دسته‌ها
ورزشی

سردار، طارمی و قلی‌زاده، همه‌کاره‌های روز

سردار، طارمی و قلی‌زاده، همه‌کاره‌های روزرسانه ۷/ اردشیر لارودی؛ یکم- یک چیز‌هایی در فوتبال ما جور دیگری شده است! مثلاً وقتی خبر پرواز تیم ملی به سوی تاشکند داده می‌شود، حتماً باید گفته شود که ملی‌پوشان فوتبال و فوتسال در یک پرواز «چارتر» تهران را ترک می‌کنند! و این دربست بودن پرواز و اجاره کردن هواپیما، برای اینکه در حداقل زمان با حداکثر سرعت به سوی فرودگاه تاشکند حرکت کنیم، یک امتیاز خیلی ویژه و یک آوانتاژ خاص محسوب می‌شود! نگاه‌ها در حال کوچک شدن است! توقعات در حال اندک شدن است! بدیهیات در حال تبدیل به یک امتیاز خیلی بزرگ است!

قلی‌زاده، مرد روز
دوم- کار بزرگ در دست آدم‌های کوچک! چنین هست ولی چنین مباد! نگاه ما باید بزرگ باشد! توقع ما باید بزرگ باشد!
تیم ملی، بازی اول خود را پس از گذار از مرحله‌ای که معلوم نشد چرا پیش آمد- مرحله ویلموتس یا غائله ویلموتس- در خانه حریف بازی می‌کرد! بازی تیم ملی، دچار کسری‌ها و کاستی‌های معمول بازی اول بود ولی تیم ایران کجا تیم ازبکستان کجا؟ این را به چشم دیدیم! فاصله، زمین تا آسمان است! حضور سردار آزمون که برای تیم ملی، هنوز نتوانستهاند یک بازی تمام‌عیار از او بگیرند در کنار مهدی طارمی که پیشرفت در فوتبالش سوسو می‌زند، خیلی معلوم و خیلی متفاوت نشان می‌دهد! ولی بیشترین تحسین را باید نصیب علی قلی زاده نمود که جور دیگری شده است! قلی زاده در هر اقدامی که دارد، مؤثر است و نمایان است و به نفع تیم ملی است یک فانتزی‌باز درجه اول! نوعی بازی که مدت‌ها بود نظیرش نبود! خلاق و سراسر ابتکار عمل و حرکات بدیع!

 

وارونه‌گری
سوم- باید از تک‌تک مردان ملی گفت که نسبت به حریف چیز دیگری بودند و آنگاه ما، با این نفرات به ازبکستان باخت هم داده‌ایم! آخرین بارش ۱۶، ۱۷ روز پیش در لباس تیم استقلال و در لیگ قهرمانان آسیا!
درباره خوب‌های تیم ملی حرف می‌زدیم و باید از شجاع خلیل زاده و از حسین کنعانی زادگان هم گفت! و البته باید تفسیر کرد حرف‌های دراگان اسکوچیچ را که بازی نیمه دوم تیمش را بیشتر می‌پسندد، ولی چرا؟ به کدام دلیل عینی؟ ما یک تیم پر از نفرات بهتر بودیم که در نیمه دوم تا توانست یارانش را عوض کرد و به تغییراتی ناشی از هجوم تعویض‌ها تن داد! بازی تیم ملی، تحت تأثیر این تغییرات (که بازی منظم و متکی به مهارت‌های فردی تک‌تک نفرات را هم دچار نوعی دستپاچگی کرده بود) نه همان می‌شد که باید بشود! خود اسکوچیچ هم به تمرین اندکتر از اندک، اشاره‌ای داشت که یک اقرار ضمنی در قالب جمله‌ای معترضه بود! حواسمان باشد تا حواس اسکوچیچ را پرت نکنیم و اجازه هم ندهیم دیگران، موجبات حواس‌پرتیاش را فراهم کنند! بازی ایران- پرتغال در جام جهانی یادمان نرفته!

 

عادت‌های عادی شده
چهارم- تیم ملی، نفراتی دارد که دارند عادت می‌کنند به یک رفتار معمولی! وحید امیری یکی از این نفرات است! پرکار و زحمتکش، اما کم‌ثمر و دارای اشتباهات مکرر نه تکنیکی بلکه تاکتیک فردی! وحید، یکی از تعویض‌های کلیشه‌ای هم می‌تواند باشد! و چرا؟
یکی دیگر از نفراتی که انگار باید دائم‌التعویض باشد، احمد نوراللهی است! آری، قبول داریم که او در روزی عوض شد که قلی زاده بسیار خوب بازی کرده هم از زمین بیرون رفت! نوراللهی، باید بدوتر، باید بجنب‌تر و باید بجنگ‌تر باشد تا هم بیشتر پاس بدهد و بهترش را هم بدهد و هم زیادتر شوت بزند و صائب‌ترش را بزند! مثل سردار که یک شوتیست اروپایی شده است و مثل طارمی که چه جایی عوض می‌کند در ۱۸ قدم و چه خود را به موقعیتی می‌رساند برای دیده شدن و دیدن دروازه! چه مثلثی خواهد شد، مثلث سردار، طارمی و قلی‌زاده! چه پاسور‌هایی خواهند شد، دفاع‌های راست و چپ تیم ملی وقتی که اسکوچیچ خودش باشد و امیرخان‌ها و هوشنگ‌خان‌های دور و بر فوتبال، اجازه بدهند همه خوب دیده شوند! پس از بدسگالی‌های کیروش و ویلموتس، نوبت خوبکاری رسیده است به اسکوچیچ! باید مرد باشد و آینده خود را در فوتبال پرمهره ایرانی بسازد!

 

فکری و بیشه پر نه خالی
پنجم- محمود فکری آمد! حالا و هنوز، ریش و قیچی در دست کسانی است که فکری را با آن بازی‌های پر ایما و اشاره، ترجیح دادند! ولی برای چه؟ ولی برای کدام منظور؟
آیا قرار است روی کسان دیگر کم شود؟ یا باور به قدرت آشکار شده ولی تثبیت پیدا نکرده یک تفکر فاقد پیچیدگی دلیل این تصمیم است؟
خلاصه اش کنیم: … فکری دچار همان برنامه‌ای می‌شود که شفر را کله‌پا کرد و مجیدی را- طی دو فقره- آورد و برد و استراماچونی را هم خوب بازی داد یا از مقبولیتش خوب بازی گرفت!
آقای فکری! اینجا استقلال است! با تودرتو‌های بسیار! باید مشرف باشی یه همه چیز! باید اشراف داشته باشی بر همه پیشامدها! در استقلال، هیچ اتفاقی از سر اتفاق رخ نمی‌دهد! پس اتفاقی و سهل‌انگارانه و اینکه «ان‌شا‌ءا… گربه است» به حتی یک عطسه هم نگاه نکن! شاید که در او شیر باشد!

منبع خبر: خبر ورزشی

آخرین اخبار ورزشی را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
ورزشی

دم خروس هم پیدا شد!

رسانه ۷/ اردشیر لارودی؛ یکم- میگویند پای مرغت را ببند تا همسایه را بدنام نکنی!
و ما هم میگوییم، مواظب گزینش‌های دراگان اسکوچیچ باشید- و باشیم- تا فردا به همه انتخابهایش با سوءظن نگاه نکنیم و شما هم دلتان سیاه نشود! قبول کنید که آتش بدون دود نمیشود! در حالی که هنوز نه خیلی به بار است و نه چندان به دار، در نخستین انتخاب جناب اسکوچیچ، ردپای آدم‌های خاص با عملکرد مخصوص مشهود است! جای پای دلالیسم! ردپای انتخاب‌های ویژه و دارای قیمت! بابت نبودن خوب‌هایی که جایشان خیلی خالی است و بابت مردان متوسطی که تا رسیدن به تیم ملی، فرسنگ‌ها راه نرفته دارند! پس چرا؟ پس چگونه؟ بدسلیقگی است یا خاصه‌خرجی؟ حیف است اسکوچیچ پاسوز این تعاملات خراب‌کننده شود! در این باره، به فدراسیون بی‌دروپیکر چه باید گفت که برایتان «حرجی» نیست! مأمورند و معذور! باید باشند و هستند، نقش بر دیوار! یادتان هست، حتی در زمان کیروش هم انتخاب‌های بودار و خط زدن‌های بدبو، چه رایج بود؟
اجازه ندهیم اسکوچیچ، به آن گمراهی‌ها جذب شود! اجازه ندهیم اسکوچیچ به آن کج‌راهه‌ها بلغزد! در فولاد و صنعت نفت آبادان، می‌دیدیم که استعداد غلتیدن دارد! دست‌کم، آسانپسندی و سهل‌گیری سلیق‌های دارد! در اولین انتخاب‌های او میتوان چیز‌هایی دید!
آشتی با شجاع
دوم- از خوبی‌های دستپخت اسکوچیچ شروع میکنیم! یعنی از گزینش‌های بهترش! در درجه اول، از مثبت‌بینیهایش به شجاع خلیلزاده! البته شاید بتوان گفت: … شجاع در لیگ آسیا آن‌قدر خوب بازی کرد که ندیدنش، حتی با عینک بدبینی هم ممکن نیست!
شجاع که در بازی‌های لیگ برتر هم یک همیشه مؤثر نشان میداد، میخ آخر را در لیگ آسیا کوبید، در حالی که از عصبانیت، بهانه گهگاهی، اما نه واهی منتقدانش هم خبری نبود!
شجاع بهترین مدافع غرب آسیا شد و هنوز هم راه درازی دارد که باید طی کند! اسکوچیچ «خوب دیدن»‌های دیگری هم دارد! از جمله دیدن امیر عابدزاده را که باید خوب گفت، ولی اینکه او چگونه توانسته است حامد لک را نبیند، جای بحث دارد! و اینکه بازی نکردن‌های رشید مظاهری و گل خوردن‌های پیام نیازمند، اهمیتی ندارند نیز خود بسیار اهمیت دارد!
اسکوچیچ، دو جواب کوچولوی دیگر هم بدهکار است:
اولی اینکه، سعید آقایی در دفاع و حمله، چه کمبود و چه کاستی دارد نسبت به بقیه؟ دوم اینکه عارف غلامی، با توجه به بازیهایش در استقلال انتخاب شده یا با توجه به دوران همکاریاش در تیم‌های دیگر؟
اولین سؤال‌ها
سوم- مته به خشخاش نمیگذاریم! حتی درباره سعید اقایی و حامد لک هم حرف زیادی مطرح نمیکنیم یا درباره محمد محبی، هافبکی که در تیم سپاهان تقریباً شاخصترین بود ولی حالا نیست! و چرا یا در غیاب شجاعی و دژاگه- که آینده‌نگرانه بود- سعید مهری را با چه عینکی دیدند که نادیدهاش گرفتند؟
ما حمل بر صحت کرده و میگوییم: … اسکوچیچ میخواهد فرق بین دوغ و دوشاب بودن را به بازیکنان تیم ملی بفهماند! ما نیز این فهم درست را لازم میدانیم ولی در عین حال میگوییم: … جناب اسکوچیچ، در همه حال زیر ذرهبینی! نه برای آنکه نکت‌های در کارت پیدا شود و بزرگنمایی شود، نه! برای اینکه بهتر ببینی! بهتر انتخاب کنی و بهترین تیم را از میان لایقترین بازیکنان خودت بسازی! خودت، برای آنکه حریم پرحرمتت را کسی نتواند مخدوش کند! برای اینکه هیچ‌کس به جای «تو» پشت پرده یا روی پرده، حرف جور دیگری نزند و خود را مرد سایهنشین معرفی ننماید! برای اینکه تیم ملی، بهترین بازی را از بهترین بازیکنان بگیرد!
به شخص اسکوچیچ باید اطمینان خاطر داد که مراقبت از او و تصمیم‌های او، همواره جریان دارد و برای قدرتش، قدرت تصمیم‌گیریاش هیچ شریکی وجود نخواهد داشت که اولین نشانه در این مورد، آخرین علامت در کجروی و غلط گام برداشتن خواهد بود!
تیم اول یحیی، همکاران یحیی
چهارم- پرسپولیس با یک تیم بینقص که کار خود را با توجه کامل به اصل تقسیم وظیفه انجام میدهد، توانست در مدتی کوتاه بهترین تیم غرب آسیا باشد! بیشک یحیی گلمحمدی در ساختن این تیم و اتکا به قدرتی که دارد، برنامه‌های اجراییاش را به عمل درآورد!
یحیی به عنوان سرگروه و فرمانده و اول شخص پرسپولیس، همکارانی داشت که در «آنالیز» بازی حریفان، تدوین برنامه تمرین و تجزیه و تحلیل عملکرد بازیکنان نقش بارزی بر‌عهده داشتند! این مردان که باید دیده نشوند، لازم است و واجب است که باشند!
در همه سال‌های مربیگری گلمحمدی، او را میبینیم که دستیار و کمک‌کنند‌های دارد که خود، قابلیت تبدیل شدن به یک مربی موفق و یک سرمربی صاحب سبک و صاحب فلسفه را دارند! مثلاً مجتبی حسینی، ساکت الهامی و نیز حمید مطهری که در حساسترین لحظه‌ها، مؤثرترین تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری را برای یحیی ممکن میکند! دستیاری که زبان مشترکی با سرمربی تیم دارد و به معنای واقعی کلمه، عصای دست او به حساب میآید! به اصطلاح مطهری یکی از آنهاست که تا یحیی میگوید «ف» او در ذهنش، با یک پرواز سریع به فرحزاد رفته و بازمیگردد! و این همان ویژگی است که در استقلال خبری از آن نیست یا در سپاهان باید باشد و در تراکتور، اجازهاش را نمیدهند که باشد و در فولاد اهواز، جواد نکونام برای جبرانش، افکار خود را کنار زمین- در تمرین و مسابقه- دوپاره می‌کند!

منبع خبر: خبر ورزشی

آخرین اخبار ورزشی را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
ورزشی

با تمام وجود! مرد و مردانه! پرسپولیس تمام‌عیار!

رسانه ۷/ اردشیر لارودی؛ یکم- تمام شد، ۲۰ روزی که تیم‌های ممتاز غرب آسیا پنجه در پنجه انداختند، تمام شد تا اولین دوره مسابقه‌های درگیر با کرونا در اوج جذابیت‌های رقابتی برگزار شود!
تمام شد، بازی‌های سرگرم‌کنند‌های که غرب قاره را، به کانون توجه جامعه بشری بدل کرده بود! تمام شد و چگونه هم تمام شد! با قهرمانی پرسپولیس که به خوبی، مأموریت بس مهم و بسیار دشوار نمایندگی ایران را به انجام رساند! با وقار و با اقتدار! بیکم و کاست و در کمال سالاری! فنآورانه و متکی به تکنیک‌ها و مهارت تاکتیکی!
پرسپولیس، تا اینجا، قهرمان غرب قاره کهن است و فینالیست مسابقه‌های شرق و غرب آسیا! و در این راه، پرسپولیس، چه صفاتی از فوتبال ایران و کدام ویژگی‌ها را از خصوصیات فوتبال ایران بروز داد! هم خلاقانه و هم غیرتمندانه! هم جنگیدن با چنگ و دندان و هم بازی با توپ به شکلی زیبا!
با شایستگی قهرمان شدن! با اقتدار همه را بردن! شیک و قشنگ، فوتبال روز را به نمایش گذاردن! به ویژه، به ویژه و به ویژه، بر تمام مکر و کید و دغلبازی AFC فائق آمدن! تسلیم بازی‌های خواست‌اندیشانه شیخ سلمان ناشیخ نشدن! در قبال هر فشار، مصممتر وارد شدن و با گردن‌کلفتی بردن!
خصلت‌های ایرانی
کم نیاوردن! کوتاه نیامدن! تسلیم زور نگشتن! رزمآورانه رزمیدن! با تمام وجود پیکاری جانانه را عرضه داشتن!
مردم چه میگویند؟ مردم چه میخواهند؟
دوم- پیروزی‌های ۲۰ روزه، جور دیگری هم دیده شده است! زاوی‌های که مورد توجه مردم بوده! نگاهی که مشتمل بود بر همه نکات اصلی و عمده! دیدن دیدنیترین قسمتها! دیده‌های مردم! مقبولیت‌های مردم! پسند و سلیقه عالیتر مردم!
مردمی که از بازی‌ها راضیاند و از بازی‌آفرینان هم رضایت دارند، اما نه قانعند و نه دامنه‌های طلب و خواست بر حق خود را جمع میکنند و برمی‌چینند! که این نمایش را مقدم‌های بر نمایش‌های پیروزمندانه بعدی میخواهند!
مردم، قدر شاگردان یحیی و خود او را میدانند و به استعداد شگرف این بچه‌ها واقفند! مردم میگویند: … چرا دیر؟ چرا دور؟ برای چه بچه‌های ما در بچگی خود درست یاد نمیگیرند و صحیح وارد چرخه آموزشی نمی‌شوند؟ چرا تصادفی؟ چرا نه به شکل سیستماتیک؟ بچه‌های لایق! بچه‌های سزاوار! بچه‌هایی که مظهر لطف بیپایان خدایند!
مردم میگویند: … بازیها، خوب و خیلی خوب بود! بهتر از انتظار، پس چرا همیشه این بازی‌ها را شاهد نباشیم؟ چرا بچه‌های ما که پا به توپ به دنیا میآیند، دیر رشد میکنند؟ دیر بزرگ میشوند! دیر ستاره میشوند! چرا؟
مردم، بازی‌های هدفمند و بیغلط تیم یحیی را پسندیدهاند، ولی دوستدار حرکات تماشایی آلکثیر هم شدهاند! مردم میگویند: مگر نه اینکه مشت نمونه خروار است؟
مدیران بلد! مدیران ناشی!
سوم- در نگاه مردم، مدیران بر دو نوعند! یادگیرندگانی که بلدند چگونه باید یاد بگیرند! یادناگیرندگانی که از هنر یادگیری و آموزش دیدن بیبهره‌اند!
مردم، مدیریت پرسپولیس را از نوع اول میدانند: … در حین اشتغال به کار، یادگیری را، از یاد نمیبرند و به یاد گرفتن در حین اداره امور هم می‌پردازند! مردم میگویند: همان که، با یحیی و خواسته‌های بر حقش کنار آمدند، زمینه توفیق خود را فراهم آوردند! همین که با یحیای عصبانی، تیشه ندادند و اره نگرفتند و یکی، دو هوی و هوایی و خیالی را به رخ نکشیدند، دلیل هوشمندی و توان مدیریتی سرخ‌ها بود! و نیز میگویند: یحیی و یارانش، بسیار خوب، تیم را هم بستند و هم جمع کردند!
مدیران پرسپولیس، اگر هم تازه‌کار باشند، ولی نامدیر و رقیب مربی‌های خود نیستند! مردم پرسپولیس، هواداران و طرفداران تیم پرسپولیس، به مدیریت تیم خود هم نمره قبولی دادهاند! بخشی از قهرمانی در غرب آسیا، نتیجه آزادی عمل یحیی و همکارانش است! بازی‌های لیگ آسیا، مهر «قبول شد» را پای کارنامه مدیریت پرسپولیس زد! بر خلاف استقلال که هر چه با این تیم کرد، همین بیوفا کرد! همین پرخطا کرد! مدیریت استقلال، به این شرح معرفی میشود:
… ورشکستگان به تقصیر!
شانس بلند اسکوچیچ
تیم ملی در قله باور
چهارم- شانس هم لازم است! در هر کاری، چاشنی شانس، کار‌های پیچ در پیچ را آسان میکند! مثلاً همین حالا! به عنوان مثال شخص شخیص اسکوچیچ، سرمربی تیم ملی!
درست است که اسکوچیچ میداند که باید از دیروز، یحیی گل‌محمدی را، در قالب رقیب خود بپاید ولی این هم هست که تیم ملی تا امروز نفراتی به بشاشیت سرزندگی و اعتماد به نفس مردانی که سه روز پیش انتخاب شده‌اند، نداشته است! مردانی که سرفرازی فوتبال ایران را، در قاره آسیا، وعده دادهاند! مردانی که پتانسیل و استفاده بالقوه فوتبال ایران را به رخ کشیدهاند!
مردانی که التعاون، السد، شارجه و النصر را پشت سر هم مغلوب کردند و چه غالبیتی و چه فوتبال دلپذیری!
عدم حضور عیسی آلکثیر را هم با غمض عین تحمل میکنیم و میگوییم:
باید با عمله- اکره AFC که آلت دست شیوخ ناشیخند، درست و حسابی مقابله کرد! این عالیجناب، مأمور است علیه فوتبال ما، هر کار میتواند بکند! و میکند!

منبع خبر: خبر ورزشی

آخرین اخبار ورزشی را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
ورزشی

پرسپولیس به شکلی که نبود

رسانه ۷/ اردشیر لارودی؛ این مرتبه با دفعات پیشین فرق دارد! واقعیت است که پشت واقعیت رخ می‌دهد! واقعیتی که نه قابل انکار است و نه برآمده از یک یا دو اتفاق! همه چیز را، به چشم خود دیده‌ایم و هنوز هم می‌بینیم! بسیار دیدنی، خیلی قشنگ! برجسته است و شاخص! قابل کوچک انگاشتن و شامل خوداندک‌بینی قدیمی هم نمی‌شود! مشمول خود کوچک‌بینی مرضی و بیمارگونه هم نمی‌شود! نمی‌بینی؟ پس کوررنگی داری! هم کورچشم و هم کوردل! و الا مگر می‌توان دید و ندید؟ مگر می‌توان این همه دچاره توهم شد؟ «تیم» را نمی‌بینی، «فرد» را ببین! فرد را نادیده می‌انگاری، تیم را تماشا کن! پرسپولیس را ملاک قرار نمی‌دهی به زنیت سن‌پترزبورگ نگاه کن! عیسی آل‌کثیر را درک نمی‌کنی و با فهم و باورت جور درنمی‌آید، سردار آزمون را به‌خاطر آور! مهدی طارمی را در پورتو، جهانبخش را در لیگ برتر انگلیس، کاوه رضایی را در شارلوای بلژیک و حتی بیرانوند را…
دیدنی و تحسین کردنی
راه دیگری نمانده است! یا چشم خود را باز می‌کنی و می‌بینی تمام واقعیت را، یا به نادیدن آنچه که دیدنی است و تحسین کردی ادامه می‌دهی! در این صورت به دیده‌های خود باور نمی‌کنی و در ردیف منکران قرار می‌گیری! البته که لذت می‌بری و حظ هم می‌کنی، اما بیشتر به حیرانی و حیرت‌زدگی میل می‌کنی؛ پندار‌های رنگ باخته تو یک طرف و بازی‌های زیبای پرسپولیس یک طرف! حقیقت را درک نمی‌کنی! فرار برق‌آسای سیامک نعمتی و پاس خط‌کشی شده اش روی پای آل‌کثیر را فهم نمی‌کنی! نفوذ نمونه‌وار سعید آقایی و توپی را که لقمه‌وار جلوی پای آل‌کثیر که زننده یک گل دیگر می‌شود، به وجدت نمی‌آورد! پیروزی‌های پی در پی کامیابی‌نیا و نوراللهی، در نبرد‌های میانه میدان و اقتدار مثال‌زدنی شجاع و کنعانی‌زادگان برایت هیچ معنای خاصی ندارد! بشار رسن را و وحید امیری را می‌بینی و نمی‌بینی! «پرسپولیس یحیی» را که فرسنگ‌ها از خودش جدا شده است را نمی‌شناسیم! فوتبال مدرن و هنرمندانه تیم ایرانی را تشخیص نمی‌دهیم! کوررنگی به کورچشمی بدل می‌شود!
مردمی که جلوترند
حقیقت وجودی فوتبال خود را بپذیریم! با مردم عادی، با مردم کوچه و خیابان، با مردمی که از ما جلو می‌زنند و این بار هم جلو زده‌اند همزبانی کنیم! مردمی که حرف روزشان این است:
… آل‌کثیر تا دیروز کجا بود؟ آل‌کثیر چرا در لیگ برتر این همه صحیح بازی نمی‌کرد؟ آل‌کثیر چرا دیر دیده می‌شود و به موقع شناخته نمی‌شود؟
آل‌کثیر بهتر است یا اوساگونا؟ آل‌کثیر بهتر است یا فورچونه؟ آل‌کثیر فوتبالیست‌تر است یا فلان عمانی، چه بگویم که برخورنده نباشد؟ بودیمیر، استوکس، کی‌روش و حتی مامه تیام، دیاباته و تحفه‌های اوکراینی و بقیه این قوم هدر رفته! چرا راه دور، آل‌کثیر امروز بهتر است یا قائدی پارسال و پیرارسال؟ یا اللهیار صیادمنش!
فوتبال ما، به شدت وارونگی را دوست می‌دارد! فوتبال ما، علاقه عجیبی دارد به عملکرد معکوس! در این میان ما یک «یحیی» را داریم که دچار قیقاج زدن‌های چپ و راست نشده و مظهر وفا به فوتبال ایران، باقی‌مانده است و روز به روز هم بیشتر به این سبک از مربیگری وفاداری نشان می‌دهد!
جواب یحیی
پرسیده بودیم، یحیی از کدام راه خواهد رفت؟ به خریدن یکی، دو مهاجم تن می‌دهد و یا به ساختن مهاجمان دلخواهش خواهد پرداخت؟ سؤالی بود که باید زودتر مطرح می‌شد! و جواب یحیی این است: پرسپولیس دیگری باید ساخت! پرسپولیسی که نعمتی و بشار رسن را در سمت راست زمین، بدل کند به یک زوج پرکار و همه‌کاره! پرسپولیسی که در سمت چپ زمین، سعید آقایی را به اتفاق وحید امیری و میلاد سرلک یا احمد نوراللهی، شلاق‌زنان پیش بتازاند و خاطره دفاع چپ‌های کلاسیک را زنده کند!
شاهکار یحیی، نه فقط پدید آوردن یک زوج خوب در قلب دفاع تیمش بود- شجاع و کنعانی‌زادگان- بلکه آل‌کثیر را در پیشانی خط حمله، تبدیل نمود به مکمل بازی تیمش! هم مکمل خط حمله، هم تمام‌کننده بازی بقیه! بازیکنی که پرسپولیس نیازمندش بود! بازیکنی که کوشش ۱۰ نفر دیگر را به ثمر می‌رساند! بازیکنی که در بازی اول «سؤال» تیم بود و از بازی دوم به بعد، بازی به بازی جور دیگری فوتبال می‌کرد! بهترین گلزن لیگ آسیا!
یحیی، توسط آل‌کثیر نشان داد که یک نفره، چگونه می‌توان در دل دفاع حریف جولان داد و چگونه باید فرصت‌سازی و موقعیت‌پردازی کرد! پرسپولیس، بی‌خود نیست که در هر مسابقه قشنگ‌تر از مسابقه‌های قبلی بازی می‌کرد!
مطمئن به خود و بدون ترس
و حالا پرسپولیس است و مسابقه‌ای که یک سرش تیمی است از عربستان سعودی! با همه تعارفی که برای نحوه بازی‌اش و نحوه استفاده‌اش از پشت پرده، معروفند!
می‌توان گفت که برای اولین بار، حواسمان پرت شده به دست‌های پشت پرده نیست! برای اولین بار، دغدغه آنچه که دور از چشم‌ها رخ می‌دهد، نخواهد بود! چرا؟ برای اینکه فوتبال متفاوتی بازی می‌کنیم! برای اینکه تیم پرسپولیس، جای دست‌اندازی به حریف- هرکه می‌خواهد باشد- نمی‌دهد! برای اینکه به افکار یحیی و به تدابیری که در حین بازی به کار خواهد بست، اطمینان داریم! می‌دانیم که از حریف سرتریم و می‌دانیم که عبدالرزاق مراکشی، به هر دری که بزند، حریف مثلث شجاع، کنعانی‌زادگان و سرلک یا کامیابی‌نیا، نخواهد شد! چه بسا که بازی امروز، پرفشارترین و پیچیده‌ترین بازی پرسپولیس را طلب کند!

منبع خبر: خبر ورزشی

آخرین اخبار ورزشی را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
ورزشی

تیمی چنین میانه میدانم آرزوست!

تیمی چنین میانه میدانم آرزوست!

رسانه ۷/ اردشیر لارودی؛ چرا؟ این تیم مگر چه دارد که بقیه تیم‌های غرب آسیا ندارند؟ این تیم مگر چه‌ها دارد که سه تیم دیگر ایرانی نداشتند؟ به دو گلی که پرسپولیس زد، از نو نگاهی بیندازیم خریدارانه! فشار بر جناحین زمین، عبور از مدافعین کناری، سانتر‌های کوتاه و تمام کردن آل‌کثیر!

پرسپولیس یکبار هم توپ را بلند ارسال نکرد! پاختاکور در زدن سانتر‌های بلند شانس بیشتری داشت و نباید در موقعیت برتر قرار میگرفت! حملات تیم یحیی، ادامه داشت، ولی از روی زمین، ولی به جایی که عیسی آل کثیر بود و از مدافعین پاختاکور خبری نبود!

می‌گویند و می‌گوییم، بازی باید دانسته باشد! دیشب پرسپولیس اوج این بازی دانسته را، در دفاع و در حمله نشان داد! بدون یک پاس بیهوده، بدون یک حرکت غیرمفید و با چشمان باز! پرسپولیس توان ایرانی را در ارائه فوتبال فکورانه نشان داد! هم در دفاع و هم در حمله!

فوتبال آسیا، با فوتبال نوع دیگری روبروست! در این فوتبال، از ستارگی کردن آلکثیر. آقایی، شجاع و کنعانی‌زاده و هرکس دیگری گفتن یک غلط دارد! پرسپولیس یک تیم، ستاره دارد!

منبع خبر: خبر ورزشی

آخرین اخبار ورزشی را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
ورزشی

پرسپولیس، سکاندار تحول

رسانه ۷/ اردشیر لارودی؛ یکم- فرض کنیم ضربه سر آلکثیر، توپ را وارد دروازه السد نمی‌کرد، فرض کنیم پرسپولیس در روزی که میتوانست ۳ گل بزند، به تیم ژاوی میباخت! در این‌صورت -با فرض باخت پرسپولیس- نظر شما چه میبود؟ باخت پرسپولیس را عمده میکردید و از خجالت یحیی گل‌محمدی که تیم قرمز‌پوش را متحول کرده، درمیآمدید یا تفاوت‌های ایجاد شده را به دیده تحسین و تأیید نگاه می‌کردید و برای او و مردانش کمال احترام را مثل امروز که برده است، قائل می‌شدید؟ فوتبال ما، باید تکلیف مواردی چند را با خودش روشن کند، یکی هم همین نکته را که فقط نتیجه مهم است یا زیبایی هم اهمیت خاص خودش را دارد! یا حریف را دنبال خود کشیدن هم هنر است!
فعلاً پرسپولیس یک تیم چندبُعدی را میماند که جواب هر خواست و هر توقعی را میدهد! تیمی که قادر است هم خوب بازی کند و هم خوب نتیجه بگیرد! پرسپولیس، مقابل السد کاری کرد که مسابق‌های بالاتر از کلاس فوتبال آسیایی را ببینیم! فوتبالی که نظیرش را در لالیگا میتوان دید! پرسپولیس با مربی ایرانی و بازیکنان ایرانی و با وجود نابرخورداری از سخت‌افزار‌های نو، کاری میکند کارستان!
زشت و زیبای استقلال
دوم- در فوتبال ایرانی ما که خودویژگی‌های منحصربه‌فردی هم دارد، خبر‌هایی در حال بروز و پدیدار شدن است! از بازی‌های همه‌فن حریف پرسپولیس که بگذریم، از زشت و زیبای استقلال که با تأمل و دقت عبور کنیم و از نشانه‌های عاقلانگی و تن دادن به تغییرات بنیانی در سپاهان که میتوان بروزش را مژده داد، اتفاقات دیگری هم در حال پدید آمدن است! اتفاقاتی که گویی، ربطی به فدراسیون فوتبال ندارد! اتفاقاتی که گویا رخ دادن و رخ ندادنش، برای فدراسیون علیالسویه است! فدراسیونی که روحیه خسته‌ها و بریده‌ها و منفعل‌ها را دارد!
در این میان، تراکتور هنوز معلوم نیست تدابیرش چگونه به ثمر خواهد نشست و فولاد اهواز که مثل آب زیرکاه، زیرکانه و دور از چشم همه جلو میآید! خبر‌های ناشی از بیخبری هم داریم، از نفت آبادان، از نفت مسجدسلیمان و از مس رفسنجان و گلگهر سیرجان که گویا هنوز هم به همان راهی میرود که دست‌کم سال پیش نتیجه‌ای به‌بار نیاورد! پروس‌های که پرسپولیس را با حریفان قدر کمتری روبه‌رو میکند!
جا زدن سعادتمند
سوم- ناگهان یک مدیر که همه ایراد میگیرند – و به حق و به جا هم- که اهل این دایره نیست، سکوت حاکم بر فوتبال را میشکند! بازی‌های استقلال در لیگ آسیا، تضادی داشت با آنچه که اینان می‌خواستند و توقعش را داشتند! دعوا‌های درون‌تیمی مزید بر علت شد و سعادتمند یک‌باره، برخلاف رویه مدیران نامدیر عملی کرد! سعادتمند لاپوشانی نکرد! خود را به ندیدن و نشنیدن هم نزد! سعادتمند هم دید و هم شنید! سعادتمند هم گفت و هم وعده داد که باز هم خواهد گفت! سعادتمند، دست در لانه زنبور کرد!
استقلال را در هنگامه بازی‌ها با حریفان آسیایی، دیدیم که بازی‌هایش زشت و زیبا را تداعی میکند، ولی «زشت زیبا» بگیر و نگیر دارد! وقتی گرفت، شاهکار با الاهلی را به‌جا گذارد، ۳-۰ استقلال! وقتی نگرفت، موجب باختن به باختاکور شد! زیبا مثل الاهلی، زشت مثل پاختاکور! و سعادتمند در این بارهها، حرف‌ها زد! حرف‌هایی از لزوم رعایت اصول بازیکنی و اصول مربیگری و اصول مدیریتی!
سعادتمند، جا خورده است! یکه خورده است! باور ندارد، ناباور است هنوز! میگویند «یک دست صدا ندارد» ولی دارد! حالا دیگر دارد!
نوبت تحول
چهارم- خبر ندادن، خبرنگاری نیست! خبر‌های اصلکاری را ندیدن و باخبر نشدن هم مدیریت نیست! یا زنگی زنگ باید بود و یا رومی روم باید شد! هم کوسه و هم ریش پهن نمیشود! سیاست هم از توبره و هم از آخور، کار‌ها را خراب میکند!
استقلال این بار میخواهد تا آخرش پیش برود! سعادتمند نمیخواهد به وظیفهاش و با مأموریتش- اداره تیم استقلال- بیمهری و کم‌توجهی کند! در استقلال خبر‌هایی هست! نه شما و نه من، نه ما و نه دیگران، استقلال به دست خودش میخواهد مشکلزدایی کند! استقلال به پای خودش برای نبردی که سال‌ها پیش باید شروع می‌شد، به میدان آمده!
و استقلال یک راه پیش‌روی خود قرار داده: … یا موفق میشود … و فقط موفق میشود، یا ندارد!
بازی‌های قشنگ پرسپولیس، مربیگری شسته، رفته یحیی و سبک و سیاق اداره این تیم که چهار سال پی‌درپی فوتبال ایران را فتح کرد، کار خودش را کرده است! رقبا هم دست به‌کارند!

منبع خبر: خبر ورزشی

آخرین اخبار ورزشی را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
ورزشی

درس‌های یحیی، درس‌نامه پرسپولیس

رسانه ۷/ اردشیر لارودی؛ این چندمین بار است که فوتبال ایران، بلکه فوتبال ایرانی موفق می‌شود و خودش را با تمام وجود و همه موجودیت، به رخ می‌کشد! در بار‌های گذشته هربار دلایلی آوردیم برای تشکیک، برای ناباوری و برای چشم بستن بر نمایشی که چشم‌ها را نوازش می‌داد! حالا چه باید گفت؟ حالا که نمایش مردان فوتبال ایران، زبان همه را میبندد و تحسین همه را سزاوار میشود! که این است فوتبال، که این است بازی! و این است آنچه خود داشتیم و داریم ولی از غریبهاش تمنا می‌کنیم!

 

بچه‌های ایران
دوم- فوتبالی با این وزن که به انکارش نشستهایم! قابلیت همه‌جانبه‌ای که عد‌های از همه سو بر آن میتازند و میخواهند به هیچش بگیرند! با بهان‌های خندهدار! با استدلالی به شدت چوبین! فوتبال، پدید‌های است غربی، پس ما هم باید فکرآوری را، حتی در دایره سبک و سلیقه خودمان، تعطیل کنیم! پس ما باید مستعدترین جوانان و لایقترین نیرو‌های انسانیمان را از دست بدهیم و به جایشان، با تقدیم ارقام نجومی، بازیکن و نابازیکن از خارج بیاوریم! درباره مربیان -کسانی، چون یحیی که کارنام‌های به‌هم زدهاند، سخت زیبا و دیدنی و ستودنی هم- حکم باید همین باشد!
… از غرب آمده که نیستند؟ پس حرفی ندارند و اگر دارند، خریداری نباید داشته باشند! پرسپولیس و یحیی؛ یحیی و پرسپولیس، بر این شعبده باطل سحر ریختند!

 

پویا و گویا
سوم- نه اینکه بگوییم هرکس که بازی پرسپولیس را و استقلال را و سپاهان و تراکتور و فولاد اهواز را و تمام خوزستان را، هرکس که مربیگری برانکو را و عملکرد اسکوچیچ در ملوان و نفت آبادان را نمی‌پسندد یا هرکسی که به «مکتب پاس» و به مکتب اصفهان- مرحوم محمود حریری و ادامه دهندهاش محمد یاوری- علاق‌های ندارد و یا از فلسفه زحمتکشانه و سختکوشانه ملوان و گیله‌مردان لذت نمیبرد، چیزی نگوید و… که فوتبال ما، هرچه دارد با این نداشته‌های استراتژیک و کمداشته‌های سختافزاری محصول اصل تضارب عقاید، تقابل عقاید و تخالف عقیده‌ها است!
اما باید چشم‌ها را باز کرد! چشم‌ها را خوب شست و جور دیگر دیدن را هم یک حق بر حق دانست و اجازهاش داد و مجازش شمرد! فوتبال ایران و فوتبال ایرانی، پویا و گویا است! چون با سلیقه‌های متفاوت رخ در رخ و رودررو طرفیت دارد! فوتبال ایرانی، هم هنرمایه آبادانی را چشیده است، هم سختکوشی ملوانی‌ها را جویده است و هم حسابگری تبریزی و اصفهانی را، فوتبالی که تیم یحیی بازی میکند، از نظر دستاورد، شباهت‌های فراوانی دارد به فوتبال برانکو ولی در اجرای گوشه‌ها و «تکه»‌های منحصر به خودش، پرد‌های را مینوازد که متفاوت است! پرد‌های را که خاص خود اوست و این خاص بودن، خاصیتی دارد که حالا همه از جوهرش حظ میبرند و کیف میکنند! فوتبال متکی بر دانایی و توانایی فنی!
بازی پرسپولیس -پرسپولیس یحیی- به ریشه‌های بازیاش معتبر است و به عملکردی که چه در دفاع و چه در حمله، بار‌ها و بار‌ها نمایشش میدهد! حالا میتوان از خودویژگی‌های پرسپولیس دم زد و با قوت قلب و پشتوانه عملگرانه، سخن‌ها گفت از هر دری:… فوتبال پرسپولیس! فوتبال ایرانی!
فوتبالی که عیار دارد! فوتبالی که قابل نقد است! فوتبالی که «نقداً نقد» قابل توجیه و و تفسیر و تحلیل است! فوتبالی که دکان صومعه‌داران را میبندد و اینان را پی کارشان، دنبال کار اصلیشان میفرستد! و البته، برای اینان هم، هنوز و همیشه، حق پسندیدن یا نپسندیدن و جور دیگری خواستن را قائل است!

 

جوانمردی ژاوی، مردانگی پرسپولیس
چهارم- ژاوی، به بزرگی فوتبال ایران اذعان دارد و «مُقر» میآید! و این اقراری است هم در حرف و هم در عمل:
… گفته بودم که حق اشتباه نداریم! من به شاگردانم گفته بودم که با تیم بزرگی روبه‌رو هستیم! تیمی آنقدر بزرگ که میدانست چگونه و در چه زمانی، از یک اشتباه ما و یک لحظه غفلت‌مان استفاده کند تا یک گل تمرین شده بزند! گلی تمرین شده!
اقرار ژاوی، دلپذیر است! تعریف ژاوی و تحلیل کوتاه او، شخصیت فوتبال ایران را بالا و بالاتر میبرد! ژاوی، هرکسی نیست! ژاوی همهکس نیست! سال‌های متمادی کاپیتان بارسا و این اواخر، اولین و مهمترین نامزد مربیگری بارسلونا شدن! و حالا ژاوی، فوتبال ایران را میستاید! و حالا بچه‌های ایران، بدون سرسوزنی خودکمبینی، بهترین نمایش امروزی‌پسند را ارائه میکنند! با ۹۰ دقیقه تسلط و ۹۰ دقیقه دانستگی در حرکات ساده و پیچیده! فوتبالی که باید درسش داد! فوتبالی که باید در کلاس‌های مربیگری، به نام خود یحیی، تبدیلش کرد به یک سلسله آموزه‌های آموختنی! درس‌های یحیی! درس‌نامه یحیی!

منبع خبر: خبر ورزشی

آخرین اخبار ورزشی را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
ورزشی

میرغضب AFC، مأمور بود و معذور

رسانه ۷/ اردشیر لارودی؛ نمیدانم درباره داوری آقای احمد الکاف چه باید گفت؟ نمی‌دانم درباره پنالتی هدر شده تیم استقلال که توسط یک داور از پیش مصمم، نادیده و ناگرفته شد، چه باید گفت؟ نمیدانم این باخت را چگونه هضم باید کرد که بسیار ثقیل است و از گلوی استقلال و هر تیم دیگری پایین نمیرود!
کوتاه سخن، این است: … سر استقلال را بریدند! سر یک تیم ایرانی را بریدند! مجری و میرغضب این نمایش به شدت خشن و به شدت جهت‌دار AFC، داوری بود که دنبال حادثه‌ها میگشت و برایش استقلال با پاختاکور، فرقی آشکار داشت! داوری که بارزترین تصمیمش که بازی را عوض کرد- نتیجه مسابقه را می‌گویم- «شتر دیدی، ندیدی»! چه بسا که استقلال هر کار دیگری هم میکرد، با بدلکاری داور، خنثی میشد!
استقلال باید روی یار دوازدهم ازبک‌ها برنامه میداشت ولی تیمی که برای بازی خودش هم فاقد برنامه باشد، چگونه قادر است با داوری، تن به تن و سوت به سوت بجنگد؟
سؤال روز: حالا که دیده شده است، پنالتی دادن پاختاکور مسلم و رأی داور نقض صریح و تمام‌عیار مقررات داوری و انکار پنالتی است، چرا رأی داور را نمیشکنند؟ چون حریف قطری نیست؟

 

دوستان خاله خرسه!
… از گفته دوستی برنجم که عیب مرا حُسن نماید!
استقلال حُسن‌های کمتر و عیب‌های آشکاری داشت! یک عیب که به سازمان دفاعی استقلال مربوط میشد- و زیر ذره‌بینش باید قرار می‌داد- در هنگام گل اول پاختاکوری‌ها آشکار شد! جاگیری غلط-آن‌هم چه غلطی- نسبت به مهاجم حریف که در عمل رها شده و آزاد بود! یک خطای فاحش و استراتژیک که پرسپولیس هم توسط بهترین عنصر دفاعی تیمش مرتکب میشود! در بازی الدحیل-پرسپولیس، صحنه منجر به پنالتی شجاع خلیلزاده!
استقلال روی گل دوم پاختاکور هم غلط ایستاد، غلط «در فرضی» دیوار دفاعیاش را باز کرد و «غلط»‌تر به تماشاچی یا حداکثر به اسکورت مرد پا به توپ حریف بدل شد! همان مردی که گل آسان دوم را زد!
استقلال، غلط‌های گوناگونتری هم داشت! نحوه بازی گرفتن از علی کریمی، فرشید اسماعیلی، دیاباته، قایدی و مطهری! همه خوبان استقلال، در گرداب بازی بیثمر و ضد بازی ترجیحی خود گرفتار شد! و باید آفرین گفت به مهارت استقلال که چگونه با پاس‌های دیر، کُند و بدزاویه، تمام مردان ممتاز خود را از چرخه مفید خود خارج می‌کرد!

 

استقلال، پاپیچ خودش!
استقلال بد بازی کرد! در غیاب وریا غفوری و میلیچ، استقلال نه عرض در حمله را رعایت میکرد و نه ارسال‌های «یک از ده» را می‌توانست داشته باشد!
حالا میرویم که داشته باشیم، یک استقلال به بنبست خورده، یک استقلال توپ از دست داده- آن‌هم چه توپ از دست دادنی، کاملاً خودخواسته- یک استقلال فضا را هم تصاحب نکرده! در این تیم «برا»‌ترین نفرات و تیز و تندترین نفرات، چاقو‌هایی را به یاد می‌آوردند که دسته خود را نمیبرد! بلی، فاقد برش، فاقد تیغ!
در روزی که حریف به شدت ترسیده بود، در روزی که توپ و زمین هر دو میتوانست از آن استقلال باشد، آن‌قدر پرمشکل و اشکالدار بازی کردند که داور توانست آن کند که تمام تیم پاختاکور، بدون دخالت و حمایت اراده و عزم جزم را نمیتوانست!
استقلال بازاندن استقلال را شروع کرد، «احمد الکاف» این شروع را به پایان رساند! پایانی که استقلال سزاوارش نبود! پایانی که استقلال برای عوض کردنش هرچه کرد- مثل همه تعویضها- نتیجه عکس به بار آورد! دوستان استقلال از بازی استقلال دفاع نمیکنند!

 

داور عمانی هم مزید بر علت
این بار دیگر پای مدیرعامل را نباید وسط کشید! پای «مدیر آمر» را هم به میان آوردن، فرصتی می‌شود برای فرار از واقعیتها! در باخت استقلال، داور مسابقه و جریان داوری، بدون تردید مؤثرانند ولی مقصر‌ها و تقصیرها، بحث دیگری است!
این باخت را در چهارچوب مسابقه باید تحلیل و تفسیر کرد! تعجب کردن از وجود این همه معاون و مشاور و مدیر و غیرمدیر و همه هم در اصل نامدیر، حق همه است ولی دو گلی که پاختاکور زد و همه کمبود تکنیکال و تاکتیکال استقلال، ربطی به آمدن یا نیامدن عبداللهی و… ندارد! استقلال برای مردان کلیدیاش، بازی خود را از همه طرف قفل کرده و کلیدش را دور و دورتر انداخت!
استقلال خودش باخت! استقلال به خودش باخت! استقلال کاری کرد که اسماعیلی پا به توپ‌شونده را عوض کند، ریگی دونده و جنگنده و توپگیر را عوض کند، مطهری را عوض کند و علی کریمی را در غیرمفیدترین بازیاش به تماشا گذارد که هیچ نقش بارزی نداشت! نه تیمی و نه فردی! نه برای درآوردن بازی و نه برای به جریان انداختن نقشه‌ها و تدابیری که جایشان در جریان مسابقه خالی بود! بازی ۱۱ به ۱۱، اما نه تیم به تیم!
آری و صد بار هم آری! داور مسابقه، پنالتی محرز و بیگفت‌وگوی استقلال را نگرفت! دید و نگرفت! ولی استقلال، نشسته بر سر شاخه بن هم میبرید! قطع اصول زیبای بازی خودش را!

منبع خبر: خبر ورزشی

آخرین اخبار ورزشی را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
ورزشی

قرمزترین پرسپولیس، آبى‌ترین استقلال

رسانه ۷/ اردشیر لارودی؛ یکم- حتى به خودانگاران گران هم نباید راه طلب و طالب بودن را بست! حتى به آن‌ها که بى‌باورند و سخت‌باورند و دیرباور، هم باید مجال گفتن‌هایشان و به میان آوردن انتظارهایشان را نه بست و نه حتى تنگ و باریک کرد تا چه رسد به تنگ و تاریک!
استقلال کارى کرد کارستان و پرسپولیس هم، شاهکارى خلق کرد که خوش‌باوران و معتقدان به فوتبال ایران هم انتظارش را نداشتند! کمتر کسى زدن ٣ گل استقلال را به الاهلى، پیشاپیش ممکن مى‌شمرد! و به شرح ایضاً تقریباً در تصورات هیچ‌کس در تصورات خود، تصویرى از بازى مردان پرسپولیس را ممکن مى‌شمرد! ولى شد! ولى اتفاق افتاد! و البته، نه اصلاً اتفاقى و حادثه‌اى که آنچه به دست آمد، نتیجه واقعیتى بود که عینیتش به حقیقت پیوسته بود! حقیقت اینکه: نفرات خارجى لیگ‌هاى قطر و عربستان و امارات، با همه ریخت و پاشى که ناگزیر از آن است، به گرد پاى بچه‌هاى خوب پرورش یافته لیگ برتر ایران، نمى‌رسند! فاصله کلاس بازى ایران و ایرانیان با فوتبال شتر گاو پلنگ خرپول‌هاى قطر، آن‌قدر هست که به این زودى‌ها پر نشود و نمى‌شود!

 

چه مطلقى، چه مجیدى
دوم- نتیجه‌اى که استقلال به دست آورد، با همه بى‌حرف و حدیث بودنش، در قبال شکل بازى و روند گرداندن توپ توسط مردان آبى، چیزى نبود! زدن گل‌هاى سه‌گانه قایدى، کریمى و دیاباته، یکى از یکى چشم‌نوازتر و دلپذیرتر بود، اما نقطه به نقطه بازى استقلال چیز دیگرى بود! جاى پاى تفکرات سنجیده و تقسیم وظایف متکامل بازیکنان توسط مربى- یا سرمربى- کاملاً خاص بود و شاخص بود!
مجید نامجومطلق، نه فقط روى هر سه گل بازى که در پدید آمدن و پدید آوردن تمام لحظه‌هاى زیبا، حضورى عیان داشت! و همان موقع- در خلال ٩٠ دقیقه رقصی که مردانه در جاى جاى زمین جریان داشت و آرزوى دیرمدت همه را برآورده مى‌کرد- برسشى از این دست مطرح مى‌کرد:
… آقاى نامجو، تا امروز کجا بودى؟ آقایان استقلالى‌هاى مدیر‌- مدعى مدیریت- مجیدتان را، ماه پیشانی‌تان را در کدام پستوى هزارتوى انکارگرى و در کدام تنور دور از دسترس عقل‌اندیشان باسلیقه، پنهان کرده بودید؟! استقلال بازى با الاهلى کجا، استقلال بهترین روزهاى لیگ برتر کجا؟ فوتبال متکى به تکنیک و خلاقانه بازى‌هاى قطر کجا و بازى‌هاى دیگر استقلال کجا؟

 

نقش یحیى، بازى یحیى!
سوم- در تیم پرسپولیس، به قول جوادخان خیابانى که از صنعت مبالغه و هنر اغراق هنکام گزارش بازى‌ها خوب استفاده مى‌کند، همه خوب بودند ولى یک خوب‌ترین هم داشتیم! مردى که بازى را براى تیمش درآورد! مردى که این پیروزى را رقم زد!
به نظر ما، یحیى! آرى، یحیى هم تک‌تک نفرات را خوب و درست و در یک روند یگانگى چید و به زمین فرستاد! و هم شعاع حرکتى همه مردانش را جورى تعریف و مشخص کرد که پایان دوندگى هرکس، آغازى بود براى دویدن‌هاى بى‌امان نفرات دیگر!
برگ برنده آقایحیى در این بود که بعد از سال‌هاى سال و بعد از روزهاى طلایى نامجومطلق و جواد زرینچه، دوباره یک زوج هم رونده، هم دونده و هم شکافنده هر دیوارى، در اختیار دارد!
١- سیامک نعمتى که باید کمتر با توپ ور برود! حتى کمتر از بازى معرکه اش در نیمه دوم برابر شارجه!
۲- بشار رسن که برایش چپ و راست زمین یک معنا بیشتر ندارد: فضایى بى‌انت‌ها براى جابه‌جا شدن، توپ گرفتن و توپ دادن! راه‌اندازى همه و پاسور پاس‌هاى گل!
پرسپولیس یحیى، نتیجه را از دل حرکت و بازى و انواع پاس‌ها و راه انداختن بازى خلق مى‌کند! پرسپولیس صاحب بازى و صاحب بهترین بازى است!

 

آتش خودخواهى را بسوزان
چهارم- استقلال، امروز بازى مى‌کند با پاختاکور، اما حریف استقلال هم ازبک‌هایند و هم خودش!
ازبک‌هایند به لطف بازى مفیدشان که در کل جریان بازى به آن متوسل مى‌شوند! استقلال باید بیشتر از حریف، حواسش به خودش باشد! خودزنى چاره ندارد! استقلال، از دقایقى باید بهراسد که خود را دست بالا بگیرد و از پیش احساس بَرَندگى کند و مغرور شود! غرور گام اول براى افتادن به چاهى که خارج شدن از آن محال است محال!
پرسپولیس هم مثل استقلال! نه قانع باشد به پیروزى‌هاى تا امروز به دست آمده و نه راضى باشد از نمایشى که داشته که السد، نه الدحیل و تعاون است و نه شارجه! تیم ژاوى، تیم‌تر از همه است!
یحیى و مجید نامجومطلق در آزمون دیگرى، باید آتش خودبزرگ‌بینى و خودخواهى را سرد کنند! خودخواهى، همانا که خودسوزى است و استقلال و پرسپولیس، هر دویشان باید از این مهیب فاصله بگیرند! استقلال و پرسپولیس، هر دو باید آتش‌افروزى کنند، در کمال خونسردى و در اوج هنرمندى! بازى با توپ، فرق‌ها دارد با جان توپ را گرفتن و روح بازى را کشتن! استقلال و پرسپولیس، دو الگوى حرکتى دارند: خودشان و خودشان!

منبع خبر: خبر ورزشی

آخرین اخبار ورزشی را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.