دسته‌ها
اخبار فرهنگی و هنری

تکرار جنگ احزاب بعد از ۱۴۰۰ سال/ شکست دشمن با خندق اقتصاد مقاومتی

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:

خبرگزاری فارس- مهدی احمدی: رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری شرایط امروز را مانند شرایط جنگ احزاب دانستند و با اشاره به آیات مربوط به این جنگ فرمودند: صف آرایی دشمنان و شیاطین اعم از امریکا و اروپای خبیث نشانه حقانیت و قدرت نظام جمهوری اسلامی است.

ایشان طی سال‌های اخیر بارها این موضوع را تکرار کرده‌اند که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم.

در مقام مقایسه اگر بخواهیم جبهه امروز دشمن علیه جمهوری اسلامی را در صدر اسلام مشابه سازی بکنیم می‌شود جنگ احزاب. امروز … همه دنیاپرستان و قدرت طلبان و جنایتکاران و اهل زور و ظلم و طغیان در سرتاسر عالم، در رده‌های مختلف اقتدار، در مقابل جمهوری اسلامی صف کشیده‌اند و حمله هم کرده‌اند و دارند از همه جوانب حمله هم می‌کنند، عین همین قضیه در جنگ احزاب اتفاق افتاد. (دیدار با جمعی از دانشجویان ۱۲ تیرماه ۹۵)

جبهه امروز دشمن علیه جمهوری اسلامی شبیه جنگ احزاب است (دیدار با نمایندگان مجلس ۳۰ خرداد ۹۷)

امروز نیز همانند شرایط جنگ احزاب در دوران پیامبر(ص)، همه دشمنان ملت ایران در سطح بین المللی و منطقه ای، دست به دست یکدیگر داده اند، تا ایستادگی و عزم راسخ این ملت را بشکنند. (دیدار با مردم خراسان شمالی ۱۹ مهر ۱۳۹۱)

این موضوع در بسیاری از سخنرانی‌های دیگر معظم‌له طی سال‌های اخیر اشاره شده و در این گزارش قصد داریم به بررسی چرایی طرح این موضوع و اینکه در جنگ احزاب چه رخ داد، بپردازیم تا در ادامه به قیاس آن شرایط با شرایط کنونی دنیا و جامعه بپردازیم.

همه آنچه در ماجرای جنگ احزاب (قزوه خندق) رخ داد

مشرکان مکه وقتی از همه راه‌ها برای شکست مسلمانان ناامید شدند درصدد برآمدند تا با سپاهی عظیم به مدینه حمله‌ور شوند و ریشه اسلام را با نبردی مقتدرانه بخشکانند. از این رو همه قبایل، طایفه‌ها و اقوام با هم متحد شدند و همه نیروها و امکانات خود را علیه مسلمانان بکار بستند تا جایی که سپاهی عظیم که بیش از ۳ برابر تعداد همه مسلمانان بود برای حمله به مدینه تشکیل دادند.

وقتی پیامبر با خبر شد که مشرکان مکه با لشکری بیش از ۱۰ هزار نفر که از قبیله‌های مختلف تشکیل شده بود برای فتح مدینه قصد حمله‌ای بزرگ دارند، اصحاب را جمع کرد تا برای این دسیسه دشمن فکری کنند، زیرا تعداد همه مسلمانان سه هزار نفر بود و جنگیدن با لشکر ۱۰ هزار نفری دشمن کاری سخت بود. در این میان سلمان فارسی پیشنهاد حفر خندقی دور شهر مدینه را داد تا به این ترتیب لشگر دشمن نتواند به داخل شهر برسد.

خندقی که حفر شد ۶ هزار متر طول داشت و عرض آن به میزانی بود که دشمن نتواند از آن عبور کند. مسلمانان گروه گروه و از نقاط مختلف مشغول حفر خندق شدند و خداوند گروهی از ملائکه را هم برای حفر خندق به کمک مسلمانان فرستاد. لشکر عظیم دشمن به مدینه رسید و همانطور که پیش‌بینی می‌شد آنها نتوانستند وارد شهر شوند اما در این میان پنج نفر از سران سپاه دشمن به نام‌های «عمربن عبدود، عکرمه بن ابی جهل، هیبره بن وهب، نوفل بن عبدالله و ضرار بن خطاب» به سختی از خندق عبور کرده و خود را به مدینه رساندند. در این میان عمرو بن عبدود به عنوان یکی از پهلوانان اعراب به میدان آمد و برای خود مبارزه طلبید و تنها فردی که از پیامبر (ص) خواست تا به جنگ عمرو برود علی علیه‌السلام بود که سرانجام پیامبر (ص) را راضی به این جنگ کرد.

پیامبر شمشیر خود را به دست علی (ع) داد برای او دعا کرد و او را راهی میدان کرد. حضرت علی علیه‌السلام پیش از جنگ عمرو را به اسلام دعوت کرد و از او خواست به یکتایی خدا و رسالت پیامبر گواهی دهد. حتی در ادامه به او گفت: از راهی که آمده‌ای برگرد. اما عمرو بن عبدود هیچ کدام از سخنان امام را نپذیرفت و گفت: این کار ننگ است و من نقل مجالس زنان قریش می‌شونم.

در ادامه حضرت به او گفت: پس از اسب پیاده شو با من بجنگ، عمرو به علی (ع) گفت: من با پدرت دوست بودم و نمی‌خواهم تو را بکشم. حضرت به او گفت: ولی من دوست دارم تو را بکشم و اگر می‌خواهی پیاده‌ شو.

در این میان جنگ سختی بین علی علیه‌السلام و عمرو رخداد و گرد و غبار شدیدی هم به پای خاست و آنها را کاملاً پوشانید تا این که در این میان صدای تکبیر علی علیه‌السلام به نشانه کشتن عمرو بلند شد. دیگر کسانی که با عمرو بن عبدود از خندق عبور  کرده بودند با دیدن این صحنه از ترس خود را به داخل خندق افکنده و مسلمانان تکبیر گویان به کنار خندق آمدند و آنها را سنگ باران کردند. یکی از آنها گفت: چنین نکنید اگر راست می‌گویید بیاید و با من بجنگید. امام علی علیه‌السلام به سمت او حمله ور شد و او را نیز کشت و سپس به سوی قهرمان سوم دشمنان یعنی هیبره رفت و او را هم هلاک کرد. دو فرد دیگر با دیدن شجاعت علی (ع) از این میدان گریختند. این اتفاق و در کنار آن طوفان شدید سبب شد سپاه ۱۰ هزار نفری دشمن جبهه را ترک کرده و به سوی مکه باز گردند و به اذن خدا بدون اینکه جنگی رخ دهد سپاه عظیم دشمن شکست خورد و به مکه بازگشت.

پیامبر (ص) با دیدن این رشادت علی (ع) فرمودند: ارزش ضربتی که علی علیه‌السلام بر دشمن فرود آورد از ارزش عبادت جن و انس برتر است و خطاب به علی علیه‌السلام گفتند: اگر امروز ارزش عمل تو با همه امت من سنجیده شود ارزش عمل تو بر ارزش همه امت من برتری می‌یابد، زیرا با این کارت ذلت و خواری بر خانه‌های مشرکان وارد و عزت و شکوه بر خانه‌های مسلمانان فرود آمد.

فتنه‌گری و نفاق جنگی به بزرگی غزوه خندق در ماجرای احزاب

اما اهمیت جنگ احزاب نه تنها بر پیروزی مسلمانان بر دشمن بلکه به موضوع فتنه و نفاقی است که پیش از جنگ، دشمنان در بین مسلمانان ایجاد کردند و این امر سبب شد تا بسیاری از آنها به بهانه‌های مختلف از سپاه مسلمانان خارج شوند. از سوی دیگر این اتفاق سبب یکپارچه و یکدست شدن مسلمانان شد و آنهایی که به ظاهر اسلام آورده بودند در این امتحان الهی مردود شده و چهره واقعی خود را به مسلمانان نشان دادند.

از دیگر برکات ماجرای احزاب این بود که آخرین گروه یهودیان که در مدینه زندگی می‌کردند یعنی قبیله بنی‌قریظه از ترس شکست از دشمن پیمان خود را با مسلمانان نقض کردند و با دشمن همکاری کردند این امر سبب شد تا پس از پیروزی مسلمانان در جنگ خندق، به سراغ بنی‌قریظه بروند و به این ترتیب آخرین گروه از یهودیان هم از مدینه اخراج شدند.

در قرآن کریم و در سوره مبارکه احزاب به شرح کامل این ماجرا اشاره شده که چگونه دشمنان با نفوذ در بین مسلمانان سعی در ایجاد فتنه داشتند و بدین ترتیب مسلمانان زیادی را از لشکر پیامبر خارج کردند و با خود همراه کردند. زیرا بسیاری از مسلمانان وعده پیامبر (ص) مبنی بر پیروزی بر مشرکان را باور نداشتند. در حالی که خداوند حتی برای حفر خندق گروهی از ملائکه را به یاری آنها فرستاده بود اما برخی از مسلمانان دچار چنان ترسی از دشمن شدند که پیروزی را محال می‌دانستند و سخنان پیامبر (ص) و حتی امدادهای غیبی خدا هم آنان را قانع نمی‌کرد.

مقایسه شرایط امروز جامعه و جهان اسلام با شرایط جنگ احزاب

۱. اتحاد همه قدرت‌های بزرگ دنیا برضد نظام اسلامی

امروز هم با نگاهی به اتفاقات رخ داده در می‌یابیم که همه دشمنان مانند جنگ احزاب با هم متحد شده و برای براندازی و شکست نظام اسلامی دسیسه‌های مختلفی می‌چینند که این دسیسه‌ها یکی یکی به اذن الهی نقش بر آب می‌شود. شاید اگر با محاسبات دنیای امروز بخواهیم این موضوع را بررسی کنیم مقابله با ارتش‌های بزرگ جهان از جمله ارتش آمریکا، انگلستان و… امری محال باشد زیرا شاید توانایی، تعداد نیرو‌ها و حتی سلاح‌های آنان چندین برابر ما باشد اما نقشه‌های شوم و آتش‌افروز‌ی‌های آنها در منطقه که میلیارد‌ها دلار هزینه هم برایشان داشته نتوانسه خللی در نظام اسلامی ایجاد کند.

۲. نقض عهد‌های مکرر سران کشور‌های زورگو مانند نقض عهد بنی‌قریضه

موضوع دیگری که باید به آن اشاره کرد موضوع نقض عهدی است که امروز توسط دشمنان رخ داده و آنها به راحتی به دو سال مذاکرات پشت پا زدند و تعهد و سخن خود را به راحتی نادیده گرفتند درحالی که جمهوری اسلامی تا آخرین لحظه برعهد خود ایستاده بود. اما امروز به دلیل عهد‌شکنی دشمن و طبق دستور داوند در سوره مبارکه انفال آیات ۵۸ و ۵۹ ما هم ضمن اعلام به دشمن این پیمان را لغو خواهیم کرد.

درست مانند این اتفاق در جریان جنگ احزاب توسط قبیله بنی قریظه رخ داد و آنها هنگامی که دیدند کفار مکه قصد حمله به مدینه را دارند پیمان خود را با مسلمانان نقض و سمت مشرکان رفتند.

۳. اظهار یأس، ترس و خود کم بینی از سوی برخی خواص داخلی

اظهار یأس، ترس، ناامیدی و خود کم بینی در بین برخی خواص داخلی و ترس از اینکه ما نمی‌توانیم باقدرت بزرگی چون آمریکا مقابله کنیم از دیگر موضوعاتی است که امروز را شبیه دوران جنگ احزاب کرده زیرا آن زمان هم بسیاری از مسلمانان وقتی آوازه سپاه عظیم دشمن را شنیدند از شدت ترس و ناامیدی از سپاه اسلام خارج شدند، حتی برخی از افرادی که در سپاه اسلام مانده بودند هنگامی که سپاه دشمن را پشت خندق دیدند از شدت ترس آرزو کردند که ای کاش در سپاه اسلام نمی‌ماندند.

متأسفانه امروز هم برخی از خواص داخلی مقاومت در برابر استکبار را امری بی‌فایده می‌دانند، زیرا به عقیده آنها نمی‌شود در برابر آمریکا ایستادگی‌ کرد و باوجود نقض عهد‌های مکرر باز هم به مذاکره و دادن امتیاز و پذیرش شروط  آنان برای عبور از مشکلات تأکید دارند.

۴. یکدست شدن جامعه و ایجاد حس وحدت برای مقابله با دشمن

از دیگر اتفاقات امروز که می‌توان آن را با اتفاقات ماجرای احزاب قیاس کرد تقویت ایمان مؤمنان و وحدت و یکپارچگی برای مقابله با دشمن است که این امر امروز فراتر از مرز‌های جمهوری اسلامی رفته و مسلمانان خصوصاً شیعیان در ایران، لبنان، یمن عراق، سوریه و بسیاری از بلاد اسلامی برای مقابله با دشمن آماده‌اند و شهادت در این راه را بالاترین پیروزی و گوارا می‌دانند.

۵. اقتصاد مقاومتی خندقی برای ایستادگی در برابر تحریم‌های ظالمانه دشمن

بانگاهی به ماجرای سخت و طاقت‌فرسای حفر خندق در اطراف شهر مدینه که بسیاری آن را نشدنی و محال می‌دانستند به موضوع مقاومت مردم در برابر تحریم‌ها و اقتصاد مقاومتی می‌رسیم که چگونه همان‌طور که کمک‌های غیبی خداوند مسلمانان را در حفر خندق در اطراف مدینه یاری کرد امروز هم مردم ما به اذن الهی در برابر شدید‌ترین و ظالمانه‌ترین تحریم‌ها ایستاده‌اند و این امر برکات فراوانی برای ما داشته که مهم‌ترین آن موضوع خود‌کفایی است.

۶. تحقق شعار ما‌ می‌توانیم به شرط ایمان راسخ به خداوند و نصرت او

بسیاری از به ظاهر مسلمانان صدر اسلام پیروزی بر سپاه کفار را امری محال می‌دانستند زیرا یاری خداوند و قدرت مطلق او را باور نداشتند بسیاری هم حفر خندق دور شهر را کاری نشدنی می‌پنداشتند اما همه این امور به اذن الهی محقق شد و حتی پیروزی بر دشمنان بدون اینکه جنگی با آنها در بگیرد نصیب مسلمانان شد و این اتفاق با توکل مسلمانان به خداوند متعال و ایمان قلبی به او و قدرتش و تلاش، پشتکار، وحدت و مقاومت در برابر دشمن رخ داد.

امروز هم جوانان ایران اسلامی با تلاش و پشتکاری مثال‌زدنی و توکل و ایمان قلبی به خداوند متعال از بسیاری امور نشدنی عبور کردند و با تحقق شعار ما می‌توانیم در بسیاری از عرصه‌‌های اقتصادی، نظامی، علمی و… قله‌های جهان را فتح کردند، همچنین ایمان راسخ به خداوند متعال و امداد‌های غیبی‌اش سبب شکست دشمنان نظام اسلامی در بسیاری توطئه‌ها شده است که ساقط شدن پهپاد آمریکایی، شکست‌های مکرر عوامل آنها در عراق، سوریه و یمن و توان بالای نظامی جمهوری اسلامی از دیگر مصادیق این امر است. 

انتهای پیام/

آخرین اخبار فرهنگی را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
اخبار فرهنگی و هنری

۱۰ شب ۱۰ منبر| انصاریان: با این دو معیار جایگاه خودتان را پیدا کنید

پایگاه خبری – تحلیلی رسانه ۷:

به گزارش خبرنگار حوزه مسجد و هیأت خبرگزاری فارس، جلسه دوم، مراسم عزاداری دهه سوم محرم حسینیه هدایت، با سخنرانی حجت‌الاسلام حسین انصاریان صبح روز یکشنبه ۳۱ شهریورماه برگزار شد. 

براساس این گزارش، شیخ حسین انصاریان در این مراسم طی سخنرانی با موضوع رشد اخلاق اظهار داشت: آنانی که می‌خواهند جایگاه خود را در پیشگاه خداوند، انبیاء، عقل و وجدان بدانند، دو معیار و میزان برای این امر دردسترس دارند، یکی قرآن مجید و دیگری روایات ناب، استوار و حکیمانه اهل بیت(ع) است.

وی با بیان اینکه براساس روایت امیرالمومنین(ع) که «النَّاسِ نِیَامٌ فَإِذَا مَاتُوا انْتَبَهُوا؛ مردم در خوابند و زمانی که از دنیا رفتند بیدار می‌شوند»، تصریح کرد: این افراد وقتی در ابتدای مرگ بیدار می‌شوند، ناله می‌زنند که قرآن در این باره می‌فرماید: « حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ؛ (کافران در جهل و غفلتند) تا آن‌گاه که وقت مرگ هر یک از آنها فرا رسد، در آن حال گوید: بارالها، مرا به دنیا بازگردانید.» و در آیه بعدی می‌فرماید: « لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحًا فِیمَا تَرَکْتُ کَلَّا إِنَّهَا کَلِمَهٌ هُوَ قَائِلُهَاوَمِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ؛ امید است در [برابر] آنچه [از عمر، مال و ثروت در دنیا] واگذاشته‌ام کار شایسته‌ای انجام دهم. [به او می‌گویند:] این چنین نیست [که می‌گویی] بدون تردید این سخنی بی‌فایده است که او گوینده آن است و پیش رویشان برزخی است تا روزی که برانگیخته می‌شوند.»

انصاریان با اشاره به اینکه انسان‌های عاقل و فهمیده تلاش می‌کنند ضرر نکند و به قول ائمه اطهار(ع) با اولین ضرر تلاش می‌کنند آن‌را جبران کنند، گفت: خداوند در آیه ۱۸ سوره حشر آینده‌نگری را برای مردم واجب شراعی کرده است تا تنها امروز و جلوی پای خود را نبیند و می‌فرماید: « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ  وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ؛ الا ای اهل ایمان، خداترس شوید و هر نفسی نیک بنگرد تا چه عملی برای فردای قیامت خود پیش می‌فرستد، و از خدا بترسید که او به همه کردارتان به خوبی آگاه است.»

این سخنران مذهبی تصریح کرد: خداوند در آیه ۶۹ سوره نساء می‌فرماید: « وَمَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِینَ  وَحَسُنَ أُولَئِکَ رَفِیقًا؛ و کسانی که از خدا و پیامبر اطاعت کنند، در زمره کسانی از پیامبران، صدّیقان، شهیدان و شایستگان خواهند بود که خدا به آنان نعمت [ایمان، اخلاق و عمل صالح] داده؛ و اینان نیکو رفیقانی هستند.» یعنی فرد سرخود وارد کاری نشود، به طور مثال اگر بنا دارد مغازه و کارخانه‌ای باز کند، ابتدا بررسی کند نظر خداوند در خصوص کسب حلال چیست و نظر انبیاء و ائمه اطهار را بررسی کند و مطیع و پیرو آن‌ها باشد.

صوت کامل این سخنرانی را در اینجا بشنوید:

 

انتهای پیام/

آخرین اخبار فرهنگی را در سایت خبری-تحلیلی رسانه ۷ بخوانید.

دسته‌ها
شعر و ترانه

بر سر آشفته ام زلف پریشان ریخته- در وصف عید مبعث

پیامبر اعظم(ع)-مبعث

بر سر آشفته ام زلف پریشان ریخته

در دل حیران من آیات حیران ریخته

نیستم ناراحت از این که شهیدم کرده اند

خون من گر ریخته در پای جانان ریخته

سفره ی دل باز کردن پیش مهمان بهتر است

پس دلم هر آن چه دارد پای مهمان ریخته

تا مقام قاب قوسین ابتلا باید کشید

در بیابان طلب خار مغیلان ریخته

گاه باید بیشتر همرنگ شد، مثل اویس

نذر یک دندان جانان، چند دندان ریخته

هر دو عالم، عالمی دارند پیش مقدمت

آن یکی دل ریخته است و این یکی جان ریخته

گر چه آدم، گر چه عیسی، گر چه موسی… باز هم

گمتر از درهای دربار تو دربان ریخته

بس که خاطرخواه داری و عزیزی که خدا

جای گل روی سرت آیات قرآن ریخته

نذر این پیغمبری خوب است ذبحی رد کنی

عید مبعث در ضمیرش عید قربان ریخته

آن قدر ذات خدا در تو تجلی کرده است

زآن همه یک جلوه اش را در خراسان ریخته

با علی بودن فقط راه مسلمان بودن است

ور نه از این نامسلمان ها فراوان ریخته

شب، شب مبعث ولی یاد نجف افتاده ام

بس که از روی لبت ذکر علی جان ریخته

یا نبی و یا نبی و یا نبی یا مصطفی

یا علی و یا علی و یا علی یا مرتضی

 علی اکبر لطیفیان

 

دسته‌ها
شعر و ترانه

اشعار مدح و مبعث حضرت رسول الله(ص)

اشعار مدح و مبعث حضرت رسول الله(ص)
اشعار مدح و مبعث حضرت رسول الله(ص)
صفای زندگیم آیه های قرآنت                        بیا به ما برکت ده به برکت نانت
تویی که کعبه به دور سر تو می گردد          رسول آینه ها! هستی ام به قربانت
کسی که عطر گدایت بر مشامش خورد          چنان اُویس قرن می شود پریشانت
تویی که ماه بود مُهر جانماز شبت                     تویی که حضرت حیدر شده مسلمانت
شبی بیا و مرا زائر حریمت کن                             چرا که عطر خدا می وزد ز ایوانت
اگر که خاک کف پای توست عرض و سما            بهشت شاخه یاسی است کنج گلدانت
تویی که در حرم چشم هات معلوم است                که خاک پای علی بوده است سلمانت
بیا و آتش جان مرا گلستان کن
بیا به حق حسینت مرا مسلمان کن

همیشه سفره لطفت به عالمی وا بود                  حرای خانه تو جانماز زهرا بود
تویی که وقت نماز جماعتت هر شب         همیشه در صف اول یقین مسیحا بود
مرا به خاک درت نوکری ست اربابی           چرا که خاک درت کوه طور موسی بود
همیشه دور و بر خانه بهشتی تو                 یکی دو تا نه، هزاران فرشته پیدا بود
کسی که از در این خانه رهگذر می شد                ندیده روی تو را بدتر از زلیخا بود
در آن حوالی گرم حجاز هم تنها                        دل تو بود که همواره مثل دریا بود
کسی که پشت سرت حامی رسالت بود           نوشته اند که تنها علی اعلا بود
علی کنار تو بود و تو هم کنار علی
و فاطمه همه جا بود ذوالفقار علی  

تو از نخست برایم پیامبر بودی                           در آسمان خدا برترین قمر بودی
تکامل همه ادیان به دست های تو بود            چرا که پیش خدا بهترین بشر بودی
پیمبران همه هم رأی بوده اند این که                  تو از تمامی آنها رسول تر بودی
ندیده ام که کسی هم تراز تو باشد                  تو از ولادتت آقا ز خلق سر بودی
پیمبریِ تو از اولش مشخص بود                       امین مردم و همواره معتبر بودی
پیمبران همه شاگرد مکتبت هستند
و عالمی همه مدیون زینبت هستند

پیامبر شده ای که برای تو باشیم                    همیشه تا به ابد مبتلای تو باشیم
تو گرم ذات خدا باش تا که ماها هم…          …غلام و نوکر خلوت سرای تو باشیم
بیا کرم کن و کاری کن این که تا آخر                         کنار خانه زهرا گدای تو باشیم
ببند گردن ما را به پای سلمانت                      که تا همیشه به زیر لوای تو باشیم
چه می شود که اویس قرن شویم و شبی          کنار صحن حسینت فدای تو باشیم
چه می شود که شبیه ابوذر و مقداد                   بلالمان بکنی تا عصای تو باشیم
چه می شود که شبیه ملائکه هر شب          دخیل رشته ای از آن عبای تو باشیم
مرا شبیه غلامان خود معطر کن
عنایتی کن و من را غلام حیدر کن

قرار بود چهل روز در حرا باشد                      و از تمامی خلق خدا جدا باشد
قرار بود که او باشد و خدا باشد                  خدا معلم و شاگرد، مصطفی باشد
کسی اجازه ندارد به این حریم آید           به غیر یک نفر آن هم که مرتضی باشد
خدا به غیر نبی معتکف نمی خواهد        مقام هر کسی این نیست با خدا باشد
همان که کل بشر ریزه خوار خادم اوست          همان که خاک درش مُهر انبیا باشد
همان که فاطمه اش افتخار قرآن است        کسی ندیده، چنین دختری کجا باشد
تمام حاجت این عبد رو سیاه این است           چنین شبی حرم مشهد الرضا باشد
برات نوکریش را ابالحسن بدهد                          کبوترانه شب جمعه کربلا باشد
بیا و عیدی من را بده به چشم ترم
بگیر دست مرا و به کربلا ببرم
منبع:mohsenjafari31.blog.
دسته‌ها
شعر و ترانه

شعر مبعث حضرت رسول

شعر مبعث حضرت رسول

نتیجه تصویری برای مبعث

آن شب سکوت خلوت غار حرا شکست

با آن شکست، قامت لات و عزا شکست

آمد به گوش ختم رسولان ندا بخوان

مهر سکوت لعل بشر زان ندا شکست

با خواندن نخوانده الفبا طلسم جهل

در سرزمین رکن و مقام عصا شکست

 آدم به باغ خلد خدا را سپاس گفت

تا سدّ ظلم و فقر به ام القرا شکست

نوح نبى به ساحل رحمت رسید و خورد

طوفان به پاس حرمت خیرالورا شکست

بر تخت گل نشست در آتش خلیل حق

تا ختم الانبیا گل لبخند را شکست

عیسى مسیح مُهر نبوّت به او سپرد

زیرا که نیست دین ورا تا جزا شکست

آمد برون ز غار حرا میر کائنات

آن سان که جام خنده باد صبا شکست

در خانه رفت و دید خدیجه که مى دهد

از بوى خویش مشک غزال ختا شکست

بر دور خویش کهنه گلیمى گرفت و خفت

آمد ندا که داد به خوابش ندا شکست

یا «ایّها المدّثر»ش آمد به گوش و گفت

باید که سدّ درد ز هر بى نوا شکست

قانون مرگ زنده به گوران به گورکن

کز مرگ دختران نرسد بر بقا شکست

آماده بهر گفتن تکبیر کن بلال

چون مى دهد به معرکه خصم دغا شکست

اینک به خلق دعوت خود آشکار کن

هرگز نمى خورد به جهان دین ما شکست

برخیز و بت شکن که على دستیار توست

کز بت نمى خورد على مرتضى شکست

طعن ابى لهب نکند رنجه خاطرت

کو مى خورد ز آیه «تبّت یدا» شکست

«ژولیده» گفت از اثر وحى ذات حق

آن سکوت خلوت غار حرا شکست

ژولیده نیشابورى

از حرا آیات رحمان و رحیم آمد پدید

یا نخستین حرف قرآن کریم آمد پدید

صوت اقرأ بسم ربک مى رسد بر گوش جان

یا که از کوه حرا خلق عظیم آمد پدید

بانگ توحید است از هرجا طنین افکن به گوش

فانى اصحاب شیطان رجیم آمد پدید

سید امى لقب بر دست قرآن مى رسد

یا به گمراهان صراط مستقیم آمد پدید

فاش گویم عقل کل فخر رسل مبعوث شد

آن که گردد ز اعجازش دو نیم آمد پدید

قصه لولاک باشد شاهد گفتار من

یعنى امشب عالم آرا از قدیم آمد پدید

در حرا بر مصطفى امشب شد از حق جلوه گر

آن چه اندر طور سینا بر کلیم آمد پدید

نغمه اللّهُ اکبر از حرا تا شد بلند

بت پرستان را به تن لرزش ز بیم آمد پدید

گر قریش او را یتیمش خواند اما در جهان

بس شگفتى ها ازین دُرّ یتیم آمد پدید

منجى نوع بشر داراى آیات مبین

صاحب خلق خوش و لطف عمیم آمد پدید

گفته «ما اوذى مثلى» به عالم روشن است

پیشواى خلق با قلب سلیم آمد پدید

بود اگر باغ جهان پژمرده از طوفان جهل

حال بر این بوستان خرّم نسیم آمد پدید

گشت مبعوث آن که عالم زنده شد از کیش او

فاش گویم محیى عظم رحیم آمد پدید

حب و بغض او نشانى از بهشت و دوزخ است

قصه کوته، صاحب نار و نعیم آمد پدید

زد تفأّل «ثابت» از قرآن به نام مصطفى

حرف بسم الله الرحمن الرحیم آمد پدید

منبع:yaran20.blogfa.