زیباترین اشعار در وصف معلم
در چنین روزی سلامت می کنم
شاخه های گل نثارت می کنم
شاخه های گل ندارد قابلی
صد گلستان فرش راهت می کنم
***
معلم توئی نور امید من
تو چون مادری ، هم دل و جان من
تو قلبت چو شیشه زلال و روان
تو چون آینه همچو این آسمان
تو همچون ستاره درخشان به نور
به مثل بلوری و دریای نور
***
به علم افزون و والائی معلم
اگر چه بی تمنایی معلم
فضیلت آنچنان اندر وجودت
که گویا چون معمایی معلم
***
سلام بر نام نیکت ای معلم
درود بر عشق پاکت ای معلم
دوش کودکی ام نام تو یاد بود
در دل من خنده استاد بود
( شاعر : مصطفی خضریان ، دفتر شعر صدای من )
***
معلم ساربان علم و عشق است
معلم میزبان مهر و عشق است
معلم سایه بان معرفت ها
خریدار دل بیدار عشق است
( شاعر : علی اکبر بوژمهرانی ( مهران ) دفتر شعر مناسبت ها )
***
حروف درس الفبای ما معلم بود
تمام صحبت ما یک صدا معلم بود
به روی تخته ی چوبی همیشه بی پایان
شروع نام خدا بود تا معلم بود
( شاعر : علیرضا الیاسی ، دفتر شعر بی پایان )
***
در جوهره ی خود کم و کم سوخت معلم
تا درس محبت به من آموخت معلم
در مکتب او تاک به افلاک رساندیم
نزدیکتر از هر کس و هر دوست معلم
(شاعر : مازیار کریم ( آرام ) ، دفتر شعر غزل )
***
دانی که عاشق بی ادعا معلم است ؟
شمع همیشه ی دوران معلم است ؟
پروانه سوخت تا که دهد درس عاشقی
آن کس که سوخت بهر من و تو معلم است
(شاعر : رضا تفضلی هرندی ، دفتر شعر امید )
***
معلم نوری از انوار عشق است
معلم حامل و سردار عشق است
معلم آیه های جاودانی
طریقی خوش برای زندگانی
(شاعر : امیر کلهر ، دفتر شعر ای یار )
***
خوشا القاب و نام تو معلم
خوشا عز و مقام تو معلم
سخن هایت بود آب حیاتم
خوشا درس و کلام تو معلم
( شاعر : سید مصطفی سائس ، دفتر شعر نجوای غربت )
***
رسد ز باغ اندیشه ، عطر کلام معلم
به شاخسار فکر آشیان کرده نام معلم
زبان وصف معلم نی به عالم خاکی
به عرش الهی رسد آری مقام معلم
( شاعر : بهروز قاسمی ( رها ) ، دفتر شعر رویا )
***
صدایت نغمه ای از باغ فردوس ، معلم ای طنین هستی من
تویی سرچشمه ی آرامش و علم ، معلم ای فروغ دیده ی من
وجودت شمع سوزان زمانه ، معلم اسوه ی آزادی من
ببوسم دست های مهربانت ، معلم خاک پایت سرمه ی من
( شاعر : مریم شکیبا ، دفتر شعر معلم )
***
کاشف رازهای نخستین من
راز دار دردهای نخستین من
معلم دیروز من بود
طلوع روزهای آفتابی من
( شاعر : سهیلا عزیزی ، دفتر شعر دل نوشته )
***
ای معلم ای سراپا عشق و شور
نام تو گلواژه فرهنگ نور
تو عقیق سرخی و جام بلور
می برم نام تو را من با غرور
در بــزم عشق شمــع فـروزان معلم است
مـــردم چو پیکرند اگر ، جان معلم است
آن بــاغبـــان گلشن اندیشه هـــای ژرف
پـــــروردگار روح حکیمــان معلم است
مــــردم معـــادن زر و سیمند در سرشت
جــویــای ایـن خزائـن پنهـان معلم است
هرگز گزافه نیست که گویم پس از خدای
آنکس که خلـــق می کند انسـان معلم است
ظلمات جهل را بشکافــد بـه نـــور علــم
خضــر طــریق چشمــه حیـوان معلم است
آری ، معلمی همه عشق است و ســوختن
آنــرا که عشــق نیست مگو کــان معلم است
گوینــد بـــوده اند معلـــــم پیمبــــران
گویـــــد « حنیف » ایــزد رحمـن معلم است
منبع:wikipg