دسته‌ها
آخرین اخبار

محرم غریب

هر ساله به عشق اهل بیت علیهم السلام و سید و سالار شهیدان حضرت #اباعبدالله_الحسین (ع) جامه سیاه بر تن خود و شهر می کردیم و سینه زنان و مویه کنان در محافل سوگواری #سیدالشهدا به خونخواهی #ثارالله مویه سر می دادیم، در مساجد و تکایا و حسینیه ها نذر شهادتِ فی سبیل الله نموده  و دستجات #عزاداری به پا کرده و پشت یزیدیان زمان را به لرزه می انداختیم.

همه ساله، #تاسوعا و #عاشورا هنگامه دلدادگی هایِ عاشقانه برای غریبانه هایِ خلقت بود و سرزمین هایمان شور و هنگامه #کربلا سر می داد و غریو غربت آزادگی و آزادگانِ سپهر گیتی را به لرزه می انداخت، در سوگ آزادی و جوانمردی و رستگاری در کنج محفل عزای حضرت دوست و جانِ عاشقان سر بر زانو گذاشته و بر حال زار خود می گریستیم و اشکهایمان را توشه بهترین سفر زندگیمان می کردیم تا در پناه شفاعت مادر اهل بیت (ع) سرمست انتظار ابدی لقاءالله شویم.

از روز #عرفه داستان غربت #حسین(ع) را با یکدیگر زمزمه می کردیم تا اوج غریبی را در ثانیه های محرم و صفر درک کنیم و عشق را معنا کنیم…

اما گویی امسال غریبانه ترین محرم را باید درک کنیم، شیوع ویروس منحوس کرونا که مظهر آلودگی و پلیدی و بیماری است باعث شده است تا از نعمت و برکت عزاداری های سنتی و روحبخش و جان افزای حضرت #امام_حسین(ع) محروم شویم و گوش جان به فرمایش مولای عاشقان حسین ابن علی(ع)  بدهیم که ” بادِروا بِصِحَّةِ الأجسامِ فی مُدَّةِ الأعمارِ؛در مدّت عمر، در حفظ سلامت تن بکوشید”. هر چند جان و مال و هستی ما فدای اهل بیت علیهم السلام و سالار شهیدان است اما پیش ترین و لذت بخش برترین جانبازی آن است که با اطاعت و تبعیت از فرامین و دستورات آن گوهرانِ بی نظیر جهان هستی به سر شود. 

امسال #محرم_غریب را غریبانه اما باشکوه و عظمت خاص برگزار و هر خانه را حسینیه می کنیم  و پرجلوه تر از همیشه با رعایت دستورالعمل های بهداشتی که مصداق #حق_الناس است #محرم و #صفر را زنده تراز همیشه نگاه خواهیم داشت.

السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

۲۳۲۳

منبع خبر: خبر آنلاین

آخرین اخبار ورزشی را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار مذهبی

فلسفه نامگذاری معابر به نام شهدا ادامه راه آن‌هاست

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:

فسلفه نامگذاری معابر به نام شهدا ادامه راه آن‌ها است

به گزارش کانون خبرنگاران ایکنا؛ نبأ، حجت‌الاسلام والمسلمین علی‌اکبر کیخا، امام جمعه زابل در خطبه‌های نمازجمعه ۵ مهرماه ضمن گرامیداشت هفته دفاع مقدس، با ذکر یاد و خاطره شهدا و امام(ره) افزود: فلسفه وجودی انقلاب اسلامی حفظ دین است. انقلاب اسلامی ادامه قیام عاشورا بود که این مردم با امامت و رهبری امام راحل عظیم‌الشأن، آن را به پیروزی رساندند.

وی افزود: دشمن ما از همان فردای پیروزی انقلاب اسلامی با ترفندهای مختلف و تحمیل جنگ ۸ ساله و پس از آن با تهاجم فرهنگی می‌خواست، دین این مردم را از آن‌ها بگیرد و دیگر امثال میرحسینی، عالی، فهمیده، باقری، باکری و همت در جامعه ما رشد نکنند، چون از جوانان ما ضربه خورده بودند. آن‌ها خواستار مذاکره شدند، سال‌ها پشت میز مذاکره نشستند، ما اهل منطق و گفتمانیم، در ضمن اینکه دشمن استکبار جهانی هستیم با ملت‌هایی که مستکبر نباشند، اوج تعامل را داشتیم و با صداقت و برادری رفتار کردیم و نتیجه سال‌ها مذاکره شد برجام(برنامه جامع اقدام مشترک)، ما به تعهداتمان عمل کردیم، در قلب راکتور بتن ریختیم، اما دشمن چه کرد؟ آمریکا از برجام خارج شد و اروپا به تعهدات خود عمل نکرد و با کمال تکبر باز هم از ایران خواست تا سر تعظیم فرود آورد، این در‌حالی‌ است که قرارداد برجام یک معاهده دو طرفه است و چنانچه هرکدام از دو طرف به تعهدات خود عمل نکند، طرف دیگر می‌تواند این قرارداد را فسخ کند.

امام جمعه زابل از طرح مجدد موضوع مذاکره از جانب آمریکا به‌عنوان یک ترفند یاد کرد و گفت: هدف آمریکا تحمیل خواسته‌هایش و تثبیت تأثیر تحریم‌ها برای فشار حداکثری به ایران است. آمریکا می‌خواهد به جهان نشان دهد که مقاومت در مقابل زورگویان و استکبار جهانی راه به جایی نخواهد بُرد.

خطیب جمعه زابل در ادامه تأکید کرد: مقاومت، رمز عزتمندی و اقتدار و مقدمه پیشرفت و موفقیت کشور است، به‌طوری‌که در عرصه‌های علمی، فرهنگی و ورزشی پیشرفت‌های خیره‌کننده‌ای داشتیم. مقاومت هزینه دارد اما هزینه‌اش به مراتب کمتر از تسلیم شدن در مقابل دشمن است.

وی خطاب به جوانان انقلابی و فعالان رسانه‌ای گفت: ان‌شاءالله بتوانیم راه شهیدان را ادامه دهیم، آنها افتادند تا ما بایستیم، از حلال دنیا چشم پوشیدند تا ما دین و عزت داشته باشیم.

امام جمعه زابل خطاب به مسئولان ویژه‌خوار و زالوصفت گفت: مسئولی که بیت‌المال را هدر می‌دهی حواست باشد، ای مسئولی که فرصت خدمت به مردم را تبدیل به رانت‌خواری و ویژه‌خواری می‌کنی، حواست باشد، خیال می‌کنید ما از رجزهای شما می‌ترسیم، فکر می‌کنید که اگر در فضای مجازی و حقیقی تهدیدی انجام شود ما پا پس می‌کشیم. ما در مقابل خون‌های شهدا یقه شما را رها نمی‌کنیم و خداوند هم ما را یاری می‌کند. مردم حواسشان هست، اما باید حواس‌ها بیشتر جمع باشد.

وی همچنین تأکید کرد: هیچ‌کس نباید وحدت جوانان رسانه‌ای و فعالان فضای مجازی را به‌هم بریزد، جوانانی که رسانه و قلم را در دست دارند، برای خدا و به نیابت از شهدا قلم‌فرسایی کنید تا این کارتان به عنوان یک جهاد در پرونده اعمال شما نوشته شود. نگذارید در فضای مجازی قلم‌های آلوده‌ای که در خدمت مافیاست؛ وحدت شما را هدف قرار دهد.

حجت‌الاسلام کیخا در خصوص بحث حذف عبارت شهید از تابلوهای سطح شهرها و از جمله شهر زابل گفت: فلسفه نامگذاری میدان‌های شهر، معابر و کوچه‌ها در معابر، این است که راه شهدا را گم نکنیم، در نقاط مختلف کشور حرکات مرموزی مشاهده شد که نام شهید و شهادت از جلوی دیدگان مردم حذف شود و اخیراً هم در فضای مجازی خبری منتشر شد که در زابل هم چنین اتفاقی افتاده‌ است، که تماسی با شهردار محترم برقرار شد و یکی از ایثارگران که مشاور شهرداری در امور شهداست بیان کرد که این کار عمدی نبوده‌ است و قطعاً جبران می‌شود، شهردار محترم رصد کند تا هر کجا این مشکل وجود دارد حل شود، در سیستان، هیچ سیستانی با غیرتی راضی نمی‌شود که عنوان شهدا را از کوچه‌ها و خیابان‌ها حذف کنند.

حسین قدس‌نیا 

انتهای پیام

آخرین اخبار قرآن را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار فرهنگی و هنری

رونمایی از مجموعه شعر عاشورایی «کابوس شاخه‌های شکسته»

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، باشگاه کتاب فرهنگسرای انقلاب اسلامی مجموعه شعر عاشورایی «کابوس شاخه های شکسته » سروده مهدی زارعی را که به گفته محمدرضا سنگری، یکی از زیباترین، رساترین و برترین کارهایی است که در حوزه شعرعاشورایی سروده شده را رونمایی می‌کند. 

در این آیین که باحضور مهدی زارعی، سراینده این مجموعه، فردا دوشنبه ۸ مهرماه ساعت ۱۶ برگزار می‌شود، کارشناسان ادبی، حمیدرضا شکارسری و میلاد عرفان پور به رونمایی و بررسی مجموعه شعر عاشورایی «کابوس شاخه‌های شکسته» می‌پردازند. مبین اردستانی، کارشناس ـ مجری این نشست در باشگاه کتاب فرهنگسرای انقلاب اسلامی خواهد بود. 

مهدی زارعی، متولد ۱۳۵۵ اهل استان البرز و کارشناس ارشد ادبیات فارسی دارد و پیش از انتشار کتاب «کابوس شاخه‌های شکسته» از او ۷ دفتر شعر به چاپ رسیده است. کتاب «آخرین دقیقه‌های آخرالزمان» این شاعر در نخستین دوره جایزه کتاب فصل در زمستان ۱۳۸۶ برگزیده شد. 

کتاب «کابوس شاخه‌های شکسته» مجموعه ای از ۱۳۰ چهارپاره در ۱۲ فصل است که همه به رویای حضرت زینب (س) در کودکی و تعبیر آن توسط پیامبر اکرم (ص) و تحقق آن در واقعه عاشورا و اسارت ایشان می‌پردازد. کابوس دخترک پنج ساله، شب عاشورا، روز عاشورا، حضرت علی اکبر (ع)، حضرت قاسم بن الحسن (ع)، برادران حضرت ابوالفضل (ع) ، حضرت ابوالفضل (ع)،  حضرت علی اصغر (ع)،  امام حسین (ع)، اسارت اهل حرم و پایان کابوس عناوین بخش‌های این کتاب را شامل می‌شود.

«کابوس شاخه‌های شکسته» اثر مهدی زارعی از سوی نشر شهرستان ادب در قطع رقعی و در ۷۹صفحه به چاپ رسیده است. 

محمدرضا سنگری، عاشوراپژوه در مقدمه کتاب «کابوس شاخه‌های شکسته» می‌نویسد: این کتاب یکی از زیباترین، رساترین و برترین کارهایی است که در حوزه شعر عاشورایی سروده شده است. شاعر عزیز، نوآور و خلاق، مهدی زارعی در این اثر نشان داده است که در تلفیق داستان و شعر و خلق ساختارهای روایی بدیع در شعر بسیار موفق است. توفیق رفیق راهش باد که در این راه، به ویژه آفرینش آثار ارجمند و گران‌سنگ دیگر در عرصه ادب آیینی، بیش از این از او بخواهیم و بخوانیم.»

آیین رونمایی مجموعه شعر «کابوس شاخه‌های شکسته» فردا دوشنبه ۸ مهرماه از ساعت ۱۶ در فرهنگسرای انقلاب اسلامی برگزار می‌شود. حضور تمام علاقمندان در این نشست آزاد است.

فرهنگسرای انقلاب اسلامی در بزرگراه  شهید نواب صفوی، تقاطع کمیل، ابتدای کمیل شرقی واقع شده است. برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره ۵۵۴۰۸۶۶۴ تماس بگیرید.

انتهای پیام/

آخرین اخبار فرهنگی را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار فرهنگی و هنری

احتجاج‌های امام سجاد(ع) گفتمان حاکم را برهم زد/ اهمیت به رسمیت‌ شناختن حق مخالف

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:

به گزارش خبرنگار ایکنا؛ نشست «حسین بن علی(ع) در آیینه عرفان، کلام و اندیشه سیاسی» شب گذشته، دوم مهرماه، با حضور جمعی از اندیشمندان و علاقه‌مندان در سالن مرکز همایش‌های بین‌المللی مرکز اسناد و کتابخانه ملی برگزار شد.

حجت‌الاسلام داود فیرحی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، در این نشست بیان کرد: بحث بنده در مورد نکته‌ای است که مربوط به پس از عاشورا می‌شود. متنی را استخراج کرده‌ام که مربوط به امام سجاد(ع) است و همه می‌دانید که از امام سجاد(ع) متن‌های زیادی وجود دارد، اما دو متن کوتاه از امام سجاد(ع) در صفحه ۳۴ جلد دوم کتاب احتجاج طبرسی آمده است. درباره این دو احتجاج بحث می‌کنم و نکاتی را از آن استخراج خواهم کرد.

برملاسازی ویژگی‌های دوران

وی در ادامه افزود: یک احتجاج در کوفه حدود سه خط است و یک احتجاج نیز در شام رخ داده که آن نیز حدود یک پاراگراف است و مجموعاً شاید نزدیک دویست کلمه شود. در حقیقت متون کوتاه و خاصی هستند. همچنین یک پیش‌فرضی دارم و آن این است که می‌گویند متن‌ها گویا و آیینه زمان هستند، یعنی ترکیب و کلمات آن‌ها چیزی را نشان می‌دهد که ممکن است خیلی‌ها میل به کتمان آن داشته باشند. بنابراین اصحاب زبان‌شناسی جدید، به ویژه دانش‌های تفسیریِ جدید، یک پیش‌فرض دارند و آن اینکه متن دو نوع پیام دارد؛ یکی پیامی که در خود متن مصرح است و در همانجا قرار دارد و دیگری پیامی غیرمصرح است که در متن به آن تصریح نشده است که قسمت بسیار مهم را تشکیل می‌دهد. در حقیقت این دو متنی که از امام سجاد(ع) نقل شده، ویژگی‌های دوران امام حسین(ع) را برملا می‌کند.

فیرحی تصریح کرد: چیزی که در متن احتجاجی که در کوفه رخ داده این است که مسئله مجازات و خشونت برجسته شده است. در همه نظام‌های سیاسی مفهومی به نام مخالف وجود دارد؛ یعنی هیچ نظام سیاسی نیست که مخالف نداشته باشد. گاهی از دیدگاه مخالف، مخالف مشروع است و یا دیدگاه اکثریت ممکن است که موافق مشروع باشد. این یک مسئله است و پیام امام سجاد(ع) نیز طوری است که اشاره به همین حق مخالف دارد؛ یعنی به کرامت مخالف اشاره دارد.

حق مخالف در زمان رسول خدا(ص) محترم بود

این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در ادامه بیان کرد: سنت پیامبر(ص) که یک مقدار نیز در زمان امام علی(ع) ادامه داشت، جذاب بود و اگر کسی بیعت نمی‌کرد، کسی او را مجبور به بیعت نمی‌کرد، ولی اگر بیعت می‌کرد، توقع داشتند که به عهدشان وفا کنند. مثلاً در ادبیات امام علی(ع) در مورد طلحه و زبیر است که فرمودند: شما را مجبور نکردم که با من بیعت کنید، اما چون بیعت کردید، باید به بیعت خود تعهد داشته باشید. لذا آن مقدار، حق مخالف و حق مخالفت وجود داشته است. البته نه اینکه کاملاً رعایت شود، ولی اصول این دیدگاه وجود داشت، اما در ادبیات این دوره شاهد هستیم که به تدریج این حق مخالف به هم ریخته و بعد، نه‌ تنها مخالف محترم دیده نمی‌شود، بلکه با خشونت تمام با او برخورد می‌کنند. حتی با شخصی مانند خود امام حسین(ع) نیز این طور برخورد کردند. 

وی تصریح کرد: در آن زمان، عبیدالله است که می‌گوید، به استخوان‌های حسین(ع) اسب برانید تا اینکه اشد مجازات را تحمل کند. نظریه‌های کلاسیک این طور هستند که اگر دوره صدر اسلام تا زمان امام علی(ع) استثنا کنیم، به تدریج به سنت ایران، روم برگشت و دولت اموی نیز در این نسبت قرار داشت. مثلاً اگر خانمی به فرماندار کوفه اعتراض می‌کرد و خلیفه دوم فرماندار را عزل می‌کرد، می‌گفت این خانم راست می‌گوید و باید فرماندار عزل شود یا اعتراض او ناشی از برداشت اوست که برداشت خیلی‌ها نیز همین هست. بنابراین یک نفر را برداشتن آسان‌تر است که تلاش کنیم جمعی راضی شوند. پس سیره آن‌ها این طور بود.

این استاد دانشگاه گفت: این رویه حاکم بود تا اینکه در دولت سال‌های ۴۰ به بعد، به‌ هم ریخت. البته در سنت قدیم، یعنی سنت غیر از صدر اسلام نیز این طور بود که مخالفان را چنان مجازات می‌کردند که وحشت به وجود آورند. در کربلا نیز این قدر خشونت بالا رفته بود تا همه حساب کار دستشان بیاید و این رویه از سال ۴۰ به بعد در پیش گرفته شد. اصلاً خشونت در سنت این دوره به عنوان یک رسانه بود تا خودش را نشان دهد و نمایش مجازات مانند سر بریدن و … را در دستور کار داشتند. با این کار دیگران باید بدانند که وقتی با خاندان پیامبر(ع) این طور برخورد می‌شود، برخورد با سایرین راحت‌تر است.

امام سجاد(ع) و استراتژی هراس 

وی در ادامه افزود: داستان خطبه امام سجاد(ع) در کوفه نیز برملا کردن این مسئله است؛ یعنی دقیقاً دارد توضیح می‌دهد که این رویه آن‌ها تماماً خلاف شرع و عرف و انسانیت است که اتفاق می‌افتد. تاریخ‌نگاری ما این طور توضیح می‌دهد که امام سجاد(ع) متولد سال ۳۸ است. اگر درست باشد که نظر مشهور نیز همین است، یعنی زمان خلافت امام علی(ع) به دنیا آمده و معنایش این است که در سال ۶۱ هجری ۲۲ سال داشت؛ یعنی یک جوان ۲۲ ساله بود و در عین حال، حرف‌هایی می‌زد که گفتمان حاکم را وارونه می‌کرد. چون خشونت شکل می‌گرفت و همه‌جا چرخانده می‌شد تا دیگران صدایشان خاموش شود.

فیرحی بیان کرد: ادبیات مدرن کوشش می‌کند مجازات را به صورت روانی و روحی اعمال کند. مثلاً زندان را به جای شلاق زدن ایجاد می‌کند، یا اینکه محدودیت‌هایی را به وجود می‌آورد. همچنین ادبیات مدرن کوشش می‌کند که مجازات را پنهان نگه دارد و همیشه این طور است؛ رسانه‌ها فاش می‌کنند، اما دولت آن را پنهان می‌کند. ولی در ادبیات کلاسیک استراتژی دولت فاش کردن خشونت است و امام سجاد(ع) نیز روی استراتژی هراس کار می‌کند. همچنین این نکته نیز جالب است که زندگی امام سجاد(ع) همواره با بیماری عجین شده و وقتی که چنین جملاتی از ایشان می‌بینیم نمی‌توانیم تصور کنیم که این جملات از جانب یک شخص بیمار بیان شده است چراکه ادبیات شفاف و ویرانگری داشته است. می‌بینیم که امام(ع) به یکباره با سخنان خود فضا را عوض می‌کند. در آنجا کسی امام(ع) را دعوت نکرده که او سخنرانی کند که بعد از چند دقیقه که از سخنرانی‌اش می‌گذرد مورد احترام هم واقع شود، بلکه ایشان تحت شدیدترین فشارهای روحی و امنیتی است و یکباره این کلمات را می‌گوید.

این استاد دانشگاه گفت: برای عاشورا نزد امویان دو نظریه مطرح است؛ یکی اینکه دولت مشروع دولت بنی‌امیه است و بنی‌امیه نماینده پیامبر(ع) هستند و دوم اینکه افرادی به این دولت اعتراض کردند و حقشان خشونت بود و در ادامه همین نظریه دوم، سعی داشتند، کشته‌شدگان را پنهان کنند؛ یعنی این‌ها را چندان معرفی نکنند، اما امام(ع) این جمله را می‌گوید که ای مردم، کسی که من را می‌شناسد، احتیاجی به توضیح ندارد و آن‌هایی که من را نمی‌شناسند خود را معرفی می‌کنم؛ یعنی می‌خواهد بگوید، بسیاری از چشم‌هایی که امروز به عنوان ناآشنا به ما نگاه می‌کنند، دروغ می‌گویند و آن‌ها ما را می‌شناسند، اما تعدادی که نمی‌شناسند، برای آن‌ها خود را معرفی می‌کنم که من فرزند حسین(ع) هستم.

فیرحی با اشاره به ادامه سخنان امام سجاد(ع) بیان کرد: حضرت می‌گویند: «من على(ع)، فرزند حسین(ع) هستم، همان کس که بدون هیچ جرم و گناهى کنار شط فرات سر بریده شد». در اینجا باید توجه داشت که تفاوت جرم و گناه زیاد است. جرم یعنی خلاف مقررات یک جامعه عمل کردن، اما گناه به معنای خلاف یک باور دینی عمل کردن است؛ یعنی پدر من نه مخالف اسلام و نه مخالف قواعد حاکم به جامعه بود. فرمودند: «فرزند کسی هستم که حریم خصوصی‌اش را ویران کردند» که همگی این عبارات معنا دارد؛ یعنی اصل بر این است که حریم خصوصی آدم‌ها محفوظ باشد و بعد فرمودند: «دارایی پدرم را از او گرفتند»؛ چون مالکیت مقدس‌ترین چیز است. در روایت نیز داریم: «من قتل دون ماله و عیاله فهو شهید عندالله»، کسی که در دفاع از مال و عیالش کشته شود از نظر خداوند شهید است. بنابراین دارایی قداست دارد. سپس امام سجاد(ع) فرمود: «دارایی پدرم را از او گرفتند، مالش را غارت و خاندانش را اسیر کردند. من فرزند کسی هستم که با شکنجه کشته شد، اما همه این‌ها افتخار ماست».

تغییر ادبیات تهاجمی امام(ع) در شام

این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران بیان کرد: امام سجاد(ع) در خطبه دیگری که مربوط به شام است با ادبیات متفاوتی سخن می‌گویند که این ادبیات، تهاجمی نیست. مردم شام، ورثه پیامبر(ص) را بنی‌امیه می‌دانستند و دفاع از بنی‌امیه را نیز دفاع از دین و دیانت تلقی می‌کردند. این سنت رایجی بین آن‌ها بود که با کوفه بسیار تفاوت داشت. کوفیان هیچ وقت اعتقاد چندانی به بنی‌امیه نداشتند و از قدیم با شام درگیر بودند و این اختلاف‌ها نیز وجود داشت و داستان کوفه چیز دیگری است. امام سجاد(ع) در کوفه این طور سخن می‌گوید که مردم بدانند چه اتفاقی افتاده و نیز آن‌ها را مقصر می‌کند، اما شام این طور نیست و مردم در آنجا در جهل مرکب هستند.

وی افزود: برای اهل شام، دفاع از معاویه و یزید دفاع از پیامبر(ص) محسوب می‌شد. به همین دلیل، امام سجاد(ع) در آنجا جمله‌ای را می‌گوید که بسیار مهم است و ارزش بالایی دارد. داستان نیز از این قرار است که دیلم نقل می‌کند که در شام بودم تا اینکه اسرای خاندان پیامبر(ص) را جلوی مسجد آوردند. مسجدی که هر کجا هست محل قداست مسلمانان محسوب می‌شود. در ادامه دارد که یک شیخ از شیوخ بلند شد و گفت: «الحمدلله الذی قتلکم»؛ شکر خدایی که شما را کشت و خداوند با هلاک کردن شما شاخ فتنه را شکست. این شیخ جملاتی می‌گوید تا زمانی که حرفش تمام می‌شود. در ادامه امام سجاد(ع) شروع به سخن کرد و فرمودند: «من این قدر ساکت شدم که از سخنت فارغ شوی». در حقیقت این استواری عجیبی است که در متن دیده می‌شود که ایمانی پشت سر آن است. در ادامه نیز فرمود: «این دفعه حق من است که حرف بزنم». این حرف امام در حکم یک توپخانه است که عمل می‌کند.

فیرحی تصریح کرد: امام سجاد(ع) به این شیخ گفت آیا آیه «قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبَی» را خوانده‌ای؟ پس از تأیید گفت که منظور از آیه ما هستیم. یعنی امام دارد به همه می‌فهماند چه کسانی در کربلا شهید شده‌اند. همچنین امام(ع) با عبارت «نحن اولئک»، مجدد روی این مسئله تأکید می‌کنند. سپس فرمود: «شما کسانی را کشتید که قرآن در موردشان فرموده است: “إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا”». یعنی شما نماد پاکی و طهارت را کشتید.

گزارش از مرتضی اوحدی

انتهای پیام

آخرین اخبار فرهنگ و معارف را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار مذهبی

فسلفه نامگذاری معابر به نام شهدا ادامه راه آن‌هاست

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:

فسلفه نامگذاری معابر به نام شهدا ادامه راه آن‌ها است

به گزارش کانون خبرنگاران ایکنا؛ نبأ، حجت‌الاسلام والمسلمین علی‌اکبر کیخا، امام جمعه زابل در خطبه‌های نمازجمعه ۵ مهرماه ضمن گرامیداشت هفته دفاع مقدس، با ذکر یاد و خاطره شهدا و امام(ره) افزود: فلسفه وجودی انقلاب اسلامی حفظ دین است. انقلاب اسلامی ادامه قیام عاشورا بود که این مردم با امامت و رهبری امام راحل عظیم‌الشأن، آن را به پیروزی رساندند.

وی افزود: دشمن ما از همان فردای پیروزی انقلاب اسلامی با ترفندهای مختلف و تحمیل جنگ ۸ ساله و پس از آن با تهاجم فرهنگی می‌خواست، دین این مردم را از آن‌ها بگیرد و دیگر امثال میرحسینی، عالی، فهمیده، باقری، باکری و همت در جامعه ما رشد نکنند، چون از جوانان ما ضربه خورده بودند. آن‌ها خواستار مذاکره شدند، سال‌ها پشت میز مذاکره نشستند، ما اهل منطق و گفتمانیم، در ضمن اینکه دشمن استکبار جهانی هستیم با ملت‌هایی که مستکبر نباشند، اوج تعامل را داشتیم و با صداقت و برادری رفتار کردیم و نتیجه سال‌ها مذاکره شد برجام(برنامه جامع اقدام مشترک)، ما به تعهداتمان عمل کردیم، در قلب راکتور بتن ریختیم، اما دشمن چه کرد؟ آمریکا از برجام خارج شد و اروپا به تعهدات خود عمل نکرد و با کمال تکبر باز هم از ایران خواست تا سر تعظیم فرود آورد، این در‌حالی‌ است که قرارداد برجام یک معاهده دو طرفه است و چنانچه هرکدام از دو طرف به تعهدات خود عمل نکند، طرف دیگر می‌تواند این قرارداد را فسخ کند.

امام جمعه زابل از طرح مجدد موضوع مذاکره از جانب آمریکا به‌عنوان یک ترفند یاد کرد و گفت: هدف آمریکا تحمیل خواسته‌هایش و تثبیت تأثیر تحریم‌ها برای فشار حداکثری به ایران است. آمریکا می‌خواهد به جهان نشان دهد که مقاومت در مقابل زورگویان و استکبار جهانی راه به جایی نخواهد بُرد.

خطیب جمعه زابل در ادامه تأکید کرد: مقاومت، رمز عزتمندی و اقتدار و مقدمه پیشرفت و موفقیت کشور است، به‌طوری‌که در عرصه‌های علمی، فرهنگی و ورزشی پیشرفت‌های خیره‌کننده‌ای داشتیم. مقاومت هزینه دارد اما هزینه‌اش به مراتب کمتر از تسلیم شدن در مقابل دشمن است.

وی خطاب به جوانان انقلابی و فعالان رسانه‌ای گفت: ان‌شاءالله بتوانیم راه شهیدان را ادامه دهیم، آنها افتادند تا ما بایستیم، از حلال دنیا چشم پوشیدند تا ما دین و عزت داشته باشیم.

امام جمعه زابل خطاب به مسئولان ویژه‌خوار و زالوصفت گفت: مسئولی که بیت‌المال را هدر می‌دهی حواست باشد، ای مسئولی که فرصت خدمت به مردم را تبدیل به رانت‌خواری و ویژه‌خواری می‌کنی، حواست باشد، خیال می‌کنید ما از رجزهای شما می‌ترسیم، فکر می‌کنید که اگر در فضای مجازی و حقیقی تهدیدی انجام شود ما پا پس می‌کشیم. ما در مقابل خون‌های شهدا یقه شما را رها نمی‌کنیم و خداوند هم ما را یاری می‌کند. مردم حواسشان هست، اما باید حواس‌ها بیشتر جمع باشد.

وی همچنین تأکید کرد: هیچ‌کس نباید وحدت جوانان رسانه‌ای و فعالان فضای مجازی را به‌هم بریزد، جوانانی که رسانه و قلم را در دست دارند، برای خدا و به نیابت از شهدا قلم‌فرسایی کنید تا این کارتان به عنوان یک جهاد در پرونده اعمال شما نوشته شود. نگذارید در فضای مجازی قلم‌های آلوده‌ای که در خدمت مافیاست؛ وحدت شما را هدف قرار دهد.

حجت‌الاسلام کیخا در خصوص بحث حذف عبارت شهید از تابلوهای سطح شهرها و از جمله شهر زابل گفت: فلسفه نامگذاری میدان‌های شهر، معابر و کوچه‌ها در معابر، این است که راه شهدا را گم نکنیم، در نقاط مختلف کشور حرکات مرموزی مشاهده شد که نام شهید و شهادت از جلوی دیدگان مردم حذف شود و اخیراً هم در فضای مجازی خبری منتشر شد که در زابل هم چنین اتفاقی افتاده‌ است، که تماسی با شهردار محترم برقرار شد و یکی از ایثارگران که مشاور شهرداری در امور شهداست بیان کرد که این کار عمدی نبوده‌ است و قطعاً جبران می‌شود، شهردار محترم رصد کند تا هر کجا این مشکل وجود دارد حل شود، در سیستان، هیچ سیستانی با غیرتی راضی نمی‌شود که عنوان شهدا را از کوچه‌ها و خیابان‌ها حذف کنند.

حسین قدس‌نیا 

انتهای پیام

آخرین اخبار قرآن را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار فرهنگی و هنری

تفسیرهای عرفانی از عاشورا و شادمانی شهدا / عاشورا سراسر رنج و آلام نیست

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:

به گزارش خبرنگار ایکنا؛ نشست «حسین بن علی(ع) در آیینه عرفان، کلام و اندیشه سیاسی» شب گذشته، دوم مهرماه، با حضور جمعی از اندیشمندان و علاقه‌مندان در سالن مرکز همایش‌های بین‌المللی مرکز اسناد و کتابخانه ملی برگزار شد.

اکبر ثبوت، از پژوهشگران برجسته حوزه دین، در این نشست با موضوع «تفسیرهای عرفانی از عاشورا» به ارائه سخن پرداخت و بیان کرد: تفسیر اول همان است که عناصری از آن را در اشعار سیدمرتضی می‌بینیم. وقتی به کتب کلامی سیدمرتضی رجوع می‌کنیم، می‌بینیم از ماجرای کربلا یک تفسیر عقل‌گرا ارائه می‌دهد؛ زیرا او برای دوره عقل‌گرای شیعه است، ولی وقتی سراغ اشعارش می‌رویم می‌بینیم که در اشعارش عناصری است که دست‌مایه‌ای برای تفاسیر عرفانی قرون بعد از خود قرار می‌گیرد. به همین جهت سید بن طاووس در مقدمه «لهوف» پاره‌ای از همین اشعار را به عنوان عناصری که می‌تواند دست‌مایه تفسیر عرفانی خودش قرار بگیرد می‌آورد.

وی افزود: تفسیر بعدی برای ابن‌عربی است. البته این تفسیر را وقتی می‌فهمیم که با آن آرای خاص شیخ درباره عوالم مختلف و همین طور دایره شئون نبوی آشنا باشیم و زبان پر رمز و راز و اشاره شیخ را نیز بدانیم تا بفهمیم که از این چهار، پنج سطری که در این باره نوشته مرادش چیست.

ثبوت اظهار کرد: تفسیر بعدی تفسیر مولانا و تفسیر سید بن طاووس است که هردو به یکدیگر نزدیک هستند. پس از این‌ها، تفسیر شاه عبدالعزیز دهلوی را داریم و بعد تفسیر صفی علیشاه و بالاخره تفسیر عرفای متأخر مانند مرحوم قاضی و حداد را داریم. بعد از این فهرست که عرض شد، به سراغ دو مورد از این‌ها می‌رویم که عبارت از سید بن طاووس و مولاناست که باید در ابتدا ببینیم مبنای این دو تفسیر چیست.

انحصار بر عزاداری

وی بیان کرد: برای تبیین این مسئله باید یک مقدمه را تبیین کرد. وقتی سراغ واقعه عاشورا می‌رویم، دو صف و جبهه می‌بینیم و نگاهی که عموماً به این دو جبهه دارند این است که در یک جبهه آنچه هست شقاوت، تبهکاری و جنایت است و در جبهه دیگر نیز آنچه هست، اختصاص به مصیبت، بلا، رنج و الم دارد. حالا وظیفه ما در برابر این جبهه دوم، که هر آنچه در آن دیده می‌شود رنج، مصیبت، آلام و درد است، چیست؟ و چه واکنشی باید در برابر دردهایی که در جبهه دوم وجود داشته از خود نشان دهیم؟ پاسخ عموم این است که در یک کلمه باید عزاداری کنیم؛ یعنی عموم می‌گویند باید گریه‌ و زاری، سینه‌زنی و این قبیل کارها صورت گیرد که البته متأسفانه حتی عزاداری هم آن صورت صحیح و خالصش را حفظ نکرده و صورتی به خود گرفته که بدون هیچ تردیدی بخشی از آن، خلاف شرع است.

این دین‌پژوه تصریح کرد: اگر به همین مفاتیح‌الجنان شیخ عباس قمی رجوع کنید، می‌بینید که در باب اطعام روز عاشورا، آنچنان توصیه‌هایی دارد که اصلاً و ابداً آن دستورات با بخور و بخورهایی که در روز عاشورا داریم، سازگاری ندارد که شاید این حرکات در طول سال نیز نمونه نداشته باشد، یا در قسمت زیارت‌ها می‌بینید که در حدیث امام صادق(ع) است که باز در مورد اطعام زائران حسینی(ع) توصیه‌هایی دارند که مطلقاً آن توصیه‌ها در آنچه به عنوان غذای زائران حسینی می‌بینیم، ملحوظ نمی‌شود.

شادمانی شهدا پس از شهادت

ثبوت افزود: اما بحث بر سر سید بن طاووس بود. سید و مولانا، در مورد ماجرای کربلا نظر دیگری نیز دارند و در مورد جبهه دوم که جز مصیبت و رنج و گرفتاری چیزی ندیده‌ایم، این‌ها چیزهای دیگری می‌بینند که بخشی از آن، از قرآن کریم گرفته شده است؛ برای نمونه خداوند در سوره آل عمران می‌فرماید: «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ. فَرِحِینَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَیَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ. یَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَهٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ وَأَنَّ اللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِینَ». در حقیقت باید روی دو آیه اخیر از این سه آیه تأمل کرد که با عبارت «فَرِحِینَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ» آغاز می‌شود؛ یعنی به سبب آنچه که خداوند به آن‌ها عنایت کرده غرق شادی هستند. در ادامه نیز با عبارت «وَ یَسْتَبْشِرُونَ» تأکید بیشتری روی این شادمانی می‌کند.

وی تصریح کرد: در ادامه آیه نیز فرمود که برای این‌ها نه خوفی وجود دارد و نه محزون می‌شوند؛ در آیه بعد نیز مجدداً بر شادمانی آن‌ها برای بار سوم تأکید شده است. بنابراین طبق این آیات، کسانی که در راه خدا شهید می‌شوند غرق در شادمانی هستند. در انتهای آیه نیز فرمود که خداوند پاداش محسنین را از بین نمی‌برد. وقتی به سراغ وقایع عاشورا می‌رویم نیز این گونه نیست که در وقایع عاشورا و سخنانی که رد و بدل شده، همه سخن از محنت و مصیبت و رنج و آلام باشد، خیر.

این دین‌پژوه در ادامه گفت: امام حسین(ع) وقتی از برادرزاده ۱۳ ساله خود پرسیدند که مرگ را چطور می‌یابی، پاسخ قاسم(ع) این است که «احلی من العسل»؛ یعنی «به فرزندان کند این گونه تلقین، که مرگ در راه حق شهد است و شیرین». یا باز می‌بینید که در شب عاشورا، اصحاب امام حسین(ع) که یقین دارند فردا، خبری جز کشته شدن و از دست دادن حیات نیست و قاعدتاً باید همه در حال حزن و اندوه باشند اما باهم شوخی و مزاح می‌کنند. امام حسین(ع) نیز وقتی می‌خواهند اصحاب را دعوت به جانبازی در راه حق کنند، می‌فرمایند که «ایکم یکره ان ینتقل من سجن الی قصر»؟ کدام یک از شما هست که خوش نداشته باشد که از یک زندان رها شود و از زندان به قصر منتقل شود؟ امام حسین(ع) در روز عاشورا، هر چقدر که شرایط بر او سخت‌تر می‌شود و به لحظه شهادت می‌رسد، چهره‌اش برافروخته و شاداب‌تر می‌شود.

ثبوت تصریح کرد: پس از امام حسین(ع) نیز وقتی ابن زیاد به طعنه از زینب(س) پرسید که این ماجرا را چطور دیدی؟ فرمود «ما رایت الا جمیلاً»، جز خوبی، زیبایی و نیکی هیچ ندیدم. زمانی که که ابن زیاد، امام سجاد(ع) را به قتل تهدید کرد، می‌گوید که بکشید او را. اما پاسخ امام سجاد(ع) این است که فرمود: من را به قتل تهدید می‌کنی؟ نمی‌دانی که قتل برای ما یک امر عادی و عادت ما است و کرامت ما در شهید شدن است؟

شادمانی به خاطر شادمانی شهید

این پژوهشگر و نویسنده حوزه دین بیان کرد: وقتی که به امام حسین(ع) مصائبی وارد می‌شود نیز می‌فرماید، این‌ها فخر من است. حالا از همه این‌ها، جز گریه و زاری و مصیبت، هیچ در نمی‌آید؟ سید بن طاووس می‌گوید با توجه به آنچه از آیه کریمه می‌فهمیم، پس شهیدان وقتی به عالم دیگر منتقل شدند، غرق شادمانی هستند. ما هم در شادی آن‌ها باید شاد باشیم. سپس سید در مقابل آن سنت عزاداری که در شیعه است قرار می‌گیرد و باید یک نوع با آن شادی جمع کند که دستورش را از آیه می‌گیرد و البته این سنت نیز وجود داشته است. اما او این طور جمع می‌کند که می‌گوید از آغاز محرم تا روز عاشورا که روزها و ساعات، دقایق هجوم مصائب و بلیات بر سیدالشهدا(ع) است، باید ما نیز به تبع آن‌ها محزون باشیم، اما پس از شهادت آن‌ها و عاشورا دیگر آن‌ها در مقامی قرار دارند که غرق شادی هستند و از آن پس دیگر ما نیز باید به آن‌ها اقتدا کنیم و شاد باشیم.

وی در ادامه افزود: یک زمانی هم امام خمینی(ره) می‌خواستند این نظریه سید را بیان کنند، ولی به خاطر اینکه این نظریه با آن ذهنیت عوام در مورد عزاداری خیلی تضاد پیدا نکند، بیان کردند که سید گفته که برای شهادت امام صادق(ع) باید جشن گرفت، در حالی که او می‌گوید برای شهادت امام حسین(ع) باید جشن گرفت چراکه او به مقامی رسیده است که آن مقام همه‌اش شادی و سرور و فرح است، آن طور که در قرآن نیز آمده است. مولانا نیز همین مطلب را، شاید هم یک مقدار با زبان تندتر بیان می‌کند؛ یعنی در برار کسانی که مردم را به عزاداری می‌خوانند می‌گوید: «روح سلطانی ز زندانی بجست، جامه چه درانیم و چون خاییم دست؛ چونک ایشان خسرو دین بوده‌اند، وقت شادی شد چو بشکستند بند؛ سوی شادروان دولت تاختند، کنده و زنجیر را انداختند، روز ملکست و گش و شاهنشهی، گر تو یک ذره ازیشان آگهی»، و این زندان همان زندانی است که امام حسین(ع) در آن حدیث خطاب به اصحاب فرمود: «ایکم یکره ان ینتقل من سجن الی قصر»

نقل قول و نه اعتقاد

وی در پایان سخنان خود گفت: البته به قول برخی از علما، بنده فقط نقل کلام کردم و این موارد که گفتم اعتقادات شخصی من نیست و در اینجا با چند بیت از سعدی به سخن خاتمه می‌دهم که: «یارب به نسل طاهر اولاد فاطمه، یارب به خون پاک شهیدان کربلا؛ یارب به صدق سینه پیران راستگوی، یارب به آب دیده مردان آشنا؛ دلهای خسته را به کرم مرهمی فرست، ای نام اعظمت در گنجینه شفا».

گزارش از مرتضی اوحدی

انتهای پیام

آخرین اخبار فرهنگ و معارف را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار مذهبی

فسلفه نامگذاری معابر به نام شهدا ادامه راه آن‌ها است

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:

فسلفه نامگذاری معابر به نام شهدا ادامه راه آن‌ها است

به گزارش کانون خبرنگاران ایکنا؛ نبأ، حجت‌الاسلام والمسلمین علی‌اکبر کیخا، امام جمعه زابل در خطبه‌های نمازجمعه ۵ مهرماه ضمن گرامیداشت هفته دفاع مقدس، با ذکر یاد و خاطره شهدا و امام(ره) افزود: فلسفه وجودی انقلاب اسلامی حفظ دین است. انقلاب اسلامی ادامه قیام عاشورا بود که این مردم با امامت و رهبری امام راحل عظیم‌الشأن، آن را به پیروزی رساندند.

وی افزود: دشمن ما از همان فردای پیروزی انقلاب اسلامی با ترفندهای مختلف و تحمیل جنگ ۸ ساله و پس از آن با تهاجم فرهنگی می‌خواست، دین این مردم را از آن‌ها بگیرد و دیگر امثال میرحسینی، عالی، فهمیده، باقری، باکری و همت در جامعه ما رشد نکنند، چون از جوانان ما ضربه خورده بودند. آن‌ها خواستار مذاکره شدند، سال‌ها پشت میز مذاکره نشستند، ما اهل منطق و گفتمانیم، در ضمن اینکه دشمن استکبار جهانی هستیم با ملت‌هایی که مستکبر نباشند، اوج تعامل را داشتیم و با صداقت و برادری رفتار کردیم و نتیجه سال‌ها مذاکره شد برجام(برنامه جامع اقدام مشترک)، ما به تعهداتمان عمل کردیم، در قلب راکتور بتن ریختیم، اما دشمن چه کرد؟ آمریکا از برجام خارج شد و اروپا به تعهدات خود عمل نکرد و با کمال تکبر باز هم از ایران خواست تا سر تعظیم فرود آورد، این در‌حالی‌ است که قرارداد برجام یک معاهده دو طرفه است و چنانچه هرکدام از دو طرف به تعهدات خود عمل نکند، طرف دیگر می‌تواند این قرارداد را فسخ کند.

امام جمعه زابل از طرح مجدد موضوع مذاکره از جانب آمریکا به‌عنوان یک ترفند یاد کرد و گفت: هدف آمریکا تحمیل خواسته‌هایش و تثبیت تأثیر تحریم‌ها برای فشار حداکثری به ایران است. آمریکا می‌خواهد به جهان نشان دهد که مقاومت در مقابل زورگویان و استکبار جهانی راه به جایی نخواهد بُرد.

خطیب جمعه زابل در ادامه تأکید کرد: مقاومت، رمز عزتمندی و اقتدار و مقدمه پیشرفت و موفقیت کشور است، به‌طوری‌که در عرصه‌های علمی، فرهنگی و ورزشی پیشرفت‌های خیره‌کننده‌ای داشتیم.

وی افزود: مقاومت هزینه دارد اما هزینه‌اش به مراتب کمتر از تسلیم شدن در مقابل دشمن است.

امام جمعه زابل خطاب به جوانان انقلابی و فعالان رسانه‌ای گفت: ان‌شاءالله بتوانیم راه شهیدان را ادامه دهیم، آنها افتادند تا ما بایستیم، از حلال دنیا چشم پوشیدند تا ما دین و عزت داشته باشیم.

وی خطاب به مسئولان ویژه‌خوار و زالوصفت گفت: مسئولی که بیت‌المال را هدر می‌دهی حواست باشد، ای مسئولی که فرصت خدمت به مردم را تبدیل به رانت‌خواری و ویژه‌خواری می‌کنی، حواست باشد، خیال می‌کنید ما از رجزهای شما می‌ترسیم، فکر می‌کنید که اگر در فضای مجازی و حقیقی تهدیدی انجام شود ما پا پس می‌کشیم. ما در مقابل خون‌های شهدا یقه شما را رها نمی‌کنیم و خداوند هم ما را یاری می‌کند. مردم حواسشان هست، اما باید حواس‌ها بیشتر جمع باشد.

وی همچنین تأکید کرد: هیچ‌کس نباید وحدت جوانان رسانه‌ای و فعالان فضای مجازی را به‌هم بریزد، جوانانی که رسانه و قلم در دست دارند، برای خدا و به نیابت از شهدا قلم‌فرسایی کنید تا این کارتان به عنوان یک جهاد در پرونده اعمال شما نوشته شود. نگذارید در فضای مجازی قلم‌های آلوده‌ای که در خدمت مافیاست؛ وحدت شما را هدف قرار دهد.

حجت‌الاسلام کیخا در خصوص بحث حذف عبارت شهید از تابلوهای سطح شهرها و از جمله شهر زابل گفت: فلسفه نامگذاری میدان‌های شهر، معابر و کوچه‌ها در معابر، این است که راه شهدا را گم نکنیم، در نقاط مختلف کشور حرکات مرموزی مشاهده شد که نام شهید و شهادت از جلوی دیدگان مردم حذف شود و اخیراً هم در فضای مجازی خبری منتشر شد که در زابل هم چنین اتفاقی افتاده‌ است، که تماسی با شهردار محترم برقرار شد و یکی از ایثارگران که مشاور شهرداری در امور شهداست بیان کرد که این کار عمدی نبوده‌ است و قطعاً جبران می‌شود، شهردار محترم رصد کند تا هر کجا این مشکل وجود دارد حل شود، در سیستان، هیچ سیستانی با غیرتی راضی نمی‌شود که عنوان شهدا را از کوچه‌ها و خیابان‌ها حذف کنند.

حسین قدس‌نیا 

انتهای پیام

آخرین اخبار قرآن را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار فرهنگی و هنری

هدف غایی امام حسین(ع) زندگیِ فاخرِ همراه با احترام به حق اعتراض بود/ عاشورا را تقلیل داده‌‌ایم

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:

به گزارش خبرنگار ایکنا؛ نشست «حسین بن علی(ع) در آیینه عرفان، کلام و اندیشه سیاسی»، شب گذشته، دوم مهرماه، با حضور جمعی از اندیشمندان و علاقه‌مندان در سالن مرکز همایش‌های بین‌المللی مرکز اسناد و کتابخانه ملی برگزار شد.

ناصر مهدوی، از پژوهشگران حوزه دین در این نشست بیان کرد: در تاریخ قهرمانان بزرگی بوده‌‌اند و برای نمونه، وقتی که نام سقراط می‌‌آید سرم را به نشانه احترام در برابر او فرو می‌‌آورم. همچنین شخصیت‌‌های دیگری مانند ماندلا و یا گاندی را داشته‌‌ایم که انسان‌‌های معنوی و بزرگی هستند. حتی کسانی را داشته‌‌ایم که برای آرمان‌‌های خود قربانی شده‌‌اند، اما عجیب است که ما امام حسین(ع) را داریم و در مورد ایشان نقل‌‌های تاریخی درستی هم وجود دارد، اما نسبت به آن بی‌توجه هستیم.

تکیه‌‌گاه تشکیک‌کنندگان به عاشورا روشن نیست

وی در ادامه افزود: شرایط طوری است که فضای تحصیل‌‌کردگان ما، بی‌‌مهابا به امام حسین(ع) می‌‌تازند و می‌‌گویند فلان نقل سندیت ندارد و … در حالی که بخش زیادی از افرادی که این‌طور سخن می‌‌گویند و یا معتقد هستند که از امام حسین(ع) نمی‌‌توان آموخت، پشتوانه نظری درستی ندارند و دوست دارم از آن‌ها بپرسم که پشتوانه شما چیست و چقدر در این زمینه کنکاش و پژوهش کرده‌‌اید که امروز نشسته‌‌اید و می‌‌گویید که از امام حسین(ع) نمی‌‌توان آموخت. این در حالی است که در مورد تاریخ اسلام بیشترین حساسیت‌‌ها وجود داشته است. البته که تحریف‌‌هایی نیز وجود داشته، اما باید ببینیم که اگر چنین ادعاهایی می‌‌کنیم که سندیت عاشورا و یا نقل‌‌های این‌چنینی را زیر سؤال ببریم تکیه‌‌گاه ما کجاست.

مهدوی تصریح کرد: عاشورا یک حادثه استثنایی است. حتی اگر منابع زیادی هم در این زمینه نداشتیم، در هر صورت اسنادی که از شاگردان امام صادق(ع) رسیده و همین مقدار نقل‌‌هایی که داریم و در تاریخ طبری و یا ارشاد شیخ مفید آمده که اسناد قابل اعتمادی هستند می‌‌توان بر همین اساس به یک نتیجه درست رسید. شما در همان موقعیت و چند روزی را که امام حسین(ع) از مدینه عبور می‌‌کند، در مکه می‌‌ماند و به کربلا می‌‌آید می‌‌توانید مورد بررسی قرار دهید. اغراق نمی‌‌کنم، اما شما با یک حادثه تحسین‌‌برانگیز رو‌‌به‌‌رو هستید؛ یک مسئله‌‌ای که حداقل برای جامعه ما یک الگوی بی‌‌نظیر است. البته واقعیت این است که اگر بخواهیم منصفانه نگاه کنیم، برای انسان‌‌هایی که در پی یافتن زندگی‌‌های فاخر هستند، اگر اغراق نکنیم امام حسین(ع) جزء شخصیت‌‌های بی‌‌نظیر تاریخی است.

عاشورا الگوی حکمت است

این پژوهشگر حوزه دین بیان کرد: این در حالی است که مسلمانان تلاش کرده‌اند تا این پدیده به شکل یک الگو در اختیار سایرین قرار نگیرد. وقتی که به مجموع آیات قرآن نگاه کنید، معلوم می‌‌شود که گزاره‌‌های مختلفی در آن وجود دارد؛ یعنی از خدا، مرگ، فضیلت‌‌های اخلاقی و … سخن به میان آمده است، اما در یک نگاه کلان، قرآن دو خط کلی دارد؛ الگوی حکمت و الگوی ضلالت که امروز نیز این الگوها زنده هستند. یعنی الگوی جاهلیت و ضلالت، الگوی دردآوری است و اکنون نیز در قرن بیست‌‌و‌‌یک‌ آسیب‌‌های ‌آن پدیدار می‌‌شود. الگوی حکمت قرآن نیز الگویی است که جریان دارد. در روانشناسی‌‌های جدید، روانشناسیِ شناختی و موج انسان‌‌گرایی که بررسی می‌‌کنید، این‌طور است که حس می‌‌کنید که انسان‌‌ها به دلیل دوری از الگوی حکمت چقدر در حال رنج بردن هستند و در حقیقت قصه امام حسین(ع) می‌‌توانست از چنین قدرتی برخوردار باشد که الگوی حکمت تلقی شود. خدا وقتی می‌‌خواهد این حرف‌‌ها گفته شود و الگوی حکمت و ضلالت تفکیک شوند، اول آن‌ها را نشان می‌‌دهد؛ یعنی از داستان استفاده می‌‌کند و مثلاً داستان‌‌هایی نظیر داستان حضرت ابراهیم(ع) را مثال می‌‌زند و بنده معتقدم که روح قرآن داستان پیامبران است. برای اینکه با این داستان‌‌ها انسان‌‌ها می‌‌توانند به تفکر واداشته شوند.

مهدوی تصریح کرد: گرچه داستان‌‌های قرآنی را سمبلیک می‌‌دانم و البته که ابراهیم(ع) و پیامبر(ص) در بین مردم بوده‌‌اند، اما این یک نکته مهم است که بدانیم چرا این داستان‌‌ها مطرح می‌‌شود. مخصوصاً داستان ابراهیم(ع) مطرح شد تا مردم تفکر کنند و ترازویی برای آن‌ها باشد. مولانا نیز می‌‌گوید: «ترازو گر نداری پس تو را زو رهزند هر کس، یکی قلبی بیاراید تو پنداری که زر دارد؛ تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید، تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد». شما تاریخ اسلام را که می‌‌بینید این‌طور است که در ادامه، الگوی ابراهیم(ع) فراموش می‌‌شود، چون عده‌‌ای بعد از پیامبر(ع)، خود را جانشین ایشان می‌‌دانند و دکان باز می‌‌کنند و کسانی را به راه می‌‌اندازند.

دینداری همراه با رنج است

وی بیان کرد: البته نه فقط پیامبر(ص) چنین سرگذشتی دارد، بلکه بر سر زرتشت و مسیحیت نیز، این بلاها آمد و روحانیون؛ یعنی روحانیون رسمی که در تاریخ هستند، مانند کشیشان و … آمدند و در کنار دین ایستادند و فهمیدند که دنیا، دنیای زیبایی است، اما حاضر نبودند که از این دنیا مسئولیتش را بپذیرند. یعنی دیندار بودن، به جهد و تلاش نیازمند است و به نوعی رنج و مصیبت در پی دارد. خداوند هم که می‌‌خواهد با دین رنج ما را کاهش دهد، یعنی باید برخی از رنج‌‌ها را قبول کنیم تا به دوران روشن‌‌تری برسیم.

این پژوهشگر حوزه دین تصریح کرد: مسلمانان نیز بعد از شهادت امام علی(ع) حاضر نبودند هزینه بدهند و یا بعد از پیامبر(ص) این‌طور بود که حاضر نبودند برای دینداری خودشان هزینه بدهند و به یک متاع و مال و شکوه دنیا رسیده بودند، اما می‌‌خواستند این را بی‌‌هزینه پشت سر بگذارند، چون اگر دین بی‌‌هزینه داشته باشیم، دیگر لازم نیست که تعقل کنیم و اینجاست که ابراهیم(ع) کنار می‌‌رود و حادثه کربلا اتفاق می‌‌افتد و باید توجه کنیم که عاشورا فقط از طریق معاندان حذف نشد و امروز، نسلی که می‌‌گوید، نمی‌‌شود از عاشورا درس گرفت، از یک جهت درست می‌‌گوید و درستی سخنشان از این جهت است که چیزی از عاشورا باقی نگذاشته‌‌ایم.

حرکت امام حسین(ع) برای قیام نبود

مهدوی بیان کرد: عاشورا برای ما به صورت یقینی این‌طور جا افتاده که حتما قیام امام حسین(ع) بوده است، در حالی که اثری از قیام در این حرکت نمی‌‌بینید؛ یعنی مگر می‌‌شود یک نفر با تعدادی همراه محدود، با آن جماعتی که پدرش را به زانو درآوردند به مبارزه برخیزد؟ امام علی(ع) از مارقین و ناکثین ننالید، بلکه از شیعیان نالید و گفت، من خسته شده‌‌ام. امام حسین(ع) این را می‌‌دانست و مگر می‌‌شود با آن جماعت قیام کرد و تخت بنی‌‌امیه که همه بزرگان با آن بیعت کرده‌‌اند به همین راحتی از بین برد؟ امام حسین(ع) اگر می‌‌ماند، کشته می‌‌شد و حتی در روایات این‌طور است که امام حسین(ع) گریخت. بنابراین اگر این قصه به این‌ صورت بوده است که هیچ نشانی از قیام در آن دیده نمی‌‌شود. از طرفی این مرد نیز عاقل‌‌تر از این بود که خودش را در مهلکه بیندازد و تعبیری که در کتاب تحف‌العقول است این‌طور آمده که در آنجا امام حسین(ع) می‌‌گوید برای قدرت نمی‌‌روم.

این پژوهشگر حوزه دین در ادامه اظهار کرد: اما امام حسین(ع) برای چه می‌‌رود؟ ما گفته‌‌ایم که قیام است که تفسیر سیاسی و برون‌شخصیتی است یا گفته‌‌ایم که برای کشته شدن می‌‌رود، در حالی که این‌طور نیست. تفاوت مولانا و سید بن طاوس در این زمینه نیز این است که تحلیل سید از عاشورا این است که امام حسین(ع) به صورت مختار رفت و کشته شد تا در قیامت ارج و قرب بیشتری پیدا کند، در حالی که عقل و قرآن نگفته است که کشته شدن مقام آدم را بالا می‌‌برد، بلکه آنچه در قیامت مقام را بالا می‌‌برد زندگی کردن است. نکته دیگر اینکه علم امام را پیش کشیده‌‌ایم و روی این نکته تحلیل‌‌هایی صورت گرفته است.

امام حسین(ع) حق اعتراض به حاکم را به ما آموخت

مهدوی افزود: اما امام حسین(ع) به ما فهماند که ما حق اعتراض به حاکم داریم، که غیر از قیام است. بر اساس چیزی که از قرآن و نهج‌‌البلاغه می‌‌فهمم باید بگویم که امام حسین(ع) به ما آموخت که حتی اگر پیامبر(ص) در قدرت باشد، اول باید در برابر مردم پاسخ دهد؛ یعنی اول باید مشروعیت خود را به وسیله کارآمدی در مقابل مردم نشان دهد. امام حسین(ع) این‌ها را نشان داد اما ما این‌ها را دفن کرده‌‌ایم. بسیاری از علمای فرهیخته ما می‌‌گویند که وقتی حاکمیت دینی است، مردم حق نظارت در سرنوشت خود را ندارند، بنابراین امام حسین(ع) در عرصه سیاست، این الگوهای بزرگ را به ما نشان داد، ولی از درون آنها، مرگ داوطلبانه در نمی‌‌آید.

وی تصریح کرد: آنچه از عاشورا بر می‌‌آید، شکوه و جلال است که برای جان خودش احترام قائل است. تاریخ بعد از امام حسین(ع) نیز این حرف امام(ع) را ثابت کرد که وقتی ما از خود عقب‌‌نشینی کنیم، ولو اینکه همه امکانات دنیوی نیز نصیبمان شود، تا قیامت رنج می‌‌بریم. رنج وقتی دست از سر ما برمی‌‌دارد که ما با جان شریف زندگی کنیم. زیبایی جهان به قلب‌‌ها و جان‌‌های زیبا می‌‌تابد و وقتی که جان تیره باشد، جهان به آدم اقبالی نشان نمی‌‌دهد و خوشی زندگی را لمس نمی‌‌کنیم. بنابراین امام حسین(ع) به دنبال زندگی بود نه اینکه به دنبال ملال و خستگی باشد. این پروژه خداوند است که زندگی کنیم. تنها فرصت ما که در قیامت سرافراز شویم نیز زندگی دنیوی است.

مهدوی بیان کرد: بنابراین این‌ها به دنبال زندگی فاخر بودند و امام حسین(ع) نیز بیعت نمی‌‌کرد چرا که به دنبال زندگی‌‌ بود؛ زندگی‌‌ای که در آن، حق انتقاد و اعتراض وجود داشته باشد و حریم خصوصی به رسمیت شناخته شود و به فساد و رانت و بی‌‌عدالتی اعتراض شود، اما همه این‌ها را از عاشورا گرفته‌‌ایم. یعنی یا این قدر عاشورا عرفانی شده که گفتند امام(ع) کشته شد تا مقام پیدا کند یا این قدر جبری شد که گفتند امام(ع) از قبل می‌‌دانست که چه اتفاقی رخ خواهد داد، یا این قدر سیاسی شد که عقلانیت امام(ع) را دچار چالش‌‌هایی کرد اما یک نقطه مرکزی وجود دارد و‌ آن هم اینکه، مردی به دنبال یک زندگی کامل و به دنبال کرامت انسانی است که نعمت‌‌های خدا را کسی از ایشان نگیرد. خیلی‌‌ها بودند که به حرف امام(ع) گوش نکردند و شخصی مانند محمد بن حنفیه نیامد، اما زندگی فاخری نیز در ادامه نتوانست داشته باشد. البته نه اینکه انسان کوچکی باشد، خیر.

انتهای پیام

آخرین اخبار فرهنگ و معارف را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار فرهنگی و هنری

شرط حیات زندگی مؤمنانه/ رونمایی از زیبایی‌های عاشورا در یک مجله مهدوی

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:

به گزارش خبرنگار قرآن و فعالیت‌های دینی خبرگزاری فارس، ویژه نامه محرم مجله موعود(شماره ۲۲۳-۲۲۴ ) منتشر شد. در این ویژه‌نامه عناوینی نظیر «مرابطه مؤمنانه منتظرانه»، رونمایی از زیبایی‌های عاشورا،‌تحلیل ناصحیح عاشورا بدون ظهور، اثبات نقش یهود در شهادت امام حسین (ع)، مسلمانان هند، ملزم به افول و ظهور و افول نظم بین‌المللی لیبرال پیش‌روی مخاطبان قرار داده شده است.

شرط حیات زندگی مؤمنانه

در سرمقاله این شماره با عنوان «مرابطه مؤمنانه منتظرانه» می‌خوانیم: اعلام دینداری و ایمان زبانی، کفایت از تحقق ایمان در انسان و برخورداری جانش از لقمه‌های نورانی نمی‌کند، مجاهدت با مال و جان، موجب به شکوفه نشستن نهال دینداری، کشف حقایق مستتر، منور شدن جان مؤمنان و سرانجام، بسط و تعمیق جغرافیای دینداری در گستره زمین می‌شود؛ مگر جز این است که قبیله ایمان، سنن الهی و احکام آسمانی از مسیر مجاهدت مجاهدان در اقصا نقاط عالم گسترده شده و تاریکی‌های جهل را از صفحات قلب چند صد میلیون نفر از بندگان خدا زدوده است؟ و هر کجا که مسلمانان دست از مجاهدت برداشته، خوار و زمین‌گیر شده و مشرکان و کفار بر جان و خاک آنان مستولی گشتند. جهاد با مال و جان و آمادگی برای جهاد، شرط حیات مؤمنانه و زمینه‌ساز مبسوط‌ الید شدن امام برای زدودن کفر و شرک و نفاق از پهنه زمین و بسط دولت کریمه است. 

رونمایی از زیبایی‌های عاشورا

در بخش دیگر این مجله با عنوان «رونمایی از زیبایی‌های عاشورا» آمده است: عاشورا تنها یک مصیبت نیست؛ چرا که هیچ مصیبتی زیبا نیست؛ مگر آنکه هدفی متعالی و انسان‌ساز در بطن خود داشته باشد؛ از همین‌روست که شهادت امام حسین (ع) و یارانش در کربلا در نگاه حضرت زینب (س) زیبا جلوه می‌کند؛ چون این مجاهدت‌ها و فداکاری‌ها برای غبارروبی از «حقیقت محمدی»، اصلاح جامعه اسلامی و احیای کرامت‌های انسانی بوده است؛ حال آنکه در پشت چهره مصیبت، هیچ حقیقت زیبا و قابل ستایشی نهفته نیست. بخشی از زیبایی‌های حماسی واقعه کربلا را می‌توان در صحنه‌های زیر به تماشا نشست:

– امتناع امام حسین (ع) از شروع جنگ و خونریزی و تلاش در روشنگری و هدایت دشمنان تا آخرین لحظات؛

– پیوستن زهیر بن قین به سپاه اباعبدالله (ع) به توصیه همسر حسینی‌مرامش، دَلْهم، که نشان‌دهنده نقش تعیین‌کننده زنان در کربلاست

و … .

چرا ما چشم زیبابین نداریم و به جای دیدن ظرافت‌ها و زیبایی‌های بی‌بدیل این مینیاتور الهی، تنها سرهای برآمده بر نیزه، اجساد افتاده بر خاک، خیمه‌های آتش گرفته، دربه‌دری کاروان اسیران، خون و آتش و عطش را می‌بینیم و بس؟! شایسته‌تر آن است که در مجالس بزرگداشت قیام حسینی روی پرچم‌ها این جمله نوشته شود: به مجلس حماسه حسینی خوش آمدید.

حلقه نصرت خدا

مقاله تحلیل ناصحیح عاشورا بدون ظهور که مربوط به سخنرانی آیت‌الله سیدمهدی میرباقری است، می‌خوانیم:‌ اگر کسی عاشورا را به تنهایی تحلیل کند، یک تحلیل صددرصد ناقص است. در این زنجیره، واقعه عاشورا تعریف می‌شود که یک طرفش عاشوراست و طرف دیگر ظهور و بعد از ظهور، رجعت حضرت سیدالشهدا (ع) است. این حلقه، حلقه نصرت خداست که «إِنَّهُ کَانَ مَنْصُورًا» یعنی ایشان قبل از حادثه، منصور بوده‌اند، هنگام حادثه، منصور بوده‌اند و بعد از حادثه، توسط ائمه و امام زمان (عج) نصرت می‌شوند و بعد از امام زمان(ع) هم به واسطه رجعت، که یک رجعت کامل است.

اثبات نقش یهود در شهادت امام حسین (ع)

همچنین در موضوعی دیگر با عنوان «اثبات نقش یهود در شهادت امام حسین (ع)» به قلم محمد ابراهیم‌نیا و علی نوفرستی بیان شده است:‌ در یکی از زیارت مطلقه امام حسین (ع) با سند معتبر چنین می‌خوانیم: «وَ اَشْهَدُ اَنَّ الَّذینَ سَفَکُوا دَمَکَ، وَ اسْتَحَلُّوا حُرْمَتَکَ، مَلْعُونُونَ مُعَذَّبُونَ عَلی لِسانِ داوُدَ وَ عیسَی بْنِ مَرْیَمَ، ذلِکَ بِما عَصَوْا وَ کانُوا یَعْتَدُونَ»؛ و گواهی می‌دهم که حقاً آنان که خونت را ریختند و حرمت تو را از بین بردند، ملعونند و معذب هستند بر زبان داوود و عیسی بن مریم و این به خاطر آن گناهی است که کردند و مردمی تجاوزکار بودند.

اکنون سؤال اینجاست که چه کسانی توسط حضرت داوود (ع) و عیسی بن‌ مریم (س) لعنت شده‌اند؟ پاسخ این سؤال نه به کنایه، بلکه صراحتاً در آیه شریفه ۷۸ سوره مبارکه «مائده» آمده است: «لُعِنَ الَّذِینَ کفَرُوا مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ عَلَی لِسَانِ دَاوُودَ وَ عِیسَی ابْنِ مَرْیمَ ذَلِک بِمَا عَصَوْا وَ کانُواْ یعْتَدُونَ»؛ کافران از بنی‌اسرائیل به زبان داود و عیسی بن مریم لعنت شدند. لعنت شدنشان بدین سبب بود که (از فرمان‌های خدا و پیامبران) سرپیچی کردند و همواره (از حدود الهی) تجاوز داشتند.

علاقه‌مندان برای تهیه این شماره مجله «موعود» می‌‌توانند از (اینجا) اقدام کنند.

انتهای پیام/

آخرین اخبار فرهنگی را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.