دسته‌ها
آخرین اخبار

آخرین خبر از وضعیت سلامتی خسرو احتشامی پس از مرخص شدن از بیمارستان

سیاوش احتشامی، فرزند خسرو احتشامی، درباره وضعیت جسمی این شاعر در روزهای اخیر می‌گوید: «پدر نسبتا خوب هستند؛ ولی به خاطر خون‌ریزی‌ ناشی از آنژیو که هنگام بالون زدن رگ ایجاد شد و خونی که اطراف قلب را گرفته، هنوز درد شدید قفسه سینه دارند. یک هفته است که از بیمارستان مرخص شده‌اند و خانه هستند.»

او همچنین بیان می‌کند: «چون در ریه‌شان آب جمع شده، قادر به صحبت کردن نیستند، سرفه شدید و درد شدید قفسه سینه دارند و خیلی هم ضعیف شده‌اند.»

به گفته سیاوش احتشامی، وضعیت خسرو احتشامی نسبت به قبل تغییر چندانی نداشته و فقط از بیمارستان مرخص شده است.

خسرو احتشامی متولد سال ۱۳۲۵ در سمیرم است. او  پس از گذراندن دوره خدمت سربازی در سال ۱۳۵۰ به قصد تحصیل به هندوستان رفت و در پوناکالج واقع در شهر پونا به تحصیل مشغول شد. در سال ۱۳۵۳ به ایران بازگشت و همان سال ازدواج کرد. سپس تحصیلات خود را در دانشگاه اصفهان ادامه داد و در شهریور ۱۳۵۶ در رشته تاریخ فارغ‌التحصیل شد. احتشامی از ۱۷ سالگی با شعر انس گرفت و از سال ۱۳۴۵ برای خواندن شعرهای خود در انجمن‌های ادبی اصفهان شرکت می‌کرد. در سال ۱۳۴۶ نخستین سروده او در مجله «روشنفکر» تهران به چاپ رسید و از همان ایام با برخی از نشریات تهران مانند «سپید و سیاه» همکاری خود را آغاز کرد. 

برخی از نوشته‌های او در زمینه نقد و بررسی شعرهای صائب، نظامی و خواجوی کرمانی و همچنین شناخت و بررسی هنرهای اسلامی ـ ایرانی است. احتشامی مقالات فراوانی نیز در زمینه‌های مختلف ادبی در نشریات «بنیاد»، «آینده»، «هستی»، «کلک»، «بخارا»، «گلچرخ» و «فصلنامه اصفهان» منتشر کرده است.

از آثار این شاعر و پژوهشگر می‌توان به «در کوچه باغ زلف»، «اصفهان در شعر صائب»، «امشب صدای تیشه»، «باغ‌های چوبی»، «جمال‌شناسی پنجره‌های ایرانی» و … اشاره کرد. 

۵۷۵۷

منبع خبر: خبر آنلاین

آخرین اخبار ورزشی را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
آخرین اخبار

ششمین اجلاس شاعران هم‌سرا، آنلاین برگزار می‌شود

به گزارش رسانه ۷،، بنا به تصمیم رییس جمعیت شاعران آزاد ایران و شاعران هم‌سرا، دوره ششم اجلاس شاعران هم‌سرا به دلیل رعایت فاصله اجتماعی برای مقابله با ویروس کرونا به صورت آنلاین برگزارمی‎شود.

سیدعباس مجابی، با اعلام این خبر گفت: «ما از هر نظر آمادگی انجام صد در صدی این مراسم را به صورت آنلاین داریم و برنامه‌های متنوع از شعر خوانی و موسیقی خواهیم داشت. بدین منظور سایت هم‌سرایی به زبان‌های ترکی یا به تعبیری آذری، عربی و انگلیسی فعال شده است که در در این دوره از اجلاس باید این سه سایت ترکی ، عربی و انگلیسی رونمایی و کار با آنها آغاز شود.»

او ادامه داد: «برای حضور شاعران عزیز به اجلاس ششم و مهمانان گرامی آنان کارت‌های عضویتی صادر شده است که علاوه بر اطلاعات و مشخصات هر یک از این شعرا ، تمامی جوایز و مقام‌هایی که دریافت کرده‌اند، درج شده است و امتیازاتی در نظر گرفته شده است که متعاقبا اعلام می‌شود.

مجابی تاکید کرد: «ششمین اجلاس جهانی شاعران هم‌سرا و پنجمین نشست بزرگ جمعیت شاعران آزاد ایران را، روز سه‌شنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۹، به مناسبت میلاد مسعود و مبارک حضرت ختمی مرتبت حضرت محمدبن عبدالله(ص)، برگزار کنیم. با این تفاوت که نباید هیچگونه تمدید و یا تغییری در برنامه به وجود آید. از طرفی مخشص نیست در تاریخ مورد نظر مجددا چه وضعیتی بر ما حاکم شود و آیا اجازه برگزاری در آن روز را خواهیم داشت یا  دوباره به حدی شرایط بد می‌شود که  اجازه تجمع داده نمی‌شود.»

او یادآور شد: «ما کاملا آماده‌ایم تا در تاریخ یاد شده تحت هر شرایطی، این مراسم را همانند سالهای قبل، به‌طور کاملا زنده از ساعت ۸ صبح لغایت ۲۰ اجرا کنیم. و چناچه به هردلیلی، از حضور افراد ممانعت به عمل آید، ما مراسم را با هر تعداد که امکان داشته باشد، حتی بدون حضور یک نفر به صورت مجازی برگزار می‌کنیم.»

۵۷۵۷

منبع خبر: خبر آنلاین

آخرین اخبار ورزشی را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
آخرین اخبار

آخرین خبر از سلامتی سیدعلی صالحی

این شاعر با تایید این‌که در پی سکته قلبی، زیر تیغ جراحی رفته است، درباره وضعیت جسمی خود گفت: «الان توان حرف زدن ندارم. حالا حدود چهار هفته از جراحی می‌گذرد.»

او افزود: «علت این‌که دیر خبر دادم آن است که از جواب تلفن دادن ناتوان بودم. بیش از این، برایم حرف زدن سخت است.»

سیدعلی صالحی، زاده یکم فروردین ۱۳۳۴ در ایذه استان خوزستان است.

«لیالی… لا»، «منظومه‌ها»، «پیشگو و پیاده شطرنج»، « دیر آمدی ری‌را»، «دعای زنی در راه که تنها می‌رفت»، «دریغا مُلا عمر»،  «چیدن محبوبه‌های شب»، «چند رؤیا مانده تا طلوع رنگین‌کمان»، «زندگی کن بگذار دیگران هم زندگی کنند»، «ما نباید بمیریم»، «رؤیاها بی‌مادر می‌شوند»، «کتاب کوچک معصومیت و امید»، «پرده را کنار بزن در پایان عشق پیروز است»، «این شفا برسد به دست مجروح‌ترین رؤیاها»،  «زن در سایه چهره‌اش را نشان می‌دهد»، «دعوت به دعای عهد زنان»،  «دختر ویولن‌زن در کوچه‌های برفی آذرماه»، «منشور شعر حکمت» و از جمله کتاب‌های این شاعر هستند.

۵۷۵۷

منبع خبر: خبر آنلاین

آخرین اخبار ورزشی را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
آخرین اخبار

ششمین اجلاس جهانی شاعران هم‌سُرا با نوآوری و متفاوت از گذشته برگزار خواهد شد

به گزارش رسانه ۷،، نشست خبری ششمین اجلاس جهانی شاعران هم‌سُرا و نشست بزرگ جمعیت شاعران آزاد ایران برگزار شد.

این نشست با حضور سیدعباس مجابی (جانباز و فعال فرهنگی و رئیس جمعیت شاعران آزاد ایران و شاعران هم سُرا)، دکتر علی مظفر (دبیرعلمی ششمین اجلاس جهانی شاعران هم‌سُرا)، مرتضی امیری اسفندقه (رییس داوران ششمین اجلاس جهانی شاعران هم سُرا) در محل دائمی حامی این اجلاس برگزار شد.

در ابتدای این نشست،  سیدعباس مجابی ازچگونگی و نحوه برگزاری این اجلاس در ششمین دوره خود خبر داد و گفت: «ما اولین اجلاس را ۴ شهریور۱۳۹۴ همزمان با میلاد مسعود و مبارک حضرت امام رضا (ع) بر پا کردیم و با هم قرار گذاشتیم هر سال با همین مناسبت اجلاس را بر پا کنیم. لذا در سال گذشته به تاریخ ۲۳ تیر ۱۳۹۸، پنجمین اجلاس جهانی شاعران هم سُرا و چهارمین نشست بزرگ جمعیت شاعران آزاد ایران را در سالن همایش‌های بین‌المللی صدا و سیما برگزار کردیم. 

وی افزود: «بر این اساس، ششمین اجلاس جهانی شاعران هم سُرا و پنجمین نشست بزرگ جمعیت شاعران آزاد ایران باید در روز جمعه ۱۳ تیر سالجاری برگزار می‌شد که به لحاظ شیوع بیماری کرونا ، مقرر شد تا این مراسم در روز جمعه مورخ ۱۷ مرداد، مصادف با عید سعید غدیر خم برپا شود. متأسفانه با شرایط بدی که در این ایام برای مردم و کشور ما حاصل شد، راهی نداشتیم جز این‌که اجرای چنین مراسم ارزشمندی را به تعویق بیندازیم. با این نگاه که برپائی اجلاس هفتم نیز به قوت خود باقی است و تحت هیچ شرایطی کنسل نخواهد شد. چرا؟! زیرا شعرای خوب ما همین الآن، اشعار خود را روی سایت قرار می‌دهند و منتظر هستند تا به اشعار آنها رسیدگی شود، مضافاً اینکه مرتب بر جمع این عزیزان شاعر، در سایت هم‌سُرائی افزوده می‌شود و امروز شعرای ما بیشتر از شعرای سالیان قبل هستند.»

برگزاری اجلاس جهانی شاعران هم‌سرا در هر شرایطی 

مجابی خاطرنشان کرد: «تصمیم بر این شد تا ششمین اجلاس جهانی شاعران هم سُرا و پنجمین نشست بزرگ جمعیت شاعران آزاد ایران را در روز سه‌شنبه ۱۳ آبان ۹۹ به مناسبت میلاد مسعود و مبارک حضرت ختمی مرتبت، حضرت محمدبن عبدالله (ص) و مصادف با سالروز میلاد امام جعفر صادق(ع) برگزار کنیم. با این تفاوت که نباید هیچگونه تمدید و یا تغییری در برنامه به وجود آید. از طرفی مشخص نیست در تاریخ مورد نظر، مجدداً چه وضعیتی بر ما حاکم شود و آیا اجازه برگزاری در آن روز را خواهیم داشت یا دوباره به حدی شرایط بد می‌شود که اجازه تجمع داده نمی‌شود. با لحاظ قرار دادن این مطلب صریحاً اعلام می‌شود: به لطف خداوند تبارک و تعالی، ما کاملاً آماده‌ایم تا در تاریخ یاد شده تحت هر شرایطی این مراسم را همانند سالهای قبل به طور کاملاً زنده از ساعت ۸ صبح لغایت ۲۰ اجرا کنیم و چنانچه به هر دلیلی که از حضور افراد ممانعتی شود، ما مراسم را با هر تعدادی که امکان داشته باشد و یا حتی بدون حضور یک نفر، به صورت کاملاً مجازی برگزار می‌کنیم.»

این فعال فرهنگی تاکید کرد: «با مذاکراتی که با برخی از مجریان توانمند کشور انجام شده و برنامه‌هایی که آقای سیدعلی مجابی، دبیر اجرایی ششمین اجلاس تدوین کرده‌اند، قرار است اجرای این اجلاس با اجرا در سالیان قبل، کاملاً متفاوت و نو باشد. از آنجایی که آقای سید علی مجابی، در سالیان قبل مجری خوب و توانای ما بوده است، امسال تصمیم دارند تا بخشی از این اجرا را به دوستانی بسپارند که هر کدام از آنان به صورت کاملاً مستقل با برنامه‌ای بسیار جالب و زیبا، همراه با مجری اصلی، کاری را به منصه ظهور می‌رسانند که بسیار نو خواهد بود.»

مجابی ادامه داد: «جمعیت شاعران آزاد ایران مجموعه ای است که سایر انجمن های ادبی و شعری را حمایت کرده است که هر کدام تعدادی از عزیزان شاعر را در سطح کشور و یا حتی خارج از ایران را پوشش داده اند. اجلاس امسال به هر تعدادی که اجازه داده شود، بیش از ۱۰۰۰ نفر یا با دویست نفر و یا حتی بدون حضور یک نفر، برپا می‌شود و اجرا به گونه‌ای برنامه‌ریزی شده که نقصی در آن وجود نداشته باشد. ما از هر نظر آمادگی انجام صد در صدی این مراسم را به این شکل داریم و در بازه زمانی ۱۰  الی۱۲ ساعته عیناً مانند دوره‌های پیشین، برنامه‌های متنوعی از قبیل شعر خوانی، موسیقی و اهداءی جوایز را خواهیم داشت که تقدیم نگاه شعرای عزیز و خانواده‌های مکرم آنان و همه بینندگان گرامی می‌شود.»

وی با اشاره به ایجاد تحولات اساسی در برنامه، ادامه داد:  «سایت فعال هم سُرائی که تاکنون در خدمت عزیزان بوده است به زبان فارسی بوده است، در حالی  که این سایت، توفیق یافته است قبل از برپایی اجلاس ششم در سال‌های ۱۳۹۸ الی ۱۳۹۹ ارتقائی کاملاً کیفی یابد، بدین شرح که سایت به زبان‌های ترکی آذری، عربی و انگلیسی فعال شده است؛ به نحوی‌که عزیزان آشنا به زبان ترکی در حال سرودن و قراردادن اشعار خود بر روی سایت هستند و عده‌ای دیگر در حال قرائت این اشعار هستند، که در اجلاس ششم باید این ۳ سایت ترکی، عربی و انگلیسی رونمایی و کار با آنها آغاز شود.»

داوری در سه سطح و مرحله 

سیدعباس مجابی ضمن معرفی هیئت داوران گفت: «در طول مدت برگزاری این ۶ اجلاس ، ششمین اجلاس جهانی شاعران هم سُرا بیشترین شاعران داور را به خود اختصاص داده است. ما توفیق داشته‌ایم در این اجلاس مانند سال قبل، از وجود پر فیض جناب آقای مرتضی امیری اسفندقه استفاده کنیم و مسئولیت خطیر رییس هیات داوران که انصافاً از اهمیت بالائی برخوردار است را چون سال گذشته بر دوش ایشان نهاده و جناب اسفندقه نیز با روح بلندی که دارند قبول مسئولیت کردند. البته با مذاکراتی که با ایشان داشته‌ایم قرار شده است در امر داوری قدری بیشتر و عمیق‌تر ورود کنیم. مهم است که بتوانیم سطح داوری را از یک سطح به سطوح مختلف ارتقاء بخشیم که بی‌شک این راه را طی خواهیم کرد. باشد تا در اجلاس‌های بعدی این مهم نیز تجلی یابد. امّا در این دوره از اجلاس نیز ما داوری را در ۳ سطح همانند سالیان قبل تنظیم کرده‌ایم که مهم است عرض کنم، تمام مراحل داوری بر روی سایت است و داوران عزیز نیز برای هر اظهار نظری ملزم هستند که به سایت مراجعه کنند.»

وی ادامه داد: «سطح اول مختص داورانی است که وظیفه بسیار مهمی را بر دوش کشیده اند که ما نام این دوره را دوره  پالایش ثبت کرده‌ایم. داوران در این دوره ، اشعار صحیح را جدا نموده و اشعار غلط را از دور مسابقه خارج می‌کنند. نسبت به اشعار صحیح، نام شاعر را حتی تخلص شعری وی را حذف کرده و در صورت نیاز نامی جدید را جایگزین می‌کنند تا شاعر حقیقی شناخته نشود، عکس شاعر را هم حذف کرده و بعد از تأئید به مرحله بعد ارسال می‌کنند.  دکتر مریم آریان، ونوس جامی‌پور، امیر عزیزی، ساحل مولوی، رضا محبی‌راد و امیر احسان دولت آبادی داوران این سطح هستند. در مرحله اول داوری از حدود ۳۰۰۰ اثر برای داوری، ۱۷۴۷ اثر صحیح به مرحله دوم راه یافتند.»

مجابی افزود: «سطح دوم مختص داورانی است که قابلیت تفکیک اشعار برتر را دارند. در این مرحله، داوران مورد نظر عبارتند از حمید شکارسری، مجید سعدآبادی و حمید چشم‌آور. در این مرحله از ۱۷۴۷ اثر ارسالی به ۳ داور فوق الذکر، تنها ۹۳۵ اثر به مرحله نهایی راه پیدا کردند.»

رئیس جمعیت شاعران آزاد ایران و شاعران هم سُرا گفت: «سطح سوم و سطح فینال این مرحله با حضور داورانی چون مرتضی امیری اسفندقه، محمدعلی بهمنی، دکتر محمود اکرامی و دکتر علیپور صورت می‌گیرد که مسئولیت رده‌بندی و اعطای مقام‌های اول تا سوم را دارند.»

اهمیت شعر و شاعری در جهان 

در ادامه این نشست، دکتر علی مظفر از شعرای قدیم که از دومین اجلاس به جمع شاعران آزاد ایران و هم سُرا پیوسته است و در حال حاضر دبیر علمی این رویداد است، گفت: «تیم ما سعی کرده جلوی هرگونه سرقت ادبی را به کمک تمامی این امکانات به علاوه ثبت کارها در سایت همسرایی بگیرد. دیگر ویژگی مثبت این رویداد این است که وقتی شاعری شعرش را از اولین لحظه روی سایت می‌گذارد، اتوماتیک وار برای سال بعد در جشنواره و داوری شدن ارسال می‌شود. به نوعی درطول سال این اشعار جمع‌آوری می‌شود.»

در ادامه، مرتضی امیری اسفندقه  که رییس داوران این جشنواره است، گفت: «از آنجایی که شعر از اهمیت بالا و والایی برخوردار است، این اجلاس حائز اهمیت است. شعر و شاعری به اندازه‌ای اهمیت دارد که در دوران جاهلیت شاعران دارای درجه و مرتبه‌ای خاص بودند.»

در همین راستا، علی مظفر با اشاره به اهمیت شعر در اقصی نقاط دنیا گفت: «در سفری که به اردن داشتم، دوستی در معرفی من به یکی از نمایندگان مجلس این کشور، بنده را شاعر معرفی کرد. وقتی شعر خواندم خانمی به رسم دوستداران ادبیات این کشور آمدند و به پاسداشت شعرخوانی‌ام پول ریختند. در سوریه و در یکی از دانشگاه‌های دمشق، به من گفتند کارهایم را دنبال می‌کنند. این نشان از ارزش و اهمیت واعتباری است که برای شعر و شعری قائلند.پایگاه و جایگاه شاعران در این کشورها ویژه است.»

وی در ادامه صحبت‌های خود اظهار داشت: «یکی از اهداف این همایش، تجمیع شاعران است. همانطور که می‌دانید شاعران ما در سطح کشور پراکنده‌اند و برخی کوششی و برخی جوششی می‌سرایند. وقتی ما به همسرایی ورود پیدا می‌کنیم که شاعر قریحه‌ای دارد و ما سعی می‌کنیم قریحه و جوشش وی را به منصه ظهور برسانیم. مثلا شاعری در همین همایش همسرایی ظهور کرد که از صفر شروع کرد و حالا جزو بهترین‌هاست.»

مظفر در پاسخ به اینکه چه کارهایی بر روی اشعار شرکت کنندگان انجام می‌شود گفت: «زمانی که شعری از یک شاعر به دست ما می‌رسد، تمامی توصیه‌های علمی و عملی را متذکر می‌شویم. از بداهه گویی گرفته تا مشاعره و منازعه و معامله و …. فی مابین انجام می‌گیرد و شاعر به پختگی لازم می‌رسد. این شیوه بسیار موثر بوده و در روند رو به رشد شعرای شرکت شکننده تاثیر قابل توجهی داشته است. به همین دلیل سطح اشعار نسبت به گذشته از کیفیت بیشتر و بالاتری برخوردار است.»

مرتضی اسفندقه در ادامه گفت: «شعر مانند تصادف است. فکر کنید ماشینی تصادف می کند و شما آن را برای صافکاری به چند متخصص نشان می‌دهید. یکی می‌گوید این بدون رنگ در نمی‌آید اما دیگری آن را بدون رنگ و تروتمیز در می‌آورد و انگار نه انگار که تصادفی اتفاق افتاده است. این مثال کوچه بازاری تصادف واژه‌هاست . اینکه یک شاعر بدون رنگ بتواند شعری که اتفاق افتاده را چینش کند و به منصه ظهور برساند انگار که هیچ اتفاقی نیفتاده است. مثل حافظ که از تصادف متجلی می‌شود و اشعارش هیچ نقصی ندارند. هر کسی نمی‌تواند از تصادف حروف به شعر خوب برسد.»

۵۷۵۷

منبع خبر: خبر آنلاین

آخرین اخبار ورزشی را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
آخرین اخبار

واکنش هوشنگ ابتهاج به خواندنِ شعر «ارغوان» توسط علیرضا قربانی

امیرهوشنگ ابتهاج ( ه.ا. سایه) در نشست مجازی برگزارشده توسط خانه ایران (مونیخ) در آغاز با انتقاد از برگزاری جلسه‌هایی که به صورت متکلم وحده است، گفت: «من همیشه دلم می‌خواهد هر از گاهی با جمعیت کم‌تری معمولا جمع شویم و دایره‌وار بنشینیم و همه با هم حرف بزنیم. شعرخوانی اگر به صورت درددل نباشد یا مبادله اندیشه و عقاید نباشد، کار بی‌حاصلی است. ولی مثل این‌که در روزگار ما هنوز رسم نیست، هم شاعر هنوز به این کار عادت نکرده و هم هنوز شنونده عادت نکرده است.»

این شاعر در بخش دیگری از سخنانش بیان کرد: «در حدود ۸۰ سال است که من با این زبان شعر آشنایی دارم و خیال می‌کنم قسمت زیادی از آن‌چه را می‌خواهم بگویم بلدم بگویم، یعنی راه‌حلی برای گفتن آن پیدا کرده‌ام. ولی رساترین شعری که تا امروز داشته‌ام و خیال می‌کنم که از آن راضی هستم، در حدود ۲۰درصد از آن چیزی است که در درون من هست که این به نظرم حداقل است. برای درون آدمیزاد هنوز این وسیله را پیدا نکرده‌ایم.»

«سایه» در ادامه با بیان این‌که ای کاش می‌شد روابط نزدیک‌تری میان گوینده و شنونده وجود داشت گفت: «ای کاش می‌شد ما مقداری چم و خم کار را با هم مبادله می‌کردیم.»

او در این جلسه مجازی، پیش از خواندن شعر «ارغوان» به بیان ماجرای سرایش آن پرداخت و گفت که درخت ارغوانی در خانه‌ای که سال‌ها پیش در تهران در آن زندگی می‌کرده داشته است و وقتی دیگر در آن خانه نبوده، این شعر را به یاد آن خانه و درخت گفته است.

در ادامه، نظر «سایه» درباره قطعه «ارغوان» که توسط علیرضا قربانی خوانده شده است، پرسیده شد و او گفت: «آن دیگر تقصیر من نیست؛ خدا باید راضی باشد. بله، ظاهرا شنونده‌ها هم از این راضی هستند، من شنیده‌ام که تا مقدمه شروع می‌شود، مردم شروع به دست زدن می‌کنند یعنی دیگر آن را می‌شناسند. ولی عیبش این است _ که البته حق هم دارند _ این شعر برای آواز و تصنیف طولانی است، مقدار زیادی از آن زده شده و خرده‌ای شعر شَل و کور شده، ولی در مجموع حالتی که این شعر به وجود آورده تا حدی در خود شعر، جا پایش معلوم است. راستش را به شما بگویم، خواندن این شعر برای من دشوار است، معمولا هم سعی می‌کنم از اول، شعر را با لحن دیگری که لحن خودم نیست بخوانم تا به جاهایی که می‌رسد بتوانم به راحتی از آن بگذرم، گاهی هم یادم می‌رود این کار را بکنم و دسته‌گل به آب می‌دهم و خواندن قطع می‌شود.»

او همچنین پس از خواندن «ارغوان» و اشاره کردن به انسی که با این درخت داشته، گفت که وقتی شنیده است توری در تهران افراد را برای دیدن خانه‌اش و درخت «ارغوان» می‌برد، شعر «ارغوان می‌بینی…» را نوشته است. 

ابتهاج گفت: «ما زندگی را یک نوع می‌شناسیم که خودمان داریم و رابطه‌های دیگر با طبیعت را نمی‌دانیم. »

این جلسه مجازی با ادامه شعرخوانی «سایه» به پایان رسید. 

منبع خبر: خبر آنلاین

آخرین اخبار ورزشی را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار فرهنگی و هنری

دوازدهمین جشنواره شعر و داستان انقلاب فراخوان داد

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:

به گزارش خبرگزاری فارس، حوزه هنری انقلاب اسلامی به منظور پاس‌داشت و ارتقای دستاوردهای شعر و داستان انقلاب و کشف استعدادهای برتر، دوازدهمین جشنواره شعر و داستان انقلاب را برگزار می‌کند.

این رویداد موضوعاتی همچون عدالت و انسانیت، وحدت امت اسلامی، رفعت ملی، اخلاق و معارف دین، گفتمان انقلاب اسلامی و مقاومت در بخش شعر و مسائل و رویدادهای سال‌های قبل از انقلاب و روزهای پیروزی انقلاب و پس از آن تا امروز، دستاوردهای انقلاب اسلامی در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، نقش و جایگاه انقلاب اسلامی در رهبری، وحدت، انسجام ملی و همراهی با جریان‌های استکبارستیز جهان با تأکید بر هویت اسلامی و مقاومت در بخش داستان را دنبال می کند.

همچنین شعر سنتی (مجموعه یا تک اثر)، نو و نیمایی (مجموعه یا تک اثر) و شعر کودک و نوجوان (مجموعه یا تک اثر) قالب‌های شعری و رمان (بزرگسال و کودک و نوجوان) و داستان کوتاه (بزرگسال و کودک و نوجوان) قالب‌های داستانی هستند که شرکت کنندگان می‌توانند آثار خود را متناسب با آن به دبیرخانه این جشنواره ارسال کنند.

آخرین مهلت ارسال آثار به دوازدهمین جشنواره شعر و داستان انقلاب ۳۰ بهمن ماه امسال اعلام شده است و سایر مقررات و جزییات فراخوان نیز در سایت www.artfest.ir قرار دارد.

این جشنواره به همت موسسه فرهنگی هنری سپهر سوره هنر و مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری برگزار خواهد شد.

انتهای پیام/

آخرین اخبار فرهنگی را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار فرهنگی و هنری

رونمایی از مجموعه شعر عاشورایی «کابوس شاخه‌های شکسته»

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، باشگاه کتاب فرهنگسرای انقلاب اسلامی مجموعه شعر عاشورایی «کابوس شاخه های شکسته » سروده مهدی زارعی را که به گفته محمدرضا سنگری، یکی از زیباترین، رساترین و برترین کارهایی است که در حوزه شعرعاشورایی سروده شده را رونمایی می‌کند. 

در این آیین که باحضور مهدی زارعی، سراینده این مجموعه، فردا دوشنبه ۸ مهرماه ساعت ۱۶ برگزار می‌شود، کارشناسان ادبی، حمیدرضا شکارسری و میلاد عرفان پور به رونمایی و بررسی مجموعه شعر عاشورایی «کابوس شاخه‌های شکسته» می‌پردازند. مبین اردستانی، کارشناس ـ مجری این نشست در باشگاه کتاب فرهنگسرای انقلاب اسلامی خواهد بود. 

مهدی زارعی، متولد ۱۳۵۵ اهل استان البرز و کارشناس ارشد ادبیات فارسی دارد و پیش از انتشار کتاب «کابوس شاخه‌های شکسته» از او ۷ دفتر شعر به چاپ رسیده است. کتاب «آخرین دقیقه‌های آخرالزمان» این شاعر در نخستین دوره جایزه کتاب فصل در زمستان ۱۳۸۶ برگزیده شد. 

کتاب «کابوس شاخه‌های شکسته» مجموعه ای از ۱۳۰ چهارپاره در ۱۲ فصل است که همه به رویای حضرت زینب (س) در کودکی و تعبیر آن توسط پیامبر اکرم (ص) و تحقق آن در واقعه عاشورا و اسارت ایشان می‌پردازد. کابوس دخترک پنج ساله، شب عاشورا، روز عاشورا، حضرت علی اکبر (ع)، حضرت قاسم بن الحسن (ع)، برادران حضرت ابوالفضل (ع) ، حضرت ابوالفضل (ع)،  حضرت علی اصغر (ع)،  امام حسین (ع)، اسارت اهل حرم و پایان کابوس عناوین بخش‌های این کتاب را شامل می‌شود.

«کابوس شاخه‌های شکسته» اثر مهدی زارعی از سوی نشر شهرستان ادب در قطع رقعی و در ۷۹صفحه به چاپ رسیده است. 

محمدرضا سنگری، عاشوراپژوه در مقدمه کتاب «کابوس شاخه‌های شکسته» می‌نویسد: این کتاب یکی از زیباترین، رساترین و برترین کارهایی است که در حوزه شعر عاشورایی سروده شده است. شاعر عزیز، نوآور و خلاق، مهدی زارعی در این اثر نشان داده است که در تلفیق داستان و شعر و خلق ساختارهای روایی بدیع در شعر بسیار موفق است. توفیق رفیق راهش باد که در این راه، به ویژه آفرینش آثار ارجمند و گران‌سنگ دیگر در عرصه ادب آیینی، بیش از این از او بخواهیم و بخوانیم.»

آیین رونمایی مجموعه شعر «کابوس شاخه‌های شکسته» فردا دوشنبه ۸ مهرماه از ساعت ۱۶ در فرهنگسرای انقلاب اسلامی برگزار می‌شود. حضور تمام علاقمندان در این نشست آزاد است.

فرهنگسرای انقلاب اسلامی در بزرگراه  شهید نواب صفوی، تقاطع کمیل، ابتدای کمیل شرقی واقع شده است. برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره ۵۵۴۰۸۶۶۴ تماس بگیرید.

انتهای پیام/

آخرین اخبار فرهنگی را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار فرهنگی و هنری

شهادت نویسندگان به قدرت قلم خالق «لم‌یزرع»/ مدخل بایرامی در «ویکی‌ادبیات» رونمایی شد

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، مراسم شبی با  نویسنده نکوداشت محمدرضا بایرامی، عصر امروز با حضور جمع کثیری از نویسندگان در حوزه هنری برگزار شد.

محسن مؤمنی شریف رئیس حوزه هنری در این مراسم ضمن بیان چند خاطره از زمان آشنایی با بایرامی اظهار داشت:‌ آشنایی‌ام با بایرامی به ۳۱ سال پیش برمی‌گردد. همان زمانی که هنرجوی داستان‌نویسی در حوزه هنری بودم. استادم آقای محمدرضا سرشار بر خلاف سایر اساتید که برای مثال زدن از نویسندگان ایرانی یاد نمی‌کردند در مورد داستان‌های تمثیلی از آثار محمدرضا بایرامی یاد می‌کرد. یادم هست در پاییز سال ۶۷ داستانی به نام «سپیدار مدرسه ما» را نقد کردیم و عنوان کرد که این اثر از محمدرضا بایرامی در کیهان بچه‌ها چاپ شده است.

وی گفت: داستان خوبی بود و ما آن را تحلیل کردیم. آقای سرشار نیز نمادها و تمثیل‌های داستان را بیان کرد و نشان داد اثر کاملی است. و چند ماه بعد در جلسه  سه‌شنبه‌های نقد داستان گرد هم آمدیم و به خاطر دارم که در آن جلسه محمدرضا بایرامی سرباز بود و با پوتین سربازی به جلسه آمد. آقای سرشار در آن جلسه او را بسیار احترام کرد.

مومنی اظهار داشت:‌ در آن روزگار هم آقای بایرامی جوانی کم رو بود و برای همین رضا رهگذر در معرفی او گفت محمدرضا بایرامی همین الان هم نویسنده خوبی است. بایرامی ذاتاً نویسنده خوبی است. از آن پس نگاه‌ها به بایرامی متفاوت شد و انصافا هر کاری پس از آن از بایرامی منتشر شد یک اتفاق بود.

رئیس حوزه هنری در بخش دیگری از سخنانش با تأکید بر اینکه من شهادت می‌دهم بایرامی نویسنده بزرگی است،‌ گفت:‌ هر کدام از آثار بایرامی در حوزه ادبیات یک اتفاق بود. ما امیدوار بودیم در برخی حوزه‌ها در سطح جهانی نویسنده داشته باشیم و فکر می‌کنم در حوزه ادبیات روستایی چنین اتفاقی افتاده است. البته آقای بایرامی وارد حوزه جنگ و دفاع مقدس هم شده است و کتاب او به عنوان هفت روز آخر اثری شگفت انگیز و هولناک است.

به گفته وی ما در حوزه ادبیات روستایی تنها مرحوم فردی و محمدرضا بایرامی را داریم که جزو برجستگان بوده و هستند. نگاه او به روستا و ارتباطش با جامعه روستایی عمیق و متفاوت است خواننده با خواندن یک صفحه از کتابش درمی‌یابد او روابط را می‌شناسد.

مؤمنی گفت: آقای بایرامی با همین کارها توانست از اروپایی‌ها دو جایزه دریافت کند و من امیدوارم ادامه مسیر آقای بایرامی جهانی شود.

وی در پایان سخنانش به نگاه شاعرانه نثر بایرامی، شناخت صحیح او از زبان فارسی نکاتی را مطرح کرد و افزود: رضا بایرامی از همان کارهای ابتدایی نثر پخته‌ای داشت. حرف‌های ناگفته او بیش از گفته‌هاست از این رو در آینده شاهد حرف‌های بیشتری از او خواهیم بود.

شباهت‌های بایرامی به سه نویسنده بزرگ جهان

دهقان از دیگر نویسندگانی بود که در بخش بعدی این مراسم اظهار داشت: صحبت‌هایم خارج از سال‌ها دوستی با بایرامی است. ادای دین و حر‌ف‌های ناگفته‌ای که برای یک بار باید بگویم.

این نویسنده گفت:‌ در زندگی خیلی وقت‌ها گمان می‌کنیم ما زندگی را انتخاب می‌کنیم. راه و چاه را انتخاب کرده و به آینده می‌نگریم. اما گاهی گویا زندگی ما را به پیش می‌برد و انتخاب می‌کند؛ نمی‌دانم رضا بایرامی نویسندگی را انتخاب کرد یا نویسندگی رضا بایرامی را. اما هرکدام که انتخاب کردند دست مریزاد. 

وی در ادامه محمدرضا بایرامی را به سه چهره شبیه دانست و گفت: اولین نفر تولستوی است. نویسنده بزرگ روس که پر از تناقض در زندگی بود. او پیامبر نویسندگان است. اما با تناقضات زیاد در سراسر زندگی، حتی زندگی با همسرش هم پر از تناقض است. او از تناقضات استفاده می‌کند تا رمان‌نویس شود. بایرامی هم گاه به او رفته و پس از تناقض و پر از استفاده از تجربیات زندگی می‌شود که برای هر کدام ما تلخ است، اما برای او سوژه نوشتن محسوب می‌شود و تجربه زندگی مهم‌ترین مایه زندگی اوست. 

دهقان اظهار داشت: داستایوفسکی دومین شخصی است که بایرامی به او شبیه است. بایرامی در جنگ حاضر می‌شود و از همان جنگ بیشترین استفاده را در داستان‌ها می‌کند. بنابراین داستان‌هایش پر از صحنه‌های جنگ است. تشابه سوم به چنگیز آیتماتوف است. فردی که به زیبایی‌های طبیعت اهمیت می‌دهد و نگران شهری شدن مردم است. به گمان من بایرامی از این سه تن گوشه‌هایی در خودش دارد. نویسنده‌ای ششدانگ شده که ما همه او را می‌بینیم و رمان‌هایش را می‌خوانیم. بنابراین بزرگ‌ترین نویسنده نسل ماست. 

در بخش دیگری از این مراسم مستند «از دیار سبلان» برای حاضران پخش شد و به دلیل غیبت سیدمهدی شجاعی به واسطه سفر، دستنوشته او برای حاضران خوانده شد.

شجاعی در این نوشته گفته است: هنر بایرامی در این کند و کاو یا کشف و شهود این است که مخاطب را قدم به قدم همراهی می‌کند. نثر روان و بی‌تکلف خصوصیت دیگر اوست. حیا و نجابت در تمام آثار او نمودی عینی و ملموس پیدا کرده است. قلم او نه دچار هیجان مقطعی می‌شود و نه او پایش را از حیا و نجابت بیرون می‌گذارد. 

فتاحی: بایرامی نویسنده نیست؛ هنرمند است

حسین فتاحی نویسنده دیگر بود که در نکوداشت بایرامی گفت: یادم می‌آید بایرامی سرباز بود. داستانی از من در کیهان بچه‌ها چاپ شد که ظاهرا با محل خدمت آقای بایرامی یکسان بود. او ضمن تبریک عید نامه‌ای دو صفحه‌ای برایم نوشت، اما من دو ماه بعد، طی دو خط با تبریک عید از ایشان تشکر کردم و این باب آشنایی ما بود.

این نویسنده کودک و نوجوان گفت: پس از این ماجرای آشنایی محمدرضا بایرامی قصه‌ای با عنوان «مرغ مهربان ننه مهتاب» برایمان ارسال کرد. من آن روزگار مسئول قصه کیهان بچه‌ها بودم. بسیار دوست داشتم نویسنده این اثر را ببینم. این داستان به حدی روی من اثر گذاشته بود که می‌خواستم ببینم. خوشبختانه او را دیدم. جوانی ۲۰ ساله که تازه از سربازی برگشته بود. بنابراین ۳۰ و چند سال است با او زندگی می‌کنیم.

فتاحی افزود: یاد یک اتفاقی افتادم. شاید سال ۶۲ یا ۶۳ محمود کیانوش که از لندن برگشته بود و از تجربیات خود می‌گفت. از تفاوت نویسنده و هنرمند برایمان گفت. اینکه نویسنده را بدون تاثیر می‌دانست اما هنرمند را دارای شناسنامه و با ایجاد جریان و سبک معرفی می‌کرد. مصداق این حرف، بایرامی است؛ چرا که او در بین همه ما جزو معدود نویسندگانی است که مطلقا از دیگران تاثیر نپذیرفته و این برای من نویسنده مهم است که او مقلد نیست. او کارهایش خوشبختانه برای خودش است و هر کارش وجهی را از او نشان می‌دهد. 

فتاحی در پایان سخنانش از سه ویژگی یک نویسنده سخن گفت و ابزار داشت:  فرد باید فطری نویسنده باشد و بایرامی به شهادت چند نفر ذاتا نویسنده است. دوم اینکه تجربه خوب زندگی را داشته باشد. اینکه در هر محیطی زیسته آنتن‌هایش قوی باشد و یا حتی مکان‌هایی را زیست نکرده به تصویر بکشد. ممکن است ما یک هنرمند داشته باشیم، اما هزار نویسنده و با افتخار می‌گویم بایرامی جزو معدود هنرمندانی است که در حوزه کودک و بزرگسال کار کرده و به نظرم هیچ کسی نمی‌تواند نگاهی را که او در کتاب‌هایی مثل لم یزرع و پل معلق داشته، داشته باشد. این مهم است که هر شناسنامه خود فرد داشته باشد و آثار بایرامی اینگونه است.

بایرامی: باید پرونده ادبیات نوجوان را ببندم تا دست از سرم بردارد!

در پایان این مراسم محمدرضا بایرامی اظهار داشت:‌ من درباره خودم نمی‌توانم صحبت کنم. هم حرف‌های خوب بلد نیستم و هم خوب بلد نیستم حرف بزنم. به هر حال هر کدام از دوستان که صحبت کردند برای تک تک‌شان جای بسی صحبت وجود دارد. ولی هر کدام به شکل دقیق زوایایی را دیده و بیان کردند. 

وی گفت: چیزهایی است که آدم رها می‌کند یا فکر می‌کند نقطه پایان گذاشته شده، ولی در اصل روی نداده و مجدد به آن برمی‌گردد. قصه‌های سبلان موردی است که سه جلد آن به چاپ رسیده اما فکر می‌کنم باید به آن برگردم. در حال حاضر هم مرتب برایش  فیش برداری می‌کنم تا پرونده ادبیات نوجوان را ببندم و دست از سرم بردارد. 

بایرامی گفت:‌ نوشتن دنیای عجیبی دارد. گاهی هم آدم با آن زندگی می‌کند. ممکن است کتابتش هم طول نکشد. اسلوب ثابتی هم ندارد. ممکن است گاهی در یکی دو هفته نوشته شود. مثل مردگان باغ سبز. من فکر می‌کنم به نوعی آن را گفته‌ام اما تمام نمی‌شود. 

وی در پایان گفت:‌ بعضی ویژگی کارهایم که برجسته نبود دوستان بزرگنمایی کردند و ای کاش می‌شد من درباره تک تک دوستان صحبت کنم و موارد مختلف را بگویم. 

در پایان این مراسم پیش از تجلیل از محمدرضا بایرامی، ویکی ادبیات پروژه‌ای که بنیاد شعر و ادبیات داستانی آن را پیگیری می‌کند، با مدخل محمدرضا بایرامی رونمایی شد.

انتهای پیام/

آخرین اخبار فرهنگی را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار فرهنگی و هنری

دربه‌در کوچه‌ها بودم که با «رسول ترک» آشنا شدم/ نوکر امام حسین (ع) باید لیسانسه باشد

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:

مجله فارس پلاس ـ علی جواهری: بیشتر مداحان قدیمی و جوانان نسل امروز «رسول ترک» را با روایت‌های حاج «محسن عسکری» می‌شناسند. حتی تنها کتابی که زندگینامه حاج رسول است با راهنمایی‌ها و صحبت‌های او گردآوردی شده است. البته این به آن معنا نیست که حاج محسن را با رسول ترک می‌شناسند، بلکه سینه این پیرغلام اهل‌بیت (ع) لبریز رازهایی از زندگی افرادی است که زندگی خودش در محوریت نخست قرار دارد.

حاج محسن سال ۱۳۲۲ در یک خانواده مذهبی تبریزی متولد شد. او که تنها فرزند خانواده‌ای ثروتمند بود مادرش را در کودکی از دست داد و با ازدواج مجدد پدرش زیر نظر پدربزرگش، حاج مهدی، یکی از تاجران و هیأت‌داران بزرگ تبریز بزرگ شد. این پیرغلام و شاعر اهل‌بیت (ع) می‌گوید: «چیزی که عامل اصلی توفیق من در نوکری امام حسین (ع) است جوان‌مرگ شدن مادرم بود. ۷ ساله بودم که مادرم بر اثر بیماری سرطان به رحمت خدا رفت. بی‌مادری باعث شد که بیشتر به مجالسی بروم تا عقده دل را باز کنم و سبک شوم. به امام حسین (ع) و هیأت پناه بردم و الحق که جای درستی بود.»

بعد از آن حاج محسن با توجه به اینکه علاقه خاصی به ادبیات داشت و با این ذهنیت که نوکر دستگاه امام حسین (ع) باید لیسانسه و مهندس باشد، درسش را ادامه داد. اما چون شهرشان رشته ادبیات نداشت، ناچار شد در رشته کشاورزی درس بخواند و سال ۱۳۳۷ دیپلم کشاورزی بگیرد؛ ولی لحظه‌ای از هدفش یعنی یادگیری ادبیات دور نشد و نزد استاد «ذهنی‌زاده» شعر و ادبیات را آموخت.

بعد از آن در سال ۱۳۴۵ به تهران آمد و با رسول ترک و حاج اکبر ناظم آشنا شد که در کنار آنان بسیار آموخت. اکنون سال‌ها از آن روزها می‌گذرد و تقریباً همه هیأت‌های مذهبی فارس و آذری زبان شهرهای کوچک و بزرگ حاج محسن را برای مداحی به مجلس اباعبدالله الحسین (ع) دعوت می‌کنند.

باران اگرم ببارد از تیر/ این ره بروم که راهم این است

حاج محسن در حالی که نفسی از اعماق وجودش می‌کشد از گذشته‌های دور می‌گوید: «پدربزرگم پای مرا به دستگاه اباعبدالله الحسین (ع) باز کرد. او از تاجران بنام شهر تبریز بود و هر جمعه بانی یکی از بزرگ‌ترین هیأت‌های تبریز می‌شد. همیشه مرا با خودش به هیأت می‌برد و دوست داشت خادم امام حسین (ع) شوم.»

عسکری تأملی می‌کند و می‌گوید: «بعد از مدتی به اعتبار پدربزرگم و دلسوزی بزرگ‌ترهای هیأت، یواش یواش مرا با دادن قند و کارهای کوچک در کارهای هیأت مشارکت دادند. از همان دوران کودکی علاقه زیادی به ادبیات و به خصوص حفظ اشعار مذهبی داشتم. کافی بود مداحی یک بار شعری را بخواند تا بلافاصله آن را حفظ کنم. حتی بعضی وقت‌ها اشتباهات آن‌ها را می‌گرفتم یا وقتی هنگام مداحی یکی از مداحان شعری را فراموش می‌کرد من در بین جمعیت ادامه شعر را زمزمه می‌کردم تا یادش بیاید و بخواند.»

بزرگ‌ترین رویداد زندگی

افرادی مثل عسکری رازهایی در زندگی‌شان دارند که کلید اصلی حرکتشان به سمت زندگی حسینی شده است. جایگاه این پیرغلام اهل‌بیت (ع) در بین خیلی از مداحان سرشناس ویژه است؛ او از استادان ادبیات اشعار اهل‌بیت (ع) به شمار می‌رود و سبک خاصی در مجلس گردانی دارد. این پیرغلام اهل‌بیت (ع) از بزرگ‌ترین رویداد زندگی‌اش می‌گوید که مسیرش را تغییر داد: «وقتی به تهران آمدم، یک روز در حالی که خیلی خسته شده بودم در خیابان‌های تهران از این طرف به آن طرف می‌رفتم و راه را گم کرده بودم. گذرم به هیأت آذری زبان‌ها افتاد. آنجا بود که با حاج رسول آشنا شدم و رسم عاشقی را آموختم. او یکی از عاشقان و شیفتگان حسینی و واقعاً دیوانه امام حسین (ع) بود. وقتی او به گریه می‌افتاد، انگار چهره‌اش و شکل صورت او را به دیوانگی و عاشقی امام حسین (ع) نقش می‌بستند.»

او می‌گوید: «اگر گاهی کسی او را به‌طور مثال در روزهای تاسوعا و عاشورا می‌دید که با مشت بر سرش می‌زد برایش زننده نبود. او هر کاری را که در عزاداری‌ها انجام می‌داد، برای کوچک و بزرگ و زن و مرد و پیر و جوان گریه‌آور بود؛ حتی اگر کسی تا آن موقع برای امام حسین (ع) اشکی نریخته بود، زمانی که حاج رسول را در حال گریه و ناله می‌دید به گریه می‌افتاد.»

همه افرادی که مثل حاج محسن ضجه‌ها و حالت‌های عاشقانه رسول ترک را دیده‌اند به‌محض شنیدن نام او به یاد آقا و مولای رسول ترک، حضرت اباعبدالله الحسین (ع) می‌افتند. حاج محسن با یادآوری نام دوستش در حالی که حس عجیبی در وجودش می‌نشیند، می‌خواند: «عشق آمد و شد چو خونم اندر رگ و پوست/ تا کرد مرا تهی و پر کرد ز دوست/ اجزای وجودم همگی دوست گرفت/ نامی است ز من بر من و باقی همه اوست»

به حرف‌ها توجه نکن

این پیرغلام اهل‌بیت (ع) با بیان اینکه اگر چشمی برای دیدن و گوشی برای شنیدن باشد آنچه در مجالس امام حسین (ع) هست همه معادلات زندگی افراد را تغییر می‌دهد و سامان می‌دهد صدایش به لرزه می‌افتد و می‌گوید: «خوب یادم می‌آید یکی از افرادی که در زمان طاغوت همیشه به هیأت می‌آمد، سرهنگ آقا صفی بود. با اینکه همیشه لباس‌های مرتب و به روز تن می‌کرد، ولی با لباس فرم به مجالس روزهای جمعه می‌آمد. خیلی دوست داشتم دلیلش را بدانم اما جرأت نمی‌کردم بپرسم. زمانی خیلی بار انتقادات از ایراد گرفتن شاعران و مداحان هیأت‌های تبریز روی من بود. یک روز سرهنگ جلوی مرا گرفت و گفت: می‌دانی چرا من با این لباس نظامی و رسمی به هیأت امام حسین (ع) می‌آیم؟ من که مدت‌ها این سؤال در سرم بود، گفتم: بفرمائید چرا؟ دستش را بر شانه گذاشت و گفت: به این دلیل که همه بدانند در دستگاه امام حسین (ع) اگر سرهنگ هم باشی سربازی بیش نیستی و باید نوکری کنی. بارها دیده‌ای که من با این لباس، دیگ غذا را جابه‌جا می‌کنم. حتی کفشداری هیأت را می‌کنم. می‌دانی چقدر بابت این کارهایم مرا از طرف ارتش بازخواست کرده‌اند؟ شاید به‌اندازه موهای سرت؛ ولی باور کن هر بار دستشان به گرد پایم هم نمی‌رسد. چون به اهل‌بیت (ع) چسبیده‌ام. اگر دستت می‌اندازند که ایرادشان را می‌گیری تا مجلس امام حسین (ع) پربار شود غصه نخور؛ برو مداح شو و خودت بخوان. درس‌ات را بخوان. چه عیبی دارد در دستگاه امام حسین (ع) مهندسی نوکر باشد.»

وقتی مداح شدم

وقتی انسان در مسیر درست حرکت کند به‌جایی می‌رسد که چاره‌ای جز تسلیم شدن ندارد. این پیرغلام اهل‌بیت (ع) در حالی‌ که دستانش را به نشانه تسلیم بالا می‌برد، می‌گوید: «اینجا بود که تصمیم گرفتم مداحی را شروع کنم و تحصیلاتم را تا جایی که می‌توانم ادامه دهم. اوایل که شروع به خواندن کردم، صدایم گیرایی نداشت. مجلس خراب‌کن بودم. یک روز یکی از کفش جفت‌کن‌های هیأت به من گفت: فلانی تو مجلس را خراب می‌کنی؛ از این هفته دیگر خودت نیا. چون همه به من می‌گویند که بگو این آقا دیگر نیاید. آن موقع از شنیدن این حرف خیلی ناراحت شدم و دلم شکست. در آن حال به حضرت زهرا (س) متوسل شدم تا عنایتی کنند.»

حاج محسن نرم نرم ادامه می‌دهد: «آقای ذهنی‌زاده از شاعران خوب تبریز در جلسه ما می‌خواند. یک روز که ایشان سرماخوردگی عجیبی داشت به ایشان پیشنهاد کردند که بخواند. گفت که مریض است و نمی‌تواند بخواند. گفتند یک چهار خطی بخواند. ایشان با همان حال بیمار و میان سرفه‌هایش خواند. مجلس تقریباً گرفت. آنجا بود که با خودم گفتم این می‌تواند نوعی سبک باشد. چرا من این‌جوری نخوانم. حالا که صدا ندارم. الآن خیلی افراد هستند که عین من می‌خوانند. بعد از اینکه من این‌طوری خواندم، این‌جور خواندن باب شد.»

حاج محسن می‌گوید که قریب به ۵۰ سال در هیأت‌های فارسی‌زبان مثل «فاطمیون» و «بنی‌فاطمه» می‌خواند: «دکلمه‌خوانی در قدیم نبود؛ بیشتر شاعران برای محافل خودشان، دکلمه و با صدا می‌خواندند. یکی از ویژگی‌های خواندن در بین فارس‌ها و آذری‌زبان‌ها صداست.»

تغییر مسیر زندگی افراد در راه اهل‌بیت (ع)

خیلی‌ها دقیقاً این شرایط را با تمام وجودشان لمس کرده‌اند که وقتی کسی در مسیر امام حسین (ع) قدم برمی‌دارد، زندگی‌اش آسان و روان می‌شود. این پیرغلام اهل‌بیت (ع) گذری به ماجرای تحول رسول ترک می‌زند و می‌گوید: «امثال حاج رسول که مورد عنایت امام حسین (ع) قرار گرفته‌اند، زیاد هستند ولی متأسفانه برخی افراد فکر می‌کنند اینها بر مبنای خواب یا ساختگی است. باید بگویم که این دست از آدم‌ها سخت در اشتباه هستند. چون نمی‌توانند فراتر از مسائل دنیوی را ببینند و درکی در برابر واقعیت‌های عرفانی داشته باشند. ولی برای دیدن این داستانی که تعریف می‌کنم به تبریز بیایند تا نشانشان دهم. در یکی از شب‌های ماه مبارک رمضان ۲ مرد مست از کوچه ما عبور می‌کردند. در خانه ما باز بود. آنان وارد شدند. وقتی دیدند که ما روضه می‌خوانیم گوشه‌ای نشستند و بدون توجه شروع به صحبت با هم کردند. وقتی مجلس تمام شد یک لیوان وسط هیأت دیدند. یکی از آن‌ها گفت: این را بردار زیر پای کسی نرود. آن ۲ نفر با همان حال از هیأت بیرون رفتند. همان شب هر دوی آن‌ها یک خواب مشترک می‌بینند که حضرت عباس (ع) در مجلسی که حضرت زهرا (س) نشسته‌اند، فهرست خادمان مجلس را برای بانو قرائت می‌کند. حضرت زهرا (س) هم پاداشی برای هر یک در نظر می‌گیرد. وقتی اسم‌ها تمام می‌شود خانم می‌فرماید: کسی دیگر نمانده است؟ حضرت ابوالفضل (ع) می‌فرماید: ۲ مرد مست هم بودند که با کمال بی‌ادبی در مجلس نشسته بودند. خانم می‌گوید: اسم آن ۲ نفر را هم به‌عنوان خادم بنویسید. یکی از آن‌ها لیوانی را بر سر راه گریه‌کنان پسرم دید و به دیگری گفت که آن را بردارد. فردای آن روز آن ۲ نفر پیش من آمدند و با چشمی گریان خوابی را که دیده بودند تعریف کردند. من هم به آن‌ها گفتم: شما راهی را رفتید که اشتباه بود. اما حالا می‌توانید برگردید و از رستگاران و صالحان شوید و توبه کنید. اکنون آن ۲ نفر از خادمان دستگاه امام حسین (ع) هستند.»

حالی خوش

حاج محسن خاطره‌ای از استاد شعرش هم می‌گوید: «خیلی جوان بودم. به آقای ذهنی زاده خیلی علاقه داشتم و بیشتر، شعرهای ایشان را می‌خواندم. تابستان بود و خانواده‌اش به مسافرت رفته بودند. من هم رفته بودم که پیش ایشان باشم. نصف شب صدای ناله و زاری و گریه شنیدم. فکر کردم برای نماز شب بیدار شده‌اند. نفس‌هایم را حبس کردم که حال ایشان را نگیرم. با تکان من متوجه شد که بیدار شده‌ام. گفت: بیدارت کردم؟ گفتم: حاج‌آقا من بیدار بودم. گفت: حالا که بیدار شدی یک بیت شعر به ذهنم رسیده؛ اجازه بده چراغ را روشن کنم و برایت بخوانم. کاغذ و مداد را آوردم. او گفت و من نوشتم: به سایه شتری ز آفتاب برده پناه/ کسی که عالم امکان به زیر سایه اوست. شاید بیش از ۳۰۰ بیت شعر طی ۳۰ سال بعد از آن شب که زنده بود، سرود، ولی هرچه به او التماس می‌کردم که این بیت را ۲ تا کن که ما از آن استفاده کنیم می‌گفت که باید آن حال بیاید تا من بیت دومش را بگویم.»

کاش آقا به استقبالم بیایند

از حال خیلی از نوکران اباعبدالله (ع) شنیده‌ایم که لحظه آخر عمر زمزمه و حالی خاص داشتند. عسکری درباره آخرین آرزوی زندگی‌اش می‌گوید: «دوست دارم و امیدوارم که لحظه مرگم آقا به استقبالم بیایند و من هم بلند شوم و بگویم آقا ممنونتم. ۵۰ سال است که می‌خوانم و حالا مزد این‌ها را می‌خواهم. در طریق نشر دین و بسط کیش/ با وقار زینبی رفتم به پیش/ یا بلند می‌شوم می‌گویم که آقا من همان هستم که ۵۰ سال است که می‌خوانم: جانبازی و مرگ سرخ و شمشیر/ بهتر ز حیات ننگ و تحقیر/ بیعت نرسد به روبه از شیر/ باران اگرم ببارد از تیر/ این ره بروم که راهم این است.»

انتهای پیام/

آخرین اخبار فرهنگی را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.