دسته‌ها
روانشناسی کودکان

رازهای تربیت کودکان با جرأت

کودکان با جرأت, کودک با جرأت, تربیت کودکان با جرأت, کودک کم جرأت, افراد جرأتمند, کودک نترس, تربیت کودکان, روانشناسی کودکان،کودک و والدین

از جمله مهارت های لازم برای مصون ماندن نوجوانان و جوانان در مقابل رفتارهای پرخطر نظیر موادمخدر و روان گردان ها،مهارت جرأتمندی و ابراز وجود است.

جرأتمندی مهارتی است که به فرد اجازه می دهد تا بدون بهره گیری از هرگونه خشونت، پرخاشگری و تجاوز به حقوق دیگران، بتواند ضمن احترام به حقوق دیگران در قالبی بسیار معقول، آرام، آزادانه، با اعتماد به نفس کامل، نسبت به ابراز مستقیم و صادقانه افکار، احساسات، خواسته ها و ارزش های خود درباره یک موقعیت مبادرت کند و از حقوق خود دفاع کند. بدون اینکه به شأن فردی و اجتماعی اش لطمه ای وارد شود.

افراد جرأتمند:

۱) به آسانی می توانند آنچه درونشان است، صادقانه بیان کرده و ابراز عقیده کنند بدون اینکه آسیب و لطمه ای به روابط آنها با دیگران وارد شود.

۲) بدون هرگونه رودربایستی و تهدید از دیگران تقاضا می کنند تا رفتار نامطلوب شان را تغییر دهند.

۳) در صورتی که دیگران از آنها تقاضا و درخواست غیرمنطقی از جمله مصرف سیگار، موادمخدر، روان گردان ، الکل، روابط سوءجنسی و… داشته باشند، خود را ارزان نمی فروشند، بلکه با قاطعیت و صراحت جواب رد می دهند و توان «نه گفتن» آنها بالاست. به عبارتی نگران ناراحت شدن دیگران نیستند.

۴) به راحتی احساسات مثبت و منفی خود را ابراز می کنند و دغدغه ای در این خصوص ندارند، به گونه ای که احساس گناه نمی کنند زیرا کاملا می دانند که وظیفه آنها خوشنود نگه داشتن همه دوستان شان نیست.

۵) از توان کافی برای برقراری ارتباط و تعاملات اجتماعی برخوردار هستند.

۶) صریح هستند یعنی در مواقع لزوم دیدگاه خود را به صورت ساده، قابل فهم، مستقیم، مختصر و بدون هرگونه واسطه بیان می کنند.

۷) در صورت نیاز تصمیمات قبلی خود را تغییر می دهند به گونه ای که اگر به تقاضای دوست شان قبلا پاسخ مثبت داده اند، اما امروز اگر مصلحت نباشد، به راحتی «نه» می گویند.

۸) نسبت به خود احساس خوبی دارند و برای خود احترام قایل اند.

۹) در موقعیت های مختلف روزانه تسلط کافی دارند. بر این اساس تصمیمات منطقی می گیرند.

۱۰) برای دیگران نیز احترام و ارزش قائل اند.

۱۱) به طور مستمر عملکرد خود را ارزیابی می کنند.

۱۲) در صورت عصبانیت، خشم خود را ابراز و دلیل آن را به طرف مقابل بیان می کنند.

۱۳) در صورت نیاز و ابهام از دیگران سوال می کنند.

۱۴) در زمان سخن گفتن با قدرت و صلابت صحبت می کنند.

برای دستیابی به مهارت جرأتمندی و ابراز وجود، ضرورت دارد والدین عزیز از دوران کودکی نکات لازم را به فرزندان خود آموزش دهند تا آنها بتوانند در ایام نوجوانی با تسلط بر این مهارت از آسیب پذیری مصون بمانند./روزنامه سلامت

دسته‌ها
والدین موفق

تک‌ فرزند بودن خوب است یا بد؟

رسانه ۷  برای داشتن مهارت‌های ارتباطی و اجتماعی خوب،‌ حتما لازم نیست که کودکان خواهر و برادر داشته باشند،‌ بلکه کافی است با همسالان خود در ارتباط باشند

برای داشتن مهارت های ارتباطی و اجتماعی خوب، حتما لازم نیست که کودکان خواهر و برادر داشته باشند، بلکه کافی است با همسالان خود در ارتباط باشند و زمان کافی برای یادگیری این مهارت ها به آن ها داده شود

برای بسیاری از والدین، خصوصا در زندگی امروز با مشکلات، گرفتاری ها و نیازهای متفاوتی که دارد، اهمیت داشتن خواهر و برادر در زندگی فرزندشان به صورت یک علامت سوال در آمده است. بسیاری از والدین جوان نگرانند که در صورتی که فرزندشان تک فزند باقی بماند و هیچ خواهر و یا برادری نداشته باشد، از چیزی در زندگی محروم شده باشد. یکی از این نگرانی ها به مهارت های اجتماعی برمی گردد.

در حقیقت وقتی در سال ۲۰۰۴/ ۱۳۸۳ مطالعه ای بر روی کودکان حدود ۵ ساله انجام شد و اعلام شد کودکانی که خواهر یا برادر ندارند، در مقایسه با کودکان هم سن و سال خود که تک فرزند نیستند، مهارت های ارتباطی و اجتماعی ضعیف تری دارند، این نگرانی بالا گرفت.

اما گزارشی که نیوساینتیست منتشر کرده، به مطالعه جدیدی اشاره دارد که نشان داده این تفاوت با بزرگ تر شدن کودکان برطرف می شود. یعنی وقتی کودکان در سنین بالاتر با هم مقایسه شدند، دیگر از نظر مهارت های اجتماعی تفاوتی بین تک فرزندها و کودکانی که خواهر و برادر داشتند دیده نشد. در حقیقت محققین این پدیده را چنین توجیح می کنند که آموختن مهارت های اجتماعی مانند مسیری است که داشتن خواهر و برادر تنها حرکت در این مسیر را سریع تر می سازد.

البته برای ادامه مسیر، ارتباط با همسالان برای کودکان بسیار ضروری است تا بتوانند مهارت های اجتماعی لازم را بیاموزند.

دسته‌ها
روانشناسی کودکان

راه های تبدیل شدن به مادری خونسرد

9 پله تا تبدیل شدن به مادری خونسرد, کودک, روانشناسی کودک, تربیت کودک, تغذیه کودک, کودکان, روانشناسی کودکان, تعلیم و تربیت کودکان, تغذیه کودکان, بیماری های کودکان , روانشناسی کودک, کودکان و والدین

رسانه ۷  بیشتر ما وقتی بچه دار می شویم، سعی می کنیم برای فرزندمان هر کاری بکنیم و بهترین ها را برایش فراهم کنیم اما در این راه، گاهی استرس هایی به ما وارد می شود و حس می کنیم خلاصی از این استرس و رسیدن به آرامش، خود خوشبختی است. به کار بستن ۹ توصیه زیر به شما کمک می کند زندگی را، البته با داشتن فرزند، آسان تر بگیرید!.

▪ ۲۰ تا ۳۰ دقیقه اختصاصی

۲۰ تا ۳۰ دقیقه پیش از دیگران از خواب برخیزید و چای بنوشید یا با آرامش مجله مورد علاقه تان را ورق بزنید. این کار سبب می شود روزتان را خوب آغاز کنید و استرس و کارهای روزمره باعث خستگی شما نشود.

▪ هماهنگ کردن مدرسه رفتن کودک با بچه همسایه

حتما در همسایگی شما نیز بچه هایی هستند که همراه با فرزند شما به مهدکودک یا دبستان می آیند. با والدین آنها هماهنگ کنید تا بعضی روزها فرزند شما همراه با آنان و بعضی از روزها فرزند آنها با شما به مهد یا دبستان برود. این کار باعث می شود برای چند روز در هفته وقت اضافی بیشتری داشته باشید.

▪ دوستی با مادران دیگر

به جای آنکه وقتی کودکتان را به پارک می برید تا بازی کند، روی نیمکتی تنها بنشینید، سعی کنید با دیگر مادرها دوست شوید، به ویژه می توانید با کسانی آشنا شوید که فرزندانی هم سن و سال فرزند شما دارند. برای آشنا شدن یکی دو جمله ساده کافی است: «چه کیف زیبایی دارید! آن را از کجا خریده اید یا «چه قدر لباس کودکتان خوش رنگ و زیبا است! خودتان آن را بافته اید؟» و بعد می توانید در رابطه با مسایل کودکان صحبت کنید و با هم دوست شوید.

▪ لحظات اختصاصی برای کودکان

تمام روز کار می کنید و شب خسته به خانه برمی گردید؟ خودتان را جای فرزندتان بگذارید. در این شرایط، او چه حسی خواهد داشت و چه می کند؟ حتی اگر مجبورید شاغل باشید، وقتی به خانه بازمی گردید تمام کارهایتان را کنار گذاشته و برای چند دقیقه ای به فرزندتان توجه کنید، کمی با او بازی کنید، حرف بزنید و نقاشی بکشید. جمع و جور کردن خانه، جارو کشیدن، حمام کردن و … را می توان چند ساعتی به عقب انداخت. یک روز در هفته را هم مرخصی بگیرید و به تمام کارهای خانه برسید تا استرس تان شما کمتر شود.

▪ برهنه کردن پاها

گاهی اوقات باید اجازه داد کودکان پابرهنه روی چمن ها یا ماسه های کنار دریا بدوند؛ حتی در خانه نیز نباید سر لباس آنها خیلی حساس بود. به این ترتیب، مدام مجبور نیستید تکرار کنید که: «کفشت کو؟ کجا انداختیش؟» پابرهنه بودن می تواند راه رفتن صحیح را به کودک بیاموزد و ماهیچه های پا را هم قوی می کند.

▪ غذای حاضری جلوی تلویزیون

شاید شما هم بارها شنیده باشید که ناهار یا شام خوردن با تلویزیون روشن درست نیست و کانون خانواده را سست می کند. ما نیز با غذا خوردن با تلویزیون خاموش موافق ایم اما بد نیست پنج شنبه یا جمعه، غذایی حاضری درست کنید و با همسر و فرزندان تان جلوی تلویزیون بنشینید و در حالی که کارتون یا یک فیلم کمدی می بینید، آن را میل کنید.

▪ غذا خوردن با دست

میوه ها را پوست بکنید و در بشقاب بگذارید و اجازه بدهید کودک به جای چنگال آنها را با دست بخورد. تکه های گوشت، مرغ و پنیر را کوچک کرده و خودش به دهانش بگذارد. پس از اتمام غذا هم دستمال مرطوبی به او بدهید تا دهان، دست ها و صورتش را تمیز کند.

▪ مهمانی های کودکانه

کنید؟ بچه ها با هم سرگرم می شوند و بازی های جدید یاد می گیرند.

▪ خوابیدن در روز جمعه

روز جمعه اجازه بدهید همه اهل خانه تا ظهر بخوابند. صبحانه و ناهار را یکی کنید و بیرون از خانه در پارک صرف کنید حتی می توانید برای راحت تر بودن صبحانه سبکی بخورید و برای ناهار به رستوران بروید.

دسته‌ها
روانشناسی کودکان والدین موفق

عوارض جسمی و روانی تحقیر کردن کودکان

رسانه ۷ –تکریم در لغت به معنای تعظیم ، بزرگداشت و حرمت ، احترام گذاشتن است و تحقیر سرزنش کردن و نقطه مقابل آن است.

تحقیر در هر سنی مشکل ساز است اما در دوران کودکی می تواند تاثیر گذار تر با شد زیرا تاثیر کلمات بر روی کودکان بیشتر است . تحقیقات نشان داده است که هر فرد در ۱۰ سال اول عمر خود به طور متوسط با حدود ۱۵۰ هزار پیام و واژه منفی مواجه می شود و بیشتر این پیام ها با محتوای «بی عرضه، تنبل، شلخته، دست و پا چلفتی، خنگ، بی شعور، بی مسئولیت، تو هیچی نمی شی، بکن نکن، برو نرو، حرف نزن، نخور، بشین نشین، دست بزن نزن، به جز خرابکاری کار دیگری بلد نیستی» است.

این پیام را اکثرا خانواده و در درجه بعدی دوستان و در نهایت معلم و مدرسه به ذهن کودک تزریق می کنند و بیشتر والدینی که از تحقیر برای کنترل و تربیت فرزند استفاده می کنند، در واقع آن را روشی برای تلنگر زدن به کودکان خود می دانند یا حداقل تحقیر را روشی برای کنترل کودک می دانند.

از ائمه اطهار روایات بسیاری در مورد تکریم و احترام به کودکان وارد شده است. رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در این باره می فرمایند : به بزرگسالان خود احترام کنید و نسبت به کودکان خویش ترحم و عطوفت نمایید.(۱)

همچنین از امام علی علیه السلام روایت شده است : در خانواده خود با کودکان عطوف و مهربان باش و بزرگترها را احترام کن.

از مصادیق تحقیر کودکان می توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱)مقایسه و ارزیابی او با دیگران

۲) طعنه زدن و سرزنش کودک در مقابل دیگران

۳)سلام نکردن به کودک

۴)نظارت افراطی برکودک

۵)تذکر پی در پی

۶)صدا کردن کودک با القاب ناپسند

۷)تحمیل امور بر کودک

۸)اجازه ندان به کودک برای صحبت کردن و کامل کردن گفتارش

۹)عدم توجه به قول و قرار با کودک

۱۰)داشتن انتظارات فراتر از توان کودک

۱۱)نیشخند و پوزخند کردن کودک و ……

تحقیر کودک,سرزنش کودک,احترام به کودک

تحقیر کردن عوارض جسمی و روانی را بر فرد تحقیر شده باقی می گذارد مانند:

کمبود اعتماد به نفس: اولین و مهمترین آسیب کاهش عزت و اعتماد به نفس است هر چقدر عزت نفس کودک پایین تر باشد امید و آرزو های او دچار نقصان می شود و اینگونه کودکان در برقراری ارتباط با دیگران به مشکل خواهند خورد و در بزرگسالی به این باور خواهند رسید که قادر به انجام هیچ کاری نیستند.

افسردگی: دومین مورد که می توان به آن اشاره کرد افسردگی است تحقیقات در این زمینه نشان داده است که تحقیر مدام و سرزنش کودک امکان بروز افسردگی را در بزرگسالی افزایش خواهد داد.

والدینی که به منظور کنترل رفتار کودک آنها را مورد سرزنش ، تحقیر و تنبیه بدنی قرار می دهند منتظر بروز رفتارهای خشونت آمیز در کودکان خود باشند در واقع این کودکان از شیوه رفتاری والدین خودشان برای رفتار با دیگران استفاده می کنند

خجالتی بودن: کم رویی و خجالتی بودن یکی دیگر از اختلالاتی است که ممکن است در اینگونه کودکان دیده شود مقایسه شدن کودک با دیگران ، جدی نگرفته شدن از سوی والدین ازجمله اموری هستند که به خجالتی شدن فرزندان منجر می شود.

ایجاد شخصیت ناسازگار :کنترل ، تحقیر، سرزنش مدام کودک تاثیرات منفی بر شخصیت آنها دارد و موجب ایجاد یک شخصیت نا سازگار می شود .کودکی که تلاش می کند در مقابل شما بایستد و مقابله به مثل کند.

خشونت: نکته دیگر آن است که والدینی که به منظور کنترل رفتار کودک آنها را مورد سرزنش ، تحقیر و تنبیه بدنی قرار می دهند منتظر بروز رفتارهای خشونت آمیز در کودکان خود باشند در واقع این کودکان از شیوه رفتاری والدین خودشان برای رفتار با دیگران استفاده می کنند.

عدم توانایی ارتباط صحیح با دیگران : در بعضی از مواقع احساس حقارت چنان تاثیری بر روی فرد می گذارد که فرد مبتلا جرات معاشرت با مردم را پیدا نمی کند و از ترس اینکه مبادا در جمع مورد تحقیر واقع شود کناره گیری را به هرگونه برقراری رابطه ای ترجیح می دهد.

خود کم بینی : با سرکوب اعتماد به نفس در فرد ی که مورد تحقیر واقع شده است این مسئله به مرور باعث به وجود آمدن حس خود کم بینی در فرد می شود. او احساس خواهد کرد برای انجام هیچ کاری لیاقت دارد و دیگران از او بهتر هستند.

از دست دادن مهارت نه گفتن : کودکی که در خانواده به خصوص در بر خورد با والدین تحقیر و سرزنش می شود اعتماد به نفسشان کاهش می کند ، این گونه افراد که دارای اعتماد به نفس پایینی هستند در مقابل خواسته های دیگران جرات نه گفتن را از دست می دهند.

از عواقب جسمی که ممکن است کودکانی که مورد بی مهری و بی توجهی والدین قرار گرفته اند با آن مواجهه شوند می توان به مواردی همچون بی اشتهایی ، پر خوری ، هیجانات منفی ، اختلال در خواب، و حتی ترس و شب ادراری اشاره کرد.

پی نوشت

۱)عیون الاخبار رضا، ص ۱۶۴

۲)بحارالانوار ج ۱۶ ص ۱۵۴

منبع : tebyan.net

دسته‌ها
والدین موفق

نحوه رفتار با کودکان نق نقو

رسانه ۷ –مهم نیست چه اتفاقی می‌افتد. هر مخالفت یا مقاومت کوچکی در برابر خواسته‌هایش می‌تواند اشک‌هایش را سرازیر کند و فرشته کوچک شما را به دیوی که جز جیغ زدن کاری ندارد، تبدیل کند. شاید تصور کنید مهربانی بیشتر می‌تواند به جیغ‌های او پایان دهد یا اینکه قهر و دعوا کردن‌های‌تان می‌تواند فرزند نق‌نقوی شما را آرام کند اما صبر کنید؛ رفتن از هر دوی این راه‌ها می‌تواند مشکل رفتاری کودک شما را به کلاف بی‌سر و تهی تبدیل کند که بازکردنش کار هر کسی نیست.

اگر جیغ و گریه‌های فرزندتان تمامی ندارد، توصیه‌های دکتر نسرین امیری، فوق‌تخصص روانپزشکی کودکان و عضو هیات علمی دانشکده علوم‌بهزیستی و توانبخشی را بخوانید. او به شما برای رام کردن اسب سرکش‌تان کمک می‌کند.

از کجا یاد گرفته؟

ستاره هیچ خواسته‌ای را بدون جیغ زدن بیان نمی‌کند. از گرفتن یک شکلات گرفته تا دیدن برنامه تلویزیونی مورد علاقه، همه را با جیغ‌های ممتد طلب می‌کند و تا زمانی که به خواسته‌اش نرسد، این روند را ادامه می‌دهد.

از شماست که بر شماست

به جای متهم کردن فرزندتان بهتر است نگاهی به رفتارهای خودتان بیندازید؛ بدون شک فرزندتان از ابتدا این‌گونه نبوده و اشتباه‌های رفتاری شما از او یک کودک نق‌نقو ساخته است. یادتان نرود محیط بر کوچک‌ترین رفتارها و عادات فرزندتان اثر می‌گذارد و هر رفتار یا واکنش کوچکی از سوی شما می‌تواند رفتارهایی را در فرزندتان ماندگار کند که تغییر دادن‌شان کار ساده‌ای نیست. شاید در گذشته زمانی‌که حال‌تان خوب بوده یا حوصله نق زدن‌های فرزندتان را نداشتید به خواسته‌های او گوش دادید و اکنون او یاد گرفته می‌تواند با نق زدن به خواسته‌اش برسد.

گذشته از این، شاید مشاهده رفتار کودکان دیگر فرزندتان را به نق زدن ترغیب کرده باشد. بچه‌ها با دیدن کودکی که با جیغ و داد به خواسته‌اش می‌رسد از این شیوه الگوبرداری می‌کنند و با صدای بلند نیازهای‌شان را فریاد می‌زنند. کافی است در چنین شرایطی با دیدن گریه و شیون فرزندتان به خواسته او تن داده باشید تا برای مدت‌ها از سلاح فریاد و جیغ برای رسیدن به خواسته‌هایش استفاده کند.

کودک نق نقو,تربیت کودک,نق زدن بچه ها,دعوای فرزندان

تسلیم می‌شویم!

هیچ‌کسی حوصله شنیدن این همه داد و بیداد را ندارد. به همین دلیل نه‌تنها پدر و مادر، بلکه آشناهای دورتر هم یاد گرفته‌اند که دربرابر اولین جیغ او تسلیم شوند و آرامش‌شان را به‌خاطر چند خواسته کوچک به خطر نیندازند.

شفاف باشید

با آرامش و زمانی‌که حال جفت‌تان خوب است برایش توضیح دهید که «از این به بعد قوانین جدیدی در خانه به وجود آمده و دیگر با داد و بیداد نمی‌توانی به خواسته‌هایت یا اسباب‌بازی دلخواهت برسی و اگر واقعا اسباب‌بازی می‌خواهی باید رفتار خوبی داشته باشی.» دیگر زمان آن است تا شما با هوش و درایت خودتان هر رفتاری را که می‌خواهید در فرزندتان شکل دهید و گاهی برایش شرط‌هایی بگذارید که به او در رسیدن به خواسته‌اش از راه منطقی کمک می‌کند.

می‌توانید اسباب‌بازی مورد نظر را مانند پاداش در قبال انجام رفتار‌های مناسب برایش قرار دهید؛ مثلا به او بگویید«اگر پنج شب پشت‌سرهم هر شب مسواک بزنی یک ستاره دریافت می‌کنی و بعد از سه ستاره ما به مغازه می‌رویم و اسباب‌بازی را که دوست داری برایت می‌خریم.» اگر خیلی کم‌طاقت است، تعداد ستاره‌ها را کاهش دهید.

چاره‌ای نداریم!

به توصیه یکی از دوستان، مادر ستاره تصمیم می‌گیرد در برابر خواسته‌های غیرمنطقی فرزندش بایستد و با جیغ زدن آنها را برآورده نکند اما اوضاع خیلی خوب پیش نمی‌رود. او آنقدر فریاد می‌زند که پدر طاقتش را از دست می‌دهد و تسلیم فرمان او می‌شود.

طاقت بیاورید

صبور باشید؛ زمانی‌که به بازار می‌روید قاعدتا او سعی خواهد کرد با گریه‌های بیشتر شما را مجبور به اطاعت از خودش کند. تسلیم نشوید. نگران نگاه‌ها و افکار دیگران نباشید زیرا چیزی که اهمیت دارد تربیت فرزندتان است. او فکر می‌کند اگر بلندتر گریه کند، حتما شما به حرفش گوش می‌دهید اما بدون خشونت و با رفتار درست باید نشان دهید این روش کارایی ندارد. اگر اجسام را پرت می‌کند او را مهار فیزیکی کرده یا محیط را ترک کنید.

این رفتارهای فرزندتان برای رسیدن به خواسته‌اش کاملا طبیعی است. با دیدن این رفتارها باید بدانید راه را درست رفته‌اید و فرزندتان سعی می‌کند شما را امتحان کند. حالا نوبت شماست تا با بی‌توجهی و بدون توضیح اضافه به او بفهمانید که جدی هستید. یادتان باشد توضیح اضافه کارتان را خراب می‌کند. بعد از مدتی نتیجه می‌گیرد که گریه‌اش دیگر کارساز نیست.

چرا اشکش خشک نمیشه؟

تهدید می‌کنیم!

مادر ستاره که دیگر تحمل سال‌های قبل را ندارد، تصمیم می‌گیرد به شیوه‌های قدیمی تربیتی متوسل شود و هر بار دادهای فرزندش را می‌شنود با داد بلندتری به استقبالش برود یا او را به محروم شدن از برخی امکانات تهدید کند.

گوش‌های‌تان را بگیرید

یکی از بهترین راه‌ها برای حل این مسئله، پاک کردن صورت آن است. اگر خودتان را به نشنیدن بزنید و به این رفتارهای فرزندتان هیچ واکنش مثبت و حتی منفی نشان ندهید تا اندازه زیادی برای حل مشکل قدم برداشته‌اید. یادتان نرود حتی نشان دادن واکنش‌های منفی مثل اخم کردن، سرزنش و حتی کتک زدن کودک به او در تقویت این رفتار انگیزه می‌دهد پس بی‌تفاوتی و نادیده گرفتن را جایگزین هر واکنشی کنید.

اما تنها زمانی سمت این درمان بروید که حال‌تان خوب باشد و توانایی کنترل خشم‌تان را در حالی‌که جیغ و داد‌های گوشخراش او را می‌شنوید، داشته باشید. میزان گریه کودک‌تان بستگی به این دارد که چقدر به این شیوه عادت کرده باشد. اگر در میان راه از ادامه مسیر منصرف شوید باید خود را برای شنیدن صداهای بلندتر او آماده کنید چون به او آموزش داده‌اید تا با سطح گریه بالاتر به خواسته‌اش برسد. کنار آمدن با کودکان سخت دشوارتر است. والدین باید با آگاهی از اخلاق فرزندشان صبوری بیشتری در درمان داشته باشند. کودکی که به هر بهانه‌ای گریه می‌کند ممکن است دچار افسردگی کودکی شده باشد که در این صورت بهتر است به پزشک مراجعه شود.

چند قدم که باید بردارید

برای پایان دادن به شیون‌های بی‌مورد فرزندتان، می‌توانید این شش راه ساده اما موثر را هم امتحان کنید

تنها خرید کنید

اگر می‌خواهید با فرزندتان به یکی از مراکز خرید شلوغ بروید، بدانید که کودک‌تان طاقت شما را ندارد و بعد از مدتی خسته و بدخلق می‌شود و نق می‌زند.

همه جا با هم نروید

اگر می‌خواهید به مهمانی بزرگسالان بروید و می‌دانید این اتفاق برای فرزندتان جذابیتی ندارد، در صورت امکان کودک‌تان را نزد کسی که با او احساس راحتی دارد، بگذارید.

باج ندهید

با پذیرفتن خواسته فرزندتان در زمانی که غر می‌زند، به رفتارش مشروعیت ندهید و با این اشتباه رایج زمینه را برای گریه‌ها و غرولندهای بعدی فراهم نکنید.

همکلام باشید

برای گذاشتن بهترین تاثیر روی فرزندتان، باید با همسرتان همکلام شوید. هر کدام از شما نباید شیوه تربیتی جداگانه‌ای داشته باشد و در مقابل کودک دیگری را رد کند.

آموزش دهید

به فرزندتان تفاوت میان رفتار خوب و بد را آموزش دهید. اگر در این کار موفق باشید، او به جای تاثیر گرفتن از بچه‌های دیگر، برای اصلاح‌شان تلاش می‌کند.

نادیده بگیرید

فرزند شما با فریاد‌هایش می‌خواهد جلب توجه کند. اما شما می‌توانید با نادیده گرفتن این صداها و اشک‌ها، راهکار «خاموشی» را به کار ببندید و به حذف این عادت کمک کنید.

کودک نق نقو,تربیت کودک,نق زدن بچه ها,دعوای فرزندان

با  بچه‌های دیگر نمی‌سازد

درست است که پدر و مادر او مشکلی با تحمل کردن کودک نق‌نقوی‌شان ندارند. اما هر روز که می‌گذرد، این رفتار ستاره را از بچه‌های دیگر دورتر می‌کند. کافی است در بازی ببازد یا چیزی  مطابق میلش نباشد تا با گریه مادرش را صدا کند.

درگیر دعوای‌شان نشوید

یادتان نرود شما نباید عنصر سوم دعواهای دو کودک باشید. چالش‌های ارتباطی بچه‌ها مگر در موارد خاص تنها باید توسط خودشان حل شود و دخالت‌های شما تنها می‌تواند مشکل را بیشتر کند. وقتی فرزندان‌تان با یکدیگر دعوا می‌کنند، خودتان را درگیر نکنید و از در سرزنش یکی یا طرفداری از دیگری وارد نشوید. به آنان توضیح دهید مشکلی با اینکه یکدیگر را دوست ندارند، ندارید اما توقع دارید به یکدیگر احترام بگذارند.

هنگام دعوا هر دوی آنان را بسته به سن‌شان اما به شیوه مشابه تنبیه کنید. شما با تنبیه فرزند مظلوم خود این پیغام را به او بدهید که باید از حقش به شیوه‌ای مطلوب دفاع کند. در مواقع خاص که یکی از فرزندان‌تان سعی کرده از حقش دفاع کند اما موفق نشده و نزد شما آمده از او حمایت کنید.

منبع : bartarinha.ir

دسته‌ها
روانشناسی کودکان

خوابیدن کودک کنار پدر و مادر

رسانه ۷ – قطعاً همه شما وابستگی‌های بی‌شمار یک نوزاد به پدر و مادر و به خصوص مادر را درک خواهید کرد. وابستگی‌هایی که پدر و مادر را به گونه‌ای عاطفی وادار می‌سازد تا از نوزاد مراقبت کرده و نیازهای او را مرتفع گردانند. اما گاهی اوقات با بکار‌گیری روش‌هایی خارج از اسلوب صحیح رفتاری‌، کودکان بیش از آن‌چه که باید به پدر و مادر وابسته می‌شوند و همین سبب می‌شوند تا آن‌ها مدت بیشتری در حریم پدر و مادر خود سکنی داشته باشند!

حضور بیش از اندازه فرزندان در اتاق خصوصی والدین، ممکن است باعث سردی میان پدر و مادر شده و حتی زمینه ساز بروز اختلافات و برخوردهای نامناسبی میان آنان گردد. از این روست که اهمیت جدا سازی محل خواب کودکان از اتاق والدین به یک ضرورت تبدیل خواهد شد.

از بدو تولد تا چه سنی؟
آن‌چه که مسلم است؛ نوزاد در بدو تولد نیازهای بسیاری دارد که به طور ویژه ای مادر مسئولیت رسیدگی به آن‌ها را دارد. شاید دلیل عمده حضور نوزادان در اتاق والدین رسیدگی به موقع به این دسته از نیازها باشد. تعویض به موقع و رفع گرسنگی نوزاد توسط مادر از بارزترین دلایل حضور نوزاد در نزدیک‌ترین مکان به مادر است‌. از طرف دیگر نوع تنفس نوزاد و چگونگی خوابیدن او و بسیاری از مسائل دیگر هستند که نیازمند دقت و رسیدگی می‌باشند.

پس با این حساب طبیعی است که نوزادی که تازه متولد شده تا چند ماه پس از تولدش در نزدیک‌ترین مکان به مادر و یا به بیان دیگر در اتاق پدر و مادر حضور داشته باشد. مرز نوزادی تا هنگامی است که او بتواند واکنش‌های اطرافیان را به خوبی متوجه شده و تا حدی بتواند با توان خودش بنشیند یا چهار دست و پا حرکت کند. پس از این زمان می‌توان کودک را به اتاق دیگری منتقل کرد و هر چند ساعت یکبار به منظور سرکشی و بررسی حالات و شرایط به او سر زد .

سنین یک‌سالگی تا دوسال بهترین زمانی است که می‌توان کودک را از اتاق پدر و مادر خارج و با اتاق مختص به خود آشنا کرد. در این سنین کودک به حدی رشد یافته که بتواند خوب بخوابد و هنگام گرسنگی تحمل کافی داشته باشد تا مادر به او برسد و از طرف دیگر هنوز وابسته به محیط پدر و مادر نشده و ترس از تنهایی و … برایش مفهومی ندارد و خیلی راحت با محیط جدیدش مانوس خواهد شد بی آن‌که پدر و مادر برای عادت دادن او به محیط جدید متحمل دردسری بشوند !

راه‌هایی برای جدا کردن محل خواب کودکان بالای سه سال
بسیاری از والدین را دیده‌ام که فرزندان‌شان را تا سنین بالاتر از ۳سال هنوز در اتاق شخصی خود نگهداری می‌کنند و مدام از سختی‌های جدا کردن اتاق فرزندشان گله و شکایت می‌کنند!

طبیعی است که وقتی کودک با محیطی انس بگیرد و مفهوم ترس و تاریک و … را متوجه شود به سختی می‌شود او را به اتاقی فرستاد که در آن تنها باشد و تنها بخوابد!

کودکان بالای سه سال معمولاً در برابر جدا شدن جای خواب‌شان از کنار والدین واکنش‌های طولانی مدت نشان می‌دهند و به یکباره نمی‌شود جای آن‌ها را از اتاق والدین جدا ساخت!

وابستگی‌های نوزاد, جدا کردن محل خواب کودکان

برای این منظور راهکارهایی وجود دارد
 * ابتدا سعی کنید به اتاق کودک برسید و وسایل و اسباب‌بازی‌هایی را که او دوست دارد در آن قرار دهید. ساعاتی در روز به همراه کودک در اتاق او بنشینید و سعی کنید تمام قسمت‌های اتاق را به او نشان دهید و با او در اتاق بازی کنید. اگر اتاق کودک کمد دیواری یا قسمت‌های ناشناخته‌ای دارد، آن‌ها را به کودک نشان داده و سعی کنید علاقه‌ای بین کودک و اتاق شخصی‌اش برقرار کنید.

* در طول روز برای بازی کردن فرزندتان را به اتاق خودش هدایت کنید و به او بگویید که در همان اتاق می‌تواند بازی کند و نباید وسایل بازی‌اش را به خارج از اتاق بیاورد‌. در میان بازی و هنگامی که کودک خسته می‌شود او را در همان اتاق بخوابانید و در کنارش تا کامل به خواب رود‌. توجه داشته باشید که اتاق کودک هرگز نباید تاریک و بدون نور باشد تا او بتواند به راحتی و بدون ترس به اتاق شخصی‌اش علاقه‌مند شده و آنجا را بپذیرد.

* برای انتقال کودک از اتاق شما به اتاق خودش هرگز از کلمات و عبارات امری مانند: باید به آنجا بروی و … استفاده نکنید!

کمی تحمل داشته باشید و با زبان رفتار او را قانع به حضور در اتاق خودش نمایید.

چند شب وقتی که کودک در اتاق شما و در کنار شما می‌خوابد سعی کنید به صورت هدفمند آسایش او را از بین ببرید. به عنوان مثال:

* اگر کودک بر روی تخت شما ( والدین خود ) می‌خوابد، می‌توانید خود را به خواب زده و جای خواب او را تنگ کنید. در این هنگام اگر با اعتراض کودک مبنی بر تنگ بودن جای خوابش مواجه شدید می‌توانید با خونسردی به او بگویید که یک تخت خالی در اتاقش منتظر اوست و او خودش این جای تنگ را انتخاب کرده است!

* اگر کودک در اتاق شما به خواب رفته است برق را روشن بگذارید و سعی کنید با صحبت کردن و سرو صداهای معمول او را بیدار کنید و زمانی که اعتراض او مبنی بر سرو صدا و نور را شنیدید به او بگویید که اتاق او در کمال آرامش و سکوت انتظارش را می‌کشد و می‌تواند بدون دغدغه آنجا راحت بخوابد!

* وقتی که کودک تا حدودی اتاق خود را پذیرفت و به آنجا رفت سعی کنید شب‌ها محیط اتاق را با یک چراغ خواب کوچک تا حدی روشن نگه دارید که او از ترس تاریکی دوباره به حریم خصوصی شما وارد نشود.

* اگر کودک شما در سن ۵ سالگی به بالا قرار دارد و حاضر نمی‌شود به اتاق خودش برود می‌توانید با کمک روانشناس و بهره‌گیری از مشاور او را به اتاق شخصی خود بفرستید.
خوابیدن کنار مامان و بابا

بهانه‌گیری‌های گاه و بیگاه  برای حضور در کنار والدین
گاهی ممکن است کودک با اینکه به اتاق خود انس گرفته و جدا از پدر و مادر می‌خوابد اما بعضی از شب‌ها نا آرامی کند و بخواهد که در کنار والدین بخوابد. این رفتار تا سن ۸ سالگی می‌تواند طبیعی باشد. در این مواقع پدر و مادر باید با قرار دادن قانون و قاعده او را در اتاق خود بپذیرند و از سویی دقت داشته باشند تا این بی‌قراری‌ها به هرهفته و هر شب تکرار پیدا نکند. به عنوان مثال اگر در ماه دو شب کودک نا آرامی کند و به هر دلیلی بخواهد در کنار پدر و مادر باشد، آن‌ها می‌توانند با گفتن این عبارات که: اتاق ما به زیبایی و راحتی اتاق تو نیست / ما صبح‌ها زود بیدار می‌شویم و تو نمی‌توانی راحت بخوابی و … او را مجاب کنند که همین یکبار می‌تواند در جای دیگری غیر از اتاق خودش بخوابد.

اگر درخواست‌های کودک مبنی بر خوابیدن در کنار والدین بصورت مکرر و پشت سر هم تکرار شود؛ قطعاً حاکی از علتی است که کودک را نا آرام ساخته. این عوامل می‌تواند انوع ترس‌ها مانند ترس از تنهایی و ترس از تاریکی و … باشد. همچنین تماشای برخی از برنامه‌ها و فیلم‌هایی که برای سن کودکان تعریف نشده است باعث می‌شود که آن‌ها در هنگام خواب شبانه دچار نگرانی و پریشانی شوند و از این رو لازم است والدین دقت داشته باشند تا فرزندان آن‌چه را که مناسب با سن و شرایط روحی‌شان نیست را تماشا نکنند.

در نظر داشته باشید که جداسازی محل خواب کودکان یک نیاز دو طرفه است هم برای والدین و هم برای کودک! به همین دلیل لازم است تا والدین توجه کافی داشته باشند تا محل خواب کودک خود را از سن زیرسه سال جدا کنند.***
منبع: پنجره

دسته‌ها
روانشناسی کودکان

رمز و راز نقاشی‌های کودکان

رسانه ۷ – بچه‌ها به نقاشی علاقه زیادی دارند و آنچه می‌کشند بازتاب دنیای درونی آنهاست. بیشتر بچه‌ها به کارهای هنری‌شان فکر نمی‌کنند یا حتی آن را سانسور نمی‌کنند. در طول ۴۰ سال گذشته نقاشی کودکان به عنوان بخش مهمی از تشخیص‌های متخصصان اطفال به کار می‌رود. نقاشی به آنها کمک می‌کند مراحل رشد کودک را در همان لحظه مشاهده کنند و درباره مشکل احتمالی آگاهی یابند. یک نقاشی ساده می‌تواند نگاهی اجمالی به جهان‌بینی کودک، نقش او در خانواده و روابطش با دیگر اعضای خانواده و البته اعتماد به نفس او باشد.

این نقاشی همچنین می‌تواند میزان استحکام او و خانواده را نشان دهد که بسیار مهم است. نقاشی کودکان حتی می‌تواند اوضاع فرهنگی و نوع رفتارهای اعضای خانواده را با یکدیگر مشخص کند اما این هشدار را در نظر داشته باشید که اگر می‌خواهید معنای پنهان شده در نقاشی را بیابید نباید آنها را بیش از حد تفسیر کنید. نباید هر خطی که کودک می‌کشد را بخوانید، بهتر است نقاشی بچه‌ها را فرصتی برای صحبت کردن با فرزندتان تلقی کنید و درباره آنچه می‌خواسته بکشد با او حرف بزنید. سپس سؤال‌هایی از او بپرسید تا ارتباط‌تان را به این ترتیب با فرزندتان بیشتر کنید. حواس‌تان باشد بیش از حد بر او تاثیر نگذارید و او تحت‌تاثیر شما نباشد. مثلا بگویید: «درباره نقاشی‌ات برام تعریف کن. این آدما کین توی نقاشیت. چیکار دارن میکنن؟ چرا مامانو این شکلی کشیدی؟» حالا با هم برخی از نقاشی‌های معمول بچه‌ها را تحلیل می‌کنیم.
 وقتی خانواده شکل کلونی به خود می‌گیرد
مهارت نقاشی معمولا در دوران پیش‌دبستانی بهتر بروز می‌کند. بچه‌ها در این سن تمایل به استفاده از چهره‌های نزدیک به هم می‌کنند. بنابراین می‌توان از حالت چهره،‌ مکانی که خانواده در آن قرار دارد و کاری که در حال انجام هستند، برداشت‌هایی داشت. این نقاشی توسط یک دختر ۵ ساله کشیده شده است. او مادرش را در سمت چپ خود کشیده و خودش، پدرش و برادر ۸ ساله‌اش هم در کنار هم قرار دارند. این دختر خود را بزرگ‌تر از خانواده کشیده که این نشان‌دهنده اعتماد به نفس بالای اوست. شایان ذکر است که او خودش را بین پدر و برادرش قرار داده و این به این دلیل است که کودکان ۴ تا ۶ ساله در تلاش برای یافتن هویت جنسی‌شان هستند. به‌عنوان بخشی از روند طبیعی رشد و نمو، دختران از نظر عاطفی و فیزیکی به پدرشان نزدیک‌تر هستند (پسرها در این سن به مادرشان وابسته هستند) اما این احساسات موقتی است.

وقتی نگاه شخص سوم وجود دارد
پسر ۷ ساله‌ای که این نقاشی را کشیده می‌گوید ما در حال بازی هستیم،  این نشان می‌دهد پسربچه نقاشی را از دید فردی که در حال تماشای بازی آنهاست، کشیده است. همین موضوع نشان می‌دهد او قوه بصری و فضایی بالایی دارد. کودکانی که فضا را بهتر از دیگران حس می‌کنند دارای قابلیت درک بهتری هستند. به‌کارگیری فضا نشان‌دهنده ارتباط و طریقه واکنش کودک و محیط اطراف اوست. بچه‌هایی مانند این کودک معمولا هنرمند هستند و در حل معماها و بازی‌ها خوب عمل می‌کنند. این خانواده هم در خانه مشغول بازی است و نشان از رابطه خوب این خانواده با هم دارد. اینکه پسر بچه خود را در راس میز کشیده نشان از ایجاد حس هویت در او دارد.

وقتی جزئیات مهم است
دختر ۷ ساله‌ای که این عکس را کشیده، یک سه‌قلوست که قبل از موعد متولد شده است. وقتی از او سؤال می‌شود که افراد در این نقاشی در حال چه کاری هستند، او از برادرش که در سمت چپ نقاشی است، شروع می‌کند. می‌گوید: «او در حال شستن لباس‌هاست. مامان در حال انجام کار با کامپیوتر است. من دارم لباس‌ها را آویزان می‌کنم پدر در حال شستن ماشین است و خواهرم لیوان‌ها را می‌شوید.» او نقاط مختلف بدن و لباس‌های پدر و مادر را کشیده که نشان می‌دهد به بلوغ بصری و مهارت‌های حرکتی لازم دست یافته‌ است. با نگاه به لباس‌های هرکس تفاوت‌های جنسیتی کاملا مشخص می‌شود. در این نقاشی کودکان و والدین به عنوان واحدی منسجم مشخص شده‌اند که به نظر می‌رسد از انجام کارهای روزمره لذت می‌برد.

 وقتی زمین  سوراخ می‌شود
نقاشی توسط یک دختر ۷ ساله که به تازگی با پدر و مادر و برادر کوچک‌ترش به مراسم خاکسپاری پدربزرگش رفته، کشیده شده است. این نقاشی توانایی این دختر را در ایجاد تفکیک چهره کودکان و بزرگسالان نشان می‌دهد و اینکه چهره‌های غمگین را کشیده است. او خود و پدرش را در یک پیوند قوی نشان داده. همین اتفاق غم‌انگیز باعث شده او همه اعضای خانواده را به هم نزدیک بکشد. این نشان می‌دهد خانواده در لحظه‌های غم‌انگیز زندگی کنار هم هستند.

 وقتی بالن‌ها به هوا می‌رود
نقاشی یک مثال عالی از این موضوع است که کار هنری می‌تواند سکوی پرتاب ارتباط باشد. این نقاشی را دختری ۱۱ ساله کشیده که با مادرش زندگی می‌کند و هیچ خواهر و برادری ندارد. روانشناس با دیدن این نقاشی در بررسی اولیه سلامت فیزیکی، تکالیف مدرسه و رشد اجتماعی او را مناسب ارزیابی کرد. اما این دختر اغلب نمی‌توانست به خانه دوستانش برود. او ترجیح می‌داد دوستانش به خانه او بیایند و وقتی مادرش در کنارش بود با آنها بازی کند. واقعیت این است که این وابستگی زیاد بین مادر و کودک می‌تواند در روند رشد او اخلال ایجاد کند و این نکته در نقاشی‌ای که این دختر کشیده بود، مشخص شد. این طور که در نقاشی مشخص است این دو بسیار به هم نزدیک هستند و یک خط باریکی مادر و دختر را به هم وصل کرده است. وقتی از مادر سؤال شد که «درباره این نقاشی چه فکر می‌کنید؟» او با افتخار درباره مهارت نقاشی دخترش صحبت کرد. اما پس از آن اعتراف کرد آن چیزی را که روانشناس در پی نشان دادن آن در رابطه او و دخترش است، می‌بیند. بعد از آنکه با این مادر صحبت شد، او با انگیزه بهتری در پی یافتن راهی برای جدایی روانی اما همراه با عشق و رابطه نزدیک بود.

 وقتی خانواده فوتبالیست می‌شود
نقاشی بسیار خوب است. این نشان می‌دهد خانواده در حال لذت بردن از ورزش است. وقتی از پسربچه ۹‌‌ساله‌ای که این نقاشی را کشیده خواسته شد آن را توضیح دهد، گفت: «ما در حال بازی فوتبال هستیم. پدر گفت بهش پاس بدم، منم این کار رو کردم و اون هم به مامان پاس داد و مامان هم توپ رو داد به برادر کوچیکم.» نمایش حرکت در نقاشی نزد نوجوانان و کودکان سنین بالا به عوامل عاطفی، فرهنگی یا به استعداد مهارت خلاقیت آنها بستگی دارد. می‌توان گفت که کشیدن تصاویر مختلف به حالت ثابت یا در حال حرکت بیانگر شخصیت کودک در یک محیط هماهنگ و یکنواخت است. کودکی که در نقاشی‌هایش تصاویر در حرکت را معرفی می‌کند، معمولا فردی باهوش و فعال و از همسالانش اجتماعی‌تر است. توصیف این پسر از نقاشی تعامل فعالش را با دیگر اعضای خانواده مشخص می‌کند. اما سؤال اینجاست که چرا مادر خانواده بزرگ‌تر از بقیه اعضا کشیده شده است. آیا او نقش رئیس خانواده را دارد؟

رنگ‌ها چه مفهومی دارند؟
سیاه و سفید
به معنای ترس، اضطراب، اندوه و ناامیدی است.
خاکستری
رنگی خنثی که چیزی را بیان نمی‌کند.
قهوه‌ای
به معنای مقابله با فشار والدین برای نظافت است.
بنفش
به معنی تمایل به چیزهای مخالف است. اگر زیاد استفاده شود به معنی اضطراب است.
آبی
صلح و آرامش و تسلیم شدن در این رنگ نهفته است، ضمن آنکه به معنی درون‌گرایی کودک است.
سبز
این رنگ به معنای نیاز به جلب توجه و تمایل به برقراری ارتباط و سرسختی است.
قرمز
برون‌گرایی کودک در استفاده از این رنگ نشان داده می‌شود.
زرد
شادی و خوش‌بینی و میل به مشارکت در این رنگ مشخص است.
صورتی
وقتی کودک از این رنگ استفاده می‌کند نشان می‌دهد تمایل به صلح و تعادل دارد.

مجله سیب سبز