات رفتاری احساسات منفی دارند و با دیگران بدرفتاری می‌کنند. در بیشتر موارد، معلمان و هم کلاسی‌ها آن‌ها را طرد می‌کنند، در نتیجه فرصت‌های آموزشی آنان کاهش می‌یابد. به‌رغم مشکلات فراوانی که این کودکان با آن مواجه‌‌اند، بیشتر آن‌ها تا سال‌ها پس از ورود به مدرسه شناسایی نمی‌شوند مگر این‌که اختلالات رفتاری و مشکلات تحصیلی آنان تشدید شود.
بسیاری از بزرگسالان تحمل رفتارهای کودکان با اختلالات رفتاری را ندارند و به تنبیه آنان نیز متوسل می‌شوند. این کودکان در مقایسه با همسالان بهنجار خود در جنبه‌های مهم زندگی محدودیت دارند و در تعاملات اجتماعی با مشکلات جدی مواجه‌اند. ناتوانی‌های این کودکان از رفتارهای آن‌ها ناشی می‌شود. قصه‌درمانی در سال‌های اخیر به‌صورت یکی از فنون بازی‌درمانی مطرح شده است. استفاده از قصه‌درمانی به‌مثابه یک فن درمانی فقط به درمان مشکلات روان‌شناختی کودکان منجر نمی‌شود. در قصه‌درمانی فرض بر این است که تغییر در زبان و ادبیات قصه‌های زندگی فرصت‌های جدیدی برای رفتار و روابط با دیگران ایجاد می کند.
کودکان از طریق داستان‌ها و افسانه‌ها با حقایق و تجربه‌های زندگی آشنا می‌‌شوند. تأثیرپذیری از شخصیت‌های قصه، تقویت قدرت فهم و بیان، پرورش خلاقیت، آموزش زبان و افزایش گنجینه واژگان کودکان نیز از دیگر تأثیرهای آموزشی و تربیتی داستان‌سرایی به‌‌شمار می‌روند. در واقع داستان خلاقیت گسترده‌ای است که با آن هر فردی می‌تواند عقاید به‌ظاهر نامعقول را بازیابی و آن‌ها را جایگزین و استفاده سازنده از آن‌ها را مطرح کند.
داستان‌سرایی به‌مثابه تدبیری مداخله‌ای برای آموزش می‌تواند دانش‌آموزان را به کشف معنای منحصر به فرد بودن خود ترغیب کند و توانایی آن‌ها را برای برقراری ارتباط واقعی بین افکار و احساسات افزایش دهد. مهارت‌های کلامی می‌تواند توانایی دانش‌آموزان را برای حل و فصل اختلاف بین فردی به‌صورت آرام و توأم با بحث و گفت‌و‌گو افزون سازد. بیان داستان و نیز گوش فرا دادن به آن دانش‌آموزان را به بهره‌گیری از تخیلاتشان تشویق می‌کند. این تخیل قوی می‌تواند اعتماد به نفس و انگیزش شخصی را در دانش‌آموزان افزایش دهد، زیرا آنان خود را برای نیل به امیال و آرزوهایشان شایسته و توانا تصور می‌کنند.

درمان مشکلات روان‌شناختی کودکان

قصه‌ها می‌تواند از نظر تربیت اجتماعی، عاطفی و اخلاقی در کودک نیز موثر واقع شوند

 

قصه‌ها می‌تواند از نظر تربیت اجتماعی، عاطفی و اخلاقی نیز موثر واقع شوند و بسیاری از مقررات، هنجارهای اجتماعی و دستورالعمل‌های زندگی را منتقل کنند. چگونگی روبرو شدن با مشکل‌ها، حل آن‌‌ها و بسیاری از الگوهای رفتاری در گروه‌ها و طبقه‌های مختلف اجتماعی و سنی در داستان‌ها بیان می‌شود. اگر والدین یا درمان‌گران قادر به فهم افکار سری کودک یا شناسایی احساس‌های پنهان او باشند، هر اندازه تفسیرهای انجام شده نیز درست باشند، باز این فرصت از کودک گرفته می‌شود که خود از طریق شنیدن پی در پی داستان و تفکر درباره آن به احساس رویارویی موفقیت‌آمیز با مشکل خود دست یابد. به‌همین دلیل است که رویکردهای داستانی به روان‌درمانی تأکید دارد و قصه‌ها در چگونگی رفتار و واقعیت‌های کودکان نقش موثری ایفا می‌نماید. قصه‌ها به کودکان راه‌حل‌هایی ارائه می‌دهند که غیرمنتظره و شگفت‌انگیز و در عین حال شدنی و مثبت هستند. تلاش پژوهش‌گران و درمان گران منجر به استفاده از ادبیات و قصه و قصه‌درمانی شده است.
برخی از مسائل کودکان با مشکلات عاطفی و رفتاری از ضعف آگاهی و بهره نبردن از مهارت‌های اجتماعی، الگوی کلامی صحیح، رفتارهای جامعه‌پسندانه، مهارت‌های ارتباطی و دوست‌یابی، مسئولیت‌پذیری، و غیره ناشی می‌شود؛ پس آموزش این مهارت‌ها به این کودکان ممکن است تا حدودی از بروز این مشکلات پیشگیری کند. درمان‌گران و روان‌شناسان کودک می‌توانند جدیت بیشتری برای استفاده از قصه در مداخله‌های درمانی کودکان و نوجوانان نشان دهند و والدین و معلمان بهتر است استفاده گسترده‌تر از قصه‌های هدف‌دار را در برنامه‌های آموزشی و تربیتی کودکان بگنجانند به خصوص که این امر در سنت تربیتی فرهنگ ما جایگاه خاص خود را هم دارد.
در این‌جا چند نمونه از راهبردهای مهارت‌های اجتماعی را ذکر می‌کنیم که مربیان می‌توانند برای آموزش آن‌ها از داستان استفاده کنند و برای این‌که کودک مطالب را بهتر درک کند از سوال‌های نیمه سازمان یافته نیز کمک بگیرند. این راهبردها به کودکان پرخاش‌گر کمک می‌کند تا تمایلات و رفتارهای پرخاش‌گرانه خود را مهار کنند.
– پیوستن به فعالیت‌های دیگر
– ابراز خشم با لحن آرام
– ترک صحنه
– نپذیرفتن تقاضاهای دیگران به شیوه‌ای مودبانه
– یادآوری سودمندی و مزایای رفتار مناسب
– نادیده انگاشتن رفتار نامطلوب دیگران
– استفاده از جمله‌های تلفیقی
– هم‌دلی کردن
منبع:تبیان