دسته‌ها
اخبار فرهنگی و هنری

کتب فقهی به مسایل زنان بی‌توجهی کرده‌اند/ ایجاد موانع ایدئولوژیک در راه پیشرفت زنان

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:

کتب فقهی به مسایل زنان بی‌توجی کرده‌اند/ ایجاد موانع ایدئولوژیک در راه پیشرفت زنانبه گزارش ایکنا، فریبا علاسوند، عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده، امروز هفتم مهرماه در نشست علمی «چیستی جنسیت» با اشاره به برداشت نادرست از مفهوم جنسیت در داخل کشور از سوی محققان که در حوزه علمیه خواهران برگزار شد، گفت: در ایران تحقیقات نسبت به مسئله علم و جنسیت جدید است و به دنبال آنکه فمینیسم برخی ذهنیات را خراش داد، به این موضوع پرداخته شد، لذا دو دهه پژوهش در حوزه تأثیر جنسیت بر مسئله علم و دانش داریم که عمدتاً در دانشگاه‌ها این تحقیقات صورت گرفت و نباید به آن بی‌اعتنا باشیم.

وی افزود: یکی از این دو دسته شامل تحقیقات سویه‌دار فمینیستی است و دسته دوم ربطی به تحقیقات فمینیستی ندارد و نتایج آن از تحقیقات فمینیستی متعادل‌‌تر و مطالب آنان قابل استناد است.

علاسوند با بیان اینکه در حوزه مطالعات زنان خیلی از کلماتی که به کار می‌روند؛ اصطلاح هستند و هر اصطلاحی معنای خاص خود را دارد، گفت: مثلا فمینیسم یا فمن و فمنیزم و … متفاوت است و باید هر واژه را در جای خود به کار ببریم. در فارسی جنس و جنسیت را به کار می‌بریم، ولی تفاوت میان آن را چندان مورد مداقه قرار نمی‌دهیم؛ همچنین جنسیت را که به عنوان معادل واژه «gender» انگلیسی قرار می‌دهیم دقیقاً گویای این واژه نیست، لذا ترجمه آن به جنسیت غلط است.
استاد حوزه علمیه خواهران با بیان اینکه ما ابتدا باید در این مباحث، چیستی جنسیت را روشن کنیم، اظهار کرد: فمینیست‌ها معتقد بودند که مردانگی و زنانگی بیش از آنکه طبیعت به ما پیام می‌دهد، متورم و بزرگ شده است و فرهنگ و تربیت و خانواده و اجتماع و علم و دانش به تورم مردانگی و زنانگی در دنیا دامن زده است.
علاسوند بیان کرد: تا نیم قرن قبل، اگر خانواده‌ای برای تحصیل فرزندان خود تصمیم می‌گرفتند، اجازه به دختران نمی‌دادند تا تحصیل کنند؛ یعنی یکسری عرفیات و پیش‌فرض‌هایی وجود داشته است که باعث محرومیت زنان به اسم زن بودن و برخورداری مردان به اسم مرد بودن می‌شده است.
وی با بیان اینکه در برخی قومیت‌ها و خرده فرهنگ‌های کشور هنوز هم با گذشت ۴۰ سال از انقلاب، محرومیت برای زنان به نام دین و فرهنگ و … وجود دارد به کنوانسیون منع تبعیض علیه زنان اشاره و تصریح کرد: در کنوانسیون منع تبعیض علیه زنان بیان شده که مادری، «نقشی اجتماعی» است؛ این جمله که جزء باورهای فمینیستی است، حتی از سوی برخی معممین روشنفکر در حوزه هم مورد تأیید قرار گرفته است، در حالی که این معنا درست نیست، زیرا صرفاً به نقش اجتماعی مادر توجه کرده‌اند و نه ماهیت زنانگی مادران.
علاسوند با بیان اینکه جنسیت امری تعلیقی است، زیرا فرهنگ و اجتماع و آموزش‌ها و مرجع تربیتی خانواده تغییر می‌کند، تصریح کرد: این مسئله سبب می‌شود چیزی به مفهوم جنسیت اضافه یا کم شود؛ بر این اساس، فمینیست‌ها معتقدند که زن موجودی است که باردار می‌شود و می‌زاید و نه بیشتر و اینکه بگوییم زن عاطفی‌تر و منقادتر است، فقط تابع محیط و نوع تربیت است.

جریانات فمینیسم ابزار دست صهیونیست‌ها

عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده با بیان اینکه جریانات فمینیسم ابزار دست صهیونیست‌ها هستند، افزود: همین مسئله سبب شد تا مفهوم جنسیت از سال دوهزار به بعد تغییرات زیادی یافت؛ به عنوان مثال فردی به نام دلفی می‌گفت حتی هویت جنسی هم تحت تأثیر عوامل بیرونی است و می‌تواند شامل گرایش زن به زن و مرد به مرد و گاهی به زن و گاهی به مرد باشد؛ یعنی بر نبود محدودیت گرایشی صحه می‌گذارد؛ او معقتد بود که جنس طبیعی و بیولوژیکی نباید سبب شود تا جنسیت به نحوی بی‌قواره توسعه یابد و مفهومی عجیب و غریب از زنانگی بسازیم؛ این تعریف، جنس زیستی و بیولوژیک را هم تغییر داد، لذا می‌گویند ما هیچ اصراری نداریم که بگوییم هویت جنسی ثابت است.
اشتباه دولت نهم در عدالت جنسیتی

علاسوند با بیان اینکه حتی برخی تأکید دارند که چرا دو جنس؟ اظهار کرد: این افراد معتقدند که هر کسی می‌تواند صرفاً بر پایه غریزه جنسی هویت خود را تعریف کند؛ بنابراین نباید ما در داخل کشور بی‌دقتی در تعریف جنسیت داشته باشیم؛ به عنوان مثال اوایل دولت نهم در وزارت خارجه بحثی مطرح شد که برای حقوق زن و مرد مفهوم‌سازی کنیم؛ دوستان اصول‌گرایی که تخصص نداشتند، طرحی را با مفهوم پذیرش عدالت جنسیتی با ضمیمه دو صفحه‌ای نوشتند و ارایه کردند که بگویند ایران طرفدار عدالت جنسیتی است؛ ارایه این طرح در حالی بود که مفهوم عدالت جنسیتی در دنیا تغییر معنایی داده بود و وقتی از عدالت جنسیتی سخن گفته می‌شد، مراد این بود که مثلاً اگر کسی گرایش به همجنس دارد، نباید ممنوع شود؛ یعنی ما این طرح را ارایه کردیم، سبب خوشحالی آنان شد که ایران تعریف آنان را پذیرفته است.
استاد حوزه علمیه با بیان اینکه عدالت جنسیتی از منظر غرب یعنی اینکه برابری زن و مرد، کافی نیست و باید امتیاز مثبت و سهمیه به زنان بدهیم، حتی اگر شایستگی نداشته باشند تا به سطح برابری‌ها برسیم، تصریح کرد: وقتی این طرح از سوی ایران ارایه شد، خودمان در سطح بین‌المللی برای خودمان مسئله درست کردیم؛ متأسفانه در اسناد بالادستی ما در داخل کشور هم سبب شد تا دولتی که رویکرد فمینیستی دارد، به همین اسناد استناد کنند که در دو دولت اخیر این مسئله وجود دارد.
علاسوند تصریح کرد: بی‌تردید هیچ کسی نمی‌تواند جنس بیولوژیکی را منکر شود و حتی فمینیست‌های رادیکال هم معتقدند که جنسیت بیولوژیکی بسیار قوی است، لذا برخی اندیشمندان مانند داروین معتقد است که پدیده زایش چیزی است که طبیعت به صورت هدفمند آن را در طول تاریخ حفظ کرده است؛ بنابراین مسئله بارداری، زنان را در برهه‌هایی متوقف می‌کند، ولی باز هم از آن شادمان هستند و البته مردان هم در آن تقصیری ندارند که بخواهیم آن را به گردن آن ها بیندازیم.

آخرین اخبار فرهنگ و معارف را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار فرهنگی و هنری

دیدگاه شهید بهشتی درباره محدوده پیروی از مراجع تقلید+ صوت

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:

به گزارش ایکنا؛ از نظر شهید بهشتی، پیروی از مراجع تقلید در اصول اعتقادی مطلقا جایز نیست و مراجع نیز نباید به استفتای مقلدین خود در مسائل این‌چنین پاسخ دهند. خلاصه سخنان شهید بهشتی چنین است:

«در مسائل اعتقادی هرکس باید خودش تحقیق کند؛ بنابراین تو ای انسان مسلمان، در این مسئله اعتقادی اگر خودت شایسته فکر و اندیشه و تحقیقی حق نداری به جوابی که فلان مرجع تقلید در مسئله عقیدتی نوشته است ترتیب اثر بدهی و او را بپذیری … اگر این رشد را نداری این مسئله را کنار بگذار؛ چون در مسائل اساسی باید خودت اجتهاد کنی و حق تقلید از مرجع تقلید نداری.

از شما می‌پرسم کدام محفلی از محافل مردم ماست که اگر یک چنین بحثی در آن پیش آمد و یک دست خطی از فلان آقا در آن آوردند دهن‌ها را نکوبند؟! کدام محفل است؟ جامعه ما از این نظر چقدر جامعه توحیدی است؟ فرمول روشن است. تقلید در مسائل فرعی عملی درست است. من باید نماز بخوانم. من باید بدانم این غذا را بخورم یا نخورم؛ چون مورد احتیاج عملی من است. یا باید خودم مجتهد باشم یا باید از یک کارشناس بپرسم. در مسائل عملی فرمول رورشن است یا اجتهاد یا تقلید. اما در مسائل عقیدتی چه؟ اگر تقلید در مسائل عقیدتی جا داشت چرا قرآن اینقدر پرخاش می‌کند؟ قرآن می‌گوید وقتی پیامبری برای آنها می‌فرستیم که آیات ما را برای آنها می‌خواند می‌گویند: «إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّهٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُقْتَدُونَ».

یک بام و دو هوا نمی‌شود. اگر تو می‌گویی مسیحی نمی‌تواند در اعتقادش در زمینه خدا و پیامبری مقلد پاپ باشد، پس چطور مسلمان حق دارد مقلد پاپ خودش باشد؟ من تعجّب می‌کنم از مراجعی که در این زمینه‌ها قلم روی کاغذ می‌آورند، چه‌طور متوجّه این خطای بزرگ خودشان نیستند. یک مرجع چه حقّی دارد در زمینه مسائل اعتقادی جواب استفتا بنویسد؟ چه کسی این حق را به او داده است؟ رفقا از مراجع انتقاد کنید! چه کسی گفته از حضرات انتقاد نکنید؟ نمی‌گویم توهین بکنید، انتقاد غیر از توهین است. انتقاد کنید و از او بپرسید چه کسی به تو حق داده است درباره مسئله اعتقادی جواب استفتا بنویسی؟

اگر استفتا از تو درباره مسئله اعتقادی صحیح است، عمل تمام مسیحیان که پیرو پاپ هستند هم درست است. همان اعتقادی که یک مسلمان شیعه نسبت به تو دارد، آن مسیحی هم نسبت به پاپ دارد. تو آنجا می‌گویی به او بگو در مسائل عقیدتی پیروی از بزرگان و سران و رهبران معنی ندارد. سپس می‌گویی این، فرمول قرآن است. پس چرا ضدّ این فرمول عمل می‌‌کنی؟ شما این بیراهه را نروید. این انحراف از توحید اسلام است.

قرآن این مراجعه منحرف حتی به علما را ضد توحید می‌شمارد. می‌گوید: «وَلَا یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ». آیه دیگر دارد: «اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِیحَ ابْنَ مَرْیَمَ». [می‌گویند] فلان آقا خیلی زاهد است. یک مسئله اعتقادی پیش آمده، از که بپرسیم؟ از فلانی که یک‌پارچه تقواست. کی به شما گفته به او مراجعه کنید مسئله اعتقادی بپرسید. اگر آدم آگاه باتقوا باشد، وقتی به او مراجعه کنید می‌گوید برادر، بی‌خود به من مراجعه کردید. اگر مراجعه کردید و به شما جواب داد یا از کسانی است که لذت مریدبازی را بر هر لذت دیگر مقدم داشتند؛ یا جاهل و نادان است که به درد ما نمی‌خورد.

بهشتی

انتهای پیام

آخرین اخبار فرهنگ و معارف را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار جامعه

فقیهان به جنبه‌های عملی و بافت اجتماعی فتوای خود توجه کنند

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:

گروه شبکه اجتماعی ــ عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذهب در صفحه شخصی خود در شبکه اجتماعی تلگرام نوشت: روزگار مدرن قوانین و شرایط ویژه‌ای دارد و فقیهان اگر می‌خواهند پایگاه اجتماعی پیشین خود را از دست ندهند، بهتر است قدری به جنبه‌های عملی و بافت اجتماعی فتوای خود توجه کنند. 

امکان تبدیل شدن فتوا به زیست اجتماعیبه گزارش ایکنا؛ حجت‌الاسلام مهراب صادق‌نیا، عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب، در صفحه شخصی خود در شبکه اجتماعی تلگرام نوشت: این روزها فتوای دو نفر از مراجع محترم تقلید مبنی بر نامشروع بودن ساخت سریال شمس تبریزی نقل محافل و شبکه‌های مجازی است. فتوایی که سید عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، که خود دانش‌آموخته‌ حوزه‌ علمیه است، آن را محترم شمرد ولی گفت در این زمینه باید تابع قوانین کشور بود.

پیش‌تر نیز فتواهایی چون حرام بودن موتورسواری و دوچرخه‌سواری دختران و نیز ورود آن ها به ورزشگاه‌ها خبرساز شده بود. آن‌جا نیز مسئولان اجرایی کشور ناگزیر شدند، به دلیل تن دادن به ضرب و زور فیفا هم که شده، فتوای مراجع را نادیده بگیرند و شرایط ورود بانوان به ورزشگاه‌ها را فراهم کنند.

مسائل پیش‌آمده بر سر فتواهای یاد شده، ما را با این سؤال جدی روبرو می‌کند که: امروزه، فتوای مراجع تقلید و اساساً فقه تا چه اندازه می‌تواند به زیست اجتماعی تبدیل شود؟ برای آن‌که اهمیت پرسش یاد شده را بدانیم کافی است به این نکته توجه کنیم که در طول تاریخ آن‌چه پایگاه اجتماعی فقیهان شیعه را اعتبار می‌بخشیده، امکان تبدیل فتوا به سبک زندگی فردی و جمعی بوده است؛ اما حالا این موارد و مواردی دیگر نشان می‌دهد که فتوا و فقه با چالش جدیدی روبروست. شرایط زندگی در روزگار مدرن به گونه‌ای است که فتوای فقیهان چون گذشته امکان تبدیل شدن به زیست اجتماعی شیعیان را ندارد. روزگار مدرن قوانین و شرایط ویژه‌ای دارد و فقیهان اگر می‌خواهند پایگاه اجتماعیِ پیشین خود را از دست ندهند، بهتر است قدری به جنبه‌های عملی و بافت اجتماعی فتوای خود توجه کنند. 

انتهای پیام

 

آخرین اخبار اجتماعی را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار فرهنگی و هنری

فصلنامه «فقه» در ایستگاه ۹۷

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:

به گزارش ایکنا؛ در این شماره از فصلنامه علمی ـ پژوهشی «فقه»، مقالاتی با عناوین «ولیّ اذن در درمان» به قلم رضا پورصدقی و محمدعلی خادمی‌‌کوشا؛ «تعیین دیه در جنایات منجر به قطع نخاع» نوشته علیرضا فجری؛ «ملاحظاتی بر مقاله «آرمان‌گرایی و واقع‌نگری» از مجموعه مقالات تضاد و تعارض در فقه اسلامی» تالیف سیدصادق سیدحسینی تاشی؛ «تحلیل فقهی مبانی مسئولیت مدنی سازمان‌های ناظر بر ایمنی محصولات ناشی از ظهور فنّاوری‌های نوین» نوشته منصور امینی، احمدرضا عظیم نسب راینی و شهریار کاظمی‌‌آذر؛ «نقد و بررسی دیدگاه مشهور فقیهان دربارۀ تحقق قتل عمد» به قلم رضا دهقان‌نژاد، سیدسجاد محمدی و مصطفی بخرد؛ «تأملی فقهی در امکان معافیت مادر از حد قذف با نگاهی به تعمیم ادله» تالیف عبدالله بهمن‌پوری، محمدباقر عامری‌‌نیا و ناصر عاشوری و «بازخوانی ویژگی‌ها و فرایند شناخت موضوعات احکام فقهی» نوشته حجت‌الله بیات منتشر شده است.

ولیّ اذن در درمان

در چکیده مقاله «ولیّ اذن در درمان» آمده است در منابع فقهی به عنوان «ولی» بسیار توجه شده است. این اصطلاح کاربرد فراوانی دارد. فقیهان در بسیاری از موارد دربارۀ مراد از این عنوان اختلاف دارند، ازجمله در مسئلۀ ضمان پزشکی. پرسش این است که مراکز درمانی و پزشک از چه کسی باید اذن درمان دریافت کنند تا درصورت تلف‌شدن یا آسیب‌دیدن بیمار به‌موجب درمان، مسئولیتی شامل معالج نشود. در این باره، نظرات مختلفی در بین فقیهان وجود دارد: برخی اذن ولیّ شرعی، عده‌ای اذن وراث، و گروهی دیگر اذن ولیّ عرفی را ملاک می‎دانند. از میان نظرات موجود در مسئله، دیدگاه ولیّ شرعی دارای طرفدار بیشتری است. باوجود این، با بررسی استعمالات «ولی» در سرتاسر فقه و ادلۀ موجود بر لزوم اخذ برائت برای دفع ضمان پزشک، چنین برداشت می‎شود که مراد از ولی، ولی عرفی است. بنابراین، هر شخص حقیقی یا حقوقی‌ای که عرفاً متولی و سرپرست بیمار محسوب می‎شود ولایت بر اذن دارد. درنتیجه، در فرضی که خودِ بیمارْ مستقل در اذن است و مانعی از آن وجود ندارد، خود بیمار و در غیر این فرض، سرپرست بیمارْ متولی اذن درمان خواهد بود.

تعیین دیه در جنایات منجر به قطع نخاع

نویسنده مقاله «تعیین دیه در جنایات منجر به قطع نخاع» در طلیعه نوشتار خود آورده است نخاع یکی از اعضای مهم بدن است که براثرِ جنایت، گاه آسیب می‌بیند یا قطع می‌شود. فقیهان و به‌تبع آنان، در قانون مجازات اسلامی، قطع کامل نخاع را موجب دیۀ کامل می‌دانند. آنان، علاوه بر اجماع، به قاعدۀ دیۀ اعضای زوج و فرد استناد نموده‌اند. با بررسی متون فقهی و نیز آناتومی بدن انسان ازحیث موضوع‌شناسی، به‌نظر می‌رسد مستندات فقیهان، به‌ویژه تمسک به «قاعدۀ اعضای فرد و زوج» با اشکال روبه‌روست: نخاع را نمی‌توان عضو واحدی در بدن به‌شمار آورد تا قطع آن را دارای دیۀ کامل دانست. این مقاله ضمن بررسی دیدگاه فقیهان دربارۀ دیۀ قطع نخاع و بررسی دقیق ادلۀ آنها، به این نتیجه می‌رسد که قطع نخاع اصولاً دیه ندارد بلکه دارای ارش است؛ ضمن آنکه ارشِ آن نیز در موارد مختلف، متفاوت است. بر این اساس، باید قانون مجازات اسلامی نیز تغییر یابد و اصلاح شود.

ملاحظاتی بر مقاله «آرمان‌گرایی و واقع‌نگری»

در طلیعه مقاله «ملاحظاتی بر مقاله «آرمان‌گرایی و واقع‌نگری» از مجموعه مقالات تضاد و تعارض در فقه اسلامی» می‌‌خوانیم نوئل. جِی. کولسن، شرق‌شناس معروف، نویسندۀ مقالۀ «آرمان‌گرایی و واقع‌نگری در فقه اسلامی» است. او در این مقاله می‌کوشد اثبات کند که فقه اسلامی ماهیتی کاملاً آمان‌گرا دارد، ولی در سده‌های پیاپی ازسوی دولت‌های اسلامی به‌تدریج و به‌ناچار رویکردی عمل‌گرا و واقع‌نگر پیدا کرده است. دیدگاه‌های کولسن را در هفت محور می‌توان تجزیه‌وتحلیل کرد: ۱٫ عمل‌گرایی و آرمان‌گرایی در سیرۀ فقیهان؛ ۲٫ ادوار آرمان‌گرایی و عمل‌گرایی؛ ۳٫ تضاد آرمان‌گرایی با واقعیت‌های اجتماعی؛ ۴٫ شواهد آرمان‌گرایی فقیهان در دعاوی کیفری؛ ۵٫ شواهد آرمان‌گرایی در نظام محاکم شرعی؛ ۶٫ تضاد آرمان‌گرایی با مصلحت‌گرایی؛ ۷٫ تضاد آرمان‌گرایی با عمل فقهی. در همۀ این محورها آرمان‌گرایی و نگاه انتزاعی در تقابل با عمل‌گرایی، مصلحت‌اندیشی و واقع‌نگری در فقه اسلامی موردتوجه او است. بررسی و تحلیل ما براساس منابع و محتوای فقه اسلامی، نشان می‌دهد کولسن درک درست و جامعی از شریعت ومراتب تحقق آن ندارد.

تحلیل فقهی مبانی مسئولیت مدنی سازمان‌های ناظر بر ایمنی

نویسنده مقاله «تحلیل فقهی مبانی مسئولیت مدنی سازمان‌های ناظر بر ایمنی محصولات ناشی از ظهور فنّاوری‌های نوین» در چکیده نوشتار خود آورده است یکی از ویژگی‌های برجسته و درعین‌حال مسئله‌ساز مباحث هنجاری کنونی دربارۀ فنّاوری‌های جدید و نوظهور، فقدان داده‌های شفاف و معتبر از خصوصیات بسیاری از کاربری‌های موردانتظار فنّاوری است. باوجود مزایا و ظرفیت‌های شگرف کاربردهای فنّاوری‌های نوین همانند نانوفنّاوری و زیست‌فنّاوری، مطالعات علمی موجود ثابت کرده است که محصولات ناشی از این فنّاوری‌ها همچون محصولات تراریخته یا محصولات نانومقیاس، ممکن است آثار زیان‌باری بر سلامت مصرف‌کنندگان و محیط‌زیست داشته باشد. این موضوع ضرورت تدوین استانداردها و توجه به ایمنی این محصولات ازسوی سازمان‌های ناظر را ایجاب می‌کند.

از این‌رو، سؤالی که مطرح می‌شود این است که در صورت ایجاد ضرر و زیان ناشی از استفاده از این محصولات، چه عواقبی در انتظار سازمان‌های مسئول است و بر چه اساسی می‌توان مسئولیت مدنی این سازمان‌ها را تحلیل نمود. در این نوشتار، با توجه به خطرات احتمالی این محصولات بر ایمنی و سلامت مصرف‌کنندگان، مسئولیت مدنی سازمان‌های ناظر در ایجاد تعادل میان خطرات و مزایای این فنّاوری‌های نوظهور، از منظر فقهی بر مبنای دو قاعدۀ تسبیب و غرور بررسی می‌شود. بر این اساس، ضمن آسیب‌شناسی اِعمال قاعدۀ تسبیب، با ارائۀ سازوکاری ویژه بر مبنای قاعدۀ غرور، قائل به مسئولیت سازمان‌های ناظر بر ایمنی محصولات خواهیم بود.

نقد و بررسی دیدگاه مشهور فقیهان دربارۀ تحقق قتل عمد

در چکیده مقاله «نقد و بررسی دیدگاه مشهور فقیهان دربارۀ تحقق قتل عمد» می‌‌خوانیم مشهور فقیهان امامیه معتقدند که ملاک تحقق قتل عمد، قصد قتل یا غالباً کشنده‌بودن آلت قتل است. آنان برای اثبات نظریۀ خود به روایات و اجماع تمسک کرده‌اند. باوجود این، روایات صریحاً بر مدعای مشهور دلالت ندارند زیرا نخست، برای تحقق قتل عمد در روایات، قصد فعل مطرح شده است و از ظاهر روایات، قصد قتل به‌دست نمی‌آید؛ دوم، در روایات فقط چند مصداق از افعال غالباً کشنده ذکر شده است و با ذکر چند مصداق نمی‌توان یک معیار کلی برای تحقق قتل عمد انتخاب نمود؛ سوم، از عبارت «بما یقتل بمثله» که در بعضی روایات آمده است، معیار «غالباً کشنده‌بودن» استفاده نمی‌شود. از طرفی، در فقه مصادیق متعددی از قتل وجود دارد که به‌نظر مشهور، قتل عمد محسوب می‌گردد؛ درحالی‌که هیچ‌یک از معیارهای موردنظر ایشان در آنها وجود ندارد. چهارم، اجماع نیز محقق نیست زیرا با چشم‌پوشی از قول خلاف، چنین اجماعی مدرکی است. پنجم، قصدْ حالتی درونی است و بدون بیان قصد به‌وسیلۀ قاصد، نمی‌توان به آن پی برد. بنابراین معیار قصد ‌قتل در عالم خارج کارایی چندانی ندارد. علاوه بر آن، قید «غالباً کشنده‌بودن» عنوان مبهمی است. این عنوان در فقه و حقوق تعریف نشده و فقط به ذکر مصادیق آن بسنده شده ‌است؛ بنابراین نمی‌تواند معیار مفید و شاخصی باشد. به‌نظر می‌رسد بهترین معیار برای تحقق قتل عمد این است که قاتل در معرضیت قتل بوده و به آن التفات داشته ‌باشد. این معیار با برخی از مؤیدات فقهی و حقوقی تقویت می‌شود.

تأملی فقهی در امکان معافیت مادر از حد قذف با نگاهی به تعمیم ادله

ر طلیعه نوشتار «تأملی فقهی در امکان معافیت مادر از حد قذف با نگاهی به تعمیم ادله» می‌‌خوانیم جرم قذف در فقه به‌طور عام دارای مجازات است. قذف فرزند ازسوی پدر از این اصل کلی مستثناست. به‌تبع این استثنا، حکم مادر در فرض قذف فرزند هم مطرح می‌شود. این دوگانگی در عدم اجرای حد قذف بر پدر و اجرای آن بر مادر، در مادۀ ۲۵۹ قانون مجازات اسلامی و نیز قول مشهور فقیهان امامیه نمود پیدا کرده است. مشهور فقیهان امامیه قائل به اجرای حد بر مادر و عدم اجرای آن بر پدر هستند. باوجودِ این، با توجه به استحکام ادلۀ فقهی در امکان الحاق مادر به پدر، ضرورت بررسی دوبارۀ این ادله احساس می‌شود. این مقاله به روش توصیفی ـ تحلیلی، به بررسی احتمالات مطرح در ملاک معافیت پدر از حد قذف پرداخته است تا امکان الحاق حکم مادر به پدر را تقویت کند. در نظر مشهور، رابطۀ «ابوت» و در مواردی عمومیت و فحوای بعضی ادله و ادلۀ نقلی به‌عنوان مناط معافیت پدرمطرح شده است. اما به‌نظر می‌رسد می‌توان رابطۀ والدیت را به‌عنوان ملاک حکم از ادلۀ مزبور استنباط کرد؛ همچنین با عدم صراحت ادله و اینکه ممکن است عنوان پدر از باب غلبه در ادلۀ نقلی باشد، می‌توان مادر را ملحق به پدر و مشمول استثنا دانست. علاوه بر ادلۀ مذکور تنقیح مناط، عمومیت ادلۀ تکریم والدین، اهتمام شارع به مقام مادر و تمسک به قاعدۀ درءالحد می‌توانند در امکان معافیت مادر از حد قذف رهگشا باشند. بر این اساس، ضرورت بازنگری قانونگذار در مادۀ ۲۵۹ قانون مجازات اسلامی و الحاق مادر به پدر و جدّ پدری در معافیت از حد قذف احساس می‌شود.

بازخوانی ویژگی‌ها و فرایند شناخت موضوعات احکام فقهی

نویسنده مقاله «بازخوانی ویژگی‌ها و فرایند شناخت موضوعات احکام فقهی» آمده است در فرایند موضوع‌شناسی عمدتاً به دو مرحلۀ مفهوم‌شناسی و مصداق‌یابی توجه شده است؛ درحالی‌که بدون طی‌کردن برخی از مراحل مقدماتی، به نتایج پژوهش‌های موضوع‌شناسانه نمی‌توان امیدوار بود. این مقاله به ویژگی‌های اختصاصی ارکان شناخت موضوعات عرفی پرداخته است. در این مقاله، فرایند تشخیص موضوعات احکام فقهی به شش مرحلۀ نوع‌شناسی، موقعیت‌شناسی، عنوان‌شناسی، مفهوم‌شناسی، ملاک‌شناسی و مصداق‌یابی توسعه داده شده است. هرکدام از این مراحل بر یکدیگر ترتّب دارند. در اولین مرحلۀ شناخت یعنی تعیین نوع موضوع، به گونه‌شناسی موضوعات به لحاظ‌های مختلفی پرداخته شده است: ارتباط آنها با شارع، نسبت‌شان با مکلفان، ارتباط آنها با سایر علوم، نوع ماهیت‌شان، ثبات و تحول‌پذیری آنها، عوامل تغییرشان، متصدی تشخیص آنها، آسانی و دشواری‌شان، تاریخ و سابقه آنها، و ادبیات و ساختار موضوعات؛ علاوه‌براین، به انواعی که در ارکان و فرایند شناخت موضوعات مؤثرند، همراه با کاربرد این تقسیم‌بندی‌ها در تشخیص مراحل مختلف شناخت موضوعات اشاره شده است.

انتهای پیام

آخرین اخبار فرهنگ و معارف را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار فرهنگی و هنری

آیت‌الله وحید خراسانی: عزاداران سید‌الشهدا (ع) در قیامت با خود امام محشور می‌شوند

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:

به گزارش خبرنگار قرآن و فعالیت‌های دینی آیت‌الله وحید خراسانی در ابتدای درس خارج فقه امروز به مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید حوزه‌های علمیه نکاتی را مطرح کرد که در ادامه بخش‌هایی از سخنان این عالم ربانی تقدیم می‌شود.

اولاً درس اهم تمام امور است. این مذهب یادگار زحمات بزرگانی است که رنج آنها در ادامۀ مکتب لا یعد و لا یحصی.

شیخ الطائفه مؤسس این اساس، شیخ مفید، شیخ صدوق، این بزرگان چه کردند؟! ما چه کردیم؟ ما سراپا قصور و تقصیریم. آنها در راه خدا جهاد نمودند. شهید اول، هفت روز لمعه را در محبس نوشت. از طهارت تا دیات. شهید ثانی بر کلمات شهید اول تعلیقه زد شد الروضه البهیه.

این فقاهت آنها ،آن هم زهد و تقوا. علی ای حالٍ «فاعتبروا یا اولی الابصار». دنیا صراط عبرت است. «الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا».

وظیفه اهل علم در این زمان خطیر دو مطلب است. مطلب اول تفقه در دین ، مطلب دوم انذار قوم. اگر این دو مطلب تمام بشود مقام لایدرک و لایوصف.

حدیث معتبر است در قیامت جمعی بی حساب وارد بهشت می‌شوند همه متحیرند این ها کیستند خطاب می‌رسد اینها کسانی هستند که در زمان غیبت ولی عصر علیه‌السلام ایتام آل محمد را از شبهات نجات دادند.

لذا وظیفه مهم در این زمان دو امر است. اول تفقه در دین ، دوم تبلیغ. نتیجه این است که این دو، نتیجه بعثت تمام انبیاء و وصایت جمیع اوصیاست.

اقامه عزای امام حسین علیه السلام از افضل قربات است. همه این جوانهایی که در این راه قدم برمی دارند مشمول عنایات خاصّه خود حضرت سیدالشهداء علیه السلام هستند. و اجر آنها حساب ندارد. «نفس المهموم لظلمنا تسبیح»، نفس بی‌اختیارِ عزادارِ سیدالشهداء‌ علیه السلام، سبحان اللهِ همۀ انبیاء و مرسلین است.

«نفس المهموم لظلمنا تسبیح و همه لنا عباده» این عزاداران روز قیامت در درجات اعلی با خود سیدالشهداء علیه‌السلام محشور می‌شوند.

بر خود لازم می‌بینم از زحمات تمام هیئات در ایام عزاداری سیدالشهداء علیه‌السلام تقدیر و تشکر کنم. خدا ان شاء الله همه را موفق بدارد که هر سال بیشتر و با شکوه تر این امر اقامه شود.

انتهای پیام/

آخرین اخبار فرهنگی را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.