دسته‌ها
شخصیت شناسی

استانداردترین تست شخصیت شناسی

استاندانداردترین تست شخصیت شناسی

رسانه ۷ –به این تست شک نکنید.. این آخرین و استانداردترین تست شخصیت شناسی است که این روزها در اروپا بین روانشناسان در جریان است. پاسخهایش هم اصلاً کار دشواری نیست. کافی است کمی به خودتان رجوع کنید. یک کاغذ و قلم هم کنار دستتان باشد که بتوانید امتیازهایی که گرفته اید را جمع بزنید. حاضرید؟

۱) چه موقع از روز بهترین و آرام ترین احساس را دارید؟

الف _ صبح،

ب- عصر و غروب،

ج _ شب

۲) معمولاً چگونه راه می روید؟

الف _ نسبتاً سریع، با قدم های بلند،

ب- نسبتاً سریع، با قدمهای کوتاه ولی تند و پشت سر هم،

ج _ آهسته تر، با سری صاف روبرو،

د _ آهسته و سربه زیر، ه- – خیلی آهسته

۳) وقتی با دیگران صحبت می کنید؛

الف _ می ایستید و دست به سینه حرف می زنید،

ب- دستها را در هم قلاب می کنید،

ج _ یک یا هر دو دست را در پهلو می گذارید،

د _ دست به شخصی که با او صحبت می کنید، می زنید،

و ه-_ با گوش خود بازی می کنید، به چانه تان دست می زنید یا موهایتان را صاف میکنید

۴) وقتی آرام هستید، چگونه می نشینید؟

الف _ زانوها خم و پاها تقریباً کنار هم،

ب- چهارزانو،

ج _ پای صاف و دراز به بیرون،

د _ یک پا زیر دیگری خم

۵) وقتی چیزی واقعاً برای شما جالب است، چگونه واکنش نشان می دهید؟

الف _ خنده ای بلند که نشان دهد چقدر موضوع جالب بوده،

ب _ خنده، اما نه بلند،

ج _ با پوزخند کوچک،

د _ لبخند بزرگ،

ه_ لبخند کوچک

۶) وقتی وارد یک میهمانی یا جمع می شوید؛

الف _ با صدای بلند سلام و حرکتی که همه متوجه شما شوند، وارد می شوید

ب _ با صدای آرامتر سلام می کنید و سریع به دنبال شخصی که می شناسید، می گردید

ج _ در حد امکان آرام وارد می شوید، سعی می کنید به نظر سایرین نیایید

۷) سخت مشغول کاری هستید، بر آن تمرکز دارید، اما ناگهان دلیلی یا شخصی آن را قطع می کند؛

الف _ از وقفه ایجاد شده راضی هستید و از آن استقبال می کنید

ب _ بسختی ناراحت می شوید

ج _ حالتی بینابین این ۲ حالت ایجاد می شود

۸) کدامیک از مجموعه رنگ های زیر را بیشتر دوست دارید؟

الف- قرمز یا نارنجی

ب- سیاه

ج- زرد یا آبی کمرنگ

د- سبز

ه- آبی تیره یا ارغوانی

و- سفید

ز- قهوه ای، خاکستری، بنفش

۹) وقتی در رختخواب هستید (در شب) در آخرین لحظات پیش از خواب، در چه حالتی دراز می کشید؟

الف- به پشت

ب- روی شکم (دمر)

ج- به پهلو و کمی خم و دایره ای

د- سر بر روی یک دست

ه- سر زیر پتو یا ملافه…

۱۰) آیا شما غالباً خواب می بینید که:

الف- از جایی می افتید.

ب- مشغول جنگ و دعوا هستید.

ج- به دنبال کسی یا چیزی هستید..

د- پرواز می کنید یا در آب غوطه ورید.

ه- اصلاً خواب نمی بینید.

و- معمولاً خواب های خوش می بینید

امتیازات

سؤال اول: الف(۲ امتیاز)، ب (۴ امتیاز)، ج (۶ امتیاز)

سؤال دوم: الف (۶امتیاز)، ب (۴ امتیاز)، ج (۷ امتیاز)، د (۲ امتیاز)، ه (۱ امتیاز)

سؤال سوم: الف (۴ امتیاز)، ب (۲ امتیاز)، ج (۵ امتیاز)، د (۷ امتیاز)، ه (۶ امتیاز)

سؤال چهارم: الف (۴ امتیاز)، ب (۶ امتیاز)، ج (۲ امتیاز)، د (۱ امتیاز)

سؤال پنجم: الف (۶ امتیاز)، ب (۴ امتیاز)، ج (۳ امتیاز)، د (۵ امتیاز)، ه (۲ ا متیاز)

سؤال ششم: الف (۶ امتیاز)، ب (۴ امتیاز)، ج (۲ امتیاز)

سؤال هفتم: الف (۶ امتیاز)، ب (۲ امتیاز)، ج (۴ امتیاز)

سؤال هشتم: الف (۶ امتیاز)، ب (۷ امتیاز)، ج (۵امتیاز)، د (۴ امتیاز)، ه (۳ امتیاز) و (۲ امتیاز)، ز (۱ امتیاز)

سؤال نهم: الف (۷ امتیاز)، ب (۶ امتیاز)، ج (۴ امتیاز)، د (۲ امتیاز)، ه (۱ امتیاز)

سؤال دهم: الف (۴ امتیاز)، ب (۲ امتیاز)، ج (۳ امتیاز)، د (۵ امتیاز)، ه (۶ امتیاز)، و (۱ امتیاز)

خب، امتیازهایتان را جمع زدید… عدد به دست آمده را با جدول مقابل مقایسه کنید و شخصیت خودتان را بشناسید.

نتیجه گیری

* اگر امتیاز شما بالای ۶۰ است: دیگران در ارتباط و رفتار با شما شدیداً مراقب و هوشیار هستند آنها شما را مغرور، خودمحور و بی نهایت سلطه جو می دانند، گرچه شما را تحسین می کنند و به ظاهر می گویند«کاش من جای تو بودم!!» اما معمولاً به شما اعتماد ندارند و نسبت به ایجاد رابطه ای عمیق و دوستانه بی میل و فراری هستند.

* اگر از ۵۱ تا ۶۰ امتیاز دارید: بدانید دوستان شما را تحریک پذیر می دانند، بدون فکر عمل می کنیدو سریع از موضوعات ناخوشایند برآشفته می شوید ، علاقه مند به رهبری جمع و تصمیم گیریهای سریع دارید (هرچند اغلب درست از کار درنمی آیند!) دیگران شما را جسور و اهل مخاطره می دانند. کسی که همه چیز را تجربه و امتحان می کند، از ماجراجویی لذت می برد و در مجموع به دلیل ایجاد شرایط و بستر هیجانات توسط شما، از همراهی تان لذت می برند.

* اگر از ۴۱ تا ۵۰ امتیاز به دست آوردید: به خود امیدوار باشید ، دیگران شما را بانشاط، سرزنده، سرگرم کننده و جالب و جذاب می بینند.

شما دائماً مرکز توجه جمع هستید و از تعادل رفتاری خوبی بهره مند هستید. فردی مهربان، ملاحظه کار و فهمیده به نظر می رسید. قادر هستید به موقع باعث شادی و خوشی دوستانتان شوید و اسباب هلهله و خنده آنها را فراهم کنید و در همان شرایط و در صورت لزومبهترین کمک بر اعضای گروه هستید.

* اگر ۳۱ تا ۴۰ امتیاز نصیب شما شد: بدانید در نظر سایرین معقول، هوشیار، دقیق ، ملاحظه کار و اهل عمل هستید.. همه می دانند شما باهوش و با استعداد هستید اما مهمتر از همه فروتن و متواضع هستید. به سرعت و سادگی با دیگران باب دوستی را باز نمی کنید. اما اگر با کسی دوست شوید صادق، باوفا و وظیفه شناس هستید. اما انتظار بازگشت این صداقت و صمیمیت از طرف دوستانتان را دارید گرچه سخت دوست می شوید اما سخت تر دوستی ها را رها می کنید.

* از ۲۱ تا ۳۰ امتیاز : در نظر سایرین فردی زحمت کش هستید اما متأسفانه گاهی اوقات ایرادگیر هستید. شما بسیار بسیار محتاط و بی نهایت ملاحظه کار به نظر می رسید. زحمتکشی که در کمال آرامش و با صرف زمان زیاد در جمع بار دیگران را بردوش می کشد و بدون فکر و براساس تحریک لحظه ای و آنی هرگز نظر نمی دهد. دیگران می دانند شما همیشه تمام جوانب کارها را می سنجید و سپس تصمیم می گیرید.

* و اگر کمتر از ۲۱ امتیاز داشتید: دیگران شما را خجالتی، عصبی و آدمی شکاک و دودل می دانند شخصی که همیشه سایرین به عوض او فکر می کنند، برایش تصمیم می گیرند و از او مراقبت می کنند. کسی که اصلاً تمایل به درگیرشدن در کارهای گروهی و ارتباط با افراد دیگر را ندارد!

منبع: charismaco.com

 

دسته‌ها
روانشناسی کودکان

راه های تبدیل شدن به مادری خونسرد

9 پله تا تبدیل شدن به مادری خونسرد, کودک, روانشناسی کودک, تربیت کودک, تغذیه کودک, کودکان, روانشناسی کودکان, تعلیم و تربیت کودکان, تغذیه کودکان, بیماری های کودکان , روانشناسی کودک, کودکان و والدین

رسانه ۷  بیشتر ما وقتی بچه دار می شویم، سعی می کنیم برای فرزندمان هر کاری بکنیم و بهترین ها را برایش فراهم کنیم اما در این راه، گاهی استرس هایی به ما وارد می شود و حس می کنیم خلاصی از این استرس و رسیدن به آرامش، خود خوشبختی است. به کار بستن ۹ توصیه زیر به شما کمک می کند زندگی را، البته با داشتن فرزند، آسان تر بگیرید!.

▪ ۲۰ تا ۳۰ دقیقه اختصاصی

۲۰ تا ۳۰ دقیقه پیش از دیگران از خواب برخیزید و چای بنوشید یا با آرامش مجله مورد علاقه تان را ورق بزنید. این کار سبب می شود روزتان را خوب آغاز کنید و استرس و کارهای روزمره باعث خستگی شما نشود.

▪ هماهنگ کردن مدرسه رفتن کودک با بچه همسایه

حتما در همسایگی شما نیز بچه هایی هستند که همراه با فرزند شما به مهدکودک یا دبستان می آیند. با والدین آنها هماهنگ کنید تا بعضی روزها فرزند شما همراه با آنان و بعضی از روزها فرزند آنها با شما به مهد یا دبستان برود. این کار باعث می شود برای چند روز در هفته وقت اضافی بیشتری داشته باشید.

▪ دوستی با مادران دیگر

به جای آنکه وقتی کودکتان را به پارک می برید تا بازی کند، روی نیمکتی تنها بنشینید، سعی کنید با دیگر مادرها دوست شوید، به ویژه می توانید با کسانی آشنا شوید که فرزندانی هم سن و سال فرزند شما دارند. برای آشنا شدن یکی دو جمله ساده کافی است: «چه کیف زیبایی دارید! آن را از کجا خریده اید یا «چه قدر لباس کودکتان خوش رنگ و زیبا است! خودتان آن را بافته اید؟» و بعد می توانید در رابطه با مسایل کودکان صحبت کنید و با هم دوست شوید.

▪ لحظات اختصاصی برای کودکان

تمام روز کار می کنید و شب خسته به خانه برمی گردید؟ خودتان را جای فرزندتان بگذارید. در این شرایط، او چه حسی خواهد داشت و چه می کند؟ حتی اگر مجبورید شاغل باشید، وقتی به خانه بازمی گردید تمام کارهایتان را کنار گذاشته و برای چند دقیقه ای به فرزندتان توجه کنید، کمی با او بازی کنید، حرف بزنید و نقاشی بکشید. جمع و جور کردن خانه، جارو کشیدن، حمام کردن و … را می توان چند ساعتی به عقب انداخت. یک روز در هفته را هم مرخصی بگیرید و به تمام کارهای خانه برسید تا استرس تان شما کمتر شود.

▪ برهنه کردن پاها

گاهی اوقات باید اجازه داد کودکان پابرهنه روی چمن ها یا ماسه های کنار دریا بدوند؛ حتی در خانه نیز نباید سر لباس آنها خیلی حساس بود. به این ترتیب، مدام مجبور نیستید تکرار کنید که: «کفشت کو؟ کجا انداختیش؟» پابرهنه بودن می تواند راه رفتن صحیح را به کودک بیاموزد و ماهیچه های پا را هم قوی می کند.

▪ غذای حاضری جلوی تلویزیون

شاید شما هم بارها شنیده باشید که ناهار یا شام خوردن با تلویزیون روشن درست نیست و کانون خانواده را سست می کند. ما نیز با غذا خوردن با تلویزیون خاموش موافق ایم اما بد نیست پنج شنبه یا جمعه، غذایی حاضری درست کنید و با همسر و فرزندان تان جلوی تلویزیون بنشینید و در حالی که کارتون یا یک فیلم کمدی می بینید، آن را میل کنید.

▪ غذا خوردن با دست

میوه ها را پوست بکنید و در بشقاب بگذارید و اجازه بدهید کودک به جای چنگال آنها را با دست بخورد. تکه های گوشت، مرغ و پنیر را کوچک کرده و خودش به دهانش بگذارد. پس از اتمام غذا هم دستمال مرطوبی به او بدهید تا دهان، دست ها و صورتش را تمیز کند.

▪ مهمانی های کودکانه

کنید؟ بچه ها با هم سرگرم می شوند و بازی های جدید یاد می گیرند.

▪ خوابیدن در روز جمعه

روز جمعه اجازه بدهید همه اهل خانه تا ظهر بخوابند. صبحانه و ناهار را یکی کنید و بیرون از خانه در پارک صرف کنید حتی می توانید برای راحت تر بودن صبحانه سبکی بخورید و برای ناهار به رستوران بروید.

دسته‌ها
روانشناسی کودکان والدین موفق

مسئولیت آقایان بعد از بدنیا آمدن نوزاد!

مسئولیت‌های بچه, تربیت بچه

رسانه ۷ –تولد نوزاد و کودکی که ۹ ماه همه انتظار تولدش را کشیده‌اند، به آن شیرینی هم که اطرافیان فکر می‌کنند، نیست! بعد از فروکش کردن شور و شوق اولیه و زمانی که والدین با یکدیگر تنها شدند، به مرور روی دیگر سکه خود را نشان می‌دهد. به دنیا آمدن کودک اگرچه واقعیت خوشایند و اتفاقی میمون است ولی گاه به حدی روی زندگی زوج اثر می گذارد که شور و شعف پدر و مادر شدن جای خود را با عواطف و احساسات دیگری عوض می‌کند تا آنجا که فرزند را رقیب خود تلقی می‌کنند و واکنش‌های متفاوتی بروز می‌دهند. واکنش‌های منفی‌ای که دوطرف نسبت به هم بروز می‌دهند، سرمنشا مشاجره‌ها و دعواهای خانگی می‌شود.

بیشتر افراد فکر می‌کنند با به دنیا آمدن یک نوزاد، کانون خانواده گرم‌تر و صمیمی‌تر می‌شود. این طرز فکر اشتباه نیست اما زمانی این رویای قشنگ به واقعیت تبدیل می‌شود که والدین قبل از تصمیم‌گیری آموزش‌های لازم را در این زمینه دیده باشند.

همچنین اطلاعات کافی را در مورد مسئولیت‌ها در زمینه‌های مختلف داشته باشند و بدانند هر فرد در نگهداری و تربیت بچه و در قبال طرف مقابل (همسر خود) چه کارهایی باید انجام دهد. به علاوه بعد از ورود بچه چگونه خانواده را اداره کنند تا میان هیچ‌یک از اعضا اختلافی به وجود نیاید. تمام این نکته‌ها مستلزم داشتن آگاهی لازم و اصولی است که باید قبل از تولد بچه والدین به آن دست پیدا کنند تا سوء‌تفاهمی بین آنها ایجاد نشود.

همه مسئولیت‌های بچه با مادر نیست!

یکی از دلایلی که ممکن است به دنیا آمدن این هدیه الهی باعث بروز اختلاف بین اعضای خانواده شود، این است که یکی از پدر یا مادر یا هر دوی آنها، آمادگی لازم را برای بچه‌دار شدن نداشته باشند. در این صورت بعضی از پدرها به اشتباه فکر می‌کنند همه مسئولیت‌ها از جمله نگهداری از بچه یا تربیت آن بر عهده مادر است و با این طرز فکر سعی می‌کنند از شر این استرس «نداشتن آمادگی» رها شوند. در حالی که مادران در دوران بارداری به مرور در مدت ۹ ماه آمادگی لازم را پیدا می‌کنند و فقط استرس آنها در ماه‌های اول بارداری است.

پدر، مادر با فرزندمان رقابت نکنیم

والدین بهتر است بدانند پدر نه‌تنها بعد از تولد بچه بلکه در دوران بارداری و جنینی نقش بسزایی دارد. به بیان دیگر، نحوه برخورد پدر با مادر در دوران بارداری و آرامشی که مادر از پدر دریافت می‌کند، می‌تواند تاثیر بسزایی برای جنین داشته باشد. درست است که مسئولیت مراقبت از بچه با مادر است اما پدر هم باید نقش خود را در این زمینه به خوبی ایفا کند چون خانواده شامل پدر و مادر و فرزند است و هیچ‌کدام از این اعضا مجزا و تفکیک شده نیستند. هرگونه مساله و مشکل در هر ضلع مثلث خانواده باعث می‌شود تا ۲ ضلع دیگر هم درگیر شوند.

بچه خود را رقیبتان فرض نکنید

مشکل شدیدی که ممکن است رابطه زوج‌ها را بعد از تولد فرزند به خطر بیندازد، مشکل حسادت به فرزند خود است. حتی گاهی یکی از زوج‌ها فکر می‌کنند بچه‌ها رقیب آنها در زندگی زناشویی‌شان هستند. این طرز فکر زمانی برای مرد به وجود می‌آید که مادر تمام تمرکز خود از جمله انرژی، احساسات و وقتش را ۲۴ ساعته صرف فرزند خود می‌کند. این روند باعث می‌شود تا زن از همسر خود و وظایفی که نسبت به او دارد، غافل شود. این غفلت ناخودآگاه جرقه‌ای ایجاد می‌کند که همسر بدون بیان احساسش به فرزند خود حسادت کند. در پی این حسادت، به مرور همکاری، مساعدت و همیاری مرد کاهش می‌یابد. حتی برعکس ممکن است توجه بی‌اندازه پدر به نوزاد این حس حسادت و رقابت را در مادر به وجود آورد. البته تنها تفاوتی که بین زن و مرد وجود دارد، این است که خانم‌ها احساس خود را راحت بروز می‌دهند و در مورد حسادت خود و کم‌شدن محبت همسرشان نسبت به آنها ابراز نارضایتی می‌کنند؛ در حالی که آقایان هیچ‌گاه در مورد احساس خود صحبت نمی‌کنند و آن را به‌صورت علنی بروز نمی‌دهند.

آقایان داوطلبانه در تربیت بچه شرکت کنند

زمانی که همسر تمام توجه خود را متمرکز فرزند خود کند و از وظایف خود و نیازهای همسرش از جمله نیازهای حسی و عاطفی، جسمی و زناشویی غافل شود؛ ممکن است اختلافاتی در رابطه به وجود آید. برای جلوگیری از ایجاد این مشکل یا به حداقل رساندن اختلافات، مرد خانواده باید در این راستا منفعل نباشد.

به بیان دیگر، پدر باید در نگهداری نوزاد داوطلب شود و حتی مقداری از مسئولیت‌هایی که بر عهده مادر است، مثل تعویض بچه یا حتی غذا دادن به او را بر عهده بگیرد. در نهایت هدف از این کار این است که مادر احساس کند کار و مسئولیتی که بر دوش دارد، سبک‌تر شده است و در پی این احساس می‌تواند وقت و زمان آزادتری داشته باشد و زمانی را به همسر خود اختصاص دهد.

بچه متعلق به هر دوی شماست

گاهی پیامد ابراز علاقه شدید و مستقیم یکی از والدین به‌خصوص مادران، ممکن است این باشد که مادر حق کمتری به پدر بدهد تا ابراز احساسات کند و برخی خانم‌ها این مجوز را برای همسر خود صادر نمی‌کنند و این محبت زیاد را معطوف به خود می‌دانند. این احساس به این دلیل بروز می‌کند که خانم‌ها فکر می‌کنند پدر می‌خواهد تملک و مالکیت خود را نسبت به بچه نشان دهد و مادر به رفتار پدر حساس‌تر می‌شود.

در این مواقع پدر با استفاده از عبارت‌هایی مثل «بچه تو» یا «کودک تو»، می‌تواند کمی از آن علائم و احساسات زنانه را کنترل و این طرز فکر مالکیت را از مادر دور کند.

از احساس مسئولیت خانم‌ها سوءاستفاده نکنید

حالت دیگری که ممکن است باعث مشکل شود، مسئولیت‌پذیری بیش از اندازه مادران است. برخی مادران بعد از تولد کودک سعی می‌کنند همه مسئولیت‌ها را بر عهده بگیرند و این کار باعث می‌شود چه خودآگاه یا چه ناخودآگاه، پدران از این حالت سوءاستفاده کنند و از تمام مسئولیت‌های خود شانه خالی کنند.

این عمل باعث می‌شود تا زن نسبت به همسرش ساعت‌های بیشتری را کنار بچه باشد و چون قبل از تولد ساعت‌های بیشتری را کنار هم سپری می‌کردند، بعد از تولد ممکن است مشکلاتی به وجود آید. در این مواقع حضور برخی مردان در خانه کمرنگ‌تر می‌شود و بیشتر سمت علایق شخصی خود می‌روند که قبل از تولد فرزند این کارها را انجام نمی‌داده‌اند.

در این شرایط بهتر است خانم‌ها از همسرشان کمک بیشتری بخواهند و سعی نکنند تمام مسئولیت‌ها را خودشان بر عهده بگیرند.

باید مرد را بیشتر درگیر تربیت بچه کنند و ساعت‌هایی از روز پدر و فرزند را با یکدیگر تنها بگذارند تا پدر بیشتر با خصوصیات فرزند خود آشنا شود و متقابلا فرزند هم ارتباط بهتری با پدرش برقرار کند زیرا کودکان شیرخوار معمولا به مادر احساس وابستگی بیشتری دارند و گاهی ترجیح می‌دهند بیشتر وقت‌ها مادر در کنار آنها باشد اما با انجام این عمل رابطه عاطفی پدر و فرزند هم بیشتر می‌شود.

منبع : زندگی مثبت

دسته‌ها
روانشناسی کودکان والدین موفق

برخورد والدین با کودکان دروغگو

رسانه ۷ –کودکان به دلایل مختلف در سنین متفاوت دروغ می گویند. بسیاری از آنها که کم سن و سال تر هستند، فرق بین دروغ و حقیقت را نمی فهمند و بسیاری دیگر دروغ می گویند چون به راستی واقعیت امر را فراموش می کنند. مثلا مادری کودک خود را به خاطر اینکه لوله دستمال کاغذی را در توالت منزل انداخته بود سرزنش کرد، اما کودک به دروغ گفت که این کار را نکرده است، در حالی که شاید حقیقتا فراموش کرده که دستمال کاغذی را در توالت منزل انداخته است، بخصوص اگر چند ساعت از آن گذشته باشد.

کودکان دروغگو،برخورد والدین با دروغ کودک،دلایل دروغگویی کودک

کودکان زمانی که به سن ۵ یا ۶ سالگی می رسند، تازه معنی دروغ و حقیقت را درمی یابند و تفاوت میان آنها را تشخیص می دهند. در این سن آنها یاد می گیرند که چه رفتارهایی پدر یا مادرشان را ناراحت و عصبانی می کند.

آنها در این سن به خاطر کارهای بدی که انجام می دهند احساس گناه می کنند در حالی که در سنین پایین تر حتی معنی احساس گناه کردن را نمی فهمند. به همین علت از ترس اینکه شما آنها را تنبیه کنید، دروغ می گویند. حتی ممکن است هنگام دروغ گفتن برای جلب توجه تان مبالغه هم بکنند. وقتی بچه ها به سن ۷ یا ۸ سالگی می رسند شما والدین می توانید به آنها در گفتن حقیقت اعتماد کنید، اما اگر باز هم دروغ گفتند باید بدانید که از ترس تنبیه شدن حقیقت را پنهان می کنند، این تنها دلیل دروغ گفتن کودکان ۷ یا ۸ ساله است.

آنها در این سن حتی معنی دروغ مصلحتی را می فهمند. مثلا اگر مادر بزرگ کودکی برای روز تولدش هدیه ای به او بدهد که از آن متنفر باشد باز به روی خود نمی آورد و از آن تعریف می کند گرچه می داند که این کار بسیار بی مورد است.

بچه ها دروغ می گویند تا احساسات دیگران را جریحه دار نکنند. دروغ های آنها در این سن در واقع فریادی است که برای درخواست کمک از دیگران می زنند. بچه هایی که بسیار می ترسند مادران یا پدران خود را ناامید کنند، دروغ می گویند. دروغ؛ در حقیقت راه نجاتی است که آنها را از این فشار روحی خلاص می کند. زمانی که بچه ها بزرگ می شوند اغلب کمتر دروغ می گویند چون از عواقب آن مطلع هستند، البته باید به خاطر داشته باشید که همه دروغ هایی که نوجوانان می گویند، نشان دهنده آن نیست که قصد انجام کار خطرناکی را داشته اند.

دلایل دروغگویی نوجوانان کاملا با کودکان متفاوت است. آنها دروغ می گویند تا خلوت و آرامش خود را حفظ کنند یا با پنهان کردن حقیقت می کوشند به آرمان هایی دست یابند که فکر می کنند با گفتن حقیقت هیچ گاه به آن نمی رسند. حال شما به عنوان والدین نوجوانان یا کودکانی که دروغ می گویند باید تلاش کنید به آنها درس صداقت را یاد دهید.

بعضی از والدین خودشان به فرزندانشان آموزش دروغگویی می دهند، مثلا وقتی به او می گویید گوشی تلفن را جواب بده و بگو من خانه نیستم، در حقیقت درس دروغگویی به او می دهید و بعد به او یاد می دهید که این دروغ مصلحتی است و بعضی وقت ها گفتنش اشکالی ندارد. او هم یاد می گیرد که به شما دروغ بگوید و اگر دلیلش را بپرسید می گوید شما خودتان هم دروغ مصلحتی می گویید. بنابراین، باید فضای خانه را طوری مهیا کنید که فرزندتان احساس کند می تواند به راحتی حقیقت را به شما بگوید.

یکی دیگر از کارهایی که باید انجام دهید آن است که همیشه به وعده ها و قول های خود عمل کنید و اگر زمانی مجبور به شکستن آن شدید از آنها عذرخواهی کنید. اگر در حضور فرزندتان دروغ گفتید به آن اعتراف کنید یا حداقل دلایل منطقی برای کار خود بیاورید. هیچ گاه انتظار نداشته باشید فرزندتان فرق بین دروغ مصلحتی و دروغ های جدی تر را بشناسد.

هرگز قوانین سختی را برای مبارزه با دروغگویی در خانه وضع نکنید چون بچه ها از ترس مواجه شدن با این قوانین بیشتر دروغ می گویند. حتی بچه هایی که پدر و مادر با صداقتی دارند هنوز در بعضی از موارد دروغ می گویند اگر این اتفاق افتاد، آرامش خود را حفظ کنید، عصبانی نشوید. این را بدانید که مسئله ای که فرزند شما را وادار به گفتن دروغ کرده است بسیار جدی تر از خود دروغی است که او به شما گفته است. پس تلاش کنید که این مشکل را حل کنید. به فرزند خود بگویید که او را در هر شرایطی دوست دارید حتی اگر دروغ بگوید.

به او گوشزد کنید که بچه بدی نیست فقط بعضی وقت ها رفتارش غیرقابل پذیرش می شود. فضای خانه را مثل یک دادگاه محاکمه نکنید، بگذارید به راحتی حقیقت را بگوید و به او فرصت دهید تا به اشتباهات خود اعتراف کنند. هرگاه فرزندتان به شما دروغ های شاخ دار گفت؛ به او نگویید تو یک دروغگو هستی، ولی طوری هم رفتار نکنید که او فکر کند شما نمی فهمید.

بعضی وقت ها بچه ها جلوی پدر و مادر خود به دیگران دروغ می گویند. در این موارد در حضور جمع آنها را دعوا نکنید. سعی کنید در خلوت با او صحبت کنید. فرزندتان را متهم نکنید. مثلا، اگر روی فرش شیر ریخت، مستقیما به او نگویید تو شیر را روی فرش ریختی. بهتر آن است که بگویید نمی دانم چه کسی این شیر را روی فرش ریخته است، ای کاش یک نفر پیدا می شد تا آن را تمیز کند.

شما نباید خودتان را به خاطر دروغ های جزئی که فرزندانتان می گویند ناراحت کنید، تنها هنگامی که دروغ گفتن برای فرزندتان به شکل یک عادت در می آید، نگران کننده است. وقتی آنها با مشکلی مواجه می شوند و نخستین راه حل برای حل آن را دروغ گفتن می دانند باید نگران آنها شد. بعضی از بچه ها دروغ می گویند و پس از آن احساس ندامت و پشیمانی هم نمی کنند.

این موارد بسیار نگران کننده ای است که شما والدین حتما باید به آنها توجه کنید. به یاد داشته باشید که بچه ها بعضی وقت ها برای پنهان کردن مسائل بسیار خطرناک و جدی، حقیقت را پنهان می کنند.

ترجمه؛ آزاده هاشمی

دسته‌ها
روانشناسی کودکان والدین موفق

بررسی تمام جوانب پارک بردن کودک

تفریح کودک,پارک بردن کودک,کودکان,بازی بچه ها,شهربازی

رسانه ۷ –توجه داشته باشید سیستم ایمنی بدن بچه ها به مراتب از سیستم ایمنی بدن ما بزرگ ترها ضعیف تر است و امکان بیمار شدن آنها در مواجهه با عوامل بیماری زا هم بسیار شدیدتر خواهد بود.در این مطلب تمام جوانب پارک بردن کودک را بررسی می کنیم.

خیلی از مادرها زمانی که کودک‌شان را به پارک می‌برند با خستگی و ناراحتی برمی‌گردند، با به کارگیری این اصول تربیتی می‌توانید تفریحی شاد با کودک‌تان داشته باشید و به هیچ عنوان کلافه نشوید. ما موقعیت‌های مختلف را برای شما در نظر می‌گیریم و بهترین عملکرد را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

کودک‌تان در پارک با دیدن وسایل بازی بچه‌های دیگر غر می‌زند

این موضوع به هیچ عنوان عجیب نیست، متاسفانه خانواده‌هایی هستند که بچه‌های‌شان را با ماشین شارژی یا وسایل بازی خاص دیگر به پارک می‌آورند. آن‌ها مراعات سایر کودکان و خانواده‌ها را نمی‌کنند و جز به تفریح و خوشحالی کودک خود به چیزی فکر نمی‌کنند. حالا کودک شما با دیدن هر کدام از این وسایل ممکن است به شما بگوید: منم از اینا می‌خوام!

با خشم و ناراحتی با این جمله برخورد نکنید؛ این درست زمانی است که شما می‌توانید بهترین برخورد را با کودک داشته باشید و در نتیجه یک مهارت بزرگ را به او بیاموزید؛ در زندگی «قناعت کردن». پس در این موقعیت صبور باشید و به کودک‌تان بگویید: تو از وسایل بازی‌هایی که تو خونه داری، کدوم رو خیلی دوست داری؟ بعد از این که کودک شما پاسخ شما را داد، ‌شروع کنید و اسباب‌بازی‌های خوبش را (آن‌هایی که دوست دارد و نه آن‌هایی که ارزش مالی بیشتری دارند) برای او بشمارید. در انتها به او بگویید: ممکنه همین بچه‌ای که سوار این ماشینه، اونایی که تو داری رو نداشته باشه.

بعد حواس کودک‌تان را به اسباب بازی‌های خودش پرت کنید. این رفتار شما به او یاد می‌دهد تا قانع باشد، ‌شک نداشته باشید ادامه این روند رفتاری و تکرار آن در زندگی کودک‌تان نه تنها باعث می‌شود او دیگر به وسایل دیگران توجه نکند، بلکه سبب می‌شود تا در بزرگسالی داشته‌های خود را ببیند و نه نداشته‌هایش را؛ به عبارت دیگر شما با ترفندی تربیتی باعث می‌شوید او همیشه نیمه پر لیوان را ببیند. فراموش نکنید زمانی که شروع به استفاده از این روش کردید، خودتان هم هرگز و هرگز داشته‌های دیگران را برای همسرتان نگویید؛ اجازه دهید این موضوع در کودک‌تان درونی شود.

وقتی کودک‌تان از فرط عصبانیت غیر قابل کنترل می‌شود، جیغ می‌زند، موهای دوستش را می‌کشد و به شما لگد می‌زند، چه باید کرد؟ مطلب سکوت تربیتی (Time-out) و پرخاشگری کودکان می‌تواند به شما کمک کند.

کودک‌تان قصد بیرون آمدن از پارک را ندارد

شما خسته‌اید و ساعت‌هاست که در پارک نشسته‌اید و کودک‌تان قصد دل کندن از بازی را ندارد، واکنش شما چیست؟ آیا با واکنش‌های هیجانی می‌خواهید پاسخ دهید؟ بهترین روش مقابله با این اتفاق این است: زمانی که با کودک‌تان به پارک می‌روید و زمانی که جایی می‌نشینید تا او بازی کند، ساعت تلفن همراه یا ساعت مچی خود را نشانش دهید و برای نمونه بگویید: ساعت الان ۴ هست و تو می‌تونی تا ساعت ۵ بازی کنی (فراموش نکنید عقربه‌ها و ساعت را به او نشان دهید، اگر خردسال است و ساعت را بلد نیست با نشان دادن عقربه بزرگ به او بگویید که وقتی این خطی که بزرگ‌تر هست رسید به اینجا ما باید بریم). این روش را امتحان کنید تا ببینید کودک‌تان چطور با این قانون کنار می‌آید. شما باید با اقتدار این کار را کنید، یعنی به هیچ وجه ساعت را عقب جلو‌تر نکنید تا کودک‌تان قانون را بیاموزد. این ترفند به کودک شما وقت‌شناسی را می‌آموزد.

کودک‌تان با کوچک‌ترین برخورد با کودکان دیگر پیش شما می‌آید و از باقی بچه‌ها گله و شکایت می‌کند

این یک موقعیت برای بیشتر مادران و پدران بسیار قابل درک است، چرا که فرزندشان هر مسئله‌ای را گزارش می‌کند و والدین را به شدت کلافه می‌کند. از سنین پایین، یعنی درست از زمانی که کودک شما روابط با دیگر بچه‌ها را شروع می‌کند، باید به او استقلال بدهید. اگر کودک شما سه یا چهار ساله است، زمان خوبی برای شروع این روش است؛ اما اگر بزرگ‌تر است باید قبل از به‌کارگیری این راهکار، با او در خانه صحبت کنید.

زمان بازی کودک‌تان در زمین بازی پارک، از او فاصله بگیرید؛ شما باید در جایی بنشینید که او و شما به راحتی یکدیگر را ببنید، ولی نباید خیلی نزدیک باشید. اگر کودک‌تان با کودک دیگری مشاجره کرد تا زمانی که احتمال خطر نداده‌اید، جلو نروید، اجازه بدهید کودک‌تان خودش مشکلاتش را با هم سن و سالانش حل کند. دفاع شما و دخالت شما باعث می‌شود او در جایی که شما نیستید، نتواند از خود دفاع کند و در بزرگسالی هم محتاج شما بماند!

تربیت کودکی مستقل، روشی است که هر پدر و مادری باید آن را پی بگیرد.

لوس کردن کودک، تبعات ناخوشایندی دارد که آینده او را نیز تحت تاثیر قرار می‌دهد، پس او را قانون‌مند بار بیاورید.

تفریح کودک,پارک بردن کودک,کودکان,بازی بچه ها,شهربازی

کودک‌تان علاقه دارد دستش را در خاک و زمین کند یا این که دست در حوض آب ببرد

خیلی از بچه‌ها علاقه زیادی به کنکاش در باغچه‌ها دارند، همین‌طور دوست دارند بدانند در فواره آب وسط پارک چه می‌گذرد! به جای این که عصبانی شوید و فریاد بزنید، به آرامی کنار فرزندتان بروید و برایش توضیح دهید در این حوض چه می‌گذرد. با او کنار باغچه یا زمینی که دوست دارد آن را زیر و رو کند بروید و درباره زیبایی‌های طبیعت صحبت کنید، ‌بدون آن که به زمین دست بزنید یا کودک‌تان دست در خاک کند. گل‌های زیبا و برگ‌های آن‌ها را لمس کنید و برای کودک‌تان توضیح دهید که این نشانه قدرت خدا است، به او بگویید که این گل و گیاه جان دارد و او هرگز نباید آن‌ها را بکند.

با این رفتار شما نه تنها آگاهی کودک‌تان را درباره زیبایی طبیعت بالا می‌برید، بلکه باعث می‌شوید تا او «درک زیبایی‌ها و شکر خداوند» را بیاموزد. همچنین او رفتار درست با محیط زیست را می‌آموزد.

همچنین او را از خطرهای موجود در زمین و کثیفی آب حوض‌ها با اطلاع کنید تا از بیماری‌ها محفوظ باشد. شاید نیاز باشد این تذکر را بار‌ها به کودک‌تان بدهید، اما در ‌‌نهایت از نتیجه مثبت آن خوشحال خواهید شد.

تربیت درست و رفتار صحیح با کودک یکی از مهم ترین وظایف هر پدر و مادری است. مطلب رفتار با کودک می تواند به شما در این زمینه کمک کند.

کودک‌تان در پارک برای خرید خوراکی‌های مختلف اصرار می‌کند

این هم تعجب ندارد! او دوست دارد در محیط بازی بخورد و خودش را تخلیه کند. برای یک تغذیه سالم در پارک، از خانه برنامه ریزی کنید، همراه کودک در آشپزخانه‌، میوه و خوراکی‌های سالم را در یک ظرف بریزید و به پارک ببرید.

شما باید نظر کودک را بخواهید تا متوجه شود که به او اهمیت می‌دهید. زمانی که در پارک تقاضای خوراکی‌هایی مانند انواع چیپس‌ها و پفک‌ها را داشت برایش توضیح دهید که این‌ها به بدن او آسیب می‌رساند، باز هم می‌گوییم شاید برای یک‌ بار و دوبار کودک شما نپذیرد، اما بالاخره با تکرار شما او می‌فهمد و برای همیشه از دست این خوراکی‌های غیرسالم‌‌ رها می‌شوید.

زمانی که از شما خوراکی غیر سالمی را خواست، از سبد خوراکی‌هایی که از خانه آوردید و خودش هم در انتخاب کمک کرده است، ‌یک خوراکی به او بدهید. حتی می‌توانید برایش یک بستنی مناسب یا آب‌میوه بخرید. رفته رفته کودک شما تغذیه سالمی را جایگزین هله و هوله‌ها خواهد کرد؛ این یعنی شروع آموزش تغذیه صحیح به کودک!

همچنین نسبت به خرید از دست فروش‌ها او را آگاه کنید و هر بار با دیدن دست فروش‌ها این مسئله را به او یادآوری کنید که تحت هیچ شرایطی از آن‌ها خرید نکند، چرا که موجب بیماری یا حتی مرگ خواهد شد.

منبع : hidoctor.ir

دسته‌ها
روانشناسی کودکان والدین موفق

آموزش رفتارهای شایسته مردانه به فرزند پسر

رسانه ۷ –یک روانشناس کودک و نوجوان با تاکید بر اهمیت صرف وقت بیشتر پدران با پسران گفت: وقت گذاشتن پدرها برای فرزند پسر بسیار در تربیت آنها مؤثر است زیرا پسرها می‌توانند پیام‌ها را سریع دریافت کنند و هنگامی که وقت خود را با پدرشان می‌گذرانند، دوست داشتن و امنیت را درک می‌کنند.

دکتر محمد زارع نیستانک در با بیان اینکه نقش پدر در آموزش رفتارهای شایسته مردانه به فرزند پسر انکارناپذیر است گفت: وقتی که صحبت تربیت پسران است، پدران به نسبت مادرها از امتیاز ویژه ای برخوردارند.

وی یادآور شد: مادران به طور قطع می‌توانند به کودکان خود آموزش دهند که چگونه انسان خوبی باشند، ولی پدرها می‌توانند مرد بودن را به آنها نشان دهند.

فرزند پسر,رفتارهای مردانه,تربیت پسر بچه ها

زارع نیستانک با تاکید بر اهمیت صرف وقت بیشتر پدران با پسران گفت: وقت گذاشتن پدرها برای فرزند پسر بسیار در تربیت آنها مؤثر است. پسرها می‌توانند پیام‌ها را سریع دریافت کنند و هنگامی که وقت خود را با پدرشان می‌گذرانند، دوست داشتن و امنیت را درک می‌کنند.

به گفته این روانشناس، یکی از روش‌هایی که می‌توان به پسرها چگونگی رفتار با زن‌ها را آموزش داد، رفتار خود پدرها با همسرشان است، هنگامی که پدر با همسرش، بر سر موضوعی به مشکل برمی‌خورد، باید قادر به اعتراف اشتباهش باشد و در صورت لزوم عذرخواهی کند و با احترام با همسرش رفتار کند.

زارع نیستانک با اشاره به تحقیقات انجام شده در این باره گفت: مطالعات نشان می‌دهند که کشتی گرفتن و شوخی کردن‌های فیزیکی پدر با پسر، به آنها کنترل و تنظیم احساسات را می‌آموزد.

این روانشناس کودک و نوجوان در پایان یادآور شد: بوسیدن و در آغوش گرفتن پسرها به طور باور نکردنی در تقویت قدرت و اعتماد به نفس آنها موثر است.

چگونه می‌توانید با پسرتان رابطه بهتری داشته باشید؟

قطعا یکی از مهم‌ترین نقش‌های مردان در زندگی، نقش پدر بودن است. پدر در زندگی پسر نقش بسیار مهمی را ایفا می‌کند، یعنی پسرها به گفتار و رفتار پدرشان نگاه و از آن تقلید می‌کنند. آنها به پدرشان به دیده احترام نگاه می‌کنند و اعمال و رفتار او را معیار خوبی و بدی قرار می‌دهند و از آنها الگو برمی‌دارند.

به عبارت بهتر پسرها از گفتار و رفتار پدرشان درس زندگی، رفتارهای مردانه، همسرداری ، آداب و معاشرت با دیگران، مقاومت در برابر مشکلات، احترام گذاشتن به افراد خانواده و اجتماع، راه و رسم زندگی و نیز معنویت را یاد می‌گیرند.

آیا می‌دانید که رفتار و گفتار شما به عنوان پدر روی رفتار و گفتار پسر تاثیر می‌گذارد؟ باید بدانید برای ایجاد یک رابطه خوب و مستحکم در ابتدا باید از خودتان شروع کنید؛ برای این که پسرها به رفتار و گفتار شما نگاه می‌کنند و آن را الگوی رفتاری خویش قرار می‌دهند؛ نکته‌ای که بیشتر پدرها به آن توجهی نمی‌کنند.

پسرهای جوان به رابطه میان پدر و مادرشان توجه می‌کنند. او از پدرش می‌آموزد که چگونه به مادرش و در آینده به همسرش احترام بگذارد، او را دوست داشته باشد و با افراد خانواده‌اش مهربان باشد، چگونه با دیگران ارتباط درست و خوب برقرار کند، با چه افرادی هم‌صحبت نشود و به چه پیشنهادهایی قاطعانه نه بگوید و به‌خاطر نه گفتنش خجالت نکشد.

او همچنین یاد می‌گیرد که چگونه در برابر مشکلاتی که در زندگی برایش پیش می‌آید مقاومت کند و آن مشکلات را با صبر و حوصله حل کند بنابراین پدرها باید عمیق‌تر و جدی‌تر درباره رفتار و گفتارشان با دیگران بخصوص افراد خانواده فکر کنند زیرا پدرها قهرمان زندگی پسرها هستند.پس قهرمان زندگی آنها باشید و اگر می‌خواهید رابطه خوب و پابرجایی با آنها داشته باشید باید الگوی رفتاری خوبی برای آنها باشید.

پیدا کردن علایق مشترک

علایق مشترک بین خودتان و پسرتان را کشف کرده و تقویت کنید. ممکن است شما به علت تفاوت زیادی که از نظر علایق با هم دارید، برای ایجاد یک رابطه استوار با یکدیگر دچار مشکل بشوید.

در این مواقع به‌ دنبال نقاط مشترک میان خودتان باشید. برای نمونه، پسری می‌گفت : پدرم عاشق ورزش کردن بود، اما من بیشتر به کتاب خواندن علاقه داشتم تا بازی‌های ورزشی. پدرم خیلی سعی کرد تا من هم مثل خودش عاشق بازی‌های ورزشی بشوم. او دوست داشت با هم بسکتبال بازی کنیم، اما من دوست داشتم با هم زیر درخت بنشینیم و کتاب بخوانیم ولی هر دوی ما در فضای باز و بیرون از خانه به چادر زدن، چوب جمع کردن و آتش روشن کردن خیلی علاقه داشتیم.

به این ترتیب وقتی بیرون می‌رفتیم، چادر می‌زدیم و آتش روشن می‌کردیم، خیلی به ما خوش می‌گذشت و از این‌که در کنار یکدیگر بودیم حقیقتا لذت می‌بردیم. بنابراین به وقتی که با پسرتان می‌گذرانید اهمیت بدهید، به علایق او احترام بگذارید و با او مهربان باشید.

ورزش کردن

بیشتر پسرها در دوران جوانی عاشق ورزش‌هایی مثل فوتبال، بسکتبال، کشتی، صخره‌نوردی و… هستند. به او اجازه بدهید تا ورزش مورد علاقه‌اش را دنبال کند، نسبت به آن حساسیت نشان ندهید، دوران جوانی خودتان را به‌یاد بیاورید.

کارهایتان را کم کنید و زمانی را هر چند کوتاه به او اختصاص بدهید؛ گاهی اوقات همراه پسرتان به کوه بروید، با هم کشتی بگیرید، فوتبال بازی کنید… سعی کنید در مسابقاتش شرکت کنید و او را تشویق نمایید. اگر در مسابقه‌ای رتبه آورد با هم جشن بگیرید.

فرزند پسر,رفتارهای مردانه,تربیت پسر بچه ها

ارزش با هم بودن

این نکته مهم است که با پسرتان باشید و وقت‌تان را با او بگذرانید. حتی‌المقدور صبحانه را با او صرف کنید. به همراه یکدیگر به اردو بروید، چادر بزنید، آتش روشن کنید، کنار آتش بنشینید، او را در آغوش بگیرید، ببوسید و با محبت و صمیمیت درباره رویاهایتان حرف بزنید و بلندبلند بخندید.

با یکدیگر برنامه‌ریزی کنید تا هفته‌ای یکبار به رستوران یا تئاتر بروید، با دوستان پسرتان به گردش بروید تا با شخصیت آنها از نزدیک اشنا شوید. با هم به پیست دوچرخه‌سواری بروید. خلاصه سعی کنید لحظات شادی را با هم سپری کنید. حقیقتا ارزش با هم بودن را درک کنید و به یکدیگر احترام بگذارید.

کمک کردن به یکدیگر

برای این که رابطه شما با پسرتان مستحکم‌تر شود، بهتر است با هم یک کار مشترک انجام بدهید. البته به این نکته توجه داشته باشید که کارهایی را انتخاب کنید که از عهده پسرتان هم بر بیاید و بتواند به شما کمک کند. مثلا با هم یک باغچه کوچک در حیاط منزلتان درست کنید، گل بکارید و منظره زیبایی را به‌وجود بیاورید.

گاهی اوقات در کنار این باغچه زیبا بنشینید و با هم درباره اهداف و آرزوهایتان صحبت کنید و همچنین برای پسرتان از خاطرات دوران جوانی خود و این که آن زمان چگونه فکر می‌کردید و چه اهداف و آرزوهایی داشتید حرف بزنید.

به حرف‌هایش گوش کنید

پسرها خیلی اهل درددل کردن و حرف زدن نیستند، اما پدرها دوست دارند که پسرشان با آنها صحبت کند. از او بخواهید تا درباره افکار و احساساتش با شما صحبت کند، حتی درباره ورزش مورد علاقه‌اش از او سوال کنید. سعی کنید شنونده خوبی برای حرف‌های او باشید.

با دقت گوش دادن به حرف‌های پسرتان به او می‌فهمانید که آنقدر برایش ارزش و احترام قائلید که حاضرید تمام حرف‌هایش را بشنوید بنابراین با این روش می‌توانید متوجه مشکلات ریز و درشت پسرتان بشوید و به‌موقع به او کمک کنید. به اهداف و احساساتش احترام بگذارید و همیشه به او بگویید که چقدر دوستش دارید.

با آنها صحبت کنید

سعی کنید با پسرتان رابطه دوستانه‌ای برقرار کنید، تا بتوانید خیلی راحت با او درباره دنیای متفاوت دخترها و پسرها صحبت کنید و مطالب مفیدی را درباره بلوغ و ارتباط جنسی به او یاد بدهید و نیز به او بگویید که سالم‌ترین ارتباط جنسی پس از ازدواج است.

این نکته مهم است که مطمئن شوید او قادر است با دختران اقوام و اجتماع ارتباط سالمی برقرار کند و به آنها احترام بگذارد.مقابل پسرتان به مادرش احترام بگذارید و هیچ‌گاه از مادرش در مقابل او انتقاد نکنید، زیرا این عمل تاثیر بدی روی رابطه میان شما خواهد گذاشت.

ارتباط خوب و درست برقرار کردن

اگر نتوانید با پسرتان ارتباط خوب و مستحکمی برقرار کنید، ممکن است به دام دوستان ناباب بیفتد. به او یاد بدهید در مهمانی‌هایی که در آن سیگار می‌کشند یا مواد مخدر مصرف می‌کنند، شرکت نکند و اگر دوستانش به او سیگار دادند، قبول نکند.

به او بگویید قبول نکردن او به معنی ترسو بودنش نیست بلکه به معنی هوش زیادش است. شما به عنوان پدر موظف هستید با او درباره مضرات سیگار صحبت کنید بنابراین خالصانه به پسرتان عشق بورزید، در کنارش باشید و اجازه بدهید او هم عشق شما را نسبت به خودش احساس کند.

یکی از مهم‌ترین کارهای یک پدر آموزش صحیح امور معنوی به پسرش است. یک پدر آگاه و باتدبیر علاوه بر ایجاد یک رابطه خوب، باید با پسرش درباره خدا، پیامبران و رهبران دینی صحبت کند و نظر پسرش را در این زمینه جویا شود تا بفهمد او چه اعتقاداتی دارد البته بهتر است از دوران کودکی او را با این مفاهیم آشنا کنید، زیرا در سن نوجوانی و جوانی مشکلات کمتری خواهید داشت. برای مثال با او به مسجد محل بروید و نماز بخوانید.

آشنایی با راه و رسم زندگی

پسرهای جوان به جز رابطه دوستانه با شما باید راه و رسم زندگی را هم بیاموزند. آیا شما راه و رسم زندگی را به پسرتان یاد داده‌اید؟ حقیقتا به او کمک کنید که معنی واقعی زندگی را بفهمد و عمر و جوانی خود را بیهوده تلف نکند. اول پدر، پسرتان باشید بعد دوست او باشید.

به او یاد بدهید همه چیز را سطحی نگاه نکند، بلکه فکر کند و عمیق‌تر به مسائل بنگرد. با او درباره این که چه کسی را الگوی زندگی خویش قرار داده است، صحبت کنید. او را مرد بار بیاورید یعنی پسری که در آینده پدری دیگر خواهد بود.

منبع :sara.jamejamonline.ir

دسته‌ها
روانشناسی کودکان

رابطه کودک و مادر در رویارویی با اجتماع

رابطه کودک,کودک و مادر ,تربیت فرزند
رسانه ۷ –مادر، مهره اصلی تربیت فرزند است و پدر هم دوش مادر در شکل گیری شخصیت او نقش دارد. والدینی در پرورش فرزند خود موفقند که برای تربیت کودک خویش، وقت صرف می کنند و او را برای روبرو شدن با اجتماع و مسائل پیرامون آن آماده کنند.

وقتی به مدرسه می‌رسید، چشم‌های پف‌کرده و چهره بغ‌کرده‌اش را می‌بینید. چند دقیقه‌ای طول می‌کشد تا بفهمید فرزندتان در یک دعوای کودکانه قربانی شده و بی‌آنکه از خودش دفاع کرده باشد، مورد حمله بدنی و کلامی همسالانش قرار گرفته است.

اگر شما هم از جنس کودک‌تان باشید، احتمالا از او دلجویی می‌کنید و برای فراموش کردن یا سازگار شدن با این واقعیت که در روزهای دیگر هم به زندگی‌اش سر می‌زند به او کمک می‌کنید و اگر هم از آن دسته مادرهایی باشید که می‌خواهند با هر ابزاری دنیا را برای کودک‌شان امن کنند، احتمالا راه و رسم حمله کردن به همکلاسی‌های مهاجم را به او یاد می‌دهید و فردای آن روز هم با توپ پر به دفتر مربی‌ها می‌روید و از اینکه مدرسه‌شان به میدان جنگ تبدیل شده شکایت می‌کنید.

می‌دانیم؛ مادر هستید و توان دیدن چشم‌های پر از اشک فرزندتان را ندارید و می‌خواهید به هر قیمتی که شده دلش را آرام کنید اما اگر راه‌های گفته شده تنها ابزار شما برای آرام کردن اوست، خبر خوبی برای‌تان نداریم. اگر از راه اول می‌روید، احتمالا کودکی را پرورش می‌دهید که به جای جنگیدن با مشکلات و برطرف کردن‌شان، تحمل و آزار‌دهنده‌ترین شکل مدارا کردن را یاد می‌گیرد و اگر راه دوم را انتخاب می‌کنید، احتمالا فرزندی را می‌پرورانید که به جای حل مسئله، تکرار مشکل و مقابله به مثل را انتخاب می‌کند.

یادتان نرود جنگ‌های کودکانه‌ای که هر روز در مهدکودک و مدرسه اتفاق می‌افتد، نمونه کوچکی از مواجهه فرزندتان با رفتارها و موقعیت‌های ناخوشایند هستند و نه‌تنها آنچه در مقابل فرزندتان به زبان می‌آورید، بلکه حالات چهره و رنگ رخسارتان هم در مواجهه بعدی فرزندتان با این مشکلات تاثیرگذار خواهد بود.

برای دفاع از فرزندتان، او را کنار نزنید و مثل یک نگهبان، یک‌تنه به جنگ مادران و کودکان دیگر نروید. فرزند شما نه به سکوت در برابر این مشکلات نیاز دارد و نه مقابله به مثل گره‌‌ای از مشکلش باز می‌کند. پس تنها برای تفهیم اینکه تا کجا حق با اوست و از کجا باید در برابر خواسته‌های غیر منطقی دیگران بایستد، تلاش کنید. می‌دانیم طاقت آزردگی‌اش را ندارید اما قرار نیست برای محافظت از او همیشه آماده جنگیدن با دیگران باشید. اگر هنوز نمی‌دانید برای محافظت از فرزندتان چه راهی را باید انتخاب کنید، ستون سمت چپ را بخوانید.

رابطه کودک,کودک و مادر ,تربیت فرزند

وقت تغییر است

نه بادی‌گارد فرزندتان باشید و نه اجازه دهید رقابت شما با بچه‌های دیگر به ارتباط فرزندتان با آنها صدمه بزند. اگر دعواهای کودکانه در مهد و مدرسه شما را نگران می‌کند، بهتر است به نکات زیر توجه کنید.

دخالت نکنید

تا می‌توانید در دعواهای بین دو کودک مداخله نکنید. اگر هر کدام از آنها برای طرح گله و شکایت پیش‌تان آمدند، حتما با دقت و توجه به حرف‌های‌شان گوش کنید. با کودک آزرده همدردی کنید؛ مثلا بگویید درک می‌کنید که او از شکستن اسباب‌بازی‌اش چقدر ناراحت است ولی در نهایت بگویید مشکل آن دو به شما مربوط نمی‌شود و خودشان باید مشکلات‌شان را با هم حل کنند.

خروس جنگی نسازید

تصور می‌کنید اگر به فرزندتان آموزش رزم دهید و از او بخواهید بعد از خوردن هر سیلی یک سیلی بزند، بازی را برده‌اید؟ در اشتباهید! شما با آموزش خشونت بدترین شیوه حل مسئله را به فرزندتان یاد می‌دهید. به جای رفتن از چنین راهی به فرزندتان یاد دهید که نه‌تنها کتک زدن دوستانش درست نیست بلکه اشتباه و خطرناک هم هست.

همیشه فرزند شما قوی‌ترین کودک جمع نیست. اگر به او یاد دهید که در واکنش به حمله کودکان دیگر با آنها دست به یقه شود، احتمال اینکه کتک مفصلی بخورد و وضعیتش بدتر از قبل شود کم نخواهد بود. پس به او توضیح دهید ابتدا به کودک مهاجم بگوید: «تو حق نداری به من توهین کنی!» یا اینکه بگوید: «اجازه نداری به من دست بزنی!» و بعد یکی از بزرگ‌ترها را خبر کند.

رابطه کودک,کودک و مادر ,تربیت فرزند

اگر لازم شد دفاع کنید

گفتیم که دلیلی برای ورود شما به این بازی وجود ندارد اما اگر ماجرا از کنترل خارج شد، می‌توانید جلو بروید و با کودک خطاکار شخصا صحبت کنید. فرزند شما باید بداند وظیفه حل مشکلاتش را برعهده دارد اما همیشه کسانی هستند که در لحظه‌های سخت از او حمایت می‌کنند.

رقابت را کنار بگذارید

آخرین و مهم‌ترین نکته این است: «وارد رقابت با کودکان و مادران دیگر نشوید!» گاهی بچه‌ها تنها مشغول کری خواندن کودکانه و نشان دادن رفتارهایی که اقتضای سن‌شان است، هستند. تصور نکنید اگر کودکی به زور مداد فرزند شما را گرفت، فورا باید با خشم به طرفش بروید و از حق فرزندتان دفاع کنید. اجازه دهید تا جایی که آسیبی جسم و روان فرزندتان را تهدید نمی‌کند، خودش برای حل مشکلات و سازگاری با دیگران پیش‌قدم شود.

منبع :hidoctor.ir

دسته‌ها
روانشناسی کودکان والدین موفق

روش های تشخیص علائم کودک دست و پا چلفتی

کودک دست و پا چلفتی

 رسانه ۷ –کودک دست و پا چلفتی یعنی چه؟ تشخیص کودک دست و پا چلفتی (خام حرکت) کار سختی نیست.کودکی است که با ظاهر طبیعی در انجام کارها دچار مشکل می شود و دائما توجه بزرگسالان و همبازی هایش را به دلیل انداختن وسایل ، پشت پا خوردن و افتادن های مکرر جلب می کند، احتمالا در یادگیری نوشتن ، نقاشی کردن ، بستن دکمه لباس و بند کفش دردسر دارد و در حین یادگیری مهارت های جدید ناامید می شود و عموما مورد تمسخر سایر کودکان قرار می گیرد.

تشخیص کودک دست و پا چلفتی (خام حرکت) کار سختی نیست.کودکی است که با ظاهر طبیعی در انجام کارها دچار مشکل می شود و دائما توجه بزرگسالان و همبازی هایش را به دلیل انداختن وسایل ، پشت پا خوردن و افتادن های مکرر جلب می کند، احتمالا در یادگیری نوشتن ، نقاشی کردن ، بستن دکمه لباس و بند کفش دردسر دارد و در حین یادگیری مهارت های جدید ناامید می شود و عموما مورد تمسخر سایر کودکان قرار می گیرد. این کودکان به دلیل این خامی حرکت و انتظار رقابتی که از آنها در جامعه وجود دارد ، عزت نفس های پایین دارند

کودکی که مهارت های کم در رشد حرکتی دارد ، از فعالیت های جسمی دوری کرده و بیشتر بازیها و سرگرمی های نشسته دارد و در طی فعالیت های جسمی ، رفتار پرخاشگرانه و با دلقک گونه به خود می گیرد.

بر اساس تئوری رشد ، حرکات اولیه نوزاد غیر ارادی هستند و نوزاد ،با دامنه وسیعی از تجارب درکی از طریق حس های بدن مواجه می شود که شامل بینایی، شنوایی، لامسه ، چشایی، بویایی ، آگاهی وستیبولار(حس جاذبه و حرکت خاص از گیرنده های گوش داخلی)و عمقی (حس وضعیت و حرکت بدن حاصل از گیرنده های عضلات و مفاصل) است.

نوزاد ابتدا این حس ها را بصورت غیر ارادی دریافت می کند، مثلا وقتی در آغوش گرفته می شود،تکان داده می شود ، تغذیه و نوازش می شود. بتدریج ، حرکاتی را که برایش لذت بخش بوده اند ، یاد می گیرد و سعی می کند آنها را تکرار کند.

مهارت های حرکتی جدید ، بایستی تمرین و تکرار شوند تا روان، درست و هماهنگ شوند.کودکانی که انگیزه ای برای یادگیری ندارند و از تلاش جسمی لذت نمی برند و درک حسی آنها نادرست است ، انگیزه ای برای تمرین مهارت های حرکتی ندارند.

* به این ترتیب ، اختلال هماهنگی رشدی(DCD) عبارت است از :

آسیب آشکارا در هماهنگی حرکتی که در فعالیت های روزمره کودک و مهارت های تحصیلی اش تداخل ایجاد کرده و به دلیل مشکل پزشکی خاصی هم نیست، البته می تواند با سایر اختلالات مثل کم توانی ذهنی ، نقص توجه ، بیش فعالی ، اختلالات نافذ رشد و سندرم آسپرگر وجود داشته باشد.

در تخمین های جدید ، بیش از ۱ از هر ۱۰ کودک مدرسه ای ، اختلال هماهنگی رشدی دارند ، در مورد کودکانی که اختلال یادگیری (L.D) دارند ، آمار به ۹۰ درصد می رسد.

* اغلب این کودکان خصوصیات زیر را دارا هستند :

** نارس و یا زودرس و یا با وزن کم متولد شده اند.

** در کسب نقاط عطف حرکتی مثل گردن گرفتن ، خزیدن و … تاخیر داشته اند.

** مشکلات توجهی و یا ناتوانی یادگیری دارند.

* علائم کودک در مدرسه :

** دوری از بازی ها و آموزش های جسمی و حرکتی

** احتمالا نمی دوند ، نمی پرند و مثل همسالانشان شوت نمی کنند و توپ نمی گیرند

** مداد را بد می گیرند

** کاردستی های خوبی درست نمی کنند

** مشکل در یادگیری و در ریاضی دارند

** مشکل در کپی کردن از روی تخته دارند

** بد خط هستند

** مشکل در برنامه ریزی و تکمیل کار دارند

** مشکل در حفظ دوست دارند

* علائم در منزل :

** تاخیر در مراحل رشد

** مشکل در بالا و پائین رفتن از پله

** مشکل در لباس پوشیدن

** مشکل در چیدن و ترتیب بندی پازل

منبع : edunews.ir

دسته‌ها
روانشناسی کودکان والدین موفق

قوانین ورود بچه‌ها به دنیای دیجیتال

رسانه ۷ –هر یک دقیقه ای که وقت بچه‌ها برای بازی‌های رایانه ای هدر می‌رود، از شناخت دنیای اطراف باز می‌مانند

این روزها زندگی در دنیای مجازی بخش وسیعی از روزمرگی‌های کوچک و بزرگ را در بر گرفته و در دنیایی که بازی با برنامه های تلفن همراه و تبلت و لپ تاپ جای خود را به گرگم به هوا و یک قل دو قل داده است، می‌توان دورهمی های کودکانه در دنیای دیجیتال را یکی از دغدغه های اصلی پدر و مادرها دانست.

با این حال به عقیده روان‌شناسان و متخصصان حوزه علوم آموزشی نمی‌توان میان دنیای دیجیتال و کودکانه های کوچک‌ترها خط قرمز کشید و باید این مسئله را پذیرفت که اگرچه زندگی در عصر فناوری و علاقه‌مندی کودکان به بازی‌های رایانه ای، گاهی اوقات برای بزرگ‌ترها دردسر آفرین می‌شود، اما باید قبول کرد که در دنیای جدید، خریدن یک دستگاه رایانه یا تبلت با توجه و نیازها و قابلیت‌های فرزندتان و نظارت بر فعالیت‌های کودکان به نفع او خواهد بود.

کافی است با اجرای این قوانین ساده با فرزندانتان در دنیای فناوری هم گام شوید و آن‌ها را راهنمایی کنید. تا ورود فرزندتان به پیش دبستانی منتظر بمانید اگر از آن دسته پدر و مادرهایی هستید که در خانه فرزند کنجکاو کوچک‌تر از سه سال دارید، بهتر است دور خرید تبلت یا لپ تاپ را خط بکشید.

کودکان در دو سال اول زندگی، جهان اطرافشان را فقط با درک واقعیت‌ها تجربه می‌کنند و هر یک دقیقه ای که وقت آن‌ها برای دیدن برنامه های تلویزیونی یا بازی‌های رایانه ای هدر می‌رود، از شناخت دنیای اطراف باز می‌مانند، از طرف دیگر نباید فراموش کنید، فرزند شما پیش از سن سه سالگی با کمک چشم، گوش، زبان و دست و پا دنیای اطرافش را می‌شناسد و با استفاده از مهارت‌های حرکتی و فعالیت رشد می‌کند، بنابراین رایانه وسیله مناسبی برای رشد و پیشرفت مهارت‌های کودکان در سه سال اول زندگی نیست.

بازی‌های رایانه ای,دنیای فناوری,بچه هادر دنیای دیجیتال

در واقع راه رفتن، صحبت کردن و بازی با گروه های همسال به رشد کودک در این سنین کمک می‌کند. بنابراین بهتر است خرید تبلت را به پس از برگزار کردن جشن تولد سه یا چهار سالگی اش موکول کنید چرا که با ورود کودک به دوره پیش دبستانی، می‌توانید از نرم افزارهای آموزشی برای کمک به رشد ذهنی فرزندتان و یادگیری بهتر کمک بگیرید و با کمک برنامه‌ها و سایت‌های مفید، کاربرد استفاده صحیح از کامپیوتر را از همان سال‌های اولیه زندگی به کودک خود آموزش دهید.

به او کمک کنید تا از طریق سایت‌های مختلف آموزشی مهارت زبان آموزی یا ارتباطات اجتماعی را بهتر بیاموزد ساعت کار با رایانه را محدود کنید فراموش نکنید مدیریت استفاده از رایانه بر عهده والدین است.بنابراین استفاده از بازی یا برنامه های کامپیوتری را به گونه ای برنامه ریزی کنید که در حضور دیگر اعضای خانواده انجام بگیرد.

در روز ساعت مشخصی را برای استفاده از برنامه‌ها یا جستجو در سایت‌های اینترنتی را در نظر بگیرید و در کنار آن انجام فعالیت‌هایی مانند کتاب‌خوانی یا گشت و گذار در موزه و پارک و ارتباط با دنیای واقعی را از یاد نبرید چرا که کودک با انجام این گونه فعالیت‌ها است که به تقویت مهارت‌های اجتماعی، زبان آموزی و رشد شناختی آن‌ها کمک می‌کند.
فراموش نکنید پدر و مادر و بزرگ‌ترهای خانه برای کوچک‌ترها الگو به حساب می‌آیند و باید ابعاد مفید استفاده از رایانه را به فرزندشان معرفی کنند.

استفاده صحیح از رایانه باعث می‌شود تا فرزند شما در یادگیری مهارت‌های غیر کلامی پیشرفت کند، و همچنین روش‌های حل مسئله را به خوبی خواهد آموخت و خلاقیت در او شکوفا می‌شود. محققان روان شناسی معتقدند، برای کودکان سه تا پنج سال کار با رایانه نباید بیش‌تر از نیم ساعت در روز به طول بینجامد و این مدت زمان برای پنج تا هفت ساله‌ها یک ساعت در روز توصیه می‌شود.

نوجوان‌ها هم بهتر است، بیش‌تر از دو ساعت وقت خود را صرف کار با رایانه نکنند. با این حال فراموش نکنید که ارتباط کودکان و نوجوانان با دنیای مجازی و کار با نرم افزارهای مختلف همان اندازه که مفید است می‌تواند آسیب زا باشد، بنابراین با تعیین محدوده زمانی و مشخص کردن سایت‌های مجاز برای فرزندتان آن‌ها را تحت نظارت خود قرار دهید.
به خاطر داشته باشید استفاده طولانی مدت از این نوع سیستم‌ها می‌تواند بر نحوه تعامل کودک با دنیای اطرافش تأثیر بگذارد و او را از برقرار کردن روابط عاطفی موثر با اعضای خانواده محروم سازد.

منبع : islamiclife.ir